دیده بان ایران
5.02K subscribers
31.7K photos
13.9K videos
248 files
69.6K links
این کانال تحلیلی،خبری با باوربه کلیت انقلاب اسلامی۵۷،قانون اساسی ودرجهةمنافع ملی بانگاهی نقادانة وبدون تعصب به نقد نظام(ازصدرتاذیل)واصولگرایان،اصلاحطلبان وتناقضات آنهامیپردازد
ارتباط باادمین:

https://t.iss.one/Harfinobot?start=de775ba480f38e
Download Telegram
جناب پزشکیان، خودتان را دار نزنید

محمد منصورنژاد

دکتر پزشکیان گفتند: چگونه روزانه ۲۰ میلیون لیتر سوخت گم می شود در حالی که تولید کننده و عرضه کننده خودمان هستیم. باید برای این سرقت مرا دار بزنند. عین این در آب و برق و گاز و همه چیز است.

جناب، راه حل، دار زدن نیست. برایتان می گویم:

۱. در جلسه سران قوا، از رئیس قوه قضاییه بپرسید این مدعی العموم شماها که بلای جان مردمند! چنین مواقع کجایند؟
کشور با تعطیلی ایام به جهت آلودگی و بی سوختی در بن بست است، عده ای روزانه حدود ۷۰۰ تانکر (که اگر کنار هم ایستند هر اتوبانی را بند می آورند و....) سوخت قاچاق می کنند. آیا این امر عادی است؟
آیا این کشور قضاییه ندارد؟ اگر مسئولین قضایی به وظیفه عمل نمی کنند، چه باید کرد؟

۲. طی نشستی، از فرماندهان امنیت کشور داستان را توضیح بخواهد. یا چیزی نمی دانند، در آن صورت لیاقت مدیریت ندارند، و یا می دانند، در آن صورت باید محاکمه شوند و پاسخگو باشند.
شک نکنید، اگر یکی از آنان را به جهت این خیانت بزرگ کیفر دهید (دار بزنید!)، کار به روال عادی باز می گردد.
مگر بشار اسد به شما نگفت نیروهای نظامی به فرمان من عمل نمی کنند و در نتیجه این مصیبت بزرگ سوریه رخ داد! و سیستمی فروپاشید؟

۳.جناب رئیس جمهور از این امتیاز بزرگ برخوردارید که بر نهج البلاغه اشراف دارید. مگر در این سند مهم شیعی، امیرالمومنین، بارها یاران رده بالا و بسیار نزدیکش را به جهت کجروی، افشا و رسوا نکرد؟
شما هم دست کم یکبار و در همین موضوع، سیره علوی را بپیمایید. به جای کلی گویی و عصبانیت، خائنین به این ملت و مملکت را با ذکر بردن نامشان در رسانه های عمومی به مردم معرفی کنید. کار دیگر هم لازم نیست. دست کم همین اصحاب رسانه های مستقل، بقیه راه را خوب بلدند، و مشکل شما و ایران حل می شود و نیز نامتان جاویدان.

۴. اگر بگویید بخاطر وفاق چنین نمی کنم، آن وقت در فهم، درایت، مدیریت و... شما شک می کنم. زیرا وفاق با خائنین این کشور، خود خیانتی است بزرگ و ناشی از کج فهمی از مساله وفاق ملی. شما راه حل های یاد شده را بروید، اگر اعتماد عمومی احیا نشد و وفاق ملی رخ نداد؟

دیدارنیوز



👈👥 🗣 رسانه ماباشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷
https://t.iss.one/Didehban_Iran 🇮🇷
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️کشف بقایای اعضای بدن انسان در انبارهای پشت حرم حضرت  زینب در دمشق

در مناطق تحت کنترل رژیم اسد جاهایی مانند دمشق که هیچگاه تحت تصرف داعش نبوده و تا کنون ۵ گور بزرگ دسته جمعی پیدا شده که حاوی اجساد زنان و کودکان نیز میباشد


👈👥 🗣 رسانه ماباشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/Didehban_Iran 🇮🇷
🔴 همه چی ناتراز


👈👥 🗣 رسانه ماباشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷
https://t.iss.one/Didehban_Iran 🇮🇷
🔴انتشار این تصویر در فضای مجازی با واکنش های زیادی روبرو شده و نظرات مختلفی را در پی داشته است.

👈👥 🗣 رسانه ماباشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷
https://t.iss.one/Didehban_Iran 🇮🇷
زورگویی های حاکمیت عاقبتی جز سقوط ندارد

اکبر دانش سرارودی

قانونی که زمینه اجرا ندارد و مورد رضای مردم نباشد ناقانونی است که مداحان و جیره خوارانِ استصوابی بریده از ملت برای تأمین رضایت ارباب تصویب میکنند و آنقدر شهامت ندارند که حتی مسئولیت کارشان را به عهده گیرند

بله در لغو ابلاغ این ناقانونِ ملک و ملت‌ستیزِ حجاب اجباری که به یقین تحت تأثیر تصمیم سازی نفوذیان و متحجران تنظیم شد میتوان به چند مؤلفه برجسته اشاره کرد؛

۱ـ قدرت فشار افکار عمومی و مخالفت گسترده‌ای که از طرف جامعه به کل حاکمیت منتقل شد (انصافاً اگر ما مردم قدرت اراده متحد خویش را باور کنیم هیچ دیکتاتوری یارای مقاومت نخواهد داشت)

۲- قدرت بلیغ فضای مجازیِ نیم بندی که دائماً دشمن اش میخوانند و تمام توانشان را گذاشته اند تا با کاهش پهنای باند اینترنت و فیلترینگِ پلتفرم های مختلف، انتقام بگیرند تا مردم نتوانند با نور تاباندن به تاریکخانه های فساد و زورگوییِ مسئولین به رصد حاکمیت پرداخته و عیش شان را منقص کنند و توجه ندارند که زمان اینگونه سختگیرهای استبدادی به سر آمده و «تکنولوژی» تمام موانع را کنار میزند و راه خود را باز میکند

۳- مخالفت‌های جدی دولت و شخص آقای پزشکیان که جای تقدیر بسیار دارد و تمام حرفش هم این بود که در این شرایط غمبارِ اداره کشور، تحمیل و زورگویی نهفته در این ناقانون، منجر به عصبانیت بیش از پیش ملت و خیزش عمومی خواهد شد.

۴- مخالفت برخی مراجع و چهره‌های برجسته دینی با این بدعتِ حقیقت‌سوزِ دین خراب کنی که بنا گذاشته به اسم دین و پاسداشت ارزشهای اسلامی!! سر دین را ببرد نیز حتماً مؤثر بود و جای سپاس فراوان دارد.

۵- ضعف شدید ج ا در هر دو بُعد داخلی و خارجی و احساس ترسِ جدّی از عواقب ابلاغ و اجرای این ناقانونی که میتواند نه در حمایت بحق از یک زن!! که در شوریدن بر علیه حماقت، تحمیل، تحقیر و زورگویی های ظالمانه تان، بازهم نه در بازتولید اعتراضات بحق ۱۴۰۱ که به بازتولید ۵۷ منجر شده و بساط خودشیفتگی و توهم و دروغ و وجود پر از فساد و تباهی تان را به زباله دان تاریخ بسپارد.

در تقلب و فریب دیگری، اسم ناقانون مردم ستیز حجاب اجباری تان را «عفاف و حجاب» گذاشتید در حالیکه شل حجابیِ امروز بسیاری از بانوان کشورم، مبارزه مدنی با تحمیل و تحقیری است که توسط متوهمانِ کج اندیش مست قدرت صورت می‌گیرد و با ضرس قاطع میتوان گفت اغلب کشف حجاب کنندگان، زنان و دختران عفیف این سرزمین اند
همچنانکه هرکس حجاب داشت نیز الزاماً عفیف نیست
علیرغم مخالفت جدی با این بدعت حرام وناقانون ظالمانه، خیلی دلم میخواست بر سماجت تان بمانید و ابلاغ کنید تا نتیجه و آثار نفوذ و تحجر جریان پایداریون مصباحی را ببینند.

و حرف آخر اینکه مبادا دولت به دنبال اصلاح این قانون لجنی برود که هرجور هَمش بزند بوی گندش همه را آزار خواهد داد و تمام هزینه های آن نیز، همچون انبوه ناترازی ها و ورشکستگی های برآمده از بی کفایتی های حاکمیت و گذشتگان، به گردن دولت پزشکیان می‌افتد.


👈👥 🗣 رسانه ماباشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷
https://t.iss.one/Didehban_Iran 🇮🇷
نیت خوانی مبتنی بر سناریوهای فرضی جزو وظایف مدیرکل آژانس نبوده و نیست

کاظم غریب آبادی٭

( رافائل)گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، در مصاحبه با خبرگزاری ایتالیایی ای ان اس ای گفته است: "ایران اورانیوم را نزدیک به سطح نظامی غنی می کند و به سرعت به سمت یک کشور هسته ای (کشور دارنده) حرکت می‌کند. برجام دیگر موضوعیت ندارد و تفاهم جدیدی برای در نظر گرفتن واقعیات برنامه هسته ای ایران، نیاز است".

اول، انتظار می‌رود مدیرکل یک سازمان تخصصی مبتنی بر واقعیات و گزارش‌های فنی بازرسان آژانس صحبت کند. نیت خوانی مبتنی بر سناریوهای فرضی جزو وظایف مدیرکل نبوده و خلاف متن و روح اساسنامه آژانس است.

دوم، توسعه برنامه هسته ای ایران منطبق با نیازهای فنی است و کاملا تحت نظارت‌های پادمانی آژانس انجام می‌شود.

سوم، احترام به تصمیمات و سیاست های کشورها در استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای، شامل چرخه سوخت (غنی سازی)، در اسناد مرتبط بین المللی به رسمیت شناخته شده و این اظهارات مدیرکل که با چاشنی سیاسی درآمیخته، نمی تواند این واقعیات را نادیده بگیرد.

چهارم، برنامه غنی سازی ایران، اهداف نظامی ندارد. درخصوص سطح غنی سازی نیز باید توجه داشت که غنی‌سازی مادامی که تحت نظارت آژانس باشد و از اهداف صلح‌آمیز منحرف نشود، محدودیتی طبق معاهده عدم اشاعه ندارد. اظهارات مدیرکل، تعرض آشکار به حقوق کشورها در ایجاد آستانه تصنعی در سطح غنی سازی برای اهداف صلح آمیز، تعمیق تبعیض های دیگر در نظام عدم اشاعه است.

پنجم و نهایت این که آن چیزی که در اظهارات گروسی هیچ وقت به آن اشاره نشده است، علت اصلی وضع موجود است که همانا عدم اجرای تعهدات طرف‌های مقابل تحت برجام و خروج یکجانبه آمریکا از آن بود. عدم اشاره به این موضوع در اقدامی جانبدارانه، اعتماد جامعه بین المللی را به نهادهای ملل متحد در تبیین درست واقعیات از سوی عالی ترین مقام های مرتبط، مخدوش می سازد.

از این منظر، صرف نظر از این که برجام موضوعیت دارد یا نه، بایستی خاطرنشان شود که گفت‌وگوهای سازنده و عادلانه بر اساس احترام متقابل و تعهدات متوازن از جمله در حوزه رفع تحریم، راه‌حل پایدار خواهد بود.

٭معاون حقوقی و بین الملل وزارت خارجه

https://t.iss.one/jamarannews/414040


🇮🇷 @Didehban_Iran 🇮🇷
جامعه چندصدایی پیش نیاز وفاق ملی

محمود عارفی قوچانی

متاسفانه، طی سال‌های اخیر در جامعه ایرانی (منظور از جامعه ایرانی؛ ایرانیان داخل و خارج از کشور هستند و نه تنها قشری خاص)، برخی رفتارها و سیاست‌ها منجر به تفرقه و ایجاد دوقطبی‌هایی در جامعه شده است.

برای جلوگیری از این روند، نیازمند تغییر رویکرد سیاست‌ها و بازگشت به اصول چندصدایی هستیم که می‌تواند موجب پذیرش دیدگاه‌های مختلف و ایجاد فضایی برای گفت‌وگو و تفاهم شود.

برای رسیدن به یک جامعه پایدار و عادلانه، باید تمامی صداها و نظرات به رسمیت شناخته شوند و فضایی برای گفت‌وگو و تفاهم فراهم شود. تفکر انتقادی و ایجاد بستری برای ایده‌های مختلف و حتی مخالف، می‌تواند به تقویت وفاق ملی و جلوگیری از بروز تنش‌ها و اختلافات کمک کند.

همچنین ذکر این نکته ضروری است که وفاق ملی تنها از طریق پذیرش تنوع و چندصدایی امکان‌پذیر است. اختلافات و تضادها نه تنها می‌توانند به غنای فرهنگی و اجتماعی جامعه کمک کنند، بلکه می‌توانند باعث ایجاد فضای گفت‌وگو و تفاهم میان اقشار مختلف جامعه شوند. به عبارت دیگر، جامعه‌ای که در آن تمامی صداها به رسمیت شناخته شوند و امکان بیان نظرات مختلف فراهم گردد، جامعه‌ای پویاتر و مقاوم‌تر در برابر چالش‌های مختلف خواهد بود.

یکی از مهمترین ابزارهای وفاق ملی و جامعه چندصدایی، تقویت رسانه‌ها و نهادهای مدنی است که می‌توانند بستری برای بیان نظرات مختلف و ایجاد تعامل میان اقشار مختلف جامعه فراهم کنند. رسانه‌های آزادی که باید به عنوان پل ارتباطی میان مردم و دولت عمل کنند و اجازه دهند تمامی صداها شنیده شوند.

وفاق ملی نیازمند تعهد و همکاری همه‌جانبه است. از سیاست‌مداران گرفته تا شهروندان عادی، همه باید در ایجاد و حفظ وفاق ملی نقش‌آفرینی کنند. احترام به عقاید و نظرات دیگران، گوش دادن به صدای مخالف و ایجاد فضایی برای گفت‌وگو و تفاهم، از جمله اقداماتی است که می‌توانند به تحقق این هدف کمک کنند.

در نهایت، توجه به جامعه چندصدایی و شنیده شدن صدای تمام اقشار جامعه می‌تواند به ایجاد یک جامعه عادلانه‌تر و پایدارتر کمک کند و نیز جامعه‌ای که در آن صداهای مختلف به رسمیت شناخته و امکان گفت‌وگو و تفاهم فراهم شود، جامعه‌ای پایدارتر و مقاوم‌تر در برابر چالش‌های مختلف خواهد بود. این موضوع نیازمند تلاش‌های جدی و مستمر از سوی دولت و نهادهای مختلف است تا بتوانند اعتماد مردم را جلب کرده و مشارکت عمومی را افزایش دهند تا به سوی توسعه و پیشرفت گام بردارند و افراطی‌گری و تفرقه را کنار بزنند.

https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1652978


👈👥 🗣 رسانه ماباشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷
https://t.iss.one/Didehban_Iran 🇮🇷
از دست رفتن قدرت اجتماعی و حکومتی کفن‌پوشان؛
چرا سوپرانقلابی‌ها دست از تجمعاتی که لاغر و نحیف شده برنمی‌دارند؟

داوود حشمتی


در هفته گذشته دو تجمع از سوی جریان سوپرانقلابی در میدان پاستور و مقابل مجلس برگزار شد تا حاکمیت را برای اقدام نظامی دوباره علیه اسرائیل تحت فشار قرار دهد.

صرفنظر از انگیزه‌های این اقدام و تبعات آن، اینجا بررسی میکنیم چرا این تجمعات تبدیل به تجمعاتی لاغر و نحیف شده که به صورت تکراری بعد از نمازجمعه‌ها برگزار میشود؟
چرا جریان انقلابی با وجود آنکه دستش برای برگزاری هر تجمعی حتی در امنیتی‌ترین منطقه پایتخت یعنی (انت‌های خیابان آذربایجان) باز است، اما جامعه از آن استقبال نمی‌کند؟
در عین حال تجمع هواداران یکی از رپر‌ها در شرق تهران که برای افتتاح مغازه اش فراخوان صادر کرده بود، با چنان گستردگی روبه رو شد که ناگزیر به متفرق کردن آنها شدند.

قدرت سازماندهی محدود
تجمع کنندگان نشان دادند که از قدرت سازماندهی کردن سریع در تجمعات برخوردار هستند. آنها به راحتی می‌توانند در حدود ۲۰۰ نفر اولیه را برای برگزاری یک تجمع گردهم جمع کنند. پلاکارد‌ها و پرچم‌های مورد نیاز از قبل آماده است. حتی وسیله ایاب و ذهاب برای انتقال افراد به محل برگزاری تجمع هم برای آنها در دسترس است.
در آخرین تجمع مقابل مجلس، کانال‌های ایتایی به اهالی قم اعلام می‌کردند که با رسیدن به تهران امکان انتقال آنها از ترمینال تا محل برگزاری تجمع فراهم شده است.

برای برگزاری هر تجمع و هر اقدام اجتماع سنگ بنای اول جمع آوری همان حلقه محدود و پیوسته‌ای است که قادر باشد در فرصت زمانی اندک همدیگر را پیدا کنند و بر سر قرار حاضر شوند.
این جریان از چنین قابلیتی برخوردار است. اما با این وجود، این تجمعات قدرت و قوتی که لازم بود را تولید نکرد. سیستم هم با آنها برخورد نکرد. دلیلش همین بود که از سمت مردم مورد استقبال قرار نمی‌گیرد.

ضعیف شدن قدرت بسیج کنندگی
ضعف آنها در قدرت بسیج کنندگی است. آنها دیگر حتی قادر نیستند برای برگزاری تجمعات خود رسانه‌های انقلابی و صداوسیما را هم به خط کنند تا از مردم برای حضور در این تجمعات دعوت کند. کاری که پیشتر صورت می‌گرفت و رسانه‌های جریان اصولگرا به صورت یکپارچه از فراخوان‌های آنها استقبال و اخبار آن را پوشش می‌دادند.
حالا دیگر آنها هم تبدیل شدند به تجمعات بی رونق و جمعیتی که بعد از هر نماز جمعه در شهر‌ها برگزار می‌شد و البته مدتی است که به دلیل همین کم فروغ بودن، از راه اندازی آن هم اجتناب می‌کنند.

مساله اینجاست که این تفکر انقلابی که به دولت ابراهیم رئیسی هم بسیار نزدیک بود و حالا احساس می‌کند قدرت را از دست داده، نه توان این را دارد که در لایه‌های جامعه مردم را با خود همراه کند، نه می‌تواند در لایه‌های حاکمیتی برای این تجمع همراهی ایجاد کند.

شکل بیرون مساله هم این است که جامعه نسبت به آنها با بی تفاوتی کامل عبور می‌کند. در مقابل کافی است همین امروز فراخوانی برای تجمع در مورد حجاب از سوی احزاب قانون داخل کشور صادر شود. طبیعتا با استقبالی مواجه می‌شود که قابل انکار نیست.

با این وجود در مورد گردانندگان این تجمعات دو حالت اتفاق خواهد افتاد. حالت اول این است که با برایشان اهمیتی ندارد که مردم نسبت به آنها بی تفاوت هستند و یا چقدر جمعیت دارند. آنها همچنان به راه خود ادامه می‌دهند و انتظار دارند روزی وقتی حاکمیت در نقطه تقابل با مردم رسید به آنها نیاز داشته باشد و به سمت آنها باز گردد.

در حالت دوم آنها تندتر شده به لایه‌های اصلی حاکمیت فشار وارد می‌کنند و در مقابل آن قد علم می‌کنند. نشانه‌هایی از این رفتار در حال مشاهده است.
همچنان می‌بینیم یکی از نمایندگان مجلس منتسب به این جریان کل سیستم را متهم به این می‌کند که آگاهانه در مورد مرگ ابراهیم رئیسی به مردم حقیقت را نگفته است.
مهدی غضنفری در یکی از اجتماعات این جریان گفته است «رئیس‌جمهور را به شهادت رساندند؛ اما بعضی آقایان به صلاح نمی‌دانند اعلام کنند»

همین جمله بیانگر سرنوشت این جریان است. آنها امروز از «آقایانی» که «صلاح نمی‌بینند» نام نمی‌برند. اما در آینده مستقیما نام خواهند برد.
این البته مسیری است که به نظر می‌رسد حتما در مورد آنها طی خواهد شد.



👈👥 🗣 رسانه ماباشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷
https://t.iss.one/Didehban_Iran 🇮🇷
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روس‌ها مدعی ساخت واکسن ضد سرطان شدند.

مرکز تحقیقات پزشکی رادیولوژی وزارت بهداشت روسیه مدعی شد:

● واکسن mRNA را علیه سرطان توسعه داده است و آن را سال آینده، به صورت رایگان بین بیماران توزیع می‌کند.

● آزمایش‌های بالینی این واکسن نشان داده رشد تومور و متاستاز‌های بالقوه را سرکوب می‌کند.

● بیشتر واکسن‌ها برای پیشگیری استفاده می‌شوند، اما این نوع واکسن در وهله اول جنبه درمانی دارند.

👇🏻
👈👥 🗣 رسانه ماباشید
دی
ده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 https://t.iss.one/Didehban_Iran 🇮🇷
تجلیل از مخالفان FATF

مهرداد سپه‌‏‌وند٭


در حالی که بحث محوری FATF مقابله با جرائم مالی مثل مدیریت منابع مالی ناشی از فساد و اختلاس و فرار مالیاتی است، مخالفان پیوستن ایران به FATF در نگاه مسوولان چنین جلوه دادند که هدف از FATF مقابله با ایران و محدود کردن حمایت ایران از محور مقاومت است.

آنها چنین وانمود کردند که FATF یک مجموعه کوچک و بی‌‌‌اهمیت است که شامل حدود۳۰کشور عضو است. درصورتی که با اندکی کنکاش روشن بود که عدم‌همکاری به منزله حذف از سیستم مالی جهانی است.

علاوه بر این درخواست ایران نه برای عضویت که صرفا برای ورود به لیست کشورهای همکار بود، لیستی که به غیر از دو سه کشور، تقریبا همه کشورهای جهان را شامل می‌شود.

دومین برنامه مخالفان تاکید بر سیاسی بودن کارگروه بود، آنها چنین القا کردند که اولا بدون الزام به هرگونه مقدمات فنی، اعضا می‌‌‌توانند صرفا براساس نیات سیاسی خود عمل کنند و دوم اینکه این نیات سیاسی مقهور و منتج از خواست و سیاست دشمنان کشور ماست.

مخالفان در حالی به مشکل آفرینی FATF بر سر راه حمایت از حزب‌الله اشاره می‌کردند که قطر بدون هیچ مشکلی نزدیک به ۲میلیارد دلار به حماس کمک مالی می‌کرد و در همکاری آن با FATF نیز هیچ‌گونه خللی حاصل نشد.

مورد دیگر این بود که مخالفان وانمود می‌کردند که همکاری با FATF به معنی الزام به در اختیار گذاشتن اطلاعات همه تراکنش‌‌‌های مالی کشور به کشورهای متخاصم است. اما حقیقت چیز دیگری بود.

هیچ‌گونه‌ سازوکار اجباری برای تبادل اطلاعات در FATF تعبیه نشده است. مگر نه آنکه کشورهای دوست مدت‌ها با ایران به‌رغم تحریم‌ها و وجود ایران در لیست سیاه همکاری داشتند؟

واقعیت آن است که فرصت تاریخی و مناسبی برای حل مشکل ارتباط با نظام مالی بین‌المللی از ایران سلب شد. در این مدت کشورهایی همچون اسرائیل و عربستان نیز توانسته‌‌‌اند خود را در لیست اعضا جا دهند.

فقط یک سوال پیش می آید؛ پس دلیل این همه ابهام‌‌‌افکنی و آدرس غلط دادن و انگ‌زدن‌‌‌ها از طرف مخالفان FATF چه می‌تواند باشد؟

جرائم مالی که FATF برای مقابله با آنها طراحی شده، جرائم فقرا نیست. موضوع این مقررات‌گذاری، ثروتمندانی هستند که از مسیرهای نامشروع ثروت خود را به‌دست آورده‌‌‌اند، ثروتمندانی که فرزندان زیر ۱۰سال آنها بیش از ۲هزارمیلیارد ریال تراکنش در ماه دارند!

٭ اقتصاددان

متن کامل



👈👥 🗣 رسانه ماباشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷
https://t.iss.one/Didehban_Iran 🇮🇷
پرسش ها و ابهام های "حزب الله کردستان"

اجلال قوامی

رسانه های نزدیک به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از اعلام موجودیت گروه موسوم به "حزب الله کردستان" در اقلیم کردستان و شهرهای مختلف آن خبر دادند.
اعلام موجودیت این گروه بلافاصله در شبکه های اجتماعی در داخل ایران گسترش یافت.

در این رابطه پرسش ها و ابهام هایی وجود دارد که شاید رسیدن به پاسخی به این پرسش ها چندان سهل نباشد و منتظر روزها و ماه های آینده بود تا بیشتر ماهیت این گروه ناشناخته روشن شود.

اولین پرسش و ابهام موجود این است که هدف از تشکیل این گروه چیست؟ بانیان و موسسان آن در پی چه مقاصد و اهدافی در اقلیم کوردستان هستند.

دومین پرسش این است که در ویدئوی اعلام موجودیت این گروه فردی با صورت پوشیده چند کلمه ای سخن می گوید. آیا این گروه تشکیلاتی مخفی و در پی فعالیت شفاف و قانونی نیست؟

سومین پرسش؛ آیا این گروه "حزب الله کردستان" با گروه محور مقاومت قرابت و نسبتی دارد و در امتداد آن است؟

پرسش چهارم؛ در اقلیم کوردستان احزاب شناسنامه‌دار و با ریشه ای مشغول فعالیت حزبی هستند و به نوعی تکثر و پلورالیسم سیاسی و مذهبی در کردستان نهادینه و پذیرفته شده است. گروه "حزب الله کردستان" می خواهد چه خلایی را در سپهر سیاسی اقلیم کوردستان پر کند؟

پنجمین پرسش؛ یا توجه به اعلام موجودیت گروه حزب الله و تصاویر موجود در ویدئوی اعلام موجودیت آیا حزب الله کردستان با ایران رابطه و نزدیکی سیاسی و ایدئولوژیکی دارد؟

ابهام ها و پرسش ها در این باب بسیار است و باید منتظر ماند و دید این گروه در پی چه اهدافی است و مرزبندی سیاسی و هویتی آن با دیگر احزاب کوردی تا چه اندازه است و مهم تر اینکه این گروه پایگاه اجتماعی اش در  اقلیم کوردستان به چه میزان است و مورد توجه قرار می گیرد یا داستان از اساس مساله دیگری است.
راه برون رفت

عباس آخوندی

ایران با توجه به رویکرد ایدئولوژیک و سیاست‌هایی که پس از انقلاب به‌ویژه در سه دهه‌ی اخیر اتخاذ شده، متاسفانه میتوان گفت که از تاریخ بیرون افتاده‌است.

ویژگی مهم این دوره تاریخی این است که ایران در جهت خلاف نظم بین‌الملل در حرکت بوده‌است. در نتیجه کُنه تحولات جهان را چه در حوزه انقلاب ارتباطات و اطلاعات و چه در سایر حوزه‌ها چون نانوفناوری، هوش مصنوعی، انرژی‌های تجدیدپذیر و انقلاب زیست‌فناوری درنیافته است. در حالی‌که این تحولات به تغییر سبک زندگی، نظام ارزشی و حتی نظام اخلاقی مردمان جهان منجر شده‌است.
اما جریان مسلط هنوز در پی آن است که با تکیه بر مزیت‌های ژئوپلیتیک و ایدئولوژی‌اش، تمام ناکارآمدی‌های خود را در حوزه‌های اقتصاد، امنیت، سیاست، فرهنگ و نظم اجتماعی جبران کند. حال آن‌که با تغییر جهان، دیگر این ابزارها برش و کارایی پیشین خود را ندارد.

ساختار و سلسله مراتب قدرت چه در درون جامعه‌های محلی و چه میان جوامع کلا تغییر یافته و شبکه ارتباطات نیز به همین سیاق در سطح‌های مختلف از کوچک‌ترین سطح که خانواده باشد تا سطوح ارتباطات فامیلی و محله‌ای و محلی و قومی تا ملی و بین‌المللی چه به‌صورت افقی و چه به صورت عمودی کلا تغییر یافته است.

فراگیری جهانی این شبکه‌ها و سرعت گردش اطلاعات، داده، نماد، پول، کالا و انسان و... در این شبکه‌ها آن‌قدر زیاد است که دیگر ساختار قدرت کمتر شباهتی به ساختار پیشن و سنتی دارد. دیگر دولت‌ها بازی‌گران یکه‌تاز عرصه‌ی قدرت نیستند.
در کنار آن‌ها شبکه‌های گسترده و پیچیده‌ای از بازیگران جدید در حوزه‌ی سرمایه‌داری فراملی (Transnational Enterprises, TNEs) و یا نهادهای تخصصی بین‌ دولتی (Intergovernmental Organizations, IGOs) و نهادهای حرفه‌ای غیر دولتی بین‌المللی (International Non-Governmental Organizations, INGOs) در تمام حوزه‌های زندگی بشری شکل گرفته است.

در حالی‌که میلیاردها تراکنش مالی روزانه در سطح جهان انجام می‌پذیرد و تجارت الکترونیک جهان را در نوردیده‌است، ایران هنوز در شش‌وبش پذیرش اف‌ای‌تی‌اف است و عملا از حوزه‌ی مبادلات مالی جهان کنار گذاشته شده‌است. تا حدی که حتی فروش نفت می‌بایست به صورت تراستی (ید امین) انجام شود.

این‌که آیا در این جهان متحول و با پویایی سریع می‌توان اقتصاد کشور را با چند تراستی اداره کرد جای تامل فراوان دارد و نشان از عدم درک واقعیت تحول زمان است.
همین موضوع شبکه‌های درهم‌تنیده فراملی در جامعه‌های مختلف که کاستلز از آن تحت عنوان جامعه شبکه‌ای یاد می‌کند تحول بسیار مهمی است که جامعه‌های مختلف با آن روبه‌رو هستند.

نگاهی به کشورهای همسایه داشته باشیم به‌خوبی این موضوع را در می‌یابیم.
کشورهای جنوب خلیج فارس دقیقا بین‌المللی شده‌اند. نسبت جمعیت بومی نسبت به جمعیت مهاجر و غیربومی بسیار پایین است. این نسبت آن‌قدر پایین است که حتی زبان عربی در گفت‌وگوهای روزانه و کوچه و بازار نقش مسلط را بازی نمی‌کند.
ساکنان حق انتخاب زبان برای فرزندان خود هستند. خانوارها می‌توانند فرزندان خود را به مدرسه‌های انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، عربی، فارسی و ...

... اثر این تغییر ساختار تنها در حوزه فرهنگ، اجتماع و اقتصاد نیست. بلکه، حوزه سیاست و امنیت را نیز را شامل می‌شود.
اینک کشورهای جنوب خلیج فارس می‌گویند که ما امنیت خود را با امنیت سایر ملت‌ها پیوند زده‌ایم و اگر آسیبی به جامعه‌ی ما وارد شود، همه ملت‌ها آسیب می‌بینند. بنابراین، تجاوز به امنیت ما تجاور به امنیت بسیار از ملت‌های دیگر از جمله ملت‌های قدرتمند است.

راهکار خروج ایران از بحران روابط در وضعیت فعلی نخست در درون ایران است که حکومت به مولفه‌های بنیادین تشکیل ملت احترام بگذارد و از رویکرد تک‌عاملی دین و ایدئولوژی عبور کند و مفهوم ملت را در قالب کلی‌ترین شکل آن بپذیرد و به حقوق ملت احترام بگذارد.
البته این دستاورد تنها به یاری فهم ملی و رشد جامعه‌ی مدنی قابل دستیابی است و هیچ حکومتی داوطلبانه بدین سو گرایش پیدا نمی‌کند و چنین حقوقی را برای ملت قایل نخواهد شد. بیش از این در یارن باره سخن نمی‌گویم.

و در ارتباط با امنیت بین‌المللی نیز پذیرش اصل دولت‌محوری و بازی در چارچوب نظم بین‌الملل است. ممکن است ما منتقد و معترض نظم بین‌المللی حاکم باشیم و در جهت تغییر آن نیز تلاش کنیم. ایرادی به این امر نیست. خیلی هم خوب است. لیکن، این بدین معنی نباید باشد که به قراردادها و معاهداتی که خود امضا کرده‌ایم بی‌توجه باشیم و تحت عنوان این‌که نظم حاکم عادلانه نیست، که نیست، راهی را پیش بگیریم که موجب اجماع جهانی دولت‌ها علیه دولت-ملت ایران گردیم و هیچ دستاوردی نیز نداشته باشیم. کوتاه کلام، راهکار ایران بازگشت به ایده‌ی دولت-ملت مدرن و یگانه در سرزمین ایران بر اساس ایده‌ی ایران است.

متن کامل یادداشت
https://vrgl.ir/2fQOi
تناقض‌های موجود در سیاست ما در قبال سوریه!

حبیب رمضانخانی

فرار بشار اسد و موفقیت مخالفان با کمک ترکیه در تسلط بر سوریه، بی‌شک شوک بزرگی برای حامیان بشار اسد و از جمله ایران بود‌ که باعث واکنش‌ها و مواضع گوناگونی از سوی حاکمیت ایران در توضیح و توجیه شرایط گذشته و حال سوریه شد.

مواضعی که در مقایسه اهداف و ادعاهای گذشته با شرایط امروز سوریه، تناقضاتی را در خود آشکار می کند که به چند مورد اشاره می‌رود:

۱. بعد از تسلط جولانی و همفکرانش، برخی رسانه‌های داخلی در اصرار به اثبات مشی تکفیری و داعشی این گروه برآمده و ادعای اعلام حجاب اجباری و منع فروش مشروبات الکلی را به عنوان نشانه‌ای از اقدامات و نگاه متعصبانه آن‌ها اعلام کردند. غافل از اینکه این پرسش برای مخاطب پیش خواهد آمد؛ با توجه به اینکه، این دو مورد در ایران ممنوع است، این پیام نکته مثبت آن‌ها محسوب می‌شود یا منفی؟ بشار اسد که این موارد در کشورش آزاد بود، اقدام سنجیده‌ای داشت یا ممنوعیت فعلی توسط مخالفان؟

۲. نظام فعلی ایران که برآمده از انقلاب است، همواره تاکید کرده که بر اراده و خواست اکثریت مردم ایران برقرار و همواره یکی از شعارهای آن استقلال و بری بودن از دخالت خارجی بوده است و همواره یکی از دلایل انقلاب را هم وابستگی نظام قبلی به غرب تاکید کرده است. ولی همین ایرانی که سال‌ها به درخواست حکومت بشار اسد در سوریه حضوری همه جانبه داشت، امروز معتقد به تعیین سرنوشت توسط مردم سوریه بوده و معترض به حضور ترکیه‌ای هست که به خواست اکثریت مخالفان و نظام فعلی آن کشور، آنجا حضور دارد!

۳. سال‌ها حضور نظامی و مستشاری ایران در سوریه، با نام دفاع از حرم عنوان و تاکید شد که اگر در سوریه حضور نداشته باشیم، تکفیری‌ها حرم‌های شیعیان را تخریب خواهند کرد. ولی حالا که این گروه بر دمشق مسلط شده‌اند، مسئولان از یک طرف خوشحال هستند که آن‌ها تعدی و جسارتی به این حرم‌ها نداشتند! ولی از سوی دیگر عدم تعرض و رفتار مسالمت‌ آمیز آن‌ها باعث می‌شود خود به خود آن حضور و هزینه‌کرد و آن بهانه‌ی بودن در آنجا رد شده و‌ قابل توجیه و پذیرش نباشد!

۴. سال‌ها در سوریه بشار اسد با اقلیت ۱۳ درصدی علویان بر اکثریت اهل سنت و گروه های دیگر حکومت کرد و حقوق آن‌ها را نادیده گرفت و ما معترض نشدیم. ولی وقتی امروز اکثریت اهل سنت سوریه زمامدار امور شدند، از آن‌ها خواهان رعایت حقوق اقلیت علوی و شیعه هستیم.

۵. در سال ۵۸ وقتی شاه ایران برای درمان به آمریکا می‌رود، ما سفارت آمریکا را تسخیر می‌کنیم که مبادا آمریکا از طریق سفارت خود، از شاه برای انجام کودتا و بازگشت به قدرت استفاده کند.
ولی امروز بشار اسد رانده شده توسط اکثریت مردم سوریه را که به روسیه پناهنده شده را حمایت و حتی برای احتمال بازگشت به قدرت بر روی او حساب باز می‌کنیم و همزمان از دولت فعلی سوریه درخواست داریم به حفظ اماکن و سفارتخانه روسیه و ایران متعهد باشد!



👈👥 🗣 رسانه ماباشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷
https://t.iss.one/Didehban_Iran 🇮🇷
‍آقای پزشکیان؛ بترس از اینکه مردم همانند دوره رئیسی،رئیس دولت را نبینند و فقط با نظام مخاطبه کنند!

حسین‌ جعفری

پزشکیان: چگونه روزانه ۲۰ میلیون لیتر سوخت گم می شود؟

آقای رییس دولت، مهمترین دلیل قهر و شقاق میان مردم با نظام این است که این سوال( و سوال های مهمتری که طرح اش را نکردید) سال هاست که توسط مردم بصورت رسا فریاد شده و پاسخی دریافت نشده است.

آقای رییس جمهور! شما اگر رئیسِ جمهور هستید انتظار است که به این سوالات پاسخ بدهید نه اینکه مثل معاون فلان مقام ارشد، شما هم سوال کنید؟
مردم رای ندادند که شما سوال کنی، رای گرفتید تا با حضور در قدرت به سوالات مردم پاسخ دهید و حل اش کنید! خصوصاً قول دادی و گردن گرو گذاشتی و پشت نهج‌البلاغه سنگر گرفتی که اگر نگذاشتند و یا به هر دلیل نتوانی؛ استعفاء بدهی!

آقای پزشکیان، احمدی نژاد با عمل نکردن به شعارش به کلمه"عدالت" خیانت کرد، رئیسی با عملکرد سابق و لاحق اش آبروی واژه ی مقدسی چون "ولایت" را برد، نکند شما آخرین محل اعتنای مردم به دین یعنی علی( ع) و نهج البلاغه اش را دفن کنی؟!

اگر نمی توانی به سوالات مردم‌ پاسخ دهی و در برابر غارتگران بیت المال و منافع ملی کاری انجام دهی، لطفاً خودت را میان مردم و نظام قرار نده و سپر بلای آقایان نشو و در مقابل مردم نایست!

یادت هست به هنگام ورود به کاخ ریاست جمهوری چه آیه ای آمد؟ پس بترس، بترس از اینکه مردم را به جایی برسانی که همانند دوره رییسی، دیگر برای رییس دولت پشیزی ارزش قائل نشوند و پزشکیان را نبینند و فقط با نظام مخاطبه کنند!

پ ن:

تفال پزشکیان به قرآن در بدو ورود به ساختمان ریاست جمهوری، پزشکیان  به گلپایگانی: ببین چی اومد!

‏قَالَ ادْخُلُوا فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِكُم..
گلپایگانی: وای!
پزشکیان: این که خیلی بده!
مخبر: بد شده؟!
پزشکیان: «با خنده» : آره بابا خیلی بده!

می توان معنای آیه را اینگونه فهم کرد که ورود پزشکیان به دایره قدرت یعنی ورود به جهنم، جهنمی که قبل از او دیگران واردش شده بودند. و اینگونه باور کرد که ساختار به گونه ای چون جهنم است زیرا پزشکیان نیز همانند قبلی ها ناگزیر به انجام کارهایی می شود که آتش آفرین است. لذاباید درب جهنم را بست والا با فرستادن آدم ها تغییری در سیاست ها، سیاستگذارها و کارکردها به وجود نمی افتد.


👈👥 🗣 رسانه ماباشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷
https://t.iss.one/Didehban_Iran 🇮🇷
🔴هشت سیاست که مانع رشد اقتصاد ایران شد

مسعود نیلی

رشد اقتصادی سالانه ایران از سال ۱۳۶۰ تا الان به طور متوسط حدود ۳٫۱٪ و تولید ناخالص سرانه حدود ۲٪ می‌شود.
تورم مزمن بالا، بیکاری، فقر، توزیع نابرابر درآمد و مشکلات محیط زیستی در این کارنامه قرار گرفته‌اند. در واقع می‌توان گفت فارغ از نوسانات کوتاه‌مدت، عملکرد بلندمدت راضی‌کننده نیست.
عملکرد بلندمدت را اصولاً سیاست‌های بلندمدت می‌سازند، نه منابع طبیعی یا شوک‌های مقطعی یا موضوعات دیگر. در اقتصاد ایران هم سیاست‌های بلندمدتی مقصر اصلی هستند که از هویت نظام حکمرانی نشأت می‌گیرند.

این هشت سیاست عبارتند از:
1️⃣ درگیری با تنش‌های خارجی است که طی دهه‌های گذشته تبدیل شده به جزء پایداری از زندگی اقتصادی و سیاسی ایرانیان.

2️⃣ کسری بودجه مزمن و پایدار دولت بوده که از دهه چهل برقرار بوده. این کسری بودجه هم با روش اشتباه پولی کردن کسری بودجه تأمین می‌شود.

3️⃣ تعیین دستوری نرخ بهره بانکی (معمولاً پایین‌تر از تورم) که از برداشت اشتباه سیاستگذاران از اقتصاد اسلامی تأثیر گرفته.

4️⃣  نظام ارزی چند نرخی است.
در واقع در ۴۵ سال اخیر، در ۳۵ سال نظام چندنرخی ارز برقرار بوده و اکثر سال‌های نظام تک‌نرخی هم صرفاً تحت تأثیر وفور ارز نفتی در دست دولت بوده است.

5️⃣ قیمت‌گذاری دستوری دولت.
در ایران اگر دولتی دست به قیمت‌گذاری قاطعانه نزند، بی‌عرضه تلقی می‌شود و این نگاه اشتباه وجود دارد که دولت برای مقابله با افزایش قیمت‌ها باید به مقابله با کسبه «متخلف» و قیمت‌ها بپردازد.

6️⃣ نظام تعرفه‌ای خاص اقتصاد ایران. در واقع واردات کالا به ایران با تعرفه‌های بالا و بسیار پیچیده همراه است. علاوه بر این، موانع غیرتعرفه‌ای هم زیاد است (مثل ممنوعیت کلی واردات لوازم خانگی).

7️⃣ عرضه ارزان قیمت انرژی که جزو خاصیت حکمرانی اقتصادی ایران این بوده و هست.

8️⃣ نظام بنگاه‌داری عظیم غیرخصوصی و غیررقابتی در ایران است. غیر از بخش خصوصی، انواع مالکیت‌های حاکمیتی، بخش عمومی، بخش نظامی و بخش دولتی وجود دارند.

چرا این سیاست ها با آنکه غلط هستند دوام می آورند؟
نشان پایدار و بلندمدت بودن این موارد این است که سیاست‌های اصلاحی گاه به گاه در این موارد نتوانسته آن‌ها را به کلی از اقتصاد ایران حذف کند. مثلاً اصلاحاتی مانند حذف موانع غیرتعرفه‌ای تجارت یا اصلاح قیمت حامل‌های انرژی مدنظر بوده، اما این اقدامات کوتاه‌مدت نتوانسته به موفقیت برسد.

این موارد نشان‌دهنده ریشه داری این هشت سیاست و گره خوردن آن‌ها به ماهیت نظام حکمرانی کشور است.

سیاست‌های مخرب هشت‌گانه از چه طریقی به نظام حکمرانی ما راه پیدا کرد؟
ریشه برخی از این سیاست‌ها، به باورهای ایدئولوژیک ابتدای انقلاب برمی گردد.
برای نمونه، فهم سیاستگذاران اولیه از شعار استقلال، تقابل با غرب بوده. این موضوع باعث شده دولت به نقش مسلط در روابط خارجه اقتصاد و «خودکفایی» به عنوان شعاری راهبردی تبدیل شود.

شعار عدالت هم تحت تأثیر یک برداشت خاص قرار داشته که از دهه چهل از مارکسیسم تأثیر پذیرفته؛ این نگاه عدالت را عرضه ارزان کالا و خدمات به مردم می‌داند. بنابراین در تعیین نقش دولت، حرف از تأمین کالای عمومی نبوده بلکه عملاً دولت ورود خود به تأمین کالاهای خصوصی (که از آن به عنوان «سفره مردم» یاد می‌شود») را مسلم می‌دانسته.
این باور عملاً سازوکار بازار را ضد ارزش‌های انقلاب فرض می‌کرده. این وضعیت باعث شده دولت مالکیت واحدهای تولیدی را برعهده بگیرد و منابع طبیعی و مالی و انرژی را ارزان عرضه کند. [ریشه های دیگر هم وجود دارد]

هشت سیاست غلط چگونه به هم پاس می دهند؟
[این هشت سیاست تبعات جدی دارند. به عنوان نمونه به هم افزایی سه سیاست اول می پردازیم]

وقتی هم‌زمان تنش در روابط خارجی و کسری بودجه دولت وجود دارد و نظام بانکی هم به دلیل نرخ بهره دستوری دچار ناترازی است، عوامل دوم و سوم باعث رشد نقدینگی می‌شود و عامل اول منجر به افزایش هزینه مبادله با خارج و در نتیجه فشار به بازار ارز می‌شود.
هم‌زمانی این‌ها با تحت فشار قرار گرفتن منابع ارزی کشور باعث می‌شود نقدینگی به سمت بازار ارز حرکت کند و باعث افزایش نرخ شود.
چون سیاستگذار نمی‌خواهد به عامل تنش خارجی دست بزند، به تعیین نرخ‌های اداری متفاوت با نرخ بازار دست می‌زند و واردات انواع کالاها را به نرخ‌های متفاوت ارز گره می‌زند. در این زمان، استمرار کسری بودجه و تنش‌های خارجی باعث افزایش فاصله نرخ ارز بازار و نرخ اداری می‌شود و به انوع فساد دامن می‌زند.

ترکیب این هشت سیاست منجر به فساد ارزی، قاچاق کالا، تضعیف تجارت خارجی، بی عدالتی، بحران آب و برق و گاز و ... می شود.

اقتصاد ایران گروگان این هشت سیاست است.


👈👥 🗣 رسانه ماباشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷
https://t.iss.one/Didehban_Iran 🇮🇷
گزینه سیاسی روی میز آرمانگرایی

کیومرث اشتریان

1. آیا ایران بدون "پشت کردن به آرمان‌هایش" از هزینه‌های سیاسی-مالی مقاومت "فارغ" شد؟ هزینه‌های حمایت ایران از گروه‌های مقاومت در منطقه، همواره با بزرگ نمایی یا کوچک شماری، مورد توجه ناظران و منتقدان بوده است. اگر چه چنین هزینه‌هایی را همه کشورها برای حفاظت از امنیت ملی خود می‌کنند. اما گاه ممکن است وابستگی به مسیر پیش آید و عاملی که در ابتدا مهم بوده، در ادامه، دیگر موضوعیتی نداشته باشد و همچنان دلبستگی نهادی به سیاست مورد نظر وجود داشته باشد.
عدول از حمایت از اسد ممکن است این تصور را برای برخی در داخل و خارج از ایران پدید آورد که ایران از آرمان هایش کوتاه آمده است، در حالیکه در وضعیت کنونی چنین شبهه‌ای در باره ایران بی مورد است چون این ایران نبود که از حمایت از مقاومت عدول کرد بلکه این خود حکومت و ارتش سوریه بود که قدرت را رها کرد.
حکومت اسد علاوه بر آنکه از مقبولیت داخلی برخوردار نبود در سالیان اخیر نشان داده بود که کارکرد قابل توجهی در حمایت از لبنان و فلسطین نداشته است.
بنابراین در حالی که ایران از آرمان‌های خود مانند حمایت از حزب‌الله و فلسطین دفاع کرده است، تغییر معادلات سیاسی منطقه‌ای و بین‌المللی و تغییر وضعیت بشار اسد می‌تواند این نتیجه را در بر داشته باشد که سقوط اسد بلاموضوع شده است. لذا ضمن اینکه هزینه‌های سیاسی، نظامی و مالی ایران کاهش می‌یابد در افکار عمومی جهان اسلام هم نشان نداده است که ایران از آرمان‌هایش دست بر داشته است.
اگر منازعات در درون سوریه و در میان گروه‌ها و اقوام و نحله های گوناگون سلفی گسترش یابد این ترکیه و اسرائیل خواهند بود که بیشترین ناامنی را تجربه خواهند کرد.

2. سقوط بشار اسد تا چه اندازه به ضرر ایران است؟
تصور اولیه این است که سقوط بشار اسد برای ایران می‌تواند ضربه بزرگی باشد، زیرا سوریه به عنوان یک هم پیمان استراتژیک و گذرگاه انتقال نیروها و تجهیزات به حزب‌الله و دیگر گروه‌ها در منطقه برای ایران اهمیت زیادی دارد. اما موضوع حمایت لجستیک از طریق سوریه با توجه به آتش بس لبنان و اسرائیل (بویژه با تفاسیری دامنه دار از قطع‌نامه 1701 توسط اسرائیل و لبنان) سالبه به انتفای موضوع می‌شود. لذا این فرصت وجود دارد که ایران برای مواجهه با این وضعیت پروژه های دیگری را در دستور خود قرار دهد تا از سقوط اسد به شکل مدیریت‌شده‌ای عبور کند.
اگر چه سقوط اسد به معنای کاهش نفوذ رسمی ایران در سوریه است اما در چشم اندازی دراز مدت ایران ناگزیر است که با مردم سوریه و گروه‌هایی که قدرت را در دست گرفته‌اند ارتباط برقرار کند .
توجیه ایران این است که در مقطع اوج گیری داعش، اگر دخالت نمی‌کرد، معلوم نبود که افراطیون چه بر سر عراق و شام بیاورند. اینکه چنین توجیهی تا چه حد در بدنه مدیریتی و اجتماعی سوریه رسوخ کند محل تردید است، در دوران اسد عملا رابطه ایران با مردم سوریه قطع بوده است. در هر صورت ایران‌گریزی نداردکه با مردم و با بخشهایی از معارضان ارتباط برقرار کند چون آنان در کف جامعه سوریه نفوذ و مقبولیت دارند. مقاومت بدون حمایت حقیقی مردم معنا ندارد. گفتمان وحدت اسلامی که در دهه های نخست انقلاب اسلامی جان گرفته بود تحت تأثیر گرایش سیاست زده "ترویج" قرار گرفت. در نتیجه دیپلماسی عمومی ایران در میان سُنیان از یک لکنت تحلیلی-ترویجی هم برخوردار شده و گاه نتوانسته آنچنان که باید با گروه های گوناگون سنی رابطه عمیقی برقرار کند.
سقوط اسد اما می‌تواند خطری را متوجه ایران کند و آن هم کشاندن جنگ سلفی‌ها به عراق است تا سناریوی خلع سلاح حشد الشعبی (و اگر بتواند خلع سلاح عراق) را پی بگیرد تا سپس پای سلفی‌ها را به مرزهای ایران بکشاند.
واضح است که از حیث عملیاتی کار به این سادگی نیست. نه حشدالشعبی بی انگیزه است و نه موقعیت دولت و ارتش عراق قابل مقابسه با سوریه است.

3. آیا مهم‌ترین چیزی که روی میز اختلافات ایران-غرب باقی مانده موضوع هسته‌ای است؟
بصورت دوفاکتو آری، موضوع هسته‌ای اکنون به عنوان محور اصلی منازعه بین ایران و غرب به ویژه آمریکا باقی مانده است. هر چند اسرائیل و گروهی در حاکمیت آمریکا تلاش می‌کنند که درگیری نظامی توسعه یابد.
توافق هسته‌ای (برجام) همچنان مسئله اصلی است، و اختلافات بر سر نحوه اجرای توافق، تحریم‌ها، و محدودیت‌های هسته‌ای همچنان به عنوان یک عامل کلیدی در روابط ایران و غرب مطرح است. اینک البته تمایل کمتری در آمریکا برای بازگشتن به میز مذاکرات و توافق وجود دارد. از این روست که گزینه اقتصاد مقاومتی و تقویت توان موشکی همچنان باید در اولویت قرار گیرد.

👇👇👇👇
👆👆👆👆


برخلاف تصور برخی تحلیلگران، مانع تراشی در حل مسئله هسته‌ای از سوی آمریکا و اسرائیل و شماری در داخل صورت می‌گیرد و نه از سوی ایران. جمهوری اسلامی یکبار تمایل خود را برای کاهش غنی سازی تا پایین ترین درجه ممکن نشان داده است.
با برهم خوردن توازن قدرت، اینک چشم انداز حل مسئله هسته‌ای دورتر بنظر می‌آید مگر آنکه ترامپ بتواند، با برجسته کردن خطر چین، بر لابی اسرائیل در واشنگتن فائق آید. هم از این روست که نزدیکی ایران به چین و تعریف پروژه های جدی با این کشور می‌تواند این انگیزه را در ترامپ افزون کند. دستور کار رئالیستی موازنه مثبت در دوگانه چین-آمریکا برای سیاست خارجی ایران اگر چه یک گزینه مهم است اما بسیار پیچیده و زمانبر است و نیازمند مهارت دیپلماتیک اقتصادی است.
پروژه برجام با هر میزانی از مقبولیت و رضایت از آن می‌توانست "فرایندی تدریجی" را برای تنش زدایی پدید آورد. اینکه دستاوردهای عملیاتی و عینی برجام چیست موضوعی فرعی نسبت به شکل گیری فرایند مورد نظر است و فرایند تدریجی تنش زدایی سبب می‌شد تا امنیتی زدایی از چهره ایران تحقق پذیرد و سبب شود تا روند تجارت جهانی ایران نیز تسهیل شود. در مقابل اما کسانی هستند که با احاله اختلافات ایران و آمریکا (غرب) آن را پدیده‌ای "مبنایی" تلقی می‌کنند و سپس با ارجاع به برخی روایات شیعی نتیجه‌ای محتوم در جنگی آخرالزمانی از آن می‌گیرند. این گروه با چنین باورهایی، که البته در طی سالیان در ساختار حکومتی جمهوری اسلامی نفوذ قابل توجهی کسب کرده‌اند، نمی‌توانند گزینه «مذاکره هسته ای» و «دیپلماسی اقتصادی» را موضوعی قابل اعتنا تلقی کنند.
چنین رویکردی اساسا از توان مذاکره عقیم است. رواج روش تحلیلی آخرالزمانی می‌تواند حکومت را از ظرفیت های تئوریکی و عملیاتی در روابط خارجی تخلیه یا محدود نماید. این تخلیه تئوریک البته نه تنها در سیاست خارجی بلکه حتی در سیاست داخلی نیز قابل تسری است. چنین رویکردی، بدلیل فاصله معنا داری که از لایه مدنی جامعه (و بلکه از عموم مردم) می‌گیرد خود را به یک حلقه فرقه‌ای در ترکیب سیاسی محدود می‌کند، به تشکیل یک طبقه بورژوازی ایدئولوژیک مبادرت می‌ورزد و این دو را مستظهر به نیروی نظامی-شعایری می‌نماید. در میان مدت چنین طبقه‌ای این ظرفیت را خواهد داشت که منازعه‌ای ناشی از ناکارآمدی اقتصادی و فقر نظریه دولت در درون خود بپرورد و با تغییر نسل به سوی یک قدرت نظامی سکولار پیش رود.

4. آیا این به معنی آن است که این فرصت به صورت دوفاکتو فراهم شده که منازعات ایران و آمریکا به فاز سیاسی-دیپلماتیک محدود شود؟ احتمالاً بله. «گزینه سیاسی» روی میز آرمانگرایی است. در صورتی که مسئله هسته‌ای حل‌وفصل یا مهار شود، و ایران و آمریکا به توافقاتی دست یابند، منازعات به فاز سیاسی-دیپلماتیک منتقل و در سطح تنش سیاسی محدود می‌شود. رسیدن به چنین وضعیتی نیازمند تلاش‌ برای دستیابی به توافقات اجرایی است. توافقات اجرایی در صورتی محقق می‌شود که ظرفیت های تئوریکی و عملیاتی وجود داشته باشد؛ چه پیش رونده باشد، مانند افزایش توان نظامی، و چه پس رونده در روابط خارجی. در هر صورت نباید این ظرفیت‌ها از طریق طبقه بورژوازی شبه ایدئولوژیک تخلیه شده باشد.


👈👥 🗣 رسانه ماباشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷
https://t.iss.one/Didehban_Iran 🇮🇷
بقیه را ولش، یکی جلوی دلار را بگیرد

رضا رضائی

آیا همه‌چیز به دلار ربط دارد و هیچ عاملی نمی‌تواند باعث کاهش نرخ آن شود؟

مقدمه: غزه، لبنان و سوریه از دست رفت و راه کمک‌های ایران بسته شد. اکنون باید کمک‌ها در داخل کشور هزینه شود، اما باز هم قیمت دلار بالا می‌رود. دولت اصلاحات با تایید همه‌جانبه بر سر کار می‌آید، اما باز هم دلار بالا می‌رود. گاز و برق ما قطع و مدارس و ادارات تعطیل می‌شود و باز هم دلار بالا می‌رود.

یکم: کارشناسان اقتصادی معتقدند که سه عامل فساد، ناکارآمدی و تداوم تحریم‌ها باعث ناترازی و فرسودگی سیستم اقتصادی شده و دلار بالاتر می‌رود. حتی ممکن است دلار ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار تومانی را هم به چشم ببینیم.

دوم: سیاسیون می‌گویند سه عامل متزلزل شدن جایگاه جبهه‌ی مقاومت و تضعیف جایگاه ایران در منطقه باعث حذف ایران از معادلات شده و فشار حداکثری بر ایران باعث افزایش قیمت دلار شده است. پیش‌بینی قیمت ۱۰۰ هزار تومان دور از ذهن نیست.

سوم: جامعه‌شناسان، بروز هنجارهای جدید اجتماعی و خواسته‌های نوین مردم را عامل عدم همراهی مردم با حاکمیت و به نوعی مقاومت منفی تلقی کرده و به‌هم‌ریختگی تجارت، بازار و مردم را از عوامل بالا رفتن دلار می‌دانند. سقف نهایی قیمت دلار را برابر با کف تاب‌آوری اجتماعی می‌دانند.

چهارم: مردم معتقدند که عده‌ای در حال خالی کردن بورس و بانک‌ها و تبدیل منابع به دلار هستند و به‌دنبال اسد می‌روند. پیش‌بینی قیمت دلار بستگی به میزان توان غارت ملت از بالا به پایین دارد و تا زمانی که آخرین مهره‌ها نیز توان داشته باشند که ببرند، دلار بالا می‌رود.

به اعتقاد این کنشگر مدنی:
1⃣ به نظر می‌رسد که اگر تمام گفته‌های بالا درست باشد، باز هم امکان ندارد که دلار با این سرعت بالا برود، مگر اینکه دلار حاصل از صادرات برنگردد یا تخصیص ارز به مواردی در حال انجام باشد که برگشت کالا، خدمات، مواد اولیه و تکنولوژی را به‌دنبال ندارد.

2⃣ به نظر می‌رسد که اگر مسیر کمک‌های ایران به جبهه‌ی مقاومت از طریق سوریه قطع شده، از راه دیگری باز شده و دلارها از آن سمت می‌روند و نرخ باقی‌مانده‌ی دلار بالا می‌رود.

3⃣ به نظر می‌رسد که زیرساخت‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری فرسوده و مستهلک، هرچه دلار وارد شود را می‌بلعد و نابود می‌کند و دلار باز هم بالا می‌رود.

4⃣به نظر می‌رسد که مطرح کردن ترس یا ولع مردم برای تبدیل دارایی‌ها به دلار و ذخیره‌سازی خانگی آن، آدرس غلط دادن است، زیرا آن‌هایی که دارند، می‌دانند بهتر است دارایی‌ها را به طلا تبدیل کنند نه دلار.

5⃣ به نظر می‌رسد که اگر تمام فرضیات و معادلات بالا درست باشد، اراده و امید مردم به تغییر اساسی مغفول مانده و دخالت کشورهای بیگانه، اپوزیسیون خارج‌نشین یا مخالفان داخلی هم در عبور از وضعیت موجود و رسیدن به دوران ثبات، امنیت، توسعه و منطقی شدن نرخ دلار بی‌تأثیر است.

فراموش نکنیم که تمامی شاخص‌ها حکایت از پایان صبر و توان مردم دارد. در این شرایط نمی‌توان منتظر زایمان اصلاحات و سزارین اپوزیسیون ماند.
ایران فردا به صورت طبیعی از جنبش‌های مدنی و حرکت‌های مردمی به دنیا خواهد آمد و البته که با هوشمندی و خرد جمعی، هیچ‌یک از خواسته‌های مردم برای پس از این دوران مبهم نیست.

به خاطر داشته باشیم که شواهدی نشان می دهد جنبش مردم ایران که فاقد رهبری و برنامه و چشم انداز آینده به نظر می رسد، دارای این ویژگی است که تمام سازوکارهای وضع حمل و پرورش ایران فردا در طی مسیر خلق خواهد شد.



👈👥 🗣 رسانه ماباشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷
https://t.iss.one/Didehban_Iran 🇮🇷
🔴 چرا هیچ کس از اشتباه اسد که اتفاقا یک اشتباه راهبردی است در جدا شدن از مردمش حرف نمیزند

محمدپوریا بهشتی

👈 اسد اشتباه راهبردی داشت
سردار رسول سنایی‌راد مسئول سیاسی دفتر عقیدتی سیاسی در روزنامه جوان یادداشتی منتشر کرده و معتقد است که در وضعیت امروز سوریه بشار اسد هم اشتباهات راهبردی داشت
اما تقصیر اصلی را نه اشتباهات راهبردی آنها بلکه توسعه طلبی اسرائیل و رژیم صهیونیستی دانسته می نویسد:«بروز این وضعیت فاجعه آمیز و خسارت‌بار برای سوریه با اشتباه راهبردی بشار اسد و تکیه او بر مفروضات غلط، عبرتی برای تمامی مسئولان و ملت‌های منطقه است که بدانند آنچه در سوریه اتفاق افتاد آشکارا نشان داد که واقعاً مشکل اشخاص و حتی رژیم‌های سیاسی نیست، بلکه مشکل وجود کشور‌های قدرتمند اسلامی در مقابل سیاست توسعه‌طلبانه رژیم صهیونیستی و نقشه حامیان امریکا و اروپایی آنان برای تغییر در حاکمیت ارضی کشور‌های اسلامی و گرفتن دارایی‌ها و ابزار قدرت از آنان به نفع خاورمیانه جدید و برپایی نظمی منطقه‌ای با محوریت و سلطه رژیم صهیونیستی است که با نظم مطلوب امریکا و متحدان غربی آن هماهنگ باشد. »

سئوال این است که اولا اشتباه راهبردی بشار اسد را چه می دانند؟
آیا غیر از این است که اسد از مردمش دور شد و درحالی که مردم در فرآیند قدرت او هیچ نقشی نداشتند همین دوسال پیش اعلام کرد با 95.1 درصد تداوم قدرتش را تثبیت کرد؟

این جملات را از کیهان روز 7 خرداد 1400 بخوانید که نوشته بود: «مردم سوریه با مشارکت 75 درصدی در انتخابات ریاست جمهوری این کشور، به حضور «بشار اسد» در پست ریاست جمهوری، رای مثبت دادند و با این مشارکت گسترده خود، تیر آخر را به توطئه‌های آمریکا در سوریه زدند.»

این 75 درصد مردم که در انتخابات شرکت کردند و بیش از 95 درصد به بشار اسد رای دادند کجا هستند؟ مردمی که کیهان مدعی بود با پیروزی اسد به خیابانها ریختند و شادی کردند امروز کجا هستند؟

آن 13 میلیون 540 هزار رایی که گفتند به بشار اسد داده شده کجا بودند؟
آن همه لشگر و نظامیانی که اسد داشت در روز سقوط او کجا بودند؟ اشتباه اسد غیر از این بود که از مردمش جدا شد و فکر می کرد با عدد سازی می توان حمایت مردمی خرید؟

اشتباه اسد کجا بود؟ آیا باید می ماند و با زور اسلحه به قدرت ادامه می داد؟
چرا هیچ کس از اشتباه اسد که اتفاقا یک اشتباه راهبردی است در جدا شدن از مردمش حرف نمیزند و طوری تحلیلی می کند که احتمالا اشتباه اسد این بود که به غربی ها اعتماد کرده بود.


👈👥 🗣 رسانه ماباشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷
https://t.iss.one/Didehban_Iran 🇮🇷
ایران :

🔻سوریه بیش از 50 میلیارد دلار به ایران بدهکار است و دولت جدیدی که در سوریه تشکیل خواهد شد، مسئول پرداخت این بدهی خواهد بود.

نمایندگان دولت جدید سوریه پاسخ دادند :

🔻 به محض اینکه سوریه را آزاد کردیم، متوجه شدیم که حتی یک لیره سوریه در خزانه دولت وجود ندارد، بنابراین هرکسی که با اسد قرارداد امضا کرد باید با او تماس بگیرد
.


 
👈👥 🗣 رسانه ماباشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷
https://t.iss.one/Didehban_Iran 🇮🇷