حکمرانی خوب
این موضوع از دهه ۱۹۸۰ میلادی در ادبیات توسعه مطرح شد و ایده جدیدی است که جایگزین مفهوم #حکومت شده است. طبق مفهوم فوق، تصمیم گیری های مربوط به شهر و کلان شهرها با اجماع کل صاحبان منافع دخیل در شهر صورت می گیرد. برای هموار سازی بستر تحقق گذار از حکومت گرایی به #شهروند مداری نیازمند آموزش های جدید برای ایجاد تثبیت حاکمیت #قانون و حقوق شهروندی، وفاق گرایی، مشارکت، پاسخگویی و شفافیت، کارآیی و اثربخشی هستیم که ضرورت اخذ آن هم برای شهروندان و هم مدیران و کارگزاران شهری ضروری است.
در دهه های اخیر برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های از بالا به پایین و آمرانه که توسط دولت مرکزی صورت پذیرفته است در کشورهای #توسعه_یافته و جهان سوم توسط مدیریت مشارکتی که مبتنی بر حکمرانی خوب است به چالش کشیده شده است.
#حکمرانی_خوب در این سالها مورد توجه محققان، مدیران و سیاست گذاران قرار گرفته است و بانک جهانی در گزارش های متعددی به بررسی اثرات حاکمیت نامطلوب بر تاخیر رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه پرداخته است.
از جمله تاثیرات شاخص های حکمرانی خوب بر سطح فساد است و مطالعات صورت گرفته بر روی ۲۴ کشور از جمله ایران بین سال های ۲۰۰۸-۱۹۹۶ نشان می دهد که رابطه معناداری میان کاهش فساد و حکمرانی خوب وجود دارد.
گزارش سالانه سازمان شفافیت بین الملل در مورد فساد اداری و #اقتصادی در کشورهای مختلف در سال ۲۰۱۳ نشان می دهد که در میان ۱۷۷ کشور مورد بررسی، #افغانستان رده ۱۷۴، #تاجیکستان ۱۵۴ و #ایران رتبه ۱۴۴ را در اختیار دارد.
(اگر خواهان مطالعه بیشتر در این باره هستید به کتاب #آینده_پژوهی_انقلاب_اسلامی ؛ بیم ها و امیدها صص ۲۹۵ - ۲۸۵ رجوع کنید)
@Dr_alidarabi
ارتباط با ادمین کانال:
@Dr_Ali_Darabi
این موضوع از دهه ۱۹۸۰ میلادی در ادبیات توسعه مطرح شد و ایده جدیدی است که جایگزین مفهوم #حکومت شده است. طبق مفهوم فوق، تصمیم گیری های مربوط به شهر و کلان شهرها با اجماع کل صاحبان منافع دخیل در شهر صورت می گیرد. برای هموار سازی بستر تحقق گذار از حکومت گرایی به #شهروند مداری نیازمند آموزش های جدید برای ایجاد تثبیت حاکمیت #قانون و حقوق شهروندی، وفاق گرایی، مشارکت، پاسخگویی و شفافیت، کارآیی و اثربخشی هستیم که ضرورت اخذ آن هم برای شهروندان و هم مدیران و کارگزاران شهری ضروری است.
در دهه های اخیر برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های از بالا به پایین و آمرانه که توسط دولت مرکزی صورت پذیرفته است در کشورهای #توسعه_یافته و جهان سوم توسط مدیریت مشارکتی که مبتنی بر حکمرانی خوب است به چالش کشیده شده است.
#حکمرانی_خوب در این سالها مورد توجه محققان، مدیران و سیاست گذاران قرار گرفته است و بانک جهانی در گزارش های متعددی به بررسی اثرات حاکمیت نامطلوب بر تاخیر رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه پرداخته است.
از جمله تاثیرات شاخص های حکمرانی خوب بر سطح فساد است و مطالعات صورت گرفته بر روی ۲۴ کشور از جمله ایران بین سال های ۲۰۰۸-۱۹۹۶ نشان می دهد که رابطه معناداری میان کاهش فساد و حکمرانی خوب وجود دارد.
گزارش سالانه سازمان شفافیت بین الملل در مورد فساد اداری و #اقتصادی در کشورهای مختلف در سال ۲۰۱۳ نشان می دهد که در میان ۱۷۷ کشور مورد بررسی، #افغانستان رده ۱۷۴، #تاجیکستان ۱۵۴ و #ایران رتبه ۱۴۴ را در اختیار دارد.
(اگر خواهان مطالعه بیشتر در این باره هستید به کتاب #آینده_پژوهی_انقلاب_اسلامی ؛ بیم ها و امیدها صص ۲۹۵ - ۲۸۵ رجوع کنید)
@Dr_alidarabi
ارتباط با ادمین کانال:
@Dr_Ali_Darabi
اسب تروای آمریکا و فروپاشی شوروی
تغییر از جمهوری شورایی به اتحادیه کشورهای مشترکالمنافع که در فرهنگ عامه از آن با فروپاشی #اتحاد_جماهیر_شوروی نام میبرند، تغییرات عظیم سیاسی و تاریخی بود که در آخرین دهه سده بیستم میلادی اتفاق افتاد و از پیامدهای مهم آن، پایان جنگ سرد و آغاز یک سلسله جنگهای خونین در اروپای شرقی مخصوصاً بالکان و جمهوری فدرال سوسیالیستی یوگسلاوی، جنگهای داخلی مانند جنگ اول چچن، آسیای مرکزی مانند جنگ داخلی تاجیکستان، قدرت گرفتن بنیادگرایی اسلامی در #افغانستان و پیدایش طالبان بود.
ایالات متحده #آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی در طی جنگ جهانی دوم با یکدیگر هم پیمان بودند، اما بعد از جنگ راهشان از هم جدا شد. دو ابر قدرت (شرق و غرب) علاوه بر جنگهای واقعی در کره، ویتنام و افغانستان، با یکدیگر #جنگ_سرد تبلیغاتی، جاسوسی و تهدیدات نظامی نیز داشتند. اما در نهایت آمریکا توانست در اواخر سال ۱۹۹۱ اتحاد جماهیر شوروی را از مسیر اصلیاش خارج و به ورطه نابودی بکشد.
طبق گفته مسئولان ارشد سازمان سیا، قدرت نرم آمریکا و تاثیرگذاری بر مردم بود که موجب تضعیف اتحاد شوروی شد. به عبارت دیگر می توان گفت که #جنگ_نرم بلوک غرب علیه بلوک شرق در نهایت به نتیجه رسید و باعث شد که اتحاد جاهیر شوروی زمین گیر شود.
ابعاد دیگری از رویارویی آمریکا و شوروی را می توان شناسایی کرد که فراتر از مانورهای نظامی و #سیاسی دو طرف بودند. سازمان سیا در آن دوران با تشکیل نهادی به نام «کنگره آزادی فرهنگی» برنامههای فرهنگی خود را علیه اتحاد شوروی اجرا میکرد. این کنگره در زمان اوج خود در ۳۵ کشور جهان صاحب دفترهایی بود؛ بیش از ۲۰ مجله پر آوازه منتشر میکرد؛ نمایشگاههای هنری برگزار میکرد؛ صاحب یک سرویس خبری و سینمایی بود؛ و با جوایز و اجراهای عمومی به موسیقیدانان و هنرمندان پاداش میداد. ماموریت انجمن این بود که علاقه دانشوران اروپای غربی را به آرامی از #مارکسیسم و #کمونیسم بهسوی دیدی سازگارتر با زندگی آمریکایی سوق دهد.
آمریکایی ها علاوه بر تاکید روی قدرت سیاسی و قدرت نظامی و اقتصادی، با برگ برنده ی خود که فرهنگ و استفاده مؤثر از رسانهها بود، توانستند شوروی را از صفحه ی جهان محو کنند. رسانههایی که به صورت هدفمند و متمرکز بر #نفوذ به درون شوروی به راه انداخته شدند.
وقتی در سالِ ۱۹۹۰ اولین شعبهی مکدونالد در مسکو افتتاحِ شد؛ #مردم در مقابل آن صف کشیدند. یک سال بعد اتحاد جماهیر شوروی درحالی دچار فروپاشی شد که از نظر قدرت موشکی و هستهای بالاتر از آمریکا بود. اما با این وجود #اسب_تروای آمریکا توانسته بود با نفوذ فرهنگی و رسانهای خود شوروی را از درون نابود کند. در کتاب #درآمدی_برجامعه_شناسی_ارتباطات_فرهنگ_رسانه که اکنون چاپ ششم آن توسط انتشارات جهاد دانشگاهی در بازار موجود است، به تفصیل درباره رسانه ها و نقش آنها در جنگ نرم، مطالبی را نوشتم که برای مطالعه بیشتر می توانید به آن مراجعه کنید.
🌐 @Dr_alidarabi
تغییر از جمهوری شورایی به اتحادیه کشورهای مشترکالمنافع که در فرهنگ عامه از آن با فروپاشی #اتحاد_جماهیر_شوروی نام میبرند، تغییرات عظیم سیاسی و تاریخی بود که در آخرین دهه سده بیستم میلادی اتفاق افتاد و از پیامدهای مهم آن، پایان جنگ سرد و آغاز یک سلسله جنگهای خونین در اروپای شرقی مخصوصاً بالکان و جمهوری فدرال سوسیالیستی یوگسلاوی، جنگهای داخلی مانند جنگ اول چچن، آسیای مرکزی مانند جنگ داخلی تاجیکستان، قدرت گرفتن بنیادگرایی اسلامی در #افغانستان و پیدایش طالبان بود.
ایالات متحده #آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی در طی جنگ جهانی دوم با یکدیگر هم پیمان بودند، اما بعد از جنگ راهشان از هم جدا شد. دو ابر قدرت (شرق و غرب) علاوه بر جنگهای واقعی در کره، ویتنام و افغانستان، با یکدیگر #جنگ_سرد تبلیغاتی، جاسوسی و تهدیدات نظامی نیز داشتند. اما در نهایت آمریکا توانست در اواخر سال ۱۹۹۱ اتحاد جماهیر شوروی را از مسیر اصلیاش خارج و به ورطه نابودی بکشد.
طبق گفته مسئولان ارشد سازمان سیا، قدرت نرم آمریکا و تاثیرگذاری بر مردم بود که موجب تضعیف اتحاد شوروی شد. به عبارت دیگر می توان گفت که #جنگ_نرم بلوک غرب علیه بلوک شرق در نهایت به نتیجه رسید و باعث شد که اتحاد جاهیر شوروی زمین گیر شود.
ابعاد دیگری از رویارویی آمریکا و شوروی را می توان شناسایی کرد که فراتر از مانورهای نظامی و #سیاسی دو طرف بودند. سازمان سیا در آن دوران با تشکیل نهادی به نام «کنگره آزادی فرهنگی» برنامههای فرهنگی خود را علیه اتحاد شوروی اجرا میکرد. این کنگره در زمان اوج خود در ۳۵ کشور جهان صاحب دفترهایی بود؛ بیش از ۲۰ مجله پر آوازه منتشر میکرد؛ نمایشگاههای هنری برگزار میکرد؛ صاحب یک سرویس خبری و سینمایی بود؛ و با جوایز و اجراهای عمومی به موسیقیدانان و هنرمندان پاداش میداد. ماموریت انجمن این بود که علاقه دانشوران اروپای غربی را به آرامی از #مارکسیسم و #کمونیسم بهسوی دیدی سازگارتر با زندگی آمریکایی سوق دهد.
آمریکایی ها علاوه بر تاکید روی قدرت سیاسی و قدرت نظامی و اقتصادی، با برگ برنده ی خود که فرهنگ و استفاده مؤثر از رسانهها بود، توانستند شوروی را از صفحه ی جهان محو کنند. رسانههایی که به صورت هدفمند و متمرکز بر #نفوذ به درون شوروی به راه انداخته شدند.
وقتی در سالِ ۱۹۹۰ اولین شعبهی مکدونالد در مسکو افتتاحِ شد؛ #مردم در مقابل آن صف کشیدند. یک سال بعد اتحاد جماهیر شوروی درحالی دچار فروپاشی شد که از نظر قدرت موشکی و هستهای بالاتر از آمریکا بود. اما با این وجود #اسب_تروای آمریکا توانسته بود با نفوذ فرهنگی و رسانهای خود شوروی را از درون نابود کند. در کتاب #درآمدی_برجامعه_شناسی_ارتباطات_فرهنگ_رسانه که اکنون چاپ ششم آن توسط انتشارات جهاد دانشگاهی در بازار موجود است، به تفصیل درباره رسانه ها و نقش آنها در جنگ نرم، مطالبی را نوشتم که برای مطالعه بیشتر می توانید به آن مراجعه کنید.
🌐 @Dr_alidarabi