Forwarded from فرامتنی
چشماتو وا کن.m4a
3.2 MB
Forwarded from فرامتنی
🐬@faramatni
غزل محاوره ای زیبای حسین منزوی؛
هدیه کانال فرامتنی به اهالی کوچه باغ روبه بهار فرامتن :
🐬 نه حال خودمون خوبه ، نه حال خاکمون ، و نه حال هیچ یک از اهالی این آبادی به قول سهراب ، پس به روایت منزوی: عاشق شیم و دعا کنیم ، که شاید از معجز عشق ، یه روز بیاد که روزگار دوباره روزگار بشه
🐬
چشماتو واکن که سحر تو چشم تو بیدار بشه
صدام بزن که از صدات باغ دلم بهار بشه
اون که میخواد میون ما ، من و تو دیوار بکشه
دل میگه نفرینش کنم به درد من دچار بشه
بارون سنگم که بیاد برنمی گردم از تو من
از این که بدتر نمیشه ، هرچی میخواد بذار بشه
یه دل نه صد دل چیزی نیس وقتی تماشات میکنم
میگم توی دلم که کاش، دلم هزار هزار بشه
دلم میخواد یه روز که تو بالای برجت ایستادی
یهو افق چاک بخوره جاده پر از غبار بشه
من برسم صدات کنم تا یه نفر که جز تو نیس
از اون بالا بیاد پایین به ترک من سوار بشه
هی بزنیم به اسبمون بریم به شهری که در اون
سحر پشت سحر بیاد ، باهار پشت باهار بشه
با من بیا با من بمون نذار که تنها بمونم
نذار که خونه ی دلم دوباره تنگ و تار بشه
شاخای دیوُ میشکونم سر به ستاره میزنم
یه روز اگه دستای من با دستای تو یار بشه
******
عاشق شیم و دعا کنیم که شاید از معجز عشق
یه روز بیاد که روزگار دوباره روزگار بشه
🐬@faramatni
غزل محاوره ای زیبای حسین منزوی؛
هدیه کانال فرامتنی به اهالی کوچه باغ روبه بهار فرامتن :
🐬 نه حال خودمون خوبه ، نه حال خاکمون ، و نه حال هیچ یک از اهالی این آبادی به قول سهراب ، پس به روایت منزوی: عاشق شیم و دعا کنیم ، که شاید از معجز عشق ، یه روز بیاد که روزگار دوباره روزگار بشه
🐬
چشماتو واکن که سحر تو چشم تو بیدار بشه
صدام بزن که از صدات باغ دلم بهار بشه
اون که میخواد میون ما ، من و تو دیوار بکشه
دل میگه نفرینش کنم به درد من دچار بشه
بارون سنگم که بیاد برنمی گردم از تو من
از این که بدتر نمیشه ، هرچی میخواد بذار بشه
یه دل نه صد دل چیزی نیس وقتی تماشات میکنم
میگم توی دلم که کاش، دلم هزار هزار بشه
دلم میخواد یه روز که تو بالای برجت ایستادی
یهو افق چاک بخوره جاده پر از غبار بشه
من برسم صدات کنم تا یه نفر که جز تو نیس
از اون بالا بیاد پایین به ترک من سوار بشه
هی بزنیم به اسبمون بریم به شهری که در اون
سحر پشت سحر بیاد ، باهار پشت باهار بشه
با من بیا با من بمون نذار که تنها بمونم
نذار که خونه ی دلم دوباره تنگ و تار بشه
شاخای دیوُ میشکونم سر به ستاره میزنم
یه روز اگه دستای من با دستای تو یار بشه
******
عاشق شیم و دعا کنیم که شاید از معجز عشق
یه روز بیاد که روزگار دوباره روزگار بشه
🐬@faramatni
🐬@faramatni
صبحت بخیر همسایه ی جان و دلم!
بیدار شو ،
آبی بر سر و رویت بزن و راه بیفت ،
صبح علی الطلوع حرکت می کنیم ،
می خواهیم به دیدن رویاها برویم ،
آنجا که به یکدیگر جای نان و نمک ،
عشق تعارف می کنند ،
آنجا که به جای پرسش از سن و سال و کار و زندگی ات ،
حال دلت را می پرسند ،
آنجا که بی اینکه بدانند کیستی ،
برایت نور و ترانه می آورند ،
راه دوری نیست ،
همین پشت اولین ردیف سپیدارها ،
کوره راهی خاکی است که می رساندمان به بالای ابرها ،
جایی که خورشید برای همیشه می تابد ،
جایی که می توانی دست ببری و ستاره بچینی ،
دست ببری و ماه را لمس کنی ،
راهش نه دور و نه سخت ،
فقط باید دستهایت را به شاخه های گل بگیری و بالا بروی ،
بالاتر ،
بالاتر ،
اینجا دیگر حرف زمین و آسمان و غلبه بر جاذبه نیست که خسته ات بکند ،
قرار است از خودمان بالاتر برویم،
گام به گام ،
راه به راه،
از درون مرده ی مان ،
از وجودی که عادت کرده به زشتی ها و پلشتی ها ،
بالاتر که بیایی جهان را جور دیگری خواهی دید ،
اینجا واژه ها معناهای دیگری دارند ،
اینجا همه چیز را لمس خواهی کرد ،
با دستهای خودت ، خودت را ، خدا را و تمام آنچه را که برایت روزگاری رویاهایی دست نیافتنی بوده است.
دستانت را به من بده ،
دلت را به زلالی صبحگاهان بسپار و
راه بیفت!
#انوش
🐬@faramatni
صبحت بخیر همسایه ی جان و دلم!
بیدار شو ،
آبی بر سر و رویت بزن و راه بیفت ،
صبح علی الطلوع حرکت می کنیم ،
می خواهیم به دیدن رویاها برویم ،
آنجا که به یکدیگر جای نان و نمک ،
عشق تعارف می کنند ،
آنجا که به جای پرسش از سن و سال و کار و زندگی ات ،
حال دلت را می پرسند ،
آنجا که بی اینکه بدانند کیستی ،
برایت نور و ترانه می آورند ،
راه دوری نیست ،
همین پشت اولین ردیف سپیدارها ،
کوره راهی خاکی است که می رساندمان به بالای ابرها ،
جایی که خورشید برای همیشه می تابد ،
جایی که می توانی دست ببری و ستاره بچینی ،
دست ببری و ماه را لمس کنی ،
راهش نه دور و نه سخت ،
فقط باید دستهایت را به شاخه های گل بگیری و بالا بروی ،
بالاتر ،
بالاتر ،
اینجا دیگر حرف زمین و آسمان و غلبه بر جاذبه نیست که خسته ات بکند ،
قرار است از خودمان بالاتر برویم،
گام به گام ،
راه به راه،
از درون مرده ی مان ،
از وجودی که عادت کرده به زشتی ها و پلشتی ها ،
بالاتر که بیایی جهان را جور دیگری خواهی دید ،
اینجا واژه ها معناهای دیگری دارند ،
اینجا همه چیز را لمس خواهی کرد ،
با دستهای خودت ، خودت را ، خدا را و تمام آنچه را که برایت روزگاری رویاهایی دست نیافتنی بوده است.
دستانت را به من بده ،
دلت را به زلالی صبحگاهان بسپار و
راه بیفت!
#انوش
🐬@faramatni
🐬@faramatni
انسان نه تنها می تواند برای خود ارزشها و هدفهایی را برگزیند بلکه موجودی است که برای انسجام شخصیت خود باید چنین کند. زیرا ارزش و هدفی که بر میگزیند و در جهتش حرکت می کند چون یک محور روانشناختی خواهد بود که به مانند آهن ربا اعمال و رفتار او را در یک جهت متمرکز و منسجم نگاه می دارد.
توانایی و ظرفیت انسان در جهت دادن به زندگی و انسجام شخصیت خود مستلزم این است که بداند چه می خواهد.
🐬@faramatni
انسان نه تنها می تواند برای خود ارزشها و هدفهایی را برگزیند بلکه موجودی است که برای انسجام شخصیت خود باید چنین کند. زیرا ارزش و هدفی که بر میگزیند و در جهتش حرکت می کند چون یک محور روانشناختی خواهد بود که به مانند آهن ربا اعمال و رفتار او را در یک جهت متمرکز و منسجم نگاه می دارد.
توانایی و ظرفیت انسان در جهت دادن به زندگی و انسجام شخصیت خود مستلزم این است که بداند چه می خواهد.
🐬@faramatni
🐬@faramatni
عشق یعنی اینکه تو بقدری سرشار از شور زندگی هستی که نمیدانی با آن چه بکنی و بنابراین شروع به شریک شدن آن با دیگران میکنی. یعنی اینکه بقدری ترانه در قلب تو جاری است که تو ناخودآگاه آنها را میخوانی، بدون اینکه شنونده ای حضور داشته باشد یا خیر.
📕عشق، رقص، زندگی
✍🏻 اشو
🐬@faramatni
عشق یعنی اینکه تو بقدری سرشار از شور زندگی هستی که نمیدانی با آن چه بکنی و بنابراین شروع به شریک شدن آن با دیگران میکنی. یعنی اینکه بقدری ترانه در قلب تو جاری است که تو ناخودآگاه آنها را میخوانی، بدون اینکه شنونده ای حضور داشته باشد یا خیر.
📕عشق، رقص، زندگی
✍🏻 اشو
🐬@faramatni
فرامتنی
Video
🐬@faramatni
«موسیقی را از من و امثالِ من نمیتوانند بگیرند. اگر موسیقی بخواهد شهید داشته باشد من در صف اول آن ایستادهام. اگر موسیقی را از ملت بگیرید، دلِ آنها را گرفتهاید».
" استاد حسین علیزاده "
🐬 امروز زادروز شصت و هشت سالگی استاد حسین علیزاده آهنگساز و نوازندهی صاحبِ سبک و برجستهی تار و سه تارِ کشورمان است.
تمامِ آنچه از آوردنِ نامِ استاد حسین علیزاده، به قلبِمان جاری میشود به قلم نمیشود. «دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است...»
چه خوب که هر شهریور را شادانه با نامِ تو آغاز میکنیم. به یقین، شهریور، آهنگسازِ خبرهایست. نگاشتنِ چنین نوایِ دلانگیزی از عهدهی هر خنیاگری بر نمیآید.
🐬@faramatni
«موسیقی را از من و امثالِ من نمیتوانند بگیرند. اگر موسیقی بخواهد شهید داشته باشد من در صف اول آن ایستادهام. اگر موسیقی را از ملت بگیرید، دلِ آنها را گرفتهاید».
" استاد حسین علیزاده "
🐬 امروز زادروز شصت و هشت سالگی استاد حسین علیزاده آهنگساز و نوازندهی صاحبِ سبک و برجستهی تار و سه تارِ کشورمان است.
تمامِ آنچه از آوردنِ نامِ استاد حسین علیزاده، به قلبِمان جاری میشود به قلم نمیشود. «دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است...»
چه خوب که هر شهریور را شادانه با نامِ تو آغاز میکنیم. به یقین، شهریور، آهنگسازِ خبرهایست. نگاشتنِ چنین نوایِ دلانگیزی از عهدهی هر خنیاگری بر نمیآید.
🐬@faramatni
Forwarded from فرامتنی
برایتان روزهایی را آرزو دارم پر از اتفاق های دلنشین ، پر از شادی های غافلگیرانه و خبرهای خوب ،
برایتان روزهایی را آرزو می کنم لبریز شکفتن ، که جان و جهانتان پرشکوفه شود.
طلوع کن! که چنان آفتابگردان ها
مرا دو چشم نظرباز با تو خواهد بود.
🐬@faramatni
برایتان روزهایی را آرزو می کنم لبریز شکفتن ، که جان و جهانتان پرشکوفه شود.
طلوع کن! که چنان آفتابگردان ها
مرا دو چشم نظرباز با تو خواهد بود.
🐬@faramatni
🐬@faramatni
اگر فکر کنی افسرده ای، افسرده می مانی. اگر فکر کنی ناشادی، ناشاد می مانی.
این فقط چرخش در تفکر است: اگر تصمیم بگیری شاد باشی، می توانی شاد شوی.
مردم فکر می کنند به این خاطر خوشحال نیستند که دلیلی برای ناراحتی شان وجود دارد. واقعیت درست برعکس است: آنها تصمیم گرفته اند خوشحال نباشند، از این رو علت وجود دارد. این علت نیست که آنها را ناشاد می سازد: چون آنها تصمیم گرفته اند خوشحال نباشند، علت به وجود آمده است و آنها با نظمی وارونه به چیزها می نگرند.
زمانی که تصمیم می گیری بی درنگ آن چیز شروع به رخ دادن می کند؛ زیرا قدرت درونی انسان بی نهایت است. برخلاف آنچه که در ظاهر به نظر می رسد، ما محدود نیستیم.
عمیق ترین سرچشمه وجودت نامحدود است ، بی نهایت است.
🐬@faramatni
اگر فکر کنی افسرده ای، افسرده می مانی. اگر فکر کنی ناشادی، ناشاد می مانی.
این فقط چرخش در تفکر است: اگر تصمیم بگیری شاد باشی، می توانی شاد شوی.
مردم فکر می کنند به این خاطر خوشحال نیستند که دلیلی برای ناراحتی شان وجود دارد. واقعیت درست برعکس است: آنها تصمیم گرفته اند خوشحال نباشند، از این رو علت وجود دارد. این علت نیست که آنها را ناشاد می سازد: چون آنها تصمیم گرفته اند خوشحال نباشند، علت به وجود آمده است و آنها با نظمی وارونه به چیزها می نگرند.
زمانی که تصمیم می گیری بی درنگ آن چیز شروع به رخ دادن می کند؛ زیرا قدرت درونی انسان بی نهایت است. برخلاف آنچه که در ظاهر به نظر می رسد، ما محدود نیستیم.
عمیق ترین سرچشمه وجودت نامحدود است ، بی نهایت است.
🐬@faramatni
🐬@faramatni
تقدیر گاومیشی:
🐬
یکی از حیرت های من (سوالات همیشگی من از خودم ) زمانی بود که می نشستم و مستندهای راز بقا را می دیدم. جایی که چند شیر به گله ی چندهزار راسی گاومیش هایی با شاخهای تیز و قوی می زدند و آنها همه پا به فرار می گذاشتند و تازه اگر از خوش شانسی در چنگال شیرها گرفتار نمی شدند ( که می شدند ) خیلی هایشان در حال فرار زیر دست و پای هم می مردند.
همیشه سوالم این بود که مگر این گاومیش ها نمی دانند چه شاخهای تیز و درنده ای دارند و مگر نمی دانند که اگر فقط چند صدتا از آنها به جای فرار ، برگردند و شاخهایشان را با هم و پشت به پشت هم به طرف شیرها بگیرند ، شیرها را می درند و دیگر هیچ شیری جرات حمله به آنها را نخواهد داشت.
این سوال با من بود و بود تا به چشم خود دیدم که این فقط گاومیش ها نیستند که اینقدر ابلهانه رفتار می کنند. آدمها هم درست مثل گاومیش ها عمل می کنند ، نگاهی به اطراف خود بکنید ، تقدیر گاومیشی را به چشم خود خواهید دید.
این سوال هیچ جوابی جز بلاهت و نادانی گاومیش ها از نیرویی عظیم که شرط استفاده از آن باهم بودن، با هم جنگیدن و پشت هم بودن است، ندارد.
تقدیر گاومیشی چقدر آشناست در جامعه آدمها، آدمهایی که فکر می کنند فلاکت بار زیستن و فلاکت بار مردن تقدیر آنهاست ، نه انتخابشان.
از این به بعد هرکجا که مکیدن خون جامعه توسط قشری خاص را دیدید ، تقدیر گاومیشی را به یاد بیاورید.
لحظه نوشیدن خون گاومیش ها توسط شیرها از عبرت انگیزترین لحظه های راز بقاست.
#انوش
🐬@faramatni
تقدیر گاومیشی:
🐬
یکی از حیرت های من (سوالات همیشگی من از خودم ) زمانی بود که می نشستم و مستندهای راز بقا را می دیدم. جایی که چند شیر به گله ی چندهزار راسی گاومیش هایی با شاخهای تیز و قوی می زدند و آنها همه پا به فرار می گذاشتند و تازه اگر از خوش شانسی در چنگال شیرها گرفتار نمی شدند ( که می شدند ) خیلی هایشان در حال فرار زیر دست و پای هم می مردند.
همیشه سوالم این بود که مگر این گاومیش ها نمی دانند چه شاخهای تیز و درنده ای دارند و مگر نمی دانند که اگر فقط چند صدتا از آنها به جای فرار ، برگردند و شاخهایشان را با هم و پشت به پشت هم به طرف شیرها بگیرند ، شیرها را می درند و دیگر هیچ شیری جرات حمله به آنها را نخواهد داشت.
این سوال با من بود و بود تا به چشم خود دیدم که این فقط گاومیش ها نیستند که اینقدر ابلهانه رفتار می کنند. آدمها هم درست مثل گاومیش ها عمل می کنند ، نگاهی به اطراف خود بکنید ، تقدیر گاومیشی را به چشم خود خواهید دید.
این سوال هیچ جوابی جز بلاهت و نادانی گاومیش ها از نیرویی عظیم که شرط استفاده از آن باهم بودن، با هم جنگیدن و پشت هم بودن است، ندارد.
تقدیر گاومیشی چقدر آشناست در جامعه آدمها، آدمهایی که فکر می کنند فلاکت بار زیستن و فلاکت بار مردن تقدیر آنهاست ، نه انتخابشان.
از این به بعد هرکجا که مکیدن خون جامعه توسط قشری خاص را دیدید ، تقدیر گاومیشی را به یاد بیاورید.
لحظه نوشیدن خون گاومیش ها توسط شیرها از عبرت انگیزترین لحظه های راز بقاست.
#انوش
🐬@faramatni
Forwarded from فرامتنی
روزگار تازه.m4a
4.3 MB
🐬@faramatni
فکر می کنم همین یک جمله ضرورت نگاه فرامتنی رو برای رقم زدن یک دنیای بهتر ، یک رابطه بهتر و یک انسان بهتر کفایت می کنه:
🐬
بیشعورها قابلیت شگفت انگیزی برای
دیدن تنها یک وجه از هر مسالهای را دارند ؛
همان وجهی که نفع آنها را تامین می کند !
#بیشعوری
📕 خاویر کرمنت
🐬@faramatni
فکر می کنم همین یک جمله ضرورت نگاه فرامتنی رو برای رقم زدن یک دنیای بهتر ، یک رابطه بهتر و یک انسان بهتر کفایت می کنه:
🐬
بیشعورها قابلیت شگفت انگیزی برای
دیدن تنها یک وجه از هر مسالهای را دارند ؛
همان وجهی که نفع آنها را تامین می کند !
#بیشعوری
📕 خاویر کرمنت
🐬@faramatni
🐬@faramatni
این سان ،
که با موسیقی آب و
آواز پرندگان و
رقص تبربزی ها در نوازش نسیم ،
به پیشوازم آمده ای ،
جز شکوفایی این جان شیفته ،
از من چه برجای خواهد ماند
که نثارت کنم
ای حس شیرین دوست داشتنی؟
مرا در آغوش بگیر
ای زیبایی بی نظیر!
مرا در آغوش بگیر!
#انوش
🐬@faramatni
این سان ،
که با موسیقی آب و
آواز پرندگان و
رقص تبربزی ها در نوازش نسیم ،
به پیشوازم آمده ای ،
جز شکوفایی این جان شیفته ،
از من چه برجای خواهد ماند
که نثارت کنم
ای حس شیرین دوست داشتنی؟
مرا در آغوش بگیر
ای زیبایی بی نظیر!
مرا در آغوش بگیر!
#انوش
🐬@faramatni
🐬@faramatni
اینکه از ورود به یک رابطه عاشقانه انتظار پایان خوب داشته باشیم ، دقیقا نشاندهنده عمق ناآگاهی ما از مقوله ای به نام عشق و فلسفه ی زیستنه ،
عشق ورزی یعنی بالا و پایین شدن های مدام ،
دلهره ها و آرامش های متوالی ،
عشق ورزی یعنی انتظارهای طولانی شیرین و دیدارهای کوتاه تا ابد مانا ،
عشق ورزی یعنی تجربه هیجان هایی فراتر از هیجانات عادی روزانه،
فشرده شدن های قلب ،
سنگینی های قفسه سینه ،
اشکهای نابه هنگام و بغض های فروخورده ،
شوق ها و اضطراب های سینوسی،
نصف شب های بی خوابی و صبح های انرژی بخش
و به بیانی ساده تر : حس عمیق و متفاوت عادی ترین اتفاق ها
و درنهایت پایانی بی نهایت تلخ ،
فرقی نمی کند این پایان با مرگ یکی از دو نفر اتفاق بیفتد یا خیانت یا مهاجرت یا جداسری یا هرچی ،
عشقی با پایان خوش وجود ندارد ، مگر سرد شدنی آرام در بازه ای طولانی.
و با همه ی اینها چرا فرامتنی همه را به زیستنی عاشقانه دعوت می کنه؟
ساده است ، چون زندگی یعنی همین تجربه های مدام اوج و فرود ، همین دلهره ها و آرامش های پیاپی و اشکها و لبخندها و شوق ها و اضطراب های درهم تنیده،
اگر کسی تعریف دیگری از زندگی برایتان می دهد یا دعوتتان می کند به یک زیستن آرام و عادی روزمره ، کار خوبی می کند ، فقط تنها ایرادش این است که وقت مرگ حس می کنید باخته اید ،
چه چیز را ؟
تمام آن فرصت هایی را که برای حس این تجربه ها داشته اید و استفاده نکرده اید.
#انوش
🐬@faramatni
اینکه از ورود به یک رابطه عاشقانه انتظار پایان خوب داشته باشیم ، دقیقا نشاندهنده عمق ناآگاهی ما از مقوله ای به نام عشق و فلسفه ی زیستنه ،
عشق ورزی یعنی بالا و پایین شدن های مدام ،
دلهره ها و آرامش های متوالی ،
عشق ورزی یعنی انتظارهای طولانی شیرین و دیدارهای کوتاه تا ابد مانا ،
عشق ورزی یعنی تجربه هیجان هایی فراتر از هیجانات عادی روزانه،
فشرده شدن های قلب ،
سنگینی های قفسه سینه ،
اشکهای نابه هنگام و بغض های فروخورده ،
شوق ها و اضطراب های سینوسی،
نصف شب های بی خوابی و صبح های انرژی بخش
و به بیانی ساده تر : حس عمیق و متفاوت عادی ترین اتفاق ها
و درنهایت پایانی بی نهایت تلخ ،
فرقی نمی کند این پایان با مرگ یکی از دو نفر اتفاق بیفتد یا خیانت یا مهاجرت یا جداسری یا هرچی ،
عشقی با پایان خوش وجود ندارد ، مگر سرد شدنی آرام در بازه ای طولانی.
و با همه ی اینها چرا فرامتنی همه را به زیستنی عاشقانه دعوت می کنه؟
ساده است ، چون زندگی یعنی همین تجربه های مدام اوج و فرود ، همین دلهره ها و آرامش های پیاپی و اشکها و لبخندها و شوق ها و اضطراب های درهم تنیده،
اگر کسی تعریف دیگری از زندگی برایتان می دهد یا دعوتتان می کند به یک زیستن آرام و عادی روزمره ، کار خوبی می کند ، فقط تنها ایرادش این است که وقت مرگ حس می کنید باخته اید ،
چه چیز را ؟
تمام آن فرصت هایی را که برای حس این تجربه ها داشته اید و استفاده نکرده اید.
#انوش
🐬@faramatni
🐬@faramatni
تو سرنوشت منی ، از تو من کجا بگریزم ؟
کجا رها شوم از این طلسم ؟ تا بگریزم
اسیر جاذبه ی بی امان ات آن پر کاهم
که ناتوانمت از طیف کهربا ، بگریزم
تو خویش راز اساطیر و قصه های محالی
و گر به کشور سیمرغ کیمیا بگریزم
به جز تو نیست هر آن کس که دوست داشته بودم
اگر هر آینه سوی گذشته ها ، بگریزم
هوا گرفته ی عشق توام ، چگونه از این دام ،
به بال بسته دوباره سوی هوا بگریزم ؟
به خویش هم نتوانم گریخت ، از تو که عیب است
ز آشناتری اکنون به آشنا ، بگریزم
کجا روم که نه در حلقه ی نگین تو باشد ؟
مگر به ساحتی از سایه ی شما بگریزم
به هر کجا که رَوَم ، رنگ آسمان من این است
سیاه مثل دو چشم تو ! پس چرا بگریزم ؟
#حسین_منزوی
🐬@faramatni
تو سرنوشت منی ، از تو من کجا بگریزم ؟
کجا رها شوم از این طلسم ؟ تا بگریزم
اسیر جاذبه ی بی امان ات آن پر کاهم
که ناتوانمت از طیف کهربا ، بگریزم
تو خویش راز اساطیر و قصه های محالی
و گر به کشور سیمرغ کیمیا بگریزم
به جز تو نیست هر آن کس که دوست داشته بودم
اگر هر آینه سوی گذشته ها ، بگریزم
هوا گرفته ی عشق توام ، چگونه از این دام ،
به بال بسته دوباره سوی هوا بگریزم ؟
به خویش هم نتوانم گریخت ، از تو که عیب است
ز آشناتری اکنون به آشنا ، بگریزم
کجا روم که نه در حلقه ی نگین تو باشد ؟
مگر به ساحتی از سایه ی شما بگریزم
به هر کجا که رَوَم ، رنگ آسمان من این است
سیاه مثل دو چشم تو ! پس چرا بگریزم ؟
#حسین_منزوی
🐬@faramatni
🐬@faramatni
بیایید یکبار برای همیشه تکلیفمونو با خودمون مشخص کنیم ، با خودمون مثل دو تا آدم عاقل بریم تو یک جای دنج بنشینیم و مفصل حرف بزنیم ،
ببینیم کجای این دنیا هستیم ، کجای زندگیمان ، کجای این جهان درندشت ،
بنشینیم و تمام گذشته ی مان را مرور کنیم ، ببینیم چیا از زندگیمون می خواستیم و حالا کجای کار هستیم ، چه کارهایی باید می کردیم که در انبوه مشغله های حاشیه ای فراموشش کردیم، ببینیم قرار بود چه بشیم و چی شدیم ، و بعد که فهمیدیم کجای راهمونو اشتباه اومده ایم ، تعارفاتو کنار بزاریم ، شروع کنیم ، بی خیال تمامی دنیا و آدمهاش ، اینی که داره حروم میشه زندگی ماست ، نه دیگران ، نگذاریم این اتفاق بیفته ، شروع کنیم ، از همین امروز ، از خلوتمان که بیرون می آییم با خودمون عهد ببندیم که دیگه هیچ کاری رو با اجبار انجامش ندیم ، اگه قراره پول دربیاریم از کاری که علاقه داریم بهش ، اگه قراره پیر بشیم پای کسی که علاقه داریم بهش ، اگه قراره بمیریم ، پای هدفی که علاقه داریم بهش ،
زندگی بی عشق، زندگی نیست ،
مردن تدریجیه.
#انوش_ترابی
🐬@faramatni
بیایید یکبار برای همیشه تکلیفمونو با خودمون مشخص کنیم ، با خودمون مثل دو تا آدم عاقل بریم تو یک جای دنج بنشینیم و مفصل حرف بزنیم ،
ببینیم کجای این دنیا هستیم ، کجای زندگیمان ، کجای این جهان درندشت ،
بنشینیم و تمام گذشته ی مان را مرور کنیم ، ببینیم چیا از زندگیمون می خواستیم و حالا کجای کار هستیم ، چه کارهایی باید می کردیم که در انبوه مشغله های حاشیه ای فراموشش کردیم، ببینیم قرار بود چه بشیم و چی شدیم ، و بعد که فهمیدیم کجای راهمونو اشتباه اومده ایم ، تعارفاتو کنار بزاریم ، شروع کنیم ، بی خیال تمامی دنیا و آدمهاش ، اینی که داره حروم میشه زندگی ماست ، نه دیگران ، نگذاریم این اتفاق بیفته ، شروع کنیم ، از همین امروز ، از خلوتمان که بیرون می آییم با خودمون عهد ببندیم که دیگه هیچ کاری رو با اجبار انجامش ندیم ، اگه قراره پول دربیاریم از کاری که علاقه داریم بهش ، اگه قراره پیر بشیم پای کسی که علاقه داریم بهش ، اگه قراره بمیریم ، پای هدفی که علاقه داریم بهش ،
زندگی بی عشق، زندگی نیست ،
مردن تدریجیه.
#انوش_ترابی
🐬@faramatni
🐬@faramatni
بگذار آنچه (از دیگری) میرسد در رسد، بگذار آنچه میگذرد درگذرد؛ مالک هیچ باش، هیچچیز را پس نزن، بپذیر، اما نگه ندار، بیافرین اما از آنِ خود نساز.
👤 #رولان_بارت
🐬@faramatni
بگذار آنچه (از دیگری) میرسد در رسد، بگذار آنچه میگذرد درگذرد؛ مالک هیچ باش، هیچچیز را پس نزن، بپذیر، اما نگه ندار، بیافرین اما از آنِ خود نساز.
👤 #رولان_بارت
🐬@faramatni
🐬@faramatni
دعا حقه ای برای پرهیز از مراقبه است.
و ذهن به اصطلاح مذهبی انواعی متعددی از دعاها ایجاد كرده است.
دعا نیز میتواند مراقبه شود؛
وقتی كه فقط یك دعا نباشد،
كوششی عمیق باشد،
یك درگیرشدن ژرف.
دعا نیز میتواند به مراقبه تبدیل شود، ولی #دعای_معمولی فقط یك گریز است.
مردم برای پرهیز از مراقبه، دعا میكنند. آنان برای پرهیز از هر عملی، به دعا میپردازند.
دعای آنان یعنی اینكه خداوند باید كاری بكند، كس دیگری باید عمل كند.
دعا یعنی اینكه ما منفعل هستیم؛
باید برای ما كاری كرد!
مراقبه به این معنی، دعا كردن نیست؛ مراقبه چیزی است كه تو باید با #خودت انجام دهی.
و وقتی كه دگرگون گشتی، تمام كائنات با تو رفتاری متفاوت خواهد داشت.
زیرا كائنات چیزی نیست جز یك #واكنش نسبت به تو، هرآنگونه كه هستی.
اگر ساكت باشی، تمامی گیتی به هزاران هزار راه به تو واكنش نشان میدهد؛ تو را بازتاب میكند.
سكوت تو ضربدر بینهایت میگردد.
اگر مسرور باشی، تمامی گیتی سرور تو را منعكس میسازد.
اگر در رنج باشی، همین روی خواهد داد.
ریاضیات آن یكسان است، قانون یكی است.، كائنات رنج تو را تصاعدی افزون خواهد ساخت.
دعا كاری ازپیش نمیبرد. تنها مراقبه كمك میكند، زیرا مراقبه چیزی است كه تو باید اصالتا توسط خودت انجام دهی، كاری است كه تو باید انجامش دهی.
#اشو
🐬@faramatni
دعا حقه ای برای پرهیز از مراقبه است.
و ذهن به اصطلاح مذهبی انواعی متعددی از دعاها ایجاد كرده است.
دعا نیز میتواند مراقبه شود؛
وقتی كه فقط یك دعا نباشد،
كوششی عمیق باشد،
یك درگیرشدن ژرف.
دعا نیز میتواند به مراقبه تبدیل شود، ولی #دعای_معمولی فقط یك گریز است.
مردم برای پرهیز از مراقبه، دعا میكنند. آنان برای پرهیز از هر عملی، به دعا میپردازند.
دعای آنان یعنی اینكه خداوند باید كاری بكند، كس دیگری باید عمل كند.
دعا یعنی اینكه ما منفعل هستیم؛
باید برای ما كاری كرد!
مراقبه به این معنی، دعا كردن نیست؛ مراقبه چیزی است كه تو باید با #خودت انجام دهی.
و وقتی كه دگرگون گشتی، تمام كائنات با تو رفتاری متفاوت خواهد داشت.
زیرا كائنات چیزی نیست جز یك #واكنش نسبت به تو، هرآنگونه كه هستی.
اگر ساكت باشی، تمامی گیتی به هزاران هزار راه به تو واكنش نشان میدهد؛ تو را بازتاب میكند.
سكوت تو ضربدر بینهایت میگردد.
اگر مسرور باشی، تمامی گیتی سرور تو را منعكس میسازد.
اگر در رنج باشی، همین روی خواهد داد.
ریاضیات آن یكسان است، قانون یكی است.، كائنات رنج تو را تصاعدی افزون خواهد ساخت.
دعا كاری ازپیش نمیبرد. تنها مراقبه كمك میكند، زیرا مراقبه چیزی است كه تو باید اصالتا توسط خودت انجام دهی، كاری است كه تو باید انجامش دهی.
#اشو
🐬@faramatni
Forwarded from فرامتنی
🐬@faramatni
شب است و راه دل من بسوی کوی تو گم
ستاره ها همه پیدا و ماه روی تو گم
در این بهار که شهر از شکوفه رنگین است
گل وجود تو پنهان و عطر و بوی تو گم
ز باد بوی تو را خواستم ندانستم
که باد هم شده چو من به جستجوی تو گم
خمار جرعه ای از باده نگاه توام
دریغ و درد که شد ساغر و سبوی تو گم
نمی روی زدلم گر چه رفتی از نظرم
نمی شود ز دلم یک دم ارزوی تو گم
کجایی ای همه دیده ها به یاد تو خون
کجایی ای همه جاده ها بسوی تو گم
#حداد
🐬@faramatni
شب است و راه دل من بسوی کوی تو گم
ستاره ها همه پیدا و ماه روی تو گم
در این بهار که شهر از شکوفه رنگین است
گل وجود تو پنهان و عطر و بوی تو گم
ز باد بوی تو را خواستم ندانستم
که باد هم شده چو من به جستجوی تو گم
خمار جرعه ای از باده نگاه توام
دریغ و درد که شد ساغر و سبوی تو گم
نمی روی زدلم گر چه رفتی از نظرم
نمی شود ز دلم یک دم ارزوی تو گم
کجایی ای همه دیده ها به یاد تو خون
کجایی ای همه جاده ها بسوی تو گم
#حداد
🐬@faramatni