▪️ کیهان راهکار حل مشکلات اقتصادی کشور را پیدا کرد!
1⃣ اگر اعدام مشکل گشا بود، الان حتی یک معتاد نداشتیم.
2⃣ آفتابه دزدها اعدام شوند یا حروف الفبا؟ الف_د، س_میم، خ_ف و ...
🖋 @ehsanmohammadi95
1⃣ اگر اعدام مشکل گشا بود، الان حتی یک معتاد نداشتیم.
2⃣ آفتابه دزدها اعدام شوند یا حروف الفبا؟ الف_د، س_میم، خ_ف و ...
🖋 @ehsanmohammadi95
📺 رادیو شبی آرام برای آنها که ندیدند
یکشنبه/ ۷ مرداد ۹۷
👇
https://www.telewebion.com/episode/1861172
#رادیو_شب
#احسان_محمدی
🖋 @ehsanmohammadi95
یکشنبه/ ۷ مرداد ۹۷
👇
https://www.telewebion.com/episode/1861172
#رادیو_شب
#احسان_محمدی
🖋 @ehsanmohammadi95
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
😑 واکنش ما به قدرت تحلیل بعضی مسئولان!
🔺محسن رضایی:
↙️اگر آمریکا به ما حمله کند همون هفته اول هزار تا اسیر میگیریم.
↙️ اونا برای آزادی اسراشون چند میلیارد دلار میدن.ممکنه وضع اقتصاد درست بشه!
🔺محسن رضایی:
↙️اگر آمریکا به ما حمله کند همون هفته اول هزار تا اسیر میگیریم.
↙️ اونا برای آزادی اسراشون چند میلیارد دلار میدن.ممکنه وضع اقتصاد درست بشه!
🎙 👇سه نکته در خصوص حال و حال این روزهای کشور و واکنش ما
🔺دست از ژست حقیرانه قربانی بودن بکشیم.
🖋 @ehsanmohammadi95
🔺دست از ژست حقیرانه قربانی بودن بکشیم.
🖋 @ehsanmohammadi95
📗ای سرزمین! کدام فرزندها، در کدام نسل تو را آزاد، آباد و سربلند؛ با چشمان باور خود خواهند دید؟ ای مادر ما، ایران! جان زخمی تو در کدام روز هفته التیام خواهد پذیرفت؟ چشمان ما به راه عافیت تو سفید شد؛ ای ما نثار عافیت تو!
📗 نونِ نوشتن
#محمود_دولت_آبادی
🎂 امروز ۱۰ مرداد سالروز تولد محمود دولت آبادی نویسنده، نمایشنامه نویس و فیلمنامه نویس برجسته ایرانی است که در سال ۲۰۱۴ نشان شوالیه ادب و هنر فرانسه به او اهدا شد.
@hoonaarpublication
🖋 @ehsanmohammadi95
📗 نونِ نوشتن
#محمود_دولت_آبادی
🎂 امروز ۱۰ مرداد سالروز تولد محمود دولت آبادی نویسنده، نمایشنامه نویس و فیلمنامه نویس برجسته ایرانی است که در سال ۲۰۱۴ نشان شوالیه ادب و هنر فرانسه به او اهدا شد.
@hoonaarpublication
🖋 @ehsanmohammadi95
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🙏 قدمی سبز برای ایران
در پروژه #اییا به جای دادن ماهی، ماهیگیری را به ساکنان مناطق نیازمند آموزش می دهند.
لطفاً شما هم حمایت کنید.
🖋 @ehsanmohammadi95
در پروژه #اییا به جای دادن ماهی، ماهیگیری را به ساکنان مناطق نیازمند آموزش می دهند.
لطفاً شما هم حمایت کنید.
🖋 @ehsanmohammadi95
Forwarded from روزنوشتهای احسان محمدی
⛔️#عوام ...
✍ حسین فرزین
◀️ ﻗﺬﺍﻓﯽ ﺭﻭﺯﯼ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﯼ ﻗﻬﺮﻣﺎﻥ بوﺩ.
ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﺳﺘﻨﺪ ﺍﺳﺘﻌﻔﺎ ﺩﻫﺪ، خندید ﻭ ﮔﻔﺖ:
_ ﺍﺳﺘﻌﻔﺎ!؟ استعفا ﺍﺯ ﭼﻪ؟ ﻣﻦ ﮐﻪ ﻣﻘﺎﻣﯽ ﻧﺪﺍﺭﻡ...
ﺍﻭ ﺭﺍﺳﺖ می گفت، ﻧﻪ ﺭﻫﺒﺮ ﺑﻮﺩ؛ ﻧﻪ ﺭﯾﯿﺲﺟﻤﻬﻮﺭ، ﻧﻪ ﺳﻠﻄﺎﻥ، ﻧﻪ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ؛ ﺍﻭ نمیخوﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﯾﮏ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻋﻨﺎﻭﯾﻦ ﻧﺎﻣﯿﺪﻩ ﺷﻮﺩ!
◀️ ﺭﻭﺯگارﯼ ﻟﻨﯿﻦ ﻫﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ:
_ ﻭﺯﯾﺮ ﭼﻪ ﻧﺎﻡ ﺗﻬﻮﻉآﻭﺭﯼ ﺍﺳﺖ! ﺑﺎﯾﺪ ﻧﺎﻡ ﭘﺮﻭﻟﺘﺮﯼ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﻨﯿﻢ، ﻭﺯﯾﺮ ﺑﻮﯼ ﮔﻨﺪ ﺑﻮﺭﮊﻭﺍﺯﯼ می دﻫﺪ!
ﻣﺎﺋﻮ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﻃﻮﺭ ﺑﻮﺩ...
ﭼﺮﯾﮏ ﭘﯿﺮ، ﮐﺎﺳﺘﺮﻭ ﻫﻢ ﺳﻠﻄﻨﺖ ﺭﺍ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﺳﺎﻝ ﺑﻪ ﺑﺮﺍﺩﺭﺵ ﺗﻘﺪﯾﻢ ﮐﺮﺩ!
ﮐﯿﻢ ﺍﯾﻞ ﺳﻮﻧﮓ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺭﯾﯿﺲﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﮐﺮﻩ ﺷﻤﺎﻟﯽ ﮐﻮﭼﮏ ﺑﻮﺩ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺭﯾﯿﺲ ﺟﻤﻬﻮﺭ ﺩﺍﯾﻤﯽ ﻧﺎﻣﯿﺪ!
ﻫﻤﻪ ﺍﯾﻦﻫﺎ، ﺭﻭﺯﯼ ﻗﺒﻠﻪ ﻣﺮﺩمانشان ﺑﻮﺩﻧﺪ...
🔻ﻫﻤﻪ ﺍین ها ﺑﺮ ﺳﺮ ﺩﺳﺖ ﻋﻮﺍﻡ، ﺑﻪ ﻗﺪﺭﺕ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ، ﻫﻤﻪ ﺩﺭ آﻏﺎﺯ ﻣﺤﺒﻮﺏ ﻋﻮﺍﻡ ﺑﻮﺩﻧﺪ وعوام، آن ها را می پرستیدند..!
ﻋﻮﺍﻡ ﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ ﮐﻒ میﺯﺩﻧﺪ، ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ خاطر آن ها به ﮐﺸﺘﻦ می ﺩﺍﺩﻧﺪ، ﺩﮔﺮﺍﻧﺪﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﮐﺸﺘﻨﺪ ﻭ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺣﻖ ﻫﯿﭻ نطق کشیدنی ﺭﺍ هم ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﻫﻤﺎﻥ ﮐﺴﺎنی ﮐﻪ قذافی را ﺑﻪ ﻗﺪﺭﺕ ﺭﺳﺎﻧﺪﻧﺪ، ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻤﺎﺷﺎﯼ ﺟﻨﺎﺯﻩﺍﺵ ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﺎ ﻣﯽﺷﮑﺴﺘﻨﺪ!
🔻ﻋﻮﺍﻡ ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﺪ ﺧﺸﻮﻧﺖ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﭼﯿﺴﺖ، ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﺪ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﻧﺮﻡ ﭼﯿﺴﺖ، ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﺪ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﭼﯿﺴﺖ، ﻣﺪﺭﺳﻪ، ﻣﻌﻠﻢ، ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﭼﯿﺴﺘﻨﺪ؟!
🔻ﻋﻮﺍﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻤﺎﺷﺎﯼ ﺍﻋﺪﺍﻡ ﻣﯽﺭﻭﺩ، ﺿﺮﺏ ﻭ ﺷﺘﻢ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺩﺭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ، به دﺳﺖ پلیسی که باید حافظ مردم باشد ﺭﺍ ﻣﯽﭘﺴﻨﺪند،
ﻫﻤﺎن طوﺭ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺻﻒ ﺍﻋﺪﺍﻡ ﻣﯽﺍﯾﺴﺘﺪ، ﺩﺭ ﺻﻒ ﺷﯿﺮ ﻭ ﻧﺎﻥ ﻫﻢ ﻣﯽﺍﯾﺴﺘﺪ، ﻋﻮﺍﻡ، ﮔﺪﺍ؛ ﺑﯿﻤﺎﺭ؛ ﺗﻦﻓﺮﻭﺵ، ﺧﻮﺩﻓﺮﻭﺵ؛ ﻣﻌﺘﺎﺩ؛ ﺭﺍ ﻧﻤﯽﺑﯿﻨﺪ، ﭼﻮﻥ ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﺪ که این ها ﭼﯿﺴﺘﻨﺪ!!؟
⛔️ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ در سراسر جهان، عوام ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﻫﺮ ﭼﯿﺰ دیگر ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺍﺳﺖ، ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﮐﺎﺭﺷﻨﺎﺳﺎﻥ ﺩﺭ ﺩﻩ ﺳﺎﻝ ﺍﺧﯿﺮ ﺩﺭ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩﻫﺎﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﺻﺪ ﺳﺎﻝ ﻋﻮﺍﻡ ﺑﺎﺳﻮﺍﺩ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ!
🔻ﻓﻬﻢ ﻭ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻭ ﻧﮕﺮﺵ ﺑﻪ ﻭﺳﯿﻠﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩﻫﺎ ﺑﻪ ﺳﻮﺍﺩ ﺳﺎﻧﺪﻭﯾﭽﯽ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺷﺪ!
🔻ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺍﺩ، ﻃﺎﻗﺖ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﻧﺪﺍﺭﺩ؛ ﺩﺭ ﻓﻀﺎﯼ ﻣﺠﺎﺯﯼ ﺣﺘﯽ ﭼﻨﺪ ﺳﻄﺮ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺭﺍ ﻧﻤﯽﺧﻮﺍﻧﺪ؛ ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﺧﻂ ﺍﻭﻝ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻧﻤﯽﺩﻫﺪ؛ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﻭ ﻋﮑﺲ ﻭ ﻓﯿﻠﻢ ﺭﺍ ﺑﺪﻭﻥ آﻧﮑﻪ ﺧﻮﺩ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﯾﺎ ﻓﻬﻤﯿﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻣﯽﻓﺮﺳﺘﺪ!
🔻عوام ﺑﺪﻭﻥ ﻫﯿﭻ ﺯﺣﻤﺘﯽ ﻟﯿﺴﺎﻧﺲ ﻭ ﺍﺭﺷﺪ ﻭ ﺩﮐﺘﺮ میشود، پایان نامه هایشان را هم که از میدان انقلاب می خرند.
🔻چشم دارند، ولی نمی بینند! مغز دارند، ولی نمی فهمند! کله برای آنان نه جایگاه مخ، بلکه عضوی است که هر از چندگاهی باید به آرایشگاه برده شود و اصلا اهمیت سر برایشان در آن است که رستنگاه موی سر است!
🔻این ﻋﻮﺍﻡ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﭼﻨﺪ ﺟﻮﮎ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺳﺮﺷﺎﺭ ﺍﺯ ﺗﻮﻫﯿﻦ ﻫﺴﺘﻨﺪ، برای ﺩﻭﺳﺘﺎﻥشان ﻣﯽﻓﺮﺳﺘﺪ، ﻣﯿﺰﺍﻥ ﻫﺰﯾﻨﻪ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻋﻮﺍﻡ ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ جهان سوم ﺍﺯ ﻫﺮ ﻫﺰﯾﻨﻪﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮ، ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻫﺰﯾﻨﻪ آﻣﻮﺯﺵ ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺵ ﻭ ﺑﻬﺪﺍﺷﺖ هم ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺳﺖ...
ای کاش ما عوام نباشیم...
🖋 @ehsanmohammadi95
✍ حسین فرزین
◀️ ﻗﺬﺍﻓﯽ ﺭﻭﺯﯼ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﯼ ﻗﻬﺮﻣﺎﻥ بوﺩ.
ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﺳﺘﻨﺪ ﺍﺳﺘﻌﻔﺎ ﺩﻫﺪ، خندید ﻭ ﮔﻔﺖ:
_ ﺍﺳﺘﻌﻔﺎ!؟ استعفا ﺍﺯ ﭼﻪ؟ ﻣﻦ ﮐﻪ ﻣﻘﺎﻣﯽ ﻧﺪﺍﺭﻡ...
ﺍﻭ ﺭﺍﺳﺖ می گفت، ﻧﻪ ﺭﻫﺒﺮ ﺑﻮﺩ؛ ﻧﻪ ﺭﯾﯿﺲﺟﻤﻬﻮﺭ، ﻧﻪ ﺳﻠﻄﺎﻥ، ﻧﻪ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ؛ ﺍﻭ نمیخوﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﯾﮏ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻋﻨﺎﻭﯾﻦ ﻧﺎﻣﯿﺪﻩ ﺷﻮﺩ!
◀️ ﺭﻭﺯگارﯼ ﻟﻨﯿﻦ ﻫﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ:
_ ﻭﺯﯾﺮ ﭼﻪ ﻧﺎﻡ ﺗﻬﻮﻉآﻭﺭﯼ ﺍﺳﺖ! ﺑﺎﯾﺪ ﻧﺎﻡ ﭘﺮﻭﻟﺘﺮﯼ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﻨﯿﻢ، ﻭﺯﯾﺮ ﺑﻮﯼ ﮔﻨﺪ ﺑﻮﺭﮊﻭﺍﺯﯼ می دﻫﺪ!
ﻣﺎﺋﻮ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﻃﻮﺭ ﺑﻮﺩ...
ﭼﺮﯾﮏ ﭘﯿﺮ، ﮐﺎﺳﺘﺮﻭ ﻫﻢ ﺳﻠﻄﻨﺖ ﺭﺍ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﺳﺎﻝ ﺑﻪ ﺑﺮﺍﺩﺭﺵ ﺗﻘﺪﯾﻢ ﮐﺮﺩ!
ﮐﯿﻢ ﺍﯾﻞ ﺳﻮﻧﮓ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺭﯾﯿﺲﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﮐﺮﻩ ﺷﻤﺎﻟﯽ ﮐﻮﭼﮏ ﺑﻮﺩ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺭﯾﯿﺲ ﺟﻤﻬﻮﺭ ﺩﺍﯾﻤﯽ ﻧﺎﻣﯿﺪ!
ﻫﻤﻪ ﺍﯾﻦﻫﺎ، ﺭﻭﺯﯼ ﻗﺒﻠﻪ ﻣﺮﺩمانشان ﺑﻮﺩﻧﺪ...
🔻ﻫﻤﻪ ﺍین ها ﺑﺮ ﺳﺮ ﺩﺳﺖ ﻋﻮﺍﻡ، ﺑﻪ ﻗﺪﺭﺕ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ، ﻫﻤﻪ ﺩﺭ آﻏﺎﺯ ﻣﺤﺒﻮﺏ ﻋﻮﺍﻡ ﺑﻮﺩﻧﺪ وعوام، آن ها را می پرستیدند..!
ﻋﻮﺍﻡ ﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ ﮐﻒ میﺯﺩﻧﺪ، ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ خاطر آن ها به ﮐﺸﺘﻦ می ﺩﺍﺩﻧﺪ، ﺩﮔﺮﺍﻧﺪﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﮐﺸﺘﻨﺪ ﻭ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺣﻖ ﻫﯿﭻ نطق کشیدنی ﺭﺍ هم ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﻫﻤﺎﻥ ﮐﺴﺎنی ﮐﻪ قذافی را ﺑﻪ ﻗﺪﺭﺕ ﺭﺳﺎﻧﺪﻧﺪ، ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻤﺎﺷﺎﯼ ﺟﻨﺎﺯﻩﺍﺵ ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﺎ ﻣﯽﺷﮑﺴﺘﻨﺪ!
🔻ﻋﻮﺍﻡ ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﺪ ﺧﺸﻮﻧﺖ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﭼﯿﺴﺖ، ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﺪ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﻧﺮﻡ ﭼﯿﺴﺖ، ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﺪ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﭼﯿﺴﺖ، ﻣﺪﺭﺳﻪ، ﻣﻌﻠﻢ، ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﭼﯿﺴﺘﻨﺪ؟!
🔻ﻋﻮﺍﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻤﺎﺷﺎﯼ ﺍﻋﺪﺍﻡ ﻣﯽﺭﻭﺩ، ﺿﺮﺏ ﻭ ﺷﺘﻢ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺩﺭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ، به دﺳﺖ پلیسی که باید حافظ مردم باشد ﺭﺍ ﻣﯽﭘﺴﻨﺪند،
ﻫﻤﺎن طوﺭ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺻﻒ ﺍﻋﺪﺍﻡ ﻣﯽﺍﯾﺴﺘﺪ، ﺩﺭ ﺻﻒ ﺷﯿﺮ ﻭ ﻧﺎﻥ ﻫﻢ ﻣﯽﺍﯾﺴﺘﺪ، ﻋﻮﺍﻡ، ﮔﺪﺍ؛ ﺑﯿﻤﺎﺭ؛ ﺗﻦﻓﺮﻭﺵ، ﺧﻮﺩﻓﺮﻭﺵ؛ ﻣﻌﺘﺎﺩ؛ ﺭﺍ ﻧﻤﯽﺑﯿﻨﺪ، ﭼﻮﻥ ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﺪ که این ها ﭼﯿﺴﺘﻨﺪ!!؟
⛔️ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ در سراسر جهان، عوام ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﻫﺮ ﭼﯿﺰ دیگر ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺍﺳﺖ، ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﮐﺎﺭﺷﻨﺎﺳﺎﻥ ﺩﺭ ﺩﻩ ﺳﺎﻝ ﺍﺧﯿﺮ ﺩﺭ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩﻫﺎﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﺻﺪ ﺳﺎﻝ ﻋﻮﺍﻡ ﺑﺎﺳﻮﺍﺩ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ!
🔻ﻓﻬﻢ ﻭ ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻭ ﻧﮕﺮﺵ ﺑﻪ ﻭﺳﯿﻠﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩﻫﺎ ﺑﻪ ﺳﻮﺍﺩ ﺳﺎﻧﺪﻭﯾﭽﯽ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺷﺪ!
🔻ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺍﺩ، ﻃﺎﻗﺖ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﻧﺪﺍﺭﺩ؛ ﺩﺭ ﻓﻀﺎﯼ ﻣﺠﺎﺯﯼ ﺣﺘﯽ ﭼﻨﺪ ﺳﻄﺮ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺭﺍ ﻧﻤﯽﺧﻮﺍﻧﺪ؛ ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﺧﻂ ﺍﻭﻝ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻧﻤﯽﺩﻫﺪ؛ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﻭ ﻋﮑﺲ ﻭ ﻓﯿﻠﻢ ﺭﺍ ﺑﺪﻭﻥ آﻧﮑﻪ ﺧﻮﺩ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﯾﺎ ﻓﻬﻤﯿﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻣﯽﻓﺮﺳﺘﺪ!
🔻عوام ﺑﺪﻭﻥ ﻫﯿﭻ ﺯﺣﻤﺘﯽ ﻟﯿﺴﺎﻧﺲ ﻭ ﺍﺭﺷﺪ ﻭ ﺩﮐﺘﺮ میشود، پایان نامه هایشان را هم که از میدان انقلاب می خرند.
🔻چشم دارند، ولی نمی بینند! مغز دارند، ولی نمی فهمند! کله برای آنان نه جایگاه مخ، بلکه عضوی است که هر از چندگاهی باید به آرایشگاه برده شود و اصلا اهمیت سر برایشان در آن است که رستنگاه موی سر است!
🔻این ﻋﻮﺍﻡ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﭼﻨﺪ ﺟﻮﮎ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺳﺮﺷﺎﺭ ﺍﺯ ﺗﻮﻫﯿﻦ ﻫﺴﺘﻨﺪ، برای ﺩﻭﺳﺘﺎﻥشان ﻣﯽﻓﺮﺳﺘﺪ، ﻣﯿﺰﺍﻥ ﻫﺰﯾﻨﻪ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻋﻮﺍﻡ ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ جهان سوم ﺍﺯ ﻫﺮ ﻫﺰﯾﻨﻪﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮ، ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻫﺰﯾﻨﻪ آﻣﻮﺯﺵ ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺵ ﻭ ﺑﻬﺪﺍﺷﺖ هم ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺳﺖ...
ای کاش ما عوام نباشیم...
🖋 @ehsanmohammadi95
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎙 گفتگوی بی سانسور و جنجالی سیدعبدالجواد موسوی و حجت السلام زائری👇
https://www.khabaronline.ir/detail/793861/multimedia/movie
🖋 @ehsanmohammadi95
https://www.khabaronline.ir/detail/793861/multimedia/movie
🖋 @ehsanmohammadi95
Forwarded from روزنوشتهای احسان محمدی
🔰 مرا بکُش اما سرم منت نگذار!
✍ احسان محمدی
1⃣ مردی بازاری خلافی کرد و حاکم او را به زندان انداخت. زنش پیش یکی از یارانش رفت و گفت چه نشسته ای که دوستت پنج سال به محبس افتادندی! برخیز و مرامی به خرج بده همی!
مرد هم خراب مرام شد و یکشب از دیوار قلعه بالا رفت و از لای نگهبانان گذشت و خودش را به سلول رفیق رساند. مرد زندانی خوشحال شد و گفت ایول داداش!دمت گرم. زود باش زنجیرها را باز کن که الان نگهبان ها می رسند.
ولی دوستش گفت: میدونی چه خطرها کرده ام؟از دیوار قلعه بالا آمدم، از لای نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم.
بعد زنجیرها را باز کرد. به طرف در که رفتند مرد گفت: میدونی چه خطری کرده ام؟ از دیوار قلعه بالا آمدم، از لای نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم.
رفتند پای دیوار قلعه که با طناب خودشان را بالا بکشند. مرد گفت: میدونی چه خطری کرده ام؟ از دیوار قلعه بالا آمدم، از لای نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم.
با دردسر خودشان را بالا کشیدند. همین که خواستند از دیوار به پایین بپرند. مرد گفت: میدونی چه خطری کرده ام؟ از دیوار قلعه بالا آمدم، از لای نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم.
مرد زندانی فریاد زد: نگهبان ها! نگهبان ها! بیایید این مرد می خواهد من را فراری بدهد!
تا نگهبان ها آمدند مرد فرار کرده بود. از زندانی پرسیدند چرا سر و صدا کردی و با او فرار نکردی؟
مرد گفت: پنج سال در حبس شما باشم بهتر است که یک عمر زندانی منت او باشم!
2⃣ در زندگی تان گرسنگی بکشید، فقر را تحمل کنید، تن به دشواری بدهید اما زیر بار منت هیچکس نروید. هیچکس. هیچکس.
خیلی اوقات آدم ها، نزدیک ترین آدم ها را درست موقع منت گذاشتن های وسط یک دلخوری خواهید شناخت. آن وقت با خودتان می گویید کاش گرسنگی می کشیدم، فقر را تحمل می کردم، تن به دشواری می دادم، مثل آن مرد به زندان بر می گشتم اما زیر بار منتش نمی رفتم... حیف که زندگی لاکردار اول "امتحان" می گیرد بعد "درس" دهد.
🖋 @ehsanmohammadi95
✍ احسان محمدی
1⃣ مردی بازاری خلافی کرد و حاکم او را به زندان انداخت. زنش پیش یکی از یارانش رفت و گفت چه نشسته ای که دوستت پنج سال به محبس افتادندی! برخیز و مرامی به خرج بده همی!
مرد هم خراب مرام شد و یکشب از دیوار قلعه بالا رفت و از لای نگهبانان گذشت و خودش را به سلول رفیق رساند. مرد زندانی خوشحال شد و گفت ایول داداش!دمت گرم. زود باش زنجیرها را باز کن که الان نگهبان ها می رسند.
ولی دوستش گفت: میدونی چه خطرها کرده ام؟از دیوار قلعه بالا آمدم، از لای نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم.
بعد زنجیرها را باز کرد. به طرف در که رفتند مرد گفت: میدونی چه خطری کرده ام؟ از دیوار قلعه بالا آمدم، از لای نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم.
رفتند پای دیوار قلعه که با طناب خودشان را بالا بکشند. مرد گفت: میدونی چه خطری کرده ام؟ از دیوار قلعه بالا آمدم، از لای نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم.
با دردسر خودشان را بالا کشیدند. همین که خواستند از دیوار به پایین بپرند. مرد گفت: میدونی چه خطری کرده ام؟ از دیوار قلعه بالا آمدم، از لای نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم.
مرد زندانی فریاد زد: نگهبان ها! نگهبان ها! بیایید این مرد می خواهد من را فراری بدهد!
تا نگهبان ها آمدند مرد فرار کرده بود. از زندانی پرسیدند چرا سر و صدا کردی و با او فرار نکردی؟
مرد گفت: پنج سال در حبس شما باشم بهتر است که یک عمر زندانی منت او باشم!
2⃣ در زندگی تان گرسنگی بکشید، فقر را تحمل کنید، تن به دشواری بدهید اما زیر بار منت هیچکس نروید. هیچکس. هیچکس.
خیلی اوقات آدم ها، نزدیک ترین آدم ها را درست موقع منت گذاشتن های وسط یک دلخوری خواهید شناخت. آن وقت با خودتان می گویید کاش گرسنگی می کشیدم، فقر را تحمل می کردم، تن به دشواری می دادم، مثل آن مرد به زندان بر می گشتم اما زیر بار منتش نمی رفتم... حیف که زندگی لاکردار اول "امتحان" می گیرد بعد "درس" دهد.
🖋 @ehsanmohammadi95
Forwarded from روزنوشتهای احسان محمدی
🔰 مرا بکُش اما سرم منت نگذار!
✍ احسان محمدی
1⃣ مردی بازاری خلافی کرد و حاکم او را به زندان انداخت. زنش پیش یکی از یارانش رفت و گفت چه نشسته ای که دوستت پنج سال به محبس افتادندی! برخیز و مرامی به خرج بده همی!
مرد هم خراب مرام شد و یکشب از دیوار قلعه بالا رفت و از لای نگهبانان گذشت و خودش را به سلول رفیق رساند. مرد زندانی خوشحال شد و گفت ایول داداش!دمت گرم. زود باش زنجیرها را باز کن که الان نگهبان ها می رسند.
ولی دوستش گفت: میدونی چه خطرها کرده ام؟از دیوار قلعه بالا آمدم، از لای نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم.
بعد زنجیرها را باز کرد. به طرف در که رفتند مرد گفت: میدونی چه خطری کرده ام؟ از دیوار قلعه بالا آمدم، از لای نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم.
رفتند پای دیوار قلعه که با طناب خودشان را بالا بکشند. مرد گفت: میدونی چه خطری کرده ام؟ از دیوار قلعه بالا آمدم، از لای نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم.
با دردسر خودشان را بالا کشیدند. همین که خواستند از دیوار به پایین بپرند. مرد گفت: میدونی چه خطری کرده ام؟ از دیوار قلعه بالا آمدم، از لای نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم.
مرد زندانی فریاد زد: نگهبان ها! نگهبان ها! بیایید این مرد می خواهد من را فراری بدهد!
تا نگهبان ها آمدند مرد فرار کرده بود. از زندانی پرسیدند چرا سر و صدا کردی و با او فرار نکردی؟
مرد گفت: پنج سال در حبس شما باشم بهتر است که یک عمر زندانی منت او باشم!
2⃣ در زندگی تان گرسنگی بکشید، فقر را تحمل کنید، تن به دشواری بدهید اما زیر بار منت هیچکس نروید. هیچکس. هیچکس.
خیلی اوقات آدم ها، نزدیک ترین آدم ها را درست موقع منت گذاشتن های وسط یک دلخوری خواهید شناخت. آن وقت با خودتان می گویید کاش گرسنگی می کشیدم، فقر را تحمل می کردم، تن به دشواری می دادم، مثل آن مرد به زندان بر می گشتم اما زیر بار منتش نمی رفتم... حیف که زندگی لاکردار اول "امتحان" می گیرد بعد "درس" دهد.
🖋 @ehsanmohammadi95
✍ احسان محمدی
1⃣ مردی بازاری خلافی کرد و حاکم او را به زندان انداخت. زنش پیش یکی از یارانش رفت و گفت چه نشسته ای که دوستت پنج سال به محبس افتادندی! برخیز و مرامی به خرج بده همی!
مرد هم خراب مرام شد و یکشب از دیوار قلعه بالا رفت و از لای نگهبانان گذشت و خودش را به سلول رفیق رساند. مرد زندانی خوشحال شد و گفت ایول داداش!دمت گرم. زود باش زنجیرها را باز کن که الان نگهبان ها می رسند.
ولی دوستش گفت: میدونی چه خطرها کرده ام؟از دیوار قلعه بالا آمدم، از لای نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم.
بعد زنجیرها را باز کرد. به طرف در که رفتند مرد گفت: میدونی چه خطری کرده ام؟ از دیوار قلعه بالا آمدم، از لای نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم.
رفتند پای دیوار قلعه که با طناب خودشان را بالا بکشند. مرد گفت: میدونی چه خطری کرده ام؟ از دیوار قلعه بالا آمدم، از لای نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم.
با دردسر خودشان را بالا کشیدند. همین که خواستند از دیوار به پایین بپرند. مرد گفت: میدونی چه خطری کرده ام؟ از دیوار قلعه بالا آمدم، از لای نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم.
مرد زندانی فریاد زد: نگهبان ها! نگهبان ها! بیایید این مرد می خواهد من را فراری بدهد!
تا نگهبان ها آمدند مرد فرار کرده بود. از زندانی پرسیدند چرا سر و صدا کردی و با او فرار نکردی؟
مرد گفت: پنج سال در حبس شما باشم بهتر است که یک عمر زندانی منت او باشم!
2⃣ در زندگی تان گرسنگی بکشید، فقر را تحمل کنید، تن به دشواری بدهید اما زیر بار منت هیچکس نروید. هیچکس. هیچکس.
خیلی اوقات آدم ها، نزدیک ترین آدم ها را درست موقع منت گذاشتن های وسط یک دلخوری خواهید شناخت. آن وقت با خودتان می گویید کاش گرسنگی می کشیدم، فقر را تحمل می کردم، تن به دشواری می دادم، مثل آن مرد به زندان بر می گشتم اما زیر بار منتش نمی رفتم... حیف که زندگی لاکردار اول "امتحان" می گیرد بعد "درس" دهد.
🖋 @ehsanmohammadi95
☑️ هست بالاتر از سیاهی رنگ
✍️احسان رضایی
🔰 امید؟ توی این وضعیت؟! یعنی تو این مملکت زندگی نمیکنید؟... خب بله، دقیقاً در همین وضعیت. ما هم در همین جامعه زندگی میکنیم و مثل شما هر روز و بلکه هر ساعت، خبرها را میشنویم و میفهمیم معنای این اعداد و ارقام یعنی چی و چه تعداد از مشاغل خردهپا و کار و کسبهای کوچک توی این وضعیت صدمه میبینند و چند نفر شرمندگی پیش زن و بچه میبرند.
🔰 همه اینها درست، اما نکته اینجاست که دقیقاً همین وضعیت آشفته است که نیاز به امید و امیدواری را توجیه میکند. با بحرانی که شکل گرفته، میشود دو جور برخورد کرد.
🔰 یک برخورد و واکنش، همین حرف ها و جوکهایی است که در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود و مدام وعدۀ بدتر شدن اوضاع را میدهد. یک روش هم آن است که بگردیم و ببینیم تا دیگران در چنین مواقعی چه کردند و چطور از طوفان بحران به سلامت گذشتند؟
🔰 خب از این حیث، دست و بال تاریخ پر است. نوشتهاند #روزولت در بزرگترین بحران اقتصادی امریکا با شعار «تنها چیزی که باید از آن بترسیم، خود ترس است» مردم را به همکاری دعوت کرد و #چرچیل وقتی که در زمان جنگ جهانی دوم به نخستوزیری رسید خطاب به ملت گفت: «چیزی برایتان ندارم جز خون و اشک و عرق و کار سخت.»
🔰 اصلاً بگذارید یک قصۀ دیگر برایتان بگویم. #نلسون_ماندلا، رهبری که آفریقای جنوبی را از شر آپارتاید خلاص کرد در زندگینامهاش تصویری عجیب از دوران زندانش تعریف کرده.
🔰 میدانیم که ماندلا ۲۷سال در یک جزیرۀ خالی از سکنه زندانی بود. ۲۷سال شوخی نیست. خودش یک عمر است. آن هم نه زندان معمولی که بنا به نقل ماندلا شرایط زندانش طوری بوده که زندانبانها حتی نمیگذاشتهاند که زندانیها سرود بخوانند و موقع خواندن شعر و آواز با باتوم به میلهها میکوبیدند، چون فکر میکردند ممکن بوده آواز خواندن به زندانیها امید بدهد.
🔰 اما ماندلا ناامید نشد. هر اسم مهم دیگری را هم که در تاریخ سراغ کنید، با امیدواری موفق شده است. البته که رنجهای هیچ کس را نمیشود با دیگری مقایسه کرد، اما فرمول امیدواری را میشود همه جا به کار برد.
🔰 من کارشناس اقتصادی نیستم و فقط میدانم که در مورد قضایای اقتصادی این روزها، مسئولان وظیفه دارند که تصمیمات درست بگیرند و بر روشهای غلط اصرار نکنند.
🔰 این درست، اما ما شهروندان هم وظیفه و مسئولیتی داریم. چیزهایی نظیر گران نفروختن کالاهایی که با قیمت قبلی تهیه شده، به دولت ربطی ندارد.
🔰 اینکه حواسمان به همدیگر باشد. به فکر آیندۀ بچههایمان باشیم و سهم کتاب و اقلام فرهنگی آنها را از بودجۀ خانواده کم نکنیم.
🔰 مسئولیتهای اجتماعی را فراموش نکنیم. به دیگران امید بدهیم. قدر کارها و مهربانیهای کوچک را بدانیم ... و یادمان باشد آنها که بذر ناامیدی را میکارند، فقط به بحرانیتر شدن اوضاع کمک میکنند.
🔰 گسترش چنین جوی به تلاش برای حفظ خود بدون توجه به موقعیت دیگران منجر میشود. همیشه در آتشسوزیها، بخشی از آمار کسانی که جانشان را از دست میدهند، نه به خاطر آتش و بلکه به خاطر ازدحام و ماندن زیر دست و پای دیگران است. حداقل حواسمان به این قربانیها باشد.
@ehsanname
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️احسان رضایی
🔰 امید؟ توی این وضعیت؟! یعنی تو این مملکت زندگی نمیکنید؟... خب بله، دقیقاً در همین وضعیت. ما هم در همین جامعه زندگی میکنیم و مثل شما هر روز و بلکه هر ساعت، خبرها را میشنویم و میفهمیم معنای این اعداد و ارقام یعنی چی و چه تعداد از مشاغل خردهپا و کار و کسبهای کوچک توی این وضعیت صدمه میبینند و چند نفر شرمندگی پیش زن و بچه میبرند.
🔰 همه اینها درست، اما نکته اینجاست که دقیقاً همین وضعیت آشفته است که نیاز به امید و امیدواری را توجیه میکند. با بحرانی که شکل گرفته، میشود دو جور برخورد کرد.
🔰 یک برخورد و واکنش، همین حرف ها و جوکهایی است که در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود و مدام وعدۀ بدتر شدن اوضاع را میدهد. یک روش هم آن است که بگردیم و ببینیم تا دیگران در چنین مواقعی چه کردند و چطور از طوفان بحران به سلامت گذشتند؟
🔰 خب از این حیث، دست و بال تاریخ پر است. نوشتهاند #روزولت در بزرگترین بحران اقتصادی امریکا با شعار «تنها چیزی که باید از آن بترسیم، خود ترس است» مردم را به همکاری دعوت کرد و #چرچیل وقتی که در زمان جنگ جهانی دوم به نخستوزیری رسید خطاب به ملت گفت: «چیزی برایتان ندارم جز خون و اشک و عرق و کار سخت.»
🔰 اصلاً بگذارید یک قصۀ دیگر برایتان بگویم. #نلسون_ماندلا، رهبری که آفریقای جنوبی را از شر آپارتاید خلاص کرد در زندگینامهاش تصویری عجیب از دوران زندانش تعریف کرده.
🔰 میدانیم که ماندلا ۲۷سال در یک جزیرۀ خالی از سکنه زندانی بود. ۲۷سال شوخی نیست. خودش یک عمر است. آن هم نه زندان معمولی که بنا به نقل ماندلا شرایط زندانش طوری بوده که زندانبانها حتی نمیگذاشتهاند که زندانیها سرود بخوانند و موقع خواندن شعر و آواز با باتوم به میلهها میکوبیدند، چون فکر میکردند ممکن بوده آواز خواندن به زندانیها امید بدهد.
🔰 اما ماندلا ناامید نشد. هر اسم مهم دیگری را هم که در تاریخ سراغ کنید، با امیدواری موفق شده است. البته که رنجهای هیچ کس را نمیشود با دیگری مقایسه کرد، اما فرمول امیدواری را میشود همه جا به کار برد.
🔰 من کارشناس اقتصادی نیستم و فقط میدانم که در مورد قضایای اقتصادی این روزها، مسئولان وظیفه دارند که تصمیمات درست بگیرند و بر روشهای غلط اصرار نکنند.
🔰 این درست، اما ما شهروندان هم وظیفه و مسئولیتی داریم. چیزهایی نظیر گران نفروختن کالاهایی که با قیمت قبلی تهیه شده، به دولت ربطی ندارد.
🔰 اینکه حواسمان به همدیگر باشد. به فکر آیندۀ بچههایمان باشیم و سهم کتاب و اقلام فرهنگی آنها را از بودجۀ خانواده کم نکنیم.
🔰 مسئولیتهای اجتماعی را فراموش نکنیم. به دیگران امید بدهیم. قدر کارها و مهربانیهای کوچک را بدانیم ... و یادمان باشد آنها که بذر ناامیدی را میکارند، فقط به بحرانیتر شدن اوضاع کمک میکنند.
🔰 گسترش چنین جوی به تلاش برای حفظ خود بدون توجه به موقعیت دیگران منجر میشود. همیشه در آتشسوزیها، بخشی از آمار کسانی که جانشان را از دست میدهند، نه به خاطر آتش و بلکه به خاطر ازدحام و ماندن زیر دست و پای دیگران است. حداقل حواسمان به این قربانیها باشد.
@ehsanname
🖋 @ehsanmohammadi95
🔰 باتوم درد میدهد، درمان نیست!
✍ احسان محمدی
▪️فیلمها و تصاویر پراکندهای از چند شهر در فضای مجازی منتشر شده که روایتگر همان داستان تکراری است؛ فریادهای اعتراضی، شعارهای تند، تجمعات بیرهبر و البته برخورد پلیس.
چند نکته در خصوص این ماجرا:
1⃣ اعتراضات خیابانی در ایران بسیار پرهزینه است. در دی ماه ۹۶ بیش از ۲۰ نفر کُشته شدند، هنوز عدهای در بازداشت هستند و خانوادههایی هنوز سیاه به تن دارند.
اینکه عدهای باز به خیابان میآیند و فریاد میزنند نشانه سادهای نیست. خوشی هم زیر دلشان نزده، اینها جان به لب رسیدهاند. چیزی برای از دست دادن ندارند. انکارشان نکنید.
2⃣ خشونت، خشونت میآورد. وظیفه پلیس هم کنترل نظم است و در هیچ کجای دنیا پلیس به معترضان شکلات نمیدهد اما ...
اما قرار نبود با هیچ کجای دنیا مقایسه شویم. سرود ملی اول انقلاب یادتان هست؟
شد جمهوری اسلامی به پا
که هم دین دهد هم دنیا به ما
در حوزه دین سوادی ندارم اما واقعاً #دنیا را به مردم دادید که الان با هر اعتراضی باتوم به دستان را به خیابان میفرستید؟
3⃣ باتوم درد دارد، درمان نمیدهد. باتوم کسی را قانع نمیکند. بعید است حتی یک مورد در تمام تاریخ پیدا کنید که یک نفر در کمال آزادی گفته باشد ممنون که من را کتک زدید و باعث شدید به خطای خودم آگاه شوم!
برخورد خشونتآمیز تنها اعتراض ها را از کف خیابان به اعماق میفرستد و آنجا خشم متراکم میشود و یک روز، یک وقت و یک جا مثل آتشفشان بیرون میزند. آن وقت باتوم کارساز نیست.
4⃣ پس از اعتراضات دی ماه 96 همه مقامات از لزوم ایجاد سازوکار برای اعتراض قانونمند گفتند اما در عمل چکار کردید؟
وقتی نه تنها مشکلات اقتصادی را حل نکردید بلکه در نتیجه مدیریت ناکارآمد عملاً بازار دچار هرج و مرج شده چه انتظاری دارید؟ تا چه اندازه توقع دارید که مردم خار در چشم و استخوان در گلو تحمل کنند؟
5⃣ موضع من در قبال اعتراضات خیابانی روشن است. از روز اول هم نوشته ام، اسنادش موجود است و نمیتوانید بگویید هوادار اغتشاش یا دلسپرده به تفرقه و شورش در وطنم هستم. اما آنها را چه آشغال بنامید چه کرکس، چه معتاد، چه گرسنه های شورشی، چه سرسپرده آمریکا، چه فریب خورده عربستان، چه آلت دست #پسر_صدام، چه بیسوادهای دانشگاه نرفته و ... آدم های همین سرزمین هستند. بچههای همین کشورند. درد دارد اما هم وطن هستند.
6⃣ «جنبش» بیسر و بیبرنامه، به «شورش» ختم میشود و فرزند «آرامش» و «رفاه» نمیزاید.
حتی اگر برخی مطالباتش به حق باشد. حتی اگر برخی شعارهایش دل خوش کند، حتی اگر بعضی از بغضهایمان را فریاد بزند.
ما سالها نرم و مهربان نوشتیم و کسی گوش نکرد، آنها که خودشان را به خواب زدند شاید حالا با فریاد مردمی که در خیابان هستند بیدار شوند. شاید!
7⃣ تاریخ پر است از سیاستمدارانی که مدام از خطایشان در «لحظه سرنوشت ساز» حرف میزنند، از «دیر شنیدن صدای مردم»، از افسوس، از ای کاش...
دیماه سال پیش هم نوشتم که خاموش شدن این فریادها به معنی تمام شدن آن نیست. الان هم با گاز اشکآور و باتوم میشود جمعیت را پراکنده کرد اما درد، درمان نمیشود. گرسنه، سیر نمیشود، برای بیکار، شغل آفریده نمیشود...
8⃣ شما را به همه مقدسات سوگند با این کشور، با این مردم این طور رفتار نکنید. ما وسط انبار باروت #خاورمیانهایم.
کمی تدبیر، کمی مدارا، کمی تعقل در گفتار. دست از عدد بازیها و تحلیلها و نمک بر زخم پاشیدن و باتوم کشیدن بردارید و به فکر مشکلات مردم باشید.
9⃣ این سقف بریزید روی سر همهمان میریزد. #اصلاح_طلب و #اصولگرا و پابرهنه و ثروتمند همه با هم زیان خواهیم دید. ساختن کشوری که زمین سوخته شده، هزاران بار هزینهاش بیشتر از اصلاح است.
🔟 درد این است که تاوان رفتار و گفتار و کردار شما را ما مردم میدهیم.
همین مردم کوچه و خیابان. همین #دستفروشهایی که کتک میخورند، همین #زلزله زدههایی که شب زیر چادر از سرما میلرزند، همین چشم انتظاران #یارانه و #سهام_عدالت، همین #پرایدسواران، همین کارمندهایی که با وام و قسط زندهاند، همین زنهایی که می روند #قصابی خُرده گوشت میخرند، همین پدرها و مادرهای #بازنشستهمان که موهایشان از شرم نداری سفید شده، همین جوانهایی که از بیکاری، ترجیح میدهند تا صبح در اینترنت بچرخند، تا لنگ ظهر بخوابند... و پیر میشوند...
شما یک قدم به طرف مردم بردارید، مردم صد قدم به سمت شما میآیند. هیچکس دلش آشوب نمیخواهد، نان بدهید، آرامش و لبخند ببخشید، مردم خودشان برابر هر دشمنی سینه سپر میکنند.
🖋 @ehsanmohammadi95
✍ احسان محمدی
▪️فیلمها و تصاویر پراکندهای از چند شهر در فضای مجازی منتشر شده که روایتگر همان داستان تکراری است؛ فریادهای اعتراضی، شعارهای تند، تجمعات بیرهبر و البته برخورد پلیس.
چند نکته در خصوص این ماجرا:
1⃣ اعتراضات خیابانی در ایران بسیار پرهزینه است. در دی ماه ۹۶ بیش از ۲۰ نفر کُشته شدند، هنوز عدهای در بازداشت هستند و خانوادههایی هنوز سیاه به تن دارند.
اینکه عدهای باز به خیابان میآیند و فریاد میزنند نشانه سادهای نیست. خوشی هم زیر دلشان نزده، اینها جان به لب رسیدهاند. چیزی برای از دست دادن ندارند. انکارشان نکنید.
2⃣ خشونت، خشونت میآورد. وظیفه پلیس هم کنترل نظم است و در هیچ کجای دنیا پلیس به معترضان شکلات نمیدهد اما ...
اما قرار نبود با هیچ کجای دنیا مقایسه شویم. سرود ملی اول انقلاب یادتان هست؟
شد جمهوری اسلامی به پا
که هم دین دهد هم دنیا به ما
در حوزه دین سوادی ندارم اما واقعاً #دنیا را به مردم دادید که الان با هر اعتراضی باتوم به دستان را به خیابان میفرستید؟
3⃣ باتوم درد دارد، درمان نمیدهد. باتوم کسی را قانع نمیکند. بعید است حتی یک مورد در تمام تاریخ پیدا کنید که یک نفر در کمال آزادی گفته باشد ممنون که من را کتک زدید و باعث شدید به خطای خودم آگاه شوم!
برخورد خشونتآمیز تنها اعتراض ها را از کف خیابان به اعماق میفرستد و آنجا خشم متراکم میشود و یک روز، یک وقت و یک جا مثل آتشفشان بیرون میزند. آن وقت باتوم کارساز نیست.
4⃣ پس از اعتراضات دی ماه 96 همه مقامات از لزوم ایجاد سازوکار برای اعتراض قانونمند گفتند اما در عمل چکار کردید؟
وقتی نه تنها مشکلات اقتصادی را حل نکردید بلکه در نتیجه مدیریت ناکارآمد عملاً بازار دچار هرج و مرج شده چه انتظاری دارید؟ تا چه اندازه توقع دارید که مردم خار در چشم و استخوان در گلو تحمل کنند؟
5⃣ موضع من در قبال اعتراضات خیابانی روشن است. از روز اول هم نوشته ام، اسنادش موجود است و نمیتوانید بگویید هوادار اغتشاش یا دلسپرده به تفرقه و شورش در وطنم هستم. اما آنها را چه آشغال بنامید چه کرکس، چه معتاد، چه گرسنه های شورشی، چه سرسپرده آمریکا، چه فریب خورده عربستان، چه آلت دست #پسر_صدام، چه بیسوادهای دانشگاه نرفته و ... آدم های همین سرزمین هستند. بچههای همین کشورند. درد دارد اما هم وطن هستند.
6⃣ «جنبش» بیسر و بیبرنامه، به «شورش» ختم میشود و فرزند «آرامش» و «رفاه» نمیزاید.
حتی اگر برخی مطالباتش به حق باشد. حتی اگر برخی شعارهایش دل خوش کند، حتی اگر بعضی از بغضهایمان را فریاد بزند.
ما سالها نرم و مهربان نوشتیم و کسی گوش نکرد، آنها که خودشان را به خواب زدند شاید حالا با فریاد مردمی که در خیابان هستند بیدار شوند. شاید!
7⃣ تاریخ پر است از سیاستمدارانی که مدام از خطایشان در «لحظه سرنوشت ساز» حرف میزنند، از «دیر شنیدن صدای مردم»، از افسوس، از ای کاش...
دیماه سال پیش هم نوشتم که خاموش شدن این فریادها به معنی تمام شدن آن نیست. الان هم با گاز اشکآور و باتوم میشود جمعیت را پراکنده کرد اما درد، درمان نمیشود. گرسنه، سیر نمیشود، برای بیکار، شغل آفریده نمیشود...
8⃣ شما را به همه مقدسات سوگند با این کشور، با این مردم این طور رفتار نکنید. ما وسط انبار باروت #خاورمیانهایم.
کمی تدبیر، کمی مدارا، کمی تعقل در گفتار. دست از عدد بازیها و تحلیلها و نمک بر زخم پاشیدن و باتوم کشیدن بردارید و به فکر مشکلات مردم باشید.
9⃣ این سقف بریزید روی سر همهمان میریزد. #اصلاح_طلب و #اصولگرا و پابرهنه و ثروتمند همه با هم زیان خواهیم دید. ساختن کشوری که زمین سوخته شده، هزاران بار هزینهاش بیشتر از اصلاح است.
🔟 درد این است که تاوان رفتار و گفتار و کردار شما را ما مردم میدهیم.
همین مردم کوچه و خیابان. همین #دستفروشهایی که کتک میخورند، همین #زلزله زدههایی که شب زیر چادر از سرما میلرزند، همین چشم انتظاران #یارانه و #سهام_عدالت، همین #پرایدسواران، همین کارمندهایی که با وام و قسط زندهاند، همین زنهایی که می روند #قصابی خُرده گوشت میخرند، همین پدرها و مادرهای #بازنشستهمان که موهایشان از شرم نداری سفید شده، همین جوانهایی که از بیکاری، ترجیح میدهند تا صبح در اینترنت بچرخند، تا لنگ ظهر بخوابند... و پیر میشوند...
شما یک قدم به طرف مردم بردارید، مردم صد قدم به سمت شما میآیند. هیچکس دلش آشوب نمیخواهد، نان بدهید، آرامش و لبخند ببخشید، مردم خودشان برابر هر دشمنی سینه سپر میکنند.
🖋 @ehsanmohammadi95
🍞 «نان»، نام اعظم خداست
✍️ احسان محمدی
🔰 لطفاً شلیک نکنید! نه گلوله و نه واژه فلفل دار که «ای کافر ملعون! چرا این حرف را می زنی؟ چرا توهین می کنی؟ حرف کمونیست ها رو می زنی! نان چیه؟ آدم روح داره، عشق داره، ایمان داره و ...»
بله! آدم همه این ها را دارد اما #نان چیز دیگری است. من هم در روزگار جوانی پوزخند زدم که «اقتصاد زیر بنا است» حرف مهمل است اما امروز می بینم چقدر روایت منتسب به پیامبر که «هرکس معاش ندارد، معاد ندارد» درست است. دقیق است. این دو روایت را هم بخوانید:
1️⃣ #عطار_نیشابوری در مصیبت نامه می نویسد: اسم اعظم خدا «نان» است. پرسیدند چگونه؟ گفت: کدام اسم خدا را میشناسید که بدین سرعت درهای مسجد را باز کند و صدای مؤذن را در شهر بپراکند و مردم را به مسجد و محراب بیاورد؟ نبودید و ندیدید آن سال قحطی را در نیشابور، که مسجدها لانۀ عنکبوتان شده بود؟
گفت در قحط نشابور ای عجب
میگذشتم گُرسَنه چل روز و شب
نه شنودم هیچجا بانگ نماز
نه دری بر هیچ مسجد بود باز
پس بدانستم که نان، نام خداست
پايۀ جمعیت و آرام ماست
2️⃣ #ابوسعید_ابوالخیر هم در اسرارالتوحید، از زبان عاقلی دیوانهنما نقل میکند که «نان» از اسمای حسنای خدا، بلکه اسم اعظم او است. (اسرارالتوحید، جلد دوم، ص583)
⛔️ نکته: امیدوارم لابلای واژگانی چون خروش ملت، فتنه جدید، آشوبگران، تخریب کنندگان اموال بیت المال، ردپای دشمنان و ... بزرگان فراموش نکنند که بخش بزرگی از آنها که به خیابان آمدند و اعتراض کردند و آنان که نیامدند اما خشنود نیستند غم نان دارند، از زندگی امروزشان شاکی هستند و به آینده امیدی ندارند.
اگر می توانید همین مشکل را حل کنید قربان دست و پای بلورین تان، اگر نه، لطفاً پشت توطئه عربستان و فیلتر تلگرام و نقشه ترامپ و ... پنهان نشوید که دیوار محکمی نیست و « چون پرده بر اُفتد نه تو مانی و نه من»!
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ احسان محمدی
🔰 لطفاً شلیک نکنید! نه گلوله و نه واژه فلفل دار که «ای کافر ملعون! چرا این حرف را می زنی؟ چرا توهین می کنی؟ حرف کمونیست ها رو می زنی! نان چیه؟ آدم روح داره، عشق داره، ایمان داره و ...»
بله! آدم همه این ها را دارد اما #نان چیز دیگری است. من هم در روزگار جوانی پوزخند زدم که «اقتصاد زیر بنا است» حرف مهمل است اما امروز می بینم چقدر روایت منتسب به پیامبر که «هرکس معاش ندارد، معاد ندارد» درست است. دقیق است. این دو روایت را هم بخوانید:
1️⃣ #عطار_نیشابوری در مصیبت نامه می نویسد: اسم اعظم خدا «نان» است. پرسیدند چگونه؟ گفت: کدام اسم خدا را میشناسید که بدین سرعت درهای مسجد را باز کند و صدای مؤذن را در شهر بپراکند و مردم را به مسجد و محراب بیاورد؟ نبودید و ندیدید آن سال قحطی را در نیشابور، که مسجدها لانۀ عنکبوتان شده بود؟
گفت در قحط نشابور ای عجب
میگذشتم گُرسَنه چل روز و شب
نه شنودم هیچجا بانگ نماز
نه دری بر هیچ مسجد بود باز
پس بدانستم که نان، نام خداست
پايۀ جمعیت و آرام ماست
2️⃣ #ابوسعید_ابوالخیر هم در اسرارالتوحید، از زبان عاقلی دیوانهنما نقل میکند که «نان» از اسمای حسنای خدا، بلکه اسم اعظم او است. (اسرارالتوحید، جلد دوم، ص583)
⛔️ نکته: امیدوارم لابلای واژگانی چون خروش ملت، فتنه جدید، آشوبگران، تخریب کنندگان اموال بیت المال، ردپای دشمنان و ... بزرگان فراموش نکنند که بخش بزرگی از آنها که به خیابان آمدند و اعتراض کردند و آنان که نیامدند اما خشنود نیستند غم نان دارند، از زندگی امروزشان شاکی هستند و به آینده امیدی ندارند.
اگر می توانید همین مشکل را حل کنید قربان دست و پای بلورین تان، اگر نه، لطفاً پشت توطئه عربستان و فیلتر تلگرام و نقشه ترامپ و ... پنهان نشوید که دیوار محکمی نیست و « چون پرده بر اُفتد نه تو مانی و نه من»!
🖋 @ehsanmohammadi95