پول بادآورده توسعهزداست
پرهام پهلوان؛ پژوهشگر اقتصاد انرژی
🔹دو کشور کرهجنوبی و شمالی که از یک فرهنگ، تاریخ و جغرافیا برخوردار هستند، به دلیل تفاوت در نهادهای سیاسی و اقتصادی، مسیرهای کاملا متفاوتی را طی کردهاند.
🔹کرهجنوبی بعد از جنگ کره (1953-1950) بهتدریج نهادهای سیاسی و اقتصادی فراگیرتری ایجاد کرد. دولت این کشور حقوق مالکیت را تضمین کرد، بازارهای رقابتی ایجاد کرد و زیرساختهایی برای توسعه آموزش، فناوری و سرمایهگذاری آماده کرد. در این کشور مشارکت عمومی در تصمیمگیریهای سیاسی و اقتصادی بهمرور افزایش پیدا کرد.
🔹در طرف مقابل در کرهشمالی نهادهای سیاسی و اقتصادی بهشدت غیرفراگیر هستند. قدرت در دست یک گروه خاص قرار دارد، حکومت اقتصاد را کنترل کرده و آزادیهای اقتصادی و سیاسی را سرکوب میکند. در نهایت تمرکز منابع اقتصادی بر منافع نخبگان و حکومت، مانع از مشارکت مردم در توسعه و نوآوری شده است.
🔹نهادهای فراگیر و مشارکت مردم در روند توسعه کرهجنوبی باعث شد از یک کشور فقیر در دهه 1950 به یکی از اقتصادهای پیشرفته و صنعتی جهان تبدیل شود.
🔹اما اقتصاد کرهشمالی به اقتصادی بسته و ناکارآمد تبدیل شد که مردم این کشور در فقر شدید زندگی میکنند و از دسترسی به خدمات اولیه مانند غذا، بهداشت و آموزش نیز بازماندهاند.
🔹این مثال بهخوبی نشان میدهد که توسعه یک کشور بیش از هر چیز به نهادهای آن وابسته است، نه حتی به جغرافیا یا فرهنگ.
🔹عجماوغلو و رابینسون در کتاب «چرا کشورها شکست میخورند» استدلال میکنند، سرنوشت کشورها به نهادهای سیاسی و اقتصادی آنها وابسته است و تفاوت در ثروت و فقر کشورها نه به فرهنگ و جغرافیای خاص، بلکه بیشتر از آن به فراگیر یا غیرفراگیر بودن نهادهای سیاسی و اقتصاد آنها بستگی دارد.
🔹عجماوغلو و رابینسون به تاریخچه طولانی استبداد در ایران اشاره میکنند و توضیح میدهند که چگونه تمرکز قدرت در دست گروههای خاص (مانند شاهان و طبقات نخبه) باعث شکلگیری نهادهای سیاسی و اقتصادی غیرفراگیر شده است.
🔹این نهادها بهگونهای طراحی شدهاند که بیشتر به منافع نخبگان قدرت خدمت کنند تا توده مردم.
🔹یکی از موضوعات کلیدی که در مورد ایران مورد بحث قرار گرفته است، وابستگی اقتصاد به درآمدهای نفتی است. این وابستگی به منابع طبیعی که نویسندگان، آن را بهعنوان «نفرین منابع» میشناسند، باعث شده دولت به توسعه پایدار یا ایجاد مشارکت اقتصادی گسترده نیازی نداشته باشد.
🔹این مساله حتی باعث شده که نهادهای غیرفراگیر اقتصادی، در درآمدهای بالاتر تقویت شوند. در نتیجه این نهادهای غیرفراگیر، ایران نتوانسته است به رشد اقتصادی پایدار دست یابد و با بیثباتیهای سیاسی و اقتصادی متعددی روبهرو بوده است.
🔹در مورد نفرین منابع و ارتباط آن با توسعه پایدار کشورها، همیشه این سوال وجود داشته است که آیا برخورداری از منابع طبیعی باعث اقتدارگرایی شده یا اقتدارگرایی مقدم بر ثروت منابع است و مانع رسیدن به توسعه شده است...👇
🔗متن کامل را اینجا بخوانید
#دنیای_اقتصاد #نفرین_منابع #نفت #توسعه #جغرافیا #نهادهای_غیرفراگیر
✅ کانال رسمی روزنامه دنیای اقتصاد👇
@donyayeeghtesad_com
پرهام پهلوان؛ پژوهشگر اقتصاد انرژی
🔹دو کشور کرهجنوبی و شمالی که از یک فرهنگ، تاریخ و جغرافیا برخوردار هستند، به دلیل تفاوت در نهادهای سیاسی و اقتصادی، مسیرهای کاملا متفاوتی را طی کردهاند.
🔹کرهجنوبی بعد از جنگ کره (1953-1950) بهتدریج نهادهای سیاسی و اقتصادی فراگیرتری ایجاد کرد. دولت این کشور حقوق مالکیت را تضمین کرد، بازارهای رقابتی ایجاد کرد و زیرساختهایی برای توسعه آموزش، فناوری و سرمایهگذاری آماده کرد. در این کشور مشارکت عمومی در تصمیمگیریهای سیاسی و اقتصادی بهمرور افزایش پیدا کرد.
🔹در طرف مقابل در کرهشمالی نهادهای سیاسی و اقتصادی بهشدت غیرفراگیر هستند. قدرت در دست یک گروه خاص قرار دارد، حکومت اقتصاد را کنترل کرده و آزادیهای اقتصادی و سیاسی را سرکوب میکند. در نهایت تمرکز منابع اقتصادی بر منافع نخبگان و حکومت، مانع از مشارکت مردم در توسعه و نوآوری شده است.
🔹نهادهای فراگیر و مشارکت مردم در روند توسعه کرهجنوبی باعث شد از یک کشور فقیر در دهه 1950 به یکی از اقتصادهای پیشرفته و صنعتی جهان تبدیل شود.
🔹اما اقتصاد کرهشمالی به اقتصادی بسته و ناکارآمد تبدیل شد که مردم این کشور در فقر شدید زندگی میکنند و از دسترسی به خدمات اولیه مانند غذا، بهداشت و آموزش نیز بازماندهاند.
🔹این مثال بهخوبی نشان میدهد که توسعه یک کشور بیش از هر چیز به نهادهای آن وابسته است، نه حتی به جغرافیا یا فرهنگ.
🔹عجماوغلو و رابینسون در کتاب «چرا کشورها شکست میخورند» استدلال میکنند، سرنوشت کشورها به نهادهای سیاسی و اقتصادی آنها وابسته است و تفاوت در ثروت و فقر کشورها نه به فرهنگ و جغرافیای خاص، بلکه بیشتر از آن به فراگیر یا غیرفراگیر بودن نهادهای سیاسی و اقتصاد آنها بستگی دارد.
🔹عجماوغلو و رابینسون به تاریخچه طولانی استبداد در ایران اشاره میکنند و توضیح میدهند که چگونه تمرکز قدرت در دست گروههای خاص (مانند شاهان و طبقات نخبه) باعث شکلگیری نهادهای سیاسی و اقتصادی غیرفراگیر شده است.
🔹این نهادها بهگونهای طراحی شدهاند که بیشتر به منافع نخبگان قدرت خدمت کنند تا توده مردم.
🔹یکی از موضوعات کلیدی که در مورد ایران مورد بحث قرار گرفته است، وابستگی اقتصاد به درآمدهای نفتی است. این وابستگی به منابع طبیعی که نویسندگان، آن را بهعنوان «نفرین منابع» میشناسند، باعث شده دولت به توسعه پایدار یا ایجاد مشارکت اقتصادی گسترده نیازی نداشته باشد.
🔹این مساله حتی باعث شده که نهادهای غیرفراگیر اقتصادی، در درآمدهای بالاتر تقویت شوند. در نتیجه این نهادهای غیرفراگیر، ایران نتوانسته است به رشد اقتصادی پایدار دست یابد و با بیثباتیهای سیاسی و اقتصادی متعددی روبهرو بوده است.
🔹در مورد نفرین منابع و ارتباط آن با توسعه پایدار کشورها، همیشه این سوال وجود داشته است که آیا برخورداری از منابع طبیعی باعث اقتدارگرایی شده یا اقتدارگرایی مقدم بر ثروت منابع است و مانع رسیدن به توسعه شده است...👇
🔗متن کامل را اینجا بخوانید
#دنیای_اقتصاد #نفرین_منابع #نفت #توسعه #جغرافیا #نهادهای_غیرفراگیر
✅ کانال رسمی روزنامه دنیای اقتصاد👇
@donyayeeghtesad_com