حرف حساب
100 subscribers
1.09K photos
3 videos
3 files
1.35K links
برش‌هایی از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم | گروه مطالعاتی هیئت امام جعفر صادق علیه‌السلام
ارتباط با ادمین @Einizadeh_hamidreza
Download Telegram
Forwarded from عکس نگار
#می‌خواهید_پریشان_نباشم...؟

🔹مرحوم #شیخ_مرتضی_زاهد چندین سال در تهران نماز جماعت داشتند که از اطراف می‌آمدند پشت سر ایشان نماز بخوانند. نماز با حضور قلبی بود. بعد از نماز هم چند کلمه‌ای موعظه می‌کردند که یک بار مرحوم #آیت‌الله_بروجردی از قم پیغام فرستاده بود که ما شنید‌ه‌ایم شما مردم را نصیحت می‌کنید؛ بیایید قم من را هم نصیحت کنید. ایشان هم رفته بود قم. می‌گفتند یک روایت خوانده و مقداری در مورد آن صحبت کرد بود و آقا به شدت گریه کرده بود.

🔹یک مرتبه بعضی از کسانی که پشت سر ایشان نماز می‌خواندند دیدند دو سه روز است ایشان حالت پریشانی دارد. بعضی از رفقایش از او پرسیدند حاج آقا! شما دو سه روز است که سردرگم هستید، اتفاقی افتاده است؟ ایشان فرمودند بله که پریشانم. دو سه شب قبل یک روایت دیدم از پیغمبر که آن روایت پریشانم کرده است. پیغمبر اکرم به امیرالمؤمنین فرمود: یا علی! به تعدادی که تو از راه‌های #هدایت بلدی، شیطان هم از راه‌های #گمراه_کردن بلد است! امیرالمؤمنین چقدر راه برای هدایت بلد است؟! استاد این کار است. بعد ایشان می‌گفت حالا می‌خواهید من با چنین موجودی که به جان ما افتاده است خیالم راحت باشد و پریشان نباشم؟

#حجت_الاسلام_مسعود_عالی

اینجا #حرف_حساب بخوانید

👇👇👇👇👇
@harfehesab114
@harfehesab114
👆👆👆👆👆
می‌خواهید پریشان نباشم؟

🔻مرحوم #شیخ_مرتضی_زاهد چندین سال در تهران نماز جماعت داشتند که از اطراف می‌آمدند پشت سر ایشان نماز بخوانند. نماز با حضور قلبی بود. بعد از نماز هم چند کلمه‌ای موعظه می‌کردند. یک مرتبه بعضی از کسانی که پشت سر ایشان نماز می‌خواندند دیدند دو سه روز است ایشان حالت پریشانی دارد. بعضی از رفقایش از او پرسیدند حاج آقا! شما دو سه روز است که سردرگم هستید، اتفاقی افتاده است؟ ایشان فرمودند بله که پریشانم. دو سه شب قبل یک روایت دیدم از #پیغمبر که آن روایت پریشانم کرده است. پیغمبر اکرم به #امیرالمؤمنین فرمود: یا علی! به تعدادی که تو از راه‌های #هدایت بلدی، #شیطان هم از راه‌های گمراه کردن بلد است! امیرالمؤمنین چقدر راه برای هدایت بلد است؟! استاد این کار است. بعد ایشان می‌گفت حالا می‌خواهید من با چنین موجودی که به جان ما افتاده است خیالم راحت باشد و پریشان نباشم؟

👤 #حجت_الاسلام_مسعود_عالی
پ.ن: بر اساس روایات، شیطان در ابتدای #ماه_رمضان به بند کشیده‌ شده و با پایان این ماه آزاد می‌شود. مراقب باشیم با نفْس اماره‌مان دست‌به‌یکی نکند و جیبمان را که در این ماه مبارک پر کرده‌ایم، خالی نکند.

اینجا #حرف_حساب بخوانید 👇
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
شاید حضرت عزرائیل عجله داشته باشد!

🔻 مرحوم #شیخ_مرتضی_زاهد شصت یا هفتاد سال پیش در همین تهران زندگی می‌کرد. پیرمردهایی هستند که از ایشان خاطراتی دارند و من با برخی از آن‌ها برخورد داشته‌ام. این مرحوم نقل می‌کند که یک بار بعد از نماز مغرب‌وعشا که مسئله می‌گفتم، یک مسئله را اشتباه گفتم. وقتی به منزل رفتم متوجه شدم که اشتباه گفته‌ام. همان شب راه افتاده و به در خانه‌ی مسجدی‌هایی که دوروبر منزل ایشان بودند و آن‌ها را می‌شناختند رفتند و به آن‌ها گفتند که آن مسئله را اشتباه گفته‌اند. به در چند خانه که رفتند، یک نفر به او گفت: حاج آقا چه عجله‌ای است، حالا فردا شب ما می‌آمدیم آن‌جا شما آن را تصحیح می‌کردید. گفت: شما عجله ندارید، شاید #حضرت_عزرائیل (ع) عجله داشته باشد و فرصت به فردا نرسد که من آن را تصحیح کنم!

👤 #استاد_مسعود_عالی
📚 از نرم‌افزار #یاد_مرگ

💬 حرف حساب: یادمه جایی از آیت الله میرباقری می‌خوندم علامت مؤمن اینه که لاابالی نیست. یعنی حواسش به کارهاش و نتایج کارهاش هست و اگه انسان بی‌تفاوت و بی‌مبالات باشه، اهل گناهان کبیره می‌شه. به پیام‌هایی که تو فضای مجازی منتشر می‌کنیم چقدر توجه داریم؟ چقدر برامون مهمه پیامی که می‌فرستیم باعث انحراف فکری و سیاسی و اخلاقی دیگران نشه؟ چقدر آبروی دیگران برامون مهمه؟ و... مؤمن لاابالی نیست!

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
قیامت این چیزها را نمی‌داند!

🔻 مرحوم #شیخ_مرتضی_زاهد اواخر عمر دیگر نمی‌توانستند با پای خود جایی بروند و چون وسیله‌های امروزی نبود، ناچار کسی ایشان را کول می‌گرفت و به این طرف و آن طرف می‌برد. این کار مشکلی برای کسی نداشت چون بدن ایشان در آن ایام لاغر و نحیف شده بود.

🔸 یک روز جایی می‌رفتند. در کوچه‌ی شترداران کسی که ایشان را کول کرده بود، ظاهرا خسته می‌شود و مرحوم شیخ مرتضی را کنار کوچه به زمین می‌گذارد. بدن ایشان به دیوار کاهگلی خانه‌ی مجاور برخورد می‌کند و کمی خاک و پر کاه روی زمین می‌ریزد. ایشان با نگرانی درب آن خانه را می‌کوبند. صاحبخانه در را که باز می‌کند شیخ مرتضی را می‌شناسد. شیخ مرتضی می‌گویند من به دیوار خانه‌ی شما تکیه داده‌ام و کمی از خاک و کاهگل دیوار به زمین ریخته. بفرمایید چقدر باید بدهم تا جبران شود. صاحبخانه که به شیخ مرتضی ارادت داشت، می‌گوید اختیار دارید. منزل من متعلق به شماست. آقا در جواب می‌گویند #قیامت این چیز‌ها را نمی‌داند. یا باید رضایت بدهی و حلال کنی یا باید خسارت بگیری».

📚 کتاب #سیره_و_خاطرات_علما
📖 ص ۴۸
👤 #آیت_الله_جاودان
#⃣ #حق_الناس #معاد

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
✳️ شب‌ها برای نماز بیدارم می‌کنند!

🔻 مرحوم #شیخ_مرتضی_زاهد خودش نقل فرموده بود: «شب‌ها برای #عبادت_سحری مرا صدا می‌زنند. یک شب می‌گویند: مرتضی برخیز! یک شب دیگر می‌گویند: شیخ مرتضی! و یک شب دیگر می‌گویند: آقا شیخ مرتضی! من وقتی دقت می‌کنم، می‌بینم این‌ها به #روز من بستگی دارد. هرروز که من در #رفتار و #اعمالم دقت بیشتری می‌کنم و زیادتر #مواظب هستم، در بیدارشدن با #احترام بیشتری روبه‌رو هستم.»

📚 کتاب #سیره_و_خاطرات_علما
📖 ص ۶۹
👤 #آیت_الله_جاودان
#⃣ #سلوک

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw