بار بگشایید اینجا کربلاست
آب و خاکش با دل و جان آشناست
شیون و ضجه، ناله و فریاد، گریه و زاری، اشک و آه همه را فراگرفته بود. صحنه عجیبی است. اتوبوس به محفلی عاشورایی تبدیل شده و نینوا برپا بود. هرکس زمزمه ای و ذکری بر لب داشت. اشک به کسی امان نمی داد. برای دقایقی طولانی، اتوبوس در مقابل محل اسکان ما در کربلا توقف کرد اما کسی را یارای پیاده شدن نبود. این لحظه را نمی توان توصیف کرد، آنجا 'قال' نبود و 'حال' بود. به یاد جبهه های جنگ و ایام عزاداری به ویژه ایام #تاسوعا و #عاشورا افتادم. بالاخره پیاده شدیم. هتل ما نزدیک حرم است. باورم نمی شد. از پنجره اتاق گلدسته های حرم کاملا نمایان بود. بعد از غسل زیارت، عازم حرم #امام_حسین (ع) شدیم.
#بریده_کتاب : #سفرنامه_کربلا
به قلم : #علی_دارابی
ص ۳۵. نشر هماهنگ. پاییز ۱۳۸۰
@Dr_alidarabi
آب و خاکش با دل و جان آشناست
شیون و ضجه، ناله و فریاد، گریه و زاری، اشک و آه همه را فراگرفته بود. صحنه عجیبی است. اتوبوس به محفلی عاشورایی تبدیل شده و نینوا برپا بود. هرکس زمزمه ای و ذکری بر لب داشت. اشک به کسی امان نمی داد. برای دقایقی طولانی، اتوبوس در مقابل محل اسکان ما در کربلا توقف کرد اما کسی را یارای پیاده شدن نبود. این لحظه را نمی توان توصیف کرد، آنجا 'قال' نبود و 'حال' بود. به یاد جبهه های جنگ و ایام عزاداری به ویژه ایام #تاسوعا و #عاشورا افتادم. بالاخره پیاده شدیم. هتل ما نزدیک حرم است. باورم نمی شد. از پنجره اتاق گلدسته های حرم کاملا نمایان بود. بعد از غسل زیارت، عازم حرم #امام_حسین (ع) شدیم.
#بریده_کتاب : #سفرنامه_کربلا
به قلم : #علی_دارابی
ص ۳۵. نشر هماهنگ. پاییز ۱۳۸۰
@Dr_alidarabi
اینجا حریم پاک علمدار کربلاست
این آستان قدس شهید ره خداست
اینجا حریم حضرت #باب_الحوائج است
دولت در این مقام و گشایش در این سرا ست
در ایوان #حرم ایستادم. گویی به هیچ وجه قادر به حرکت، تکلم و خواندن زیارت و دعا نبودم. ابهت، جوانمردی، شجاعت و دلاوری سردار سپاه #امام_حسین (ع) مرا به یاد پدر بزرگوارش علی (ع) می انداخت و مرور تاریخ #کربلا و صحنه عاشورا، قدرت را از من سلب کرده بود. تنها چیزی که یادم هست، اینکه به شدت گریه می کردم و این حالت، مدتی طول کشید تا اینکه کمی به خودم آمدم.
اعراب به ویژه #اهل_تسنن ، احترام خاصی برای حضرت ابوالفضل قائل هستند. امام عباس (ع) عنوانی است که آنان برای فرزند رشید حیدر کرار، همواره استفاده می کنند.
وقتی که مشغول زیارت بودم، ناگهان نحوه ی زیارت حاج امین الله جعفر بگلو، یکی از همراهانم، توجه مرا جلب کرد. حاج امین الله، آذری زبان و کار اصلی اش بنایی و معماری است. در سایه این کار، عمدتا در حوزه های تبلیغاتی و هنری هم فعالیت می کند و به خاطر بی آلایشی، خوش زبانی و مردم داری مورد احترام و توجه همه به خصوص #هنرمندان است.
او در حالی که اشک می ریخت با انگشت اشاره و با تمام وجود به زبان آذری با #حضرت_عباس حرف می زد. به قدری این صحنه سوزناک و غم انگیز بود که واقعا غبطه خوردم. وقتی از حرم بیرون آمدیم، از حاج امین الله پرسیدم ''با حضرت چه می گفتی و چرا ترکی صحبت می کردی؟!'' گفت: داشتم روضه حضرت ابوالفضل را به زبان ترکی می خواندم و از وفاداری حضرت که دست از یاری حسین (ع) برنداشت و بچه های بی پناهش را تنها نگذاشت، تشکر می کردم.''
#کتابخوان : #سفرنامه_کربلا
به قلم : #علی_دارابی
نشر هماهنگ. پاییز ۱۳۸۰
@Dr_alidarabi
این آستان قدس شهید ره خداست
اینجا حریم حضرت #باب_الحوائج است
دولت در این مقام و گشایش در این سرا ست
در ایوان #حرم ایستادم. گویی به هیچ وجه قادر به حرکت، تکلم و خواندن زیارت و دعا نبودم. ابهت، جوانمردی، شجاعت و دلاوری سردار سپاه #امام_حسین (ع) مرا به یاد پدر بزرگوارش علی (ع) می انداخت و مرور تاریخ #کربلا و صحنه عاشورا، قدرت را از من سلب کرده بود. تنها چیزی که یادم هست، اینکه به شدت گریه می کردم و این حالت، مدتی طول کشید تا اینکه کمی به خودم آمدم.
اعراب به ویژه #اهل_تسنن ، احترام خاصی برای حضرت ابوالفضل قائل هستند. امام عباس (ع) عنوانی است که آنان برای فرزند رشید حیدر کرار، همواره استفاده می کنند.
وقتی که مشغول زیارت بودم، ناگهان نحوه ی زیارت حاج امین الله جعفر بگلو، یکی از همراهانم، توجه مرا جلب کرد. حاج امین الله، آذری زبان و کار اصلی اش بنایی و معماری است. در سایه این کار، عمدتا در حوزه های تبلیغاتی و هنری هم فعالیت می کند و به خاطر بی آلایشی، خوش زبانی و مردم داری مورد احترام و توجه همه به خصوص #هنرمندان است.
او در حالی که اشک می ریخت با انگشت اشاره و با تمام وجود به زبان آذری با #حضرت_عباس حرف می زد. به قدری این صحنه سوزناک و غم انگیز بود که واقعا غبطه خوردم. وقتی از حرم بیرون آمدیم، از حاج امین الله پرسیدم ''با حضرت چه می گفتی و چرا ترکی صحبت می کردی؟!'' گفت: داشتم روضه حضرت ابوالفضل را به زبان ترکی می خواندم و از وفاداری حضرت که دست از یاری حسین (ع) برنداشت و بچه های بی پناهش را تنها نگذاشت، تشکر می کردم.''
#کتابخوان : #سفرنامه_کربلا
به قلم : #علی_دارابی
نشر هماهنگ. پاییز ۱۳۸۰
@Dr_alidarabi