✅✅✅ مطالبات صنفی و ریشه اعتراضات معلمان واكاوي شد: رنج تبعيض
✍🏻 هديه كيميايي
@Haajm
✅ معلم ها در این مواقع یا به نمایندگان مجلس پیام می دهند، یا تحصن می کنند یا بیانیه می نویسند که همه این فعالیت ها به طور مسالمت آمیز بوده است. اما متاسفانه هیچ کدام از این حرکت ها شنیده نشده و پاسخ مناسبی از سوی مسئولان دریافت نمیشود
👈🏻 برای خواندن متن کامل روی "INSTANT" بزنید:bit.ly/2CvEEWl
✍🏻 هديه كيميايي
@Haajm
✅ معلم ها در این مواقع یا به نمایندگان مجلس پیام می دهند، یا تحصن می کنند یا بیانیه می نویسند که همه این فعالیت ها به طور مسالمت آمیز بوده است. اما متاسفانه هیچ کدام از این حرکت ها شنیده نشده و پاسخ مناسبی از سوی مسئولان دریافت نمیشود
👈🏻 برای خواندن متن کامل روی "INSTANT" بزنید:bit.ly/2CvEEWl
Telegraph
مطالبات صنفی و ریشه اعتراضات معلمان واكاوي شد: رنج تبعيض
مادر من معلم بازنشسته است. او سال ها برای درس دادن به دانشآموزان این سرزمین جلوی تخته سیاه کلاس ایستاد و با گچ سفید روی آن نقشها و حرف ها را نوشت تا مفهوم عدالت و آزادی را به دانش آموزان بیاموزد. هر روز ساعت ها با دانشآموزان صحبت کرد و گاهی سنگ صبوری برای…
حامیان جامعه مدنی (حجم) pinned «✅✅✅ در هفتمین برنامه از مجموعه گفت و گوهای راهبردی حجم بررسی شد: موانع مشارکت اجتماعی در جامعه مدنی @Haajm ✅ هفتمین برنامه از مجموعه گفت و گوهای راهبردی حجم با عنوان «جامعه مدنی، موانع مشارکت اجتماعی» روز سهشنبه 24 مهر 1397 با سخنرانی خانم لیلی ارشد مددکار…»
✅✅✅ " ترس و توسعه نیافتگی "
✍🏻 دکتر محمود سریع القلم
✅ به نظر می رسد که رشد فردی، نتیجه پنج نوع آزادی است:
۱-آزادی ارتباطات
۲-آزادی سازماندهی
۳-آزادی بیان
۴-آزادی متفاوت فکر کردن
۵- آزادی تولید ثروت
✅ در ده کشور اول ازنظر نوآوری در جهان، این پنج نوع آزادی در میان کشورها مشترک است. نوآوری شهروندان این کشورها، محصول سیستمی از این نوع آزادی ها است که به وجود آمده است. انسان ها محصول این سیستم ها هستند. در کشوری که سیستم درست نشده باشد، کانون های قدرت از آزادی شهروندان نگران می شوند. وقتی ما به سوییس فکر می کنیم که مقام اول نوآوری جهانی را دارد، حتی نام چند نفراجرایی را هم نمی توانیم به یاد بیاوریم چون یک سیستم به معنای مجموعه ای از قواعد پایدار مورد اجماع، ایجاد کرده است که همه در هر جایگاهی و موقعیتی، آن قواعد را رعایت می کنند.
✅ بخش نا خودآگاه ذهن که انبار انبوهی از یادگیری های مستقیم و غیر مستقیم است، نقشی تعیین کننده در سرنوشت یک فرد و در نهایت یک جامعه دارد. افراد از کودکی درمحیط خانواده، مدرسه، جامعه، رسانه ها و حکومت به تدریج می آموزند که از چه مسائلی باید بترسند و حدود و محدودیت ها کجاست. ذهن دائما محاسبه می کند که پی آمد حرفی که می زند، ارتباطی که برقرار می کند، گروهی که تشکیل می دهد، درآمدی که دارد چیست و چه نوع هراسی باید داشته باشد. به عنوان مثال در بعضی از کشورها، ارتباط با خارجی جرم محسوب می شود اما در سال ۲۰۱۷، کره جنوبی ۵۲ میلیون دلار برای لابی در قوه مجریه ومقننه امریکا هزینه کرد. در شهر واشنگتن حدود ۱۶۰۰۰ شرکت رسمی ثبت شده وجود دارد که برای افراد و دولت های خارجی در دستگاه حکومتی آمریکا لابی می کنند. چرا شهروندان آمریکایی نمی ترسند که برای خارجی ها در درون حاکمیت خودشان تبلیغ و لابی گری کنند؟ چون حتی کار با خارجی قاعده مند است. حتی قانون تا آنجا صریح نوشته شده است که فرزندان نمایندگان مجلس می توانند شرکت لابی داشته باشند.
اینکه افراد تا چه میزان نگران پیامدهای فعالیت های خود هستند به همان میزان کمتر برای نو آوری فکر می کنند و سازماندهی می کنند. شهرداری لس آنجلس هم به عزادارن عاشورا اجازه داد در مرکز شهر مراسم خود را برگزار کنند و هم به حامیان پادشاه باستانی ایران، کوروش. چرا هر دو نوع سازماندهی آزادی دارند؟ چون سیستمی وجود دارد که هراسی از سازماندهی های متفاوت ندارد.
✅ از قوی ترین انگیزه های انسانی، بهتر شدن (Self- Enhancement) است. اما این بهتر شدن نیاز به محیط مستعد دارد که انسان ها از کار و نوآوری نهراسند. این محیط، ذهن انسان ها را در ناخود آگاه تربیت می کند.
در سال ۱۸۹۰ روان شناس و فیلسوفی به نام ویلیام جیمز (William James) در کتابی به نام اصول روانشناسی، عموم رفتار، افکار و احساسات انسان را معطوف به واکنش های مغز کرد که از انبار خود استفاده می کند. اینکه در بخش خود آگاه و نا خودآگاه انسان چه "انباشتی" صورت گرفته سرنوشت او را رقم می زند.
✅ ترس بر دو نوع است: معقول و نا معقول. ترس از ندادن مالیات یک ترس واقعی و منطقی است اما ارائه یک تفسیر متفاوت از یک موضوع نسبت به تفسیر اولیاء، معلم، رسانه، جامعه و دولت نباید ترس به همراه داشته باشد و این ترس نا معقول است. فردریک اسمیت زمانی که دانشجوی دانشگاه بود مقاله ای برای یکی از کلاس های خود نوشت و ایده ی تحویل محموله در عرض ۲۴ ساعت را مطرح کرد. او برای این مقاله نمره ۱۲ گرفت و ایده او غیر واقعی قلمداد شد. اما او نترسید و ایده را تست کرد و هم اکنون شرکت FedEx با ۶۵۰ هواپیما، روزانه حدود دو میلیون محموله را در سراسر جهان جا به جا می کند. او آزادی بیان داشت که با او مخالفت شد ولی با آزادی سازماندهی، ارتباطات، متفاوت فکر کردن و تولید ثروت، تشکیلات عظیم و منحصر به فردی را ایجاد کرد. جایی مانع او نشد و او فرصت پیدا کرد که ایده خود را آزمایش کند. از این رو، باید این سوال را مطرح کرد که تا چه میزان، مجموعه یک جامعه در ناخودآگاه افراد ترس و پرهیز از فعالیت را تزریق می کند و تا چه اندازه به آن ها القاء می کند که شجاع باشید، سازماندهی کنید، نظر بدهید، متفاوت باشید، اگر شکست خوردید باز تلاش کنید، از نو آغاز کنید، رشد کنید و ثروتمند شوید.
✅ یکی از شاقول های کلیدی توسعه یافتگی این است که جوامع و دولت ها چقدر فرد را می ترسانند و چقدر او را تشویق می کنند؟ چقدر برای ترس، سیستم درست کرده اند و چقدر برای تشویق و یادگیری و ارتباط، سیستم ایجاد کرده اند؟ چقدر جامعه به افرادی که بسیار کارکرده و زحمت می کشند پاداش منطقی و عملی می دهد و تا چه میزان، به آن ها مظنون می شوند؟
✅ فرصت دادن به انسان ها، خیلی اعتماد به نفس، علاقه به رشد و پیشرفت، احترام به انسان، شأن، علو طبع و سیستم می طلبد. البته نیکولو ماکیاولی به اشتباه معتقد بود که مردم باید بترسند.
@sariolghalam
@Haajm
✍🏻 دکتر محمود سریع القلم
✅ به نظر می رسد که رشد فردی، نتیجه پنج نوع آزادی است:
۱-آزادی ارتباطات
۲-آزادی سازماندهی
۳-آزادی بیان
۴-آزادی متفاوت فکر کردن
۵- آزادی تولید ثروت
✅ در ده کشور اول ازنظر نوآوری در جهان، این پنج نوع آزادی در میان کشورها مشترک است. نوآوری شهروندان این کشورها، محصول سیستمی از این نوع آزادی ها است که به وجود آمده است. انسان ها محصول این سیستم ها هستند. در کشوری که سیستم درست نشده باشد، کانون های قدرت از آزادی شهروندان نگران می شوند. وقتی ما به سوییس فکر می کنیم که مقام اول نوآوری جهانی را دارد، حتی نام چند نفراجرایی را هم نمی توانیم به یاد بیاوریم چون یک سیستم به معنای مجموعه ای از قواعد پایدار مورد اجماع، ایجاد کرده است که همه در هر جایگاهی و موقعیتی، آن قواعد را رعایت می کنند.
✅ بخش نا خودآگاه ذهن که انبار انبوهی از یادگیری های مستقیم و غیر مستقیم است، نقشی تعیین کننده در سرنوشت یک فرد و در نهایت یک جامعه دارد. افراد از کودکی درمحیط خانواده، مدرسه، جامعه، رسانه ها و حکومت به تدریج می آموزند که از چه مسائلی باید بترسند و حدود و محدودیت ها کجاست. ذهن دائما محاسبه می کند که پی آمد حرفی که می زند، ارتباطی که برقرار می کند، گروهی که تشکیل می دهد، درآمدی که دارد چیست و چه نوع هراسی باید داشته باشد. به عنوان مثال در بعضی از کشورها، ارتباط با خارجی جرم محسوب می شود اما در سال ۲۰۱۷، کره جنوبی ۵۲ میلیون دلار برای لابی در قوه مجریه ومقننه امریکا هزینه کرد. در شهر واشنگتن حدود ۱۶۰۰۰ شرکت رسمی ثبت شده وجود دارد که برای افراد و دولت های خارجی در دستگاه حکومتی آمریکا لابی می کنند. چرا شهروندان آمریکایی نمی ترسند که برای خارجی ها در درون حاکمیت خودشان تبلیغ و لابی گری کنند؟ چون حتی کار با خارجی قاعده مند است. حتی قانون تا آنجا صریح نوشته شده است که فرزندان نمایندگان مجلس می توانند شرکت لابی داشته باشند.
اینکه افراد تا چه میزان نگران پیامدهای فعالیت های خود هستند به همان میزان کمتر برای نو آوری فکر می کنند و سازماندهی می کنند. شهرداری لس آنجلس هم به عزادارن عاشورا اجازه داد در مرکز شهر مراسم خود را برگزار کنند و هم به حامیان پادشاه باستانی ایران، کوروش. چرا هر دو نوع سازماندهی آزادی دارند؟ چون سیستمی وجود دارد که هراسی از سازماندهی های متفاوت ندارد.
✅ از قوی ترین انگیزه های انسانی، بهتر شدن (Self- Enhancement) است. اما این بهتر شدن نیاز به محیط مستعد دارد که انسان ها از کار و نوآوری نهراسند. این محیط، ذهن انسان ها را در ناخود آگاه تربیت می کند.
در سال ۱۸۹۰ روان شناس و فیلسوفی به نام ویلیام جیمز (William James) در کتابی به نام اصول روانشناسی، عموم رفتار، افکار و احساسات انسان را معطوف به واکنش های مغز کرد که از انبار خود استفاده می کند. اینکه در بخش خود آگاه و نا خودآگاه انسان چه "انباشتی" صورت گرفته سرنوشت او را رقم می زند.
✅ ترس بر دو نوع است: معقول و نا معقول. ترس از ندادن مالیات یک ترس واقعی و منطقی است اما ارائه یک تفسیر متفاوت از یک موضوع نسبت به تفسیر اولیاء، معلم، رسانه، جامعه و دولت نباید ترس به همراه داشته باشد و این ترس نا معقول است. فردریک اسمیت زمانی که دانشجوی دانشگاه بود مقاله ای برای یکی از کلاس های خود نوشت و ایده ی تحویل محموله در عرض ۲۴ ساعت را مطرح کرد. او برای این مقاله نمره ۱۲ گرفت و ایده او غیر واقعی قلمداد شد. اما او نترسید و ایده را تست کرد و هم اکنون شرکت FedEx با ۶۵۰ هواپیما، روزانه حدود دو میلیون محموله را در سراسر جهان جا به جا می کند. او آزادی بیان داشت که با او مخالفت شد ولی با آزادی سازماندهی، ارتباطات، متفاوت فکر کردن و تولید ثروت، تشکیلات عظیم و منحصر به فردی را ایجاد کرد. جایی مانع او نشد و او فرصت پیدا کرد که ایده خود را آزمایش کند. از این رو، باید این سوال را مطرح کرد که تا چه میزان، مجموعه یک جامعه در ناخودآگاه افراد ترس و پرهیز از فعالیت را تزریق می کند و تا چه اندازه به آن ها القاء می کند که شجاع باشید، سازماندهی کنید، نظر بدهید، متفاوت باشید، اگر شکست خوردید باز تلاش کنید، از نو آغاز کنید، رشد کنید و ثروتمند شوید.
✅ یکی از شاقول های کلیدی توسعه یافتگی این است که جوامع و دولت ها چقدر فرد را می ترسانند و چقدر او را تشویق می کنند؟ چقدر برای ترس، سیستم درست کرده اند و چقدر برای تشویق و یادگیری و ارتباط، سیستم ایجاد کرده اند؟ چقدر جامعه به افرادی که بسیار کارکرده و زحمت می کشند پاداش منطقی و عملی می دهد و تا چه میزان، به آن ها مظنون می شوند؟
✅ فرصت دادن به انسان ها، خیلی اعتماد به نفس، علاقه به رشد و پیشرفت، احترام به انسان، شأن، علو طبع و سیستم می طلبد. البته نیکولو ماکیاولی به اشتباه معتقد بود که مردم باید بترسند.
@sariolghalam
@Haajm
✅✅✅ ورود انجمن های اسلامی به مشارکت اجتماعی با تاسیس دفتر مشارکتهای اجتماعی؛ آغاز طرح مردمی ابوذر
✅۱۰ انجمن اسلامی دانشجویان در کشور با تشکیل حلقه اولیهی فعالیتهای اصلاحیِ اجتماعی، تحولی نوین را در این تشکیلات با سابقه آغاز کردند. این انجمنها با صدور اطلاعیهای اعلام کردند اصلاحطلبی را در شرایط فعلی کشور، نه دخالت در زد و بندها و معاملات سیاسی، که ایستادن در کنار اقشار آسیبپذیر جامعه و کمک به محرومیتزدایی از آنها برای توسعه اجتماعی و مدنی جامعه میدانیم.
✅ این انجمن های اسلامی همچنین از سایر تشکل ها دعوت کرده اند به دور از محافظهکاری و مصلحتسنجیهای کاذب، به این حرکت مردمی بپیوندند و نقش تاریخی خود را در این برهه از تاریخ میهن عزیزمان به نحو احسن ایفا کنند.
✅ «طرح مردمی ابوذر» برای خدماترسانی و محرومیتزدایی واقعی در جامعه و به دور از هرگونه حرکات نمایشی و در حد توان خود، با ماموریتهای ذیل فعالیت می کند :
1️⃣ ارائه خدمات آموزشی، اعم از آموزشهای تحصیلی و آموزشهای کاربردی در راستای اشتغال و کارآفرینی، برای مبارزه با کالاییسازی آموزش و بسط عدالت آموزشی
2️⃣ ارائه خدمات مشاورهای، اعم از مشاوره روانشناسی، تحصیلی و خانواده، برای مبارزه با آسیبهای اجتماعی و بازتولیدکنندهی فقر
3️⃣ ارائه خدمات فرهنگی، اعم از خدمات ورزشی، هنری و مذهبی برای مبارزه با فقر فرهنگی و بسط نشاط اجتماعی
4️⃣ ارائه خدمات بهداشت و درمان، برای مبارزه با تجاریسازی خدمات پزشکی و بهداشتی درمانی
5️⃣ ارائه خدمات فنی مهندسی، اعم از عمرانی و … برای مبارزه با تمرکزگرایی و بسط سازندگی و زیستپذیری
goo.gl/7zi73q
@Haajm
✅۱۰ انجمن اسلامی دانشجویان در کشور با تشکیل حلقه اولیهی فعالیتهای اصلاحیِ اجتماعی، تحولی نوین را در این تشکیلات با سابقه آغاز کردند. این انجمنها با صدور اطلاعیهای اعلام کردند اصلاحطلبی را در شرایط فعلی کشور، نه دخالت در زد و بندها و معاملات سیاسی، که ایستادن در کنار اقشار آسیبپذیر جامعه و کمک به محرومیتزدایی از آنها برای توسعه اجتماعی و مدنی جامعه میدانیم.
✅ این انجمن های اسلامی همچنین از سایر تشکل ها دعوت کرده اند به دور از محافظهکاری و مصلحتسنجیهای کاذب، به این حرکت مردمی بپیوندند و نقش تاریخی خود را در این برهه از تاریخ میهن عزیزمان به نحو احسن ایفا کنند.
✅ «طرح مردمی ابوذر» برای خدماترسانی و محرومیتزدایی واقعی در جامعه و به دور از هرگونه حرکات نمایشی و در حد توان خود، با ماموریتهای ذیل فعالیت می کند :
1️⃣ ارائه خدمات آموزشی، اعم از آموزشهای تحصیلی و آموزشهای کاربردی در راستای اشتغال و کارآفرینی، برای مبارزه با کالاییسازی آموزش و بسط عدالت آموزشی
2️⃣ ارائه خدمات مشاورهای، اعم از مشاوره روانشناسی، تحصیلی و خانواده، برای مبارزه با آسیبهای اجتماعی و بازتولیدکنندهی فقر
3️⃣ ارائه خدمات فرهنگی، اعم از خدمات ورزشی، هنری و مذهبی برای مبارزه با فقر فرهنگی و بسط نشاط اجتماعی
4️⃣ ارائه خدمات بهداشت و درمان، برای مبارزه با تجاریسازی خدمات پزشکی و بهداشتی درمانی
5️⃣ ارائه خدمات فنی مهندسی، اعم از عمرانی و … برای مبارزه با تمرکزگرایی و بسط سازندگی و زیستپذیری
goo.gl/7zi73q
@Haajm
✅✅✅ راه حلي براي يك تناقض
✍🏻 مجید صیادی
@Haajm
✅ تصور کنید که مدیری براساس ضوابط ابلاغی مجوزی صادر می کند یا کارهائی انجام میدهد. که این مجوز یا کارها به نوعی با حوزه عمومی سروکار دارد. مثلا برگزاری و اجرای یک کنسرت یا حضور زنان درورزشگاه یا در حوزه بانک. این مدیر متوجه می شود کاری که انجام می دهد و مجوزی که برای وقوع یک کار صادر می کند مغایر با نظر برخی مجتهدین و به ویژه مرجع تقلیدش است.
چگونه باید رفتار کند؟ مجری قانون باشد یا دین داری متشرع؟
✅ در سطح جامعه، تکلیف افراد چیست؟ مجوزی صادر شده و کارهایی انجام میشود که قانونی است اما مورد تائید برخی مجتهدین و به ویژه مرجع تقلیدشان نیست. باید درمقابل عملی که منکر می داند سکوت کند؟ وصرفا در آن فعالیت شرکت نکند؟ یا باید به گونه دیگری رفتار کند؟
👈🏻 برای خواندن متن کامل روی "INSTANT" بزنید: bit.ly/2PdEXvC
✍🏻 مجید صیادی
@Haajm
✅ تصور کنید که مدیری براساس ضوابط ابلاغی مجوزی صادر می کند یا کارهائی انجام میدهد. که این مجوز یا کارها به نوعی با حوزه عمومی سروکار دارد. مثلا برگزاری و اجرای یک کنسرت یا حضور زنان درورزشگاه یا در حوزه بانک. این مدیر متوجه می شود کاری که انجام می دهد و مجوزی که برای وقوع یک کار صادر می کند مغایر با نظر برخی مجتهدین و به ویژه مرجع تقلیدش است.
چگونه باید رفتار کند؟ مجری قانون باشد یا دین داری متشرع؟
✅ در سطح جامعه، تکلیف افراد چیست؟ مجوزی صادر شده و کارهایی انجام میشود که قانونی است اما مورد تائید برخی مجتهدین و به ویژه مرجع تقلیدشان نیست. باید درمقابل عملی که منکر می داند سکوت کند؟ وصرفا در آن فعالیت شرکت نکند؟ یا باید به گونه دیگری رفتار کند؟
👈🏻 برای خواندن متن کامل روی "INSTANT" بزنید: bit.ly/2PdEXvC
Telegraph
راه حلي براي يك تناقض
سالهاپیش در یک موقعیت خاص با سؤالاتی مواجه شدم که بازخوانی وبررسی آنها می تواند به حل یکی از مشکلات مبتلابه جامعه کمک کند. دلیل طرح این سؤالات در این زمان نیز، ورود تعداد محدودی از بانوان به ورزشگاه آزادی برای تماشای بازی فوتبال و اظهارات دادستان کل کشور…
✅✅✅ مسأله بنیادی فرهنگ و جامعه است نه اقتصاد
✍🏻 نعمتالله فاضلی
✅ دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
چند موضوع کلیدی توسط محققان در رشتههای مختلف انسان شناسی، مطالــــــــــــــــعات فرهنگی، ارتباطات و جامعه شناسی از دانشگاهها و مراکز آموزش عالی مختلف در نخستین نشست محققان علوم اجتماعی با آقای رئیس جمهوری مطرح شد.
✅ ضرورت گفتوگوی نظام سیاسی و دولت با نهاد دانشگاه، علم و بویژه علوم اجتماعی از مهمترین محورهای طرح شده در این نشست بود. رئیس جمهوری در این نشست چند سؤال مهم را مطرح کردند از جمله اینکه واقعیت اجتماعی چیست؟ و آیا تصوری که شهروندان از واقعیتها در ذهن خود تجسم میکنند با آن چیزی که در حیات اجتماعی واقعی وجود دارد انطباق دارد یا خیر؟ همچنین این پرسش که بر پایه تحقیقات و دیدگاههای علمی و دانشگاهی اساتید چه توضیحی میتوان از وظایف و مسئولیتهای مردم و دولت و نحوه تعامل آنها میتوان ارائه کرد؟
✅ پاسخی که بنده به پرسشهای رئیس جمهوری دادم این بود که درباره ذهنیت اجتماعی، واقعیت اجتماعی و مسئولیتهای اجتماعی و یا شیوه تعامل شهروندان و دولت و در مجموع موضوعات اجتماعی در علوم اجتماعی ایران سالها بحث شده است. طی دهههای گذشته در نتیجه توسعه نظام دانشگاهی بویژه تحصیلات تکمیلی و مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری و در نتیجه گسترش پژوهشگاهها و مؤسسات پژوهشی، انبوهی از تحقیقات و تألیفات به صورت کتابها و مقالات و رسالهها تولید و عرضه شده است اما نظام سیاسی و سیاستگذاری ایران از دانش و تحقیقات تولید شده برای تصمیمسازی و تصمیمگیری هیچ گونه استفادهای نکرده است و جامعهشناسان به نوعی از طرف نظام سیاستگذاری کشور طرد یا به حاشیه رانده شدهاند.
✅ این در حالی است که جامعه ایران امروزه از موقعیت بسیار خوبی از نظر آشنایی و اجرای تحقیقات اجتماعی و فرهنگی برخوردار است اما از آنجایی که پیوندهای نهایی میان نظام سیاستگذاری و نظام تحقیقاتی و علمی کشور وجود ندارد عملاً تمام دستاوردهای علوم اجتماعی ما در خدمت برنامههای توسعه و برنامههای نظام سیاسی و سیاستگذاری قرار نگرفته است. همچنین تأکید شد که نظام سیاستگذاری و سیاسی برای اینکه بتواند موقعیت پیچیده و فراپیچیده زندگی اجتماعی وسیاسی و اقتصادی را فهم پذیر کند لاجرم نیازمند مفاهیمی است که توانایی توضیح دادن پدیدههای پیچیده امروزی را داشته باشند. در این نشست توضیح داده شد که در تمام دهههای گذشته نظام سیاستگذاری ایران فاقد زبان کارآمدی برای فهم پذیر کردن و گفتوگو درباره جامعه ایران بهطور کلی بوده است.
✅ از سوی دیگر این نکته مطرح شد که در نظام سیاستگذاری ایران به دلیل ناشناخته بودن مفهوم جامعه نوعی تلقی نادرست از زندگی اجتماعی وجود دارد. به همین دلیل همواره در سیاستها، برنامههای توسعه همیشه با نوعی بیگانگی یا شکاف میان آرمانها و اهداف حاکم با زندگی واقعی مردم رو به رو هستیم.
✅ کاری که علوم اجتماعی میتواند برای سامان دادن به زندگی اجتماعی و نظام سیاسی و دولت انجام دهد، این است که به دولتها کمک کند تا معنای جامعه و مفاهیم مترادف آن و فرهنگ و الگوهای جمعی زندگی را به درستی در کانون توجه خود قرار دهند و با زبان جامعه برنامهریزی کنند و با مردم سخن بگویند.
✅ در این نشست همچنین بر این نکته تأکید کردم دولت روحانی تلاش کرد تا مقوله کاهش فساد، کارآمدی و انسجام اجتماعی را به عنوان دستورکارهای اصلی خود تحقق بخشد. این در حالی است که این مفاهیم نقش مهمی از تحقیقات و نظریههایی است که محققان اجتماعی در ایران معاصر به شیوههای مختلف درباره آن پژوهش کرده و سخن گفتهاند.
همچنین تأکید شد که دولت تاکنون به حد کافی تلاش نکرده تا از دیدگاهها و مفاهیم و تحلیلهای علوم اجتماعی در این مقولات کمک بگیرد. بر این باور بوده و هستم که مسأله بنیادی جامعه امروز ما اقتصاد نیست بلکه جامعه و فرهنگ است و فقدان حاکمیت نوعی بینش جامعه شناسانه از نظام سیاستگذاری در ایران باعث بحرانهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی شده است.
✅ علاوه بر این تأکید کردم که دولت به نظام علمی و علوم اجتماعی اعتماد کافی ندارد. از این رو ما با بحران جدی از نظر به کار بردن نتایج تحقیقات و دیدگاههای خود در زمینه کمک به ارتقا و بهبود جامعه مواجه هستیم. محققان علوم اجتماعی گروه میانجی بین نظام سیاسی و مردم هستند. میانجیهای مسئول و متفکر که میتوانند با شیوههایی معرفتی، اخلاقی و عقلانی صدای جامعه را با روشهایی صلحآمیز به گوش برنامه ریزان، سیاستمداران و مدیران برسانند./ ایران
@Haajm
✍🏻 نعمتالله فاضلی
✅ دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
چند موضوع کلیدی توسط محققان در رشتههای مختلف انسان شناسی، مطالــــــــــــــــعات فرهنگی، ارتباطات و جامعه شناسی از دانشگاهها و مراکز آموزش عالی مختلف در نخستین نشست محققان علوم اجتماعی با آقای رئیس جمهوری مطرح شد.
✅ ضرورت گفتوگوی نظام سیاسی و دولت با نهاد دانشگاه، علم و بویژه علوم اجتماعی از مهمترین محورهای طرح شده در این نشست بود. رئیس جمهوری در این نشست چند سؤال مهم را مطرح کردند از جمله اینکه واقعیت اجتماعی چیست؟ و آیا تصوری که شهروندان از واقعیتها در ذهن خود تجسم میکنند با آن چیزی که در حیات اجتماعی واقعی وجود دارد انطباق دارد یا خیر؟ همچنین این پرسش که بر پایه تحقیقات و دیدگاههای علمی و دانشگاهی اساتید چه توضیحی میتوان از وظایف و مسئولیتهای مردم و دولت و نحوه تعامل آنها میتوان ارائه کرد؟
✅ پاسخی که بنده به پرسشهای رئیس جمهوری دادم این بود که درباره ذهنیت اجتماعی، واقعیت اجتماعی و مسئولیتهای اجتماعی و یا شیوه تعامل شهروندان و دولت و در مجموع موضوعات اجتماعی در علوم اجتماعی ایران سالها بحث شده است. طی دهههای گذشته در نتیجه توسعه نظام دانشگاهی بویژه تحصیلات تکمیلی و مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری و در نتیجه گسترش پژوهشگاهها و مؤسسات پژوهشی، انبوهی از تحقیقات و تألیفات به صورت کتابها و مقالات و رسالهها تولید و عرضه شده است اما نظام سیاسی و سیاستگذاری ایران از دانش و تحقیقات تولید شده برای تصمیمسازی و تصمیمگیری هیچ گونه استفادهای نکرده است و جامعهشناسان به نوعی از طرف نظام سیاستگذاری کشور طرد یا به حاشیه رانده شدهاند.
✅ این در حالی است که جامعه ایران امروزه از موقعیت بسیار خوبی از نظر آشنایی و اجرای تحقیقات اجتماعی و فرهنگی برخوردار است اما از آنجایی که پیوندهای نهایی میان نظام سیاستگذاری و نظام تحقیقاتی و علمی کشور وجود ندارد عملاً تمام دستاوردهای علوم اجتماعی ما در خدمت برنامههای توسعه و برنامههای نظام سیاسی و سیاستگذاری قرار نگرفته است. همچنین تأکید شد که نظام سیاستگذاری و سیاسی برای اینکه بتواند موقعیت پیچیده و فراپیچیده زندگی اجتماعی وسیاسی و اقتصادی را فهم پذیر کند لاجرم نیازمند مفاهیمی است که توانایی توضیح دادن پدیدههای پیچیده امروزی را داشته باشند. در این نشست توضیح داده شد که در تمام دهههای گذشته نظام سیاستگذاری ایران فاقد زبان کارآمدی برای فهم پذیر کردن و گفتوگو درباره جامعه ایران بهطور کلی بوده است.
✅ از سوی دیگر این نکته مطرح شد که در نظام سیاستگذاری ایران به دلیل ناشناخته بودن مفهوم جامعه نوعی تلقی نادرست از زندگی اجتماعی وجود دارد. به همین دلیل همواره در سیاستها، برنامههای توسعه همیشه با نوعی بیگانگی یا شکاف میان آرمانها و اهداف حاکم با زندگی واقعی مردم رو به رو هستیم.
✅ کاری که علوم اجتماعی میتواند برای سامان دادن به زندگی اجتماعی و نظام سیاسی و دولت انجام دهد، این است که به دولتها کمک کند تا معنای جامعه و مفاهیم مترادف آن و فرهنگ و الگوهای جمعی زندگی را به درستی در کانون توجه خود قرار دهند و با زبان جامعه برنامهریزی کنند و با مردم سخن بگویند.
✅ در این نشست همچنین بر این نکته تأکید کردم دولت روحانی تلاش کرد تا مقوله کاهش فساد، کارآمدی و انسجام اجتماعی را به عنوان دستورکارهای اصلی خود تحقق بخشد. این در حالی است که این مفاهیم نقش مهمی از تحقیقات و نظریههایی است که محققان اجتماعی در ایران معاصر به شیوههای مختلف درباره آن پژوهش کرده و سخن گفتهاند.
همچنین تأکید شد که دولت تاکنون به حد کافی تلاش نکرده تا از دیدگاهها و مفاهیم و تحلیلهای علوم اجتماعی در این مقولات کمک بگیرد. بر این باور بوده و هستم که مسأله بنیادی جامعه امروز ما اقتصاد نیست بلکه جامعه و فرهنگ است و فقدان حاکمیت نوعی بینش جامعه شناسانه از نظام سیاستگذاری در ایران باعث بحرانهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی شده است.
✅ علاوه بر این تأکید کردم که دولت به نظام علمی و علوم اجتماعی اعتماد کافی ندارد. از این رو ما با بحران جدی از نظر به کار بردن نتایج تحقیقات و دیدگاههای خود در زمینه کمک به ارتقا و بهبود جامعه مواجه هستیم. محققان علوم اجتماعی گروه میانجی بین نظام سیاسی و مردم هستند. میانجیهای مسئول و متفکر که میتوانند با شیوههایی معرفتی، اخلاقی و عقلانی صدای جامعه را با روشهایی صلحآمیز به گوش برنامه ریزان، سیاستمداران و مدیران برسانند./ ایران
@Haajm
✅✅✅ در نقد دیدار اهالی علوم اجتماعی با رئیس جمهوری؛ دولت یا کهنسالانِ فارغ از فکر آینده
✍🏻 سمیه توحیدلو - جامعهشناس
✅ رینهارت کوزلک (1923-2006) سابقه مفصلی دارد در ربط فلسفه، تاریخ، زبان شناسی و جامعه شناسی. اندیشمندی که جایگاه بزرگی در دنیا دارد و کمتر در جامعه ما شناخته شده است. باور دارد ما همواره درگیر زمان تاریخی هستیم. زمان تاریخی مرتبط با لحظه حال است. اما اکنونِ ما با افقهایی که از آینده داریم معنا مییابد و تجارب تراکم یافته ما از گذشته مسیر ما را میسازد و بدین سان زمان تاریخی ممکن میشود. درواقع تاریخِ ممکن، لحظه حالی است که از فضای تجربه (گذشته) و افق انتظار (آینده) برمیآید. چنین است که نمیشود بدون آینده و گذشته در امروز زیست و زمان را شناخت.
✅ دیروز رئیس جمهور در دعوتی که از اصحاب علوم اجتماعی داشتهاند دغدغهای مطرح کردهاند: «نگذاریم آینده را سیاهنمایی کنند و... نباید جامعه نگران آینده باشد». این کلام بدان معناست که ایشان براین باورند افراد باید درآن و لحظه زندگی کنند و با گذشته و آینده هم هیچ ارتباطی برقرار نکنند. فراموش کردهاند که دوره مدرن این زمانمندی را برای ما رقم زده است.
✅ ما انسانهایی فارغ از زمان نیستیم. دغدغه آینده اساس توسعه و پیشرفت هرکشوری است و به همین ترتیب زندگیهای فردی ما نیز با تصور از آینده محقق میشود. در دنیای امروز نمیشود حال را بدون فردا و نگرانی برای آن ساخت. از طرفی ما درگیر انبانی از تجربه تاریخی هستیم که ماهیت تکرارشوندهای در برخی از موضوعات داشته و نگرانی را از آینده برای امروزمان واقعی کرده است. آقای رئیس جمهور برای حل معضل سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی و رفع دغدغههای مدیریتی و اقتصادی گزاره ناشدنیای را خواستهاند.
✅ در ضمن همین باور غیرزمانمند در نگاه ایشان عاملی شده که به این مسأله رسیدهاند که «ما همان دولتیم و رویکردها همان رویکرد، چه شده است...» گزارهای که به نوعی در مواجهه با همان «انتقاد دستوری» است که از آن گلایه داشتهاند و فکر کردهاند احتمالاً جامعهشناسان تنها گزارههایی خارج از فضای مدیریتی به ایشان از موضع دستوری گفتهاند. «چه باید کرد»های جامعهشناسان برایشان دستوری بوده است.
✅ آقای رئیس جمهور حق دارد، اطرافش را جماعتی از میانسالان و کهنسالانی گرفته است که برایشان آینده معنادار نیست. نگرانی نسبت به آینده هم ندارند. وقتی هم که دعوت از جامعهشناسان میکنند، مسئولینی جامعهشناس و جامعهشناسانی شاخص را برمیگزینند که مدام ابراز خوشحالی کنند از چنین جلساتی و بهسان یک مقام والا نه یک فرد در موضع پاسخگویی با وی رفتار کنند.
شاید اگر رئیس جمهور و تیم برگزار کننده این برنامهها بهجز افراد شاخصی که مدام حرفشان را در طول سالها زدهاند کمی به جوانترهای جامعه شناس که این روزها کم هم نیستند بها میدادند و تنها به دعوت از دو جوان که اتفاقاً به نوعی از مسئولین شاخص هستند (که احتمالاً در غیر اینصورت در این مجموعه جایی نداشتند) اکتفا نمیکردند، حرفهای نشنیدهتری را میشنیدند. شاید دیگر مقابل حرفهای این گروه نمیتوانستند به این گزاره ناشدنی برسند که «نباید نگران آینده بود».
✅ تمامی حاضران افراد شاخصِ محترم و ارزشمندی بودند. اندیشمندانی که اثرگذاری والایی در حوزه علوم اجتماعی داشتهاند. اما قبول بفرمایید که دغدغه آینده را بهتر از جوانان کسی نمیتواند تبیین کند. جوانترها نیازی به نمایندگی میانسالان ندارند./ ایران
@Haajm
✍🏻 سمیه توحیدلو - جامعهشناس
✅ رینهارت کوزلک (1923-2006) سابقه مفصلی دارد در ربط فلسفه، تاریخ، زبان شناسی و جامعه شناسی. اندیشمندی که جایگاه بزرگی در دنیا دارد و کمتر در جامعه ما شناخته شده است. باور دارد ما همواره درگیر زمان تاریخی هستیم. زمان تاریخی مرتبط با لحظه حال است. اما اکنونِ ما با افقهایی که از آینده داریم معنا مییابد و تجارب تراکم یافته ما از گذشته مسیر ما را میسازد و بدین سان زمان تاریخی ممکن میشود. درواقع تاریخِ ممکن، لحظه حالی است که از فضای تجربه (گذشته) و افق انتظار (آینده) برمیآید. چنین است که نمیشود بدون آینده و گذشته در امروز زیست و زمان را شناخت.
✅ دیروز رئیس جمهور در دعوتی که از اصحاب علوم اجتماعی داشتهاند دغدغهای مطرح کردهاند: «نگذاریم آینده را سیاهنمایی کنند و... نباید جامعه نگران آینده باشد». این کلام بدان معناست که ایشان براین باورند افراد باید درآن و لحظه زندگی کنند و با گذشته و آینده هم هیچ ارتباطی برقرار نکنند. فراموش کردهاند که دوره مدرن این زمانمندی را برای ما رقم زده است.
✅ ما انسانهایی فارغ از زمان نیستیم. دغدغه آینده اساس توسعه و پیشرفت هرکشوری است و به همین ترتیب زندگیهای فردی ما نیز با تصور از آینده محقق میشود. در دنیای امروز نمیشود حال را بدون فردا و نگرانی برای آن ساخت. از طرفی ما درگیر انبانی از تجربه تاریخی هستیم که ماهیت تکرارشوندهای در برخی از موضوعات داشته و نگرانی را از آینده برای امروزمان واقعی کرده است. آقای رئیس جمهور برای حل معضل سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی و رفع دغدغههای مدیریتی و اقتصادی گزاره ناشدنیای را خواستهاند.
✅ در ضمن همین باور غیرزمانمند در نگاه ایشان عاملی شده که به این مسأله رسیدهاند که «ما همان دولتیم و رویکردها همان رویکرد، چه شده است...» گزارهای که به نوعی در مواجهه با همان «انتقاد دستوری» است که از آن گلایه داشتهاند و فکر کردهاند احتمالاً جامعهشناسان تنها گزارههایی خارج از فضای مدیریتی به ایشان از موضع دستوری گفتهاند. «چه باید کرد»های جامعهشناسان برایشان دستوری بوده است.
✅ آقای رئیس جمهور حق دارد، اطرافش را جماعتی از میانسالان و کهنسالانی گرفته است که برایشان آینده معنادار نیست. نگرانی نسبت به آینده هم ندارند. وقتی هم که دعوت از جامعهشناسان میکنند، مسئولینی جامعهشناس و جامعهشناسانی شاخص را برمیگزینند که مدام ابراز خوشحالی کنند از چنین جلساتی و بهسان یک مقام والا نه یک فرد در موضع پاسخگویی با وی رفتار کنند.
شاید اگر رئیس جمهور و تیم برگزار کننده این برنامهها بهجز افراد شاخصی که مدام حرفشان را در طول سالها زدهاند کمی به جوانترهای جامعه شناس که این روزها کم هم نیستند بها میدادند و تنها به دعوت از دو جوان که اتفاقاً به نوعی از مسئولین شاخص هستند (که احتمالاً در غیر اینصورت در این مجموعه جایی نداشتند) اکتفا نمیکردند، حرفهای نشنیدهتری را میشنیدند. شاید دیگر مقابل حرفهای این گروه نمیتوانستند به این گزاره ناشدنی برسند که «نباید نگران آینده بود».
✅ تمامی حاضران افراد شاخصِ محترم و ارزشمندی بودند. اندیشمندانی که اثرگذاری والایی در حوزه علوم اجتماعی داشتهاند. اما قبول بفرمایید که دغدغه آینده را بهتر از جوانان کسی نمیتواند تبیین کند. جوانترها نیازی به نمایندگی میانسالان ندارند./ ایران
@Haajm
✅✅✅ مهم ترین مشکل ما بی اعتباری نخبگان است
✍🏻 سعید معیدفر - جامعهشناس
✅ من در جلسه روز گذشته با رئیس جمهوری صحبت نکردم، اما اگر فرصت صحبت بود، قطعاً میگفتم امروز در شرایطی هستیم که مسائل جامعه کاملاً عیان شده و در کوچه و خیابان قابل احساس است. وقتی مسأله در این سطح قرار بگیرد، عملاً بسیار دیر است و حتی ذهن صاحبنظران را هم از نظم و انضباط خارج کرده است.
✅ به نظرم این جلسه باید سال 92 برگزار میشد. از این رو برگزاری آن در این زمان هم جز این معنا نمیدهد که دولت عمدتاً منتظر شنیدن مسائل و مشکلات از سوی صاحبنظران نیست، بلکه این ضرورت را احساس میکرد که صاحب نظران در حوزههای اجتماعی مشکلات دولت را بشنوند و در مرحله بعد کمک کنند تا حدی از فشاری که در عرصه عمومی روی دولت هست، کم بشود.
✅ متأسفانه امروز مهمترین مشکل ما که باعث میشود سایر مشکلات هم حل نشود، بی اعتبار شدن نخبگان اجتماعی و سیاسی است. این هم ناشی از این بود که در دهها سال گذشته، اساساً رویکرد نظام سیاسی ما یک رویکرد پوپولیستی و تودهوار بود. در این رویکرد، به حمایت تودهها دل خوش داشتیم و نیازی ندیدیم تا نخبگان را به کار بگیریم و اساساً آنان را مزاحم تلقی کردیم. به همین دلیل امروز پس از آن همه تخطئه، میبینیم که افراد معتبری برای طرح مسائل و پاسخهای مورد نیاز دیگر وجود ندارند.
✅ رئیس جمهوری در جلسه دیروز خطاب به حاضران گفتند که شما نزد مردم اعتبار دارید. درحالی که معتقدم متأسفانه اعتبار ما به عنوان کارشناسان جامعه ضایع شده و امروز ما حتی نزد یکدیگر هم اعتبار نداریم. به همین دلیل، در چنین شرایطی که این همه مسأله و مشکل در جامعه وجود دارد، طبیعتاً انتظار میرفت نخبگان مسائل کشور را فرموله و اهم و فی الاهم کرده و برای اقناع افکار عمومی تلاش کنند، اما امروز کار از دست نخبگان و جامعهشناسان هم خارج شده است.
✅ امروز در شبکههای اجتماعی هر کس دارد دیدگاههای خود را طرح میکند و دیگر سلسله مراتب علمی و فکری هم وجود ندارد. تنها به این دلیل که ما قبلاً از اندیشمندان خود اعتبارزدایی کردهایم. نتیجه این وضعیت این میشود که هزاران مشکل داریم، اما هیچ کس نمیتواند راه حلی ارائه کند. امروز همه تلاش ما به صورت انفرادی است و میخواهیم برای حل مشکلات به تنهایی گام برداریم./ ایران
@Haajm
✍🏻 سعید معیدفر - جامعهشناس
✅ من در جلسه روز گذشته با رئیس جمهوری صحبت نکردم، اما اگر فرصت صحبت بود، قطعاً میگفتم امروز در شرایطی هستیم که مسائل جامعه کاملاً عیان شده و در کوچه و خیابان قابل احساس است. وقتی مسأله در این سطح قرار بگیرد، عملاً بسیار دیر است و حتی ذهن صاحبنظران را هم از نظم و انضباط خارج کرده است.
✅ به نظرم این جلسه باید سال 92 برگزار میشد. از این رو برگزاری آن در این زمان هم جز این معنا نمیدهد که دولت عمدتاً منتظر شنیدن مسائل و مشکلات از سوی صاحبنظران نیست، بلکه این ضرورت را احساس میکرد که صاحب نظران در حوزههای اجتماعی مشکلات دولت را بشنوند و در مرحله بعد کمک کنند تا حدی از فشاری که در عرصه عمومی روی دولت هست، کم بشود.
✅ متأسفانه امروز مهمترین مشکل ما که باعث میشود سایر مشکلات هم حل نشود، بی اعتبار شدن نخبگان اجتماعی و سیاسی است. این هم ناشی از این بود که در دهها سال گذشته، اساساً رویکرد نظام سیاسی ما یک رویکرد پوپولیستی و تودهوار بود. در این رویکرد، به حمایت تودهها دل خوش داشتیم و نیازی ندیدیم تا نخبگان را به کار بگیریم و اساساً آنان را مزاحم تلقی کردیم. به همین دلیل امروز پس از آن همه تخطئه، میبینیم که افراد معتبری برای طرح مسائل و پاسخهای مورد نیاز دیگر وجود ندارند.
✅ رئیس جمهوری در جلسه دیروز خطاب به حاضران گفتند که شما نزد مردم اعتبار دارید. درحالی که معتقدم متأسفانه اعتبار ما به عنوان کارشناسان جامعه ضایع شده و امروز ما حتی نزد یکدیگر هم اعتبار نداریم. به همین دلیل، در چنین شرایطی که این همه مسأله و مشکل در جامعه وجود دارد، طبیعتاً انتظار میرفت نخبگان مسائل کشور را فرموله و اهم و فی الاهم کرده و برای اقناع افکار عمومی تلاش کنند، اما امروز کار از دست نخبگان و جامعهشناسان هم خارج شده است.
✅ امروز در شبکههای اجتماعی هر کس دارد دیدگاههای خود را طرح میکند و دیگر سلسله مراتب علمی و فکری هم وجود ندارد. تنها به این دلیل که ما قبلاً از اندیشمندان خود اعتبارزدایی کردهایم. نتیجه این وضعیت این میشود که هزاران مشکل داریم، اما هیچ کس نمیتواند راه حلی ارائه کند. امروز همه تلاش ما به صورت انفرادی است و میخواهیم برای حل مشکلات به تنهایی گام برداریم./ ایران
@Haajm
✅✅✅ دولت آینده ای تضمین شده به مردم بفروشد
✍🏻 محمد فاضلی - استاد جامعه شناسی دانشگاه شهید بهشتی
✅ رئیس جمهوری روز سهشنبه میزبان نزدیک به 30 نفر از اصحاب علوم اجتماعی ایران بود. جلسه حدود سه ساعت طول کشید و قریب به دو تا سه دقیقه زمان من برای گفتن حرفهایم بود.
✅ حرفم را در چند گزاره مشخص و در پاسخ به سؤال ایشان که پرسیدند تبیین شما از وضع موجود و بانشاط نبودن جامعه ایران چیست، ارائه کردم. اول، ایران کشوری متوسط در بین کشورهای جهان است، با دستاوردها و کاستیهایش، که نه سوئیس است و نه سومالی.
✅ اگر وقت کافی داشتم، ادامه میدادم که هیچ سیاستمدار و اندیشمندی هم نباید تلاش کند کشور را به یکی از این دو قطب بچسباند و د
✅ ستاوردها و کاستیها را بیشتر و بزرگتر از واقعیت تصویر کند. دوم، ما ایرانیان از زمان انقلاب مشروطه تاکنون به دنبال ساختن دولت مدرن بودهایم. دولت مدرن حداقل دو پایه دارد. پایه اول، کارآمدی در حکمرانی نظیر اثربخش بودن در بهبود کیفیت زندگی مردم و حل مسائلشان و مبارزه با فساد.
پایه دوم دولت مدرن، به رسمیت شناختن گروههای اجتماعی است. گروههای اجتماعی در دولت مدرن دیده میشوند، صدا دارند و نادیده گرفته نمیشوند. دولت مدرن شمولیت دارد. حکومت در ایران هر بار گروههایی را نادیده میگیرد، میراند و صدایشان را نمیشنود.
✅ سوم، اقدامات دولت و حکومت دائم گروههای نادیده و ناشنیده ایجاد میکند. زنان، جوانان، سلبریتیها، فقرای شهری، گروههای شغلی مختلف و همین طور الی آخر، بر شمار نادیدهگرفتهشدگان افزوده میشود. سیاستها، برنامهها و پروژههای دولتها هم همین نقش را ایفا میکنند.
✅ چهارم، سیاستها، برنامهها و اقدامات دولتها بدون ارزیابی تأثیرات اجتماعی آنها انجام میشود، فرقی هم نمیکند ساختن سد باشد یا اجرای هدفمندی یارانهها یا اجرای طرح کارت یا کوپن سوخت.
بنابراین به دولت دستور دهید که پیامدهای اجتماعی اقدامات خود را ارزیابی کنند و اصحاب علوم اجتماعی متخصصان این کار هستند.
✅ پنجم، ما دو مسیر پیش رو داریم؛ مسیر اول آنکه «آینده به مردم بفروشیم» و مسیر دوم اینکه «آینده مردم را بفروشیم.» نظام سیاسی و با ایفای نقش مهم دولت است که تعیین میکند آنچه انجام میشود، «آینده فروختن به مردم» است یا «آینده مردم را فروختن.» اعتماد وقتی خلق میشود که مردم احساس کنند نظام سیاسی آیندهای تضمینشده را به ایشان میفروشد./ ایران
@Haajm
✍🏻 محمد فاضلی - استاد جامعه شناسی دانشگاه شهید بهشتی
✅ رئیس جمهوری روز سهشنبه میزبان نزدیک به 30 نفر از اصحاب علوم اجتماعی ایران بود. جلسه حدود سه ساعت طول کشید و قریب به دو تا سه دقیقه زمان من برای گفتن حرفهایم بود.
✅ حرفم را در چند گزاره مشخص و در پاسخ به سؤال ایشان که پرسیدند تبیین شما از وضع موجود و بانشاط نبودن جامعه ایران چیست، ارائه کردم. اول، ایران کشوری متوسط در بین کشورهای جهان است، با دستاوردها و کاستیهایش، که نه سوئیس است و نه سومالی.
✅ اگر وقت کافی داشتم، ادامه میدادم که هیچ سیاستمدار و اندیشمندی هم نباید تلاش کند کشور را به یکی از این دو قطب بچسباند و د
✅ ستاوردها و کاستیها را بیشتر و بزرگتر از واقعیت تصویر کند. دوم، ما ایرانیان از زمان انقلاب مشروطه تاکنون به دنبال ساختن دولت مدرن بودهایم. دولت مدرن حداقل دو پایه دارد. پایه اول، کارآمدی در حکمرانی نظیر اثربخش بودن در بهبود کیفیت زندگی مردم و حل مسائلشان و مبارزه با فساد.
پایه دوم دولت مدرن، به رسمیت شناختن گروههای اجتماعی است. گروههای اجتماعی در دولت مدرن دیده میشوند، صدا دارند و نادیده گرفته نمیشوند. دولت مدرن شمولیت دارد. حکومت در ایران هر بار گروههایی را نادیده میگیرد، میراند و صدایشان را نمیشنود.
✅ سوم، اقدامات دولت و حکومت دائم گروههای نادیده و ناشنیده ایجاد میکند. زنان، جوانان، سلبریتیها، فقرای شهری، گروههای شغلی مختلف و همین طور الی آخر، بر شمار نادیدهگرفتهشدگان افزوده میشود. سیاستها، برنامهها و پروژههای دولتها هم همین نقش را ایفا میکنند.
✅ چهارم، سیاستها، برنامهها و اقدامات دولتها بدون ارزیابی تأثیرات اجتماعی آنها انجام میشود، فرقی هم نمیکند ساختن سد باشد یا اجرای هدفمندی یارانهها یا اجرای طرح کارت یا کوپن سوخت.
بنابراین به دولت دستور دهید که پیامدهای اجتماعی اقدامات خود را ارزیابی کنند و اصحاب علوم اجتماعی متخصصان این کار هستند.
✅ پنجم، ما دو مسیر پیش رو داریم؛ مسیر اول آنکه «آینده به مردم بفروشیم» و مسیر دوم اینکه «آینده مردم را بفروشیم.» نظام سیاسی و با ایفای نقش مهم دولت است که تعیین میکند آنچه انجام میشود، «آینده فروختن به مردم» است یا «آینده مردم را فروختن.» اعتماد وقتی خلق میشود که مردم احساس کنند نظام سیاسی آیندهای تضمینشده را به ایشان میفروشد./ ایران
@Haajm
✅✅✅ بگذارید اصحاب علوماجتماعی تلخاندیشی و تلخگویی کنند
✍🏻 مقصود فراستخواه - دانشیار مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی
✅ ولی آقای رئیسجمهوری در دولت شما، سفارش مؤثری برای دانشاجتماعی در ایران مشاهده نمیشود، آقای رئیسجمهوری، زمان دولت را قدری تنظیم مجدد و تصحیح کنید، چرخدنده ساعت دولت شما ایراد پیدا کرده و مرتب از زمان جامعه عقب میماند، جامعه ایران در حال تحول است در حالی که زمان دولت با زمان جامعه تنظیم نشده است. آقای رئیسجمهوری، اثربخشی تصمیمات خود را ارزیابی تکوینی کنید، اثربخشی سیاستهای خود را مرتب مورد ارزشیابی قرار دهید، وقت تنگ است آقای رئیس جمهوری...
@Haajm
👈🏻 متن کامل: bit.ly/2Aq5YUu
✍🏻 مقصود فراستخواه - دانشیار مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی
✅ ولی آقای رئیسجمهوری در دولت شما، سفارش مؤثری برای دانشاجتماعی در ایران مشاهده نمیشود، آقای رئیسجمهوری، زمان دولت را قدری تنظیم مجدد و تصحیح کنید، چرخدنده ساعت دولت شما ایراد پیدا کرده و مرتب از زمان جامعه عقب میماند، جامعه ایران در حال تحول است در حالی که زمان دولت با زمان جامعه تنظیم نشده است. آقای رئیسجمهوری، اثربخشی تصمیمات خود را ارزیابی تکوینی کنید، اثربخشی سیاستهای خود را مرتب مورد ارزشیابی قرار دهید، وقت تنگ است آقای رئیس جمهوری...
@Haajm
👈🏻 متن کامل: bit.ly/2Aq5YUu
Telegraph
بگذارید اصحاب علوماجتماعی تلخاندیشی و تلخگویی کنند
پرسش آقای رئیس جمهوری این است که مهمترین مسأله جامعه ایران چیست؟ به نظر من، مسأله اصلی جامعه ایران هنوز همچنان شکاف ملت و دولت است. موانع ساختاری و رویهای زیادی متأسفانه اجازه نمیدهد که ملت-دولت به صورت اجتماعی ساخته شود و توسعه پیدا کند، nation state…
✅✅✅ مسأله امروز ما ضعف همبستگی اجتماعی است
✍🏻 هادی خانیکی - استاد دانشگاه علامه طباطبایی
✅ شکلگیری گفتوگو میان کنشگران سیاسی، استادان، محققان و نخبگان با دولت که از هفتههای پیش در صورتهای جدید گفتوگوهای فعالان سیاسی اصلاحطلب و اقتصاددانان انجام گرفته بود، کاری پسندیده است که میتواند در ادامه ساز و کارهای مناسبتری هم پیدا کند. تداوم این کار، ضروری و روشن کردن انتظار از این گفتوگوها درخور توجه است. در این زمینه، به پنج نکته میتوان اشاره کرد:
1️⃣ ضرورت نهادمندی و استمراربخشی به این گفتوگوها از طریق تأکید بر انجام گفتوگوهای مختلف با انجمنهای علمی و تخصصی، مؤسسات مردمنهاد، احزاب، صنوف، نمایندگان گروههای بزرگ اجتماعی؛ نظیر معلمان، کارگران، کانونهای مولد اندیشه، نهادهای فرهنگی و هنری، مسئولان پروژههای ملی، نمایندگان اقوام و مذاهب، نویسندگان تحلیلها و نامههای جمعی، مدیران دانشگاهی و پژوهشی و...
2️⃣ ضرورت موضوعمحور کردن گفتوگوها به گونهای که به جای درد دل و نقد و طرح مباحث عمومی و کلی، مسائل مشخص و محدود موضوع گفتوگو شود.
3️⃣ ضرورت تسری گفتوگو به همه بخشها و دستگاههای دولت
4️⃣ ضرورت تبدیل این نشستها به گفتوگوهای اجتماعی به این معنا که انتظار نباشد که همه یک حرف بزنند. نظرها کاملاً مبتنی بر اطلاعات رسمی باشد. همه نسخهشفابخش برای همه مسائل کشور داشته باشند؛ چون واقعیت این است که طرف اجرایی گفتوگو یعنی حکومت و دولت هم در همه جا یک حرف نمیزند.
در یکی از نظرسنجیها که در شهر تهران برای چگونگی حل مسائل انجام شد، تأکید مردم بر یکی شدن حل مسائل و یکی شدن حرف مسئولان مختلف بود.
5️⃣ ضرورت رسیدن به مسأله مشترک در گفتوگو و نه الزاماً راهحل؛ البته باید این دغدغه مشترک وجود داشته باشد که همه برای کاهش مسائل پیش روی کشور چه باید انجام دهند؟ و چه میتوانند انجام دهند؟
✅ من از منظر مسئول انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات که از همان روزهای نخست انجام انتخابات سال 1392 در کنار چند انجمن علمی دیگر به تحلیل انتخابات و پیامهای رأی مردم پرداخته و بعدها با مسئولیتپذیری محققان بنام علوم اجتماعی از جمله مرحوم دکتر محمدامین قانعیراد به بررسی و تدقیق «مفهوم اعتدال» طی نشستهای مختلف پرداختیم و بعدها مسأله اجتماعی آب را در دستور کار مشترک نهادهای علمی و اجتماعی قرار دادیم، عنوان میکنم که ظرفیتهای بزرگی برای این گونه گفتوگوها در نهادهای علمی، تخصصی و مدنی وجود دارد که دولت باید به آن توجه جدی و عملی داشته باشد.
واقعیت این است که جامعه، نظام، دولت و کشور با شرایط پیچیده و خطیری روبهرو است. سرنوشت ایران، نظام و دولت بهم پیوسته است و باید راهی برای درک واقعی مسائل پیشرو و توافق بر سر ابعاد و اندازههای آنها و تشریک مساعی برای حلشان پیدا کرد. ترجیح دارد که در این جلسه همه اعضا دیدگاههای خود را نسبت به مسألهای که مولد و مشدد بقیه مسائل و تنگناهای کنونی است، ارائه کنند. به نظر من، آن مسأله بنیادین که غالب محققان علوم اجتماعی هم به درستی به آن پرداختند، مسأله «تضعیف همبستگی اجتماعی و ضرورت بازسازی آن» است که باید سهم و نقش دولت، حکومت، جامعه مدنی، نخبگان علمی و کنشگران سیاسی را در ایجاد و کاهش آن تعیین کرد.
✅دو روند متفاوت پیش روی جامعه ما است:
1️⃣ روندی که منجر به شکلگیری پدیدههای گسیختهساز میشود که حیات کلی جامعه ایران را تهدید میکند.
2️⃣ روندی که کنشها و همبستگیهای جدید در میان قشرهای مختلف جامعه به وجود میآورد.
✅ اگر روندهای گسیختهساز رشد یابد، جامعه به سوی تنزل بیشتر سرمایه اجتماعی، زوال منابع سرمایهای پیش میرود و اگر به تقویت همبستگیهای مدنی جدید اقدام شود، مشارکت مدنی و تابآوری را بیشتر میکند.
✅ در صورتبندی نخست، ما شاهد قطبی شدن ارزشهای اجتماعی، فقدان اشتراک نظر و وفاق در مورد اصلیترین موضوعات جامعه، دور بودن سیاستها و برنامههای رسمی از واقعیتهای زندگی گروههای زیادی از مردم، پایین بودن سطح رضایت از زندگی، بالا بودن احساس بیگانگی با خود، جامعه و با حکومت هستیم. اما در صورتبندی دوم، نیاز جدی به رویکردهای جدید رسمی و تلاش برای بازسازی و تقویت همبستگی اجتماعی به چشم میخورد. به این اعتبار، راهحل، چیزی نیست جز طراحی و اجرای یک گفتوگوی واقعی و اجتماعی و افقگشایی در برابر ابهام عمومی نسبت به آینده؛ این یعنی عزم اینکه همه چگونه با هم آینده روشن را بوجود آوریم./ ایران
@Haajm
✍🏻 هادی خانیکی - استاد دانشگاه علامه طباطبایی
✅ شکلگیری گفتوگو میان کنشگران سیاسی، استادان، محققان و نخبگان با دولت که از هفتههای پیش در صورتهای جدید گفتوگوهای فعالان سیاسی اصلاحطلب و اقتصاددانان انجام گرفته بود، کاری پسندیده است که میتواند در ادامه ساز و کارهای مناسبتری هم پیدا کند. تداوم این کار، ضروری و روشن کردن انتظار از این گفتوگوها درخور توجه است. در این زمینه، به پنج نکته میتوان اشاره کرد:
1️⃣ ضرورت نهادمندی و استمراربخشی به این گفتوگوها از طریق تأکید بر انجام گفتوگوهای مختلف با انجمنهای علمی و تخصصی، مؤسسات مردمنهاد، احزاب، صنوف، نمایندگان گروههای بزرگ اجتماعی؛ نظیر معلمان، کارگران، کانونهای مولد اندیشه، نهادهای فرهنگی و هنری، مسئولان پروژههای ملی، نمایندگان اقوام و مذاهب، نویسندگان تحلیلها و نامههای جمعی، مدیران دانشگاهی و پژوهشی و...
2️⃣ ضرورت موضوعمحور کردن گفتوگوها به گونهای که به جای درد دل و نقد و طرح مباحث عمومی و کلی، مسائل مشخص و محدود موضوع گفتوگو شود.
3️⃣ ضرورت تسری گفتوگو به همه بخشها و دستگاههای دولت
4️⃣ ضرورت تبدیل این نشستها به گفتوگوهای اجتماعی به این معنا که انتظار نباشد که همه یک حرف بزنند. نظرها کاملاً مبتنی بر اطلاعات رسمی باشد. همه نسخهشفابخش برای همه مسائل کشور داشته باشند؛ چون واقعیت این است که طرف اجرایی گفتوگو یعنی حکومت و دولت هم در همه جا یک حرف نمیزند.
در یکی از نظرسنجیها که در شهر تهران برای چگونگی حل مسائل انجام شد، تأکید مردم بر یکی شدن حل مسائل و یکی شدن حرف مسئولان مختلف بود.
5️⃣ ضرورت رسیدن به مسأله مشترک در گفتوگو و نه الزاماً راهحل؛ البته باید این دغدغه مشترک وجود داشته باشد که همه برای کاهش مسائل پیش روی کشور چه باید انجام دهند؟ و چه میتوانند انجام دهند؟
✅ من از منظر مسئول انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات که از همان روزهای نخست انجام انتخابات سال 1392 در کنار چند انجمن علمی دیگر به تحلیل انتخابات و پیامهای رأی مردم پرداخته و بعدها با مسئولیتپذیری محققان بنام علوم اجتماعی از جمله مرحوم دکتر محمدامین قانعیراد به بررسی و تدقیق «مفهوم اعتدال» طی نشستهای مختلف پرداختیم و بعدها مسأله اجتماعی آب را در دستور کار مشترک نهادهای علمی و اجتماعی قرار دادیم، عنوان میکنم که ظرفیتهای بزرگی برای این گونه گفتوگوها در نهادهای علمی، تخصصی و مدنی وجود دارد که دولت باید به آن توجه جدی و عملی داشته باشد.
واقعیت این است که جامعه، نظام، دولت و کشور با شرایط پیچیده و خطیری روبهرو است. سرنوشت ایران، نظام و دولت بهم پیوسته است و باید راهی برای درک واقعی مسائل پیشرو و توافق بر سر ابعاد و اندازههای آنها و تشریک مساعی برای حلشان پیدا کرد. ترجیح دارد که در این جلسه همه اعضا دیدگاههای خود را نسبت به مسألهای که مولد و مشدد بقیه مسائل و تنگناهای کنونی است، ارائه کنند. به نظر من، آن مسأله بنیادین که غالب محققان علوم اجتماعی هم به درستی به آن پرداختند، مسأله «تضعیف همبستگی اجتماعی و ضرورت بازسازی آن» است که باید سهم و نقش دولت، حکومت، جامعه مدنی، نخبگان علمی و کنشگران سیاسی را در ایجاد و کاهش آن تعیین کرد.
✅دو روند متفاوت پیش روی جامعه ما است:
1️⃣ روندی که منجر به شکلگیری پدیدههای گسیختهساز میشود که حیات کلی جامعه ایران را تهدید میکند.
2️⃣ روندی که کنشها و همبستگیهای جدید در میان قشرهای مختلف جامعه به وجود میآورد.
✅ اگر روندهای گسیختهساز رشد یابد، جامعه به سوی تنزل بیشتر سرمایه اجتماعی، زوال منابع سرمایهای پیش میرود و اگر به تقویت همبستگیهای مدنی جدید اقدام شود، مشارکت مدنی و تابآوری را بیشتر میکند.
✅ در صورتبندی نخست، ما شاهد قطبی شدن ارزشهای اجتماعی، فقدان اشتراک نظر و وفاق در مورد اصلیترین موضوعات جامعه، دور بودن سیاستها و برنامههای رسمی از واقعیتهای زندگی گروههای زیادی از مردم، پایین بودن سطح رضایت از زندگی، بالا بودن احساس بیگانگی با خود، جامعه و با حکومت هستیم. اما در صورتبندی دوم، نیاز جدی به رویکردهای جدید رسمی و تلاش برای بازسازی و تقویت همبستگی اجتماعی به چشم میخورد. به این اعتبار، راهحل، چیزی نیست جز طراحی و اجرای یک گفتوگوی واقعی و اجتماعی و افقگشایی در برابر ابهام عمومی نسبت به آینده؛ این یعنی عزم اینکه همه چگونه با هم آینده روشن را بوجود آوریم./ ایران
@Haajm
✅ کمیسیون حقوق بشر کانون وکلای دادگستری مرکز برگزار میکند:
🖊 نشست علمی «حق بر محیط زیست سالم»
⏱ یکشنبه 6 آبان 1397 ساعت 18 الی 20
📮 محل برگزاری: کانون وکلای دادگستری مرکز
@Haajm
🖊 نشست علمی «حق بر محیط زیست سالم»
⏱ یکشنبه 6 آبان 1397 ساعت 18 الی 20
📮 محل برگزاری: کانون وکلای دادگستری مرکز
@Haajm
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 محسن حاتمی، در استنفورد MBA خوانده و بعد از 8 سال کار به ایران برگشته و استارت آپ استادکار رو راه انداخته است
از ایشان می پرسند چرا به ایران برگشتی؟
جواب عالی ایشان را ببینیم
حتما ببینید
@Haajm
از ایشان می پرسند چرا به ایران برگشتی؟
جواب عالی ایشان را ببینیم
حتما ببینید
@Haajm
✅ "دور ریزِ غذای شما، سهم غذای فرد دیگریست" | اثر میگل آنخل رانکل
@Haajm
@Haajm
✅✅✅ تفاوت نقد سَلبی با نقد ایجابی در کجاست؟
✍🏻 مسعود مولانا - فعال مدنی
۱- نقد سَلبی کوهی از مشکلات و معضلات را هر روز بر ما آوار کرده و در بوق و کرنا می کند ، بدون آنکه راه حل معین و مشخصی برای بهبود آن ارائه دهد . همانقدر که محتوای اندیشه و تفکر مهم هستند ، اما نحوه ی انتقال اندیشه ومسیر تحقق ِ تفکر ، مهم تر اند ، که در نقد سلبی نادیده گرفته میشود .
۲- نقد ایجابی اما ضمن مطرح نمودن ِ مشکلات ، ریشه های شکل گیری آن را از ساحت های مختلف ، مورد بررسی قرار داده ، راه حل ِ مرحله ای و گام به گام ارائه میدهد ، و مهم تر از همه نیروی اجتماعی ِ متشکل برای پشتیبانی ِ دید گاه های خود را سازماندهی و به عرصه می آورد .
در نقد ِ ایجابی تکیه گاه اصلی ما امید ، مشارکت اجتماعی و امکان ِ اصلاح پذیری ِ امور است .
۳- مارتین لوتر کینگ رهبر مبارزات مدنی سیاه پوستان آمریکا در بدترین و سیاه ترین شرایط تبعیض نژادی ، جمله ی معروفی داشت :
من رویایی در سر دارم !
او نگفت من کابوسی در سر دارم !
چرا ؟ چون کابوس تولید یاس و ناتوانی میکند و رویا تولید امید ، انرژی ، همبستگی و جنبش اجتماعی برای تغییر .
۴- بویژه در حوزه ی کنشگری ِ محیط زیستی، ضمن بر شمردن خطرات عظیم ِ تغییرات اقلیمی ، اما بجای ترساندن ، ترغیب به تلاش ِ نظام مند برای تغییر کنیم و خودمان نمونه ی عملی و عینی ِ آن باشیم .
۵- اندیشه ی راهگشا و امید بخش ، مخالفت ِ متشکل ِ مدنی با طرح های مخرب ، همراه با اجرای پروژه های حفاظت از محیط زیست و پایلوت سازی ِ موفق و پایدار ، مهم ترین اهرم ها برای پیشبرد ِ تغییرات مدنی هستند .
۶- با این روشها ، بی گمان ، گوش های بازتر و دستان ِ بیشتری برای همراهی خواهیم داشت !
@Haajm
✍🏻 مسعود مولانا - فعال مدنی
۱- نقد سَلبی کوهی از مشکلات و معضلات را هر روز بر ما آوار کرده و در بوق و کرنا می کند ، بدون آنکه راه حل معین و مشخصی برای بهبود آن ارائه دهد . همانقدر که محتوای اندیشه و تفکر مهم هستند ، اما نحوه ی انتقال اندیشه ومسیر تحقق ِ تفکر ، مهم تر اند ، که در نقد سلبی نادیده گرفته میشود .
۲- نقد ایجابی اما ضمن مطرح نمودن ِ مشکلات ، ریشه های شکل گیری آن را از ساحت های مختلف ، مورد بررسی قرار داده ، راه حل ِ مرحله ای و گام به گام ارائه میدهد ، و مهم تر از همه نیروی اجتماعی ِ متشکل برای پشتیبانی ِ دید گاه های خود را سازماندهی و به عرصه می آورد .
در نقد ِ ایجابی تکیه گاه اصلی ما امید ، مشارکت اجتماعی و امکان ِ اصلاح پذیری ِ امور است .
۳- مارتین لوتر کینگ رهبر مبارزات مدنی سیاه پوستان آمریکا در بدترین و سیاه ترین شرایط تبعیض نژادی ، جمله ی معروفی داشت :
من رویایی در سر دارم !
او نگفت من کابوسی در سر دارم !
چرا ؟ چون کابوس تولید یاس و ناتوانی میکند و رویا تولید امید ، انرژی ، همبستگی و جنبش اجتماعی برای تغییر .
۴- بویژه در حوزه ی کنشگری ِ محیط زیستی، ضمن بر شمردن خطرات عظیم ِ تغییرات اقلیمی ، اما بجای ترساندن ، ترغیب به تلاش ِ نظام مند برای تغییر کنیم و خودمان نمونه ی عملی و عینی ِ آن باشیم .
۵- اندیشه ی راهگشا و امید بخش ، مخالفت ِ متشکل ِ مدنی با طرح های مخرب ، همراه با اجرای پروژه های حفاظت از محیط زیست و پایلوت سازی ِ موفق و پایدار ، مهم ترین اهرم ها برای پیشبرد ِ تغییرات مدنی هستند .
۶- با این روشها ، بی گمان ، گوش های بازتر و دستان ِ بیشتری برای همراهی خواهیم داشت !
@Haajm
✅ #آموزش_عالی، بهترین صنعت آمریکا در جهان است
آمریکا با پنج درصد جمعیت دنیا ، در صحنه ی آموزش عالی برتری مطلق دارد و 68 درصد از پنجاه دانشگاه برتر جهان متعلق به این کشور است
✅ مزیت آمریکا در هیچ حوزه ی دیگری تا این حد قاطع نیست
آمریکا 2/6 درصد از تولید ناخالص خود را صرف سرمایه گذاری بر روی آموزش عالی میکند، این در حالی است که اروپا 1/2 درصد و ژاپن 1/1 درصد از تولید ناخالص داخلی خود را صرف آموزش عالی میکنند
✅ از سوی دیگر ، آمریکا جذاب ترین مقصد برای دانشجویان خارجی است تا جایی که 30 درصد کل دانشجویان خارجی در جهان در آمریکا تحصیل میکنند
✅ اما سیستم آموزشی امریکا چه تفاوتی با دیگر سیستم های آموزشی در دنیا دارد ؟ نظام آموزشی آمریکا سخت گیری چندانی در مورد حفظ کردن دروس ندارد بلکه در پرورش قابلیتهای نقادی ذهن ، که لازمه ی موفقیت در زندگی است ، عملکرد برجسته ایی دارد
✅ سایر نظامهای آموزشی امتحان پس دادن یاد میدهند ، در حالی که سیستم آموزشی آمریکا ، تفکر کردن را می آموزد . چنین کیفیتی روشن میکند که چرا آمریکا در این حد ، مخترع و ماجراجو و خطر پذیر تربیت میکند
◀️ جهان پسا آمریکایی،فرید زکریا
tlgur.com/d/yGO1DEY4
@Haajm
آمریکا با پنج درصد جمعیت دنیا ، در صحنه ی آموزش عالی برتری مطلق دارد و 68 درصد از پنجاه دانشگاه برتر جهان متعلق به این کشور است
✅ مزیت آمریکا در هیچ حوزه ی دیگری تا این حد قاطع نیست
آمریکا 2/6 درصد از تولید ناخالص خود را صرف سرمایه گذاری بر روی آموزش عالی میکند، این در حالی است که اروپا 1/2 درصد و ژاپن 1/1 درصد از تولید ناخالص داخلی خود را صرف آموزش عالی میکنند
✅ از سوی دیگر ، آمریکا جذاب ترین مقصد برای دانشجویان خارجی است تا جایی که 30 درصد کل دانشجویان خارجی در جهان در آمریکا تحصیل میکنند
✅ اما سیستم آموزشی امریکا چه تفاوتی با دیگر سیستم های آموزشی در دنیا دارد ؟ نظام آموزشی آمریکا سخت گیری چندانی در مورد حفظ کردن دروس ندارد بلکه در پرورش قابلیتهای نقادی ذهن ، که لازمه ی موفقیت در زندگی است ، عملکرد برجسته ایی دارد
✅ سایر نظامهای آموزشی امتحان پس دادن یاد میدهند ، در حالی که سیستم آموزشی آمریکا ، تفکر کردن را می آموزد . چنین کیفیتی روشن میکند که چرا آمریکا در این حد ، مخترع و ماجراجو و خطر پذیر تربیت میکند
◀️ جهان پسا آمریکایی،فرید زکریا
tlgur.com/d/yGO1DEY4
@Haajm
✅✅✅ نهاد سازی در حکومت، نهاد زدایی در جامعه
✍️ مهران صولتی
✅ داستان ورود هیات نظارت بر سیاست های کلان مجمع تشخیص به داستان FATF با دیگر یک زخم کهنه و نارسایی بزرگ را به رخ کشید. نهاد سازی های بی رویه طی چهاردهه! از شکل گیری نهادهایی مانند دادگاه ویژه روحانیت و شورای عالی انقلاب فرهنگی خارج از قانون اساسی و در دهه اول انقلاب که بگذریم، روند نهادسازی در ساختار سیاسی در سال های بعد همچنان از سرعت زیادی برخوردار بوده است.
✅ انواع شوراها و هیات های گوناگونی که ابتدا با هدف کارآمدسازی نظام تصمیم سازی شکل گرفتند ولی در عمل قوای رسمی کشور را فشل و بی خاصیت ساختند. تازه همه این ها جدا از موازی سازی های غیررسمی است که به آن دولت پنهان اطلاق می شود.
✅ در مجموع افزایش تعدد مراکز تصمیم سازی موجبات اتلاف وقت، سرمایه و اعتماد شهروندان شده است. اما در سوی دیگر یعنی جامعه شاهد روند متفاوتی بوده ایم. اینکه بر خلاف روند " نهادسازی در حکومت"، شاهد "نهادزدایی در جامعه" بوده ایم.
✅ روشن است که جامعه بدون نهادهای مدنی به توده ای بی شکل شباهت می یابد که با هر تلاطم به سویی غلتیده و به دلیل پیش بینی ناپذیری می تواند پیام آور ظهور پوپولیسم در ادوار مختلف باشد. واقعیت این است که در همه این سال ها اراده ای وجود داشته که مایل بوده جامعه را در چهره ای فاقد تشکل یافتگی مورد خطاب قرار دهد.
✅ غیر حزبی بودن انتخابات و جلوگیری از شکل گیری احزاب قدرتمند در کنار وجود نگرش امنیتی نسبت به امر تشکل یافتگی و نهاد سازی در حوزه های مختلف وضعیتی را به وجود آورده که در آن جامعه دچار فقر مدنی شده است. موقعیتی که دولت را در شرایطی پارادوکسیکال قرار می دهد.
✅ فقدان نهادهای جامعه مدنی که می توانند زندگی شهروندان را در قبال امواج مخاطره آلود خشونت، طرد شدگی و نابرابری های اجتماعی محافظت کنند موجب اقبال مجدد مردم به سوی دولت می شود در حالی که ناکارآمدی دولت بار دیگر شهروندان را از خود می راند.
✅ گزاف نیست اگر بگوییم که سیر چهل ساله این دو مسیر موازی (نهاد سازی و نهاد زدایی) یکی از علل اصلی مشکلات عدیده ایران امروز محسوب می شود. بنابراین اگر قرار است که تحولی در شیوه حکمرانی کشور روی دهد جز از مسیر واژگونه کردن روند قبلی قابل حصول نیست. کاستن از تعداد نهادهای موازی و زائد در سطوح مختلف حکومت و به تبع آن بازگرداندن توانمندی به جامعه از طریق تشکل یافتگی و نهاد سازی. فرآیندی که اگر چه ممکن است دربدو امر با نوعی هراس از چگونگی اداره یک جامعه پویا و پرسش گر همراه باشد ولی تصویر چشم نواز تر و امیدبخش تری از آینده را پیش روی جامعه و حکومت به نمایش می گذارد!
@Haajm
✍️ مهران صولتی
✅ داستان ورود هیات نظارت بر سیاست های کلان مجمع تشخیص به داستان FATF با دیگر یک زخم کهنه و نارسایی بزرگ را به رخ کشید. نهاد سازی های بی رویه طی چهاردهه! از شکل گیری نهادهایی مانند دادگاه ویژه روحانیت و شورای عالی انقلاب فرهنگی خارج از قانون اساسی و در دهه اول انقلاب که بگذریم، روند نهادسازی در ساختار سیاسی در سال های بعد همچنان از سرعت زیادی برخوردار بوده است.
✅ انواع شوراها و هیات های گوناگونی که ابتدا با هدف کارآمدسازی نظام تصمیم سازی شکل گرفتند ولی در عمل قوای رسمی کشور را فشل و بی خاصیت ساختند. تازه همه این ها جدا از موازی سازی های غیررسمی است که به آن دولت پنهان اطلاق می شود.
✅ در مجموع افزایش تعدد مراکز تصمیم سازی موجبات اتلاف وقت، سرمایه و اعتماد شهروندان شده است. اما در سوی دیگر یعنی جامعه شاهد روند متفاوتی بوده ایم. اینکه بر خلاف روند " نهادسازی در حکومت"، شاهد "نهادزدایی در جامعه" بوده ایم.
✅ روشن است که جامعه بدون نهادهای مدنی به توده ای بی شکل شباهت می یابد که با هر تلاطم به سویی غلتیده و به دلیل پیش بینی ناپذیری می تواند پیام آور ظهور پوپولیسم در ادوار مختلف باشد. واقعیت این است که در همه این سال ها اراده ای وجود داشته که مایل بوده جامعه را در چهره ای فاقد تشکل یافتگی مورد خطاب قرار دهد.
✅ غیر حزبی بودن انتخابات و جلوگیری از شکل گیری احزاب قدرتمند در کنار وجود نگرش امنیتی نسبت به امر تشکل یافتگی و نهاد سازی در حوزه های مختلف وضعیتی را به وجود آورده که در آن جامعه دچار فقر مدنی شده است. موقعیتی که دولت را در شرایطی پارادوکسیکال قرار می دهد.
✅ فقدان نهادهای جامعه مدنی که می توانند زندگی شهروندان را در قبال امواج مخاطره آلود خشونت، طرد شدگی و نابرابری های اجتماعی محافظت کنند موجب اقبال مجدد مردم به سوی دولت می شود در حالی که ناکارآمدی دولت بار دیگر شهروندان را از خود می راند.
✅ گزاف نیست اگر بگوییم که سیر چهل ساله این دو مسیر موازی (نهاد سازی و نهاد زدایی) یکی از علل اصلی مشکلات عدیده ایران امروز محسوب می شود. بنابراین اگر قرار است که تحولی در شیوه حکمرانی کشور روی دهد جز از مسیر واژگونه کردن روند قبلی قابل حصول نیست. کاستن از تعداد نهادهای موازی و زائد در سطوح مختلف حکومت و به تبع آن بازگرداندن توانمندی به جامعه از طریق تشکل یافتگی و نهاد سازی. فرآیندی که اگر چه ممکن است دربدو امر با نوعی هراس از چگونگی اداره یک جامعه پویا و پرسش گر همراه باشد ولی تصویر چشم نواز تر و امیدبخش تری از آینده را پیش روی جامعه و حکومت به نمایش می گذارد!
@Haajm
✅✅✅ کتاب زیر ضرب سانسور و قاچاق
✍🏻 مجید صیادی
@Haajm
✅ با توجه به اینکه وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی عملا مسئول ممیزی کتاب در کشور است باید نسبت به تبعات ان هم مسئولیت بپذیرد. نایاب شدن کتابهائی که جلوی تجدید چاپ آنها گرفته می شود، پرفروش شدن کتابی که اعلام می شود مجوزش صادر نشده یا پس ازمدتی طولانی صادر شده، نمایانگر تاثیر ممیزی بر بازار کتاب است. دراین اوضاع واحوال ناخوش کتاب قاچاق کتاب نیز رو به گسترش است. وبالطبع آثار مخرب ممیزی وسانسور براقتصاد نشر ابعاد تازه وگسترده تری پیدا کرده. وپیکره نحیف نشر کتابهای غیر درسی درمیان چرخ دنده های ممیزی وقاچاق در حال تحلیل رفتن.
👈🏻 برای خواندن متن کامل روی "INSTANT" بزنید: bit.ly/2PXdknK
✍🏻 مجید صیادی
@Haajm
✅ با توجه به اینکه وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی عملا مسئول ممیزی کتاب در کشور است باید نسبت به تبعات ان هم مسئولیت بپذیرد. نایاب شدن کتابهائی که جلوی تجدید چاپ آنها گرفته می شود، پرفروش شدن کتابی که اعلام می شود مجوزش صادر نشده یا پس ازمدتی طولانی صادر شده، نمایانگر تاثیر ممیزی بر بازار کتاب است. دراین اوضاع واحوال ناخوش کتاب قاچاق کتاب نیز رو به گسترش است. وبالطبع آثار مخرب ممیزی وسانسور براقتصاد نشر ابعاد تازه وگسترده تری پیدا کرده. وپیکره نحیف نشر کتابهای غیر درسی درمیان چرخ دنده های ممیزی وقاچاق در حال تحلیل رفتن.
👈🏻 برای خواندن متن کامل روی "INSTANT" بزنید: bit.ly/2PXdknK
Telegraph
کتاب زیر ضرب سانسور و قاچاق
وقتی درخبرها با کلمه قاچاق روبرو می شویم نا خوداگاه منتظریم که بعد از ان بانام کالائی روبرو شویم که یا ورود ان به کشور ازراه های غیر قانونی بوده، یا تولید، مصرف وخرید وفروش آن در کشور غیرمجاز. در حالت اول با هر کالائی که بدون تشریفات قانونی و از راه هائی…