🔸 #شهرونگ (صفحه روزانه طنز و کارتون روزنامه شهروند) به شماره ۱۰۰۰ رسید. | دوشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۸

👉@shahrvang

🔸دیدید ترس نداشت؟! ● #هادی_حیدری (دبیر شهرونگ) ● دوشنبه بیست و یکم بهمن نود و هشت سلام جناب!

می‌خواستم تشکر کنم که آرزو به دلمان نگذاشتید و اجازه دادید به شماره هزار برسیم. دیدید ترس نداشت؟ البته شاید درد داشت ولی به نتیجه‌اش می‌ارزید.

ما میراث‌دار «شبنامه» بودیم؛ اولین صفحه روزانه طنز و کارتون در روزنامه‌ها که بهار سال هشتاد و هشت در روزنامه «اعتماد ملی» راه انداختیم. بعد هم آن را در روزنامه «آسمان» ادامه دادیم. اما هر دوی آن‌ها جوانمرگ شدند؛ یکی در چهار ماهگی و دیگری در کم‌تر از یک هفته! «شهرونگ» چکیده سال‌ها تجربه و تلاش آدم‌هایی شد که در همه این سال‌ها، کار گروهی را تمرین کردند و زیر فشار ممیزی‌ها و اعمال سلیقه‌های رنگارنگ، امیدوار ماندند و حالا حاصل تمام این پایمردی‌ها به شماره هزار رسیده است؛ یک رکورد تاریخی در حیات صفحات روزانه طنز و کارتون ایران.

اما جناب! حیف که نشد #شبنامه و #آسمان و #خط_خطی و #بی_قانون و دیگران به راهشان ادامه دهند. باور کنید آن‌ها هم اگر حالا بودند کمک می‌کردند تا در این فضای غبارآلود، هوایی به ریه‌های مردم بخورد.

راستی! زیباتر نیست اگر همه منتقدانی که دلشان برای ایران می‌سوزد، بتوانند تریبون داشته باشند، حرف بزنند و احساس کنند که حرفشان تاثیر دارد؟

جناب‌خان گرامی!

دیدید ترس نداشت؟ شما کارتان را بکنید؛ بگذارید ما هم کار خودمان را انجام دهیم. شماره دوهزار که برسد، دوباره برایتان خواهم نوشت. زیاده عرضی نیست.

عزت عالی، مستدام
.

#هزارمین_شماره_شهرونگ
👉@hadi_heidari
👉@shahrvang

🔸نُه سال، کم نیست! | سمفونی #آزادی | #هادی_حیدری

@hadi_heidari

🔸 بی رقیب | #هادی_حیدری
#بازنشر

@hadi_heidari

🔸تو مسئول گُلِت هستی ... | #هادی_حیدری | سه شنبه ششم اسفند نود و هشت

#کرونا #ویروس_کرونا #شازده_کوچولو
@hadi_heidari

🔸زبس که بال زد دلم به سینه در هوای تو
اگر دهان گشودمی کبوتری درآمدی
سرشک سایه یاوه شد درین کویر سوخته
اگر زمانه خواستی چه گوهری درآمدی
.

نود و دومین زادروز استاد بزرگ غزل ایران، جناب مستطاب هوشنگ ابتهاج مبارک. | #هادی_حیدری
.
عکس، سال نود و شش برداشته شده است.

عکاس: مهدی حسنی

@hadi_heidari

🔸#حصر | #هادی_حیدری | سه شنبه سیزدهم اسفند نود و هشت

#کرونا #قرنطینه
#corona #coronavirüs

@hadi_heidari

🔸"اگر از طریق #آزادی و #دموکراسی نتوانیم کاری بکنیم؛ از طریق اختناق و زور و قلدری برای مردم ناراضی نمی توانیم کاری انجام دهیم."  |  چهاردهم اسفند، پنجاه و سومین سالروز درگذشت #محمد_مصدق  |  #هادی_حیدری  |  #طراحی_محیطی  |  مداد کنته روی کاغذ

@hadi_heidari

🔸 #کرونا | #هادی_حیدری | بر اساس طرحی از #رنه_مگریت | سه شنبه بیستم اسفند نود و هشت

@hadi_heidari

🔸یاد #محمد_مصدق در سالروز ملی شدن صنعت نفت | #هادی_حیدری | بیست و نهم اسفند

#محمد_مصدق #مصدق #دکترمصدق #دکتر_مصدق #دکترمحمدمصدق #دکتر_محمد_مصدق
#ملی_شدن_صنعت_نفت

@hadi_heidari

🔸ویدئوی گفت‌وگوی هادی حیدری با جناب احمد عربانی (کاریکاتوریست) در اینستاگرام

در گفت‌وگوی زنده ای که به لطف #اینستاگرام و در روزهای #قرنطینه با جناب #احمد_عربانی (کاریکاتوریست، انیماتور و طراح خاطره‌انگیزترین جلدهای #گل_آقا) در تاریخ شنبه شانزده فروردین نود و نه داشتم، ایشان از خاطرات کودکی، فعالیت در مجلات طنز و علاقه خود به آواز و سینما می‌گوید. مصاحبه به مدت پنجاه و شش دقیقه و در ساعت یازده و سی دقیقه شب انجام شد. احمد عربانی روایت‌هایی را در این گفت‌وشنود تعریف کرده که برای اولین بار شنیده می‌شوند.
هم چنین ترانه هایی را بازخوانی کردند که روح آدم را تازه می کند.
من که از این همنشینی لذت بردم. امیدوارم شما هم پس از دیدنش همین احساس را پیدا کنید.
پ.ن: تصویر ابتدای ویدئو، کمی پرش دارد که با ورود آقای عربانی، از پرش می افتد.

https://www.instagram.com/tv/B-odLQppa3n/?utm_source=ig_web_copy_link

@hadi_heidari

🔸خیلی دور، خیلی نزدیک

درباره استاد نازنینم، جناب #علی_ذاکری نازنین (نقاش و طراح)، در این صفحه اینستاگرامم نوشته‌ام. دلتنگی از غیبت دوماهه بر سر کلاس‌های نقاشی‌اش و بهانه #قرنطینه ، فرصتی دست داد تا گفت‌وگویی زنده با ایشان انجام دهم؛ گفت‌وگویی که برای صفحه‌ای دیگر انجام شد اما حیفم آمد که آن را این‌جا با شما به اشتراک نگذارم. دقایق اولیه گفت‌وگو در تلاشم تا ایشان را "روی خط" بیاورم و اساسا به دلیل آن‌که فضای گفت‌وگو، بی‌تکلف است در جای جای آن، از این جنس اتفاقات را مشاهده خواهید کرد. از طرفی نخواستم این تکه‌ها را از آن حذف کنم تا بداهگی آن حفظ شود. از لابه‌لای صحبت‌های علی ذاکری می‌توان به نوعی جهان‌بینی ویژه رسید که حرف‌هایش را شنیدنی می‌کند و بر ضمیر ناخودآگاه آدمی می‌نشاند. شما را به دیدن و شنیدن این ضیافت مجازی دعوت می‌کنم. | #هادی_حیدری | بیست و سوم فروردین نود و نه


https://www.instagram.com/tv/B-3y0UuBFul/?utm_source=ig_web_button_share_sheet

🔸 #رمضان ، تو را می خواند | پرتره استاد #محمدرضا_شجریان | #هادی_حیدری
#ماه_رمضان #شجریان #استادشجریان #محمدرضاشجریان

@hadi_heidari

🔸فایل باکیفیت نقاشی پرتره استاد محمدرضا شجریان به قلم هادی حیدری؛ مناسب برای چاپ

@hadi_heidari

🔸یاد #گل_آقا ( #کیومرث_صابری) در شانزدهمین سال درگذشت | #هادی_حیدری | پنجشنبه یازدهم اردیبهشت نود و نه

یک زبان دارم دوتا دندان لق
می زنم تا می توانم حرف حق

#کیومرث_صابری_فومنی #طنز
@hadi_heidari

🔸روز جهانی آزادی مطبوعات (سوم ماه می-۱۴ اردیبهشت) | #هادی_حیدری | این طرح را سال هفتاد و هشت (بیست و یک سال پیش) کشیدم و در #روزنامه_آزاد منتشر شد. هنوز هم که هنوز است با همین قیچی ها سر و کله می زنیم؛ قیچی های پیدا و پنهان

#world_press_freedom_day
#روز_جهانی_آزادی_مطبوعات

@hadi_heidari

🔸یاد #نجف_دریابندری (نویسنده و مترجم) | #هادی_حیدری | سه شنبه شانزدهم اردیبهشت نود و نه | بر اساس عکسی از #سعید_کیایی

#دریابندری #نویسنده #مترجم #ادبیات #پیرمرد_و_دریا #وداع_با_اسلحه

@hadi_heidari

🔸سلام بابا جان! پنج سال از روزی که ما را ترک کردید، گذشت؛ اما باور کنید برای من نمی‌گذرند این سال‌های بدون شما. من هنوز در خیالم، گرمای دستانتان را حس می کنم، روزهای آخری که روی تخت بیمارستان بر آن‌ها بوسه زدم. هنوز با قدم‌هایتان هم‌قدم می‌شوم زمانی که از دانشگاه تربیت‌مدرس به سوی خیابان«سین‌دخت» روانه و همکلام می‌شدیم. هنوز آرامش صدایتان در گوشم طنین‌انداز است زمانی که امیدوارانه در انبوه سختی‌ها و نامردمی‌ها، وعده روزهای بهتر را می‌دادید. هم‌چنان خود را سر کلاس‌های اخلاقتان تصور می‌کنم؛ آن‌جا که سفارش می‌کردید در ارتباط با دیگران، روی اشتراک‌ها تاکید کنم تا اختلافات.
بابا جان! من در هوای شما نفس می‌کشم. هوای شما پر از اکسیژن آرامش است؛ مشحون از صداقت و پاکی است؛ مملو است از حس امنیت.
بابا صادق عزیز! بی‌نهایت دوستتان دارم. هوای ما را داشته باشید. | #هادی_حیدری | چهارشنبه هفدهم اردیبهشت نود و نه | پنجمین سالگرد درگذشت #دکتر_صادق_آئینه_وند (پدر عزیز همسرم) | عکس از: #سلمان_شجاعی_زند | خرداد هشتاد و شش | #خروم_رود

@hadi_heidari

🔸هفته گذشته مهمان شبکه تلویزیون اینترنتی #تیوا بودم و در کنار جناب دکتر سید محمدمهدی حجت ( #معمار ) و جناب قاسم افشار (خواننده) درباره #تهران صحبت کردیم.
از منظر یک شهروند که به فضای شهر و معماری علاقه دارم در مورد چند موضوع صحبت کردم که شاید دغدغه برخی از دوستان عزیز هم باشه.
به نظرم شهر به صورت کلی آیینه تجسم یافته فرهنگ اهالی اون شهره.
اگر وارد شهری بشی و حال خوبی از اون شهر بگیری، این به معنای خوب بودن حال و احوال آدم‌های اون شهره.
از این زاویه، تناسب فضاهای عمومی و خصوصی در شهر، اهمیت نمای ساختمان‌ها و نحوه برخورد شهروندان با اون‌ها (که در واقع درسته در زمین خصوصی افراد هستند ولی جداره عمومی شهر و کوچه و خیابون رو میسازند) همگی قابل تفسیر هستند و نشون دهنده جهان بینی اهالی اون شهره.
اگر ما فضاهای عمومی پیاده محور با کیفیت کم داریم، اگر نماهای ساختمان‌هامون با هم هماهنگی نداره، اگه از نمای ساختمان‌هامون برای خودنمایی و فخرفروشی استفاده می‌کنیم، اگر بیشتر دور همی‌ها و جمع شدن‌هامون تو فضاهای خصوصی انجام می‌شه، اینها هر کدوم یک معنایی داره.
مثلا ما در تهران خیابانی که بتونی با آرامش و لذت در اون قدم بزنی، اگر دلت گرفت راه بری، با خانواده و دوستانت وقت بگذرونی یا اصلا نداریم، یا کم داریم..
بیشتر جاها در تهران مقصدهای خاص هستند، مثلا یک رستوران در فلان جا، یک سینما در جای دیگه، یک پارک ور فلان خیابان..
در واقع یک محور یا میدان شهری که تنوع فعالیت‌ها داشته باشه و به مردم با انگیزه‌های متفاوت امکان جمع شدن و وقت گذراندن و تفریح بده نداریم.همه این موارد، تفسیرهای مختلف داره.
یک بخشیش اینه که شهر ما شهر پیاده محوری نیست. شهر ماشین محوره. شهر مجموعه‌ای از مقصد هاست که با ماشین میری به اونجا و برمیگردی. چیزی به عنوان فضای شهر که درش زندگی کنی وجود نداره یا کمرنگه. شهری داریم با مجموعی از مقاصد که با آسفالت به هم متصل شدند.
این میتونه تفسیر سیاسی هم داشته باشه؛ به عبارتی سیاستگذاری‌های شهری این بستر رو نتونستند یا نگذاشتند که به وجود بیاد.

برش‌هایی از ویدئوی اون شب‌نشینی که در یک هوای بارانی دلچسب برگزار شد، پیش روی شماست. | هادی حیدری | بیستم اردیبهشت نود و نه

@hadi_heidari