.
🔴 نقش کارگر ایرانی در مشکلات اقتصادی کشور چیست؟ / پاسخ به سرمقاله ی «چرا استدلال دلارزداها درباره بنزین نادرست است؟»
احمد دوستحسینی
🔹در سرمقاله روزنامه «دنیایاقتصاد» مورخ ۱۰دی۱۴۰۳ با عنوان «چرا استدلال دلارزداها درباره بنزین نادرست است؟»، ادعای دلارزداها مورد نقد قرار گرفته است.
🔹ادعای دلارزداهایی که میگویند: «درست است که بنزین در ایران ۳۰۰۰تومان است و در خارج ایران حد اقل یکدلار، اما نباید قیمت بنزین را با دلار محاسبه کرد. قیمت بنزین باید با حقوق مردم مقایسه شود. اگر دولت حقوق مردم را به نرخ جهانی نمیدهد، پس چرا بنزین را با نرخ جهانی محاسبه میکند؟»
🔹دکتر حمید قنبری در ادامه نوشتهاند: «چنین دیدگاهی ریشه مساله را نادیده میگیرد و راهحلی ناکارآمد ارائه میدهد.»
🔹حلقه مفقوده این استدلال، همان ایراد و انتقادی است که به دیدگاه دلارزدایان گرفته شده که ریشه مساله را نادیده میگیرد! نگارنده این سطور میخواهد استدلال کند که نویسنده نیز ریشه مساله را نادیده گرفتهاند!
🔹در آن مقاله با ارائه آمار و ارقام، نشان داده شده که تولید سرانه در کشورهایی حدود ۸ تا ۱۶برابر ایران است و دلیل آن این است که کیک اقتصاد ایران کوچک و بهرهوری در این اقتصاد پایین است و ادامه میدهند که: «کارگر ایرانی درسال حدود ۵هزاردلار ارزش افزوده ایجاد میکند؛ درحالیکه همین رقم برای یک کارگر آمریکایی بیش از ۱۰۰هزاردلار است.»
❓آیا این تفاوت فاحش در بهرهوری، ناشی از کم کاری یا سهل انگاری کارگر ایرانی است؟
❓ آیا کارگر ایرانی با همان فناوری و امکانات تولید در آن کشورها کار میکند؟
❓آیا خودرو و لوازم خانگی ساخت در سطح تولیدات کشورهای مورد مقایسه است و در بازار جهانی خریدار دارد؟
❓کوتاهی و اشکال کارگر ایرانی در این زمینه کدام است؟
❓ آیا بهرهوری در یک اقتصاد دستوری، دولتی، درونگرا و رانتی با اقتصادی آزاد، خصوصی، برونگرا و رقابتی یکسان است؟
❓آیا کارگران ایرانی این راهبردها و سیاستها را دیکته کردهاند؟
❓اگر ارزش پول ملی تا این اندازه سقوط نمیکرد بنزین لیتری یکدلار در بازار جهانی در کشور ما چند هزارتومان بود؟
❓نقش کارگر ایرانی در افت ارزش پول ملی چیست و کدام بحران ها توسط کارگر ایرانی ایجاد شده است؟
❓این پرسشها را نیز نباید بیپاسخ گذاشت که چرا کیک اقتصاد ایران کوچک است؟
❓چرا درآمد سرانه این جامعه این اندازه کم است؟ چرا ارزش پول ملی در برابر ارزهای جهانروا تا این اندازه تضعیف شده است؟
🔗متن کامل
#دنیای_اقتصاد #بنزین #قیمت_بنزین #سرمقاله #کارگر_ایرانی #دلارزداها #بهره_وری
✅ کانال رسمی روزنامه دنیای اقتصاد👇
@donyayeeghtesad_com
🔴 نقش کارگر ایرانی در مشکلات اقتصادی کشور چیست؟ / پاسخ به سرمقاله ی «چرا استدلال دلارزداها درباره بنزین نادرست است؟»
احمد دوستحسینی
🔹در سرمقاله روزنامه «دنیایاقتصاد» مورخ ۱۰دی۱۴۰۳ با عنوان «چرا استدلال دلارزداها درباره بنزین نادرست است؟»، ادعای دلارزداها مورد نقد قرار گرفته است.
🔹ادعای دلارزداهایی که میگویند: «درست است که بنزین در ایران ۳۰۰۰تومان است و در خارج ایران حد اقل یکدلار، اما نباید قیمت بنزین را با دلار محاسبه کرد. قیمت بنزین باید با حقوق مردم مقایسه شود. اگر دولت حقوق مردم را به نرخ جهانی نمیدهد، پس چرا بنزین را با نرخ جهانی محاسبه میکند؟»
🔹دکتر حمید قنبری در ادامه نوشتهاند: «چنین دیدگاهی ریشه مساله را نادیده میگیرد و راهحلی ناکارآمد ارائه میدهد.»
🔹حلقه مفقوده این استدلال، همان ایراد و انتقادی است که به دیدگاه دلارزدایان گرفته شده که ریشه مساله را نادیده میگیرد! نگارنده این سطور میخواهد استدلال کند که نویسنده نیز ریشه مساله را نادیده گرفتهاند!
🔹در آن مقاله با ارائه آمار و ارقام، نشان داده شده که تولید سرانه در کشورهایی حدود ۸ تا ۱۶برابر ایران است و دلیل آن این است که کیک اقتصاد ایران کوچک و بهرهوری در این اقتصاد پایین است و ادامه میدهند که: «کارگر ایرانی درسال حدود ۵هزاردلار ارزش افزوده ایجاد میکند؛ درحالیکه همین رقم برای یک کارگر آمریکایی بیش از ۱۰۰هزاردلار است.»
❓آیا این تفاوت فاحش در بهرهوری، ناشی از کم کاری یا سهل انگاری کارگر ایرانی است؟
❓ آیا کارگر ایرانی با همان فناوری و امکانات تولید در آن کشورها کار میکند؟
❓آیا خودرو و لوازم خانگی ساخت در سطح تولیدات کشورهای مورد مقایسه است و در بازار جهانی خریدار دارد؟
❓کوتاهی و اشکال کارگر ایرانی در این زمینه کدام است؟
❓ آیا بهرهوری در یک اقتصاد دستوری، دولتی، درونگرا و رانتی با اقتصادی آزاد، خصوصی، برونگرا و رقابتی یکسان است؟
❓آیا کارگران ایرانی این راهبردها و سیاستها را دیکته کردهاند؟
❓اگر ارزش پول ملی تا این اندازه سقوط نمیکرد بنزین لیتری یکدلار در بازار جهانی در کشور ما چند هزارتومان بود؟
❓نقش کارگر ایرانی در افت ارزش پول ملی چیست و کدام بحران ها توسط کارگر ایرانی ایجاد شده است؟
❓این پرسشها را نیز نباید بیپاسخ گذاشت که چرا کیک اقتصاد ایران کوچک است؟
❓چرا درآمد سرانه این جامعه این اندازه کم است؟ چرا ارزش پول ملی در برابر ارزهای جهانروا تا این اندازه تضعیف شده است؟
🔗متن کامل
#دنیای_اقتصاد #بنزین #قیمت_بنزین #سرمقاله #کارگر_ایرانی #دلارزداها #بهره_وری
✅ کانال رسمی روزنامه دنیای اقتصاد👇
@donyayeeghtesad_com
🔹 سرمقاله امروز «دنیای اقتصاد»:
مغالطه دلارزداها
👤 حسین صبوری؛ پژوهشگر اقتصاد مالی
✍️ بر اساس منطق دلارزداها، نباید شاخصی به نام تولید ناخالص داخلی بر اساس شاخص قدرت خرید یا PPP داشته باشیم؛ چراکه از طرفی، از اساس، با جهانی شدن قیمتها مشکل دارند و از سویی دیگر، درست برخلاف نظر و رویکرد عجیبشان، پایه و اساس شاخصPPP، جهانی کردن یا یکسان کردن قیمتها بر پایه قانون موسوم به «قانون قیمت واحد» است!
✍️ ولی در کمال شگفتی، تا صحبت از ارزش واقعی دلار میشود، با استناد به GDP مبتنی بر شاخص برابری قدرت خرید، از دلار ۲۰هزار تومان و ۱۴۷۰۰تومان سخن میگویند!
✍️ بهعنوان مثال، هر لیتر بنزین در ایران ۳۰۰۰ تومان و در آمریکا حدودا ۷۰ سنت است. برای محاسبه تولید ناخالص داخلی به قیمت جاری در ایران، نرخ ۳۰۰۰تومانی بنزین مبنا قرار میگیرد؛ ولی در شاخص PPP، چون هر لیتر بنزین در آمریکا ۷۰سنت است، این نرخ ۳۰۰۰ تومانی که در داخل کشور برای هر لیتر بنزین پرداخت میشود، معادل قیمت هر لیتر بنزین در آمریکا یعنی ۷۰سنت در نظر گرفته میشود و از آن به نرخ تبدیل برابری قدرت خرید یا نرخ دلار بر اساس شاخص برابری قدرت خرید میرسند.
✍️ بر این اساس، در صورت کسر، رقم ۳۰۰۰تومان و در مخرج کسر، رقم ۷۰سنت جایگذاری شده و از این حاصل تقسیم، نرخ تبدیل یا نرخ دلار بر اساسPPP به دست میآید که در مثال فوقالذکر ۴۲۸۵تومان است.
✍️ اما در واقعیت، چون ما هزاران کالا داریم، عینا، همین فرآیند محاسباتی برای همه این چند هزار قلم کالا و خدماتی که در فرآیند محاسبه حسابهای ملی، دخیل هستند، انجام میشود؛ لیکن با روش میانگین موزون.
✍️ وزنها نیز بر اساس سهم هر کالا و خدمت از کل سبد GDP کشور بهدست میآید. صورت کسر، مجموع یا سیگمای وزن هر کالا و خدمت ضربدر قیمت ریالی هر کالا و خدمت در بازار ایران و مخرج کسر نیز بر اساس همین قاعده بهدست میآید.
✍️ منتها به جای قیمت ریالی، از قیمت دلاری کالاها و خدمات مشابه در آمریکا استفاده میشود؛ بهشکلی که وزنها همان وزنهایی است که در صورت کسر استفاده شده است؛ با این تفاوت که در قیمت دلاری کالاها و خدمات مشابه در بازار آمریکا، ضرب میشود.
✍️ در مرحله بعد، از تقسیم این دو بر هم، نرخ دلار یا همان نرخ تبدیل بهدست میآید که مثلا در سال گذشته برای اقتصاد ایران حدود ۱۴۷۰۰تومان محاسبه شده است.
✍️ بر این پایه، از تقسیم GDP به قیمت جاری سال۲۰۲۳ کشورمان بر رقم ۱۴۷۰۰تومان مزبور، GDP بر حسب شاخص برابری قدرت خرید PPP بهدست میآید.
✍️ نکته مهم اینکه درست برخلاف نظرات مشعشع عدهای تحت نام دلارزدا در داخل کشور، نرخی که از این مسیر به دست میآید، هیچ ربطی به نرخ واقعی و نرخ تعادلی دلار ندارد.
✍️ این نرخ صرفا حاصل مجموعه تعدیلاتی است که نهادهای بینالمللی برای مقایسهپذیرتر کردن GDP کشورها از کانال شاخص برابری قدرت خرید، اعمال میکنند و نرخی که از این فرمول برای دلار بهدست میآید، هیچ ارتباطی با نرخ واقعی یا نرخ تعادلی دلار ندارد.
✍️ بههیچ وجه از قیاس این دو نرخ با هم، نمیتوان به این نتیجه رسید که مثلا دلار در ایران گران است یا ارزان! بلکه اتفاقا از تقسیم نرخ دلار در بازار آزاد بر این نرخ، میتوان به نسبت قدرت خرید هر دلار آمریکایی در ایران رسید.
✍️ هر چقدر این نسبت در کشوری بیشتر باشد، به این معناست که در آن کشور، قیمت کالاها و خدمات، فاصله بیشتری از قیمتهای بینالمللی دارد.
جالب اینکه برآورد ارقامی مثل ۲۰هزار تومان و کمتر از آن برای دلار که دلارزداها از آن بهعنوان قیمت واقعی دلار یاد میکنند، دقیقا با گرتهبرداری کامل از همین فرمول استخراج شده است!
#دنیای_اقتصاد #سرمقاله #دلارزداها
✅ کانال رسمی روزنامه دنیای اقتصاد👇
@donyayeeghtesad_com
مغالطه دلارزداها
👤 حسین صبوری؛ پژوهشگر اقتصاد مالی
✍️ بر اساس منطق دلارزداها، نباید شاخصی به نام تولید ناخالص داخلی بر اساس شاخص قدرت خرید یا PPP داشته باشیم؛ چراکه از طرفی، از اساس، با جهانی شدن قیمتها مشکل دارند و از سویی دیگر، درست برخلاف نظر و رویکرد عجیبشان، پایه و اساس شاخصPPP، جهانی کردن یا یکسان کردن قیمتها بر پایه قانون موسوم به «قانون قیمت واحد» است!
✍️ ولی در کمال شگفتی، تا صحبت از ارزش واقعی دلار میشود، با استناد به GDP مبتنی بر شاخص برابری قدرت خرید، از دلار ۲۰هزار تومان و ۱۴۷۰۰تومان سخن میگویند!
✍️ بهعنوان مثال، هر لیتر بنزین در ایران ۳۰۰۰ تومان و در آمریکا حدودا ۷۰ سنت است. برای محاسبه تولید ناخالص داخلی به قیمت جاری در ایران، نرخ ۳۰۰۰تومانی بنزین مبنا قرار میگیرد؛ ولی در شاخص PPP، چون هر لیتر بنزین در آمریکا ۷۰سنت است، این نرخ ۳۰۰۰ تومانی که در داخل کشور برای هر لیتر بنزین پرداخت میشود، معادل قیمت هر لیتر بنزین در آمریکا یعنی ۷۰سنت در نظر گرفته میشود و از آن به نرخ تبدیل برابری قدرت خرید یا نرخ دلار بر اساس شاخص برابری قدرت خرید میرسند.
✍️ بر این اساس، در صورت کسر، رقم ۳۰۰۰تومان و در مخرج کسر، رقم ۷۰سنت جایگذاری شده و از این حاصل تقسیم، نرخ تبدیل یا نرخ دلار بر اساسPPP به دست میآید که در مثال فوقالذکر ۴۲۸۵تومان است.
✍️ اما در واقعیت، چون ما هزاران کالا داریم، عینا، همین فرآیند محاسباتی برای همه این چند هزار قلم کالا و خدماتی که در فرآیند محاسبه حسابهای ملی، دخیل هستند، انجام میشود؛ لیکن با روش میانگین موزون.
✍️ وزنها نیز بر اساس سهم هر کالا و خدمت از کل سبد GDP کشور بهدست میآید. صورت کسر، مجموع یا سیگمای وزن هر کالا و خدمت ضربدر قیمت ریالی هر کالا و خدمت در بازار ایران و مخرج کسر نیز بر اساس همین قاعده بهدست میآید.
✍️ منتها به جای قیمت ریالی، از قیمت دلاری کالاها و خدمات مشابه در آمریکا استفاده میشود؛ بهشکلی که وزنها همان وزنهایی است که در صورت کسر استفاده شده است؛ با این تفاوت که در قیمت دلاری کالاها و خدمات مشابه در بازار آمریکا، ضرب میشود.
✍️ در مرحله بعد، از تقسیم این دو بر هم، نرخ دلار یا همان نرخ تبدیل بهدست میآید که مثلا در سال گذشته برای اقتصاد ایران حدود ۱۴۷۰۰تومان محاسبه شده است.
✍️ بر این پایه، از تقسیم GDP به قیمت جاری سال۲۰۲۳ کشورمان بر رقم ۱۴۷۰۰تومان مزبور، GDP بر حسب شاخص برابری قدرت خرید PPP بهدست میآید.
✍️ نکته مهم اینکه درست برخلاف نظرات مشعشع عدهای تحت نام دلارزدا در داخل کشور، نرخی که از این مسیر به دست میآید، هیچ ربطی به نرخ واقعی و نرخ تعادلی دلار ندارد.
✍️ این نرخ صرفا حاصل مجموعه تعدیلاتی است که نهادهای بینالمللی برای مقایسهپذیرتر کردن GDP کشورها از کانال شاخص برابری قدرت خرید، اعمال میکنند و نرخی که از این فرمول برای دلار بهدست میآید، هیچ ارتباطی با نرخ واقعی یا نرخ تعادلی دلار ندارد.
✍️ بههیچ وجه از قیاس این دو نرخ با هم، نمیتوان به این نتیجه رسید که مثلا دلار در ایران گران است یا ارزان! بلکه اتفاقا از تقسیم نرخ دلار در بازار آزاد بر این نرخ، میتوان به نسبت قدرت خرید هر دلار آمریکایی در ایران رسید.
✍️ هر چقدر این نسبت در کشوری بیشتر باشد، به این معناست که در آن کشور، قیمت کالاها و خدمات، فاصله بیشتری از قیمتهای بینالمللی دارد.
جالب اینکه برآورد ارقامی مثل ۲۰هزار تومان و کمتر از آن برای دلار که دلارزداها از آن بهعنوان قیمت واقعی دلار یاد میکنند، دقیقا با گرتهبرداری کامل از همین فرمول استخراج شده است!
#دنیای_اقتصاد #سرمقاله #دلارزداها
✅ کانال رسمی روزنامه دنیای اقتصاد👇
@donyayeeghtesad_com