ابتدا | نوشته‌های روح‌الله رشیدی
1.04K subscribers
742 photos
122 videos
25 files
359 links
Download Telegram
@ebteda_ir

🔺تحلیل‌های تخدیریِ پساانتخابات

با روشن شدن نتایج انتخابات مجلس، بخشی از فعالان سیاسی و فرهنگی، به‌تدریج دارند متقاعد می‌شوند که #دوگانه‌ی سیاسیِ سنتیِ حاکم بر کشور، کارآمدی و اثرگذاری خود را از دست داده. تحلیل‌هایی منتشر می‌کنند مبنی بر اینکه دیگر #راست و #چپ و #اصولگرایی و #اصلاح‌طلبی، توانِ کسب اقبالِ مردم را ندارند. اما دو نکته‌ی ظریف و دقیق در این رجعتِ تئوریک قابل‌ملاحظه است که عملاً تمام ثمرات این تحرکِ اصلاحگرانه را از بین می‌برد. به‌واقع، با وجود جذاب بودن این تیپ تحلیل‌ها و تظاهر به ساختارشکنی از سوی این تحلیل‌گران، #محافظه‌کاری و #تصلب، همچنان در آن‌ها موج می‌زند:

1. صاحبان این تحلیل‌های به‌ظاهر جسورانه، همچنان قلباً وجود #دوقطبی در فضای سیاسی کشور را ضروری می‌دانند. اما اکنون با ملاحظاتِ پیش‌آمده، صرفاً معترف به وجود نقص و ناکارآمدیِ در «عملکرد» دوقطبی مذکور هستند و بدنبالِ اصلاح و ترمیم دوقطبی. از این روست که می‌گویند باید #نقد_درون_گفتمانی کرد تا معلوم شود که دوگانه‌ی مذکور، در کجا به خطا رفته! به‌واقع، هنوز نتوانسته‌اند دل از دو قطبِ متعارف بکَنند. عمیقاً معتقدند که کشور همچنان باید بر مدار #دو_قطب بچرخد؛ اما این دو قطب باید «روزآمد» شده و عناصر فرتوتِ خود را کنار بگذارند و از جوانترها استفاده کنند. انحرافِ بزرگ این تحلیل‌ها همین است که فکر می‌کنند با پاشیدنِ رنگ‌ِ جدید به چهره‌ی این بنایِ کهنه و زهوار دررفته، می‌شود #جریان_سوم راه انداخت! کدام جریان سوم؟ وقتی قرار است همان سنت‌هایِ معیوبِ سیاسی، توسط جوان‌ترهایی با همان استانداردها بازتولید شود، جریانِ سومِ احتمالیِ برآمده از این دو قطب، چیزی بیش از #تحجر_روزآمد نخواهد بود.

2. #مردم همچنان وارد محاسباتِ این تحلیل گران نشده. اگر هم اشاراتی خفیف و سریع به اهمیت #مقبولیت_اجتماعی می‌کنند، از باب رعایت تشریفات است وگرنه هنوز معتقد نیستند که مهم‌ترین ضعفِ دوگانه‌های سیاسی، اصل قرار دادن خود و فرع قرار دادن قدرت اجتماعی مردم بوده. اتفاقاً بزرگ‌ترین مشکل جریان‌های سیاسی، از قدیم تا جدیدش، همین #قطب دانستن خود است. قطب‌هایی که مردم باید مدام دورِ آن‌ها بچرخند! مردم را کتمان نمی‌کنند اما نقشی بیش از #ابزار برای آن‌ها قائل نیستند. اگرچه می‌گویند که دو جناحِ سیاسی کشور باید توجه بیشتری به مردم کنند، اما این عطفِ توجه، همچنان، صوری است و تعارفی.

قبل از هر چیز، باید به جنگِ این تحلیل‌های انحرافی و تخلیه‌کننده رفت. تحلیل‌هایی که در گذشته نیز وجود داشته و هربار، انرژی متراکم انقلابی‌ها را بی‌آنکه ثمری داشته باشد تخلیه کرده. این تحلیل‌های به‌ظاهر تحول‌گرا، در این مقطع، که می‌تواند زمانِ تجدید مطلعِ فکر و عملِ انقلابی باشد، عاملِ #تخدیر و #انحراف است.
🔻
@roohollah_rashidi
Forwarded from مطالبه
فیشهای نجومی مسئله این نیست!
✔️محمد صادق شهبازی
🔹#حقوقهای_نجومی نماد #اشرافیت #ژنرالهای فرسوده و #سرمایه_سالار مدعی است. همه از مسئولین عالیرتبه کشور، #مردم، #عدالتخواهان، سیاسیون حتی سرآشپزهای اشرافیت در موردش موضع میگیرند. حق هم هست.
🔹اما مسئله ی اصلی نیست. سال ۸۴ بیشترین عنصری که در عدالت مطالبه میشد #ساده_زیستی بود و دولت نهم ودهم هرچه بود و نبود #ساده_زیست بود اما بسیاری از مطالبات #جبهه_انقلاب باقی ماند .
🔹حتی بعضی عناصر #سرمایه_سالار به کابینه رفتند و... یعنی ساده زیستی لازم بود اما کافی نبود.
🔹امروز هم اگر فقط به آن بپردازیم ممکن است بتوانیم دوباره ساده زیستی را #گفتمان کنیم اما کشور بر مدار #سرمایه_سالاری بچرخد.
🔹ما باید دنبال #سازوکارها و #ساختارهایی باشیم که #بیعدالتی را نهادینه میکنند
🔹مثل #واردات_محوری #خصوصی_کردن #آموزش و #بهداشت #دلالی_بانکها و...
🔹بعضی از این مسائل پیچیده است اما بسیاری از آنها به سادگی و همه فهمی #فیشهای_نجومی است مثل #واردات
@motalebe
#کدخدا ها میخواهند #بابیه جدید درست کنند/تفاوت نگاه امام و رهبری به حکومت دینی با محافظه کاران تفاوت ولایت فقیه با سلطنت معمم است

#محافظه_کاران که تا قبل از ابتدای دهه هشتاد و نود به اسم #حزب_اللهی و #انقلابی #مردم_سواری میکردند و با حضور مستقیم نیروهای #انقلابی خلع سلاح و منفعل شده بودند بوی کباب احساس کرده اند، میخواهند انتقام بگیرند و برای #انقلابیگری افسار بسازند که با دستان کدخداهای مدعی #بابیت نسبت به #رهبری هر حرکت انقلابی با کدهای حضرات منفعل شود
مستانه داد میزنند که زین پس باید کدها محور باشند معلوم میشود حضرات برنامه دارند
این جماعت نشان داده اند رهبری برایشان مهم نیست که جهتگیریهای اشکار رهبری مثل #اقتصاد_مقاومتی #عدالتخواهی #جمهوریت و... در گفتمان آنها جز شعار راهی ندارد.
مهم برای این جماعت ادعای بابیت خودشان نسبت به رهبری است تا از این به بعد دوباره صاحب #انقلاب و اسلام و #حزب_الله و... شوند و با اوردن کد از رهبری که تنها در یکی دو مورد خاص درست از آب درآمده و در اکثر موارد غلط، ترمز #انقلابیگری شوند
از نظر این جماعت همه باید عقلشان را تعطیل کنند ساکت باشند تا کدی از جانب انها برسد و بعد در چارچوبی که آنها تهیه میکنند عمل کنند.
تفاوت تعریف #امام و رهبری از حکومت دینی با این جماعت از تفاوت #ولایت_فقیه تا #سلطنت_معمم است و مردم و نخبگان در حد رباتهایی هستند که باید تکمه شان از جانب بابها زده شود. درصورتیکه به تعبیر امام انقلاب میخواهد اسلام سلطنتی را براندازد
تعریف این جماعت از ولایت و حکومت دینی برخلاف اولیات تفکر شیعی و در حقیقت ترجمه تفکر اشاعره است که اهل بیت با ان مبارزه کردند اساسا برای زدن مبنای این تفکر قدرتمحور بود که عدل درحد اصول دین در تفکر شیعی امد.
وهابیگری روشنفکران در برخورد با معتقدات دینی از یکسو و اشعریگری این جماعت (که هرچه خسروان قدرتطلب و مدعی بابیت میکنند شیرین بود) دو سر یک قیچی برای زدن اسلام ناب است.
هیچ چیز در باب نفی کدمحوری در فضای سیاسی تغییر نکرده است
مطلب غیرعلنی را اگر کسانی در موردش به حجت رسیدند برای خودشان حجیت دارد و اگر نه نه!
مطلب غیرعلنی اگر خلاف مطلب علنی باشد به دیوار کوبیده میشود
اصل پیگیری مطالبات وجهتگیریهای آشکار رهبری است
دین و انقلاب اصول محکمی دارد که کد باشد و نباشد حتی رهبر انقلاب بتوانند موضع علنی بگیرند یا نه باید براساس آنها تحلیل و عمل کرد.
@jomhouri
به جمهوری بپیوندید
https://telegram.me/joinchat/A2I_lj-DqVKedeyPiF6ofQ
@ebteda_ir
🔺منتهای آرمانِ محافظه‌کاران

وقتی #عبور_از_روحانی، منتهای آرمانِ انقلابیِ #جبهه‌ی_مردمی_انقلاب عنوان می‌شود (به تصریحِ #مهدی_محمدی) چگونه می‌شود چنین جمعی را واجد گفتمانِ تحول‌آفرین و انقلابی دانست؟ و چگونه می‌توان آن را بازآراییِ جناح محافظه‌کار ندانست؟ این غایتِ ترسیمی، هیچ ارزشی جز یک هماوردطلبی سیاسی و جناحی ندارد. برای این هدف حداقلی (به زیر کشیدن روحانی)، سرمایه‌ها‌ی سترگی مانند #مردم و #انقلاب را به میدان آوردن یعنی از کیسه‌ی خلیفه بخشیدن. اگر هدفشان عبور از روحانی‌ست، لطف فرموده و از جیب مبارک خودشان هزینه کنند و نه مردم و انقلابشان.
غایت انقلابیون حتی در ساحت سیاست، گرفتن دولت از یک ‌جناح و سپردنش به جناح دیگر نیست. و‌این دو‌جناح با چنین غایات پیش‌پاافتاده‌ای مگر چه فضیلتی بر هم دارند؟
@ebteda_ir

🔺 درد محافظه‌کاران؟


بزرگترین خطای #محافظه‌کاران (راست قدیم و اصولگرایان فعلی) همواره این بوده که عامل شکست‌ها و ناکامی‌های سیاسی‌شان #عدم_وحدتِ سران و‌ بزرگان و نامدارانِ منتسب به اردوگاهشان است. با این تلقی سطحی، یک اشتغال دائمی و مضحک برای خود ساخته‌اند با هدفِ نیل به وحدت!
مدام خود را به آب و ‌آتش می‌زنند و حتی به مناسباتِ تحکم‌آمیزِ قرون‌وسطایی هم متوسل می‌شوند تا مثلاً تعداد کاندیداهای ریاست جمهوری را کم کنند تا شاید توفیق یابند. در این راه، ابایی از تکفیرِ عناصرِ به‌زعم خودشان «وحدت‌شکن» هم ندارند.
به این نمی‌اندیشند اما، که دردشان وحدتِ قبایلی نیست. دردشان تعدد کاندیدا نیست. دردشان دورهمی‌های زورکی نیست. همچنانکه اگر حتی به فرض محال، هدفِ دمِ‌دستی وحدت هم محقق شود، باز هم به مراد نخواهند رسید.
چرا؟
چون هنوز در قاموس‌شان، مفهوم بزرگ و بنیادینی به نام #مردم معنا ندارد. بله؛ اعتنای صوری و تشریفاتی به مردم را گاهی مزمزه می‌کنند. اما چون قلباً به آن باور ندارند، اعتنایشان بی‌برکت می‌شود.
مردم... مردم... کاش از خمینی کبیر، معنای این یک معنا را خوب یاد می‌گرفتند این محافظه‌کاران.
ابتدا | نوشته‌های روح‌الله رشیدی
Photo
@ebteda_ir
🔺
ادعای تحلیل علمی دارند اما از همان عنوان کتاب، معلوم است که تا چه اندازه بر ادعایشان پایبندند. هرگاه با همه‌ی دَک‌وپُزِ آکادمیک‌شان، از تحلیل و فهم کنش‌های مردم درمی‌مانند، دمِ‌دستی‌ترین ناسزا را نثار #مردم می‌کنند؛ #پوپولیسم_ایرانی پاستوریزه‌ترین ناسزای سالهای اخیر است که از سوی نخبگان، به رفتار مردم نسبت داده شده است.
کاش یک‌بار هم پیمایشی انجام می‌دادید‌و از خود همین #عوام می‌پرسیدید که دردتان چیست و چرا اینقدر عوامید؟!
این عوام، همان جماعتی‌ست که گاهی وفقِ مرادِ شما کنشِ سیاسی می‌کند.
Forwarded from قیام نو؛ یادداشت‌های گیلانی
⭕️ شب انتخابات، همه‌ی کارها را تعطیل کنیم؟

خوب می‌دانیم که #دنیا، مزرعه‌ی #آخرت است. برای کسی که در فصلِ کشت، بذری نکاشته، آبی نداده، مراقبتی نکرده و عرقی نریخته، وقت تمام شده است و محصولی در کار نیست. #جیغ_و_داد هم بی‌فایده است.

چهارسالی که گذشت، و چهارسال‌های قبل‌تر از آن، مزرعه‌ی #شب_انتخابات بود. کسی که در آن دوران، سراغی از مردم نگرفته، برای رفع #شبهات ذهنی‌شان تلاشی نکرده، #تاریخ_معاصر را برایشان مرور نکرده، دستشان را نگرفته و پیش مجاهدان خالص نبرده، بهشان یک #فیلم یا #کتاب خوب معرفی نکرده، دست نیازمندان را نگرفته، روزهای #تعطیل را کار نکرده؛ الان هرقدر هم همه‌ی کارهایش را تعطیل کند فایده ندارد. رفتن سراغ مردم، شب انتخابات، به منزله‌ی بذر پاشیدن در فصل برداشت است. اصل سرمایه‌ات را هم می‌بازی. مردم نمی‌گویند حالا که بوی کباب قدرت پیچیده دوباره پیدایتان شده، تا حالا کجا بودید؟

#تنبلی، #راحت_طلبی و شب‌امتحانی‌شدن، چالش جدی #حزب‌الله در موضوع #انتخابات است. «جنگ است برادر»گفتن‌های در طول سال آن بزرگوار را نشنیدیم و حالا شب انتخابات، «تعطیل کنیم»شان را فوروارد می‌کنیم. لطفا این خطابه را به خودمان نگیریم. تا وقتی مثل جبهه‌ی مقابل در طول سالیان، کار نکنیم، تا #سرمست از حکومت اسلامی، نیازی به اقناع عمومی #مردم احساس نکنیم اوضاع هر دوره بدتر می‌شود.

🔹 پ.ن: در همین روزهای مانده هم اگر بتوانیم کاری کنیم چند نفر بیشتر فیلم‌هایی مثل #آقای_نخست_وزیر، #برادران، #داد و... را ببینند مفیداست.

🆔 @qeyameno
@ebteda_ir

🔺شوخی‌ِ جمهوریت!

جمهوریت همچنان برای سیاست‌ورزانِ ما (اعم از راست و چپ) امری حاشیه‌ای و چیزی شبیه به یک شوخی است.‌ دقت در مواجهه‌ی سیاست‌ورزان با مقوله‌ای به نام #مردم نشان می‌دهد که آنها جمهور را حداکثر #توده‌ی_بی‌شکل فرض کرده‌اند که می‌شود با #تکنیک_بدن، #بازی_زبانی و #شوک‌_روانی به آنها شکل داده و با خود همراه ساخت.
این نحوْ مبارزه‌ی انتخاباتیِ خالی از آرمان و بازیگرانه و دوپینگی، آشکارا از شوخی انگاشتنِ مفهوم مهمی به نام #جمهوریت حکایت دارد. وقتی جمهوریت شوخی انگاشته شد، هیچ برکتی در آرایِ کسب شده هم وجود نخواهد شد.
@ebteda_ir

🔺آقای بازیگر و رعیّتِ تن‌پرور

آنچه امیر جعفری (بازیگر) در نقدِ زیاده‌خواهی و #تن‌پروری_رعیت گفته، نظر شخصی‌اش نیست؛ نباید او را شماتت کرد. چنین قضاوتی، عصاره‌ی یک رویکردِ ریشه‌دار به #مردم و #جامعه است. امیر جعفری و بسیاری مانند او هم، ذیلِ این رویکردند. برخی مانند امیر جعفری، صاف و ساده‌اند و قضاوت خود را بروز می‌دهند و برخی دیگر، ترجیح می‌دهند متظاهرانه سکوت کنند تا گرفتار تناقض‌های گفتاری و رفتاری نشوند.
این دسته از هنرمندان، با وجود تجربه‌های زیسته‌ی فقیرانه و رعیت‌صفتانه و آگاهی از عواقبِ خشن فقر، وقتی وارد فضای شبه‌روشنفکریِ ذیلِ #هنر_برای_هنر می‌‌شوند،تحتِ فشارِ فضا، خود را با هنجارهای ذهنی و عینی آنجا تطبیق می‌دهند. از این روست که برای امیر جعفری، نشانه‌ی بهبود اوضاع مملکت این است که هنرمندان می‌توانند به برکت #برجام، #هواپیمای_درجه_یک سوار شوند و به فلان #فستیوال_هنری بروند و حظ ببرند! او چرا اینگونه فکر می‌کند؟ چون تحتِ #فشار_هنجاریِ محیطی است که در آن زندگی می‌کند. در آن فضا، مسئله همین چیزهاست؛ فستیوال و فرش قرمز و جیغ و هورّا و...
بر همین مبناست که گلایه‌ها و اعتراضاتِ بیچارگان را غُرزنی و شکایاتِ بیکاران را نشانه‌‌ی تن‌پروری و تنبلیِ آنها می‌داند.
مقاومت در برابر فشارِ هنجاری [بخوانید دیکتاتوریِ شبه‌روشنفکری] کار آسانی نیست!
*
https://yon.ir/rVB7r
@ebteda_ir

🔺او امامِ «جمعه» نبود!
▪️بخشی از یک یادداشت قدیمی برای شهید محراب #آیت‌الله_مدنی
✔️ به بهانه‌ی معارفه‌ی امام جمعه‌ی جدید تبریز

آنها که مستمع خطبه‌‌هایش بوده‌اند، گواهی می‌دهند که او، برای اسقاط تکلیف، خطبه نمی‌خواند. خطبه‌هایش، «بخشنامه»ای هم نبود. آنچه می‌گفت، همانی بود که فهمیده و ادراک کرده بود؛ چه آنجا که از «تقوا» سخن می‌گفت و چه آن‌گاه که مسائل روزمره‌ی مردم را به تحلیل می‌نشست. سادگی، صراحت و صداقت و البته مردمداری از کلامش می‌بارید.
وقتی نماینده‌ی امام و امام جمعه‌ی شهری مانند تبریز، در خطبه‌هایش از برخورد ناشایست کارکنان فلان اداره با مراجعین انتقاد کرده و هشدار شدیداللحن می‌دهد به آنها که حال مردم را رعایت کنند وگرنه باهاشان برخورد خواهد کرد، طبیعی‌ست که مردم هم با امام جمعه‌شان همراه و همدل شوند.
در خطبه‌های او #مردم نقش اول را دارند. نه اینکه شعار #مردمداری بدهد برای بازارگرمی و مریدپروری؛ باورش بود که «مردم ولی‌نعمتان انقلابند».
با مردم چنان سخن نمی‌گفت که درنیابند حرفش را. سادگی بیان و کلامش، درست همانند مُرادش بود. او با آنها زندگی می‌کرد؛ می‌رفت در مجمع‌شان؛ می‌فهمید و ادراک می‌‌کرد مردم را و آلام آنها را فریاد می‌کرد از محرابِ جمعه.
عرصه‌ای از زندگی مردم نبود که او در آن غایب باشد. مگر ممکن بود مردم در خطر باشند و او در سفر؟! مگر ممکن بود که مردم آب نداشته باشند و او از سراب بگوید؟
او فقط امامِ #جمعه نبود؛ او امامِ #هر_روز بود برای مردم آذربایجان.
نماز جمعه برای مخاطبانش #عادت نبود؛ #فرصت بود. آنجا محل تجمع انرژی‌های متعهد بود برای پیش بردن کشتی انقلاب؛ محل قرار بود برای تدبیر امور.


🔻
https://ebteda.ir/post-255.aspx
@ebteda_ir

🔺جنگجو را از دست دادیم!

رجعت پیکر شهید #حسن_جنگجو فرصت بزرگ و منحصر بفردی بود برای بازسازی بخش مهمی از هویت فرهنگی و تاریخی‌ مردم آذربایجان. می‌شد با فرصت‌شناسی و اندکی ابتکار، چنین سرمایه‌ی ارجمندی را هر چه بیشتر قدر دانست.
اما افسوس که سیطره‌ی #سلایق_بخشنامه‌ای و نگاه‌های کارمندی چنین فرصتی را از تبریز گرفت. این واقعه باید تبریز و آذربایجان را تکان می‌داد. اما تحقیقاً چنین نشد. آمادگی و طراحی ویژه‌ای جز در حوزه‌ی تدارکاتِ متعارف، در کار نبود.
ناکارآمدی و خسرانِ مذکور، بارها در آیین‌های تشییع و بزرگداشت شهدا تکرار شده‌.
منتهای کیفیتِ آیین‌های سازمانی (رسمی) همین است که بارها دیده‌ایم و همچنان می‌بینیم! در شهری با جمعیت قریب به دو میلیون نفر، تشییع شهیدی با این مشخصات و ویژگی‌ها در قواره‌ای بسیار معمولی و با حضور جمعیتی محدود برگزار می‌شود.
آیا مردم تبریز، شهدا را دوست نمی‌دارند؟ قطعاً چنین نیست.
پس ماجرا چیست؟ پاسخ روشن است: کار دستِ #مردم نیست.
تشییع شهدا از یک آیین مردمی و اجتماعی به آیینی با پروتکل‌های نظامی و تشریفاتی تبدیل شده. به جای تمام مردم، دسته‌ای سرشناسان با همراهانی دوربین‌به‌دست، فضا را شلوغ می‌کنند. حتی دریغ از چند بیت شعر اختصاصی و شعار هدفمند!
نتیجه‌اش محرومیت شهر و‌ مردمش از یک فرصت استثنایی‌ست.

#جنگجو

https://t.iss.one/ebtedamedia/2