Forwarded from محمد درویش
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🟢 نطفه نشانی غلط توسعه چگونه بسته شد؟! 🟢
📚 @darvishnameh
1️⃣ ۲۹ مرداد ۱۴۰۳ در استودیو تلویزیون اینترنتی دیدارنیوز با دو شخصیت موثر در صنعت فولاد و بخش معدن به میزبانی لیلا قصابزاده مناظره داشتم که مشروح آن را در ۸۱ دقیقه میتوانید در نشانی زیر تماشا کنید:
https://youtu.be/d3de1FBcbeY?si=EHCRp6FgfJa5akHq
2️⃣ محمدحسن عرفانیان، نخستین مجری و مدیر پروژه راهاندازی فولاد مبارکه اصفهان و امیر بیژن یثربی (برگزیده بنیاد ملی نخبگان در علوم زمین) پژوهشگر، کارشناس و فعال حوزه معدن و صنایع معدنی هستند. پیشنهاد میکنم این برنامه را به طور کامل و با دقت تماشا کنید. اما اگر به هر دلیل فرصتش را ندارید، دستکم این هشت دقیقه را تماشا کنید چرا که اولین انحراف تاریخ صنعتی/معدنی ایران آشکار میشود! اینکه نهتنها ما ۴۰۰ میلیارد متر مکعب در سال آب هدر نمیدهیم، بلکه واقعاً کشور کمآبی بوده و باید بر مبنای این محدودیتها چیدمان توسعه خود را بازمهندسی کنیم.
3️⃣ شگفتانگیزتر از همه پس از پایان این گفتگو اما حیرت از شکنندگی نظام تدبیر مملکت است؛ اگر واقعاً چنین نظامی موجود باشد البته!
#مناظره
#فولاد_مبارکه
#دیدارنیوز
#محمد_درویش
📚 @darvishnameh
1️⃣ ۲۹ مرداد ۱۴۰۳ در استودیو تلویزیون اینترنتی دیدارنیوز با دو شخصیت موثر در صنعت فولاد و بخش معدن به میزبانی لیلا قصابزاده مناظره داشتم که مشروح آن را در ۸۱ دقیقه میتوانید در نشانی زیر تماشا کنید:
https://youtu.be/d3de1FBcbeY?si=EHCRp6FgfJa5akHq
2️⃣ محمدحسن عرفانیان، نخستین مجری و مدیر پروژه راهاندازی فولاد مبارکه اصفهان و امیر بیژن یثربی (برگزیده بنیاد ملی نخبگان در علوم زمین) پژوهشگر، کارشناس و فعال حوزه معدن و صنایع معدنی هستند. پیشنهاد میکنم این برنامه را به طور کامل و با دقت تماشا کنید. اما اگر به هر دلیل فرصتش را ندارید، دستکم این هشت دقیقه را تماشا کنید چرا که اولین انحراف تاریخ صنعتی/معدنی ایران آشکار میشود! اینکه نهتنها ما ۴۰۰ میلیارد متر مکعب در سال آب هدر نمیدهیم، بلکه واقعاً کشور کمآبی بوده و باید بر مبنای این محدودیتها چیدمان توسعه خود را بازمهندسی کنیم.
3️⃣ شگفتانگیزتر از همه پس از پایان این گفتگو اما حیرت از شکنندگی نظام تدبیر مملکت است؛ اگر واقعاً چنین نظامی موجود باشد البته!
#مناظره
#فولاد_مبارکه
#دیدارنیوز
#محمد_درویش
👍1
آثار فرونشست زمین در دشت مهیار و دورنمای آلودگی شهر اصفهان
📸 : منصور کمیلی
https://t.iss.one/environment_concerns
📸 : منصور کمیلی
https://t.iss.one/environment_concerns
👍4
«دغدغههای محیطزیستی»
آثار فرونشست زمین در دشت مهیار و دورنمای آلودگی شهر اصفهان 📸 : منصور کمیلی https://t.iss.one/environment_concerns
آثار فرونشست زمین در دشت مهیار و دورنمای آلودگی شهر اصفهان
https://t.iss.one/environment_concerns/614
ابر بحران زیست محیطی نصف جهان کدام است؟
✍️ منصور کمیلی
هجدهم مهرماه روز #زاینده_رود است.
رودخانهی تمدنسازی که هزاران سال از #زردکوه و #شاهانکوه تا #گاوخونی جریان داشت و اصفهان با وجود چنین رودخانهی دائمی هیچگاه مشمول تعریف بومشناختی #کویر نبوده است.
امروز در کنار خشکی زایندهرود اما ابر بحران جدیترِ این نصفِجان(!) #آلودگی_هوا است. حل این بحران از طرف دستگاههای درون استان نه بودجهای میگیرد و نه اصلا به رسمیت
شناخته میشود.
پر واضح است که آلودگی هوا را نمیتوان گردن استانهای دیگر انداخت و بسان نسخههایی که برای حل مسئلهی زایندهرود پیچیده میشود نمیتوان برای کاهش آلودگی هوا احتمالا طرحهای چند هزار میلیاردی تعریف کرد!
به گمان من بدون توقف توسعهی ناپایدار و حل مسئله آلودگی هوا در اصفهان، هرگز زایندهرود هم به جریان دوباره و البته دائمی سلام نخواهد کرد و تالاب بین المللی #گاوخونی را زنده نخواهیم دید؛ چرا که روند شتابان آلودگی هوای اصفهان گواه عدم توقف رشد و توسعهی انواع بارگذاریهای آلاینده و آببر بر روی این حوضهی ورشکسته است.
https://t.iss.one/environment_concerns
https://t.iss.one/environment_concerns/614
ابر بحران زیست محیطی نصف جهان کدام است؟
✍️ منصور کمیلی
هجدهم مهرماه روز #زاینده_رود است.
رودخانهی تمدنسازی که هزاران سال از #زردکوه و #شاهانکوه تا #گاوخونی جریان داشت و اصفهان با وجود چنین رودخانهی دائمی هیچگاه مشمول تعریف بومشناختی #کویر نبوده است.
امروز در کنار خشکی زایندهرود اما ابر بحران جدیترِ این نصفِجان(!) #آلودگی_هوا است. حل این بحران از طرف دستگاههای درون استان نه بودجهای میگیرد و نه اصلا به رسمیت
شناخته میشود.
پر واضح است که آلودگی هوا را نمیتوان گردن استانهای دیگر انداخت و بسان نسخههایی که برای حل مسئلهی زایندهرود پیچیده میشود نمیتوان برای کاهش آلودگی هوا احتمالا طرحهای چند هزار میلیاردی تعریف کرد!
به گمان من بدون توقف توسعهی ناپایدار و حل مسئله آلودگی هوا در اصفهان، هرگز زایندهرود هم به جریان دوباره و البته دائمی سلام نخواهد کرد و تالاب بین المللی #گاوخونی را زنده نخواهیم دید؛ چرا که روند شتابان آلودگی هوای اصفهان گواه عدم توقف رشد و توسعهی انواع بارگذاریهای آلاینده و آببر بر روی این حوضهی ورشکسته است.
https://t.iss.one/environment_concerns
Telegram
«دغدغههای محیطزیستی»
آثار فرونشست زمین در دشت مهیار و دورنمای آلودگی شهر اصفهان
📸 : منصور کمیلی
https://t.iss.one/environment_concerns
📸 : منصور کمیلی
https://t.iss.one/environment_concerns
👍3❤2
مقاله_مکل_مکل_مکینگی_از_دکتر_مرتضی_2.pdf
724.8 KB
"کاریز شیرهی زمین را میکشد اما چاه عمیق خون زمین را..."
آزار مَکِل َمکِل مکینگی،
زیرگونهای از اقتصاد باد آورده است که به تعبیر دکتر مرتضی فرهادی نتیجهاش نابودی منابع آب زیرزمینی، و بزرگترین مانع طبیعی در برابر توسعهی پایدار در سرزمین ماست. او عقیده دارد اگر ملت ما با هوشیاری و همبستگی و اراده و خواست ملی همه جانبه در این مسئله وارد میدان اندیشه و عمل نگردند، توسعه پایدار به خواب و خیالی دست نیافتنی برای ما و آیندگان بدل خواهد شد.
#مرتضی_فرهادی
آزار مَکِل َمکِل مکینگی،
زیرگونهای از اقتصاد باد آورده است که به تعبیر دکتر مرتضی فرهادی نتیجهاش نابودی منابع آب زیرزمینی، و بزرگترین مانع طبیعی در برابر توسعهی پایدار در سرزمین ماست. او عقیده دارد اگر ملت ما با هوشیاری و همبستگی و اراده و خواست ملی همه جانبه در این مسئله وارد میدان اندیشه و عمل نگردند، توسعه پایدار به خواب و خیالی دست نیافتنی برای ما و آیندگان بدل خواهد شد.
#مرتضی_فرهادی
Forwarded from محمد درویش
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🟢 وقتی که آفتاب شرق از خاور زایندهرود، میدرخشد! 🟢
📚 @darvishnameh
1️⃣ تا این لحظه این بزرگترین پروژه استحصال خورشید در ایران است که نخستین فاز آن وارد مدار شده و قرار است تا پایان ۱۴۰۴ تکمیل شده به ظرفیت ۶۰۰ مگاوات برسد.
2️⃣ این در حالی است که برخی همکارانم به نگارنده خبر دادهاند که اینک آنها در پروژه ساخت نیروگاههای خورشیدی متعددی به ظرفیت ۱۵۰۰ مگاوات درگیر هستند و این، غیر از نیروگاه خورشیدی هزارمگاواتی مورچهخورت است که به همت پالایشگاه اصفهان کلنگش به زمین خورده!
3️⃣ به عبارت سادهتر، اینک شاهد یک رقابت مثبت بین واحدهای آلاینده مهم ایران، برای جبران مافات و کمکاری در این حوزه هستیم. چه خبری از این امیدبخشتر برای تضمین ژینایی وطنی که دوستش دارم و دوستش داریم.
4️⃣ طی دو روز گذشته مهمان مردم شریف اصفهان بودم و از شرق تا غربش را در نوردیده و مفصل با مدیران نیروگاه خورشیدی آفتاب شرق و مدیران فولاد مبارکه اصفهان گفتگو کردم. منتظر گزارشهایم باشید ...
#آفتاب_شرق
#فولاد_مبارکه
#محمد_درویش
📚 @darvishnameh
1️⃣ تا این لحظه این بزرگترین پروژه استحصال خورشید در ایران است که نخستین فاز آن وارد مدار شده و قرار است تا پایان ۱۴۰۴ تکمیل شده به ظرفیت ۶۰۰ مگاوات برسد.
2️⃣ این در حالی است که برخی همکارانم به نگارنده خبر دادهاند که اینک آنها در پروژه ساخت نیروگاههای خورشیدی متعددی به ظرفیت ۱۵۰۰ مگاوات درگیر هستند و این، غیر از نیروگاه خورشیدی هزارمگاواتی مورچهخورت است که به همت پالایشگاه اصفهان کلنگش به زمین خورده!
3️⃣ به عبارت سادهتر، اینک شاهد یک رقابت مثبت بین واحدهای آلاینده مهم ایران، برای جبران مافات و کمکاری در این حوزه هستیم. چه خبری از این امیدبخشتر برای تضمین ژینایی وطنی که دوستش دارم و دوستش داریم.
4️⃣ طی دو روز گذشته مهمان مردم شریف اصفهان بودم و از شرق تا غربش را در نوردیده و مفصل با مدیران نیروگاه خورشیدی آفتاب شرق و مدیران فولاد مبارکه اصفهان گفتگو کردم. منتظر گزارشهایم باشید ...
#آفتاب_شرق
#فولاد_مبارکه
#محمد_درویش
👍2
.
به اصفهان سلام کنیم
اصفهان سه دشمن دارد: آلودگی، خشکی و تعصب. سومی از خودمان است، چاره کردن آن را به نسل جوان میسپاریم. اما آن دو تا را بیکفایتیها به ما تحمیل کرده است؛ که اگر اکنون چارهاش نکنیم، فردا دیر خواهد بود.
دولتها دیگر توان و امکان آن را ندارند که برای توسعه ما کاری بکنند؛ وقت آن است که برای حل معضلات زندگی جمعیمان، خودمان بهپاخیزیم و دستبهدست هم دهیم به مهر. اگر یک معضل جمعی را بتوانیم با همکاری حل کنیم، بقیه را نیز خواهیم توانست.
کارآفرین برجسته شهرمان (مسعود صرامی) طرحی داده است که اگر همه همراهی کنیم، آلودگی مدیریت میشود و امید به احیای زندهرود، زنده خواهد شد. نهادهای مدنی، سمنها و نهادهای بخش خصوصی بسیج شدهاند و مقامات دولتی نیز قول همکاری دادهاند و مقدمات قانونی اجرای آن را نیز فراهم کردهاند. طراحان پیشبینی کردهاند که با اجرای کامل این طرح، ترافیک شهری اصفهان سی درصد کاهش خواهد یافت و روزانه یک میلیون لیتر بنزین، صرفهجویی و آلودگی هوا نیز بهطور متناسب کاهش خواهد یافت. دولت تعهد کرده است که منافع حاصل از صرفهجویی این بنزین را به صندوقی بریزد تا صرف مدیریت آلودگی، ترویج خودروهای عمومی برقی و احیای زندهرود شود.
تنها اگر اصناف و مغازهداران، کارمندان دولتی و کارکنان بخش خصوصی (که صبح با خودروی شخصی به سر کار میروند و تمام روز خودروی آنها کنار خیابان پارک است و موجب کمبود جای پارک برای سایر شهروندان و افزایش ترافیک میشوند) برای رفتن به سر کار، خودروی شخصی به خیابانها نیاورند و دیگر شهروندان نیز خودروی تکسرنشین سوار نشوند، این طرح موفق خواهد شد. این کار شدنی است، اگر همه ما به اصفهان متعهد باشیم. من چند سال است خودروی شخصی ندارم و با دوچرخه و حملونقل عمومی آمدوشد میکنم؛ دشواری دارد اما اختلال آزارندهای ندارد. اگر اصفهان را دوست داریم باید برایش فداکاری کنیم.
همیشه فرصتها از دل بحرانها خلق میشود. آیا ما توان و شایستگی آن را داریم که بحران توسعه اصفهان را به فرصت تبدیل کنیم؟
پاسخ این پرسش را در روزهای ۲۶ تا ۲۹ آذر خواهیم گرفت. سه روز همکاری داوطلبانه نمادین خواهیم داشت و پس از آن نیز با سازوکارهای قانونی و بهرهمندی از فناوری هوشمند مدیریت ترافیک، پارک بیرویه و طولانی مدت در حاشیه خیابانها مدیریت خواهد شد.
در این سه روز بهطور نمادین و برای تمرین مشارکت مدنی، با خودروی شخصی به سرکار نمیرویم، تکسرنشین تردد نمیکنیم، دوچرخه سوار میشویم، صبح به دنبال همکاران خود میرویم و مسافران کنار خیابان را سوار میکنیم. سه روز همکاری و رفتار همدلانه در آمدوشد شهری، نشانه شایستگیهای ما برای موفقیتهای جمعی بزرگتر خواهد بود.
با مشارکت در پویش ۲۶ آذر، «هوای اصفهان را داشته باشیم».
محسن رنانی / ۲۳ آذر ۱۴۰۳
به اصفهان سلام کنیم
اصفهان سه دشمن دارد: آلودگی، خشکی و تعصب. سومی از خودمان است، چاره کردن آن را به نسل جوان میسپاریم. اما آن دو تا را بیکفایتیها به ما تحمیل کرده است؛ که اگر اکنون چارهاش نکنیم، فردا دیر خواهد بود.
دولتها دیگر توان و امکان آن را ندارند که برای توسعه ما کاری بکنند؛ وقت آن است که برای حل معضلات زندگی جمعیمان، خودمان بهپاخیزیم و دستبهدست هم دهیم به مهر. اگر یک معضل جمعی را بتوانیم با همکاری حل کنیم، بقیه را نیز خواهیم توانست.
کارآفرین برجسته شهرمان (مسعود صرامی) طرحی داده است که اگر همه همراهی کنیم، آلودگی مدیریت میشود و امید به احیای زندهرود، زنده خواهد شد. نهادهای مدنی، سمنها و نهادهای بخش خصوصی بسیج شدهاند و مقامات دولتی نیز قول همکاری دادهاند و مقدمات قانونی اجرای آن را نیز فراهم کردهاند. طراحان پیشبینی کردهاند که با اجرای کامل این طرح، ترافیک شهری اصفهان سی درصد کاهش خواهد یافت و روزانه یک میلیون لیتر بنزین، صرفهجویی و آلودگی هوا نیز بهطور متناسب کاهش خواهد یافت. دولت تعهد کرده است که منافع حاصل از صرفهجویی این بنزین را به صندوقی بریزد تا صرف مدیریت آلودگی، ترویج خودروهای عمومی برقی و احیای زندهرود شود.
تنها اگر اصناف و مغازهداران، کارمندان دولتی و کارکنان بخش خصوصی (که صبح با خودروی شخصی به سر کار میروند و تمام روز خودروی آنها کنار خیابان پارک است و موجب کمبود جای پارک برای سایر شهروندان و افزایش ترافیک میشوند) برای رفتن به سر کار، خودروی شخصی به خیابانها نیاورند و دیگر شهروندان نیز خودروی تکسرنشین سوار نشوند، این طرح موفق خواهد شد. این کار شدنی است، اگر همه ما به اصفهان متعهد باشیم. من چند سال است خودروی شخصی ندارم و با دوچرخه و حملونقل عمومی آمدوشد میکنم؛ دشواری دارد اما اختلال آزارندهای ندارد. اگر اصفهان را دوست داریم باید برایش فداکاری کنیم.
همیشه فرصتها از دل بحرانها خلق میشود. آیا ما توان و شایستگی آن را داریم که بحران توسعه اصفهان را به فرصت تبدیل کنیم؟
پاسخ این پرسش را در روزهای ۲۶ تا ۲۹ آذر خواهیم گرفت. سه روز همکاری داوطلبانه نمادین خواهیم داشت و پس از آن نیز با سازوکارهای قانونی و بهرهمندی از فناوری هوشمند مدیریت ترافیک، پارک بیرویه و طولانی مدت در حاشیه خیابانها مدیریت خواهد شد.
در این سه روز بهطور نمادین و برای تمرین مشارکت مدنی، با خودروی شخصی به سرکار نمیرویم، تکسرنشین تردد نمیکنیم، دوچرخه سوار میشویم، صبح به دنبال همکاران خود میرویم و مسافران کنار خیابان را سوار میکنیم. سه روز همکاری و رفتار همدلانه در آمدوشد شهری، نشانه شایستگیهای ما برای موفقیتهای جمعی بزرگتر خواهد بود.
با مشارکت در پویش ۲۶ آذر، «هوای اصفهان را داشته باشیم».
محسن رنانی / ۲۳ آذر ۱۴۰۳
👍3
در این سه روز بهطور نمادین و برای تمرین مشارکت مدنی، با خودروی شخصی به سرکار نمیرویم، تکسرنشین تردد نمیکنیم، دوچرخه سوار میشویم، صبح به دنبال همکاران خود میرویم و مسافران کنار خیابان را سوار میکنیم. سه روز همکاری و رفتار همدلانه در آمدوشد شهری، نشانه شایستگیهای ما برای موفقیتهای جمعی بزرگتر خواهد بود.
https://t.iss.one/environment_concerns
https://t.iss.one/environment_concerns
👍3
Forwarded from زاینده رود ایران
🔹تغییر اقلیم و خشکسالی چقدر در بحران زاینده رود تاثیر داشته است؟؟🔹
🌧تحلیل ها نشان می دهد میزان بارش های بلند مدت در حوضه زایندهرود کاهش نیافته است و فقط به دلیل تغییر اقلیم و افزایش دما، نوع بارش ها از برف به باران تبدیل شده است.
📌درمجموع تاثیر تغییر اقلیم و خشکسالی بر بحران زایندهرود ناچیز ارزیابی میشود.
🔰حواس مون باشه بحران زایندهرود را گردن خشکسالی و تغییر اقلیم نندازند...
=========================
#زایندهرودِ_ایران
#سمن_حامیان_زایندهرود_پایدار
#مرجع_تخصصی_مردمی_زاینده_رود
سایت ؛ ایتا ؛ اینستاگرام ؛ تلگرام
🌧تحلیل ها نشان می دهد میزان بارش های بلند مدت در حوضه زایندهرود کاهش نیافته است و فقط به دلیل تغییر اقلیم و افزایش دما، نوع بارش ها از برف به باران تبدیل شده است.
📌درمجموع تاثیر تغییر اقلیم و خشکسالی بر بحران زایندهرود ناچیز ارزیابی میشود.
🔰حواس مون باشه بحران زایندهرود را گردن خشکسالی و تغییر اقلیم نندازند...
=========================
#زایندهرودِ_ایران
#سمن_حامیان_زایندهرود_پایدار
#مرجع_تخصصی_مردمی_زاینده_رود
سایت ؛ ایتا ؛ اینستاگرام ؛ تلگرام
👍3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ذوب آهن اصفهان
دی ماه ۱۴۰۳ و در یکی از آلودهترین روزهای زمستان
آیا زمان تخته کردن درب صنایعی چنین ورشکسته و آلاینده که اینطور جان چند میلیون شهروند اصفهان و اطراف آن را تهدید میکنند نرسیده است؟!
https://t.iss.one/environment_concerns
دی ماه ۱۴۰۳ و در یکی از آلودهترین روزهای زمستان
آیا زمان تخته کردن درب صنایعی چنین ورشکسته و آلاینده که اینطور جان چند میلیون شهروند اصفهان و اطراف آن را تهدید میکنند نرسیده است؟!
https://t.iss.one/environment_concerns
👍3
Forwarded from انجمن خبرنگاران حامی محیط زیست (بهرام حسن Bahram)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خیانت شاخ و دم ندارد!
در حالی که ژاپنی ها پیشنهاد داده بودند بدون خشکاندن هور العظیم، نفت استخراج کنند، پروژه را به چینی ها دادند تا هور را هم خشک کنند!
هورالعظیم با مجوز شورای عالی امنیتی به نفع شرکت نفتی چینی خشک شد
ژاپنیها حاضر بودند برای استخراج نفت در حوزههای آزادگان و یادآوران با تکنولوژی سطح بالا، همانند استخراج در دریا از این حوزهها بهرهبردای کنند.
اما چینیها حاضر به انجام این کار نشدند و بخاطر ارزانتر شدن پروژه پیشنهاد خشک شدن هور را دادند که متاسفانه شورای عالی امنیت ملی هم آن را میپذیرد.
@journalistsir
در حالی که ژاپنی ها پیشنهاد داده بودند بدون خشکاندن هور العظیم، نفت استخراج کنند، پروژه را به چینی ها دادند تا هور را هم خشک کنند!
هورالعظیم با مجوز شورای عالی امنیتی به نفع شرکت نفتی چینی خشک شد
ژاپنیها حاضر بودند برای استخراج نفت در حوزههای آزادگان و یادآوران با تکنولوژی سطح بالا، همانند استخراج در دریا از این حوزهها بهرهبردای کنند.
اما چینیها حاضر به انجام این کار نشدند و بخاطر ارزانتر شدن پروژه پیشنهاد خشک شدن هور را دادند که متاسفانه شورای عالی امنیت ملی هم آن را میپذیرد.
@journalistsir
👍2
Forwarded from آب و هوای شرق اصفهان
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🐟ماهی آفانیوس اصفهانی، گونه در خطر انقراض پایاب زایندهرود
🔺آفانیوس یا گورماهی اصفهانی یکی از گونه های ارزشمند و زیبای اندمیک (بومزاد) ایران است که منحصراً در مسیر شرقی زایندهرود تا حوضه آبریز تالاب گاوخونی ، زیست داشته است و در هیچ کجای دیگر جهان یافت نمی شود . این گونه منحصربفرد هزاران هزار سال بعنوان سربازی بیولوژیک ، حافظ سلامت مردم منطقه از انواع بیماری ها بویژه مالاریا بوده است و اینک با از دست دادن زیستگاه خود و وجود دیگر تهدیداتی چون ازدیاد گونه های مهاجم، در معرض خطر انقراض قرار گرفته است. تیم مردمی بوم سبز کویر در حال حفاظت از جمعیت باقی مانده در منطقه جرقویه (جنوب تالاب گاوخونی) می باشد.
#زاینده_رود #آفانیوس #تالاب_گاوخونی
👤محمد درویش | فرشته عالمشاه
🎥منصور کمیلی
@sharghweather
🔺آفانیوس یا گورماهی اصفهانی یکی از گونه های ارزشمند و زیبای اندمیک (بومزاد) ایران است که منحصراً در مسیر شرقی زایندهرود تا حوضه آبریز تالاب گاوخونی ، زیست داشته است و در هیچ کجای دیگر جهان یافت نمی شود . این گونه منحصربفرد هزاران هزار سال بعنوان سربازی بیولوژیک ، حافظ سلامت مردم منطقه از انواع بیماری ها بویژه مالاریا بوده است و اینک با از دست دادن زیستگاه خود و وجود دیگر تهدیداتی چون ازدیاد گونه های مهاجم، در معرض خطر انقراض قرار گرفته است. تیم مردمی بوم سبز کویر در حال حفاظت از جمعیت باقی مانده در منطقه جرقویه (جنوب تالاب گاوخونی) می باشد.
#زاینده_رود #آفانیوس #تالاب_گاوخونی
👤محمد درویش | فرشته عالمشاه
🎥منصور کمیلی
@sharghweather
❤2👍1
نقدی بر طرح انتقال آب از دریای عمان برای صنایع مستقر در فلات مرکزی خصوصا اصفهان
✍️منصور کمیلی
در این یادداشت که همزمان با افتتاح فاز اول طرح انتقال آب نمکزدایی شده دریای عمان به صنایع اصفهان تنظیم شده است؛ نگارنده تلاش دارد تا به موضوع به مثابه شمشیری دو لبه(دارای فرصتها و تهدیدها) بپردازد.
در سالهای اولیه دههی ۵۰ شمسی قراردادی با یک شرکت فرانسوی برای مطالعات آمایش سرزمین در ایران امضا شد. طرح آمایش سرزمین شرکت ستیران اولین بار در سال ۱۳۵۳ منتشر شد و بعدها در سال ۱۳۵۵ هم مطالعات تکمیلی آن ارايه گردید. در این طرح که مطالعات خوب و جامعی در مورد تناسب جمعیت و خصوصیات بومشناختی نقاط مختلف ایران ارائه کرده بود پیشنهادات در خور توجهی در مورد تمرکز زدایی جمعیتی در فلات مرکزی ایران و گسترش شهرها به سمت سواحل جنوبی و نیز غرب کشور و در یک افق ۲۵ ساله تا سال ۱۳۷۸ ارائه شده بود.
با وقوع انقلاب ۵۷ و شرایط جنگ تحمیلی هرگز این طرح و طرحهای مشابه ملاک توسعه در ایران قرار نگرفت و روز به روز شاهد گسترش بیشتر جمعیت و تمرکز امکانات، سرمایهها و ثروتها و صنایع مختلف در پایتخت و کلانشهرهای مرکزی ایران بودیم.
متاسفانه راهبرد غلط استقرار و توسعهی صنایع آببر و آلاینده و مغایر با توان اکولوژیکی نواحی مرکزی ایران - که اتفاقا سنگ بنای کج آن در زمان پهلوی دوم و با احداث ذوب آهن اصفهان گذاشته شده بود - ادامه پیدا کرد و صنایع دیگری چون پتروشیمی و پالایشگاهی، گندله سازی، فولادسازی و کاشی و سیمان در استانهای اصفهان و یزد ایجاد گردید و نیز در سایه توسعهی کشاورزی کم بهره هم روز به روز بر مشکلات محیط زیستی و معضلات اجتماعی افزوده شد. این نکته پوشیده نیست که فلات مرکزی ایران اصولا دارای یک اکوسیستم کویری-بیابانی و کم باران است و همیشه و در طول تاریخ بیش از ۳۰۰۰ سالهی تمدنی ایران با معضل کم آبی و کم یابی آب مواجه بوده است. از این رو بود که نیاکان ما با مطالعه دقیق این ویژگیها به ابداع کی و کاریز و بهرهبرداری پایدار و خردمندانه از منابع آب زیرزمینی مبادرت نمودند و با آن آب محدود بر مشکلات زیست در این ناحیه خشک فائق آمده بودند. چراکه اصولا ساختار قناتها بگونهای طراحی شده بود که ضمن جلوگیری از تبخیر آب، اجازه بهرهبرداری بیشتر از میزان نزولات آسمانی در یکسال آبی را از منابع آب زیرزمینی نمیداد و این نظام مبتنی بر نوعی تعاون و فرهنگ یاریگری(مرتضی فرهادی) و مبتنی بر عرضه-تقاضای متعادل بود.
در ۱۶ تیرماه ۱۴۰۴ خبر اجرایی شدن فاز اول انتقال آب دریای عمان به اصفهان که البته پروژه بزرگی در مقیاس فنی است و با شعار قطع دسترسی صنایع پرمصرف به آب زایندهرود تیتر بسیاری از خبرگزاریها شد. استاندار اصفهان اعلام کرده است: "در مرحله نخست و پس از افتتاح پروژه، پالایشگاه اصفهان و صنایع شمال استان از این آب بهرهمند میشوند و در مرحله بعد و ظرف روزهای آتی مجتمع فولاد مبارکه و صنایع جنوبی استان نیز به این منبع، دسترسی پیدا خواهند کرد و به هیچ عنوان قرار نیست با این آب، توسعه جدیدی در حوزه صنایع آببَر و آلاینده پیرامون شهر اصفهان اتفاق بیفتد."
همچنین مقدار این آب در فاز اول حدود ۷۰ میلیون مترمکعب در سال و تقریبا معادل همان مقدار سالیانه است که از سال ۱۳۷۸ آب از حوضه زایندهرود به استان یزد پمپاژ میشود. آبی که هم به مصرف شرب شهر یزد و هم صنایع شهرستانهای اطراف آن یعنی اردکان و میبد میرسد.
پس از گذشت بیش از ۷۰ سال از طرحهای سدسازی و انتقال آب بین حوضهای در ایران امروز تقریبا ۹۰ درصد تالابهای مرکزی ایران که در پایاب رودخانه فصلی و دايمی بودهاند یا خشکیدهاند و یا وضعیتی بسیار بحرانی دارند. همچنین هجوم به منابع آب زیرزمینی برای جبران کسریها از طریق حفر چاه و موتور پمپهایی که بر خلاف نظام سنتی کاریزی یاد شده در سطور بالا درکی از میزان نزولات آسمانی سال آبی ندارد هم باعث تخلیه آبخوانها، گسترش وحشتناک پدیدهی فرونشست و گسترش چشمههای تولید غبار و ریزگرد در ایران مرکزی شده است. دورههای خشکسالی در دهههای اخیر البته سهمی ۲۰ تا ۲۵ درصدی در تشدید این بحرانها داشته اما با رجوع به آمار بارندگیها در سالهای نرمال و ترسال متوجه میشویم روند و نتیجهی حاصل از استمرار سیاستهای غلط و افراطی طرحهای سدسازی و انتقال آب بگونهای بوده است که در تمام سالهای پر آبی و نرمال هم رژیم طبیعی رودخانهها و حقآبه تالابها - بعنوان مهمترین عناصر کنترل تغییر اقلیم - برسمیت شناخته نشده و تماما قربانی صنعت و توسعهی کشاورزی کم بهره و نیز توسعهی بی ضابطهی شهرها و خالی شدن روستاها شده است.
اما در مورد اصفهان، حال سیستم حکمرانی کشور تصمیم گرفته تا با صرف مبلغی گزاف (نزدیک ۴۰۰ میلیون دلار) از ۸۰۰ کیلومتر آنطرفتر آب بیاورد.
ادامه ...
https://t.iss.one/environment_concerns/633
✍️منصور کمیلی
در این یادداشت که همزمان با افتتاح فاز اول طرح انتقال آب نمکزدایی شده دریای عمان به صنایع اصفهان تنظیم شده است؛ نگارنده تلاش دارد تا به موضوع به مثابه شمشیری دو لبه(دارای فرصتها و تهدیدها) بپردازد.
در سالهای اولیه دههی ۵۰ شمسی قراردادی با یک شرکت فرانسوی برای مطالعات آمایش سرزمین در ایران امضا شد. طرح آمایش سرزمین شرکت ستیران اولین بار در سال ۱۳۵۳ منتشر شد و بعدها در سال ۱۳۵۵ هم مطالعات تکمیلی آن ارايه گردید. در این طرح که مطالعات خوب و جامعی در مورد تناسب جمعیت و خصوصیات بومشناختی نقاط مختلف ایران ارائه کرده بود پیشنهادات در خور توجهی در مورد تمرکز زدایی جمعیتی در فلات مرکزی ایران و گسترش شهرها به سمت سواحل جنوبی و نیز غرب کشور و در یک افق ۲۵ ساله تا سال ۱۳۷۸ ارائه شده بود.
با وقوع انقلاب ۵۷ و شرایط جنگ تحمیلی هرگز این طرح و طرحهای مشابه ملاک توسعه در ایران قرار نگرفت و روز به روز شاهد گسترش بیشتر جمعیت و تمرکز امکانات، سرمایهها و ثروتها و صنایع مختلف در پایتخت و کلانشهرهای مرکزی ایران بودیم.
متاسفانه راهبرد غلط استقرار و توسعهی صنایع آببر و آلاینده و مغایر با توان اکولوژیکی نواحی مرکزی ایران - که اتفاقا سنگ بنای کج آن در زمان پهلوی دوم و با احداث ذوب آهن اصفهان گذاشته شده بود - ادامه پیدا کرد و صنایع دیگری چون پتروشیمی و پالایشگاهی، گندله سازی، فولادسازی و کاشی و سیمان در استانهای اصفهان و یزد ایجاد گردید و نیز در سایه توسعهی کشاورزی کم بهره هم روز به روز بر مشکلات محیط زیستی و معضلات اجتماعی افزوده شد. این نکته پوشیده نیست که فلات مرکزی ایران اصولا دارای یک اکوسیستم کویری-بیابانی و کم باران است و همیشه و در طول تاریخ بیش از ۳۰۰۰ سالهی تمدنی ایران با معضل کم آبی و کم یابی آب مواجه بوده است. از این رو بود که نیاکان ما با مطالعه دقیق این ویژگیها به ابداع کی و کاریز و بهرهبرداری پایدار و خردمندانه از منابع آب زیرزمینی مبادرت نمودند و با آن آب محدود بر مشکلات زیست در این ناحیه خشک فائق آمده بودند. چراکه اصولا ساختار قناتها بگونهای طراحی شده بود که ضمن جلوگیری از تبخیر آب، اجازه بهرهبرداری بیشتر از میزان نزولات آسمانی در یکسال آبی را از منابع آب زیرزمینی نمیداد و این نظام مبتنی بر نوعی تعاون و فرهنگ یاریگری(مرتضی فرهادی) و مبتنی بر عرضه-تقاضای متعادل بود.
در ۱۶ تیرماه ۱۴۰۴ خبر اجرایی شدن فاز اول انتقال آب دریای عمان به اصفهان که البته پروژه بزرگی در مقیاس فنی است و با شعار قطع دسترسی صنایع پرمصرف به آب زایندهرود تیتر بسیاری از خبرگزاریها شد. استاندار اصفهان اعلام کرده است: "در مرحله نخست و پس از افتتاح پروژه، پالایشگاه اصفهان و صنایع شمال استان از این آب بهرهمند میشوند و در مرحله بعد و ظرف روزهای آتی مجتمع فولاد مبارکه و صنایع جنوبی استان نیز به این منبع، دسترسی پیدا خواهند کرد و به هیچ عنوان قرار نیست با این آب، توسعه جدیدی در حوزه صنایع آببَر و آلاینده پیرامون شهر اصفهان اتفاق بیفتد."
همچنین مقدار این آب در فاز اول حدود ۷۰ میلیون مترمکعب در سال و تقریبا معادل همان مقدار سالیانه است که از سال ۱۳۷۸ آب از حوضه زایندهرود به استان یزد پمپاژ میشود. آبی که هم به مصرف شرب شهر یزد و هم صنایع شهرستانهای اطراف آن یعنی اردکان و میبد میرسد.
پس از گذشت بیش از ۷۰ سال از طرحهای سدسازی و انتقال آب بین حوضهای در ایران امروز تقریبا ۹۰ درصد تالابهای مرکزی ایران که در پایاب رودخانه فصلی و دايمی بودهاند یا خشکیدهاند و یا وضعیتی بسیار بحرانی دارند. همچنین هجوم به منابع آب زیرزمینی برای جبران کسریها از طریق حفر چاه و موتور پمپهایی که بر خلاف نظام سنتی کاریزی یاد شده در سطور بالا درکی از میزان نزولات آسمانی سال آبی ندارد هم باعث تخلیه آبخوانها، گسترش وحشتناک پدیدهی فرونشست و گسترش چشمههای تولید غبار و ریزگرد در ایران مرکزی شده است. دورههای خشکسالی در دهههای اخیر البته سهمی ۲۰ تا ۲۵ درصدی در تشدید این بحرانها داشته اما با رجوع به آمار بارندگیها در سالهای نرمال و ترسال متوجه میشویم روند و نتیجهی حاصل از استمرار سیاستهای غلط و افراطی طرحهای سدسازی و انتقال آب بگونهای بوده است که در تمام سالهای پر آبی و نرمال هم رژیم طبیعی رودخانهها و حقآبه تالابها - بعنوان مهمترین عناصر کنترل تغییر اقلیم - برسمیت شناخته نشده و تماما قربانی صنعت و توسعهی کشاورزی کم بهره و نیز توسعهی بی ضابطهی شهرها و خالی شدن روستاها شده است.
اما در مورد اصفهان، حال سیستم حکمرانی کشور تصمیم گرفته تا با صرف مبلغی گزاف (نزدیک ۴۰۰ میلیون دلار) از ۸۰۰ کیلومتر آنطرفتر آب بیاورد.
ادامه ...
https://t.iss.one/environment_concerns/633
Telegram
«دغدغههای محیطزیستی»
با در نظر گرفتن شرایط دیروز و امروز از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و بحرانهای محیط زیستی اصفهان و کسری آبخوان قریب ۱۳ میلیارد متر مکعبی و نیز وضعیت حاد از نظر فاکتورهای بیابانزایی و تغییر اقلیم ما را محکوم به اتخاذ تصمیم های بسیار سخت و دردناکی میکند.
آنچه که…
آنچه که…
👍3
با در نظر گرفتن شرایط دیروز و امروز از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و بحرانهای محیط زیستی اصفهان و کسری آبخوان قریب ۱۳ میلیارد متر مکعبی و نیز وضعیت حاد از نظر فاکتورهای بیابانزایی و تغییر اقلیم ما را محکوم به اتخاذ تصمیم های بسیار سخت و دردناکی میکند.
آنچه که از نظر نگارندهی این سطور میگذرد اینست که انتقال آب از دریای عمان یک شمشیر کاملا دو لبه است. و اتفاقا هر دو لبهی آن بسیار تیز و برنده است. هم میتواند خطرناک باشد و هم شروعی برای کاهش بارگذاری ها بر روی حوضه آبریز زایندهرود.
لبهی خطرناک آن که اتفاقا کشنده و خاتمه دهنده به اندک شرایط باقیماندهی زیستپذیری اصفهان است اینست که این انتقال آب باعث شود صنایع بزرگ مستقر در اصفهان ضمن اتخاذ ژستهای محیطزیستی بیشتر و البته سبز شویی، طرحهای توسعهی بیشتری تعریف کنند و در نهایت میزان مصرف بیشتر و آلایندگیها بالا رود. چرا که تا دیروز تنها عامل بازدارنده در توسعهی فیزیکی نه پایبندی به اصول آمایش سرزمین و توسعه پایدار، که صرفا کمبود آب بود و اکنون این مانع هم برداشته شده است. هر چند در قانون برنامه پنجساله هفتم پیشرفت آمده است، صنایع (غیر از صنایع بهداشتی، غذایی و آشامیدنی) موظفاند در صورت دسترسی به آب نامتعارف مانند آب دریا یا پساب، برداشت از آب خام (مثل زایندهرود) را قطع کنند، اما متاسفانه هر چه مدیران دولتی میگویند این آبها صرف توسعهی صنعت نخواهد شد از نظر بخش قابل توجهی از فعالان این حوزه وعدهی قابل اعتمادی نیست و با یک نگاه کلی به واکنشها در فضای مجازی در مییابیم نگرانی و تردید در این حوزه نزد افکار عمومی بالاست و بدبینیها نسبت به خوشبینیها بیشتر است. البته مردم حق دارند. میزها و مسوولیت ماندگار نیستند و معلوم نیست که در دولتهای آینده چه اتفاقی خواهد افتاد و با تصویب قوانین خلق الساعه چگونه رویکردها و تصمیمات بخشی جای خود را به مصلحت اندیشیها و خردورزی در توسعه کلان کشور خواهد داد. سابقهی نبود تفکر سیستماتیک در مفاهیم توسعه کشور نیز چیزی است که بر این تردیدها صحه میگذارد.
اما سناریوی دیگر که در واقع لبهی برندهی دیگر این شمشیر است چه میتواند باشد؟ با این آب گرانقیمت و الزام صنایع به استفاده از آن و نیز قطع دسترسیشان به منابع آب درون حوضهی زایندهرود آیا آنها میتوانند در میان مدت و بلند مدت به حیات خود ادامه دهند؟ استانی که علاوه بر استقرار صنایع بزرگ، بیش از دههزار واحد صنعتی و چهل و چند شهرک صنعتی دارد. آیا این مسئله میتواند در آینده از انگیزهی سرمایهگذاری های کوچک در اصفهان آن هم در حوزهی صنایع آب بر و آلاینده بکاهد؟ آیا جایگزینی آب مصرفی فعلی(بخوانید آب گوارا و تقریبا مجانی کوهرنگ) صنایع بزرگ و پولدار با آبی که هر مترمکعب آن ۲ تا ۳ یورو هزینه دارد میتواند متضمن بقای آنها در بلند مدت باشد و زنده بمانند بی آنکه استخوانهایشان زیر فشار حاصل از عدم شناخت و درک واقعیتهای بوم شناختی و آمایش سرزمین خرد شود؟
بنظر نویسنده این وجه از طرح انتقال آب عمان به اصفهان میتواند به پاشنه آشیل همین صنایع تبدیل شده و صنایع خرد هم رغبتی به حضور و یا تداوم فعالیت شان نداشته باشد و در آخر این موضوع به نفع محیط زیست تمام شود. مسئلهی دیگری که توسط فعالان محیط زیست نسبت به مضرات شیرین سازی آب دریا، پمپاژ و انتقال مطرح میشود البته بجاست اما در یک بررسی مقایسهای با طرحهای ویرانگر انتقال آب بین حوضهای از زاگرس به فلات مرکزی که توأمان هم محیطزیست را نشانه گرفتهاند و هم سرمایههای اجتماعی و مردمی را قطعا معایب کمتری دارند. طرحهایی که هر وقت خبری از آنها مخابره میشود و یا طرح جدیدی معرفی میشود متعاقب آن شاهد اوج گیری مناقشات آبی، تشدید نزاعها و اختلافات قومیتی و بین استانی هستیم که متاسفانه میتوانند تهدیدات بسیار بزرگی را در آینده بهمراه داشته باشد.
اما در مورد شیرینسازی آب دریا باید توجه داشت در حال حاضر بیش از ۷ کشور در حوزهی خلیج فارس در حال شیرین سازی آب هستند و این میزان در سال به حدود ۲۰ میلیارد متر مکعب میرسد. البته شیرین سازی از مبدا دریای عمان که به آبهای آزاد متصل است و قرار است در فاز دوم این طرح اجرایی شود میتواند مسئله وجود پساب و معضلات محیط زیستی را به حداقل رساند. همینطور استفاده از راهکار برق خورشیدی میتواند کربن کمتری وارد محیط زیست کند.
راقم این سطور امیدوار است انتقال آب از دریای عمان به اصفهان ضمن کاهش برداشتها از زایندهرود در کوتاه مدت، باعث شود در بلند مدت حضور و یا توسعهی صنایع در اصفهان دیگر توجیه اقتصادی نداشته باشد.
ادامه ....
https://t.iss.one/environment_concerns/634
آنچه که از نظر نگارندهی این سطور میگذرد اینست که انتقال آب از دریای عمان یک شمشیر کاملا دو لبه است. و اتفاقا هر دو لبهی آن بسیار تیز و برنده است. هم میتواند خطرناک باشد و هم شروعی برای کاهش بارگذاری ها بر روی حوضه آبریز زایندهرود.
لبهی خطرناک آن که اتفاقا کشنده و خاتمه دهنده به اندک شرایط باقیماندهی زیستپذیری اصفهان است اینست که این انتقال آب باعث شود صنایع بزرگ مستقر در اصفهان ضمن اتخاذ ژستهای محیطزیستی بیشتر و البته سبز شویی، طرحهای توسعهی بیشتری تعریف کنند و در نهایت میزان مصرف بیشتر و آلایندگیها بالا رود. چرا که تا دیروز تنها عامل بازدارنده در توسعهی فیزیکی نه پایبندی به اصول آمایش سرزمین و توسعه پایدار، که صرفا کمبود آب بود و اکنون این مانع هم برداشته شده است. هر چند در قانون برنامه پنجساله هفتم پیشرفت آمده است، صنایع (غیر از صنایع بهداشتی، غذایی و آشامیدنی) موظفاند در صورت دسترسی به آب نامتعارف مانند آب دریا یا پساب، برداشت از آب خام (مثل زایندهرود) را قطع کنند، اما متاسفانه هر چه مدیران دولتی میگویند این آبها صرف توسعهی صنعت نخواهد شد از نظر بخش قابل توجهی از فعالان این حوزه وعدهی قابل اعتمادی نیست و با یک نگاه کلی به واکنشها در فضای مجازی در مییابیم نگرانی و تردید در این حوزه نزد افکار عمومی بالاست و بدبینیها نسبت به خوشبینیها بیشتر است. البته مردم حق دارند. میزها و مسوولیت ماندگار نیستند و معلوم نیست که در دولتهای آینده چه اتفاقی خواهد افتاد و با تصویب قوانین خلق الساعه چگونه رویکردها و تصمیمات بخشی جای خود را به مصلحت اندیشیها و خردورزی در توسعه کلان کشور خواهد داد. سابقهی نبود تفکر سیستماتیک در مفاهیم توسعه کشور نیز چیزی است که بر این تردیدها صحه میگذارد.
اما سناریوی دیگر که در واقع لبهی برندهی دیگر این شمشیر است چه میتواند باشد؟ با این آب گرانقیمت و الزام صنایع به استفاده از آن و نیز قطع دسترسیشان به منابع آب درون حوضهی زایندهرود آیا آنها میتوانند در میان مدت و بلند مدت به حیات خود ادامه دهند؟ استانی که علاوه بر استقرار صنایع بزرگ، بیش از دههزار واحد صنعتی و چهل و چند شهرک صنعتی دارد. آیا این مسئله میتواند در آینده از انگیزهی سرمایهگذاری های کوچک در اصفهان آن هم در حوزهی صنایع آب بر و آلاینده بکاهد؟ آیا جایگزینی آب مصرفی فعلی(بخوانید آب گوارا و تقریبا مجانی کوهرنگ) صنایع بزرگ و پولدار با آبی که هر مترمکعب آن ۲ تا ۳ یورو هزینه دارد میتواند متضمن بقای آنها در بلند مدت باشد و زنده بمانند بی آنکه استخوانهایشان زیر فشار حاصل از عدم شناخت و درک واقعیتهای بوم شناختی و آمایش سرزمین خرد شود؟
بنظر نویسنده این وجه از طرح انتقال آب عمان به اصفهان میتواند به پاشنه آشیل همین صنایع تبدیل شده و صنایع خرد هم رغبتی به حضور و یا تداوم فعالیت شان نداشته باشد و در آخر این موضوع به نفع محیط زیست تمام شود. مسئلهی دیگری که توسط فعالان محیط زیست نسبت به مضرات شیرین سازی آب دریا، پمپاژ و انتقال مطرح میشود البته بجاست اما در یک بررسی مقایسهای با طرحهای ویرانگر انتقال آب بین حوضهای از زاگرس به فلات مرکزی که توأمان هم محیطزیست را نشانه گرفتهاند و هم سرمایههای اجتماعی و مردمی را قطعا معایب کمتری دارند. طرحهایی که هر وقت خبری از آنها مخابره میشود و یا طرح جدیدی معرفی میشود متعاقب آن شاهد اوج گیری مناقشات آبی، تشدید نزاعها و اختلافات قومیتی و بین استانی هستیم که متاسفانه میتوانند تهدیدات بسیار بزرگی را در آینده بهمراه داشته باشد.
اما در مورد شیرینسازی آب دریا باید توجه داشت در حال حاضر بیش از ۷ کشور در حوزهی خلیج فارس در حال شیرین سازی آب هستند و این میزان در سال به حدود ۲۰ میلیارد متر مکعب میرسد. البته شیرین سازی از مبدا دریای عمان که به آبهای آزاد متصل است و قرار است در فاز دوم این طرح اجرایی شود میتواند مسئله وجود پساب و معضلات محیط زیستی را به حداقل رساند. همینطور استفاده از راهکار برق خورشیدی میتواند کربن کمتری وارد محیط زیست کند.
راقم این سطور امیدوار است انتقال آب از دریای عمان به اصفهان ضمن کاهش برداشتها از زایندهرود در کوتاه مدت، باعث شود در بلند مدت حضور و یا توسعهی صنایع در اصفهان دیگر توجیه اقتصادی نداشته باشد.
ادامه ....
https://t.iss.one/environment_concerns/634
Telegram
«دغدغههای محیطزیستی»
خوشبختانه آگاهی و حساسیت و مطالبهگری عموم جامعه نسبت به مسئله محیط زیست افزایش پیدا کرده است و این میتواند آرام آرام صنایع را مجبور کند از شهری که روزگاری نصفجهان میخواندندش(و اکنون نصفجان) رخت بربندند و عمدتا به سواحلی جنوبی کشور منتقل شوند. اصفهان…
👍4
خوشبختانه آگاهی و حساسیت و مطالبهگری عموم جامعه نسبت به مسئله محیط زیست افزایش پیدا کرده است و این میتواند آرام آرام صنایع را مجبور کند از شهری که روزگاری نصفجهان میخواندندش(و اکنون نصفجان) رخت بربندند و عمدتا به سواحلی جنوبی کشور منتقل شوند. اصفهان دوباره بتواند تابآوری و زیستپذیری خود را بدست آورد و به جایگاه اولیه خود که بودن در مرکز ثقل هنر ایرانی و مهد گردشگری پایدار بود برکردد و دوباره شاهد ظهور و بروز صنایع بومی خود باشد.
نقش جهان به عنوان یک میراث جهانی بتواند در کنار زایندهرودی که از جریان حداقلی برخوردار است میزبان توریست از اقصی نقاط ایران و جهان باشد و حقآبه تالاب بین المللی گاوخونی تامین و به عنوان مهمترین عنصر حیاتی در پایاب رودخانه زایندهرود احیا
گردد.
مطلب کامل:
https://t.iss.one/environment_concerns/632
نقش جهان به عنوان یک میراث جهانی بتواند در کنار زایندهرودی که از جریان حداقلی برخوردار است میزبان توریست از اقصی نقاط ایران و جهان باشد و حقآبه تالاب بین المللی گاوخونی تامین و به عنوان مهمترین عنصر حیاتی در پایاب رودخانه زایندهرود احیا
گردد.
مطلب کامل:
https://t.iss.one/environment_concerns/632
Telegram
«دغدغههای محیطزیستی»
نقدی بر طرح انتقال آب از دریای عمان برای صنایع مستقر در فلات مرکزی خصوصا اصفهان
✍️منصور کمیلی
در این یادداشت که همزمان با افتتاح فاز اول طرح انتقال آب نمکزدایی شده دریای عمان به صنایع اصفهان تنظیم شده است؛ نگارنده تلاش دارد تا به موضوع به مثابه شمشیری…
✍️منصور کمیلی
در این یادداشت که همزمان با افتتاح فاز اول طرح انتقال آب نمکزدایی شده دریای عمان به صنایع اصفهان تنظیم شده است؛ نگارنده تلاش دارد تا به موضوع به مثابه شمشیری…
❤3👍2