<<به مناسبت ۸ آبان، سالروز شهادت فهمیده و روز نوجوان>>
معجزه #امام روح الله؛ تربیت مردان بزرگ

روزهای زیادی در تاریخ ایران زمین ارزشمند و شایسته گرامی داشتن و تقدیرند. ۸ آبان از همین روزهاست؛ اما به رغم وجود جمعیت بسیاری که این روز به آنها تعلق دارد، با کمال تأسف، بسیار سطحی به هشتم آبان پرداخته می شود.

بخشی از #دانش_آموزان و نوجوانان ایرانی در دوران استبداد شاه و استعمار آمریکا، پیاده نظام جشن تولدهای درباری در ۹ آبان می شدند و به حکومت وابسته کمک می کردند.

همه ابزارها و وسایل ارتباطی نیز در اختیار رژیم قرار داشت و تلویزیون ملی با دو کانال چند ساعته تماما مروج فرهنگ بیگانه بود. کاخ های جوانان و اردوگاه های مختلف در تهران، رامسر، نیشابور و ... موقعیتی بود برای بروز رفتارهای #سکولار و اختلاط دختران و پسران.

شاه هم با تفرعن و غرور به سوی تمدن بزرگ می رفت! شرایط به نحوی بود که جیمی کارتر در زمستان سال ۱۳۵۶ در سفر به ایران، کشورمان را جزیره ثبات معرفی کرده و قراردادهای چند ده میلیاردی امضا کرد و به #آمریکا بازگشت. اما او نمی دانست از چند ماه قبل، با فوت مشکوک حاج آقا مصطفی خمینی در اول آبانماه اتفاقی رقم خورد که مقدمه بازشناسی شخصیت امام خمینی (ره) شد و نوجوانان و جوانان ما برای شناخت بهتر امام در مساجد و مجالس مذهبی حاضر شدند و کم کم برای ارتباط برقرار کردن با امام به نوارها و اعلامیه های امام دسترسی پیدا کرده و شیفته روح حماسی و انقلابی آن مرد شدند. مردی که مسیر تاریخ را با کمک همین نوجوانان تغییر داد.

در آستانه سی و هشتمین سالروز ۱۳ آبان چند #شهید این روز را می شناسیم؟ چه کسی از سیدمهدی سید فاطمی نوجوان زیباروی و انقلابی خبر دارد؟ چند نام دیگر از این قهرمانان سراغ داریم؟

سیر تحول در نوجوانان #ایران اسلامی به نحوی بود که تا پیروزی انقلاب بسیاری از آنان موجب حضور پدران و مادران و بزرگترهایشان در صحنه انقلاب را فراهم آوردند. با شروع جنگ تحمیلی میدان عرض اندام نوجوانان وسعتی به اندازه جغرافیای #دفاع_مقدس پیدا کرد و بیش از یک سوم مدافعان ایران اسلامی را دانش آموزان تشکیل دادند و سخت ترین وظایف جنگی را داوطلبانه برعهده گرفتند تا جایی که از تخریب تا مهندسی رزمی، ادوات، غواصی و زرهی را پر کردند. از سعید دلاور نوجوان – ایذه ای با سن ۱۰ سال و جثه ای کوچک پشت ماشین های سنگین راه سازی تا شهید مهرداد عزیز اللهی ۱۲ ساله که در کردستان ماه ها در تبلیغات فعالیت کرد و در عملیات فتح #خرمشهر به عنوان تخریب چی و در عملیاتهای بعدی با عنوان غواص حاضر شد و سرانجام در لباس غواصی درعملیات کربلای ۴ در جزیره ام الرصاص به شهادت رسيد؛ این ها همه نوجوان و دانش آموز بودند.

مهرداد عزیزاللهی یکی از هزاران قهرمان نوجوان ایران بود و شهیدان بسیاری چون او در سرعت بسیار زیاد تحولات انقلاب به فراموشی سپرده شدند. چه کسی می تواند ادعا کند حق قهرمانان نوجوانی همچون شهید بهنام محمدی، شهید محمدحسین فهمیده، پهلوان شهید سعید طوقانی، شهیده سهام خیام و... را ادا کرده است.

هر یک از این مردان بزرگ برای ملت ما اسطوره هایی از عشق و آزادگی بوده و هستند. مردانی که برای امامشان امام و رهبر شدند. آنجا که بی تکلف و به دور از تعارف فرمود: رهبر ما آن نوجوان ۱۳ ساله است که با قلب کوچکش به زیر تانک #دشمن رفت و آن را منهدم کرد...

همین امام (ره) شبی از شبها، چهره معصومانه نوجوان رزمنده، مهرداد عزیزاللهی را بر صفحه تلويزيون دید و احساس کرد، این سخنان از دهان یک نوجوان بیرون نمی آید و او را بزرگمردی یافت که همچون مردان الهی سخن مي‌گويد. بلافاصله به دفتر ابلاغ کرد تا اين نوجوان را به محضر او ببرند. در دیدار امام با مهرداد امام بر بازوی او بوسه زد. بازویی که در پیام پیروزی رزمندگان در عملیات فتح المبین بیان فرمود و تاکید کرد به بوسیدن آن افتخار می کند.

''مهرداد عزیز اللهی''ها امروز هم در جامعه ما هستند و باید با همه توان برای شناخت و معرفی و پاسداشتشان کوشید. مردانی که آینده کشور و انقلاب و منطقه به دست آنان است. به مدافعان حرم نگاه کنید که با وجود عدم امکان حضور در سوریه و عراق چند جوان نورس داریم که عاشقانه جنگیده اند و به شهادت رسیدند.

وجود اسطوره ها و قهرمانانی که ظرفیت الهام گیری برای دیگران دارند، به قدری دارای اهمیت است که برخی از کشورها به دلیل نداشتن این الگوها دست به دامن داستانهای تخیلی شده و به هر قیمتی سعی در معرفی مواردی از این دست دارند.

امبدوارم بنده و همکارانم در #رسانه_ملی به ويژه شبكه های استانی بتوانیم دين خود را به اين قهرمانان بزرگ ادا کنیم. پایان یادداشت را مزین می کنم به جمله ای از وصیتنامه دانش آموز شهید پهلوان سعید طوقانی:
جسمم را به خاک، روحم را به خدا و راهم را به شما می سپارم.

@Dr_alidarabi

چرا شاه رفت؟

شاه دوبار از کشور فرار کرد. یکبار ۲۵ مرداد ۱۳۳۲ و بار دیگر ۲۶ دی ماه ۱۳۵۷. دفعه اول با کودتا به کشور برگشت و بار دوم برای همیشه از ایران رفت. اما اینکه چرا #شاه دوبار از کشور گریخت؟! سوالی است که باید به نسل جوان پاسخ داد. من در بخش های مختلف کتاب #آینده_پژوهی_انقلاب_اسلامی ؛ بیم ها و امیدها به صورت مبسوط این مسئله را بازشناسی کردم اما در اینجا پنج عامل را به صورت خلاصه ذکر می کنم که امیدوارم راهگشا باشد.

1⃣ وابستگی پهلوی: پهلوی اول با وابستگی به #انگلیس و پهلوی دوم با وابستگی به آمریکایی ها در قدرت قرار گرفت. این وابستگی از یکسو توان حکومت را برای اصلاحات اساسی تضعیف کرده بود و از سوی دیگر باعث نارضایتی #مردم شده بود. تا جایی که فرح دیبا همسر شاه مخلوع ایران در خصوص این دخالت ها معتقد است: دخالت #آمریكا در امور داخلی ایران به اندازه ای رسیده بود كه دیگر حتی ما را هم در جریان امور قرار نمی دادند، مثلا ژنرال رابرت هایزر مدتها بود به #ایران آمده و فعالیت می كرد در حالی كه ما اصلا اطلاع نداشتیم.

2⃣ قدرت غیرمردمی: شاه به هرچیز و هرکسی به غیر از مردم اتکا داشت. خارجی ها، ارتش و زور، نیروهای امنیتی و ساواک و حتی گروه های سرکوب گر و #لُمپن . از قضا هنگام قیام سراسری مردم، هیچکدام از این عوامل نتوانست کاری از پیش ببرد. اردشیر زاهدی در کتاب «۲۵ سال در کنار پادشاه» نوشته: آقای پاكروان رئیس اسبق ساواك به من اطلاع داد كه شاه می‌خواهد مملكت را ترك كند. او با اصرار از من می‌خواست تا شاه را تشویق به ماندن در ایران كنم و می‌گفت اگر شاه برود ارتش ماجرای ۲۸ مرداد ۳۲ را تكرار نخواهد كرد. من این مطلب را به شاه گفتم و او گفت: «ارتش! #ارتش ممكن نیست به من خیانت كند!»

https://t.iss.one/dr_alidarabi_media/74
3⃣ مبارزه با مظاهر فرهنگی و دینی: پهلوی به اشتباه دست به مبارزه با فرهنگ دینی و #اسلامی مردم زد. وی مدعی بود که مردم ایران بدون فشار در حال دین گریزی هستند. با اینکه برخی از اندیشمندان و متفکران و نزدیکان دربار هشدار داده بودند که تحرکات مذهبی در حال افزایش است و مردم دینمدارتر از گذشته هستند. آنچه در کتاب «صدایی که شنیده نشد» آمده بخشی از همین بی توجهی به نخبگان و مبارزه غلط با مظاهر فرهنگی و دینی می باشد. پیشتر درباره این #کتاب در همین کانال مطالبی را نوشتم.

4⃣ تغییرات اجتماعی و سیاسی: طبقات سنّتی در این دوره رو به افول نهادند و قشرهای جدید اجتماعی با تکیه بر جنبه‌های مختلف تجدّد وارد صحنه شدند. زندگی #سیاسی و فرهنگی بر پایه دیدگاه‌های غیر سنّتی بنیان گذاشته شد و روند اصلی زندگی فرهنگی این قشرها متمایل به تجدّد خواهیِ #سکولار گردید تا آنجا که واکنش پیکره‌ی اصلی جامعه را برانگیخت؛ بومی گرایی، به ویژه با تأکید بر ارزش‌های دینی، بارزترین وجهه‌ی این واکنش بود. از سوی دیگر فقر فراگیر، فشار به طبقات اجتماعی، انسداد سیاسی و عدم چرخش نخبگان در ساختارهای سازمانی، جا به جایی شتابان مشاغل از سنتی به صنعتی و عدم تطابق وضعیت تبلیغی با زندگی عادی مردم باعث شد مشکلات ادامه یافته و شاه توان مقابله با آن را از کف بدهد و نهایتا فرار را بر قرار ترجیح داد.

5⃣ فشار و سرکوب: در دوران #پهلوی گاه به واسطه فشارهای بین‌المللی، شاه و برخی از نخست‌وزیران سخن از آزادی و دموکراسی سر می‌دادند اما به صورت مستمر سرکوبهای شدیدی علیه معترضین از سوی عاملین حکومت انجام می‌شد. ساواک به عنوان مرکز کنترل تمامی سرکوبها، چنان ساختاری طرح کرده بود که از تمامی نهادهای موجود در ایران برای حفظ حکومت پهلوی استفاده می‌کرد و در نهایت همین فشارهاو سرکوب ها مردم را برای براندازی #شاهنشاهی مصمم تر کرد و شاه نیز نتوانست در برابر این سیل عظیم مردمی مقاومت کند و کشور را برعکس آنچه که اعلام کرد نه برای مداوا و درمان، بلکه به مقصد نامعلومی ترک کرد. هرجا که ایران نباشد!

🌐 @Dr_alidarabi