پیام تاریخی
''جناب آقای گورباچف، برای همه روشن است که از این پس #کمونیسم را باید در موزههای تاریخ سیاسی جهان جستجو کرد؛ چرا که #مارکسیسم جوابگوی هیچ نیازی از نیازهای واقعی انسان نیست؛ چرا که مکتبی است مادی، و با مادیت نمیتوان بشریت را از بحران عدم اعتقاد به #معنویت ، که اساسیترین درد جامعه بشری در غرب و شرق است، به در آورد.''
این بخشی از نامه تاریخی حضرت #امام خمینی (ره) به رهبر وقت شوروی سابق بود. در دورانی که بزرگترین نظریه پردازان و دانشمندان علم سیاست پیش بینی سقوط این ابرقدرت جهانی را نمی کردند، امام با ضمیر آگاه خود دریافت که کمونیسم به بن بست رسیده و به زودی به موزه سپرده خواهد شد.
در یازدهم دی ماه ۱۳۶۷ (اولین روز سال ۱۹۸۹ میلادی) #عبدالله_جوادی_آملی، #محمدجواد_لاریجانی و مرحومه #مرضیه_حدیدچی_دباغ نامه ای را به نمایندگی از امام خمینی (ره) به #میخائیل_گورباچف آخرین دبیرکل حزب کمونیست شوروی دادند.
در این نامه به ابعاد مختلف نظام کمونیستی و جهان بینی مادی و شکست پذیری آن در مقابل سوالات اساسی بشریت پرداخته شده بود و حضرت امام تنها راه رهایی شوروی پس از فروپاشی را افتادن در دامان سرمایه داری و بلوک غرب نمی دانست بلکه معتقد بود یگانه راه نجات، #اسلام حقیقی و #ناب_محمدی است.
دوماه بعد، در روز هفتم اسفندماه هیئتی به سرپرستی #ادوارد_شواردنادزه (وزیر خارجه شوروی) راهی ایران شد و در #جماران پاسخ گورباچف را تقدیم امام کرد.
شواردنادزه در خاطرات خود از این ملاقات به عنوان یکی از دیدارهای عجیب در طول حیات #سیاسی خود یاد میکند و میگوید: برای من تعجبآور بود چرا که من از طرف گورباچف و #شوروی آمده بودم نه از طرف گرجستان! جلسه هم کاملاً ساکت بود، من بودم و چند نفر از همراهان (وزیر خارجه ایران، مترجم و چند نفر دیگر).
تصورات و جریان های #تاریخی همین طور از ذهن من می گذشت تا اینکه بعد از یک ربع ساعت دیدم فرزند امام آمدند و با ادب و متانت و خوشرویی گفتند: ''امام دارند می آیند.'' من منتظر شدم. تا اینکه دیدم یک شخصیت بسیار ساده و روحانی وارد جلسه ما شدند و من را به ایشان معرفی کردند.
من در حالی که خیلی هم سردم شده بود، شروع کردم به بیان محتوای این نامه و دیدم که امام چند مرتبه در برخی نقاط سر تکان دادند و بعد فرمودند که این نامه پاسخ نامه من نبود. من هدف اصلی ام این بود که آقای #گورباچف را ببرم به یک دنیای جاوید، دنیای پس از مرگ و با یک عالم دیگر آشنا کنم و این جواب من نبود.
#شواردنادزه در جای دیگر میگوید: بر خلاف انتظارم که تصور میکردم میخواهند من را در جماران به سبک پادشاهان #تحقیر کنند، دیدم نه آن روحیه اصلاً در امام نیست. امام چنین روحیه ای ندارد.
@Dr_alidarabi
ارتباط با ادمین کانال:
@Dr_Ali_Darabi
''جناب آقای گورباچف، برای همه روشن است که از این پس #کمونیسم را باید در موزههای تاریخ سیاسی جهان جستجو کرد؛ چرا که #مارکسیسم جوابگوی هیچ نیازی از نیازهای واقعی انسان نیست؛ چرا که مکتبی است مادی، و با مادیت نمیتوان بشریت را از بحران عدم اعتقاد به #معنویت ، که اساسیترین درد جامعه بشری در غرب و شرق است، به در آورد.''
این بخشی از نامه تاریخی حضرت #امام خمینی (ره) به رهبر وقت شوروی سابق بود. در دورانی که بزرگترین نظریه پردازان و دانشمندان علم سیاست پیش بینی سقوط این ابرقدرت جهانی را نمی کردند، امام با ضمیر آگاه خود دریافت که کمونیسم به بن بست رسیده و به زودی به موزه سپرده خواهد شد.
در یازدهم دی ماه ۱۳۶۷ (اولین روز سال ۱۹۸۹ میلادی) #عبدالله_جوادی_آملی، #محمدجواد_لاریجانی و مرحومه #مرضیه_حدیدچی_دباغ نامه ای را به نمایندگی از امام خمینی (ره) به #میخائیل_گورباچف آخرین دبیرکل حزب کمونیست شوروی دادند.
در این نامه به ابعاد مختلف نظام کمونیستی و جهان بینی مادی و شکست پذیری آن در مقابل سوالات اساسی بشریت پرداخته شده بود و حضرت امام تنها راه رهایی شوروی پس از فروپاشی را افتادن در دامان سرمایه داری و بلوک غرب نمی دانست بلکه معتقد بود یگانه راه نجات، #اسلام حقیقی و #ناب_محمدی است.
دوماه بعد، در روز هفتم اسفندماه هیئتی به سرپرستی #ادوارد_شواردنادزه (وزیر خارجه شوروی) راهی ایران شد و در #جماران پاسخ گورباچف را تقدیم امام کرد.
شواردنادزه در خاطرات خود از این ملاقات به عنوان یکی از دیدارهای عجیب در طول حیات #سیاسی خود یاد میکند و میگوید: برای من تعجبآور بود چرا که من از طرف گورباچف و #شوروی آمده بودم نه از طرف گرجستان! جلسه هم کاملاً ساکت بود، من بودم و چند نفر از همراهان (وزیر خارجه ایران، مترجم و چند نفر دیگر).
تصورات و جریان های #تاریخی همین طور از ذهن من می گذشت تا اینکه بعد از یک ربع ساعت دیدم فرزند امام آمدند و با ادب و متانت و خوشرویی گفتند: ''امام دارند می آیند.'' من منتظر شدم. تا اینکه دیدم یک شخصیت بسیار ساده و روحانی وارد جلسه ما شدند و من را به ایشان معرفی کردند.
من در حالی که خیلی هم سردم شده بود، شروع کردم به بیان محتوای این نامه و دیدم که امام چند مرتبه در برخی نقاط سر تکان دادند و بعد فرمودند که این نامه پاسخ نامه من نبود. من هدف اصلی ام این بود که آقای #گورباچف را ببرم به یک دنیای جاوید، دنیای پس از مرگ و با یک عالم دیگر آشنا کنم و این جواب من نبود.
#شواردنادزه در جای دیگر میگوید: بر خلاف انتظارم که تصور میکردم میخواهند من را در جماران به سبک پادشاهان #تحقیر کنند، دیدم نه آن روحیه اصلاً در امام نیست. امام چنین روحیه ای ندارد.
@Dr_alidarabi
ارتباط با ادمین کانال:
@Dr_Ali_Darabi
سازمان مجاهدین خلق یا منافقین؟!
نیمه اول تیرماه، زمان مناسبی است برای بازخوانی اندیشه ها، مواضع و عملکرد #سازمان_مجاهدین_خلق که در ادبیات جامعه ایرانی به درستی به #منافقین معروف شده اند.
🔸 سازمان مجاهدین خلق در سال ۱۳۴۴ با هدف مبارزه مسلحانه با رژیم شاه شکل گرفت و در واقع شاخه دانشجویی #نهضت_آزادی بود که جمعی از طرفداران جبهه ملی و نهضت آزادی آن را شکل دادند که به صورت مبسوط درباره تاریخچه پیدایش، شکل گیری و عملکرد آنان در کتاب #جریان_شناسی_سیاسی_در_ایران نوشته ام و می توان برای مطالعه بیشتر به چاپ شانزدهم آن که توسط پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی روانه بازار شده است، مراجعه فرمایید. کتاب های دیگری از این دست نیز مثل جریان ها و جنبش های مذهبی-سیاسی ایران توسط رسول جعفریان، مقدمه ای بر انقلاب اسلامی به قلم دکتر صادق زیباکلام و نهضت امام خمینی به تالیف سیدحمید روحانی درباره این سازمان مطالبی دارند که خواندنی است.
🔺 سازمان مجاهدین خلق به خاطر برداشت های خاص و رادیکالی که از #اسلام داشتند، به سمت مارکسیسم رفتند و در واقع ایدئولوژی التقاط را برای خود انتخاب کردند. از نظر سازمان، در دوران مبارزه علیه رژیم شاه، اعتقاد داشتند که اسلام پاسخگوی مبارزه نیست و علم مبارزه در دست #مارکسیسم است لذا می بایست به سمت این تفکر حرکت کنیم. جریان التقاط در درون سازمان مجاهدین خلق از سال های ۱۳۵۲ به تدریج آغاز شد، در سال ۵۳ این تغییر ایدئولوژیک رخ داد و در سال ۵۴ با ایستادگی #مجید_شریف_واقفی که پیشتر در همین کانال درباره اش نوشتم و صمدیه لباف در برابر این جریان، علنی شد و افکار و اندیشه های التقاطی آنان برملا گردید.
🔻 مجاهدین خلق قبل از #انقلاب در کتاب های خود از جمله «راه انبیا، راه بشر» محمد حنیف نژاد، «تکامل» علی میهن دوست و «اقتصاد به زبان ساده» محمود عسکری زاده معتقد بودند که مارکسیسم، علم مبارزه است و مهم ترین تحولات جامعه را بر این اصل قرار می دادند. همچنین اعتقاد داشتند که روحانیت، مرتجع است و نباید انتظار تدوین ایدئولوژی انقلابی از آنان را داشته باشیم و باید ایدئولوژی جدیدی را طراحی کنیم. آنها رسما اعلام کردند که "پیراهن اسلام را از هرطرف که وصله علمی زدیم، از جای دیگری پاره شد."
🛑 سران سازمان در سال ۱۳۵۴ رسما اعلام کردند که اسلام از حل تضادهای کنونی جامعه بشری عاجز است و تنها راه همان مارکسیسم است که قدرت کافی برای حل تضادهای اجتماعی دارد.
این مسائل مربوط به مجاهدین خلق پیش از انقلاب اسلامی ایران است که تفسیر آن فرصت دیگری می طلبد. این سازمان بعد از انقلاب، اعتقاد داشتند که به #مجلس_شورای_اسلامی بیایند، حکومت را در دست بگیرند و حتی از طریق برخی از چهره های سیاسی پیام داده بودند که ما آن موقع بیش از ۱۰هزار کادر آموزش دیده و مسلح داریم لذا اداره کشور را به ما بسپارید.
⁉️ دانشجویان از من پرسیدند که چه شد سازمان مجاهدین خلق در برابر انقلاب اسلامی قرار گرفت؟! پاسخ این پرسش را فردا در همین کانال خواهم داد.
🌐 @Dr_alidarabi
نیمه اول تیرماه، زمان مناسبی است برای بازخوانی اندیشه ها، مواضع و عملکرد #سازمان_مجاهدین_خلق که در ادبیات جامعه ایرانی به درستی به #منافقین معروف شده اند.
🔸 سازمان مجاهدین خلق در سال ۱۳۴۴ با هدف مبارزه مسلحانه با رژیم شاه شکل گرفت و در واقع شاخه دانشجویی #نهضت_آزادی بود که جمعی از طرفداران جبهه ملی و نهضت آزادی آن را شکل دادند که به صورت مبسوط درباره تاریخچه پیدایش، شکل گیری و عملکرد آنان در کتاب #جریان_شناسی_سیاسی_در_ایران نوشته ام و می توان برای مطالعه بیشتر به چاپ شانزدهم آن که توسط پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی روانه بازار شده است، مراجعه فرمایید. کتاب های دیگری از این دست نیز مثل جریان ها و جنبش های مذهبی-سیاسی ایران توسط رسول جعفریان، مقدمه ای بر انقلاب اسلامی به قلم دکتر صادق زیباکلام و نهضت امام خمینی به تالیف سیدحمید روحانی درباره این سازمان مطالبی دارند که خواندنی است.
🔺 سازمان مجاهدین خلق به خاطر برداشت های خاص و رادیکالی که از #اسلام داشتند، به سمت مارکسیسم رفتند و در واقع ایدئولوژی التقاط را برای خود انتخاب کردند. از نظر سازمان، در دوران مبارزه علیه رژیم شاه، اعتقاد داشتند که اسلام پاسخگوی مبارزه نیست و علم مبارزه در دست #مارکسیسم است لذا می بایست به سمت این تفکر حرکت کنیم. جریان التقاط در درون سازمان مجاهدین خلق از سال های ۱۳۵۲ به تدریج آغاز شد، در سال ۵۳ این تغییر ایدئولوژیک رخ داد و در سال ۵۴ با ایستادگی #مجید_شریف_واقفی که پیشتر در همین کانال درباره اش نوشتم و صمدیه لباف در برابر این جریان، علنی شد و افکار و اندیشه های التقاطی آنان برملا گردید.
🔻 مجاهدین خلق قبل از #انقلاب در کتاب های خود از جمله «راه انبیا، راه بشر» محمد حنیف نژاد، «تکامل» علی میهن دوست و «اقتصاد به زبان ساده» محمود عسکری زاده معتقد بودند که مارکسیسم، علم مبارزه است و مهم ترین تحولات جامعه را بر این اصل قرار می دادند. همچنین اعتقاد داشتند که روحانیت، مرتجع است و نباید انتظار تدوین ایدئولوژی انقلابی از آنان را داشته باشیم و باید ایدئولوژی جدیدی را طراحی کنیم. آنها رسما اعلام کردند که "پیراهن اسلام را از هرطرف که وصله علمی زدیم، از جای دیگری پاره شد."
🛑 سران سازمان در سال ۱۳۵۴ رسما اعلام کردند که اسلام از حل تضادهای کنونی جامعه بشری عاجز است و تنها راه همان مارکسیسم است که قدرت کافی برای حل تضادهای اجتماعی دارد.
این مسائل مربوط به مجاهدین خلق پیش از انقلاب اسلامی ایران است که تفسیر آن فرصت دیگری می طلبد. این سازمان بعد از انقلاب، اعتقاد داشتند که به #مجلس_شورای_اسلامی بیایند، حکومت را در دست بگیرند و حتی از طریق برخی از چهره های سیاسی پیام داده بودند که ما آن موقع بیش از ۱۰هزار کادر آموزش دیده و مسلح داریم لذا اداره کشور را به ما بسپارید.
⁉️ دانشجویان از من پرسیدند که چه شد سازمان مجاهدین خلق در برابر انقلاب اسلامی قرار گرفت؟! پاسخ این پرسش را فردا در همین کانال خواهم داد.
🌐 @Dr_alidarabi
اسب تروای آمریکا و فروپاشی شوروی
تغییر از جمهوری شورایی به اتحادیه کشورهای مشترکالمنافع که در فرهنگ عامه از آن با فروپاشی #اتحاد_جماهیر_شوروی نام میبرند، تغییرات عظیم سیاسی و تاریخی بود که در آخرین دهه سده بیستم میلادی اتفاق افتاد و از پیامدهای مهم آن، پایان جنگ سرد و آغاز یک سلسله جنگهای خونین در اروپای شرقی مخصوصاً بالکان و جمهوری فدرال سوسیالیستی یوگسلاوی، جنگهای داخلی مانند جنگ اول چچن، آسیای مرکزی مانند جنگ داخلی تاجیکستان، قدرت گرفتن بنیادگرایی اسلامی در #افغانستان و پیدایش طالبان بود.
ایالات متحده #آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی در طی جنگ جهانی دوم با یکدیگر هم پیمان بودند، اما بعد از جنگ راهشان از هم جدا شد. دو ابر قدرت (شرق و غرب) علاوه بر جنگهای واقعی در کره، ویتنام و افغانستان، با یکدیگر #جنگ_سرد تبلیغاتی، جاسوسی و تهدیدات نظامی نیز داشتند. اما در نهایت آمریکا توانست در اواخر سال ۱۹۹۱ اتحاد جماهیر شوروی را از مسیر اصلیاش خارج و به ورطه نابودی بکشد.
طبق گفته مسئولان ارشد سازمان سیا، قدرت نرم آمریکا و تاثیرگذاری بر مردم بود که موجب تضعیف اتحاد شوروی شد. به عبارت دیگر می توان گفت که #جنگ_نرم بلوک غرب علیه بلوک شرق در نهایت به نتیجه رسید و باعث شد که اتحاد جاهیر شوروی زمین گیر شود.
ابعاد دیگری از رویارویی آمریکا و شوروی را می توان شناسایی کرد که فراتر از مانورهای نظامی و #سیاسی دو طرف بودند. سازمان سیا در آن دوران با تشکیل نهادی به نام «کنگره آزادی فرهنگی» برنامههای فرهنگی خود را علیه اتحاد شوروی اجرا میکرد. این کنگره در زمان اوج خود در ۳۵ کشور جهان صاحب دفترهایی بود؛ بیش از ۲۰ مجله پر آوازه منتشر میکرد؛ نمایشگاههای هنری برگزار میکرد؛ صاحب یک سرویس خبری و سینمایی بود؛ و با جوایز و اجراهای عمومی به موسیقیدانان و هنرمندان پاداش میداد. ماموریت انجمن این بود که علاقه دانشوران اروپای غربی را به آرامی از #مارکسیسم و #کمونیسم بهسوی دیدی سازگارتر با زندگی آمریکایی سوق دهد.
آمریکایی ها علاوه بر تاکید روی قدرت سیاسی و قدرت نظامی و اقتصادی، با برگ برنده ی خود که فرهنگ و استفاده مؤثر از رسانهها بود، توانستند شوروی را از صفحه ی جهان محو کنند. رسانههایی که به صورت هدفمند و متمرکز بر #نفوذ به درون شوروی به راه انداخته شدند.
وقتی در سالِ ۱۹۹۰ اولین شعبهی مکدونالد در مسکو افتتاحِ شد؛ #مردم در مقابل آن صف کشیدند. یک سال بعد اتحاد جماهیر شوروی درحالی دچار فروپاشی شد که از نظر قدرت موشکی و هستهای بالاتر از آمریکا بود. اما با این وجود #اسب_تروای آمریکا توانسته بود با نفوذ فرهنگی و رسانهای خود شوروی را از درون نابود کند. در کتاب #درآمدی_برجامعه_شناسی_ارتباطات_فرهنگ_رسانه که اکنون چاپ ششم آن توسط انتشارات جهاد دانشگاهی در بازار موجود است، به تفصیل درباره رسانه ها و نقش آنها در جنگ نرم، مطالبی را نوشتم که برای مطالعه بیشتر می توانید به آن مراجعه کنید.
🌐 @Dr_alidarabi
تغییر از جمهوری شورایی به اتحادیه کشورهای مشترکالمنافع که در فرهنگ عامه از آن با فروپاشی #اتحاد_جماهیر_شوروی نام میبرند، تغییرات عظیم سیاسی و تاریخی بود که در آخرین دهه سده بیستم میلادی اتفاق افتاد و از پیامدهای مهم آن، پایان جنگ سرد و آغاز یک سلسله جنگهای خونین در اروپای شرقی مخصوصاً بالکان و جمهوری فدرال سوسیالیستی یوگسلاوی، جنگهای داخلی مانند جنگ اول چچن، آسیای مرکزی مانند جنگ داخلی تاجیکستان، قدرت گرفتن بنیادگرایی اسلامی در #افغانستان و پیدایش طالبان بود.
ایالات متحده #آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی در طی جنگ جهانی دوم با یکدیگر هم پیمان بودند، اما بعد از جنگ راهشان از هم جدا شد. دو ابر قدرت (شرق و غرب) علاوه بر جنگهای واقعی در کره، ویتنام و افغانستان، با یکدیگر #جنگ_سرد تبلیغاتی، جاسوسی و تهدیدات نظامی نیز داشتند. اما در نهایت آمریکا توانست در اواخر سال ۱۹۹۱ اتحاد جماهیر شوروی را از مسیر اصلیاش خارج و به ورطه نابودی بکشد.
طبق گفته مسئولان ارشد سازمان سیا، قدرت نرم آمریکا و تاثیرگذاری بر مردم بود که موجب تضعیف اتحاد شوروی شد. به عبارت دیگر می توان گفت که #جنگ_نرم بلوک غرب علیه بلوک شرق در نهایت به نتیجه رسید و باعث شد که اتحاد جاهیر شوروی زمین گیر شود.
ابعاد دیگری از رویارویی آمریکا و شوروی را می توان شناسایی کرد که فراتر از مانورهای نظامی و #سیاسی دو طرف بودند. سازمان سیا در آن دوران با تشکیل نهادی به نام «کنگره آزادی فرهنگی» برنامههای فرهنگی خود را علیه اتحاد شوروی اجرا میکرد. این کنگره در زمان اوج خود در ۳۵ کشور جهان صاحب دفترهایی بود؛ بیش از ۲۰ مجله پر آوازه منتشر میکرد؛ نمایشگاههای هنری برگزار میکرد؛ صاحب یک سرویس خبری و سینمایی بود؛ و با جوایز و اجراهای عمومی به موسیقیدانان و هنرمندان پاداش میداد. ماموریت انجمن این بود که علاقه دانشوران اروپای غربی را به آرامی از #مارکسیسم و #کمونیسم بهسوی دیدی سازگارتر با زندگی آمریکایی سوق دهد.
آمریکایی ها علاوه بر تاکید روی قدرت سیاسی و قدرت نظامی و اقتصادی، با برگ برنده ی خود که فرهنگ و استفاده مؤثر از رسانهها بود، توانستند شوروی را از صفحه ی جهان محو کنند. رسانههایی که به صورت هدفمند و متمرکز بر #نفوذ به درون شوروی به راه انداخته شدند.
وقتی در سالِ ۱۹۹۰ اولین شعبهی مکدونالد در مسکو افتتاحِ شد؛ #مردم در مقابل آن صف کشیدند. یک سال بعد اتحاد جماهیر شوروی درحالی دچار فروپاشی شد که از نظر قدرت موشکی و هستهای بالاتر از آمریکا بود. اما با این وجود #اسب_تروای آمریکا توانسته بود با نفوذ فرهنگی و رسانهای خود شوروی را از درون نابود کند. در کتاب #درآمدی_برجامعه_شناسی_ارتباطات_فرهنگ_رسانه که اکنون چاپ ششم آن توسط انتشارات جهاد دانشگاهی در بازار موجود است، به تفصیل درباره رسانه ها و نقش آنها در جنگ نرم، مطالبی را نوشتم که برای مطالعه بیشتر می توانید به آن مراجعه کنید.
🌐 @Dr_alidarabi
☑️ جامعه ای پیشرفت می کند که همه نگاه ها و رویکردها در آن سهیم باشند
✅ instagram.com/p/BhroOR_gkd_/
🆔 نشانی ما در پیام رسان #سروش :
🌐 https://sapp.ir/dr_alidarabi
🆔 نشانی ما در پیام رسان #آی_گپ :
🌐 https://iGap.net/join/MUGoLu7hpzlC4bTj99RG1Vuqi
.
✅ instagram.com/p/BhroOR_gkd_/
🆔 نشانی ما در پیام رسان #سروش :
🌐 https://sapp.ir/dr_alidarabi
🆔 نشانی ما در پیام رسان #آی_گپ :
🌐 https://iGap.net/join/MUGoLu7hpzlC4bTj99RG1Vuqi
.
Instagram
دکتر علی دارابی
اين عكس از یک مدرسه در چين است. . تصوير رهبران و نظريه پردازان ماركسيسم-لنينیسم در یک رديف كنار هم در كلاس نصب شده است. از راست به چپ: مائو- لنين- انگلس- ماركس . دانش آموز ياد مى گيرد و مى آموزد كه كشورش و عمران و آباديش را مرهون و وامدار چه كسانى است؟ ياد…