محمد مهدی فاطمی صدر
4.38K subscribers
574 photos
40 videos
5 files
11 links
مدرسه‌‌ی شیعی وتر | روایت نهضت امت

@mahdi_vvatr
Download Telegram
حرکت پیاده‌ی الی‌بیت‌المقدس؛ روز پنجم، افق ایران...

@vvatr_ir #بیاده
‏آخرین ‎#نقطه‌ی_چاووش در شریان‌های بیاده‌ی عتبات حرم حضرت عباس است؛ هم‌این است که آخرین کار در بنای نقطه‌های چاووش هر روستا و شهر بالا کشیدن پرچم سرخ آن حضرت است...

#شریان‌های_شیعی_اربعین#پیاده_از_خانه
@vvatr_ir
‏ارتفاع ۱۱۱۸ یوسف بلندترین قله‌ی مشرف به ارتفاعات هسته‌یی فردو در جنوب تال‌آب سلطان سلیمان بود. پرسید: چرا اسمش را یوسف نهادید؟ شیخ گفته بود: این جا که به گود غنی‌سازی زیر پا‌مان که به چاه افتاده است نگاه می‌کنیم این آیه می‌آید: و شروه بثمن بخس، دراهم معدودة...

#فتنه‌ی_تعلیق
@vvatr_ir
ایستادن روی لجمن

مشهورات محیط رسانه‌های جمعی می‌گوید: شبکه‌های زنده‌ی صداوسیما رسانه‌ی اکثریت است، و نه اقلیت؛ و هم‌این است که اندازه‌ی موفقیت در این رسانه را با منحنی نظرسنجی‌ها یا میزان جذب آگهی‌های تجاری می‌سنجند.

این هم‌آن پیش‌فرضی است که طی سال‌ها شبکه‌های زنده‌ی سازمان جام‌جم را به رسانه‌ی سنت فروکاسته است. رسانه‌ی سنت هم‌آن رسانه‌یی است که در دل عرفیات عمومی می‌زید و از اساس پی رفتن روی لبه‌های ناباوری نیست و یا نهایت در هیاهوها ادای آن را در می‌آورد.

سنت البته حامل هویت است اما تا هن‌گامی که صورت آن تن به صیرورت ندهد هیچ معنای تازه‌یی تولید نمی‌کند و هم‌این است که خلاف مشهورات، بحران شبکه‌های سازمان جام‌جم نه لکنت و رقت در شکل، که تهی بودن از توان تولید معنای تازه است.

سنت‌ایستایی البته در عالم واقع کمابیش نشد است و هم‌این است که محافظه‌کارهای اهل سنت خواه‌ناخواه در عین نفی نهضت سر از بدعت در می‌آورند.

مرور رسانه‌های بدعت که یک به یک خطوط قرمز و مرزهای معهود سنت را رد می‌کنند و مخاطب دشت می‌کنند و برای آن‌ها هویت می‌سازند، البته به‌ترین نقض هم‌آن انگاره‌ی انحصار شبکه‌های زنده‌ی صداوسیما در روایت اکثریت است.

با این توصیف صداوسیمای ملی ما یک ابررسانه‌ی سنت است که روزاروز بیش‌تر آغشته‌ی به بدعت می‌شود و با این همه هنوز عزمی در آن برای گذار از روایت اکثریت و اصالت جمعیت به روایت اقلیت و اصالت هویت به چشم نمی‌خورد.

شبکه‌ی افق اما در بینابین سپاه پاس‌داران انقلاب و سازمان جام‌جم جمهوری به نیت بالا آوردن شبکه‌ی نهضت تأسیس شد، هر چند به سرعت مبدل به شبکه‌ی نهضتی‌ها برای سنت شد. با هم‌این ممشا محتوای شبکه‌ی افق در بس‌یاری یک سر و گردن از شبکه‌های دیگر سازمان جام‌جم بالاتر بود اما باز در چهارچوب سنت [حسنه] ایستاده بود و پایی در قلم‌روی نهضت نداشت.

طی نیم‌دهه شبکه‌ی افق اگر چه در رفت‌وآمد میان روایت اکثریت و روایت اقلیت بوده است اما هنوز روی لجمن نهضت تثبیت نشده است؛ لجمن: لبه‌ی جلویی منطقه‌ی نبرد.

با این همه دوره‌ی اخیر شبکه‌ی افق را می‌توان پررنگ‌ترین بازه‌ی تلاش برای ایستادن روی لجمن مقاومت و نهضت و انقلاب دانستند که در برهه‌هایی چون پیاده‌روی اربعین و یا شهادت حاج قاسم سلیمانی در حیرت دیگر شبکه‌ها به خوبی خط‌شکن بودن و پیش‌رو بودن خود را نشان داد.

و آن چه اکنون برابر این شبکه است باز هم‌این مسیر است. افق در دوره‌ی تازه‌ی خود می‌تواند مانند عموم شبکه‌های سازمان جام‌جم در سنت اکثریت نشست کند و با ناخنک زدن به بدعت برای خود مخاطب عام جمع کند و یا آن که با تعریف اقلیت مؤمن طالب هویت متعالی به عنوان آماج خاص مخاطب خود شبکه‌ی نهضت باشد و تعریف تازه‌یی از این رسانه را در حکومت اسلامی تثبیت کند...

@vvatr_ir
‏صبح جمعه در نقطه‌ی چاووش؛ حرکت ‎#پیاده_از_خانه در روز زیارتی حضرت حسین، به نقطه‌ی عزیمت حرم خانم فاطمه‌ی معصومه به ‎#نقطه‌ی_چاووش آستان حضرت شاه‌جمال، علیهم السلام، در ابتدای جاده‌ی کربلاء/قدس/مکه...

#بیاده
@vvatr_ir
Forwarded from فارس پلاس
▪️ یک ابتکار جالب

🔻 نصب تابلوی #طریق_القدس در نقطه چاوش سبزوار

@Fars_plus
‏نهال نخستی که در ‎#نقطه‌ی_چاووش اسلام‌بول کاشته شد به بار نشست. نشسته‌ییم تا روزی از دل سیبستانی انبوه از اسلام‌بول به کربلاء و قدس و مکه برسیم...

#بیاده#پیاده_از_خانه
@vvatr_ir
چاره‌ی ما؛ چاووش کردن

به صراحت بیان معصوم زیارت روی بردار خانه-عتبه اگر پیاده باشد، کامل‌ترین شکل خود را می‌یابد: من خرج من منزله یرید زیارة قبر الحسين إن كان ماشياً.

این یعنی با اراده‌ی پیاده رسیدن به مزار، پیاده‌روی کامل روی این بردار به حائر می‌رسد و پیاده‌روی قاصر جایی روی این بردار می‌ایستد و از دور زیارت می‌کند.

پیاده‌روی کامل اتفاقی رائج در عراق حتا در مسافت‌هایی دور است. این شاید به آن دلیل است که عراقی‌ها سنت زیارت را پیاده از خانه آموخته‌اند و در آشناترین مصداق آن اربعین، از مبدأ پیاده‌روی و موکب‌داری و شبکه‌سازی کرده‌اند.‌

پیاده‌روی قاصر اگر چه در عراق نیز معمول است اما هر چه از کانون عتبات به لبه‌های جهانی امت می‌رویم رائج‌تر می‌شود تا آن جا که در آن سوی آب‌ها در جایی چون قاره‌ی امریکا و استرالیا چاره‌یی جز پیاده‌روی قاصر در کار نیست.

با پذیرش پیاده‌روی قاصر در کنار پیاده‌روی کامل، بردار خانه-عتبه در عمق امت تا حائر مزار مبدل به یک نقطه‌چین خواهد بود و آن نقاط میانی مسیرهای خطی را نقطه‌ی چاووش می‌توان نامید.‌

نقطه‌ی چاووش یک آستانه در بردار پیاده‌ی خانه-عتبه است که در امر زیارت می‌توان به آن رسید و روی آن ایستاد و یا از آن رد شد. این یعنی چاووش کردن رسیدن و ایستادن روی یک نقطه‌ی چاووش با اراده‌ی رفتن به زیارت مزار است.

آخرین نقطه‌ی چاووش عتبه‌ی حسینی را حرم حضرت عباس می‌توان دانست؛ آخرین نقطه‌یی که در پیاده‌روی به آن باید برسیم و در آن بایستیم و چاووش بخوانیم و آخرین بازه را در بین‌الحرمین تا حائر حسینی طی کنیم.

آستانه‌ی خانه‌ی هر کدام از مؤمنین به صراحت بیان معصوم نخستین نقطه‌ی چاووش است؛ نخستین آستانه‌یی که باید به آن رسید و روی آن رسید و پیاده‌روی روی بردار خانه-عتبه و قدم‌شمار آن بیان از آن شروع می‌شود.

در فاصله‌ی نخستین نقطه‌ی چاووش و آخرین نقطه‌ی چاووش عتبه‌ی حسینی فراوانی نقطه‌ی چاووش وجود دارد که شاخص‌ترین آن‌ها شاید هم‌این‌ها باشد: نقطه‌ی چاووش محله، نقطه‌ی چاووش روستا، نقطه‌ی چاووش شهر، نقطه‌ی چاووش استان، نقطه‌ی چاووش کشور.

نخستین چاووش کردن و حتا چاووش خواندن ما هم‌این رسیدن به آستانه‌ی در خانه با نیت زیارت عتبه است و پس از آن به چاووش کردن در محله و شهر و کشور می‌رسیم.

در این اسلوب کسانی دیگر هم هستند که تا آستانه‌ی خانه یا محله یا شهر با ما به طرف عتبه هم‌گام می‌شوند و در آن جا چاووش می‌خوانند و ما به طرف عتبه رد می‌شویم و آن‌ها قصر می‌کنند و به خانه بر می‌گردند.

این هم‌آن سنت تاریخی چاووش‌خوانی‌ در پیشینه‌ی ما بوده است: رفتن توده‌های مؤمنین تا نقطه‌های چاووش و زیارت قاصر و بدرقه و رها شدن نخبه‌هایی به قصد زیارت کامل.

و چاره‌ی ما در دوره‌ی همه‌گیری چیزی بیش از امتداد هم‌این سنت نیست: چاووش کردن تا آن نقطه‌یی که می‌شود؛ مرز عراق اگر بسته ماند تا نقطه‌های چاووش ملی روی صفر مرز می‌توان رفت و برگشت و مرزهای شهر و روستا اگر بسته شد تا حد ترخص آن‌ها می‌توان چاووش کرد.

حتا با قرنطینه‌ی درون شهر باز تا نقطه‌‌های چاووش محله‌ها می‌توان رفت و اگر قرنطینه از در خانه بود کار ما چاووش کردن تا آستانه‌ی در خانه‌مان به طرف کربلاء خواهد بود.‌

با این اسلوب نه پیاده‌روی اربعین و نه زیارت غدیر و عرفه و نه حتا دسته‌ی عاشورا و هیأت شب‌های محرم تعطیل نمی‌شود. تنها تفاوت این الگوی تعظیم شعائر آن است که نه پی تجمع که پی تقرب هستیم.

چاووش کردن تبدیل شعائر زیارت از تجمع عریض به تقرب عمیق است. یعنی شریان‌های پراکنده‌ی بردار خانه-عتبه بی آن که پی ازدحام با هم باشند در شب‌های محرم یا روز غدیر و اربعین تا هر جا که بتوانند چاووش می‌کنند و چاووش می‌خوانند و بر می‌گردند؛ تا آستانه‌ی خانه، یا آستانه‌ی محله، یا آستانه‌ی شهر.

اسلوب چاووش از طرفی امکان پیاده‌روی واقعی و نه نمادین را برای تمام مؤمنین در تمام عالم میسر می‌کند و در هر کشور و قاره‌یی شریان‌های پیاده‌روی اربعین را ترسیم می‌کند و از طرف دیگر مسأله‌ی جامانده‌های اربعین در شهرهای ما را با آوردن پیاده‌روی و موکب‌داری و شبکه‌سازی آن‌ها روی بردار خانه-عتبه حل می‌کند.

چاووش کردن نه تنها انحصار تصمیم و تعطیل در باره‌ی مناسک اربعین را از دولت عراق یا حتا دولت ایران می‌گیرد بل که امکان پیاده‌روی در تمام شب‌ها و روزهای زیارتی حضرت سیدالشهداء را به تمام مؤمنین در تمام زمان‌ها و مکان‌ها می‌دهد.

چاره‌ی ما در امر زیارت روی محور خانه-عتبه برای ام‌سال و هر سال روشن است: چاووش کردن...

@vvatr_ir
نظریه‌ی نهضت؛ درس‌هایی از مبانی مفهومی انقلاب، نهضت، مقاومت، با ارائه در محیط رایان مدرسه‌ی وتر. برای هم‌راهی نام خود را به نشانی @me_vvatr بفرستید...

@vvatr_ir
‏نیمه‌ی روشن کرونا؛ روایت محمد مهدی فاطمی صدر از احیای روز قدس با رفتن بر زیرساخت‌های پیاده‌روی اربعین. نشریه‌ی تشکیلاتی حلقه‌ی وصل، شماره‌ی ۸۱...

#بیاده#چاووش#الی_بیت‌المقدس
@vvatr_ir
‏غروب عرفه در نقطه‌ی چاووش؛ ‎#پیاده_از_خانه به طرف عتبه‌ی حسینیه در عصر روز عرفه تا رسیدن به نقطه‌ی چاووش شهر قم مقدسه، آستان حضرت شاه‌جمال. پنج‌شنبه، ۹ مرداد ۱۳۹۹...

#بیاده#شریان‌های_تمدنی_اربعین
@vvatr_ir
1_415805952.pdf
9.9 MB
حرکت پیاده‌ی الی‌بیت‌المقدس؛ به روایت محمد مهدی فاطمی صدر. نشریه‌ی تشکیلاتی حلقه‌ی وصل، شماره‌ی هشتادودوم، تیر ۱۳۹۹...

#بیاده #نقطه‌ی_چاووش #شریان‌های_تمدنی_اربعین
@vvatr_ir
‏غروب غدیر در نقطه‌ی چاووش؛ ‎#پیاده‌روی_قاصر از خانه به مقصد عتبه‌ی علویه‌ی نجف با موقف ‎#نقطه‌ی_چاووش قم مقدسه، آستان حضرت شاه‌جمال. ۱۸ مرداد ۱۳۹۹...

#بیاده
@vvatr_ir
نشست‌های تخصصی مؤسسه‌ی نهج‌المصطفی:

اسلوب تبلیغ تشیع در عصر حاضر
با تأکید بر جای‌گاه وحدت در بسط گفت‌مان انقلاب اسلامی

ارائه: محمد تقی سیفایی
ناقد: محمد مهدی فاطمی صدر

زمان: دوشنبه، ۲۰ مرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۷ تا ۱۹.
مکان: قم مقدسه

با توجه به محدودیت تعداد حاضران بناء به شرائط همه‌گیری، جهت دریافت دعوت‌نامه‌ی مؤسسه‌ی نهج‌المصطفی در خصوصی پیام بنهید...

#وحدت #دعوت #اهل_سنت
@vvatr_ir
‏تکلیف اولی یک آخوند چه است؟ ‎#تأویل؛ معنا دادن به آدم‌ها...

@vvatr_ir
#مقتل‌خوانی
احیای مناسک محرم

بحران همه‌گیری جمعیت ما را از میان برداشته است؛ جمع‌بوده‌گی. با بیرون ماندن از زیر سقف هیأت و تشکیل نشدن اجتماع دسته ناگزیر باید پی نخ تسبیح دیگری برای هم‌بسته بودن در مناسک محرم ام‌سال بود.

بازگشت به تجربه‌ی ترتیل‌خوانی ماه رمضان به ما می‌گوید که مقتل‌خوانی شاید ایمن‌ترین کنش جمعی در احیای مناسک محرم ام‌سال باشد.

مقتل‌خوانی چه به خودی‌ خود و چه به عنوان مایه‌ی مناسک دیگری چون #روضه_در_خانه و‌ #روضه_در_کوچه فرصتی برای عمیق شدن در واقعه‌ی عاشوراء با فاصله گرفتن از سنت شفاهی و نزدیک رفتن به سنت نوشتاری است.

برای هم‌راهی در پویش احیای منسک مقتل‌خوانی گام‌های زیر را می‌باید رفت:

یک؛ متن(های) مقتل مورد نظر را انتخاب کنید. این متن می‌تواند توصیف باشد یا تبیین، به نظم باشد یا نثر.
دو؛ چهارچوب رسانه‌یی مقتل‌خوانی خود را انتخاب کنید؛ این زیرساخت می‌تواند یک کانال تل‌گرام باشد یا یک حساب اینستا یا شبکه‌یی زنده‌.
سه؛ مقتل‌خوانی کنید. این خواندن می‌تواند تصویری باشد یا تنها صوتی؛ بی‌درنگ و زنده باشد یا ضبطی و بای‌گان. در هر حال به‌تر است بارگزاری این خوانه حوالی غروب هر روز در دهه‌ی محرم باشد و طول مدت آن به اندازه‌ی یک مجلس کامل‌.
چهار؛ برای دست‌رسی‌پذیر شدن مقتل‌خوانی آن را با چهارخط‌هایی از این است نشان‌دار کنید: #مقتل‌خوانی، #روضه_در_خانه، #کل_بیت_عاشوراء، #ما_ترکناک_یا_حسین، #احیای_مناسک_محرم
پنج؛ مقتل‌خوانی را جزئی واقعی از هیأت عزاداری بدانید، که برای شما عیان است و‌ برای مخاطب رایان. این یعنی آن را با آن چه لایق هیأت عزا نیست هم‌راه نکنید، مانند ساز.
شش؛ اگر دعوت به مقتل‌خوانی را می‌پذیرید، دیگران را نیز خصوصی و عمومی به مقتل‌خوانی در دهه‌ی اول ماه محرم دعوت کنید...

@vvatr_ir
‏مجلس ‎#مقتل‌خوانی؛ شب اول؛ روایت محمد مهدی فاطمی صدر. پنج‌شنبه ۳۰ مرداد، ساعت ده‌ونیم شب؛ قم مقدسه، میدان جان‌بازان، کافه‌ی چی...

#احیای_مناسک_محرم#روضه_در_کافه
@vvatr_ir
‏بسته‌ی ‎#احیای_مناسک_محرم و صفر؛ ویراست پنج سه یک:
@vvatr_ir
رازگشایی از روبند

مخالفان روبند، عمدتاً متکی بر دلائلی اجتماعی، امنیتی و گاه اعتقادی، اهل اسلام را به اکتفاء به حجاب فقهی دعوت می‌کنند یا برای رو بستن محدودیت‌هایی حقوقی وضع می‌‌کنند؛ مسأله‌ی اساسی اما به نظر آن است که رویه‌ی رو به رشد حجاب گرفتن و رو بستن در میان زن‌های مسلمان، تردید علنی در مبانی نظری غرب مدرن و اسلام قشری در باب #نه‌دیدن است و نفی عملی آن‌ها در کف خیابان‌های بروکسل و طهران و پاریس و تل‌ابیب.

بنیان غرب مدرن نفی غیب و زدودن #راز از عالم بوده است، و زن آخرین رازی بود که غرب آن را زدود و به امری محصل و محسوس فرو کاست. حالا زن هم مانند خدا و مسیح و انجیل امری عرفی است که فارغ از هر غیب و رازی تأویل می‌شود و رسیدن به این تأویل محتاج هیچ احرام و محرمیتی نیست.

در این زمین بی‌راز، قبله‌ی آدم‌ها جایی حوالی گوگل است؛ این روزها آدم‌های مدرن بیش از آن که به آس‌مان چشم دوخته باشند یا در کتاب مقدس چشم به‌دوانند، اوقات‌شان در گوگل می‌گذرد؛ از او می‌طلبند و در او می‌یابند.

گوگل بر این بنیان نهاده شده است که هر چه هست را می‌توان به ذهن آورد و هر چه به ذهن می‌آید را می‌توان به زبان آورد و هر چه زبانی است را می‌توان به اشتراک نهاد و هر چه در اشتراک است را می‌توان دید، و آن چه را نه‌توان در گوگل یافت معدوم است.

عالم گوگل اما مانند همه‌ی دنیای مدرن، عالمی نازل و بی‌پروا است؛ نازل است و از ظواهر الفاظ و محسوسات فراتر نه‌می‌رود و در نمایش این ظواهر نیز پروایی نه‌دارد. رسیدن به محسوسات انباشته در گوگل و رؤیت آن‌ها در این عالم فروکاسته‌ی زبانی باز محتاج دو دسته واژه است؛ کلیدواژه‌ها و گذرواژه‌ها.

گوگل خود را نقطه‌ی کانونی معرفت بشری می‌داند و الگوی هم‌بودی با آن اشتراک است و نه اشراق یا احرام. این یعنی برای رسیدن به آن چه هست محتاج به زبانی روان هستی و دستانی تند و چشمانی باز؛ نه تأملاتی ذهنی، یا سلوکی ذوقی یا جانی مهیا.

با این توصیف #روبند (نقاب، پوشیه، برقع) نهادن در دنیای مدرن کاری شبیه به پالایه (filter) نهادن بر عالم گوگل است؛ با این تفاوت که پالایه‌سازها با پذیرش آیین زبان‌بسنده‌ی دنیای وب و مبتنی بر هم‌این منطق دغدغه‌ی پرواداری آن را دارند، اما روبندنهاده‌ها متکی بر ایمانی دیگر، تمام غیب‌ناباوری، راززدایی و بی‌پروایی غرب را به چالش می‌کشند؛ و این غیب‌آغشته کردن خیابان است ملحدان مدرن را به وحشت می‌اندازد.

هنگامی که زنی حجاب می‌گیرد و روبند می‌نهد، خود را جزئی از عوالمی رازآلود می‌نهد که در تسلیم امر الاهی از غیر محجوب و نادیدنی است؛ و باز به اذن او است که مراتبی از این غیب را به تماشای محرمان می‌نهد. این به آن معنا است که نه هر چه در عالم هست به ذهن و زبان می‌آید و نه می‌توان هر معقول و محسوسی را به اشتراک نهادن و نه از معبر کلیدواژه‌ها و گذرواژه‌ها امکان رسیدن به هر حقیقتی میسر است.

ترویج این رازباوری البته با اسلام قشری نیز بی‌میانه است؛ مذهبی که دین را در مناسک ظاهری و گزاره‌های حقوقی خلاصه می‌کند و منکر مراتب اخلاقی و عرفانی دین و سلوک باطنی انسان و رؤیت ملکوت نادیدنی عالم است.

این واضح است که روبند نهادن یک الزام فقهی نیست؛ حد شرعی حجاب هم‌آن وجه و کفین است که برای همه به یک‌سان الزامی و ناگزیر است. توصیه به پوشاندن بیش از آن و یا پرده‌نشینی از نامحرم اتفاقی است که در قلم‌روی اختیار اخلاقی می‌افتد.

به این معنا الزامات فقهی کمینه و مقدمه‌ی امر دین و آغاز مسیر تدین هستند، و این مسیر در امتداد خویش به میانه‌ی اخلاق و پایانه‌ی عرفان استمرار می‌یابد، که آن‌ها نیز الزاماتی دارند و این الزامات البته بر اهل آن‌ها است.

همه‌ی اهل اسلام ملزم به رعایت الزام فقهی در ادای نمازهای یومیه و حجاب شرعی هستند، اما به جا آوردن نوافل و نهادن روبند، تنها در مسیر کسانی قرار می‌گیرد که در سیر خویش پا به قلم‌روی سلوک اخلاقی و عرفانی نهاده‌اند و از مقدمه‌ی فقه عبور کرده‌اند.

هنگامی که زنی وجه و کفین خود را می‌پوشاند، از حجاب فقهی به حجاب اخلاقی عبور کرده است؛ با این تفسیر روبند نهادن یک زن مؤمن پیش از هر چیز بیان‌گر تلقی باطنی او از امر دین و تدین است. رویه‌یی که امر دین را در فقرات زبانی احکام فقهی فرو نه‌می‌کاهد و با زدودن غیب از صفحه‌ی حیات اکنونی انسان، باطن عالم را به آخرت جارو نه‌می‌کند.

حجاب گرفتن دیدنی‌ترین امر عالم ظاهر، زن، در پشت خمار و نقاب حاوی این معنا است که باقی عالم نیز به هم‌این نسبت در اختیار امر الاهی، اعظم خویش را در پرده‌ی غیب پوشانده‌اند و ظاهر عالم اندکی از تمام آن است که محسوس است و دیده می‌شود و مشمول احکام ظاهری است.

روبند‌ نهادن به ساده‌گی به این معنا است که دیدن نادیدنی‌ها در گرو قدری نادیدنی شدن است ...

@vvatr_ir