دغدغه‌های محیط زیستی و دانشگاهی - حسین آخانی
4.72K subscribers
229 photos
185 videos
27 files
841 links
هدف این کانال انتشار نگرانی‌های محیط زیستی و دانشگاهی کشورمان ایران و جهان است.
Download Telegram
آبخوان نابود شده رفسنجان، نمونه ای کوچک از فاجعه‌ مدیریت منابع آبی زیر زمینی در ایران

▪️استفاده مفرط از آب‌های زیرزمینی از دهه ۱۳۴۰ خورشیدی برای آبیاری باغ‌های پسته در دشت رفسنجان باعث کاهش شدید سطح آب زیرزمینی و فرونشست زمین شده.

▪️در این مطالعه که در مجله هیدروژئولوژی به چاپ رسیده به کمک مشاهدات ماهواره ای و مدلسازی جریان آب زیر زمینی نشان دادیم که فرونشست زمین در رفسنجان  عمدتا در رسوب‌های ریزدانه اتفاق می‌افتد و در نتیجه تنها تا حدی وابسته به کاهش سطح آب زیرزمینی است.

▪️به دلیل تراکم عمدتا غیرالاستیک آبخوان، فرونشست با سرعت بیش از ۲۰ سانتی متر در سال در این منطقه در طول دهه های گذشته تاکنون باعث از دست رفتن غیرقابل بازگشت حدود ۹  کیلومتر مربع از ظرفیت ذخیره آبخوان شده که این در نوع خود یک فاجعه هست.

▪️نتایج شبیه‌سازی نشان می‌دهد که اگرچه  نمی‌توان از فرونشست زمین در آینده  جلوگیری کرد، با بهبود مدیریت آبیاری باغات پسته، می‌توان تا سال ۲۰۵۰ نرخ فرونشست و کاهش ذخیره آبخوان را تا حدی کم نمود.

@mahdi_motagh

جزئیات مقاله

https://link.springer.com/article/10.1007/s10040-023-02657-y
تهدید دانشگاه، تهدید ایران: لطفا بخوانید و به دوستان خود بفرستید. جامعه باید بداند که مشکلات دانشگاه فقط اخراج چند همکار نیست‌. ما از انبوه مشکلاتی رنج می کشیم که نتیجه اش خروج بی بازگشت و یا افسردگی نخبگان مانده در کشور است‌.
https://www.khabaronline.ir/news/1811093/%D8%A8%D9%88%D8%AF%D8%AC%D9%87-%D9%BE%DA%98%D9%88%D9%87%D8%B4%DB%8C-%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B2%D9%87-%DA%86%D9%86%D8%AF-%D8%B4%D8%A8-%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D9%86%D9%BE-%D9%87%D9%85-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87
🔻«بوم‌شناسی هجوم و گونه‌های مهاجم ایران» به صورت الکترونیکی منتشر شد

🔹انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد در راستای ماموریت خود به عنوان ناشر کتاب‌های سبز «بوم‌شناسی هجوم و گونه‌های مهاجم ایران» تالیف و ترجمه بهزاد زادهوش، سمیه نمرودی و حمیدرضا رضایی را در ۳۹۰ صفحه به صورت الکترونیکی در پلتفرم فیدیبو منتشر کرد.

🔹این کتاب با توجه به عدم وجود منبع معتبر فارسی برای تدریس درس مدیریت گونه‌های مهاجم برای دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد رشته علوم و مهندسی محیط‌زیست برای پاسخ به همه نیازهای آموزشی دانشجویان و علاقه‌مندان این حوزه، ظرف مدت چهار سال جمع‌آوری و تدوین شده است.

🔹محتوای کتاب بر اساس نیازهای آموزشی دانشجویان محیط‌زیست با گرایش مدیریت و حفاظت تنوع‌زیستی تدوین یافته و گرچه برای دانشجویان سایر رشته‌ها کامل به نظر می‌رسد، برای سایر علاقه‌مندان نیز می‌تواند منبع مفیدی باشد.

خرید و مطالعه کتاب از فیدیبو/ کلیک کنید
@JDMpress
instagram.com/jdm.press
سیل لیبی، سیل پارک ملی گلستان و سیل امامزاده داوود، همه در اثر شکست سد حادث شدند
حسین آخانی
خبرهای وحشتناک سیل لیبی که تا به حال ۵۰۰۰ نفر کشته داشته و ۱۰۰۰۰ نفر مفقودی یکی از بزرگترین فجایع سیل تاریخ بشر است که در اثر شکست سدهایی ساخته شده که اتفاقا بنابود شهر را در مقابل سیل حفاظت کنند. درست مانند همان سدهای گزایی آبخیزداری خودمان که بارها عامل فاجعه شده اند و در پناه فساد دستگاههای دولتی و نبود کمیته های مستقل بررسی علت واقعی پنهان مانده و به بهانه ترمیم سیل باز هم بودجه های کلانی برای ساخت همان سازه های خطرناک از دولت گرفته می شود. ما در سیل امامزاده داوود به طور مستقل به بررسی آن پرداختیم و مشخص کردیم که شکست شمار زیادی از سدهای آبخیزداری عامل اصلی فاجعه بوده است‌ متاسفانه بعد از مقاله ما که در ژورنال بین المللی فجایع طبیعی (Natural Hazards) منتشر شد  هیچ کس مورد بازخواست و محاکمه قرار نگرفت.
سیل پارک ملی گلستان در سال ۱۳۸۰ هم دقیقا همینطور اتفاق افتاد، ابتدا سد اولی در قز قلعه شکست و سپس سد دومی در دشت و بیش از ۵۰۰ هموطن را کشت.
من امیدوارم و التماس می کنم آدمهای خردمندی در سیستم برای جلوگیری از فاجعه مشابه هر چه زودتر تیمی مستقل - که به هیچ عنوان وامدار بودجه های دستگاههای دولتی نیستند - حتی از متخصصان خارج از کشور برای ارزیابی  ریسک این سازه های آبخیزدازی و سدهای متعدد کنترل سیلاب تشکیل دهند. ما اگر امروز مشکل را حل نکنیم فردا باید مانند لیبی برای جنازه ها و خرابه های فاجعه اشک بریزیم. آقای مسئول، فردا ممکن است آن جنازه کسی نباشد جز، خودت و عضو خانواده خودت، پس مسئله و هشدار را جدی بگیر.
https://www.youtube.com/watch?v=wVdhcwJr6Zw
Forwarded from مجله کوچه
🔸️ بحث و گفت‌وگو درباره دوچرخه، دوچرخه‌سواری و توسعه آن در تهران
_
تهران در طی یک دهۀ اخیر فرازوفرودهای بسیاری در مسیر توسعه و ترویج دوچرخه‌سواری شهری داشته است. گاه بسیار پرشتاب و گسترده، گاه کند و ناپیوسته و گاه همچون امروز زمین‌گیر و دست‌بسته. به بهانۀ پرونده «دوچرخه»، پیرامون بازنگری در شیوه‌های حرکت‌مان در شهر، در «کافه تهرون» به بحث و گفت‌وگو دربارۀ دوچرخه و وضعیت کنونی‌اش در شهری چون تهران پرداختیم.
_
با حضور:
حسین آخانی
محمد درویش
یعقوب آزاده دل
مهدی حسن‌زاده
حمیده قنواتیان
کوروش آزاده دل و آریان آخانی: نوجوانان فعال حوزۀ دوچرخه‌سواری شهری.
محمد نظرپور
_
📷 محمد دهقان منشادی
_
https://koochemag.ir/2023/08/30/kooche-16-the-bicycle-meeting/
به مسئولین فحش ندهید؛ آنها مثل خودمانند
حسین آخانی
از بالا تا پایین محل مسکونی ما به گند کشیده شده است. این گندکاری اتفاقا کار دولت نیست. اینها بخشی از هنرنمایی مردمانی است که در نبود یک مدیریت شهری خردمند، هر کاری دلشان می خواهد می کنند. دوروبر خانه ما شده است گربه خانه. همسایه های ما صبح تا شب مشغول گربه ولگرد پروری هستند. صحنه های نفرت انگیز و گاهی رقت انگیز از مردمانی که بدون آنکه یکبار به حرف گوش کنند، یکبار کتاب بخوانند خودشان شده اند تئوریسین و مجتهد. گاهی فکر می کنم این آدمها اگر جرات می کردند بعید نبود ادعای پیامبری هم بکنند. راه می افتی می آی ابتدای گیشا، با صحنه زشت کفتر چاهی پروری مواجه می شوی‌. گو اینکه عده ای نذر کرده اند زباله های غذایی خود را بیاورند و در این محل تخلیه کنند. هر چه سعی می کنم به خودم تلقین کنم که مرد آرام باش و اصلا نگاه نکن!!! نه نمی توانم. وقتی آدمهایی که آشغال و یا غیر آشغال برای کفترها می ریزند از همه قشری هستند، از آدمهای مذهبی تا کاملا بی دین، از حامیان حکومت تا مخالفان دو آتشه، از با حجاب تا بی حجاب. همه آنها فقط در یک چیز مشترکند، گوشی برای شنیدن ندارند، مثل مسئولینی که هر چه به آنها توصیه می کنی صلاح این مملکت رفتار خردمندانه است تا هم شما بمانید و هم این سرزمین و مردمانش، نه گوششان بدهکار نیست، درست مثل همسایه های ما که هر چه بگویی ریختن غذا به گربه ها اشتباه است، از سر لج باز بیشتر می ریزد، بکنید آخرش همه چیز را به گند بزنید، موفق باشید.
Forwarded from لوح (Kamran Sharifi)
شهرداری و کفتربازی و ایجاد کانون بیماری‎زایی؟: زیست‌شناسان مهمترین دسته از آژان-پلیس‎های شهر هستند

احداث کبوترخان در یکی از میدان‎های گیشا موجب نگرانی حسین آخانی و شاخ‎درآوردن بقیە است، زیرا علاوه بر احتمال رخداد هیستوپلاسموز، پسیتاکوز(ارنیتوز) و کریپتوکوکوز در انسان، تجمع کبوتر موجب جذب سوسک و موش صحرایی نیز می‌شود.

کبوتر میزبان اصلی چند کنه است که برای انسان نیز بیماریزا هستند؛ شاید مهمترینشان آرگاس پرسیکوس و آرگاس رفلکسوس از خانوادۀ آرگازیده باشند. گزش این بندپایان ضایعات پوستی و واکنش‎های آلرژیک و شوک آنافیلاکتیک در برخی انسان‎ها می‎دهد.
تجمع کنه‎های مذکور برای مدیریت شهری چالش بزرگی است. اگر تراکم کنه‎ها از حد گذشت، سم پاشی می‎کنید؟ قدرت تکوین مقاومت در کنه‎ها در برابر سموم را دست کم نگیرید. آنگاه مردمی که از آلودگی هوای کلان‎شهرها در رنجند، باید سم را نیز تحمل کنند.

کنه‎های کبوتر به ویژه آرگاس رفلکسوس موجودات عجیبی هستند. اگر کبوتر برای خونخواری پیدا نکنند، به در و دیوار می زنند تا میزبان دیگری پیدا کنند. در سالهای قبل از ۱۹۶۰ که کبوترها را از ساختمان‎های اروپا ریشه‌کن کردند، این کنه به انسان روی آورد. وقتی کبوترها را از اتاقک زیرشیروانی خانه‎های قدیمی راندند، این کنه در جستجوی میزبان جدید به پرده‎ها و پنجرۀ خانه‎ها هجوم آورد (اینجا).

نگارنده که احتمالاً یکی از کسانی است که رخداد فلجی ناشی از گزش یکی از کنه‎های خانوادۀ آرگازیده در یک گلۀ گوسفند را برای اولین بار در ایران گزارش کرده‌اند، با یادآوری صحنۀ فلجی کامل تعدادی گوسفند در اثر گزش کنه حق دارد بر خود بلرزد. در حالی که با تلاش قابل توجه سازمان دامپزشکی کشور و دامپزشکان بخش خصوصی فراوانی موارد تب هموراژیک کریمه-کنگو و تلفات انسانی ناشی از آن در حد قابل قبولی پایین نگه داشته شده است، جالب توجه است که یک کنۀ دیگر را به دست خودمان پرورش دهیم. بعد که مشکل به وجود آمد، از سازمان دامپزشکی و دامپزشکان انتظار داشته باشیم که مشکل را حل کنند. دست کم به پزشکان عمومی و متخصصین پوست هشدار دهیم که اگر بیماران با ضایعات و حساسیت‎های پوستی در محدودۀ میدان مزبور افزایش یافت، با آگاهی از تاسیس کبوترخان در میدان، آن را به مرکز بهداشت گزارش دهند.

شاید در حدود ۱۵ تا ۲۰ سال پیش بود که یک برنامۀ تلویزیونی با حضور استاد ارجمندم دکتر صادق رهبری استاد برجستۀ انگل شناسی دامپزشکی و تنی چند از همکاران پخش شد که این بزرگواران نشان دادند که چگونه کبوترها در زیر کولرهایی که نشتی آب دارند، جمع می‎شوند و از طریق پوشال کولر این کنه‌ها به خانه‎ها راه می یابند و انسان‎ها را می‎گزند و بیمار می‌کنند. دست کم آرشیو اطلاعاتی تلویزیون را باید جستجو کرد و برای مسئولین سازندۀ این میدان‎ها توضیح داد؛ کفتربازهایی که پشت بام خانۀ خود و محله را به گند می‎کشند که گوششان بدهکار نیست.
شاید مسئولین سازندۀ کبوترخان در میدان، خاطره‎ای قدیمی در ذهنشان باشد که در زمان قدیم بوده‎اند کسانی که موقع ساختن خانه به بنّا می گفتند در بخش‎هایی از خانه جایی برای لانه ساختن پرندگان از جمله کبوترها پیش‎بینی کنند و در معدود ردّپایی که از این تقاضا در نوشته‎ها پیدا می‎شود، آن را نشانی از شفقتِ صاحب‎خانه می‎دانستند. شهر جای این نوع مهربانی‎ها نیست.

در دوران گذشته برای دستیابی به کود، کبوترخان می ساختند که کبوترها در آن بیتوته کرده فضلۀ آن‎ها در پایین جمع می‎شد. کبوترخان را مدور و بزرگ می ساختند تا مار، برخلاف درخت، نتواند از آن بالا برود و جوجه‎ها را بخورد. در این شرایط دست کم تا می‎توان باید نهال درختان بلند را کاشت تا در آینده پرندگان جایی برای لانه سازی داشته باشند و شهر بی‎پرنده نباشد، البته اگر بتوانند با این وضعیت اقلیمی و رفتاری ما قد بکشند.

ده تا پانزده سال پیش در یکی از فعالیت‎های میدانی دامپزشکی گذارِ "لوح‎بان" به روستای "آندِرُخ" در اطراف مشهد افتاد. به گمانم استاد و همکار ارجمند، دکتر محمدجعفر یاحقی شاهنامه پژوه برجسته، در دورانی دانشجویان خود را طی سفر علمی به مکان‎هایی که جنگ‎های مندرج در شاهنامه در آنها رخ داده بود می‎بردند که یکی از این مناطق "آندرخ" بود. در بالا دست روستا یک حفره یا غار عمودی بسیار عظیم وجود دارد که به برآورد نگارنده باید حدود ۱۵۰-۳۰۰ متر و شاید هم بیشتر ارتفاع داشته باشد. این مکان ماوای هزاران کبوترچاهی بود. در آن زمان آن قدر در زیر آن آتش روشن کردند و از بالا کبوتر گرفتند، که نسلش در آن حفرۀ عمودی برافتاد. برای مردمی که به تاریخ باستانی خود چنین مفتخر است، پسندیده نیست که در طبیعت و در شهر اینگونه مخرب و ضدتمدن عمل کند. شهر نیاز به خِرٓد بهداشتی دارد و برای مراقبت از شهر، یکی از مهمترین آژان-پلیس‌های شهرها زیست‎شناسان هستند.

کامران شریفی
دانشکدۀ دامپزشکی
دانشگاه فردوسی مشهد
۱۴۰۲/۰۶/۳۱
خاطره تلخ حمله سگ
وداد فامور زاده (مترجم)
کرونا شروع شده بود، صبح زیبایی بود، رفته بودم کنار ساحل خزر که سه سگ به اصطلاح سگ دوستان سگ آزاد به من حمله کردند و دو پایم را از ران دریدند، با بد بختی خودم را رساندم درمانگاه سلمانشهر، خون پاهام همه صندلی ماشین را کثیف کرده بود، درمانگاه واکسن گزاز و هاری بهم زدند و به من گفتند نمی شود بخیه زد و باید چهل و هشت ساعت زخم باز باشد تا خون آبه بیرون بیاید.

سه روز بعد چند روز به هر شهرداری و نیروی انتظامی رفتم جوابگو نبودند، تا شهرداری و نیروی انتظامی تنکابن دنبال کردم و نشستم و نشستم و انتظار و انتظار. می گفتم آخر به یک کودک حمله می کنند و گناه دارد، هیچ و هیچ و از سر باز کردن... آخر یک منشی به من گفت دنبال نکن ماجرا حساسیت بر انگیز است دردسر ساز است.

حداقل کنجکاو شدم در دنیا چه کار می کنند، دستور العمل سازمان بهداشت جهانی را خواندم و دستورالعمل های سازمان سلامت حیوانات و چند تای دیگر، اهل پژوهشم، این مرجع ها را با هم و با آنچه در ایران می گویند مقایسه کردم. از دکتر آخانی عزیز خواستم بدون نام خلاصه نتیجه پژوهش مختصرم را منتشر کنند. بدون نام. از ترس حمله سگ پرستان انگار همچون همان سگان حمله می کنند.

باز فاجعه رخ داد و خبر کودکانی را سگها دریدند، دیگر خونم به جوش آمده بود، متن پژوهشی دیگری نوشتم و دوباره از دکتر آخانی خواستم به رسانه ها ارسال کنند این بار به نام خودم و گفتند زمان مناسبی نیست، باز رسانه ها گفتند حساسیت بر انگیز است، و گفتند ما این سگ پرستان به دفتر ما حمله می کنند. نمی دانم چرا جان کودکان دیگر حتی برای انتشار اخبار حمله سگهای ولگرد به کودکان حساسیت دارد.

بیش از یک سال گذشت، همان آش و همان کاسه، و باز دختر کودکی دیگر، مهسا بهمنی اسم رمز دیگری و افسوس و افسوس.
از باغ گیاهشناسی تا کودکان کار افغانستانی
حسین آخانی
پنجشنبه ۱۳ مهر ۱۴۰۲ برای پیاده روی به پارک گفتگو رفتم. در پایان پیاده روی سری زدم به بالای پارک گفتگو، جایی که قرار بود در آنجا باغ گیاهشناسی تهران شود، جایی که تفاهم نامه‌اش در دوم خرداد ۱۴۰۰ بین دانشگاه تهران و شهرداری امضا شده بود و اولین نهال‌های شروع به کار توسط شهردار و رئیس دانشگاه کاشته شد. ولی معاونان دوشهردار بدون هیچ دلیلی در اواخر دوران شهرداری آقای حناچی (آقای مجتبی یزدانی) و در دوران شهرداری آقای زاکانی (آقای جلال بهرامی)  از امضا کردن قرارداد آن - علیرغم امضای دانشگاه تهران و موافقت‌های هر دو شهردار و مصوبه شورای شهر- سر باز زدند. هر کاری که می‌توانستم انجام دادم و گویا دست یا دست‌هایی پنهان و شاید خباثتی جلوی کار را گرفت.
دگر امید چندانی به تغییر ماجرا، حداقل در دوران مدیریت فعلی ندارم، چون نه در هر دو دستگاه انگیزه ای برای باز شدن گره این کار نیست. شاید اولویت آقایون چیزهای دیگری است و ممکن است برای آن محل نقشه‌های دیگری در کار باشد. برای من که دو دهه عمرم را سر این پروژه گذاشته بودم، شکست آن دردی است که تا مغز استخوانم را می‌سوزاند.
از اینها غمناک تر، من به شوق باغ صدها نهال کاشتم، سفرهای زیادی برای جمع آوری بذر و نهال به جا‌ههای مختلف ایران انجام دادم، از کشورهای مختلف گیاه و بذر آوردم، کلی نیرو – علیرغم نداشتن پول – بکار گرفتم و یا حقوقشان را از جیب دادم و یا اصلا ندادم. بسیاری از داخل و خارج اعلام آمادگی کردند که برای ساخت این باغ به یاری من بشتابند. با شوق و جیب خود در دانشگاه تهران گلخانه تحقیقاتی بر پا کردم. اما تاخیر در شروع پروژه باعث شد که صدها نهال من یکی یکی خشک شدند. از ۵ نیرویی که برای پروژه آماده کار کرده بودم، ۴ نفر آنها از ایران رفتند.
وقتی پنجشنبه ۱۳ مهر به محل ابتدای باغ رفتم، چشمم به چند کودک افغانستانی افتاد که تا نیمه بدنشان در ته یک رودخانه عمیق- که در واقع در این فصل خشک آب آن بیشتر فاضلاب شهرکهای شمال تهران و از جمله شهرک آتوساست – مشغول بودند. آنها با بیل و بدون هیچ تجهیزاتی تلاش می‌کردند انبوه زباله‌هایی که کف رودخانه فاضلابی جمع شده بود را جابجا کنند. لباس‌های شرکتی یکی از پیمانکاران شهرداری را به تن داشتند. از آنها سوال کردم و متوجه شدم که همگی افغانستانی و در خدمت پیمانکار هستند. از حقوقشان پرسیدم، گفتند ۵ میلیون و پانصد هزار تومان در ماه می‌گیرند، بدون هیچ بیمه و پرداخت دیگری. البته که هیچ ایرانی بدون بیمه حاضر نیست چنین کارهای سختی را با این حقوق انجام دهد. غصه سراسر وجودم را گرفت، من آدم احساسی هستم. نمی خواهم بر این ماجرا تفسیری بنویسم. خیلی برنامه داشتم، برای این رودخانه، می خواستم آنجا به یکی از زیباترین چشم اندازهای ورود به باغ گیاهشناسی تهران تبدیل کنم؛ سرم را زیر انداختم و به خانه رفتم.
https://t.iss.one/environ_concerns
دریافت جایزه صلح نوبل به خانم نرگس محمدی را به جامعه صلح طلب ایران، بخصوص زنان و دختران ایرانی تبریک می گویم.
#نرگس_محمدی
#جایزه_صلح_نوبل
#narges_mohammadi
#nobelprize
خسارت آورترین موجودات کره زمین کدامند؟
بر اساس مقاله ای که در شماره ۲۴ سال ۲۰۲۲ ژورنال تهاجم بیولوژیکی Biological Invasions  منتشر شده است چهار محقق از آلمان، فرانسه و چک، میزان خسارت اقتصادی ۱۰۰ گونه اول مهاجم جهان در مقایسه با بیش از ۴۰۰ گونه که در این فهرست نیستند مقایسه کرده اند. آنچه در نتایج این محققان خیره کننده است خسارت دو گونه پشه و گربه فرال یا ولگرد است. حتی برای من هم باورش سخت است که خسارت گربه های ولگرد به جهان بیش از ۴۳ میلیارد دلار است.
https://link.springer.com/article/10.1007/s10530-021-02568-7
فلور درختان و درختچه های پارک ملی گلستان، وبینار انجمن بین المللی درخت شناسی، به انگلیسی، لینک، چهارشنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۸ و نیم شب.
https://us02web.zoom.us/j/88547064115
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📺 گفتگوی جنجالی طرح انتقال آب خلیج فارس به فلات مرکزی ایران در تلویزیون اینترنتی دانشگاه تهران:

🔹دکتر آخانی عضو هیئت علمی دانشکده زیست‌شناسی دانشگاه تهران: رئیس جمهور اگر به فکر آینده این کشور است، باید فورا دستور توقف طرح انتقال آب خلیج فارس را صادر کند!

🔹دکتر زهرایی عضو هیئت علمی دانشکده مهندسی عمران دانشگاه تهران: گلایه متخصصان این است که چرا بودجه‌هایی که صرف چنین طرح‌هایی می‌شود برای کاهش مصرف آب و افزایش بهره‌وری منابع آبی موجود صرف نمی‌شود؟

دیدن مشروح کامل این گفتگوی چالشی در tv.ut.ac.ir

@ut_internet_tv | شبکه دانشگاه تهران
Forwarded from محمد درویش
🟢 به کاشت پالونیا در شمال ایران هم باید پایان داد، چه رسد به جنوب! 🟢

📚
@darvishnameh

1️⃣ موسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور، رسماً اعلام کرده که با ادامه کاشت درخت غیربومی پالونیا در ایران موافق نیست. این نهاد علمی/پژوهشی که بزرگترین و دیرینه‌ترین موسسه تحقیقاتی در حوزه منابع طبیعی محسوب می‌شود، به صراحت تاکید کرده که حتی چوب این درخت سریع‌الرشد ارزش تجاری ندارد.

2️⃣ توسعه کاشت این درخت آب‌بر حتی در استان گلستان هم می‌تواند فاجعه بیافریند، چه رسد به استان فارس و دشت کوار که در شمار دشت‌های ممنوعه کشور قرار دارد.

3️⃣ آنگونه که موسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور اعلام کرده: فرآیند ارزیابی علمی یک گونه خارجی برای زراعت چوب دست‌کم بیست ساله است و در این فرآیند سازگاری گونه با شرایط آب و هوایی، مقاومت در برابر بیماری‌ها و آفات و مهاجم بودن آن در ایستگاه‌های تحقیقاتی مورد بررسی قرار می‌گیرد که در مورد پالونیا هنوز ارزیابی‌ها انجام نشده است. یعنی ممکن است علاوه بر آب‌بر بودن، توسعه کاشت آن منجر به شیوع بیماری‌ها یا آفت‌های ناشناخته و یا نابودی گونه‌های بومی در اثر رقابت شود.

4️⃣ امیدوارم جهاد کشاورزی و سازمان‌های منابع طبیعی و محیط‌زیست استان فارس از انفعال و سکوت خارج شده و با معرفی روش‌های متناسب با توان بوم‌شناختی زیست‌بوم و نیز گونه‌های سازگار، اجازه ضرر و زیان به مردم و تداوم کاهش تاب‌آوری به سرزمین را ندهند.

5️⃣ پیش‌تر در سخنرانی‌ام در کوار به گزینه‌های جایگزین و وظیفه مردم اشاره کرده‌ام. لطفا آن سخنرانی را با دقت گوش دهید.

#نه_به_پالونیا
#کوار
#محمد_درویش

https://youtu.be/VrQFhXh27k0?si=1xd5-44LtvftrJzU
لات های مدرن
حسین آخانی
کسانی که مطالب من را دنبال می کنند، ممکن است به خاطر بیاورند که کمتر از یکسال پیش نوشتم که به دلیل انفجار جمعیتی سگ های ولگرد، ما شاهد حوادث دلخراش کشتار کودکان و گسترش هاری خواهیم بود. السان کوچولوی ۳ ساله یکی از آخرین قربانیان کودک کشی سگ های ولگرد است که در سوم آبان در شهرک شاهد ارومیه پر پر شد. او قطعا آخرین قربانی نخواهد بود‌. اوایل مرداد در همین استان در روستایی در مهاباد مهسا بهمنی، دختر بچه ۷ ساله جانش را در اثر هاری ناشی از سگ گزیدگی (علیرغم زدن واکسن به موقع) از دست داد. هر روز در گوشه کنار میهن این حوادث خونبار رخ می دهد و جامعه و گروه های مدعی حقوق بشر و حقوق کودکان در مقابل آن هیچ واکنشی نشان نمی دهند. حتی پوشش خبری این حوادث بسیار کمرنگ است.
آنچه تاسف آور است رفتار دستگاههای مسئول و قضایی است که اغلب با ادعاهای تکراری - مانند دستور دادستانی در پیگیری مقصرین و جلسات هم اندیشی و ادعاهای بی عمل جمع آوری سگها - مردم را سر کار می گذارند. گاهی اکیپی را می فرستند و چند سگ را جمع می کنند و آنها را جای دیگری تخلیه می کنند تا قرعه مرگ به نام کودک نگون بخت دیگری بیافتد و خانواده ای گمنام در غم از دست دادن جگر گوشه اش عمری را رنج بکشد. در کشوری که طبق آمار در سال گذشته حدود ۳۰۰ هزار سگ گزیدگی را ثبت کرده، نشان از یک فاجعه رو به گسترش و تهدید جدی است که زخمی هایش با تصادفات رانندگی رقابت می کند. تاثیرات روحی و روانی و ترس کودکانی که از بازی کردن در کوچه محروم شده اند، موضوعی نیست که به راحتی بتوان از آن صرف نظر کرد. اغلب قربانیان سگ های ولگرد طبقات فرودست و حاشیه نشین هستند که متاسفانه به دلیل نداشتن تریبون کسی صدایشان را نمی شنود. ولی اگر چند سگ در تبریز و یا گندک کشته شوند کل رسانه های داخلی و خارجی فعال می شوند.
در اثر سالها نابرابری، اقتصاد رانتی، فساد و بی توجهی به فرهنگ، جامعه مستعد رشد شکلهای جدیدی از لاتگری و اوباشگری شده است. یکی از بارزترین اشکال لاتگری سگ و گربه ولگرد پروری است که متاسفانه با پشتوانه برخی سلبریتی ها و تلویزیون منو تو با رنگ و لعاب حیوان دوستی آراسته شده است. در این لاتگری مدرن، افرادی به شدت خشن، بی ادب، فحاش که به مخالفان خود هر اتهامی را می زنند فضایی درست کرده اند که کسی جرات نکند حرفی بزند و یا مسئولی اقدامی کند. این افراد  با نفوذ خود در دستگاهای دولتی بخصوص شهرداری ها و وزارت کشور لابیگری می کنند.  کم دانشی و ترسو بودن برخی  مسئولین باعث شده که اغلب مرعوب  این فرقه شوند. جریان سگ و گربه گرایی در ایران نشانه های جدی یک فرقه خشن را دارند که برای آنها هدف با هر وسیله ای قابل توجیه است. گاهی از مقدسات و روایت ها و گاهی با کوبیدن طبل ضد حکومتی کارشان را جلو می برند. آنچه برای من تعجب آور است، مدارای دستگاههای دولتی و بخصوص وزارت کشور و وزارت بهداشت و درمان در مقابل این جریان است.  هر دو طبق قانون وظیفه حفظ امنیت و بهداشت کشور را دارند ولی حتی در اظهار نظر با جریان سگ گرا جانب احتیاط را پیش می گیرند، رفتاری که انتظار است در مقابل روشنفکران و منتقدان داشته باشند.
https://t.iss.one/environ_concerns
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
می‌دونید سالانه گربه‌های بی‌سرپرست محله‌ی گیشا چند تُن مدفوع تولید می‌کنن؟

حسین آخانی -استاد دانشکده‌ی زیست‌شناسی دانشگاه تهران- تعداد گربه‌های بی‌سرپرست محله‌ی گیشا رو بین ۸ تا ۱۰هزار تخمین زده است. هر گربه در شبانه‌روز ۳۰ تا ۵۰ گرم مدفوع تولید می‌کنه. اگه تعداد گربه‌های گیشا ۸هزار، و هر گربه ۳۰ گرم مدفوع کنه، جمع مدفوع سالانه‌سشون می‌شه ۸۷میلیون‌و‌۶۰۰هزار گرم. غذارسانی نکنید!



-فلات ایران-

@uttweet