حرف حساب
100 subscribers
1.09K photos
3 videos
3 files
1.35K links
برش‌هایی از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم | گروه مطالعاتی هیئت امام جعفر صادق علیه‌السلام
ارتباط با ادمین @Einizadeh_hamidreza
Download Telegram
Forwarded from عکس نگار
چه مهیا کرده‌اید برای یاری حسین علیه السلام؟

💠 شما زنان باید دائماً #زینب سلام الله علیها را در پیش چشم داشته باشید. او سرور و رهبر و اسوه‌ی زندگی شماست و اوست که حق را به شما می‌آموزد. آنکه به شما می‌گوید اسلام #گوشه‌گیری و فرار است، حرف نادرست می‌زند. اسلام راستین در زینب مجسم می‌شود: زینب را در دارالاماره ببینید، در برابر یزید ببینید، در جنگ ببینید. این است زن مؤمن، این است زن مسلمان [...] باب #ایمان در برابر شما مفتوح است. هر کدام از شما می‌تواند زنی مؤمن و صالح باشد. اما چگونه می‌توانیم مؤمن شویم؟ آن هنگام که #گناهان_کوچک را ترک می‌کنیم و آن هنگام که وقتمان را عملاً در راه #تقویت ایمان به کار می‌گیریم.

🕑 اکنون ما در ۲۴ ساعت چه می‌کنیم؟ آیا برنامه‌ی روزانه‌ی خود را ملاحظه کرده‌اید؟ چگونه آن را سپری می‌کنیم؟ چند ساعت را صرف شکممان و خودمان می‌کنیم؟ چند ساعت را در راه تقویت ایمانمان صرف می‌کنیم؟ مشکل اینجاست. ما باید آماده شویم. زینب پیش روی ماست. #حسین پیش روی ماست. ما باید یاری‌گر آنان باشیم. ما باید زینب و حسین را در راه تحقق #اهدافشان یاری کنیم.

🔴 آیا اندیشیده‌اید که چگونه به حسین یاری برسانید؟ غیر از #گریه چه کرده‌اید؟ بسیاری بر حسین گریه می‌کنند اما او را یاری نمی‌رسانند. #ابن_سعد اول کسی بود که بر حسین گریه کرد و حسین را یاری نکرد. زنهار که گریه کافی نیست، باید حسین را یاری کنید. چه مهیا کرده‌اید برای یاری حسین؟

پیشنهادی به شما می‌کنم. اگر حسین برای #دین کشته شد و دین و آموزه‌های دینی اکنون در پیش ماست، هر کدام از ما، چه بزرگ و چه کوچک، می‌تواند در تحقق هدف دینی، حسین و زینب را یاری کند. اگر کسی #نماز نمی‌گزارد، برای اکرام حسین و زینب نماز بخواند. من قول می‌دهم که نام او در فهرست یاری کنندگان و همراهان حسین و زینب درج می‌شود. اگر کسی #غیبت می‌کند و برای تکریم حسین این کار را ترک کند، حسین او را در شمار یاران و سپاهش می‌گذارد. اگر کسی #وجدان مریضی دارد و آن را پاک می‌گرداند، اگر کسی با #بستگانش اختلافی دارد و آن را رفع می‌کند، اگر کسی به #همسایه‌اش کمکی کند، اگر کسی مشکلی دارد و آن را حل کند، اگر کسی #فرزندش را نیکو تربیت کند، اگر کسی در لباس و زندگی و زبان و نماز و خانه‌اش نقصی دارد و آن را برطرف کند، این شخص از جمله‌ی یاران حسین و یاران زینب است. و از خداوند می‌خواهیم که اینگونه باشیم.

#امام_موسی_صدر

اینجا #حرف_حساب بخوانید

👇👇👇👇👇
@harfehesab114
@harfehesab114
👆👆👆👆👆
Forwarded from عکس نگار
چه مهیا کرده‌اید برای یاری حسین علیه السلام؟

💠 شما زنان باید دائماً #زینب سلام الله علیها را در پیش چشم داشته باشید. او سرور و رهبر و اسوه‌ی زندگی شماست و اوست که حق را به شما می‌آموزد. آنکه به شما می‌گوید اسلام #گوشه‌گیری و فرار است، حرف نادرست می‌زند. اسلام راستین در زینب مجسم می‌شود: زینب را در دارالاماره ببینید، در برابر یزید ببینید، در جنگ ببینید. این است زن مؤمن، این است زن مسلمان [...] باب #ایمان در برابر شما مفتوح است. هر کدام از شما می‌تواند زنی مؤمن و صالح باشد. اما چگونه می‌توانیم مؤمن شویم؟ آن هنگام که #گناهان_کوچک را ترک می‌کنیم و آن هنگام که وقتمان را عملاً در راه #تقویت ایمان به کار می‌گیریم.

🕑 اکنون ما در ۲۴ ساعت چه می‌کنیم؟ آیا برنامه‌ی روزانه‌ی خود را ملاحظه کرده‌اید؟ چگونه آن را سپری می‌کنیم؟ چند ساعت را صرف شکممان و خودمان می‌کنیم؟ چند ساعت را در راه تقویت ایمانمان صرف می‌کنیم؟ مشکل اینجاست. ما باید آماده شویم. زینب پیش روی ماست. #حسین پیش روی ماست. ما باید یاری‌گر آنان باشیم. ما باید زینب و حسین را در راه تحقق #اهدافشان یاری کنیم.

🔴 آیا اندیشیده‌اید که چگونه به حسین یاری برسانید؟ غیر از #گریه چه کرده‌اید؟ بسیاری بر حسین گریه می‌کنند اما او را یاری نمی‌رسانند. #ابن_سعد اول کسی بود که بر حسین گریه کرد و حسین را یاری نکرد. زنهار که گریه کافی نیست، باید حسین را یاری کنید. چه مهیا کرده‌اید برای یاری حسین؟

پیشنهادی به شما می‌کنم. اگر حسین برای #دین کشته شد و دین و آموزه‌های دینی اکنون در پیش ماست، هر کدام از ما، چه بزرگ و چه کوچک، می‌تواند در تحقق هدف دینی، حسین و زینب را یاری کند. اگر کسی #نماز نمی‌گزارد، برای اکرام حسین و زینب نماز بخواند. من قول می‌دهم که نام او در فهرست یاری کنندگان و همراهان حسین و زینب درج می‌شود. اگر کسی #غیبت می‌کند و برای تکریم حسین این کار را ترک کند، حسین او را در شمار یاران و سپاهش می‌گذارد. اگر کسی #وجدان مریضی دارد و آن را پاک می‌گرداند، اگر کسی با #بستگانش اختلافی دارد و آن را رفع می‌کند، اگر کسی به #همسایه‌اش کمکی کند، اگر کسی مشکلی دارد و آن را حل کند، اگر کسی #فرزندش را نیکو تربیت کند، اگر کسی در لباس و زندگی و زبان و نماز و خانه‌اش نقصی دارد و آن را برطرف کند، این شخص از جمله‌ی یاران حسین و یاران زینب است. و از خداوند می‌خواهیم که اینگونه باشیم.

#امام_موسی_صدر

اینجا #حرف_حساب بخوانید

👇👇👇👇👇
@harfehesab114
@harfehesab114
👆👆👆👆👆
زینب را انتخاب‌هایش زینب کرد

📌 #زینب_کبری یک زن بزرگ است. عظمتی که این زن بزرگ در چشم ملت‌های اسلامی دارد از چیست؟ نمی‌شود گفت به‌خاطر این است که دختر #علی‌_بن‌_ابی‌طالب یا خواهر #حسین‌_بن‌_علی و یا #حسن_بن_علی است. نسبت‌ها هرگز نمی‌توانند چنین عظمتی را خلق کنند. همه‌ی ائمه‌ی ما دختران و مادران و خواهرانی داشتند اما کو یک نفر مثل زینب کبری؟

🔸 ارزش و عظمت زینب کبری به خاطر موضع و حرکت عظیم انسانی و اسلامی و بر اساس تکلیف الهی است. کار او، تصمیم او، نوع حرکت او، به او این‌طور عظمت بخشید. هر کس چنین کاری بکند، ولو دختر #امیرالمؤمنین هم نباشد، عظمت پیدا می‌کند. بخش عمده‌ی این عظمت از این‌جاست که اولاً موقعیت را شناخت؛ هم موقعیت قبل از رفتن امام حسین به #کربلا، هم موقعیت لحظات بحرانی روز #عاشورا، هم موقعیت حوادث کشنده بعد از شهادت امام حسین را و ثانیاً طبق هر موقعیت یک انتخاب کرد. این انتخاب‌ها زینب را ساخت.

👤 #رهبر_معظم_انقلاب
📚 برگرفته از کتاب #انسان_250_ساله

اینجا #حرف_حساب بخوانید 👇

🆔 @harfehesab114
و دید که جز حسین کسی نمانده...

📌 و دید که جز #حسین کسی برای جنگیدن با لشکر ابن‌زیاد باقی نمانده. لب به دندان گزید و صدایش را فرو خورد، زیرا حسین سفارش کرده بود مبادا جَزع و فَزع کنی که آرامش تو زنان را آرام نگه می‌دارد و جَزع تو آنان را بی‌قرار می‌کند.

🔸 سپاه ابن‌سعد جسورتر از پیش از راست و چپ پیش می‌آمدند و حسین را مجبور می‌کردند سواره بر آن‌ها بتازد و به هربار یکی از سپاهیان را با ضربه‌ای از اسبش به زیر اندازد. به سوی خیمه تاخت و پیاده شد و به سوی #زینب پیش آمد: خدایا، این مرد چقدر زیبا شده است! گفت: «آن پیرهن امانتیِ مادر را به من بده، خواهر جان...»

📚 از کتاب #احضاریه
📖 ص ۲۰۲
👤 #علی_مؤذنی

اینجا #حرف_حساب بخوانید 👇

🆔 @harfehesab114
و دید که جز حسین کسی نمانده...

📌 و دید که جز #حسین کسی برای جنگیدن با لشکر ابن‌زیاد باقی نمانده. لب به دندان گزید و صدایش را فرو خورد، زیرا حسین سفارش کرده بود مبادا جَزع و فَزع کنی که آرامش تو زنان را آرام نگه می‌دارد و جَزع تو آنان را بی‌قرار می‌کند.

🔸 سپاه ابن‌سعد جسورتر از پیش از راست و چپ پیش می‌آمدند و حسین را مجبور می‌کردند سواره بر آن‌ها بتازد و به هربار یکی از سپاهیان را با ضربه‌ای از اسبش به زیر اندازد. به سوی خیمه تاخت و پیاده شد و به سوی #زینب پیش آمد: خدایا، این مرد چقدر زیبا شده است! گفت: «آن پیرهن امانتیِ مادر را به من بده، خواهر جان...»

📚 از کتاب #احضاریه
📖 ص ۲۰۲
👤 #علی_مؤذنی

#چهل_روز_دیگر_محرم_می‌آید

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRj
  زینب را انتخاب‌هایش زینب کرد

📌 #زینب_کبری یک زن بزرگ است. عظمتی که این زن بزرگ در چشم ملت‌های اسلامی دارد از چیست؟ نمی‌شود گفت به‌خاطر این است که دختر #علی‌_بن‌_ابی‌طالب یا خواهر #حسین‌_بن‌_علی و یا #حسن_بن_علی است. نسبت‌ها هرگز نمی‌توانند چنین عظمتی را خلق کنند. همه‌ی ائمه‌ی ما دختران و مادران و خواهرانی داشتند اما کو یک نفر مثل زینب کبری؟

🔸 ارزش و عظمت زینب کبری به خاطر موضع و حرکت عظیم انسانی و اسلامی و بر اساس تکلیف الهی است. کار او، تصمیم او، نوع حرکت او، به او این‌طور عظمت بخشید. هر کس چنین کاری بکند، ولو دختر #امیرالمؤمنین هم نباشد، عظمت پیدا می‌کند. بخش عمده‌ی این عظمت از این‌جاست که اولاً موقعیت را شناخت؛ هم موقعیت قبل از رفتن امام حسین به #کربلا، هم موقعیت لحظات بحرانی روز #عاشورا، هم موقعیت حوادث کشنده بعد از شهادت امام حسین را و ثانیاً طبق هر موقعیت یک انتخاب کرد. این انتخاب‌ها زینب را ساخت.

👤 #رهبر_معظم_انقلاب
📚 برگرفته از کتاب #انسان_250_ساله

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
امام، همه چیز است

🔻 ابن زیاد گفت: «عمر سعد راست می‌گوید. بیماری، این جوانک را خواهد کشت؛ مخصوصا که باید راهی طولانی از کوفه تا شام را بپیماید.» به #زینب پوزخند زد: «شاید همه‌تان در این راه مردید!»

🔸 زینب به #علی نگاه کرد که همچنان به دیوار تکیه داده بود. برادرزاده‌ی عزیزم... نه نه... برادرزادگی اکنون در سایه‌ی امامت #علی‌ابن‌حسین قرار گرفته. او #امام است. فقط. و امام همه چیز است. خواست بگوید حداقل بنشین عزیز عمه؛ اما اگر امام تشخیص داده باشد که باید در این جا بایستد، چه؟ پس اگر امام ننشسته یا دراز نکشیده، با آن که جسمش چنین می‌طلبد، حتما رمزی در کارش است.

🔸 ... فکر کرد حالا که امام ایستاده، پس من می‌نشینم. نشست کنار فاطمه‌ی #حسین و #رباب که سر بر شانه‌ی هم گذاشته بودند و چشم‌هاشان را بسته بودند. چشم‌هاش را بست و ملعون ابن ملعون را دید که با چوب‌دستش که طلاکوب بود، به لب‌های حسین کوبید. ناله‌ای کرد و چشم‌هاش را باز کرد. گفت: «ای وای برادرم! ای وای...»

📚 برگرفته از کتاب #احضاریه
📖 ص ۲۱۳
👤 #علی_مؤذنی

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
چرا بیشتر از گریه خندیدی؟

🔻 وقتش خیلی دور نیست. دو ماه و نیم. هنوز در حافظه‌ی بچه‌ها پررنگ است و از رنگش هیچ کم نشده. دو ماه و نیم! که انگار هر ماهش بر #فاطمه ده سال گذشته است و آن نیم نیز انگار پنج سال. بچه‌ها هم بیست‌وپنج سال رشد کرده‌اند و #علی در سی‌و‌دو‌سه‌سالگی چنان است که انگار پنجاه‌ساله. و فاطمه پهلوشکسته در بستر. #محسن ازدست‌داده‌ در بستر. #زینب می‌پرسد: «مادر، چرا [وقتی پدربزرگ آن حرف را در گوشت گفت] بیشتر از گریه خندیدی...؟»

📚 برگرفته از کتاب #احضاریه
📖 ص 64
👤 #علی_مؤذنی

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
کاش آقا بود و این خنده را می‌دید...

🔻 #زینب گفت: «دلت چگونه شاد می‌شود؟» #فاطمه به #حسن نگاه کرد. گفت: «وقتی حسن هیبت پدرش را به خود می‌گیرد و خطبه‌های او را می‌خواند، دلم شاد می‌شود.» زینب به حسن نگاه کرد. گفت: «چرا معطلی پسرم؟ یکی از خطبه‌های پسرعمو را بخوان!» فاطمه هرچند درد در پهلوها و در شکمش پیچید اما از آن‌که زینب چنان در جلد او فرو رفته بود که حتی آگاه بود پدرش را پسرعمو خطاب می‌کند، بلند خندید. نه زینب انتظار داشت نه حسن نه #حسین.

🔸 صدای خنده‌ی فاطمه، فضه را هم به اتاق کشاند. آستین‌های فضه تا بازو بالا بود و دست‌هایش تا نزدیک بازو از آرد سفید. گفت: «الهی قربان صدای خنده‌تان بروم، فاطمه جان!» و با اشک‌های جاری آمد و پیش از آن‌که فاطمه بتواند مانع شود، بوسه بر پای فاطمه زد. گفت: «کاش آقا بود و این خنده را می‌دید و می‌شنید.» فاطمه گفت: «از دست این زینب!» و دوباره از خنده ریسه رفت. و حسن دید که خنده‌ی مادرش آن‌قدر قدرت دارد که می‌تواند کورترین گره اندوه را باز کند...

📚 از کتاب #احضاریه
📖 صفحات ۶۹ و ۷۰
👤 #علی_مؤذنی
🥀 #اگر_میتوانی_بمانی_بمان

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
  آرزوی زینب قوی‌تر است یا آرزوی مادر؟

🔻 #زینب گفت: «خدایا، آرزوی من قوی‌تر است یا آرزوی مادر؟ من می‌خواهم بماند. او می‌خواهد برود. نه من که #حسن و #حسین و پدر. چهار به یک. باز هم او قوی‌تر است؟» و خود پاسخ خود را داد که «آری، ای زینب، یکِ او از چهارِ شما قوی‌تر است، وگرنه نیمه‌شب به #علی که گریه می‌کرد، نمی‌گفت: خودت مرا غسل بده و کفن کن و نماز بر جنازه‌ام بخوان و در قبر بگذار، و لحد مرا بچین و خاک بر قبرم بریز و سپس بالای سر رو به صورتم بنشین، و بسیار #قرآن بخوان... یا آن #پیرهن را که دست اسما امانت بود، نمی‌گرفت و به تو نمی‌سپرد و نمی‌گفت: این پیرهن مال برادرت حسین است، امانت پیش تو باشد.»

📚 از کتاب #احضاریه
📖 ص ۷۱
👤 #علی_مؤذنی

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
  زینب را انتخاب‌هایش زینب کرد

🔻 #زینب_کبری یک زن بزرگ است. عظمتی که این زن بزرگ در چشم ملت‌های اسلامی دارد از چیست؟ نمی‌شود گفت به‌خاطر این است که دختر #علی‌_بن‌_ابی‌طالب یا خواهر #حسین‌_بن‌_علی و یا #حسن_بن_علی است. نسبت‌ها هرگز نمی‌توانند چنین عظمتی را خلق کنند. همه‌ی ائمه‌ی ما دختران و مادران و خواهرانی داشتند اما کو یک نفر مثل زینب کبری؟

🔸 ارزش و عظمت زینب کبری به خاطر موضع و حرکت عظیم انسانی و اسلامی و بر اساس تکلیف الهی است. کار او، تصمیم او، نوع حرکت او، به او این‌طور عظمت بخشید. هر کس چنین کاری بکند، ولو دختر #امیرالمؤمنین هم نباشد، عظمت پیدا می‌کند. بخش عمده‌ی این عظمت از این‌جاست که اولاً موقعیت را شناخت؛ هم موقعیت قبل از رفتن امام حسین به #کربلا، هم موقعیت لحظات بحرانی روز #عاشورا، هم موقعیت حوادث کشنده بعد از شهادت امام حسین را و ثانیاً طبق هر موقعیت یک انتخاب کرد. این انتخاب‌ها زینب را ساخت.

👤 #رهبر_معظم_انقلاب
📚 از کتاب #انسان_250_ساله

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
  زینب را انتخاب‌هایش زینب کرد

🔻 #زینب_کبری یک زن بزرگ است. عظمتی که این زن بزرگ در چشم ملت‌های اسلامی دارد از چیست؟ نمی‌شود گفت به‌خاطر این است که دختر #علی‌_بن‌_ابی‌طالب یا خواهر #حسین‌_بن‌_علی و یا #حسن_بن_علی است. نسبت‌ها هرگز نمی‌توانند چنین عظمتی را خلق کنند. همه‌ی ائمه‌ی ما دختران و مادران و خواهرانی داشتند اما کو یک نفر مثل زینب کبری؟

🔸 ارزش و عظمت زینب کبری به خاطر موضع و حرکت عظیم انسانی و اسلامی و بر اساس تکلیف الهی است. کار او، تصمیم او، نوع حرکت او، به او این‌طور عظمت بخشید. هر کس چنین کاری بکند، ولو دختر #امیرالمؤمنین هم نباشد، عظمت پیدا می‌کند. بخش عمده‌ی این عظمت از این‌جاست که اولاً موقعیت را شناخت؛ هم موقعیت قبل از رفتن امام حسین به #کربلا، هم موقعیت لحظات بحرانی روز #عاشورا، هم موقعیت حوادث کشنده بعد از شهادت امام حسین را و ثانیاً طبق هر موقعیت یک انتخاب کرد. این انتخاب‌ها زینب را ساخت.

👤 #رهبر_معظم_انقلاب
📚 از کتاب #انسان_250_ساله

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
امام، همه چیز است

🔻 ابن زیاد گفت: «عمر سعد راست می‌گوید. بیماری، این جوانک را خواهد کشت؛ مخصوصا که باید راهی طولانی از کوفه تا شام را بپیماید.» به #زینب پوزخند زد: «شاید همه‌تان در این راه مردید!»

🔸 زینب به #علی نگاه کرد که همچنان به دیوار تکیه داده بود. برادرزاده‌ی عزیزم... نه نه... برادرزادگی اکنون در سایه‌ی امامت #علی‌ابن‌حسین قرار گرفته. او #امام است. فقط. و امام همه چیز است. خواست بگوید حداقل بنشین عزیز عمه؛ اما اگر امام تشخیص داده باشد که باید در این جا بایستد، چه؟ پس اگر امام ننشسته یا دراز نکشیده، با آن که جسمش چنین می‌طلبد، حتما رمزی در کارش است.

🔺 ... فکر کرد حالا که امام ایستاده، پس من می‌نشینم. نشست کنار فاطمه‌ی #حسین و #رباب که سر بر شانه‌ی هم گذاشته بودند و چشم‌هاشان را بسته بودند. چشم‌هاش را بست و ملعون ابن ملعون را دید که با چوب‌دستش که طلاکوب بود، به لب‌های حسین کوبید. ناله‌ای کرد و چشم‌هاش را باز کرد. گفت: «ای وای برادرم! ای وای...»

📚 برگرفته از کتاب #احضاریه
📖 ص ۲۱۳
👤 #علی_مؤذنی

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
  آرزوی زینب قوی‌تر است یا آرزوی مادر؟

🔻 #زینب گفت: «خدایا، آرزوی من قوی‌تر است یا آرزوی مادر؟ من می‌خواهم بماند. او می‌خواهد برود. نه من که #حسن و #حسین و پدر. چهار به یک. باز هم او قوی‌تر است؟» و خود پاسخ خود را داد که «آری، ای زینب، یکِ او از چهارِ شما قوی‌تر است، وگرنه نیمه‌شب به #علی که گریه می‌کرد، نمی‌گفت: خودت مرا غسل بده و کفن کن و نماز بر جنازه‌ام بخوان و در قبر بگذار، و لحد مرا بچین و خاک بر قبرم بریز و سپس بالای سر رو به صورتم بنشین، و بسیار #قرآن بخوان... یا آن #پیرهن را که دست اسما امانت بود، نمی‌گرفت و به تو نمی‌سپرد و نمی‌گفت: این پیرهن مال برادرت حسین است، امانت پیش تو باشد.»

📚 از کتاب #احضاریه
📖 ص ۷۱
👤 #علی_مؤذنی

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
و دید که جز حسین کسی نمانده...

🔻 و دید که جز #حسین (ع) کسی برای جنگیدن با لشکر ابن‌زیاد باقی نمانده. لب به دندان گزید و صدایش را فرو خورد، زیرا حسین سفارش کرده بود مبادا جَزع و فَزع کنی که آرامش تو زنان را آرام نگه می‌دارد و جَزع تو آنان را بی‌قرار می‌کند.

🔸 سپاه ابن‌سعد جسورتر از پیش از راست و چپ پیش می‌آمدند و حسین را مجبور می‌کردند سواره بر آن‌ها بتازد و به هربار یکی از سپاهیان را با ضربه‌ای از اسبش به زیر اندازد. به سوی خیمه تاخت و پیاده شد و به سوی #زینب پیش آمد: خدایا، این مرد چقدر زیبا شده است! گفت: «آن پیرهن امانتیِ مادر را به من بده، خواهر جان...»

📚 از کتاب #احضاریه
📖 ص ۲۰۲
👤 #علی_مؤذنی

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw
امام، همه چیز است

🔻 ابن زیاد گفت: «عمر سعد راست می‌گوید. بیماری، این جوانک را خواهد کشت؛ مخصوصا که باید راهی طولانی از کوفه تا شام را بپیماید.» به #زینب پوزخند زد: «شاید همه‌تان در این راه مردید!»

🔸 زینب به #علی نگاه کرد که همچنان به دیوار تکیه داده بود. برادرزاده‌ی عزیزم... نه نه... برادرزادگی اکنون در سایه‌ی امامت #علی‌بن‌حسین قرار گرفته. او #امام است. فقط. و امام همه چیز است. خواست بگوید حداقل بنشین عزیز عمه؛ اما اگر امام تشخیص داده باشد که باید در این جا بایستد، چه؟ پس اگر امام ننشسته یا دراز نکشیده، با آن که جسمش چنین می‌طلبد، حتما رمزی در کارش است.

🔺 ... فکر کرد حالا که امام ایستاده، پس من می‌نشینم. نشست کنار فاطمه‌ی #حسین و #رباب که سر بر شانه‌ی هم گذاشته بودند و چشم‌هاشان را بسته بودند. چشم‌هاش را بست و ملعون ابن ملعون را دید که با چوب‌دستش که طلاکوب بود، به لب‌های حسین کوبید. ناله‌ای کرد و چشم‌هاش را باز کرد. گفت: «ای وای برادرم! ای وای...»

📚 برگرفته از کتاب #احضاریه
📖 ص ۲۱۳
👤 #علی_مؤذنی

اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAENyXBalTbnjfFQRjw