روز ملی شدن صنعت نفت
اوج مبارزات برای ملی شدن صنعت نفت را می توان بین سالهای ۱۳۲۹ش تا ۱۳۳۲ش قلمداد کرد مبارزاتی که یک رویداد اتفاقی و ساده نبود بلکه مانند هر جنبش و انقلابی متاثر از بسترها و عوامل مناسب و در هم تنیده داخلی و خارجی پدید آمد.
از عوامل داخلی این جنبش می توان به غارت منابع نفتی و تحمیل دولت های دست نشانده انگلستان در ایران که موجبات نارضایتی هایی را در ایران فراهم آورده بود اشاره کرد. دولت هایی که در جهت تامین منافع استعماری غربی توسط عوامل نفوذ استعمار گران در ایران بر سر کار می امدند تا اهداف و سلطه استراتژیک، ژئوپلتیکی و اقتصادی زمامداران سلطه گر را حفظ نمایند.
در عرصه بین المللی نیز رقابت های قدرت های بزرگ به ویژه سهم خواهی #آمریکا از نفت خاورمیانه و نیز قراردادهای تشابه نفتی این کشور با عربستان و ونزوئلا محرک خوبی برای این طرح و حمایت از جبهه ملی و به قدرت رسیدن مصدق در ایران بود.
خشم رسانه های بیگانه از تصویب قانون ملی شدن صنعت نقت در ایران به حدی بود که برای مثال #رادیو_لندن درباره آن نفت گفت: امروز پارلمان ایران پیشنهاد ملی کردن نفت را در کشور تصویب کرد. این پیشنهاد از طرف عده ای معدود از مرتجعین و ثروتمندان و هم چنین یک عده روحانیون متعصب که در راس آنها سید ابوالقاسم کاشانی قرار گرفته پشتیبانی می شود، چند نفر منفی باف که عده ای از جوانان ساده لوح از آنها پیروی می کردند، فریاد می کردند که نفت ایران برای ایرانی ولی هیچ کس نگفت چطور ممکن است که ایرانی نفت خود را اداره کند. فقط کسانی از قبیل رزم ارا که می دانستند اداره کردن نفت به دست ایرانی عملی نیست با پیشنهاد مخالفت کردند.
آیتالله کاشانی و روحانیون طیف وابسته به وی در بسیاری از جمعیتها، سخنرانیها، خطبهها اعیاد قربان و فطر شعار «نفت ایران برای ایرانی» را مطرح کرده بودند. آیت الله کاشانی به دلیل مقبولیتی که بین عالمان بزرگ بلاد داشت، توانست مراجع محلی را به صحنه بکشاند و آنان با حمایت از آیت الله کاشانی و دولت دکتر محمد مصدق و صدور بیانیه امواج مردمی ایجاد کردند.
بروز اختلاف در نهضت ملی کردن صنعت نفت در نهایت این حرکت را با شکست مواجه کرد. به همین دلیل است که از نهضت ملی شدن صنعت نفت به عنوان تکرار تجربه #مشروطه یاد می کنند.
@Dr_alidarabi
اوج مبارزات برای ملی شدن صنعت نفت را می توان بین سالهای ۱۳۲۹ش تا ۱۳۳۲ش قلمداد کرد مبارزاتی که یک رویداد اتفاقی و ساده نبود بلکه مانند هر جنبش و انقلابی متاثر از بسترها و عوامل مناسب و در هم تنیده داخلی و خارجی پدید آمد.
از عوامل داخلی این جنبش می توان به غارت منابع نفتی و تحمیل دولت های دست نشانده انگلستان در ایران که موجبات نارضایتی هایی را در ایران فراهم آورده بود اشاره کرد. دولت هایی که در جهت تامین منافع استعماری غربی توسط عوامل نفوذ استعمار گران در ایران بر سر کار می امدند تا اهداف و سلطه استراتژیک، ژئوپلتیکی و اقتصادی زمامداران سلطه گر را حفظ نمایند.
در عرصه بین المللی نیز رقابت های قدرت های بزرگ به ویژه سهم خواهی #آمریکا از نفت خاورمیانه و نیز قراردادهای تشابه نفتی این کشور با عربستان و ونزوئلا محرک خوبی برای این طرح و حمایت از جبهه ملی و به قدرت رسیدن مصدق در ایران بود.
خشم رسانه های بیگانه از تصویب قانون ملی شدن صنعت نقت در ایران به حدی بود که برای مثال #رادیو_لندن درباره آن نفت گفت: امروز پارلمان ایران پیشنهاد ملی کردن نفت را در کشور تصویب کرد. این پیشنهاد از طرف عده ای معدود از مرتجعین و ثروتمندان و هم چنین یک عده روحانیون متعصب که در راس آنها سید ابوالقاسم کاشانی قرار گرفته پشتیبانی می شود، چند نفر منفی باف که عده ای از جوانان ساده لوح از آنها پیروی می کردند، فریاد می کردند که نفت ایران برای ایرانی ولی هیچ کس نگفت چطور ممکن است که ایرانی نفت خود را اداره کند. فقط کسانی از قبیل رزم ارا که می دانستند اداره کردن نفت به دست ایرانی عملی نیست با پیشنهاد مخالفت کردند.
آیتالله کاشانی و روحانیون طیف وابسته به وی در بسیاری از جمعیتها، سخنرانیها، خطبهها اعیاد قربان و فطر شعار «نفت ایران برای ایرانی» را مطرح کرده بودند. آیت الله کاشانی به دلیل مقبولیتی که بین عالمان بزرگ بلاد داشت، توانست مراجع محلی را به صحنه بکشاند و آنان با حمایت از آیت الله کاشانی و دولت دکتر محمد مصدق و صدور بیانیه امواج مردمی ایجاد کردند.
بروز اختلاف در نهضت ملی کردن صنعت نفت در نهایت این حرکت را با شکست مواجه کرد. به همین دلیل است که از نهضت ملی شدن صنعت نفت به عنوان تکرار تجربه #مشروطه یاد می کنند.
@Dr_alidarabi