حرف حساب
100 subscribers
1.09K photos
3 videos
3 files
1.35K links
برش‌هایی از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم | گروه مطالعاتی هیئت امام جعفر صادق علیه‌السلام
ارتباط با ادمین @Einizadeh_hamidreza
Download Telegram
حب به مال و مقام تمام دین انسان را نابود می‌کند

🔻 در روایات داریم #حب_به_مال و #حب_به_مقام اگر در کسی نفوذ کنند، همه‌ی #دین او را هلاک خواهند کرد؛ زودتر از این‌که دو گرگ، یک گله‌ی بی‌صاحب را بدرند!

🔸 تعبیر روایت خیلی زیباست؛ چون گرگ این‌گونه است که وقتی وارد گله‌ای می‌شود، این‌طور نیست که یکی را بخورد و وقتی سیر شد، به‌دنبال کار خود برود؛ بلکه اول همه‌ی گوسفندان را زخمی می‌کند و روی زمین می‌اندازد، بعد که سبُعیّتش آرام گرفت، شروع به خوردن یکی از آن‌ها می‌کند تا سیر شود. حب به جاه و مال هم این‌طور نیست که فقط اعتقاد به #نبوت یا #امامت را سست کند و بعد از بین برود؛ بلکه وقتی این #تعلق‌ها بیایند، ریشه‌ی همه‌ی #اعتقادات را می‌زنند و تمام دین انسان را نابود می‌کنند. هم اعتقادات، از #مبدأ تا #معاد را خراب می‌کنند و هم التزامات انسان به فروع را سست کرده و #نماز و #روزه را از بین می‌برند.

👤 #آیت_الله_مجتبی_تهرانی
📚 #رسائل_بندگی (رساله‌ی دوم: حب به دنیا)
📖 ص ۲۴۲
#⃣ #اخلاق

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
✳️ تزکیه نبوی؛ کلاس اخلاق یا نظام‌سازی؟

🔻 «هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ»؛ اوست خدايى كه به ميان مردمى بى‌كتاب پيامبرى از خودشان مبعوث داشت تا آياتش را بر آن‌ها بخواند و آن‌ها را پاكيزه سازد و كتاب و حكمتشان بياموزد. اگر چه پيش از آن در گمراهى آشكار بودند. (جمعه، ۲)

🔸 در آیه‌ی شریفه، تلاوت با حرف اضافه‌ی «علی» متعدی شده است. #علی به معنی #استعلا است، یعنی بالا. یعنی «بر» جامعه تلاوت می‌کرد، نه «برای» جامعه. این مفهوم، بار معنایی خاصی دارد که در #نظام_سازی و #تغییر_ارزش‌ها موثر است.

🔺 در این آیه فقط بحث #تعلیم، #بیان و #اخلاق نیست‌. پیامبر(ص) مانند #علمای_اخلاق، #درس_اخلاق نمی‌داد که گفته شود «یعلمهم الاخلاق»، بلکه می‌فرماید «یزکیهم»؛ این فراتر از بیان و گفتن است. یعنی فقط می‌توان به نظام‌سازی تعبیرش کرد. یعنی فضایی را ایجاد می‌کند که در این فضا افراد #رشد کنند و تزکیه شوند. این‌گونه نیست که فقط بگوید این کار را بکن اخلاقت خوب شود. پس فقط بحث بیان نیست بلکه بحث نظام‌سازی و ایجاد فضا برای رشد است.

👤 #استاد_عینی‌زاده_موحد
📌 #جلسه_قرآن | ۹۹/۰۹/۲۹

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
✳️ شما استراحت کنید؛ صبحانه با من!

🔻 در آشپزی تخصص داشت. حتی اگر جمعه خانه بود، برای خانم و بچه‌هایش صبحانه درست می‌کرد. می‌گفت: «صبح‌های جمعه به بچه‌ها می‌گویم شما استراحت کنید؛ صبحانه با من.» می‌گفت: «بچه‌ها غذای مرا دوست دارند.»

📚 برگرفته از کتاب «حاج قاسمی که من می‌شناسم»
📖 ص ۳۲
👤 #علی_شیرازی
#⃣ #اخلاق_خانواده #سلوک

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
✳️ اهتمام به آبروی مؤمن

🔻 #آبروی_مؤمن این‌قدر مهم است که اگر کسی از آبروی برادر مؤمن خود دفاع کند، به حسب روایت امیرالمؤمنین علیه‌السلام از قول پیامبر (ص)، #بهشت بر او واجب می‌شود. حالا معنای واجب شدن بهشت این نیست که دیگر در هر صورت -هر کار کردیم و هر جور شد- این یک تعهد الهی است که آدم را بهشت ببرد؛ نه، همه‌چیز دست خود ما است و می‌توان بهشت را با یک عمل واجب کرد، بعد خدای نکرده با یک عمل دیگر، همان را زایل کرد و بر خود حرام کرد.

🔸 به هر حال آنچه در این روایت مورد توجه است و مورد اهتمام است، آبروی مسلمان است‌. #شایعه_درست_کردن علیه مسلمان، شایعه را #بازگو_کردن علیه یک مسلمان، که گاهی یک حرفی علیه کسی زده می‌شود که آبروی او را به خطر می‌اندازد و ما هم می‌شنویم آن را و خب، گاهی خود ما ابتداکننده نیستیم اما همان را #نقل می‌کنیم، نقل ما را هم دیگری نقل می‌کند و همین‌طور این شایعه گسترش پیدا می‌کند علیه یک مسلمانی؛ درحالی‌که بعد معلوم می‌شود که هیچ‌چیز هم نبوده یا اگر چیزی هم باشد نباید منتشر کرد و نبایستی آبروی یک مسلمان را در خطر انداخت؛ چه برسد به اینکه در موارد متعددی هم خلاف واقع است.

👤 #مقام_معظم_رهبری
📚 برگرفته از کتاب #نسیم_سحر | مجموعه احادیث ابتدای درس خارج فقه؛ احادیث منتخب از کتاب النوادر
📖 ص ۹۰
#⃣ #اخلاق

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
✳️ یک شب من، یک شب شما!

🔻 وارد خانه که می‌شد، پیش از حرف‌زدن، #لبخند می‌زد. هیچ‌وقت سختی‌های جبهه را به منزل نمی‌آورد. #صبور بود و #عصبانی نمی‌شد. اعتقادش این بود که این زندگی #موقت است و نباید در مورد #مسائل_کوچک، خود را درگیر کنیم.

🔸 گاهی‌وقت‌ها از شدت خستگی خوابش می‌برد. یک روز مشغول آشپزی بودم، علی هم کنار دیوار تکیه داد و مشغول صحبت با من شد. چند دقیقه بعد برایش آب و غذا بردم. نگاه کردم دیدم کنار دیوار خوابیده است. ولی با این حال، در #کارهای_منزل همکاری می‌کرد. مثلاً اجازه نمی‌داد که هرشب من از خواب بلند شوم و به بچه برسم. می‌گفت: یک شب من، یک شب شما.

👤 راوی: همسر #شهید_علیرضا_عاصمی
📚 از کتاب #در_آغوش_آتش
📖 صص ۹۳-۹۲
#⃣ #اخلاق_خانواده
❤️ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
✳️ این کتاب، کتاب عمل است

🔻 برخی افراد نسبت به نقل و قرائت کتاب خداوند متعال حساسیت خاصی دارند که اگر کسی یک اعراب آن را زیرورو کند، دادوفریاد می‌کنند؛ اما وقتی نوبت به عمل به #دستورات_‌قرآن در صحنه‌ی زندگی می‌رسد، در تزاحم #منافع_زندگی با #عمل_به_قرآن، از عمل به آن سر باز می‌زنند و آن را توجیه می‌کنند و تا آن‌جا که بتوانند، به کتاب خدای متعال خیانت می‌کنند.

💠 این کتاب، کتاب عمل است؛ کتابی است که باید در شئون مختلف زندگی از آن استفاده کرد؛ کتابی است که در پرتو آن، همه‌ی گمراهان عالم، داخل وادی نور می‌شوند.

👤 #آیت_الله_فاضل_لنکرانی
📚 از کتاب #اخلاق_فاضل
📖 صفحات ۲۳۶ و ۲۳۷

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
✳️ زیرک‌تر از همه کیست؟

🔻 از رسول خدا (ص) پرسیدند: در بین مؤمنین چه کسی #زیرک‌تر از همه است؟ آدم زیرک کیست؟ آدم زیرک در عرف ماها آن کسی است که بتواند راه‌های زندگی را در لابه‌لای این تعارضات دنیوی پیدا کند؛ شش تا را هشت تا کند؛ هشت تا را ده تا کند؛ این آدم زیرکی است! پیغمبر این را نمی‌فرمایند. می‌فرمایند: زیرک آن است که بیش از همه به یاد #مرگ باشد و بیش از همه خود را آماده‌ی مُردن بکند.

🔸 کسانی که با فرهنگ اسلامی آشنا هستند می‌دانند که معنای «آماده‌ی مردن شدن» این نیست که کار و زندگی را کنار بگذارد برود رو به قبله دراز بکشد و بگوید: مرگ، بیا! این نیست؛ یعنی #کسب خود را بکند، #کار خود را بکند، #سیاست خود را بکند، #تجارت خود را بکند، #فعالیت‌های_اجتماعی بکند، #فعالیت‌های_سیاسی بکند و در همه‌ی این‌ها به یاد مرگ هم باشد؛ خودش را برای مرگ آماده کند و بداند که همه‌ی این #حرف‌های ما، #گفته‌های ما، #سکوت‌های ما، #تحرکات ما، #قیافه‌گرفتن‌های ما، #لبخند ما در یک جا، #اخم ما در یک جا، #امضای ما در یک جا، همه‌ی این‌ها در آن‌جا #محاسبه دارد.

👤 #مقام_معظم_رهبری
📚 برگرفته از کتاب #نسیم_سحر | مجموعه احادیث ابتدای درس خارج فقه؛ احادیث منتخب از کتاب النوادر
📖 صص ۲۰۰-۱۹۹
#⃣ #سلوک #اخلاق #قیامت

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
✳️ بیست سال است شلاقِ یک «اِی» را می‌خورم!

🔻 سالکی نقل کرد، بر سر مزار مؤمنی مشغول ذکر بودم که یک‌مرتبه مکاشفه‌ای دست داد. دیدم عالمی نورانی روی منبر صحبت می‌کرد و همه را جذب کرده بود. در این میان از پشت سرم صدای خِش‌خشی آمد و دیدم مار بدهیبتی جلو می‌آید. مار جلو رفت تا به منبر رسید و آن آقا رنگ باخت و کلام را قطع و دهان را باز کرد و این مار، فک او را گرفت. آن آقا افتاد و مجلس به هم خورد.

❗️بعداز مدتی که به خود آمد از او پرسیدم چه بر شما آمده است؟ گفت: بیست سال است که شلاقِ یک «اِی» را می‌خورم! این موضوع هفته‌ای یک بار عیش مرا خراب می‌کند.

🔺 [ماجرا از این قرار است که] من معتمد و ریش‌سفید محل بودم و قباله‌ها و ازدواج‌ها با شهادت من انجام می‌گرفت. یک روزی پسر من ۱۸ساله شد و از دختری که می‌شناختم برایش خواستگاری کردم اما اعلام کردند که آن دختر، پسر شما را نپسندید. این امر بر من گران آمد ولی چون متدیّن بودم از او بدگویی نکردم الّا اینکه وقتی مردم از من درباره‌ی او می‌پرسیدند می‌گفتم «اِی! سخن دیگری بپرسید» و ظاهراً مردم از این تعبیر من می‌فهمیدند که او خوب نیست و لذا کسی با او ازدواج نکرد. لذا از آن روزی که این‌جا آمده‌ام می‌گویند تا او تو را نبخشد گرفتار هستی.

👤 #استاد_ابوالفضل_بهرام‌پور
📚 از کتاب #زندگی_با_قرآن | ج۵
📖 صص ۳۰-۲۹
#⃣ #اخلاق #قیامت

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
✳️ نسبت رشد تقوا و ظهور

🔻 حضرت صاحب الأمر(عج) در رابطه با نسبت رشد #پارسايی و #ظهور، برای شيخ مفيد می‌نويسند: اگر #شيعيان ما که خداوند به طاعت خودش موفّق‌شان کند، قلب‌هایشان در وفای بر توجّه به ما و توجّه به عهد با ما هم‌دل بود، برکتِ همراه با ملاقات ما از آن‌ها به تأخير نمی‌افتاد و سعادت ديدارِ همراه با حقّ معرفت و صحيح‌بودن آن به سوی آن‌ها می‌شتافت، پس ما را از آن‌ها پوشيده نمی‌دارد مگر همان چيزهايی كه از آن‌ها به ما می‌رسد كه ما آن كارها را دوست نداريم و چنين اعمالی را از شيعيان‌مان نمی‌پسنديم كه خدا مددكننده است.

‼️ ملاحظه کنيد چگونه امام(عج) منتظِر #آمادگی ما هستند! منتظر اين كه دل‌های ما با رعايت #شريعت_الهی از پرده‌ی حجاب درآيد و متوجه حقايق غيبی عالم شود تا زمينه‌ی تجلی غايب منتظَر فراهم گردد.

🔺 امام صادق(ع) در همين رابطه می‌فرمايند: «بی‌شك حكومت آل محمّد(ع) تأسيس خواهد شد، پس هركس علاقه‌مند است از اصحاب قائم ما باشد، بايد كاملاً از خود #مراقبت كند و #تقوا پيشه نمايد، خودش را به #اخلاق_نيك مزين نموده و سپس #انتظار_فرج قائم آل محمّد را بكشد. هركس برای ظهور قائم ما چنين آمادگی و انتظاری داشت، ولی توفيق نصيبش نگشت و پيش از ظهور آن حضرت، اجلش فرا رسيد، به ثواب ياران آن جناب می‌رسد.» زيرا حجابِ بين او و حقايق غيبیِ عالم برطرف شده است.

👤 #استاد_اصغر_طاهرزاده
📚 از کتاب «بصیرت و انتظار فرج»
#⃣ #وظایف_منتظران
🙏 #خدایا_منجی_را_برسان

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
✳️ خدایا، جدی نبودها!

🔻 لطیف بود و #مهربان. اهل تشر و دعوا نبود. گاهی هم اگر لازم می‌شد به‌خاطر شیطنت بچه‌ها یک دعوای کوچکی بکند، ظاهرسازی می‌کرد؛ نه اینکه واقعا به #خشم آمده باشد. یک بار بچه‌ها دیده بودند که پدر بعد از دعوا به خلوتی رفته و دارد آهسته می‌گوید: «خدایا، من اگر یک دادی زدم، جدی نبودها!»

📚 برگرفته از کتاب #استاد | صد روایت از زندگی #آیت_الله_قاضی_طباطبایی
📖 ص ۷۳
#⃣ #اخلاق_خانواده

❤️ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌های مربوط به حوزه خانواده و تربیت فرزند)

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
✳️ بانی محترم!

🔻 آمده بود تا از بنّاها و معمارها تشکر کند. قطعه‌ای را به همت او در مسجد کوفه ساخته بودند. هنوز چیزی از ورودش نگذشته بود که ناگهان چهره‌اش به‌هم ریخت و برآشفته شد. قدری به دوروبر نگاه کرد. انگار دنبال چیزی می‌گشت. چشمش به یکی از کارگرها افتاد. با شتاب به‌سمت او رفت و کلنگش را از دستش بیرون کشید. همه هاج‌وواج مانده بودیم... خدایا چه اتفاقی افتاده...؟! کلنگ به دست و با شتاب به‌سمت تابلویی که بر دیوار نصب شده بود رفت. کلنگ را بالا آورد و محکم به تابلو کوبید. همین که تابلو خرد شد و به زمین ریخت، لبخند هم به لبان آقای #قاضی برگشت. معلوم شد بنّاها اسم او را به‌عنوان بانیِ ساخت آن قسمت روی تابلویی نوشته بودند و آن‌جا نصب کرده بودند.

📚 برگرفته از کتاب #استاد | صد روایت از زندگی #آیت_الله_قاضی_طباطبایی
📖 ص ۴۲
#⃣ #اخلاق #اخلاص

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw