حرف حساب
100 subscribers
1.09K photos
3 videos
3 files
1.35K links
برش‌هایی از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم | گروه مطالعاتی هیئت امام جعفر صادق علیه‌السلام
ارتباط با ادمین @Einizadeh_hamidreza
Download Telegram
دوست داشتیم بچه‌هایمان خداترس باشند

🔻 دوست داشتیم بچه‌ای اگر خدا بهمان داد، باخدا بشود. به قول بی‌بی، بچه اگر از خدا ترسید، رهایش کن برود هرجا که خواست. دوست داشتیم بچه‌هایمان خداترس باشند. اهل حلال و حرام و سینه‌زنی و زنجیرزنی و مسجد بشوند. فؤاد را که باردار شدم بی‌بی می‌گفت «مراعات کن.» مراعات می‌کردم. خودم هم حساس بودم. هر جایی هر چیزی به دهان نمی‌بردم. تسبیح از دستم نمی‌افتاد. ذکرم به راه بود. بعد هم که پسر دنیا آمد، همه‌ی سعی‌ام این بود که شیرِ پاک بدهم به نوزاد. فؤاد شیر پاک خورده بود. پاک بود. به جان خودش قسم! همین بود که زود رفت. اصلا پرواز کرد.

📚 برگرفته از کتاب #فؤاد؛ روایتی داستانی از زندگی شهید حاج #فؤاد_مشعلی( از شهدای قرآنی منا)
📖 صفحات ۵۴ و ۵۵

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
✳️ اهل افاده نبود

🔻 نقاشی ساختمان، خرده‌کاری‌های ماشین، نصب پرده، هر کاری می‌کرد. اهل افاده نبود. کار برایش عار نبود و خدا هم رزقش را می‌رساند. مثل من نبود که دنبال یک کارِ تروتمیز باشد؛ یک کار پشت میزی. با این‌که خرده‌کار بود ولی هیچ‌وقت جیبش خالی نبود. من همیشه ازش خُردخُرد قرض می‌گرفتم. هیچ‌وقت نه نمی‌گفت. بعدا فهمیدم حتی اگر هم نداشت از کسی می‌گرفت و کار من رو راه می‌انداخت.

📚 برگرفته از کتاب #فؤاد؛ روایتی داستانی از زندگی شهید حاج #فؤاد_مشعلی( از شهدای قرآنی منا)
📖 ص ۴۲

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw