@ebteda_ir
🔺
رویکردِ غالب در مواجهه با #آسیبهای_اجتماعی، عجالتاً رویکردِ مبتنی بر تبیینهای #روانشناختی و فردی است و نه تبیینهای #جامعهشناختی و ساختاری. خواه این آسیب، فرار دختران و پسران از خانه باشد، یا قتل، خودکشی، تنفروشی، تعدی جنسی و...
برای مثال، رویکرد روانشناسانه، عامل اصلیِ #بدحجابی و #بیعفتی را «خودِ فرد» میداند و علت را در درونِ فرد جستجو میکند. این یعنی اینکه خود فرد در فسادش مقصر است و بنابراین خودش را باید مخاطب قرار داد و خودش را تنبیه و مجازات کرد.
تبیین جامعهشناختی (بویژه از منظر اسلامی) ضمن اینکه افراد انسانی را در قبالِ عملکردهایشان مسئول میداند، اما بخش مهمی از علتهای کجرویِ انسانها را در بیرون از فرد جستجو میکند؛ در ساختارها، مناسبات، نهادها و روابط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی.
در این صورت، برای تبیین چراییِ وقوع بیعفتی در جامعه، به جای کلنجار رفتن با فرد، به زمینهای میپردازد که آن فرد در آن زیسته، رشد کرده و اجتماعی شده است.
اینجاست که پای #مسئولان و #صاحبان_قدرت و #ثروت (متولیان و متمولان) به میان میآید و سهم آنها نیز در تباهی اخلاقیِ فرد و جامعه مورد محاسبه و سنجش قرار میگیرد.
برخورد تقلیلگرایانه با مسائل اجتماعی، مطلوبِ ساختارها و مسببان اصلی آسیبهاست.
🔺
رویکردِ غالب در مواجهه با #آسیبهای_اجتماعی، عجالتاً رویکردِ مبتنی بر تبیینهای #روانشناختی و فردی است و نه تبیینهای #جامعهشناختی و ساختاری. خواه این آسیب، فرار دختران و پسران از خانه باشد، یا قتل، خودکشی، تنفروشی، تعدی جنسی و...
برای مثال، رویکرد روانشناسانه، عامل اصلیِ #بدحجابی و #بیعفتی را «خودِ فرد» میداند و علت را در درونِ فرد جستجو میکند. این یعنی اینکه خود فرد در فسادش مقصر است و بنابراین خودش را باید مخاطب قرار داد و خودش را تنبیه و مجازات کرد.
تبیین جامعهشناختی (بویژه از منظر اسلامی) ضمن اینکه افراد انسانی را در قبالِ عملکردهایشان مسئول میداند، اما بخش مهمی از علتهای کجرویِ انسانها را در بیرون از فرد جستجو میکند؛ در ساختارها، مناسبات، نهادها و روابط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی.
در این صورت، برای تبیین چراییِ وقوع بیعفتی در جامعه، به جای کلنجار رفتن با فرد، به زمینهای میپردازد که آن فرد در آن زیسته، رشد کرده و اجتماعی شده است.
اینجاست که پای #مسئولان و #صاحبان_قدرت و #ثروت (متولیان و متمولان) به میان میآید و سهم آنها نیز در تباهی اخلاقیِ فرد و جامعه مورد محاسبه و سنجش قرار میگیرد.
برخورد تقلیلگرایانه با مسائل اجتماعی، مطلوبِ ساختارها و مسببان اصلی آسیبهاست.