Forwarded from عکس نگار
#شرط_یار_امام_زمان_بودن
⁉️ چگونه بفهمیم وقتی که امام زمان(علیهالسلام) ظهور بفرمایند، ما از یاران حضرت و در کنار ایشان هستیم و در مقابل حضرت قرار نمیگیریم؟
✅ پاسخ این است که اگر الان #انصاف دارم، اگر #مروت و #جوانمردی دارم و اگر دنیا را به من بدهند حاضر نیستم پوست جوی را از دهان موری بگیرم و به یک مورچه ستم بکنم، پس از یاران حضرت هستم.
💠 امام زمان(علیهالسلام) که بیاید، ریشه #ظلم و ستم را میکَند. من هم باید ببینم الان چقدر به #عدل علاقهمند هستم و از ظلم بیزارم. علی (علیهالسلام) فرمود: «اگر تمام دنیا را به من بدهند، حاضر نیستم پوست جوی را از دهان موری به زور بستانم». پس باید گرایش به #عدالت داشته باشم و نه به کسی ظلم کنم و نه ظلم را بپذیرم.
#استاد_نیکنام
اینجا #حرف_حساب بخوانید
👇👇👇👇👇
@harfehesab114
@harfehesab114
👆👆👆👆👆
⁉️ چگونه بفهمیم وقتی که امام زمان(علیهالسلام) ظهور بفرمایند، ما از یاران حضرت و در کنار ایشان هستیم و در مقابل حضرت قرار نمیگیریم؟
✅ پاسخ این است که اگر الان #انصاف دارم، اگر #مروت و #جوانمردی دارم و اگر دنیا را به من بدهند حاضر نیستم پوست جوی را از دهان موری بگیرم و به یک مورچه ستم بکنم، پس از یاران حضرت هستم.
💠 امام زمان(علیهالسلام) که بیاید، ریشه #ظلم و ستم را میکَند. من هم باید ببینم الان چقدر به #عدل علاقهمند هستم و از ظلم بیزارم. علی (علیهالسلام) فرمود: «اگر تمام دنیا را به من بدهند، حاضر نیستم پوست جوی را از دهان موری به زور بستانم». پس باید گرایش به #عدالت داشته باشم و نه به کسی ظلم کنم و نه ظلم را بپذیرم.
#استاد_نیکنام
اینجا #حرف_حساب بخوانید
👇👇👇👇👇
@harfehesab114
@harfehesab114
👆👆👆👆👆
✳️ «جوانمردی» باید میآمد از ابرام چیز یاد میگرفت!
🔻 ابرام در مسابقات قهرمانی آموزشگاههای کشور شرکت کرد و تا فینال بالا رفت. خورد به کسی که قهرمان جهان بود. اسمش را نمیبرم. کشتی که شروع شد، من دیدم ابرام هیچ کاری نمیکند و هی اینطرف و آنطرف میرود. یک اخطار گرفت. دوباره اینور و آنور کرد و اخطار دوم و سوم و خلاصه با اخطار، کشتی را باخت. تمام که شد، رفتم گفتم: «ابرام، بابا تو که همهی مایه لنگ رو داشتی، پس چرا هیچ کاری نکردی؟ چرا باختی؟!» چشمهایش را اشاره داد به یک سمت از سالن و گفت: «اونجا رو نگاه کن! زنوبچهاش اونجا نشستن. من چهجوری کشتی بگیرم؟» کشتی را باخت، مبادا طرف جلوی زنوبچهاش ضایع شود. #جوانمردی باید میآمد جلوی ابرام، از او چیز یاد میگرفت.
📚 از کتاب #جوانمرد | روایت زندگی و خاطرات #شهید_ابراهیم_هادی | ج۱
📖 صفحات ۴۹ و ۵۰
❤️ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
🔻 ابرام در مسابقات قهرمانی آموزشگاههای کشور شرکت کرد و تا فینال بالا رفت. خورد به کسی که قهرمان جهان بود. اسمش را نمیبرم. کشتی که شروع شد، من دیدم ابرام هیچ کاری نمیکند و هی اینطرف و آنطرف میرود. یک اخطار گرفت. دوباره اینور و آنور کرد و اخطار دوم و سوم و خلاصه با اخطار، کشتی را باخت. تمام که شد، رفتم گفتم: «ابرام، بابا تو که همهی مایه لنگ رو داشتی، پس چرا هیچ کاری نکردی؟ چرا باختی؟!» چشمهایش را اشاره داد به یک سمت از سالن و گفت: «اونجا رو نگاه کن! زنوبچهاش اونجا نشستن. من چهجوری کشتی بگیرم؟» کشتی را باخت، مبادا طرف جلوی زنوبچهاش ضایع شود. #جوانمردی باید میآمد جلوی ابرام، از او چیز یاد میگرفت.
📚 از کتاب #جوانمرد | روایت زندگی و خاطرات #شهید_ابراهیم_هادی | ج۱
📖 صفحات ۴۹ و ۵۰
❤️ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw