#مقتلخوانی
احیای مناسک محرم
بحران همهگیری جمعیت ما را از میان برداشته است؛ جمعبودهگی. با بیرون ماندن از زیر سقف هیأت و تشکیل نشدن اجتماع دسته ناگزیر باید پی نخ تسبیح دیگری برای همبسته بودن در مناسک محرم امسال بود.
بازگشت به تجربهی ترتیلخوانی ماه رمضان به ما میگوید که مقتلخوانی شاید ایمنترین کنش جمعی در احیای مناسک محرم امسال باشد.
مقتلخوانی چه به خودی خود و چه به عنوان مایهی مناسک دیگری چون #روضه_در_خانه و #روضه_در_کوچه فرصتی برای عمیق شدن در واقعهی عاشوراء با فاصله گرفتن از سنت شفاهی و نزدیک رفتن به سنت نوشتاری است.
برای همراهی در پویش احیای منسک مقتلخوانی گامهای زیر را میباید رفت:
یک؛ متن(های) مقتل مورد نظر را انتخاب کنید. این متن میتواند توصیف باشد یا تبیین، به نظم باشد یا نثر.
دو؛ چهارچوب رسانهیی مقتلخوانی خود را انتخاب کنید؛ این زیرساخت میتواند یک کانال تلگرام باشد یا یک حساب اینستا یا شبکهیی زنده.
سه؛ مقتلخوانی کنید. این خواندن میتواند تصویری باشد یا تنها صوتی؛ بیدرنگ و زنده باشد یا ضبطی و بایگان. در هر حال بهتر است بارگزاری این خوانه حوالی غروب هر روز در دههی محرم باشد و طول مدت آن به اندازهی یک مجلس کامل.
چهار؛ برای دسترسیپذیر شدن مقتلخوانی آن را با چهارخطهایی از این است نشاندار کنید: #مقتلخوانی، #روضه_در_خانه، #کل_بیت_عاشوراء، #ما_ترکناک_یا_حسین، #احیای_مناسک_محرم
پنج؛ مقتلخوانی را جزئی واقعی از هیأت عزاداری بدانید، که برای شما عیان است و برای مخاطب رایان. این یعنی آن را با آن چه لایق هیأت عزا نیست همراه نکنید، مانند ساز.
شش؛ اگر دعوت به مقتلخوانی را میپذیرید، دیگران را نیز خصوصی و عمومی به مقتلخوانی در دههی اول ماه محرم دعوت کنید...
@vvatr_ir
احیای مناسک محرم
بحران همهگیری جمعیت ما را از میان برداشته است؛ جمعبودهگی. با بیرون ماندن از زیر سقف هیأت و تشکیل نشدن اجتماع دسته ناگزیر باید پی نخ تسبیح دیگری برای همبسته بودن در مناسک محرم امسال بود.
بازگشت به تجربهی ترتیلخوانی ماه رمضان به ما میگوید که مقتلخوانی شاید ایمنترین کنش جمعی در احیای مناسک محرم امسال باشد.
مقتلخوانی چه به خودی خود و چه به عنوان مایهی مناسک دیگری چون #روضه_در_خانه و #روضه_در_کوچه فرصتی برای عمیق شدن در واقعهی عاشوراء با فاصله گرفتن از سنت شفاهی و نزدیک رفتن به سنت نوشتاری است.
برای همراهی در پویش احیای منسک مقتلخوانی گامهای زیر را میباید رفت:
یک؛ متن(های) مقتل مورد نظر را انتخاب کنید. این متن میتواند توصیف باشد یا تبیین، به نظم باشد یا نثر.
دو؛ چهارچوب رسانهیی مقتلخوانی خود را انتخاب کنید؛ این زیرساخت میتواند یک کانال تلگرام باشد یا یک حساب اینستا یا شبکهیی زنده.
سه؛ مقتلخوانی کنید. این خواندن میتواند تصویری باشد یا تنها صوتی؛ بیدرنگ و زنده باشد یا ضبطی و بایگان. در هر حال بهتر است بارگزاری این خوانه حوالی غروب هر روز در دههی محرم باشد و طول مدت آن به اندازهی یک مجلس کامل.
چهار؛ برای دسترسیپذیر شدن مقتلخوانی آن را با چهارخطهایی از این است نشاندار کنید: #مقتلخوانی، #روضه_در_خانه، #کل_بیت_عاشوراء، #ما_ترکناک_یا_حسین، #احیای_مناسک_محرم
پنج؛ مقتلخوانی را جزئی واقعی از هیأت عزاداری بدانید، که برای شما عیان است و برای مخاطب رایان. این یعنی آن را با آن چه لایق هیأت عزا نیست همراه نکنید، مانند ساز.
شش؛ اگر دعوت به مقتلخوانی را میپذیرید، دیگران را نیز خصوصی و عمومی به مقتلخوانی در دههی اول ماه محرم دعوت کنید...
@vvatr_ir
مجلس #مقتلخوانی؛ شب اول؛ روایت محمد مهدی فاطمی صدر. پنجشنبه ۳۰ مرداد، ساعت دهونیم شب؛ قم مقدسه، میدان جانبازان، کافهی چی...
#احیای_مناسک_محرم #روضه_در_کافه
@vvatr_ir
#احیای_مناسک_محرم #روضه_در_کافه
@vvatr_ir
رازگشایی از روبند
مخالفان روبند، عمدتاً متکی بر دلائلی اجتماعی، امنیتی و گاه اعتقادی، اهل اسلام را به اکتفاء به حجاب فقهی دعوت میکنند یا برای رو بستن محدودیتهایی حقوقی وضع میکنند؛ مسألهی اساسی اما به نظر آن است که رویهی رو به رشد حجاب گرفتن و رو بستن در میان زنهای مسلمان، تردید علنی در مبانی نظری غرب مدرن و اسلام قشری در باب #نهدیدن است و نفی عملی آنها در کف خیابانهای بروکسل و طهران و پاریس و تلابیب.
بنیان غرب مدرن نفی غیب و زدودن #راز از عالم بوده است، و زن آخرین رازی بود که غرب آن را زدود و به امری محصل و محسوس فرو کاست. حالا زن هم مانند خدا و مسیح و انجیل امری عرفی است که فارغ از هر غیب و رازی تأویل میشود و رسیدن به این تأویل محتاج هیچ احرام و محرمیتی نیست.
در این زمین بیراز، قبلهی آدمها جایی حوالی گوگل است؛ این روزها آدمهای مدرن بیش از آن که به آسمان چشم دوخته باشند یا در کتاب مقدس چشم بهدوانند، اوقاتشان در گوگل میگذرد؛ از او میطلبند و در او مییابند.
گوگل بر این بنیان نهاده شده است که هر چه هست را میتوان به ذهن آورد و هر چه به ذهن میآید را میتوان به زبان آورد و هر چه زبانی است را میتوان به اشتراک نهاد و هر چه در اشتراک است را میتوان دید، و آن چه را نهتوان در گوگل یافت معدوم است.
عالم گوگل اما مانند همهی دنیای مدرن، عالمی نازل و بیپروا است؛ نازل است و از ظواهر الفاظ و محسوسات فراتر نهمیرود و در نمایش این ظواهر نیز پروایی نهدارد. رسیدن به محسوسات انباشته در گوگل و رؤیت آنها در این عالم فروکاستهی زبانی باز محتاج دو دسته واژه است؛ کلیدواژهها و گذرواژهها.
گوگل خود را نقطهی کانونی معرفت بشری میداند و الگوی همبودی با آن اشتراک است و نه اشراق یا احرام. این یعنی برای رسیدن به آن چه هست محتاج به زبانی روان هستی و دستانی تند و چشمانی باز؛ نه تأملاتی ذهنی، یا سلوکی ذوقی یا جانی مهیا.
با این توصیف #روبند (نقاب، پوشیه، برقع) نهادن در دنیای مدرن کاری شبیه به پالایه (filter) نهادن بر عالم گوگل است؛ با این تفاوت که پالایهسازها با پذیرش آیین زبانبسندهی دنیای وب و مبتنی بر هماین منطق دغدغهی پرواداری آن را دارند، اما روبندنهادهها متکی بر ایمانی دیگر، تمام غیبناباوری، راززدایی و بیپروایی غرب را به چالش میکشند؛ و این غیبآغشته کردن خیابان است ملحدان مدرن را به وحشت میاندازد.
هنگامی که زنی حجاب میگیرد و روبند مینهد، خود را جزئی از عوالمی رازآلود مینهد که در تسلیم امر الاهی از غیر محجوب و نادیدنی است؛ و باز به اذن او است که مراتبی از این غیب را به تماشای محرمان مینهد. این به آن معنا است که نه هر چه در عالم هست به ذهن و زبان میآید و نه میتوان هر معقول و محسوسی را به اشتراک نهادن و نه از معبر کلیدواژهها و گذرواژهها امکان رسیدن به هر حقیقتی میسر است.
ترویج این رازباوری البته با اسلام قشری نیز بیمیانه است؛ مذهبی که دین را در مناسک ظاهری و گزارههای حقوقی خلاصه میکند و منکر مراتب اخلاقی و عرفانی دین و سلوک باطنی انسان و رؤیت ملکوت نادیدنی عالم است.
این واضح است که روبند نهادن یک الزام فقهی نیست؛ حد شرعی حجاب همآن وجه و کفین است که برای همه به یکسان الزامی و ناگزیر است. توصیه به پوشاندن بیش از آن و یا پردهنشینی از نامحرم اتفاقی است که در قلمروی اختیار اخلاقی میافتد.
به این معنا الزامات فقهی کمینه و مقدمهی امر دین و آغاز مسیر تدین هستند، و این مسیر در امتداد خویش به میانهی اخلاق و پایانهی عرفان استمرار مییابد، که آنها نیز الزاماتی دارند و این الزامات البته بر اهل آنها است.
همهی اهل اسلام ملزم به رعایت الزام فقهی در ادای نمازهای یومیه و حجاب شرعی هستند، اما به جا آوردن نوافل و نهادن روبند، تنها در مسیر کسانی قرار میگیرد که در سیر خویش پا به قلمروی سلوک اخلاقی و عرفانی نهادهاند و از مقدمهی فقه عبور کردهاند.
هنگامی که زنی وجه و کفین خود را میپوشاند، از حجاب فقهی به حجاب اخلاقی عبور کرده است؛ با این تفسیر روبند نهادن یک زن مؤمن پیش از هر چیز بیانگر تلقی باطنی او از امر دین و تدین است. رویهیی که امر دین را در فقرات زبانی احکام فقهی فرو نهمیکاهد و با زدودن غیب از صفحهی حیات اکنونی انسان، باطن عالم را به آخرت جارو نهمیکند.
حجاب گرفتن دیدنیترین امر عالم ظاهر، زن، در پشت خمار و نقاب حاوی این معنا است که باقی عالم نیز به هماین نسبت در اختیار امر الاهی، اعظم خویش را در پردهی غیب پوشاندهاند و ظاهر عالم اندکی از تمام آن است که محسوس است و دیده میشود و مشمول احکام ظاهری است.
روبند نهادن به سادهگی به این معنا است که دیدن نادیدنیها در گرو قدری نادیدنی شدن است ...
@vvatr_ir
مخالفان روبند، عمدتاً متکی بر دلائلی اجتماعی، امنیتی و گاه اعتقادی، اهل اسلام را به اکتفاء به حجاب فقهی دعوت میکنند یا برای رو بستن محدودیتهایی حقوقی وضع میکنند؛ مسألهی اساسی اما به نظر آن است که رویهی رو به رشد حجاب گرفتن و رو بستن در میان زنهای مسلمان، تردید علنی در مبانی نظری غرب مدرن و اسلام قشری در باب #نهدیدن است و نفی عملی آنها در کف خیابانهای بروکسل و طهران و پاریس و تلابیب.
بنیان غرب مدرن نفی غیب و زدودن #راز از عالم بوده است، و زن آخرین رازی بود که غرب آن را زدود و به امری محصل و محسوس فرو کاست. حالا زن هم مانند خدا و مسیح و انجیل امری عرفی است که فارغ از هر غیب و رازی تأویل میشود و رسیدن به این تأویل محتاج هیچ احرام و محرمیتی نیست.
در این زمین بیراز، قبلهی آدمها جایی حوالی گوگل است؛ این روزها آدمهای مدرن بیش از آن که به آسمان چشم دوخته باشند یا در کتاب مقدس چشم بهدوانند، اوقاتشان در گوگل میگذرد؛ از او میطلبند و در او مییابند.
گوگل بر این بنیان نهاده شده است که هر چه هست را میتوان به ذهن آورد و هر چه به ذهن میآید را میتوان به زبان آورد و هر چه زبانی است را میتوان به اشتراک نهاد و هر چه در اشتراک است را میتوان دید، و آن چه را نهتوان در گوگل یافت معدوم است.
عالم گوگل اما مانند همهی دنیای مدرن، عالمی نازل و بیپروا است؛ نازل است و از ظواهر الفاظ و محسوسات فراتر نهمیرود و در نمایش این ظواهر نیز پروایی نهدارد. رسیدن به محسوسات انباشته در گوگل و رؤیت آنها در این عالم فروکاستهی زبانی باز محتاج دو دسته واژه است؛ کلیدواژهها و گذرواژهها.
گوگل خود را نقطهی کانونی معرفت بشری میداند و الگوی همبودی با آن اشتراک است و نه اشراق یا احرام. این یعنی برای رسیدن به آن چه هست محتاج به زبانی روان هستی و دستانی تند و چشمانی باز؛ نه تأملاتی ذهنی، یا سلوکی ذوقی یا جانی مهیا.
با این توصیف #روبند (نقاب، پوشیه، برقع) نهادن در دنیای مدرن کاری شبیه به پالایه (filter) نهادن بر عالم گوگل است؛ با این تفاوت که پالایهسازها با پذیرش آیین زبانبسندهی دنیای وب و مبتنی بر هماین منطق دغدغهی پرواداری آن را دارند، اما روبندنهادهها متکی بر ایمانی دیگر، تمام غیبناباوری، راززدایی و بیپروایی غرب را به چالش میکشند؛ و این غیبآغشته کردن خیابان است ملحدان مدرن را به وحشت میاندازد.
هنگامی که زنی حجاب میگیرد و روبند مینهد، خود را جزئی از عوالمی رازآلود مینهد که در تسلیم امر الاهی از غیر محجوب و نادیدنی است؛ و باز به اذن او است که مراتبی از این غیب را به تماشای محرمان مینهد. این به آن معنا است که نه هر چه در عالم هست به ذهن و زبان میآید و نه میتوان هر معقول و محسوسی را به اشتراک نهادن و نه از معبر کلیدواژهها و گذرواژهها امکان رسیدن به هر حقیقتی میسر است.
ترویج این رازباوری البته با اسلام قشری نیز بیمیانه است؛ مذهبی که دین را در مناسک ظاهری و گزارههای حقوقی خلاصه میکند و منکر مراتب اخلاقی و عرفانی دین و سلوک باطنی انسان و رؤیت ملکوت نادیدنی عالم است.
این واضح است که روبند نهادن یک الزام فقهی نیست؛ حد شرعی حجاب همآن وجه و کفین است که برای همه به یکسان الزامی و ناگزیر است. توصیه به پوشاندن بیش از آن و یا پردهنشینی از نامحرم اتفاقی است که در قلمروی اختیار اخلاقی میافتد.
به این معنا الزامات فقهی کمینه و مقدمهی امر دین و آغاز مسیر تدین هستند، و این مسیر در امتداد خویش به میانهی اخلاق و پایانهی عرفان استمرار مییابد، که آنها نیز الزاماتی دارند و این الزامات البته بر اهل آنها است.
همهی اهل اسلام ملزم به رعایت الزام فقهی در ادای نمازهای یومیه و حجاب شرعی هستند، اما به جا آوردن نوافل و نهادن روبند، تنها در مسیر کسانی قرار میگیرد که در سیر خویش پا به قلمروی سلوک اخلاقی و عرفانی نهادهاند و از مقدمهی فقه عبور کردهاند.
هنگامی که زنی وجه و کفین خود را میپوشاند، از حجاب فقهی به حجاب اخلاقی عبور کرده است؛ با این تفسیر روبند نهادن یک زن مؤمن پیش از هر چیز بیانگر تلقی باطنی او از امر دین و تدین است. رویهیی که امر دین را در فقرات زبانی احکام فقهی فرو نهمیکاهد و با زدودن غیب از صفحهی حیات اکنونی انسان، باطن عالم را به آخرت جارو نهمیکند.
حجاب گرفتن دیدنیترین امر عالم ظاهر، زن، در پشت خمار و نقاب حاوی این معنا است که باقی عالم نیز به هماین نسبت در اختیار امر الاهی، اعظم خویش را در پردهی غیب پوشاندهاند و ظاهر عالم اندکی از تمام آن است که محسوس است و دیده میشود و مشمول احکام ظاهری است.
روبند نهادن به سادهگی به این معنا است که دیدن نادیدنیها در گرو قدری نادیدنی شدن است ...
@vvatr_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فربهی مناسک؛ مناظرهی جبار رحمانی و محمد مهدی فاطمی صدر. ۱۲ شهریور ۱۳۹۹؛ برنامهی جوانشهر. رادیو جوان...
#گویه_بحث #عرفیسازی #عزاداری
@vvatr_ir
#گویه_بحث #عرفیسازی #عزاداری
@vvatr_ir
مناظره بخش 1
<unknown>
فربهی مناسک؛ مناظرهی جبار رحمانی و محمد مهدی فاطمی صدر. پارهی یکم صوت. ۱۲ شهریور ۱۳۹۹؛ برنامهی جوانشهر. رادیو جوان...
#گویه_بحث #عرفیسازی #عزاداری
@vvatr_ir
#گویه_بحث #عرفیسازی #عزاداری
@vvatr_ir
مناظره بخش 2
<unknown>
فربهی مناسک؛ مناظرهی جبار رحمانی و محمد مهدی فاطمی صدر. پارهی دوم صوت. ۱۲ شهریور ۱۳۹۹؛ برنامهی جوانشهر. رادیو جوان...
#گویه_بحث #عرفیسازی #عزاداری
@vvatr_ir
#گویه_بحث #عرفیسازی #عزاداری
@vvatr_ir
شماره ناشناس بود؛ گفت: شما به ما مأمور شدهیید، توپخانهی لشکر. کارگزینی لشکر هنوز نمیداند که نیروی بسیجی را به عقبه نمیفرستند...
#محرم_۱۴۴۲ #بلندیهای_بارزین
@vvatr_ir
#محرم_۱۴۴۲ #بلندیهای_بارزین
@vvatr_ir
تازه مجمع حبلالله مشهد را یافتهییم و نشستهییم و آبی خوردهییم و اندکی خنک شدهییم. پیامک از شمارهی ناشناس است: فردا، قم، آزمون پزشکی پیش از اعزام. بعید میدانم به آزمون برسم، برای اعزام هم خدا بزرگ است...
#محرم_۱۴۴۲ #روایت_موزاییکی #بلندیهای_بارزین
@vvatr_ir
#محرم_۱۴۴۲ #روایت_موزاییکی #بلندیهای_بارزین
@vvatr_ir
روند معمول اعزام مبلغ در تیپ هشتادوسه و لشکر هفده قدری پیچیده است. روند مستقیم ما تماس با فرمانده لشکر است: حاجی ما داریم میآییم؛ و پاسخ همیشه: فقط از گردان یا تیپ حکم بگیرید...
#روایت_موزاییکی #محرم_۱۴۴۲ #بلندیهای_بارزین
@vvatr_ir
#روایت_موزاییکی #محرم_۱۴۴۲ #بلندیهای_بارزین
@vvatr_ir
شاید به خاطر آن است که همهی رزمندهها آزمون پزشکی دادهاند؛ از در پادگان که وارد میشویم همهگیری بیماری انگار تمام شده است؛ دست میدهیم و بغل میکنیم. به خودم بر میگردم: ماهها از آخرین باری که کسی را در آغوش گرفتهام گذشته است...
#محرم_۱۴۴۲ #روایت_موزاییکی #بلندیهای_بارزین
@vvatr_ir
#محرم_۱۴۴۲ #روایت_موزاییکی #بلندیهای_بارزین
@vvatr_ir
پای سوار شدن چهرههای آشنا تکاتک به چشم میآیند. نگاهم با سیدحسین گره میخورد. پیش میآید؛ شما با لشکر در سوریه بودهیید؟ و من میروم به شقیدله و آن بولدوزر که موشک مسلحین سلفی خورد تخت سینهاش و سید که سوخت. میگوید: شیخ، بیا پایگاه بارزین...
#بلندیهای_بارزین #محرم_۱۴۴۲
@vvatr_ir
#بلندیهای_بارزین #محرم_۱۴۴۲
@vvatr_ir
نماز ظهر را حوالی هشترود میخوانیم. ناهار قرمهسبزی است. بیرون از ایران آموختهام و درون ایران هنگامی که تنها بودهام هم آزمودهام؛ از قرمهسبزی میتوان به عنوان یک داروی نشاطآور استفاده کرد...
#محرم_۱۴۴۲ #روایت_مقاومت #بلندیهای_بارزین
@vvatr_ir
#محرم_۱۴۴۲ #روایت_مقاومت #بلندیهای_بارزین
@vvatr_ir
عصر روی دریاچهی ارومیه هستیم؛ در ابتدای سیمگون. آخرین بار با وحید یامینپور این زمان این جا بودیم. دو دههی پیش که او شعر میگفت و من داستان مینوشتم و نمایندهی شهرستانهای استان طهران در مرحلهی کشوری جشنوارهی دانشآموزی بودیم...
#روایت_موزاییکی #بلندیهای_بارزین #محرم_۱۴۴۲
@vvatr_ir
#روایت_موزاییکی #بلندیهای_بارزین #محرم_۱۴۴۲
@vvatr_ir
اشنویه اگر نامی دیگر داشته باشد بیشک #سرزمین_سیب است؛ هر چه میرویم، درختهای سیب پیش چشم ما است. قرار گرفتنش بر سهراهی ایران، عراق، ترکیه اما باعث آن بوده است که سرنوشت دشواری شبیه اقلیمالتفاح داشته باشد، و پای ما به این جا باز شود...
#روایت_موزاییکی #بلندیهای_بارزین
@vvatr_ir
#روایت_موزاییکی #بلندیهای_بارزین
@vvatr_ir
مستند #غیررسمی؛ پارهی نخست: نشست حضرت رهبر با راویان جنگ. شنبه، ساعت ۲۰، شبکهی افق؛ یکشنبه، ساعت ۲۰، شبکهی مستند سیما...
#روایت_مقاومت
@vvatr_ir
#روایت_مقاومت
@vvatr_ir
JameJam-5766-page6-[magiran.com].pdf
397.5 KB
جدی اما غیررسمی؛ روایت روزنامهی جامجم از دیدار راویان جنگ با حضرت رهبر. ۶ مهر ۱۳۹۹...
#روایت_مقاومت
@vvatr_ir
#روایت_مقاومت
@vvatr_ir
پیادهروی اربعین تعطیل نیست؛ الگوی چاووش کردن به روایت محمد مهدی فاطمی صدر. نشریهی تشکیلاتی #حلقهی_وصل؛ شمارهی هشتادوچهارم، شهریور ۱۳۹۹...
#بیاده #اربعین_از_مبدأ
@vvatr_ir
#بیاده #اربعین_از_مبدأ
@vvatr_ir
حسین نخلی میخواست که با آنها به فاو بروم و تا بام عتبهی کربلاء با گروه پیاده/سوار باشم. پارسال با احمد شکرچی از آن جا، از ساحل خلیج فارس پیادهروی اربعین را شروع کرده بودیم و امسال برنامه شروع راه از قم مقدسه بود؛ #پیاده_از_خانه...
#روایت_اربعین
@vvatr_ir
#روایت_اربعین
@vvatr_ir
#پیاده_از_خانه تجربهی غریبی است؛ کوچهی هرروزه یکباره میشود طریق مشایه. بی آن که فرصت داشته باشی در فاصلهی سخت تا مرز و تا عراق از روزمره به زیارت بکنی با نخستین گام در مسیری هستی که تهش عتبه است؛ و مسأله تنها هماین است که روزها در تکرار این گام تاب بیاوری...
#روایت_اربعین
@vvatr_ir
#روایت_اربعین
@vvatr_ir