#لبخند_روز
🔹 وقتي مريض ميشم با ارزشترين چيز دنيارو سلامتي ميدونم، بعد از اينكه خوب شدم نظرم دوباره به پول تغيير ميكنه!
🔺خارجی ها توی توالت سرشون رو با روزنامه و تبلت گرم می کنن، ما یه مورچه پیدا می کنیم هی دورش آب می ریزیم، هی نجاتش می دیم!
🖋 @ehsanmohammadi95
🔹 وقتي مريض ميشم با ارزشترين چيز دنيارو سلامتي ميدونم، بعد از اينكه خوب شدم نظرم دوباره به پول تغيير ميكنه!
🔺خارجی ها توی توالت سرشون رو با روزنامه و تبلت گرم می کنن، ما یه مورچه پیدا می کنیم هی دورش آب می ریزیم، هی نجاتش می دیم!
🖋 @ehsanmohammadi95
Forwarded from اتچ بات
⛔️ من هیچوقت برای گدایی دستم را پیش کسی دراز نکردم و نمی کنم. هرگز. هرگز...
🎤 گفتگو با کولبری که پا ندارد
✍️ احسان محمدی – یونس فیضی 24 سال است بدون پا کولبری می کند. باورش دشوار است. کولبری در کوه و برف و دره های عمیق مرزهای کردستان و آذربایجان غربی، جایی که جاده نیست. تنها می شود با قاطر و پاهای چابک از خطر جست. چطور کسی می تواند با دو پا که از بالای زانو قطع شده اند کولبری کند؟
علی کریمی فوتبالیستی که با و بدون توپ همیشه متفاوت بود در صفحه اینستاگرامش عکس یونس فیضی را منتشر کرد و نوشت: «یک عکس یک بغض! همیشه مرغ همسایه غازه».
در مورد یونس فیضی (شهروندی که بدون دو پا کولبری می کند) جز چند عکس اطلاعات زیادی در دست نیست. در یوتیوب گفتگویی به زبان کُردی و ترجمه انگلیسی پیدا و ترجمه کردم که اینجا می توانید مهمترین فرازهای آن را بخوانید:
❇️ یونس فیضی هستم. اهل پیرانشهر (یکی از شهر های کردنشین استان آذربایجان غربی در شمال غربی ایران)
❇️ این کار را از روی اجبار انتخاب کردم. کاسبی و شغل دیگری ندارم. کار آسانی نیست. من سرپرست و نان آور یک خانواده ام و باید کار کنم.
❇️ این کار برای کسی که پا دارد هم سخت است اما باز برایم آسان تر از این است که دست گدایی طرف کسی دراز کنم. خطر دستگیری و حتی کشته شدن و بدبختی را قبول کرده ام اما باز برایم از گدایی برای پول آسان تر است. هیچوقت این کار رو نکردم و هیچوقت هم گدایی کسی را نمی کنم.
❇️ 24 سال است که با این وضعیت کولبری می کنم. معمولاً با چهارقاطر می آیم و با دوستانم از اینجا جنس می بریم. بعضی اوقات هم خودم بار روی کولم می گیرم. دوستانم هم گاهی کمکم می کنند البته.
❇️ من برادر و یک خواهرم را در انفجار مین در پیرانشهر از دست دادم و پاهای خودم هم قطع شد. بچه بودیم رفتیم برای چراندن دام و کنگر چینی که با مین برخورد کردیم. پاهای من هر دو قطع شد.
❇️ من هیچوقت برای گدایی دستم را پیش کسی دراز نکردم و نمی کنم. هرگز. هرگز. کاری که می کنم خیلی سخت است اما من نان عرق و رنج خودم را می خورم. توی همه این سالها هیچوقت دستم را برای پول دراز نکرده ام.
❇️ وقتی برمی گردم پیرانشهر به بعضی خانواده های فقیر کمک می کنم. مثلاً هر مسیر که بار می برم، 50 هزار تومن میدهم به خانواده های فقیری که می شناسم.
❇️ الان سرپرست یک خانواده ام. مادرم، برادر و خواهرم که یکی از آنها درس می خواند و من هزینه اش را می دهم.
❇️ کار کردن بدون پا سخت است. اما اعتقاد دارم که خدا همه درها را نمی بندند. اگر خدا یک در را ببندند، در دیگری باز می کند. من محتاج کسی نیستم. فقط و فقط خدا برایم بس است.
❇️ وقت هایی که با کمین مامورها برخورد می کنیم و باید فرار کنیم، اگر اسب ها را بکُشند فرار می کنم، اگر نکُشند با اسب ها فرار می کنم! فرار سخت است اما راستش را بگویم من با این وضعیت از خیلی ها چالاک ترم و گیر نمی افتم.
❇️ تا حالا پیش هیچ مسئولی در شهر نرفته ام که به من کمک مالی کند. تقاضایی ندارم. خودم عرق می ریزم و نان بازوی خودم را می خورم. ممکن است بگویند طرف دیوانه است اما من دستم را دراز نمی کنم.
در زمستان سال گذشته پس از یخ زدن چند کولبر در مرزهای برف آلود کردستان و آذربایجان غربی توجه افکار عمومی به این شغل خطرناک جلب شد و دولت روحانی نیز با تلاش برای بیمه کردن کولبران کوشید در این راه قدم هایی بردارد اما رنج مردم این سامان عمیق تر از این قصه هاست./عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
🎤 گفتگو با کولبری که پا ندارد
✍️ احسان محمدی – یونس فیضی 24 سال است بدون پا کولبری می کند. باورش دشوار است. کولبری در کوه و برف و دره های عمیق مرزهای کردستان و آذربایجان غربی، جایی که جاده نیست. تنها می شود با قاطر و پاهای چابک از خطر جست. چطور کسی می تواند با دو پا که از بالای زانو قطع شده اند کولبری کند؟
علی کریمی فوتبالیستی که با و بدون توپ همیشه متفاوت بود در صفحه اینستاگرامش عکس یونس فیضی را منتشر کرد و نوشت: «یک عکس یک بغض! همیشه مرغ همسایه غازه».
در مورد یونس فیضی (شهروندی که بدون دو پا کولبری می کند) جز چند عکس اطلاعات زیادی در دست نیست. در یوتیوب گفتگویی به زبان کُردی و ترجمه انگلیسی پیدا و ترجمه کردم که اینجا می توانید مهمترین فرازهای آن را بخوانید:
❇️ یونس فیضی هستم. اهل پیرانشهر (یکی از شهر های کردنشین استان آذربایجان غربی در شمال غربی ایران)
❇️ این کار را از روی اجبار انتخاب کردم. کاسبی و شغل دیگری ندارم. کار آسانی نیست. من سرپرست و نان آور یک خانواده ام و باید کار کنم.
❇️ این کار برای کسی که پا دارد هم سخت است اما باز برایم آسان تر از این است که دست گدایی طرف کسی دراز کنم. خطر دستگیری و حتی کشته شدن و بدبختی را قبول کرده ام اما باز برایم از گدایی برای پول آسان تر است. هیچوقت این کار رو نکردم و هیچوقت هم گدایی کسی را نمی کنم.
❇️ 24 سال است که با این وضعیت کولبری می کنم. معمولاً با چهارقاطر می آیم و با دوستانم از اینجا جنس می بریم. بعضی اوقات هم خودم بار روی کولم می گیرم. دوستانم هم گاهی کمکم می کنند البته.
❇️ من برادر و یک خواهرم را در انفجار مین در پیرانشهر از دست دادم و پاهای خودم هم قطع شد. بچه بودیم رفتیم برای چراندن دام و کنگر چینی که با مین برخورد کردیم. پاهای من هر دو قطع شد.
❇️ من هیچوقت برای گدایی دستم را پیش کسی دراز نکردم و نمی کنم. هرگز. هرگز. کاری که می کنم خیلی سخت است اما من نان عرق و رنج خودم را می خورم. توی همه این سالها هیچوقت دستم را برای پول دراز نکرده ام.
❇️ وقتی برمی گردم پیرانشهر به بعضی خانواده های فقیر کمک می کنم. مثلاً هر مسیر که بار می برم، 50 هزار تومن میدهم به خانواده های فقیری که می شناسم.
❇️ الان سرپرست یک خانواده ام. مادرم، برادر و خواهرم که یکی از آنها درس می خواند و من هزینه اش را می دهم.
❇️ کار کردن بدون پا سخت است. اما اعتقاد دارم که خدا همه درها را نمی بندند. اگر خدا یک در را ببندند، در دیگری باز می کند. من محتاج کسی نیستم. فقط و فقط خدا برایم بس است.
❇️ وقت هایی که با کمین مامورها برخورد می کنیم و باید فرار کنیم، اگر اسب ها را بکُشند فرار می کنم، اگر نکُشند با اسب ها فرار می کنم! فرار سخت است اما راستش را بگویم من با این وضعیت از خیلی ها چالاک ترم و گیر نمی افتم.
❇️ تا حالا پیش هیچ مسئولی در شهر نرفته ام که به من کمک مالی کند. تقاضایی ندارم. خودم عرق می ریزم و نان بازوی خودم را می خورم. ممکن است بگویند طرف دیوانه است اما من دستم را دراز نمی کنم.
در زمستان سال گذشته پس از یخ زدن چند کولبر در مرزهای برف آلود کردستان و آذربایجان غربی توجه افکار عمومی به این شغل خطرناک جلب شد و دولت روحانی نیز با تلاش برای بیمه کردن کولبران کوشید در این راه قدم هایی بردارد اما رنج مردم این سامان عمیق تر از این قصه هاست./عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
Telegram
attach 📎
🚟🚟🚝❌ حمله با چاقو به مسافران در مترو تهران
🔪 یک مهاجم با استفاده از چاقو چند نفر را مورد حمله قرار داد و تعدادی را زخمی کرد.
👨🏻✈️پلیس برای بازداشت مهاجم، تیراندازی کرده است.
🚝 این اتفاق در ایستگاه مترو شهر ری روی داده است.
🔺 تعدادی در این حادثه زخمی شده اند /عصرایران
🔹 در این حادثه یک روحانی مورد حمله چاقویی قرار گرفت/ مهر
⛔️مدیر روابط عمومی مترو تهران اعلام کرد که هم اکنون درب های مترو شهر ری بسته شده و مسافران نمی توانند وارد این ایستگاه شوند./باشگاه خبرنگاران
🖋 @ehsanmohammadi95
🔪 یک مهاجم با استفاده از چاقو چند نفر را مورد حمله قرار داد و تعدادی را زخمی کرد.
👨🏻✈️پلیس برای بازداشت مهاجم، تیراندازی کرده است.
🚝 این اتفاق در ایستگاه مترو شهر ری روی داده است.
🔺 تعدادی در این حادثه زخمی شده اند /عصرایران
🔹 در این حادثه یک روحانی مورد حمله چاقویی قرار گرفت/ مهر
⛔️مدیر روابط عمومی مترو تهران اعلام کرد که هم اکنون درب های مترو شهر ری بسته شده و مسافران نمی توانند وارد این ایستگاه شوند./باشگاه خبرنگاران
🖋 @ehsanmohammadi95
🔺 تکمیلی
🔹بر اساس مشاهدات عینی خبرنگار مهر:
🔺 درگیری و نزاع در مترو شهرری سبب بر هم زدن اوضاع مترو شد.
🔺فردی که حال عادی نداشته است، با «قمه» به یک روحانی حاضر در مترو شهرری حمله می کند و به وی ضربه می زند.
🔺یکی از افراد حاضر در صحنه برای کمک به روحانی وارد صحنه می شود که مهاجم، به وی نیز ضربه می زند و او را مصدوم می کند.
♦️هم اکنون نیروهای پلیس در محل حاضر هستند و امنیت به طور کامل برقرار است.
🖋 @ehsanmohammadi95
🔹بر اساس مشاهدات عینی خبرنگار مهر:
🔺 درگیری و نزاع در مترو شهرری سبب بر هم زدن اوضاع مترو شد.
🔺فردی که حال عادی نداشته است، با «قمه» به یک روحانی حاضر در مترو شهرری حمله می کند و به وی ضربه می زند.
🔺یکی از افراد حاضر در صحنه برای کمک به روحانی وارد صحنه می شود که مهاجم، به وی نیز ضربه می زند و او را مصدوم می کند.
♦️هم اکنون نیروهای پلیس در محل حاضر هستند و امنیت به طور کامل برقرار است.
🖋 @ehsanmohammadi95
روزنوشتهای احسان محمدی
🔺 تکمیلی 🔹بر اساس مشاهدات عینی خبرنگار مهر: 🔺 درگیری و نزاع در مترو شهرری سبب بر هم زدن اوضاع مترو شد. 🔺فردی که حال عادی نداشته است، با «قمه» به یک روحانی حاضر در مترو شهرری حمله می کند و به وی ضربه می زند. 🔺یکی از افراد حاضر در صحنه برای کمک به روحانی…
📸 دو عکس از مترو شهرری محل حادثه
🔻 مثل همیشه خبرگزاری های رسمی اخبار ضد و نقیضی در خصوص حادثه می دهند.
🖋 @ehsanmohammadi95
🔻 مثل همیشه خبرگزاری های رسمی اخبار ضد و نقیضی در خصوص حادثه می دهند.
🖋 @ehsanmohammadi95
⛔️ مهاجم مترو کشته شد
در حالیکه خبرگزاری ها از شلیک پلیس به پای مهاجم خبر دادند، طبق آخرین اطلاعات این مرد ۴۰ ساله که از او با عنوان "اشرار" یاد شده در راه انتقال به بیمارستان جان باخت.
🖋 @ehsanmohammadi95
در حالیکه خبرگزاری ها از شلیک پلیس به پای مهاجم خبر دادند، طبق آخرین اطلاعات این مرد ۴۰ ساله که از او با عنوان "اشرار" یاد شده در راه انتقال به بیمارستان جان باخت.
🖋 @ehsanmohammadi95
🚈 خودکشی ناکام یک زن در مترو میرداماد
بعد از حمله در مترو شهرری یک زن در مترو میرادماد خودکشی کرد اما آسیبی به او نرسید. برقهای مترو میرداماد قطع شده.
چه خبره؟! 😳
@ehsanmohammadi95
بعد از حمله در مترو شهرری یک زن در مترو میرادماد خودکشی کرد اما آسیبی به او نرسید. برقهای مترو میرداماد قطع شده.
چه خبره؟! 😳
@ehsanmohammadi95
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 فیلمی که گفته می شود مربوط به ضارب امروز در مترو است.
نزدیک شدن مردم به کسی که قمه دارد و می گویند در حالت عادی نبوده، عجیب نیست!!
🖋 @ehsanmohammadi95
نزدیک شدن مردم به کسی که قمه دارد و می گویند در حالت عادی نبوده، عجیب نیست!!
🖋 @ehsanmohammadi95
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⛔️ معاون فرماندار شهرری از درگیری ضارب با یک روحانی به دلیل "موضوع امر به معروف" گفت.
#حادثه_مترو_تهران
🖋 @ehsanmohammadi95
#حادثه_مترو_تهران
🖋 @ehsanmohammadi95
🔺چاقوکشی در مترو، تیراندازی در کلانتری آب پخش بوشهر، خودکشی در مترو، خروج قطار اهواز قم از ریل، زلزله در هجدک کرمان و ....
خدایا! قربونت برم فکر نمی کنی برای شروع یک هفته کمی زیادی هیجان انگیزه! 😔 هرکدام از این اتفاقات اگر در نروژ، سوئد، دانمارک و ... رخ بدهد قشنگ خوراک یک سال رسانه هایشان است!
چارُقت دوزم کنم شانه سرت! فدات بشم! اجازه بده کمی نفس بگیریم بعد...
🖋 @ehsanmohammadi95
خدایا! قربونت برم فکر نمی کنی برای شروع یک هفته کمی زیادی هیجان انگیزه! 😔 هرکدام از این اتفاقات اگر در نروژ، سوئد، دانمارک و ... رخ بدهد قشنگ خوراک یک سال رسانه هایشان است!
چارُقت دوزم کنم شانه سرت! فدات بشم! اجازه بده کمی نفس بگیریم بعد...
🖋 @ehsanmohammadi95
روزنوشتهای احسان محمدی
🔺چاقوکشی در مترو، تیراندازی در کلانتری آب پخش بوشهر، خودکشی در مترو، خروج قطار اهواز قم از ریل، زلزله در هجدک کرمان و .... خدایا! قربونت برم فکر نمی کنی برای شروع یک هفته کمی زیادی هیجان انگیزه! 😔 هرکدام از این اتفاقات اگر در نروژ، سوئد، دانمارک و ... رخ…
⛔️ فوری
▪️فیروز نادری از درگذشت مریم میرزاخانی دختر ریاضی دان ایرانی خبر داد.
😏خدایا! ممنونم که اون دعای بالایی رو استجابت کردی!!!
🖋 @ehsanmohammadi95
▪️فیروز نادری از درگذشت مریم میرزاخانی دختر ریاضی دان ایرانی خبر داد.
😏خدایا! ممنونم که اون دعای بالایی رو استجابت کردی!!!
🖋 @ehsanmohammadi95
📸 مریم میرزاخانی (نفر اول از سمت چپ)سال ۷۴ کنار آیتالله هاشمی رفسنجانی، حداد عادل و نجفی/خبرآنلاین
🎓کاش مشخص می شد باقی این دانشجویان نخبه الان کجا هستند؟
🖋 @ehsanmohammadi95
🎓کاش مشخص می شد باقی این دانشجویان نخبه الان کجا هستند؟
🖋 @ehsanmohammadi95
Forwarded from اتچ بات
🎼 برای شاعران نجیب بلوط ها؛ ایل بختیاری
✍️احسان محمدی_ با «شانل» و«ورساچه» و «کریستین دیور» و «گوچی» می شود با کلاس "به نظر رسید" اما نمی شود نجیب زاده شد. برای نجیب زاده بودن ریشه لازم است. اینکه آدم مثل یک چنار، مثل یک نخل ریشه هایش به سرزمینی تعلق داشته باشد. حتی دور. حتی آنقدر کوچک که سخت بشود روی نقشه پیدایش کرد.
◀️ برای من بختیاری ها از نجیب زاده ترین مردمان این سرزمین هستند. آنقدر که فرصت زندگی کردن کنارشان و دوست داشتن شان را گذاشته ام کنار خوشبختی های دیگر زندگی ام. البته که همه جا خوب و بد دارد اما بختیاری هایی که من می شناسم، مردمانی فروتن و اصیل هستند. زلال مثل هزاران چشمه ای که در آن دیار جاری است. از کهکیلویه و بویراحمد تا چهارمحال و اصفهان و خوزستان و لرستان. از مس سلیموی عزیز که پر از الماس است تا بهبهان و الیگودرز و شهرکرد و یاسوج و ...
◀️سال ها لابلای رمان های خارجی دنبال نجیب زاده ها بودم. کُنت ها و کُنتِس ها. دوک ها و دوشس ها، شوالیه ها ... بعدها یاد گرفتم که زن های بختیاری که گیس های سیاه بافته شان را از زیر لچک ها رها می کنند روی شانه، دخترانی که لباس های رنگی می پوشند و دست هایشان از کار در ایل ترک خورده و مردهایی که روزگار چین به پیشانی شان انداخته اما هنوز به این سرزمین وفادارند و می خندند، نجیب زاده های واقعی هستند.
◀️ما در مورد «جورج کلونی» و «آنجلینا جولی» همه چیز را می دانیم اما خبر نداریم از زخم دل زنان و مردان سرزمین خودمان. اگر به موسیقی سور و سوگ بختیاری ها، به لالایی مادرها گوش بدهید اندوه غریبی دارد که انگار آنقدر غول آساست که کسی توان کشفش را ندارد...
◀️ما برای دیدن زیبایی ها به تایلند و ترکیه می رویم اما یک شب نمی رویم مهمان سیاه چادر بختیاری ها بشویم، وقتی سفره شان را بی طمع پهن می کنند، بی آنکه چرتکه بیندازند، نان و ماست شان را شریک می کنند و با همان لهجه مهربان داستان شیرعلی مَردو و عبدممد للری را تعریف می کنند و تو یاد ترانه رستاک می افتی: .
🎵 عبدِ مَمَدِ لَلَری،عبدِ مَمَدِ لَلَری ار بدونستم که تو ایمیری، خُوم برات ایمُردم عزیزم خُوم برات ایمُردم/ خُدای دونای اوسا که بیدی، خدای دونای اوسا که بیدی، اوسا که بیدی ریت قسم ...
◀️ بختیاری ها... این مردم اصیل و غریب. همان برنو به دست های مشروطه چی. همان ساده دل های مهربان و نجیب که انگار دلخوشند به درخت های بلوط و خاطره های اساطیری، به ریشه هایی که در دل زاگرس دارند... آنها از خوب ترین های این روزگارند.
دلتنگ سفرم به آن دیار و نشستن کنار کسی که بخواند: بُوین حالا، دَست به یک دادِن، چَندی آسونه/جُون سی یَک دادن، چَندی آسونه...
🔻 این ترانه از گروه رستاک را گوش کنید. حکایت غریبی دارد. کمی حوصله کنید و در مورد «عبدممدللری» در اینترنت بگردید. از آن داستان های عاشقانه عجیب است. پر از شگفتی، لطافت، اندوه، اغراق های خوشایند ...
🎵 متن و ترجمه ترانه:
🔸 وای به سیل باغ رفتم جاتو خالی، به گل مشتاق بیدُم جاتو خالی
🔹بره دیدن باغ رفتم جای تو خالی، مشتاق دیدن گلها بودم، جای خالی
🔸رفیقان دور هم جمع بیدِن، تو که اُوچو نبیدی جاتو خالی
🔹رفیقان دور هم جمع بودن تو که اونجا نبودی، جای تو خالی
🔸 دا بگو درد یارم بخوره می جونه زن گل اومیرم
🔹هیچکسی اندازه تو برام عزیز نیست
🔸ای دا بگو بی نگو وری ساُ تَش گر به منقل
🔹بدون این که چیزی بگم زود بلند شید و منقل رو آتش کنید
🔸شو اومدم در حونه تون پارس ایکِردن سَگَلِتون
🔹شب اومدم نزدیک خونه تون،سگا پارس می کردن
🔸 بلال بَلال، سوزه تیه کال، من مال مگرد دل ایبری
🔹 بلال بلال! سبزه ی چشم قهوه ای من! توی ده نگرد و دلبری نکن
🔸 عبدِ مَمَدِ لَلَری ار بدونستم که تو ایمیری، خوم برات ایمُردم
🔹 عبد ممد للری اگر می دونستم می میری، برات می مُردم عزیزم، به جات می مُردم
🔸خدای دونای اوسا که بیدی، ریت قسم ایخُوردم
🔹 خدا می دونه اون موقع که بودی، به تو قسم می خوردم
🔸 بیاین بیاین بیاین بیاین ببندین سفت تِفنگتون
🔹بیایین، بیایین، بیایین، بیایین تفنگ هاتونو دست تون بگیرین
🔸چه بر نویی چه پنتیری بیاین بریم به جنگشون
🔹 چه برنو باشه، چه پنج تیر، بیایین بریم به جنگشون
#بختیاری #ایران #وطن #عبدممدللری
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️احسان محمدی_ با «شانل» و«ورساچه» و «کریستین دیور» و «گوچی» می شود با کلاس "به نظر رسید" اما نمی شود نجیب زاده شد. برای نجیب زاده بودن ریشه لازم است. اینکه آدم مثل یک چنار، مثل یک نخل ریشه هایش به سرزمینی تعلق داشته باشد. حتی دور. حتی آنقدر کوچک که سخت بشود روی نقشه پیدایش کرد.
◀️ برای من بختیاری ها از نجیب زاده ترین مردمان این سرزمین هستند. آنقدر که فرصت زندگی کردن کنارشان و دوست داشتن شان را گذاشته ام کنار خوشبختی های دیگر زندگی ام. البته که همه جا خوب و بد دارد اما بختیاری هایی که من می شناسم، مردمانی فروتن و اصیل هستند. زلال مثل هزاران چشمه ای که در آن دیار جاری است. از کهکیلویه و بویراحمد تا چهارمحال و اصفهان و خوزستان و لرستان. از مس سلیموی عزیز که پر از الماس است تا بهبهان و الیگودرز و شهرکرد و یاسوج و ...
◀️سال ها لابلای رمان های خارجی دنبال نجیب زاده ها بودم. کُنت ها و کُنتِس ها. دوک ها و دوشس ها، شوالیه ها ... بعدها یاد گرفتم که زن های بختیاری که گیس های سیاه بافته شان را از زیر لچک ها رها می کنند روی شانه، دخترانی که لباس های رنگی می پوشند و دست هایشان از کار در ایل ترک خورده و مردهایی که روزگار چین به پیشانی شان انداخته اما هنوز به این سرزمین وفادارند و می خندند، نجیب زاده های واقعی هستند.
◀️ما در مورد «جورج کلونی» و «آنجلینا جولی» همه چیز را می دانیم اما خبر نداریم از زخم دل زنان و مردان سرزمین خودمان. اگر به موسیقی سور و سوگ بختیاری ها، به لالایی مادرها گوش بدهید اندوه غریبی دارد که انگار آنقدر غول آساست که کسی توان کشفش را ندارد...
◀️ما برای دیدن زیبایی ها به تایلند و ترکیه می رویم اما یک شب نمی رویم مهمان سیاه چادر بختیاری ها بشویم، وقتی سفره شان را بی طمع پهن می کنند، بی آنکه چرتکه بیندازند، نان و ماست شان را شریک می کنند و با همان لهجه مهربان داستان شیرعلی مَردو و عبدممد للری را تعریف می کنند و تو یاد ترانه رستاک می افتی: .
🎵 عبدِ مَمَدِ لَلَری،عبدِ مَمَدِ لَلَری ار بدونستم که تو ایمیری، خُوم برات ایمُردم عزیزم خُوم برات ایمُردم/ خُدای دونای اوسا که بیدی، خدای دونای اوسا که بیدی، اوسا که بیدی ریت قسم ...
◀️ بختیاری ها... این مردم اصیل و غریب. همان برنو به دست های مشروطه چی. همان ساده دل های مهربان و نجیب که انگار دلخوشند به درخت های بلوط و خاطره های اساطیری، به ریشه هایی که در دل زاگرس دارند... آنها از خوب ترین های این روزگارند.
دلتنگ سفرم به آن دیار و نشستن کنار کسی که بخواند: بُوین حالا، دَست به یک دادِن، چَندی آسونه/جُون سی یَک دادن، چَندی آسونه...
🔻 این ترانه از گروه رستاک را گوش کنید. حکایت غریبی دارد. کمی حوصله کنید و در مورد «عبدممدللری» در اینترنت بگردید. از آن داستان های عاشقانه عجیب است. پر از شگفتی، لطافت، اندوه، اغراق های خوشایند ...
🎵 متن و ترجمه ترانه:
🔸 وای به سیل باغ رفتم جاتو خالی، به گل مشتاق بیدُم جاتو خالی
🔹بره دیدن باغ رفتم جای تو خالی، مشتاق دیدن گلها بودم، جای خالی
🔸رفیقان دور هم جمع بیدِن، تو که اُوچو نبیدی جاتو خالی
🔹رفیقان دور هم جمع بودن تو که اونجا نبودی، جای تو خالی
🔸 دا بگو درد یارم بخوره می جونه زن گل اومیرم
🔹هیچکسی اندازه تو برام عزیز نیست
🔸ای دا بگو بی نگو وری ساُ تَش گر به منقل
🔹بدون این که چیزی بگم زود بلند شید و منقل رو آتش کنید
🔸شو اومدم در حونه تون پارس ایکِردن سَگَلِتون
🔹شب اومدم نزدیک خونه تون،سگا پارس می کردن
🔸 بلال بَلال، سوزه تیه کال، من مال مگرد دل ایبری
🔹 بلال بلال! سبزه ی چشم قهوه ای من! توی ده نگرد و دلبری نکن
🔸 عبدِ مَمَدِ لَلَری ار بدونستم که تو ایمیری، خوم برات ایمُردم
🔹 عبد ممد للری اگر می دونستم می میری، برات می مُردم عزیزم، به جات می مُردم
🔸خدای دونای اوسا که بیدی، ریت قسم ایخُوردم
🔹 خدا می دونه اون موقع که بودی، به تو قسم می خوردم
🔸 بیاین بیاین بیاین بیاین ببندین سفت تِفنگتون
🔹بیایین، بیایین، بیایین، بیایین تفنگ هاتونو دست تون بگیرین
🔸چه بر نویی چه پنتیری بیاین بریم به جنگشون
🔹 چه برنو باشه، چه پنج تیر، بیایین بریم به جنگشون
#بختیاری #ایران #وطن #عبدممدللری
🖋 @ehsanmohammadi95
Telegram
▪️ نکته دردناک درگذشت مریم میرزخانی این است که بخشی از کسانی که باعث مهاجرت او و دهها نخبه دیگر شدند از همین الان برای تسلیت گفتن صف گرفته اند!
▪️بخشی از کسانی که تا به یک زن تعرض می شود سرچ می کنند که آیا لباس مناسب پوشیده؟ آیا آرایش داشته؟ چقدر موهایش بیرون بوده؟... تا بفرمایند: تقصیر خودش بوده!
▪️طنز تلخی است روزگار ما! همین مریم میرزاخانی که الان برایش سوگنامه می نویسید اگر ایران بود با همین ظاهر ساده و معمولی اش، موهای کوتاه و پیراهن مردانه؛ گزینش او را رد می کرد و بعید بود بتواند در دانشگاهی تدریس کند!
▪️مریم میرزاخانی به هیچکدام از این تسلیت های فرصت طلبانه شما دیگر نیازی ندارد. به فکر هزاران مریم دیگری باشید که همین الان با سوءمدیریت شما در حال ترجمه مدارک تحصیلی شان هستند که بروند...بروند...
🖋 @ehsanmohammadi95
▪️بخشی از کسانی که تا به یک زن تعرض می شود سرچ می کنند که آیا لباس مناسب پوشیده؟ آیا آرایش داشته؟ چقدر موهایش بیرون بوده؟... تا بفرمایند: تقصیر خودش بوده!
▪️طنز تلخی است روزگار ما! همین مریم میرزاخانی که الان برایش سوگنامه می نویسید اگر ایران بود با همین ظاهر ساده و معمولی اش، موهای کوتاه و پیراهن مردانه؛ گزینش او را رد می کرد و بعید بود بتواند در دانشگاهی تدریس کند!
▪️مریم میرزاخانی به هیچکدام از این تسلیت های فرصت طلبانه شما دیگر نیازی ندارد. به فکر هزاران مریم دیگری باشید که همین الان با سوءمدیریت شما در حال ترجمه مدارک تحصیلی شان هستند که بروند...بروند...
🖋 @ehsanmohammadi95
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📺 خلاصه اخبار تلویزیون در ۴۰ ثانیه توسط مهران مدیری!
🖋 @ehsanmohammadi95
🖋 @ehsanmohammadi95
🗞 ۲۰سال پیش میرزاخانی از حادثه سقوط اتوبوس دانشجویان شریف نجات یافته و برای نشریه دانشجویی«نقطه سر خط» تعریف کرد: اتفاق درست لحظهای افتاد که همه فکر میکردیم خوشبختیم!
@ehsanname
🖋 @ehsanmohammadi95
@ehsanname
🖋 @ehsanmohammadi95
❇️ زندگی از هر چیزی قوی تر است...
✍️ احسان محمدی_ قبول دارم که ما خیلی وقت است اشک را با اشک می شوییم، اصلاً انگار خدا هم می داند که اندوهگین بودن در این سرزمین انگار به «فضیلت» تبدیل شده، ما مردم شادی و قهقهه نیستیم برای همین هر روز جیره مان را می دهد. هنوز قطار سمنان در آتش می سوخت که پلاسکو فرو ریخت، برای آتش نشان ها شیون می کردیم که سربازها قربانی شدند، سوگوار کولبرها بودیم که مرگ «افشین یداللهی» اشک آورد به چشم مان. هنوز «آتنا» در خاک آرام نگرفته بود که «مریم»ی پژمرده شد ...
❇️ اما زندگی ادامه دارد. شاید سنگدلانه باشد اما مهمترین روز زندگی، اکنون و فرداست. اگر در این مسیر هر روز برای گریه کردن زانو بزنیم، هرگز به مقصد نمی رسیم. این شعار نیست. عین حقیقت است. مریم میرزاخانی به جای «طول» به «عرض» زندگی اش وسعت داد. وقتی ایران بود به جای ناله و نفرین جنگید، درخشید. وقتی هم به آن سوی دنیا رفت به جای حاشا کردن شناسنامه اش، نام دخترش را «آناهیتا» گذاشت. دختری که بر اساس قوانین سرزمین مادری به دلیل داشتن پدر غیرایران(اهل چک) از حق داشتن شناسنامه ایرانی محروم است!...
البته که 40 سالگی برای مُردن خیلی زود است اما این گله ها را بگذاریم برای روزی که بنشینیم پیش روی خدا و چای بنوشیم... مثل هزاران سالی که از سرگذرانده ایم، امشب هم می گذرد... به فردا فکر کنیم.
❇️این نوشته از «آناگاوالدا» رمان نویس فرانسوی را بخوانید: «زندگی حتی وقتی انکارش میکنی، حتی وقتی نادیده اش میگیری، حتی وقتی نمیخواهی اش از تو قوی تر است. از هر چیز دیگری قوی تر است. آدمهایی که از بازداشتگاههای اجباری برگشتهاند دوباره زاد و ولد کردند. مردان و زنانی که شکنجه دیده بودند، که مرگ نزدیکانشان و سوخته شدن خانههاشان را دیده بودند، دوباره به دنبال اتوبوسها دویدند، به پیش بینی هواشناسی با دقت گوش کردند و دخترهایشان را شوهر دادند. باور کردنی نیست اما همین گونه است. زندگی از هر چیز دیگری قوی تر است. باید یک بار به خاطر همه چیز گریه کرد. آن قدر که اشکها خشک شوند، باید این تن اندوهگین را چلاند و بعد دفتر زندگی را ورق زد. به چیز دیگری فکر کرد. باید پاها را حرکت داد و همه چیز را از نو شروع کرد. چه قدر باید بگذرد تا آدمی بوی تن کسی را که دوست داشته از یاد ببرد؟ و چه قدر باید بگذرد تا بتوان دیگر او را دوست نداشت؟»
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ احسان محمدی_ قبول دارم که ما خیلی وقت است اشک را با اشک می شوییم، اصلاً انگار خدا هم می داند که اندوهگین بودن در این سرزمین انگار به «فضیلت» تبدیل شده، ما مردم شادی و قهقهه نیستیم برای همین هر روز جیره مان را می دهد. هنوز قطار سمنان در آتش می سوخت که پلاسکو فرو ریخت، برای آتش نشان ها شیون می کردیم که سربازها قربانی شدند، سوگوار کولبرها بودیم که مرگ «افشین یداللهی» اشک آورد به چشم مان. هنوز «آتنا» در خاک آرام نگرفته بود که «مریم»ی پژمرده شد ...
❇️ اما زندگی ادامه دارد. شاید سنگدلانه باشد اما مهمترین روز زندگی، اکنون و فرداست. اگر در این مسیر هر روز برای گریه کردن زانو بزنیم، هرگز به مقصد نمی رسیم. این شعار نیست. عین حقیقت است. مریم میرزاخانی به جای «طول» به «عرض» زندگی اش وسعت داد. وقتی ایران بود به جای ناله و نفرین جنگید، درخشید. وقتی هم به آن سوی دنیا رفت به جای حاشا کردن شناسنامه اش، نام دخترش را «آناهیتا» گذاشت. دختری که بر اساس قوانین سرزمین مادری به دلیل داشتن پدر غیرایران(اهل چک) از حق داشتن شناسنامه ایرانی محروم است!...
البته که 40 سالگی برای مُردن خیلی زود است اما این گله ها را بگذاریم برای روزی که بنشینیم پیش روی خدا و چای بنوشیم... مثل هزاران سالی که از سرگذرانده ایم، امشب هم می گذرد... به فردا فکر کنیم.
❇️این نوشته از «آناگاوالدا» رمان نویس فرانسوی را بخوانید: «زندگی حتی وقتی انکارش میکنی، حتی وقتی نادیده اش میگیری، حتی وقتی نمیخواهی اش از تو قوی تر است. از هر چیز دیگری قوی تر است. آدمهایی که از بازداشتگاههای اجباری برگشتهاند دوباره زاد و ولد کردند. مردان و زنانی که شکنجه دیده بودند، که مرگ نزدیکانشان و سوخته شدن خانههاشان را دیده بودند، دوباره به دنبال اتوبوسها دویدند، به پیش بینی هواشناسی با دقت گوش کردند و دخترهایشان را شوهر دادند. باور کردنی نیست اما همین گونه است. زندگی از هر چیز دیگری قوی تر است. باید یک بار به خاطر همه چیز گریه کرد. آن قدر که اشکها خشک شوند، باید این تن اندوهگین را چلاند و بعد دفتر زندگی را ورق زد. به چیز دیگری فکر کرد. باید پاها را حرکت داد و همه چیز را از نو شروع کرد. چه قدر باید بگذرد تا آدمی بوی تن کسی را که دوست داشته از یاد ببرد؟ و چه قدر باید بگذرد تا بتوان دیگر او را دوست نداشت؟»
🖋 @ehsanmohammadi95
#شعر_شب
من کزین فاصله غارت شده ی چشم توام
چون به دیدار تو افتد سر و کارم چه کنم؟
یک به یک با مژه هایت دل من مشغول است
میله های قفسم را نشمارم چه کنم؟
#سید_حسن_حسینی
🖋 @ehsanmohammadi95
من کزین فاصله غارت شده ی چشم توام
چون به دیدار تو افتد سر و کارم چه کنم؟
یک به یک با مژه هایت دل من مشغول است
میله های قفسم را نشمارم چه کنم؟
#سید_حسن_حسینی
🖋 @ehsanmohammadi95
⛔️ وجود کودکان مطلقه ۱۵ساله
🔻 رئیس فراکسیون زنان مجلس از تلاش برای افزایش حداقل سن ازدواج دختران از ۱۳ سال به ۱۵ سال خبر داد.
🔻 پروانه سلحشوری، رئیس فراکسیون زنان در مجلس شورای اسلامی، با اعلام این خبر گفت: روند طولانی و فرسایشی بوروکراسی در کشور، بهعنوان یکی از دلایل اصلی تأخیر در حصول نتیجه در این مورد است. ما در فراکسیون زنان بهجد پیگیر این موضوع هستیم. هرچند پیچیدگی و حساسیتهای موجود در مسائل فرهنگی کشور، هم روند رسیدن به نتیجه را کند و هم ما را ملزم به بررسیهای دقیقتر کرده است.
🔻وی با اشاره به اینکه ما کودکان مطلقه ١٥ساله در کشور داریم، اظهار کرد: بهطورمثال ما در جایی میبینیم که خانوادهای متشرع و متدین هستند و اصرار دارند که دخترشان باید زود ازدواج کند، اما درمقابل در جای دیگری شاهد هستیم که فقر عاملی است که خانواده را مجبور میکند به ازدواج دخترشان در سن پایین، تن بدهند.
#مرگ_بر_آمریکا
🖋 @ehsanmohammadi95
🔻 رئیس فراکسیون زنان مجلس از تلاش برای افزایش حداقل سن ازدواج دختران از ۱۳ سال به ۱۵ سال خبر داد.
🔻 پروانه سلحشوری، رئیس فراکسیون زنان در مجلس شورای اسلامی، با اعلام این خبر گفت: روند طولانی و فرسایشی بوروکراسی در کشور، بهعنوان یکی از دلایل اصلی تأخیر در حصول نتیجه در این مورد است. ما در فراکسیون زنان بهجد پیگیر این موضوع هستیم. هرچند پیچیدگی و حساسیتهای موجود در مسائل فرهنگی کشور، هم روند رسیدن به نتیجه را کند و هم ما را ملزم به بررسیهای دقیقتر کرده است.
🔻وی با اشاره به اینکه ما کودکان مطلقه ١٥ساله در کشور داریم، اظهار کرد: بهطورمثال ما در جایی میبینیم که خانوادهای متشرع و متدین هستند و اصرار دارند که دخترشان باید زود ازدواج کند، اما درمقابل در جای دیگری شاهد هستیم که فقر عاملی است که خانواده را مجبور میکند به ازدواج دخترشان در سن پایین، تن بدهند.
#مرگ_بر_آمریکا
🖋 @ehsanmohammadi95