Forwarded from سؤال همیشگی: چه کار باید کرد؟!
تأملی_دوباره_دربارهی_عدالتخواهی.pdf
1.8 MB
📘 📌جزوه تأملی دوباره دربارهی عدالتخواهی و محافظهکاری
@chehbayadkard
اندیشیدن دربارهی مفاهیم و پروژهی عدالتخواهی بخشی از کوشش عمومی برای اقامهی قسط است...
✔️ #مجتبی_نامخواه
@chehbayadkard
اندیشیدن دربارهی مفاهیم و پروژهی عدالتخواهی بخشی از کوشش عمومی برای اقامهی قسط است...
✔️ #مجتبی_نامخواه
Forwarded from جمهوری / محمد صادق شهبازی
جهان شعری احمد عزیزی
#مجتبی_نامخواه
کوچ احمد عزیزی واقعاً باور کردنی نیست. از دست دادن این عزیز درست در زمانهای که بیش از پیش و بیش از همیشه به او نیاز داشته و داریم، بسی جانکاه است.
میشود و میباید ساعتها دربارهی بداعت مضمون، سبک منحصر به فرد و زبان خاص این شورشی حرف زد و از موسیقی خاص آثارش، که یک دههای آهنگ ذهن و زبان جماعتی شده بود، سخن گفت. از همهی اینها مهمتر اما «جهان شعری احمد عزیزی» است. دربارهی این جهان خاص خیلی بیشتر از اینها میشود حرف زد اما اجمالاً و از باب نمونه وقتی شعر «دولت یار» او را برای چندمین بار مرور میکنیم؛ به وضوح میبینیم چقدر نیاز داریم به احمد عزیزی. این روزها البته خیلی بیشتر از قبل در مورد امام زمان(عج) شعر سروده میشود، کلیپویدئو ساخته میشود و وقت و بیوقت از تلویزیون پخش میشود. مجموعهها منتشر میشود و کنگرهها گذاشته میشود همه ویژهی شعرهای مهدوی. در این میان آیا کسی سراغ دارد یک و فقط یک شعر را که در آن حرفی از «سرمایه»، «تزویر»، «ترازو»، «کاخ»، «سکه» و «ابوذر» باشد؟
در زمانهای که «اژدهای سرمایه» بر زندگیمان سایه انداخته ولالاییهای حجتیهمآبانه به ما وعدهی همسفری با حضرت حجت(عج) در کلیهی سفرهای زیارتی ایشان به «عراق و شام و خراسا»ن میدهد! و از «هواداری» و «گرفتاری» و «خریداری» «سرداری» و «سرباری» برای «یار» میگوید؛ چقدر نیازمندیم به #جهان_شعری_احمد_عزیزی. همین.
بخشهایی از مثنوی #دولت_یار
ای زمین این مردگان را قبر کن
ای بشر تا قرن دیگر صبر کن
صبر کن وقت خروج آیه هاست
طفل نرگس منتظر در سایه هاست
می کشد او دیو آهن پایه را
اژدهای خفته ی سرمایه را
نسل تندر از تبار خشم اوست
بغض قتل لاله ها در چشم اوست
ساکنان کاخ را سر می زند
سکه ها را با ابوذر می زند
قرن او قرن سلام و معبد است
عشق در دوران او صددرصد است
@jomhouri
بازخوانی مسائل انقلاب مردم
https://telegram.me/joinchat/A2I_lj-DqVKedeyPiF6ofQ
#مجتبی_نامخواه
کوچ احمد عزیزی واقعاً باور کردنی نیست. از دست دادن این عزیز درست در زمانهای که بیش از پیش و بیش از همیشه به او نیاز داشته و داریم، بسی جانکاه است.
میشود و میباید ساعتها دربارهی بداعت مضمون، سبک منحصر به فرد و زبان خاص این شورشی حرف زد و از موسیقی خاص آثارش، که یک دههای آهنگ ذهن و زبان جماعتی شده بود، سخن گفت. از همهی اینها مهمتر اما «جهان شعری احمد عزیزی» است. دربارهی این جهان خاص خیلی بیشتر از اینها میشود حرف زد اما اجمالاً و از باب نمونه وقتی شعر «دولت یار» او را برای چندمین بار مرور میکنیم؛ به وضوح میبینیم چقدر نیاز داریم به احمد عزیزی. این روزها البته خیلی بیشتر از قبل در مورد امام زمان(عج) شعر سروده میشود، کلیپویدئو ساخته میشود و وقت و بیوقت از تلویزیون پخش میشود. مجموعهها منتشر میشود و کنگرهها گذاشته میشود همه ویژهی شعرهای مهدوی. در این میان آیا کسی سراغ دارد یک و فقط یک شعر را که در آن حرفی از «سرمایه»، «تزویر»، «ترازو»، «کاخ»، «سکه» و «ابوذر» باشد؟
در زمانهای که «اژدهای سرمایه» بر زندگیمان سایه انداخته ولالاییهای حجتیهمآبانه به ما وعدهی همسفری با حضرت حجت(عج) در کلیهی سفرهای زیارتی ایشان به «عراق و شام و خراسا»ن میدهد! و از «هواداری» و «گرفتاری» و «خریداری» «سرداری» و «سرباری» برای «یار» میگوید؛ چقدر نیازمندیم به #جهان_شعری_احمد_عزیزی. همین.
بخشهایی از مثنوی #دولت_یار
ای زمین این مردگان را قبر کن
ای بشر تا قرن دیگر صبر کن
صبر کن وقت خروج آیه هاست
طفل نرگس منتظر در سایه هاست
می کشد او دیو آهن پایه را
اژدهای خفته ی سرمایه را
نسل تندر از تبار خشم اوست
بغض قتل لاله ها در چشم اوست
ساکنان کاخ را سر می زند
سکه ها را با ابوذر می زند
قرن او قرن سلام و معبد است
عشق در دوران او صددرصد است
@jomhouri
بازخوانی مسائل انقلاب مردم
https://telegram.me/joinchat/A2I_lj-DqVKedeyPiF6ofQ
Forwarded from جمهوری / محمد صادق شهبازی
◀️نامگذاری بهمثابه سیاستگذاری
تأملی بر جایگاه نامگذاری سالها از منظر خطمشیگذاری عمومی در جمهوری اسلامی
#مجتبی_نامخواه
نامگذاریهای سالها از یکسو اعلان عمومی سیاستهای عمومی نظام جمهوری اسلامی است و از سوی دیگر، زمینهسازی برای مشارکت عمومی در تحقق این سیاستها بهشمار میرود. بهعلاوه زمینهی فعال شدن مجموعههای مردمی در فرایند سیاستگذاری عمومی را فراهم میآورد. بخشی از نهادهای رسمی میل فزایندهای دارند که تصویر شعاری و کلیشهای خود را در زمینهی نامگذاریهای سال غالب کنند. این «جناح مؤمن انقلابی» است که باید نامگذاری را بهمثابهی بخش و سطحی از سیاستگذاری عمومی انقلاب درک کند و علاوه بر زمینهسازی برای تبدیل آن به سیاستهای جاری، زمینهی فعالتر شدن مردم و نهادهای مردمی را در فرایند سیاستگذاری عمومی جمهوری اسلامی، فراهم آورد.
متن کامل در 👇👇👇
https://www.borhan.ir/NSite/FullStory/News/?Id=8524
@jomhouri
بازخوانی مسائل انقلاب مردم
https://telegram.me/joinchat/A2I_lj-DqVKedeyPiF6ofQ
تأملی بر جایگاه نامگذاری سالها از منظر خطمشیگذاری عمومی در جمهوری اسلامی
#مجتبی_نامخواه
نامگذاریهای سالها از یکسو اعلان عمومی سیاستهای عمومی نظام جمهوری اسلامی است و از سوی دیگر، زمینهسازی برای مشارکت عمومی در تحقق این سیاستها بهشمار میرود. بهعلاوه زمینهی فعال شدن مجموعههای مردمی در فرایند سیاستگذاری عمومی را فراهم میآورد. بخشی از نهادهای رسمی میل فزایندهای دارند که تصویر شعاری و کلیشهای خود را در زمینهی نامگذاریهای سال غالب کنند. این «جناح مؤمن انقلابی» است که باید نامگذاری را بهمثابهی بخش و سطحی از سیاستگذاری عمومی انقلاب درک کند و علاوه بر زمینهسازی برای تبدیل آن به سیاستهای جاری، زمینهی فعالتر شدن مردم و نهادهای مردمی را در فرایند سیاستگذاری عمومی جمهوری اسلامی، فراهم آورد.
متن کامل در 👇👇👇
https://www.borhan.ir/NSite/FullStory/News/?Id=8524
@jomhouri
بازخوانی مسائل انقلاب مردم
https://telegram.me/joinchat/A2I_lj-DqVKedeyPiF6ofQ
Forwarded from جمهوری / محمد صادق شهبازی
📝تکنوکراتها و عدالت و پیشرفت
#مجتبی_نامخواه
📌در تحلیل تکنوکراتیسم از منظر گفتمان انقلاب اسلامی، مهمترین مسئله پیرامون نسبت عدالت و پیشرفت شکل میگیرد. پاسخ تکنوکراتیسم به این پرسش عبارت است از تفوق توسعه بر عدالت. تکنوکرات کسی است که تولید ثروت و توسعه را بر عدالت و توزیع ثروت اولویت دهد. از منظر یک تکنوکرات با انباشت و تکاثر ثروت است که توسعه ممکن میشود و توزیع ثروت، از آنجا که در این روند اختلال ایجاد میکند، به توزیع فقر کمک کرده است. کم نبوده و نیستند مدیرانی که تفکری انقلابی کار خود را آغاز کردند و پس از مدتی به این باورِ محوری تکنوکراتیسم رسیدند. مردان انقلاب اسلامی یکشبه تکنوکرات نشدند اما آرام و گام به گام، میل نظاممند به «تکاثر» را از اولویت «توسعه» بر «عداالت» شروع کردند.
📌کوششهای نظری رهبر انقلاب برای نقد این اندیشه از نقد «تفوق توسعه بر عدالت» آغاز شد. آنجا که به صراحت ایدهی تقدم توسعه یا تولید ثروت بر عدالت را نقد میکردند.۷ این تلاشها در ادامه به بازسازی مفهوم «الگوی ایرانی-اسلامی پیشرفت» رسید که بر اساس پیشرفت و عدالت توأمان و تفوق عدالت صورت یافته بود. اگر چه مفهوم پیشرفت نیز در تفسیرهایی بر اساس تمایلات تکنوکراتیک، مفهومی فوق و مقدم بر عدالت تبدیل و تصویر میشد و استدلالهای سابق تکنوکراتها (توزیع فقر) بازسازی مجدد و بلکه تکرار میگردید.
متن کامل👇👇👇👇
https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=36453
@jomhouri
#مجتبی_نامخواه
📌در تحلیل تکنوکراتیسم از منظر گفتمان انقلاب اسلامی، مهمترین مسئله پیرامون نسبت عدالت و پیشرفت شکل میگیرد. پاسخ تکنوکراتیسم به این پرسش عبارت است از تفوق توسعه بر عدالت. تکنوکرات کسی است که تولید ثروت و توسعه را بر عدالت و توزیع ثروت اولویت دهد. از منظر یک تکنوکرات با انباشت و تکاثر ثروت است که توسعه ممکن میشود و توزیع ثروت، از آنجا که در این روند اختلال ایجاد میکند، به توزیع فقر کمک کرده است. کم نبوده و نیستند مدیرانی که تفکری انقلابی کار خود را آغاز کردند و پس از مدتی به این باورِ محوری تکنوکراتیسم رسیدند. مردان انقلاب اسلامی یکشبه تکنوکرات نشدند اما آرام و گام به گام، میل نظاممند به «تکاثر» را از اولویت «توسعه» بر «عداالت» شروع کردند.
📌کوششهای نظری رهبر انقلاب برای نقد این اندیشه از نقد «تفوق توسعه بر عدالت» آغاز شد. آنجا که به صراحت ایدهی تقدم توسعه یا تولید ثروت بر عدالت را نقد میکردند.۷ این تلاشها در ادامه به بازسازی مفهوم «الگوی ایرانی-اسلامی پیشرفت» رسید که بر اساس پیشرفت و عدالت توأمان و تفوق عدالت صورت یافته بود. اگر چه مفهوم پیشرفت نیز در تفسیرهایی بر اساس تمایلات تکنوکراتیک، مفهومی فوق و مقدم بر عدالت تبدیل و تصویر میشد و استدلالهای سابق تکنوکراتها (توزیع فقر) بازسازی مجدد و بلکه تکرار میگردید.
متن کامل👇👇👇👇
https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=36453
@jomhouri
farsi.khamenei.ir
سه شاخص مهم مدیریت انقلابی
<div style="text-align: justify;">
در مدیریت انقلابی طراحی پاسخ به مسئلههای گوناگون بر اساس نیروی مردمی انجام میشود. در اینجا امر مردمی در برابر خصوصیسازی و آزادسازی کاپیتالیستی-لیبرالیستی، دولتیسازی سوسیالیستی-کمونیستی و همچنین ایدههای متحجرانهای…
در مدیریت انقلابی طراحی پاسخ به مسئلههای گوناگون بر اساس نیروی مردمی انجام میشود. در اینجا امر مردمی در برابر خصوصیسازی و آزادسازی کاپیتالیستی-لیبرالیستی، دولتیسازی سوسیالیستی-کمونیستی و همچنین ایدههای متحجرانهای…
Forwarded from مستضعفین تیوی | Mostazafin.TV
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 15 خرداد، نقطه افتراق اندیشه #امام_خمینی از متحجرین و روشنفکرانِ غربگرا بود.
📌 #مجتبی_نامخواه در برنامه جهانآرا
🗓 به مناسبت سالروز قیام 15 خرداد
🔺 @ofoghtv_ir
🎬 @Mostazafin_TV
📌 #مجتبی_نامخواه در برنامه جهانآرا
🗓 به مناسبت سالروز قیام 15 خرداد
🔺 @ofoghtv_ir
🎬 @Mostazafin_TV
Forwarded from جمهوری / محمد صادق شهبازی
📝تمهید جنبش جوانان انقلابی
#مجتبی_نامخواه
🔺با مروری بر تاریخ تحولات پس از انقلاب اسلامی بهویژه یکونیم دههی اخیر بهخوبی در مییابیم بر حسب یک تحلیل صحیح از نسبت امت و امامت بود که انقلاب اسلامی در جنبش(هایی) اجتماعی بازتولید شد. در عسرت و غربت ناشی از برخوردهای طردکننده و هضمکنندهی محافظهکاران غربگرا و سنتگرا، این «نهضت عدالتخواهی» بود که به مثابه جنبشی جوانانه در دههی هشتاد امکان بروز یافت.۱۰ در شرایطی که سیاستزدگانِ روزمره چالشهای انقلاب را به چالشهای سیاسی و خطّی و جناحی فرو کاسته و ادبیات انقلاب را در این چالشها مصرف میکردند؛ این جوانان انقلابی بودند که آتشپارههای عدالتخواهانه در ادبیات رهبر انقلاب را درک و دریافت کرده و با پاسخهایی به هنگام، یک جنبش اجتماعی مؤثر را شکل دادند.
🔺آیا استدلالها و گفتارهای اخیر رهبر انقلاب را میتوان تمهید جنبشی دیگر و طلیعهی برخاستن حرکتی و نهضتی مجدد از قلب انقلاب اسلامی دانست؟ منطق حرکت و نهضت در نظام امت و امامت به ما یادآور میشود، پاسخ این پرسش تا حدود زیادی به نوع تجاوبی بستگی دارد که از جانب «امت» به فراخوان «امام» داده خواهد شد.
متن کامل👇👇👇
https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=37035
#آتش_به_اختیار
#جنبش_جوانان_انقلابی
@jomhouri
#مجتبی_نامخواه
🔺با مروری بر تاریخ تحولات پس از انقلاب اسلامی بهویژه یکونیم دههی اخیر بهخوبی در مییابیم بر حسب یک تحلیل صحیح از نسبت امت و امامت بود که انقلاب اسلامی در جنبش(هایی) اجتماعی بازتولید شد. در عسرت و غربت ناشی از برخوردهای طردکننده و هضمکنندهی محافظهکاران غربگرا و سنتگرا، این «نهضت عدالتخواهی» بود که به مثابه جنبشی جوانانه در دههی هشتاد امکان بروز یافت.۱۰ در شرایطی که سیاستزدگانِ روزمره چالشهای انقلاب را به چالشهای سیاسی و خطّی و جناحی فرو کاسته و ادبیات انقلاب را در این چالشها مصرف میکردند؛ این جوانان انقلابی بودند که آتشپارههای عدالتخواهانه در ادبیات رهبر انقلاب را درک و دریافت کرده و با پاسخهایی به هنگام، یک جنبش اجتماعی مؤثر را شکل دادند.
🔺آیا استدلالها و گفتارهای اخیر رهبر انقلاب را میتوان تمهید جنبشی دیگر و طلیعهی برخاستن حرکتی و نهضتی مجدد از قلب انقلاب اسلامی دانست؟ منطق حرکت و نهضت در نظام امت و امامت به ما یادآور میشود، پاسخ این پرسش تا حدود زیادی به نوع تجاوبی بستگی دارد که از جانب «امت» به فراخوان «امام» داده خواهد شد.
متن کامل👇👇👇
https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=37035
#آتش_به_اختیار
#جنبش_جوانان_انقلابی
@jomhouri
farsi.khamenei.ir
تمهید جنبش «جوانان انقلابی»
مفهوم «آتش به اختیار» خود مبتنی بر استدلالی مقدماتی است که عبارت است از تعطیل بودن یا مختل بودن دستگاههای مرکزی فکر، فرهنگ و سیاست. این تحلیل از وضع موجود، دعوتی فراگیر است که میتواند نیروهای اجتماعی انقلاب اسلامی را در موقعیت گریز از مرکز قرار دهد. اتکای…
Forwarded from جمهوری / محمد صادق شهبازی
🔹اشنوگل، مرگ و انسان انقلاب
#مجتبی_نامخواه
🔻به فراز و فرودهای کوششها برای روایت انسان انقلاب عادت کردهایم اما روایتی که اشنوگل پیش میکشید، دستکم دو برجستگی داشت: یکی تعلیق هنرمندانهای که تعلق مخاطب به قهرمان را میکشت و به او برای تدقیق و تحلیل رفتارهای انسان انقلاب، امکانِ توجه بیشتری میداد.
🔻دیگر آنکه در سراسر اشنوگل، انسان انقلاب در کشاکش با مرگ روایت شده است. نام فیلم هنرمندانه به ابزاری غواصی اشاره داشت که نزدیکیِ فاصله مرگ و زندگی را تذکر داده و تداعی میکرد.
🔻روایت اشنوگل از مرگِ در نظر شهدای غواص و تصویرش از این مسئلهی بنیانیِ انسان انقلاب، در خور بود. به خاطر تعلیق خوبش بود، یا روایتِ مسئلهی بنیادینِ مرگ، یا دلیل دیگری داشت، نمیدانم اما اشنوگل به دلم نشست.
https://t.iss.one/jomedia/137
متن کامل در👇👇👇
https://tabagheh3.ir/1396/09/18
#مجتبی_نامخواه
🔻به فراز و فرودهای کوششها برای روایت انسان انقلاب عادت کردهایم اما روایتی که اشنوگل پیش میکشید، دستکم دو برجستگی داشت: یکی تعلیق هنرمندانهای که تعلق مخاطب به قهرمان را میکشت و به او برای تدقیق و تحلیل رفتارهای انسان انقلاب، امکانِ توجه بیشتری میداد.
🔻دیگر آنکه در سراسر اشنوگل، انسان انقلاب در کشاکش با مرگ روایت شده است. نام فیلم هنرمندانه به ابزاری غواصی اشاره داشت که نزدیکیِ فاصله مرگ و زندگی را تذکر داده و تداعی میکرد.
🔻روایت اشنوگل از مرگِ در نظر شهدای غواص و تصویرش از این مسئلهی بنیانیِ انسان انقلاب، در خور بود. به خاطر تعلیق خوبش بود، یا روایتِ مسئلهی بنیادینِ مرگ، یا دلیل دیگری داشت، نمیدانم اما اشنوگل به دلم نشست.
https://t.iss.one/jomedia/137
متن کامل در👇👇👇
https://tabagheh3.ir/1396/09/18
Telegram
jom
Forwarded from جمهوری / محمد صادق شهبازی
🔷تروریسمِ مارکسیسم، تروریسمِ کاپیتالیسم
#مجتبی_نامخواه
🔻وقتی کسانی پیدا میشوند که به راحتی و به سادگی قانون اساسی را نفی میکنند؛ آن هم نه یک اصل و دو اصل آن بلکه کلیت آن را نفی میکنند؛ انسان میماند چه بگوید؟ وقتی قانون اساسی هم اعتبار نداشته باشد، چه چیزی میماند که مانع از هم گسیختگی «ایران» شود؟
🔻میگویند «در قانون اساسی ایران مواردی چون بیمه، اشتغال، مسکن، مقابله با غرب و عدالت تاکید شده است که همه اینها موارد مورد نظر سوسیالیستها میباشد. این نشان میدهد که در تاریخ معاصر ایران جریان کاملا سوسیالیستی در اندیشه و سیاستگذاری حاکم بوده است. به تعبیر بنده این مسئله مانند یک سیاه چاله است که متفکران و سیاستمداران ما در آن غرق شدهاند.» سوال این جاست که با این نگاه قانون اساسی چه ارزشی دارد و چه راهی می ماند جز عبور از قانون اساسی؟
🔻این نفی و استبعادی که راستگرایان نسبت به اصل و اساس قانون دارند، برای مایی که عاقبت عبورِ چپگرایانه از قانون را دیدهایم، هرج و مرج و تروریسمِ حاصل از این عبور را دیدهایم، خیلی هراس برانگیز است.
🔻قرار نیست و امکان آن نیست که سرمایهداری ایرانی مثل مارکسیسم ایرانی، سازمان مجاهدین خلق درست کند یا مثل سرمایهداری جهانی، داعش بیافریند؛ اما آیا امکان ترورسیم اقتصادی هم منتفی است؟ آیا کسانی که زیر چرخهای بانکهای «خصوصی» و ربای نظاممند جاری در نظام بانکی له میشوند؛ زیر بار خصوصیسازی آلومینیوم المهدی کمر خم میکنند؛ به خاطر شرایطی که کارآفرینان محترم ایجاد میکنند زیر خروارها خاک در معدن یورت دفن میشوند و به خاطر اعتراض به کارآفرینان محترم در آقدره، کمر به شلاق میسپارند کمتر از قربانیان ترور هستند؟ آیا قربانیان «تروریسم کاپیتالیسم» کمتر از قربانیان «تروریسم مارکسیسم» هستند؟
متن کامل در 👇👇👇
https://tabagheh3.ir/1396/10/01
#مجتبی_نامخواه
🔻وقتی کسانی پیدا میشوند که به راحتی و به سادگی قانون اساسی را نفی میکنند؛ آن هم نه یک اصل و دو اصل آن بلکه کلیت آن را نفی میکنند؛ انسان میماند چه بگوید؟ وقتی قانون اساسی هم اعتبار نداشته باشد، چه چیزی میماند که مانع از هم گسیختگی «ایران» شود؟
🔻میگویند «در قانون اساسی ایران مواردی چون بیمه، اشتغال، مسکن، مقابله با غرب و عدالت تاکید شده است که همه اینها موارد مورد نظر سوسیالیستها میباشد. این نشان میدهد که در تاریخ معاصر ایران جریان کاملا سوسیالیستی در اندیشه و سیاستگذاری حاکم بوده است. به تعبیر بنده این مسئله مانند یک سیاه چاله است که متفکران و سیاستمداران ما در آن غرق شدهاند.» سوال این جاست که با این نگاه قانون اساسی چه ارزشی دارد و چه راهی می ماند جز عبور از قانون اساسی؟
🔻این نفی و استبعادی که راستگرایان نسبت به اصل و اساس قانون دارند، برای مایی که عاقبت عبورِ چپگرایانه از قانون را دیدهایم، هرج و مرج و تروریسمِ حاصل از این عبور را دیدهایم، خیلی هراس برانگیز است.
🔻قرار نیست و امکان آن نیست که سرمایهداری ایرانی مثل مارکسیسم ایرانی، سازمان مجاهدین خلق درست کند یا مثل سرمایهداری جهانی، داعش بیافریند؛ اما آیا امکان ترورسیم اقتصادی هم منتفی است؟ آیا کسانی که زیر چرخهای بانکهای «خصوصی» و ربای نظاممند جاری در نظام بانکی له میشوند؛ زیر بار خصوصیسازی آلومینیوم المهدی کمر خم میکنند؛ به خاطر شرایطی که کارآفرینان محترم ایجاد میکنند زیر خروارها خاک در معدن یورت دفن میشوند و به خاطر اعتراض به کارآفرینان محترم در آقدره، کمر به شلاق میسپارند کمتر از قربانیان ترور هستند؟ آیا قربانیان «تروریسم کاپیتالیسم» کمتر از قربانیان «تروریسم مارکسیسم» هستند؟
متن کامل در 👇👇👇
https://tabagheh3.ir/1396/10/01
tabagheh3.ir
تروریسمِ مارکسیسم، تروریسمِ کاپیتالیسم :: طبقه سه
*وقتی کسانی پیدا
میشوند که به راحتی و به سادگی قانون اساسی را نفی میکنند؛
آن هم نه یک اصل و دو اصل آن بلکه کلیت آن را نفی میکنند؛ انسان میماند
چه
بگوید؟ وقتی قانون اساسی هم اعتبار ...
میشوند که به راحتی و به سادگی قانون اساسی را نفی میکنند؛
آن هم نه یک اصل و دو اصل آن بلکه کلیت آن را نفی میکنند؛ انسان میماند
چه
بگوید؟ وقتی قانون اساسی هم اعتبار ...
Forwarded from طبقه سه| مجتبی نامخواه
🔻 @tabagheh3_ir
#عقب_ماندگی درباره #عدالت و #احیای_مجدد ایدهی #عدالتخواهی
#مجتبی_نامخواه
🔶🔻دو سخنرانی اخیر رهبر انقلاب، حاوی پافشاری و تکرار بر دو ایدهی کلیدی در زمینه نظریه عدالتِ انقلاب اسلامی بود.
🔻سخنرانی 19 بهمن، «#ارزش_مطلق_بودن_عدالت» را به مثابه یک بنیان مهم در نگرش انقلاب اسلامی به مقوله عدالت مطرح کرد.
🔻کافی است نگاهی داشته باشیم به هجوم حجم انبوهی از نگرشهای بیتفاوت نسبت به عدالت یا ضد آن که تلاش میکنند حتی در ساحت نظر نیز عدالت را از ارزش مطلق بودن، از همیشگی بودن و از همهجایی بودن بیاندازند و با بیانهای مختلف، ضد ارزش یا حتی ارزشهای دیگری را بر عدالت برتری بخشند.
🔻با بیانی #محافظه_کارانه و #امنیتی از تقدم #مصلحت، #حکومت و #امنیت بر #عدالت سخن میگویند. با نگرشی #نواشعریگرایانه و #نواخباریگرایانه، #ولایت و #دیانت را بر #عدالت تفوق میبخشند. در رویکردی #ذهنگرایانه یا #تجردزده، #معرفت را بر #عدالت اولویت میدهند و در نگاهی سخت #تجددزده #آزادی را بر #عدالت ترجیح میدهند.
🔻در اثر همین حجابهاست که عدالت به مثابه یک خواست فطری- تاریخی ملت ایران به محاق رفته است. جامعه نمیتواند نیروی خود را برای عدالت بسیج کند؛ #خواست_عدالت به #کنشگریِ_اجتماعیِ_مؤثر منتهی نمیشود و در نهایت معنای انقلابیگری، به جای #دادخواهی، به #داد_زدن توأم با خشم تقلیل مییابد.
🔻سخنرانی بعدی رهبری در 29 بهمن و ده روز پس از سخنرانی پیشین انجام شد و دقیقاً به نتیجهی حاصل از عدالتنخواهی نیرویهای اجتماعی انقلاب اسلامی اشاره دارد: «عقبماندگی درباره عدالت».
با مقدمات پیش گفته این تأخر طبیعی است. در جامعهای که از یکسو «#طبقه_مرفه_جدید» برآمده از دل نظام اسلامی با حرص و آز فزاینده به منابع عمومی دستدرازی میکند و از سوی دیگر انواعی اندیشههای پیشگفته «#مخلصان_انقلاب» را از عدالتخواهی باز داشته است، عقب مانده نبودن در زمینه عدالت جای تعجب دارد.
🔻دینامیسم این دو استدلال رهبر انقلاب آنقدرها هست که خونی تازه در رگهای حرکتهای عدالتخواهانه ایجاد کند.
https://t.iss.one/jomedia/171
🔶🔻آنچه در این میان جای تأسف بسیار دارد، ناتوانی در دریافت انرژی بالای این دو سخنرانی است. در یک موقعیت تکراری همچون دیگر موارد، دو دسته عمده، به ناتوانی در جذب ظرفیت این تجدید مطلع دامن میزنند:
🔻#دسته_اول از اولین ساعات پس از بیان این سخنان، هنگامی که تنها یکی دو بخش کوتاه از این سخنان منتشر شده بود، شروع کردند به طرح پرسشهایی عجیب. عجیب به این دلیل که اگر خاستگاهِ پرسشی تلاش برای فهم بیشتر باشد، انتظار زیادی نیست اگر از صاحب پرسش بخواهیم چند ساعتی را برای دسترسی به متن یا صوت کامل آن جلسه صبر و تأنی کند. کاری که انجام نشد.
🔻پاسخ این دسته، اگر پرسشی در میان باشد، روشن است: این چنین نیست که هر سطحی از پیشرفت منهای عدالت ممتنع باشد. همچنان که این چنین نیست که عقب ماندگی درباره عدالت، لزوماً به معنای فقدان مطلق آن باشد. پیشرفت و عدالت باید توأمان باشند و در این توأمان بودگی است که پیشرفت و عدالت معنای حقیقی خود را پیدا میکنند.
🔻#دسته_دوم اما کسانی هستند که ... از هماکنون مشغول طراحی کنگره و دوره آموزشی عدالتخواهی هستند. مشغول آماده کردن کتابهای کپی- پیستی از سخنان رهبری درباره عدالت هستند. مشغول دیگر کلیشههای ملالآور و تکراریای هستند که این سرفصل جدید و مجدِد را هم به سرنوشت دیگر سخنان رهبری دچار کنند.
🔻از این دوستان کمال تمنا را داریم که سخنان امروز را نادیده بگیرند. خودشان را اصلاً درگیر نکنند. هیچ چیز عوض نشده؛ با خیال راحت و کما فیالسابق با کلماتی مانند «نفوذ» و «تمدن اسلامی» انشا بنویسند!
🔶🔻یک و نیم دهه از پرچمداری رهبر انقلاب در نهضت عدالتخواهی و احیا خواست عدالت در برابر سنت فراموشی آن میگذرد. هجوم حجیم ایدههای بیتفاوت یا ضد عدالت اما بار دیگر ایدهی عدالتخواهی را به محاق برده است.
حرکتهای عدالتخواهانه از فقر مفهومی رنج میبرند و درماندگی موردیِ ناشی از فقر مفهومی را بدل از عدالتخواهی مصداقی میگیرند. از سوی دیگر روزی نیست که شخصیتهای محترم و احتمالاً با نیت صادقانه اما نیمهسواد و نا آشنا با ارزشهای انقلاب، با بهانههایی ظاهرالصلاح همچون ارزشمداری، در پی برجستهساختن و حتی مطلقساختن ارزشهای نسبی بوده و امکان نظری عدالتخواهی را نابود کردهاند.
🔻 19 و 29 بهمن دو نقطه و نشانهای بود از حرکتی دوباره برای احیای ایده عدالتخواهی؛ اینبار در سطحی بالاتر از گذشته. عقبماندگی عملی درباره عدالت و چارهای جز احیای مجدد ایدهی عدالتخواهی ندارد.
متن کامل یادداشت در👇👇👇
https://goo.gl/PzRiNt
#عقب_ماندگی درباره #عدالت و #احیای_مجدد ایدهی #عدالتخواهی
#مجتبی_نامخواه
🔶🔻دو سخنرانی اخیر رهبر انقلاب، حاوی پافشاری و تکرار بر دو ایدهی کلیدی در زمینه نظریه عدالتِ انقلاب اسلامی بود.
🔻سخنرانی 19 بهمن، «#ارزش_مطلق_بودن_عدالت» را به مثابه یک بنیان مهم در نگرش انقلاب اسلامی به مقوله عدالت مطرح کرد.
🔻کافی است نگاهی داشته باشیم به هجوم حجم انبوهی از نگرشهای بیتفاوت نسبت به عدالت یا ضد آن که تلاش میکنند حتی در ساحت نظر نیز عدالت را از ارزش مطلق بودن، از همیشگی بودن و از همهجایی بودن بیاندازند و با بیانهای مختلف، ضد ارزش یا حتی ارزشهای دیگری را بر عدالت برتری بخشند.
🔻با بیانی #محافظه_کارانه و #امنیتی از تقدم #مصلحت، #حکومت و #امنیت بر #عدالت سخن میگویند. با نگرشی #نواشعریگرایانه و #نواخباریگرایانه، #ولایت و #دیانت را بر #عدالت تفوق میبخشند. در رویکردی #ذهنگرایانه یا #تجردزده، #معرفت را بر #عدالت اولویت میدهند و در نگاهی سخت #تجددزده #آزادی را بر #عدالت ترجیح میدهند.
🔻در اثر همین حجابهاست که عدالت به مثابه یک خواست فطری- تاریخی ملت ایران به محاق رفته است. جامعه نمیتواند نیروی خود را برای عدالت بسیج کند؛ #خواست_عدالت به #کنشگریِ_اجتماعیِ_مؤثر منتهی نمیشود و در نهایت معنای انقلابیگری، به جای #دادخواهی، به #داد_زدن توأم با خشم تقلیل مییابد.
🔻سخنرانی بعدی رهبری در 29 بهمن و ده روز پس از سخنرانی پیشین انجام شد و دقیقاً به نتیجهی حاصل از عدالتنخواهی نیرویهای اجتماعی انقلاب اسلامی اشاره دارد: «عقبماندگی درباره عدالت».
با مقدمات پیش گفته این تأخر طبیعی است. در جامعهای که از یکسو «#طبقه_مرفه_جدید» برآمده از دل نظام اسلامی با حرص و آز فزاینده به منابع عمومی دستدرازی میکند و از سوی دیگر انواعی اندیشههای پیشگفته «#مخلصان_انقلاب» را از عدالتخواهی باز داشته است، عقب مانده نبودن در زمینه عدالت جای تعجب دارد.
🔻دینامیسم این دو استدلال رهبر انقلاب آنقدرها هست که خونی تازه در رگهای حرکتهای عدالتخواهانه ایجاد کند.
https://t.iss.one/jomedia/171
🔶🔻آنچه در این میان جای تأسف بسیار دارد، ناتوانی در دریافت انرژی بالای این دو سخنرانی است. در یک موقعیت تکراری همچون دیگر موارد، دو دسته عمده، به ناتوانی در جذب ظرفیت این تجدید مطلع دامن میزنند:
🔻#دسته_اول از اولین ساعات پس از بیان این سخنان، هنگامی که تنها یکی دو بخش کوتاه از این سخنان منتشر شده بود، شروع کردند به طرح پرسشهایی عجیب. عجیب به این دلیل که اگر خاستگاهِ پرسشی تلاش برای فهم بیشتر باشد، انتظار زیادی نیست اگر از صاحب پرسش بخواهیم چند ساعتی را برای دسترسی به متن یا صوت کامل آن جلسه صبر و تأنی کند. کاری که انجام نشد.
🔻پاسخ این دسته، اگر پرسشی در میان باشد، روشن است: این چنین نیست که هر سطحی از پیشرفت منهای عدالت ممتنع باشد. همچنان که این چنین نیست که عقب ماندگی درباره عدالت، لزوماً به معنای فقدان مطلق آن باشد. پیشرفت و عدالت باید توأمان باشند و در این توأمان بودگی است که پیشرفت و عدالت معنای حقیقی خود را پیدا میکنند.
🔻#دسته_دوم اما کسانی هستند که ... از هماکنون مشغول طراحی کنگره و دوره آموزشی عدالتخواهی هستند. مشغول آماده کردن کتابهای کپی- پیستی از سخنان رهبری درباره عدالت هستند. مشغول دیگر کلیشههای ملالآور و تکراریای هستند که این سرفصل جدید و مجدِد را هم به سرنوشت دیگر سخنان رهبری دچار کنند.
🔻از این دوستان کمال تمنا را داریم که سخنان امروز را نادیده بگیرند. خودشان را اصلاً درگیر نکنند. هیچ چیز عوض نشده؛ با خیال راحت و کما فیالسابق با کلماتی مانند «نفوذ» و «تمدن اسلامی» انشا بنویسند!
🔶🔻یک و نیم دهه از پرچمداری رهبر انقلاب در نهضت عدالتخواهی و احیا خواست عدالت در برابر سنت فراموشی آن میگذرد. هجوم حجیم ایدههای بیتفاوت یا ضد عدالت اما بار دیگر ایدهی عدالتخواهی را به محاق برده است.
حرکتهای عدالتخواهانه از فقر مفهومی رنج میبرند و درماندگی موردیِ ناشی از فقر مفهومی را بدل از عدالتخواهی مصداقی میگیرند. از سوی دیگر روزی نیست که شخصیتهای محترم و احتمالاً با نیت صادقانه اما نیمهسواد و نا آشنا با ارزشهای انقلاب، با بهانههایی ظاهرالصلاح همچون ارزشمداری، در پی برجستهساختن و حتی مطلقساختن ارزشهای نسبی بوده و امکان نظری عدالتخواهی را نابود کردهاند.
🔻 19 و 29 بهمن دو نقطه و نشانهای بود از حرکتی دوباره برای احیای ایده عدالتخواهی؛ اینبار در سطحی بالاتر از گذشته. عقبماندگی عملی درباره عدالت و چارهای جز احیای مجدد ایدهی عدالتخواهی ندارد.
متن کامل یادداشت در👇👇👇
https://goo.gl/PzRiNt
Forwarded from طبقه سه| مجتبی نامخواه
🔹#جامعهشناسی #عدالتخواهی: زمینههای فکری- اجتماعی #عقبماندگی_در_عدالت
#مجتبی_نامخواه
#گزیده_گفتار
🔻در مورد عقبماندگی در عدالت و اینکه این عقبماندگی قابل حل و رفع است یا نه، یک مسئله وجود دارد و آن نوع مواجههی ما با این مقوله است.
🔻یکی از زمینههایی که تا حدودی این عقبماندگی را تمهید کرده و اگر فکری برای آن نشود حتما تمدید و تشدید خواهد کرد، نوع مواجههای است که ما به لحاظ فکری با این مقوله خواهیم داشت. عقبماندگی در عدالت، محصول عقبماندگی در چگونگی تفکر ما درباره عدالت است.
ما در عین آنکه باید برای عقبماندگی در زمینه عدالت کاری کنیم، برای این #عقبماندگی_فکری_درباره_عدالت هم باید فکری کنیم.
🔻برای تقریر بهتر، بحث را با یک مثال به پیش میبریم: از حدود یک سده پیش اندیشه معاصر ما با مسئلهای مواجه شد که آن را با مفاهیمی مانند عقبماندگی، انحطاط و یا تعابیری مانند آن بیان میکرد. صورت آن مسئله، حول عقبماندگی در زمینه پیشرفت شکل گرفته بود. تقریباً اغلب قریب به اتفاق متفکرین معاصر مسلمان در این زمینه حرفهایی دارند. یکی از این متفکرین استاد مطهری است.
استاد مطهری سه دهه اندیشهورزی دربارهی مسئله عقبماندگی داشتهاند و به جز انسان و سرنوشت، چندین کتاب دیگرشان حول محور این مسئله سامان یافته است
🔻برای اینکه با زمینههای فکری عقبماندگی امروزمان درباره عدالت آشنا شویم، کافی است نوع مواجههمان با مسئله عقبماندگی در عدالت را مقایسه کنیم با نوع مواجهه شهید مطهری و مانند ایشان با مقوله عقبماندگی و انحطاط مسلمین. این مقایسه به ما خواهد گفت چرا در زمینه عدالت عقبمانده هستیم و در صورت عدم تغییر وضع موجود عقبمانده خواهیم ماند.
🔻اگر امثال مطهریها اصل مسئله عقبماندگی را انکار میکردند و مانند متحجران و اشعریگرایان آن روزگار میگفتند: «اتفاقاً مسلمین نیستند که عقبمانده هستند، کمی هم خبرهای خوب عالم اسلام را ببینید، این وضع مسلمین نیست که منحط است؛ هر چه انحطاط هست در غرب و سکولاریسم هست». آیا با چنین انکارهای جایی برای اندیشهورزی باقی میماند؟ این یک زمینه مهم عقبماندگی ماست.
🔻زمینه دیگر، جماعتی است که وقتی با مقوله عقبماندگی مواجه میشود، پاسخی که به این مسئله میدهد این است: فلانی یا فلانیها مقصر هستند، آنها را عزل و عوض کنید. این دسته همه مسئله را در هرم قدرت و رئوس آن جستجو میکند. مثلا فرض کنیم در دهه بیست از شهید مطهری میپرسیدیم چرا عقبماندهایم؟ میگفت چون رضا پهلوی و حالا هم محمد رضا پهلوی، والسلام! دیگر این قدر فکر کردن نمیخواست. دیگر نیاز نبود سیسال، طی یک برنامه فکری منسجم و مستمر به ابعاد مختلف مسئله بپردازد. جواب یک کلمه است. آن هم یک اسم: فلانی، خلاص!
🔻اگر محافظهکاران را اهالی وضع موجود و کسانی بدانیم که فاقد کنش معطوف به تغییر هستند، دسته اول نیمه پر لیوان وضع موجودند و دسته دوم نیمه خالی آن. آنها منتفع وضع موجودند و اینها مخالف آن. در هر حال هر دو بخشی از وضع موجود هستند. تغییرخواهی با تأیید وضع موجود درگیر است اما بیشک چیزی است ورای مخالفت با وضع موجود. انقلابیبودن همان سیاستزدگی حاد نیست. معنای انقلابی بودن این نیست که همهی سطوح تغییر را در «سیاست» و سیاست را در «قدرت» و قدرت را در «آمد و شد ریاست و ارباب قدرت» دنبال کنیم.
🔻این طور نیست که هر چه تندتر و خشمگیانهتر حرف بزنیم، انقلابیتر باشیم. شاید قهرمانتر باشیم و مخالفتمان را با صدای بلندتری به ثبت برسانیم اما نه تغییرگراتر نیستم بلکه تنها بخشِ ناراضی وضع موجودیم.
🔻انقلابی بودن به میزان تغییری است که ایجاد خواهید کرد نه به میزان مخالفتی که ابراز میشود.
🔻درست در شرایطی که این گرههای فکری دست و پای نیروی اجتماعی معطوف به انقلاب را برای قیام بالقسط بسته است؛ در طرف مقابل، یک تحول مهم در مسیر سکولاریزاسیون انقلاب پیش آمده است. امروز ما با پروژه-پروسهی کاپیتالیزاسیونِ منورالفکرها مواجهیم، فرایندی که به مراتب موفقتر از مسیر لیبرالیزاسیون است که به اصطلاح روشنفکرهای دینی آن را دنبال میکردند.
🔻باور میکنید در سالی که مردم و برخی علما صدها اعتراض علیه نظام بانکی و بانکها بیان داشتهاند، صدایی از همین شهر قم بلند شود که بانکها مظلوم هستند! اینهاست ظرفیتهایی که در راستای کاپیتالیزاسیون مناسبات اجتماعی فعال شده است.
متجددان و متحجران در جبههای فراگیر بر ضدعدالت همکاریهای نانوشتهای را سامان دادهاند.
🔻محافظهکاریهای جبهه انقلاب، با ریشههای معرفتی فوق باشد یا با زمینههای منفعتی؛ در نهایت به این جبهه فراگیر سرویس میدهد. باید هر چه سریعتر برای #بازسازی_اندیشه_عدالتخواهانهی_انقلاب_اسلامی فکری کرد. این مسئولیت مهم امروز ماست.
متن کامل در👇👇👇
https://tabagheh3.ir/1396/12/19
#مجتبی_نامخواه
#گزیده_گفتار
🔻در مورد عقبماندگی در عدالت و اینکه این عقبماندگی قابل حل و رفع است یا نه، یک مسئله وجود دارد و آن نوع مواجههی ما با این مقوله است.
🔻یکی از زمینههایی که تا حدودی این عقبماندگی را تمهید کرده و اگر فکری برای آن نشود حتما تمدید و تشدید خواهد کرد، نوع مواجههای است که ما به لحاظ فکری با این مقوله خواهیم داشت. عقبماندگی در عدالت، محصول عقبماندگی در چگونگی تفکر ما درباره عدالت است.
ما در عین آنکه باید برای عقبماندگی در زمینه عدالت کاری کنیم، برای این #عقبماندگی_فکری_درباره_عدالت هم باید فکری کنیم.
🔻برای تقریر بهتر، بحث را با یک مثال به پیش میبریم: از حدود یک سده پیش اندیشه معاصر ما با مسئلهای مواجه شد که آن را با مفاهیمی مانند عقبماندگی، انحطاط و یا تعابیری مانند آن بیان میکرد. صورت آن مسئله، حول عقبماندگی در زمینه پیشرفت شکل گرفته بود. تقریباً اغلب قریب به اتفاق متفکرین معاصر مسلمان در این زمینه حرفهایی دارند. یکی از این متفکرین استاد مطهری است.
استاد مطهری سه دهه اندیشهورزی دربارهی مسئله عقبماندگی داشتهاند و به جز انسان و سرنوشت، چندین کتاب دیگرشان حول محور این مسئله سامان یافته است
🔻برای اینکه با زمینههای فکری عقبماندگی امروزمان درباره عدالت آشنا شویم، کافی است نوع مواجههمان با مسئله عقبماندگی در عدالت را مقایسه کنیم با نوع مواجهه شهید مطهری و مانند ایشان با مقوله عقبماندگی و انحطاط مسلمین. این مقایسه به ما خواهد گفت چرا در زمینه عدالت عقبمانده هستیم و در صورت عدم تغییر وضع موجود عقبمانده خواهیم ماند.
🔻اگر امثال مطهریها اصل مسئله عقبماندگی را انکار میکردند و مانند متحجران و اشعریگرایان آن روزگار میگفتند: «اتفاقاً مسلمین نیستند که عقبمانده هستند، کمی هم خبرهای خوب عالم اسلام را ببینید، این وضع مسلمین نیست که منحط است؛ هر چه انحطاط هست در غرب و سکولاریسم هست». آیا با چنین انکارهای جایی برای اندیشهورزی باقی میماند؟ این یک زمینه مهم عقبماندگی ماست.
🔻زمینه دیگر، جماعتی است که وقتی با مقوله عقبماندگی مواجه میشود، پاسخی که به این مسئله میدهد این است: فلانی یا فلانیها مقصر هستند، آنها را عزل و عوض کنید. این دسته همه مسئله را در هرم قدرت و رئوس آن جستجو میکند. مثلا فرض کنیم در دهه بیست از شهید مطهری میپرسیدیم چرا عقبماندهایم؟ میگفت چون رضا پهلوی و حالا هم محمد رضا پهلوی، والسلام! دیگر این قدر فکر کردن نمیخواست. دیگر نیاز نبود سیسال، طی یک برنامه فکری منسجم و مستمر به ابعاد مختلف مسئله بپردازد. جواب یک کلمه است. آن هم یک اسم: فلانی، خلاص!
🔻اگر محافظهکاران را اهالی وضع موجود و کسانی بدانیم که فاقد کنش معطوف به تغییر هستند، دسته اول نیمه پر لیوان وضع موجودند و دسته دوم نیمه خالی آن. آنها منتفع وضع موجودند و اینها مخالف آن. در هر حال هر دو بخشی از وضع موجود هستند. تغییرخواهی با تأیید وضع موجود درگیر است اما بیشک چیزی است ورای مخالفت با وضع موجود. انقلابیبودن همان سیاستزدگی حاد نیست. معنای انقلابی بودن این نیست که همهی سطوح تغییر را در «سیاست» و سیاست را در «قدرت» و قدرت را در «آمد و شد ریاست و ارباب قدرت» دنبال کنیم.
🔻این طور نیست که هر چه تندتر و خشمگیانهتر حرف بزنیم، انقلابیتر باشیم. شاید قهرمانتر باشیم و مخالفتمان را با صدای بلندتری به ثبت برسانیم اما نه تغییرگراتر نیستم بلکه تنها بخشِ ناراضی وضع موجودیم.
🔻انقلابی بودن به میزان تغییری است که ایجاد خواهید کرد نه به میزان مخالفتی که ابراز میشود.
🔻درست در شرایطی که این گرههای فکری دست و پای نیروی اجتماعی معطوف به انقلاب را برای قیام بالقسط بسته است؛ در طرف مقابل، یک تحول مهم در مسیر سکولاریزاسیون انقلاب پیش آمده است. امروز ما با پروژه-پروسهی کاپیتالیزاسیونِ منورالفکرها مواجهیم، فرایندی که به مراتب موفقتر از مسیر لیبرالیزاسیون است که به اصطلاح روشنفکرهای دینی آن را دنبال میکردند.
🔻باور میکنید در سالی که مردم و برخی علما صدها اعتراض علیه نظام بانکی و بانکها بیان داشتهاند، صدایی از همین شهر قم بلند شود که بانکها مظلوم هستند! اینهاست ظرفیتهایی که در راستای کاپیتالیزاسیون مناسبات اجتماعی فعال شده است.
متجددان و متحجران در جبههای فراگیر بر ضدعدالت همکاریهای نانوشتهای را سامان دادهاند.
🔻محافظهکاریهای جبهه انقلاب، با ریشههای معرفتی فوق باشد یا با زمینههای منفعتی؛ در نهایت به این جبهه فراگیر سرویس میدهد. باید هر چه سریعتر برای #بازسازی_اندیشه_عدالتخواهانهی_انقلاب_اسلامی فکری کرد. این مسئولیت مهم امروز ماست.
متن کامل در👇👇👇
https://tabagheh3.ir/1396/12/19
tabagheh3.ir
جامعهشناسی عدالتخواهی: زمینههای فکری- اجتماعی عقبماندگی در عدالت :: طبقه سه
در مورد عقبماندگی در عدالت و اینکه این عقبماندگی قابل حل و رفع است یا نه، یک مسئله وجود دارد و آن نوع مواجههی ما با این مقوله است. یکی از زمینههایی که تا حدودی این عقبماندگی را تمهید ...
Forwarded from طبقه سه| مجتبی نامخواه
🔻@tabagheh3_ir
🔹#عدالتخواهی و مسئلهی #فقر_مضمون
▪️ #مجتبی_نامخواه
🔻عدالتخواهی بدون خواست معین و مصداقی ناتمام است و بلکه غیر ممکن؛ اما #عدالتخواهی_تام و متکامل نیز تفاوت بنیادینی با مصداقبسندگی دارد. در مصداقماندگی بیشتر نوعی از درماندگی است. این درماندگی اگر چه میکوشد خود را فرزند صراحت معرفی کند اما به واقع محصول و معلول فقر مفهومی و مضمونی است. فقری مهم که میتواند یک #جنبش را به سر حد یک #شورش تقلیل دهد.
🔻درست یک و نیم دهه پیش، این ایده و پروژه عدالتخواهی بود که ما را از بند محافظهکاریِ راستگرایانه و مقدسمآبانه نجات داده و به ساحلِ کنشِ معطوفِ به تغییر رساند. محافظهکاری قتلگاه انقلاب است اما تنها صورتِ #ناانقلابیگری نیست؛ منفیگرایی در نظر و شورشگری در عمل، سوی دیگر این قتلگاه ایستاده است. اگر محافظهکاری منفیبافی درباره تغییر است و منتهی به بیعملی، منفیبافی درباره وضع موجود نیز به تغییر ختم نمیشود و مانعی دیگر در مسیر طرد وضع موجود است.
🔻محافظهکاری، نیروی اجتماعی را از نقد بازداشته و به قتلگاه میبرد؛ در سوی دیگری این مسلخ اما انقلابینمایی ایستاده و نیروی اجتماعی را به نفی سوق میدهد. محافظهکاران، نه این که نقدی به رویههای مختلف نظام نداشته باشند اما نقدهاشان فاقد مابه ازاء اجتماعی و عینی است. سوی دیگر قتلگاه اما فتوا به مرگ انقلاب در نظام کنونی میدهد و در عمل به انتظار مرگ ظاهری آن مینشیند. موضعی به ظاهر انقلابی اما در باطن به غایت سکونآور؛ نوعی #محافظهکاری_حاد. محافظهکاری سکون و سکوت را با هم دارد اما انقلابینمایی با آنکه در موقعیت عدم سکوت و بلکه فریاد به سر میبرد، اما همواره ساکن است و هیچ کنش معطوف به تغییری از خود بروز نمیدهد.
🔻این درست است که محافظهکاری، اکتفا به وضع موجود و چیزی غیر از انقلابیگری است اما واقع قضیه آن است که انقلابینمایی با فروکاستن #طردِ وضع موجود به #خشم از آن، کنش معطوف به تغییر را تضعیف کرده و از این رو در عمل با محافظهکاران بر سر حفظ وضع موجود مسابقه میدهد. هر وضع موجودی موافقانی دارد و مخالفانی. انقلابیگری فراتر از در میان این موافقت و مخالفت، کوشش برای تغییر وضع موجود است. کنشی که معطوف و منتهی به تغییر وضع موجود نباشد، بخشی از وضع موجود و بلکه بازتولید آن است، گیریم که در مخالفت با آن باشد: هر وضع موجودی منتفعانی دارد و مخالفانی، مخالفان وضع موجود اگر کنش معطوف به تغییر نداشته باشند، جزئی از آن هستند نه آلترناتیو آن.
🔻همهی ما امروز در برابر حافظانِ منتفع و متنفذ وضع موجود قرار داریم که سناریوها و امکانهای متعددی را در برابر هر ایده و ارادهی تغییرگرایانهای علم میکنند. در این شرایط فروکاستنِ طرد به خشم و نقد به نفی، بزرگترین خطا و بازگشت به عقلانیت تغییر و #بازسازی_ایده_و_کنش_عدالتخواهانه مهمترین راهحل است.
📝لینک ثابت یادداشت در وبلاگ طبقه سه :
yon.ir/bpDCW
🔹#عدالتخواهی و مسئلهی #فقر_مضمون
▪️ #مجتبی_نامخواه
🔻عدالتخواهی بدون خواست معین و مصداقی ناتمام است و بلکه غیر ممکن؛ اما #عدالتخواهی_تام و متکامل نیز تفاوت بنیادینی با مصداقبسندگی دارد. در مصداقماندگی بیشتر نوعی از درماندگی است. این درماندگی اگر چه میکوشد خود را فرزند صراحت معرفی کند اما به واقع محصول و معلول فقر مفهومی و مضمونی است. فقری مهم که میتواند یک #جنبش را به سر حد یک #شورش تقلیل دهد.
🔻درست یک و نیم دهه پیش، این ایده و پروژه عدالتخواهی بود که ما را از بند محافظهکاریِ راستگرایانه و مقدسمآبانه نجات داده و به ساحلِ کنشِ معطوفِ به تغییر رساند. محافظهکاری قتلگاه انقلاب است اما تنها صورتِ #ناانقلابیگری نیست؛ منفیگرایی در نظر و شورشگری در عمل، سوی دیگر این قتلگاه ایستاده است. اگر محافظهکاری منفیبافی درباره تغییر است و منتهی به بیعملی، منفیبافی درباره وضع موجود نیز به تغییر ختم نمیشود و مانعی دیگر در مسیر طرد وضع موجود است.
🔻محافظهکاری، نیروی اجتماعی را از نقد بازداشته و به قتلگاه میبرد؛ در سوی دیگری این مسلخ اما انقلابینمایی ایستاده و نیروی اجتماعی را به نفی سوق میدهد. محافظهکاران، نه این که نقدی به رویههای مختلف نظام نداشته باشند اما نقدهاشان فاقد مابه ازاء اجتماعی و عینی است. سوی دیگر قتلگاه اما فتوا به مرگ انقلاب در نظام کنونی میدهد و در عمل به انتظار مرگ ظاهری آن مینشیند. موضعی به ظاهر انقلابی اما در باطن به غایت سکونآور؛ نوعی #محافظهکاری_حاد. محافظهکاری سکون و سکوت را با هم دارد اما انقلابینمایی با آنکه در موقعیت عدم سکوت و بلکه فریاد به سر میبرد، اما همواره ساکن است و هیچ کنش معطوف به تغییری از خود بروز نمیدهد.
🔻این درست است که محافظهکاری، اکتفا به وضع موجود و چیزی غیر از انقلابیگری است اما واقع قضیه آن است که انقلابینمایی با فروکاستن #طردِ وضع موجود به #خشم از آن، کنش معطوف به تغییر را تضعیف کرده و از این رو در عمل با محافظهکاران بر سر حفظ وضع موجود مسابقه میدهد. هر وضع موجودی موافقانی دارد و مخالفانی. انقلابیگری فراتر از در میان این موافقت و مخالفت، کوشش برای تغییر وضع موجود است. کنشی که معطوف و منتهی به تغییر وضع موجود نباشد، بخشی از وضع موجود و بلکه بازتولید آن است، گیریم که در مخالفت با آن باشد: هر وضع موجودی منتفعانی دارد و مخالفانی، مخالفان وضع موجود اگر کنش معطوف به تغییر نداشته باشند، جزئی از آن هستند نه آلترناتیو آن.
🔻همهی ما امروز در برابر حافظانِ منتفع و متنفذ وضع موجود قرار داریم که سناریوها و امکانهای متعددی را در برابر هر ایده و ارادهی تغییرگرایانهای علم میکنند. در این شرایط فروکاستنِ طرد به خشم و نقد به نفی، بزرگترین خطا و بازگشت به عقلانیت تغییر و #بازسازی_ایده_و_کنش_عدالتخواهانه مهمترین راهحل است.
📝لینک ثابت یادداشت در وبلاگ طبقه سه :
yon.ir/bpDCW
Forwarded from طبقه سه| مجتبی نامخواه
@tabagheh3_ir
🔻 #انقلابزداها و #ضدانقلابها
«مهمترین تفاوت «ضدانقلابها» و «انقلابزُداها» در همان «صراحت»، یا مستقیم و غیرمستقیم بودن مخالفتشان با انقلاب است. در تشریح این تمایز میتوان از دو مفهوم فلسفی «تناقض» و «ضد» استعاره گرفت. ضدانقلابها، نقیض انقلاباند و انقلابزُداها «ضد» آن. ضدانقلابها به نقض صریح و آشکار با انقلاب اسلامی میپردازند؛ آنها در قطب مقابلِ مبانی انقلاب اسلامی، برای رد و نفیِ انقلاب تلاش میکنند؛ انقلابزُداها اما اینگونه نیستند؛ آنها لزوماً به نفی مبانی انقلاب نمیپردازند اما در کنار مبانی انقلاب اسلامی به مسائلی وجودی غیرازاین مبانی میپردازند و از این طریق آرام و بیصدا با مبانی انقلاب مقابله میکنند.»
🔖 بخشی از یادداشت #مجتبی_نامخواه با عنوان #انقلاب_اسلامی_و_«غیر»هایش [تأملی دربارهی انقلابزدایی از حوزهی علمیه]
متن کامل یادداشت را از اینجا بخوانید :
yon.ir/O3NlZ 📌
🔻 #انقلابزداها و #ضدانقلابها
«مهمترین تفاوت «ضدانقلابها» و «انقلابزُداها» در همان «صراحت»، یا مستقیم و غیرمستقیم بودن مخالفتشان با انقلاب است. در تشریح این تمایز میتوان از دو مفهوم فلسفی «تناقض» و «ضد» استعاره گرفت. ضدانقلابها، نقیض انقلاباند و انقلابزُداها «ضد» آن. ضدانقلابها به نقض صریح و آشکار با انقلاب اسلامی میپردازند؛ آنها در قطب مقابلِ مبانی انقلاب اسلامی، برای رد و نفیِ انقلاب تلاش میکنند؛ انقلابزُداها اما اینگونه نیستند؛ آنها لزوماً به نفی مبانی انقلاب نمیپردازند اما در کنار مبانی انقلاب اسلامی به مسائلی وجودی غیرازاین مبانی میپردازند و از این طریق آرام و بیصدا با مبانی انقلاب مقابله میکنند.»
🔖 بخشی از یادداشت #مجتبی_نامخواه با عنوان #انقلاب_اسلامی_و_«غیر»هایش [تأملی دربارهی انقلابزدایی از حوزهی علمیه]
متن کامل یادداشت را از اینجا بخوانید :
yon.ir/O3NlZ 📌
Forwarded from طبقه سه| مجتبی نامخواه
@tabagheh3_ir
♦️استکبار جهانی؛ استکبار ایرانی
◾️ #مجتبی_نامخواه
🔻بر خلاف آنچه اغلب تصور میشود مهمترین دشمنِ استکبارستیزی، استکبار نیست. استکبار موضوع استکبارستیزی است نه ضد آن. دشمنان واقعی استکبارستیزی کسانی هستند که این مفهوم کلیدی انقلاب را از معناتهی میکنند. مهمترین اقدام برای پوچ و بیمعناکردن استکبارستیزی، تحدید و محدود ساختن استکبار به فرامرزهاست. استکبار فقط جهانی نیست، آنچه توطئههای استکبارجهانی علیه ما را ممکن میکند، استکبار ایرانی است.
🔻ما حزباللهیهایی هستیم که سالهاست ذهن و زبانمان را اشرافیت ریشدار تسخیر کرده است. حاضریم بارها و بارها بگوییم مرگ بر آمریکا، ولی یک مرتبه نمیگوییم «مرگ بر تازیانه ها … تازیانه های بی امان به گرده های بی گناه کارگران». آنچه منفور است تازیانه است؛ نه آمریکا. آمریکا هم به واسطهی تازیانههایی که به صلح، برابری، محیط زیست و انسانیت میزند منفور است. بنابراین هیچ توجیهی ندارند از تازیانههایی که استکبار جهانی به گُردههای بردگان میزند بیاشوبیم و نسبت به گُردههای کارگران بیتفاوت باشیم. گُرده، گُرده است؛ چه فرقی میکند؟
🔻عاشورا پژواک فریاد مردی بود که میفرمود: «أَمّا حَقَّ الضُّعَفاءِ فَضَيَّعتُم ، وأمّا حَقَّكُم بِزَعمِكُم فَطَلَبتُم»؛ اربعین هم گرامیداشت همین عاشوراست. اسلامِ مناسک میانتهی، کلمات و آیینها را از معنا تهی کرده؛ وگرنه جاماندهی اربعین کسی است که از اقدامِ متناسب با این فریاد بازمانده باشد.
🔻در جامعهای که حقوق نجومی قانون باشد، تازیانه بر گردهی کارگران هم قانون خواهد بود. همه ما جامانده و واماندهی واقعیِ اربعین و حسین(ع) هستیم اگر این وضع را ببینیم و دمِ مؤثر برنیاوریم.
👇👇👇
https://goo.gl/WFonyf
♦️استکبار جهانی؛ استکبار ایرانی
◾️ #مجتبی_نامخواه
🔻بر خلاف آنچه اغلب تصور میشود مهمترین دشمنِ استکبارستیزی، استکبار نیست. استکبار موضوع استکبارستیزی است نه ضد آن. دشمنان واقعی استکبارستیزی کسانی هستند که این مفهوم کلیدی انقلاب را از معناتهی میکنند. مهمترین اقدام برای پوچ و بیمعناکردن استکبارستیزی، تحدید و محدود ساختن استکبار به فرامرزهاست. استکبار فقط جهانی نیست، آنچه توطئههای استکبارجهانی علیه ما را ممکن میکند، استکبار ایرانی است.
🔻ما حزباللهیهایی هستیم که سالهاست ذهن و زبانمان را اشرافیت ریشدار تسخیر کرده است. حاضریم بارها و بارها بگوییم مرگ بر آمریکا، ولی یک مرتبه نمیگوییم «مرگ بر تازیانه ها … تازیانه های بی امان به گرده های بی گناه کارگران». آنچه منفور است تازیانه است؛ نه آمریکا. آمریکا هم به واسطهی تازیانههایی که به صلح، برابری، محیط زیست و انسانیت میزند منفور است. بنابراین هیچ توجیهی ندارند از تازیانههایی که استکبار جهانی به گُردههای بردگان میزند بیاشوبیم و نسبت به گُردههای کارگران بیتفاوت باشیم. گُرده، گُرده است؛ چه فرقی میکند؟
🔻عاشورا پژواک فریاد مردی بود که میفرمود: «أَمّا حَقَّ الضُّعَفاءِ فَضَيَّعتُم ، وأمّا حَقَّكُم بِزَعمِكُم فَطَلَبتُم»؛ اربعین هم گرامیداشت همین عاشوراست. اسلامِ مناسک میانتهی، کلمات و آیینها را از معنا تهی کرده؛ وگرنه جاماندهی اربعین کسی است که از اقدامِ متناسب با این فریاد بازمانده باشد.
🔻در جامعهای که حقوق نجومی قانون باشد، تازیانه بر گردهی کارگران هم قانون خواهد بود. همه ما جامانده و واماندهی واقعیِ اربعین و حسین(ع) هستیم اگر این وضع را ببینیم و دمِ مؤثر برنیاوریم.
👇👇👇
https://goo.gl/WFonyf
tabagheh3.ir
استکبار جهانی؛ استکبار ایرانی :: طبقه سه
بر خلاف آنچه
اغلب تصور میشود مهمترین دشمنِ استکبارستیزی، استکبار نیست. استکبار موضوع
استکبارستیزی است نه ضد آن. دشمنان واقعی استکبارستیزی کسانی هستند که این مفهوم
کلیدی انقلاب را از ...
اغلب تصور میشود مهمترین دشمنِ استکبارستیزی، استکبار نیست. استکبار موضوع
استکبارستیزی است نه ضد آن. دشمنان واقعی استکبارستیزی کسانی هستند که این مفهوم
کلیدی انقلاب را از ...
Audio
#گزارش | #فکرانه 16
🎙 سخنان #مجتبی_نامخواه در نشست چالشهای عدالت در فراز و فرود چهل ساله
11 اسفندماه 97، #حسینیه_هنر_تبریز
🔻
t.iss.one/tabrizjebhe
aparat.com/tabrizjebhe
instagram.com/tabrizjebhe
🎙 سخنان #مجتبی_نامخواه در نشست چالشهای عدالت در فراز و فرود چهل ساله
11 اسفندماه 97، #حسینیه_هنر_تبریز
🔻
t.iss.one/tabrizjebhe
aparat.com/tabrizjebhe
instagram.com/tabrizjebhe
ebteda_ir
🔺مسئله، مارکسیسم است یا نابرابری؟
یک گفتگوی پر از نکته از حجت الاسلام #مجتبی_نامخواه در باب رواجِ استفاده از برچسب «مارکسیستی» برای منکوب کردن حرکت های عدالتخواهانه.
👇
https://b2n.ir/846197
🔺مسئله، مارکسیسم است یا نابرابری؟
یک گفتگوی پر از نکته از حجت الاسلام #مجتبی_نامخواه در باب رواجِ استفاده از برچسب «مارکسیستی» برای منکوب کردن حرکت های عدالتخواهانه.
👇
https://b2n.ir/846197
خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان | Mehr News Agency
حجتالاسلام نامخواه در گفتوگو با مهر: مسئله، مارکسیسم است یا نابرابری؟/ علل شیوع عدالت خواهی پارتیزانی
حجت الاسلام نامخواه گفت: وقتی یک جامعه و عقلانیت اجتماعی آن نتواند سازوکارهای تأمین عدالت را فراهم کند، سرو کله عدالتخواهی پارتیزانی پیدا میشود.
Forwarded from جمهوری / محمد صادق شهبازی
🔶فقدان تحلیل اجتماعی از تولید
نقدی بر «جهش تولید» از طریق «کاهش حداقل حقوق در مناطق کمتر برخوردار»
#مجتبی_نامخواه
خلاصه مطلب
🔻شگفتآورترین و البته تأسفآورترین راهکارها برای جهش تولید، پیشنهاد سه تن از نامزدها و منتخبهای جوان مجلس یازدهم بود که در آن بر «منعطف کردن حداقل دستمزد در شهرهای کوچک» یا «کاهش حداقل حقوق در مناطق کمتر برخوردار» تأکید شده بود.
🔻این پیشنهاد علاوه بر آنکه «تقریبا تأثیر چندانی در تولید و جهش آن ندارد»؛ به طرز عمیقاً خطرناکی به صورت «ناقص و یکجانبه» مطرح شده؛ و از نقطه نظر اجتماعی، مآلاً «ضد تولید» خواهد بود.
🔻آیا پیشنهاد کاهش حداقل حقوق کارگران کمک به تولید است؟ این «کاهش حقوق» از نظر اقتصادی میتواند اندک تأثیر داشته باشد و میزانی از هزینه دستمزد بنگاههای تولید، که که در کل حدود 4.6 درصد از هزینههای تولید است را بکاهد. آیا با اجرای چنین پیشنهادهایی اساساً نیرویی برای تولید باقی خواهد ماند؟
🔻نگاه صرفاً اقتصادی به تولید، یکی از گرههای مقوله تولید در جامعه ماست. تولید اساساً و مآلاً یک امر اجتماعی است.
🔻جامعهشناسیِ تاریخی نیروهای سیاسی پس از انقلاب اسلامی نشان میدهد، «چارچوبهی جناح راست» نه فقط هیچگاه هیچ علاقهای به نمایندگی اقشار فرودست و کارگران ندارد.
🔻اگر در دهه شصت احمد توکلی از خاستگاه چارچوبهی جناح راست برخواسته و پیگریهای فراوانی میکند که در قانون کار از ذکر عنوان «کارگر» خودداری شده و در عوض از کارگر به عنوان «اجیر» نامبرده شود، درست به دلیل اقتضائات همین چارچوبه جناح راست است. اگر در دهه هفتاد به گفته عباس آخوندی، رئیس ستاد ناطق نوری در انتخابات ریاست جمهوری 1376، «کل برنامهی اقتصادی آقای ناطق را مسعود نیلی و محمد طبیبیان نوشتند»؛ اگر در دهه هشتاد مجلس هفتم «قانون مدیریت خدمات کشوری» را تصویب کردند که تبعیض چندین برابری را به رسمیت میشناسد و بستر یک دهه پرداخت حقوق نجومی میشود؛ همگی به دلیل این چارچوبه جناح راست است.
🔽پی نوشت:
(ورق بزنید)
در ادامه تصاویر اسنادی از دغدغهها و فعالیتهای عملی و نظری حزب جمهوری اسلامی در زمینه کارگری آمده است. چه شد که با گذشت تنها چهار دهه، معانی، مسئلهها و کنش جریان انقلابی از سطح و سبک حزب جمهوری اسلامی، به وضع کنونی رسید؟
منبع تصویر اصلی: کتاب سال سی.
#جهش_تولید
#کارگر
#محافظه_کاری
#حقوق_کارگران
#حقوق_کارگران
#حقوق_کارگران_سال_۹۹
#نواصولگرایی
https://www.instagram.com/p/B-QHPMLpfh4/?igshid=14cqpswzuniz6
متن کامل👇👇👇
https://tabagheh3.ir/1399/01/09/
🔹@tabagheh3_ir
نقدی بر «جهش تولید» از طریق «کاهش حداقل حقوق در مناطق کمتر برخوردار»
#مجتبی_نامخواه
خلاصه مطلب
🔻شگفتآورترین و البته تأسفآورترین راهکارها برای جهش تولید، پیشنهاد سه تن از نامزدها و منتخبهای جوان مجلس یازدهم بود که در آن بر «منعطف کردن حداقل دستمزد در شهرهای کوچک» یا «کاهش حداقل حقوق در مناطق کمتر برخوردار» تأکید شده بود.
🔻این پیشنهاد علاوه بر آنکه «تقریبا تأثیر چندانی در تولید و جهش آن ندارد»؛ به طرز عمیقاً خطرناکی به صورت «ناقص و یکجانبه» مطرح شده؛ و از نقطه نظر اجتماعی، مآلاً «ضد تولید» خواهد بود.
🔻آیا پیشنهاد کاهش حداقل حقوق کارگران کمک به تولید است؟ این «کاهش حقوق» از نظر اقتصادی میتواند اندک تأثیر داشته باشد و میزانی از هزینه دستمزد بنگاههای تولید، که که در کل حدود 4.6 درصد از هزینههای تولید است را بکاهد. آیا با اجرای چنین پیشنهادهایی اساساً نیرویی برای تولید باقی خواهد ماند؟
🔻نگاه صرفاً اقتصادی به تولید، یکی از گرههای مقوله تولید در جامعه ماست. تولید اساساً و مآلاً یک امر اجتماعی است.
🔻جامعهشناسیِ تاریخی نیروهای سیاسی پس از انقلاب اسلامی نشان میدهد، «چارچوبهی جناح راست» نه فقط هیچگاه هیچ علاقهای به نمایندگی اقشار فرودست و کارگران ندارد.
🔻اگر در دهه شصت احمد توکلی از خاستگاه چارچوبهی جناح راست برخواسته و پیگریهای فراوانی میکند که در قانون کار از ذکر عنوان «کارگر» خودداری شده و در عوض از کارگر به عنوان «اجیر» نامبرده شود، درست به دلیل اقتضائات همین چارچوبه جناح راست است. اگر در دهه هفتاد به گفته عباس آخوندی، رئیس ستاد ناطق نوری در انتخابات ریاست جمهوری 1376، «کل برنامهی اقتصادی آقای ناطق را مسعود نیلی و محمد طبیبیان نوشتند»؛ اگر در دهه هشتاد مجلس هفتم «قانون مدیریت خدمات کشوری» را تصویب کردند که تبعیض چندین برابری را به رسمیت میشناسد و بستر یک دهه پرداخت حقوق نجومی میشود؛ همگی به دلیل این چارچوبه جناح راست است.
🔽پی نوشت:
(ورق بزنید)
در ادامه تصاویر اسنادی از دغدغهها و فعالیتهای عملی و نظری حزب جمهوری اسلامی در زمینه کارگری آمده است. چه شد که با گذشت تنها چهار دهه، معانی، مسئلهها و کنش جریان انقلابی از سطح و سبک حزب جمهوری اسلامی، به وضع کنونی رسید؟
منبع تصویر اصلی: کتاب سال سی.
#جهش_تولید
#کارگر
#محافظه_کاری
#حقوق_کارگران
#حقوق_کارگران
#حقوق_کارگران_سال_۹۹
#نواصولگرایی
https://www.instagram.com/p/B-QHPMLpfh4/?igshid=14cqpswzuniz6
متن کامل👇👇👇
https://tabagheh3.ir/1399/01/09/
🔹@tabagheh3_ir
Instagram
مجتبی نامخواه
🔶فقدان تحلیل اجتماعی از تولید نقدی بر «جهش تولید» از طریق «کاهش حداقل حقوق در مناطق کمتر برخوردار» . 🔸🔶متن کامل مطلب را در وبلاگ #طبقه_سه بخوانید🔶🔸 شگفتآورترین و البته تأسفآورترین راهکارها برای جهش تولید، پیشنهاد سه تن از نامزدها و منتخبهای جوان مجلس یازدهم…