🔸کوتاه درباره تهران و معماری بناهایش | هفته گذشته مهمان شبکه تلویزیون اینترنتی #تیوا بودم و در کنار جناب دکتر سید محمدمهدی حجت ( #معمار ) درباره #تهران صحبت کردیم. جناب قاسم افشار (خواننده) نیز به صورت زنده، اجرای برنامه کردند.
از منظر یک شهروند که به فضای شهر و معماری علاقه دارم در مورد چند موضوع صحبت کردم که شاید دغدغه برخی از دوستان عزیز هم باشه.
برشهایی از ویدئوی اون شبنشینی که در یک هوای بارانی دلچسب برگزار شد، پیش روی شماست.
هادی حیدری
📌خلاصهای از صحبتهایم در پست بعدی👇
@hadi_heidari
از منظر یک شهروند که به فضای شهر و معماری علاقه دارم در مورد چند موضوع صحبت کردم که شاید دغدغه برخی از دوستان عزیز هم باشه.
برشهایی از ویدئوی اون شبنشینی که در یک هوای بارانی دلچسب برگزار شد، پیش روی شماست.
هادی حیدری
📌خلاصهای از صحبتهایم در پست بعدی👇
@hadi_heidari
Hadi Heidari | کانال هادی حیدری
🔸کوتاه درباره تهران و معماری بناهایش | هفته گذشته مهمان شبکه تلویزیون اینترنتی #تیوا بودم و در کنار جناب دکتر سید محمدمهدی حجت ( #معمار ) درباره #تهران صحبت کردیم. جناب قاسم افشار (خواننده) نیز به صورت زنده، اجرای برنامه کردند. از منظر یک شهروند که به فضای…
🔸هفته گذشته مهمان شبکه تلویزیون اینترنتی #تیوا بودم و در کنار جناب دکتر سید محمدمهدی حجت ( #معمار ) و جناب قاسم افشار (خواننده) درباره #تهران صحبت کردیم.
از منظر یک شهروند که به فضای شهر و معماری علاقه دارم در مورد چند موضوع صحبت کردم که شاید دغدغه برخی از دوستان عزیز هم باشه.
به نظرم شهر به صورت کلی آیینه تجسم یافته فرهنگ اهالی اون شهره.
اگر وارد شهری بشی و حال خوبی از اون شهر بگیری، این به معنای خوب بودن حال و احوال آدمهای اون شهره.
از این زاویه، تناسب فضاهای عمومی و خصوصی در شهر، اهمیت نمای ساختمانها و نحوه برخورد شهروندان با اونها (که در واقع درسته در زمین خصوصی افراد هستند ولی جداره عمومی شهر و کوچه و خیابون رو میسازند) همگی قابل تفسیر هستند و نشون دهنده جهان بینی اهالی اون شهره.
اگر ما فضاهای عمومی پیاده محور با کیفیت کم داریم، اگر نماهای ساختمانهامون با هم هماهنگی نداره، اگه از نمای ساختمانهامون برای خودنمایی و فخرفروشی استفاده میکنیم، اگر بیشتر دور همیها و جمع شدنهامون تو فضاهای خصوصی انجام میشه، اینها هر کدوم یک معنایی داره.
مثلا ما در تهران خیابانی که بتونی با آرامش و لذت در اون قدم بزنی، اگر دلت گرفت راه بری، با خانواده و دوستانت وقت بگذرونی یا اصلا نداریم، یا کم داریم..
بیشتر جاها در تهران مقصدهای خاص هستند، مثلا یک رستوران در فلان جا، یک سینما در جای دیگه، یک پارک ور فلان خیابان..
در واقع یک محور یا میدان شهری که تنوع فعالیتها داشته باشه و به مردم با انگیزههای متفاوت امکان جمع شدن و وقت گذراندن و تفریح بده نداریم.همه این موارد، تفسیرهای مختلف داره.
یک بخشیش اینه که شهر ما شهر پیاده محوری نیست. شهر ماشین محوره. شهر مجموعهای از مقصد هاست که با ماشین میری به اونجا و برمیگردی. چیزی به عنوان فضای شهر که درش زندگی کنی وجود نداره یا کمرنگه. شهری داریم با مجموعی از مقاصد که با آسفالت به هم متصل شدند.
این میتونه تفسیر سیاسی هم داشته باشه؛ به عبارتی سیاستگذاریهای شهری این بستر رو نتونستند یا نگذاشتند که به وجود بیاد.
برشهایی از ویدئوی اون شبنشینی که در یک هوای بارانی دلچسب برگزار شد، پیش روی شماست. | هادی حیدری | بیستم اردیبهشت نود و نه
@hadi_heidari
از منظر یک شهروند که به فضای شهر و معماری علاقه دارم در مورد چند موضوع صحبت کردم که شاید دغدغه برخی از دوستان عزیز هم باشه.
به نظرم شهر به صورت کلی آیینه تجسم یافته فرهنگ اهالی اون شهره.
اگر وارد شهری بشی و حال خوبی از اون شهر بگیری، این به معنای خوب بودن حال و احوال آدمهای اون شهره.
از این زاویه، تناسب فضاهای عمومی و خصوصی در شهر، اهمیت نمای ساختمانها و نحوه برخورد شهروندان با اونها (که در واقع درسته در زمین خصوصی افراد هستند ولی جداره عمومی شهر و کوچه و خیابون رو میسازند) همگی قابل تفسیر هستند و نشون دهنده جهان بینی اهالی اون شهره.
اگر ما فضاهای عمومی پیاده محور با کیفیت کم داریم، اگر نماهای ساختمانهامون با هم هماهنگی نداره، اگه از نمای ساختمانهامون برای خودنمایی و فخرفروشی استفاده میکنیم، اگر بیشتر دور همیها و جمع شدنهامون تو فضاهای خصوصی انجام میشه، اینها هر کدوم یک معنایی داره.
مثلا ما در تهران خیابانی که بتونی با آرامش و لذت در اون قدم بزنی، اگر دلت گرفت راه بری، با خانواده و دوستانت وقت بگذرونی یا اصلا نداریم، یا کم داریم..
بیشتر جاها در تهران مقصدهای خاص هستند، مثلا یک رستوران در فلان جا، یک سینما در جای دیگه، یک پارک ور فلان خیابان..
در واقع یک محور یا میدان شهری که تنوع فعالیتها داشته باشه و به مردم با انگیزههای متفاوت امکان جمع شدن و وقت گذراندن و تفریح بده نداریم.همه این موارد، تفسیرهای مختلف داره.
یک بخشیش اینه که شهر ما شهر پیاده محوری نیست. شهر ماشین محوره. شهر مجموعهای از مقصد هاست که با ماشین میری به اونجا و برمیگردی. چیزی به عنوان فضای شهر که درش زندگی کنی وجود نداره یا کمرنگه. شهری داریم با مجموعی از مقاصد که با آسفالت به هم متصل شدند.
این میتونه تفسیر سیاسی هم داشته باشه؛ به عبارتی سیاستگذاریهای شهری این بستر رو نتونستند یا نگذاشتند که به وجود بیاد.
برشهایی از ویدئوی اون شبنشینی که در یک هوای بارانی دلچسب برگزار شد، پیش روی شماست. | هادی حیدری | بیستم اردیبهشت نود و نه
@hadi_heidari