Forwarded from هفتهنامه تجارتفردا
روزنامه دنیای اقتصاد
افول صنعتی در ایران چگونه آغاز شد؟ در دو دهه گذشته، شوکهای متعددی به اقتصاد کشور وارد شده که نقطه اصابت اغلب آنها بخش صنعت بوده است. شواهد از تشدید روند «افول صنعتی» حکایت دارد و «صنعتزدایی» در اقتصاد ایران با سرعت در حال انجام است. اقتصاددانان میگویند؛…
اقتصاد ایران چگونه مستعد «صنعتزدایی» شد؟
✍️ محمد طاهری/ سردبیر هفتهنامه تجارتفردا
🔹 21 سال پس از تدوین مطالعه «استراتژی توسعه صنعتی»، عدهای از اقتصاددانان و محققان جوان که با «پژوهشکده مطالعات اقتصادی و صنعتی شریف» همکاری میکنند، به سفارش «بنیاد توسعهصنعتی و کارآفرینی مهندس محسن خلیلیعراقی» طرحی تهیه و تدوین کردهاند که روایتی دقیق از دلایل ناکامی ایران در مسیر صنعتی شدن است.
این مطالعه بار استراتژی توسعه صنعتی را به دوش نمیکشد اما مطالعهای ارزشمند درباره دلایل ناکامی صنعت در دو دهه گذشته است. از سال 1382 تا امروز گزارشی که روندهای صنعتی ایران را دنبال کرده باشد، تهیه و تدوین نشده اما پژوهش جدید مسعود نیلی و 25 اقتصاددان جوان که تحت عنوان «پایش تحولات صنعتی کشور» تدوین شده، ضمن اینکه به آسیبشناسی بخش صنعت پرداخته، تصویر جامعی از صدمات وارده به صنعت در این سالها ارائه میدهد.
🔹 از نیمه دوم دهه 1370 تا پایان نیمه اول دهه 1380 دوره ثباتبخشی به سیاستهای اقتصادی و ایجاد آرامش در سیاست داخلی و خارجی نام گرفت. نیمه دوم دهه 1380 اما دوره وفور درآمدهای نفتی بود و البته در همین دوران مسئله یارانههای انرژی و طرح هدفمندی یارانهها در سال 1389 اجرا شد. بعد به سالهای ابتدای دهه 1390 میرسیم که مسئله تحریم بهطور جدی اقتصاد ایران را تحت تاثیر قرار داد و با تصویب قطعنامههای متعدد شورای امنیت، اقتصاد و جامعه ایران در شرایط بسیار سختی قرار گرفت. اما در فاصله کوتاهی پس از این دوران مشقتبار، دوره جدیدی آغاز میشود که شرایط را دگرگون میکند.
ایران مذاکره با غرب را به مشاجره و تنش ترجیح میدهد، برجام امضا میشود و ایران میتواند دوباره نفت خود را صادر کند و به این ترتیب، چشمانداز مثبتی از آینده برای جامعه و اقتصاد شکل میگیرد. این دوره هم دوام چندانی ندارد و با روی کار آمدن دونالد ترامپ و خروج آمریکا از برجام و عملاً بازگشت به شرایط قبل، تحریمها بیشتر و سختتر میشود که تا امروز هم ادامه دارد.
🔹مطالعه نشان میدهد که طی این دوران، شوکهای متعددی از سمت خارج و شوکهایی داخلی از سمت سیاستگذاری به اقتصاد وارد شده که نقطه اصابت اغلب این شوکها بخش صنعت بوده است. به این ترتیب اقتصاد ایران وارد فرآیند «افول صنعتی» میشود که «صنعتزدایی» نتیجه آن است.
اما چنانکه شرح داده شد، این مطالعه متمرکز بر گذشته صنعت ایران نیست و بخشهای مهمی از آن به آینده مربوط میشود. نیلی و همکاران نشان میدهند که ما در یک نقطه عطف تاریخی قرار داریم که در آن قرار است تحولات بزرگی رخ دهد که با خروجی مسیرهای قبل همخوانی ندارد و دنیایی کاملاً متفاوت است. اغلب کشورهای صنعتی دنیا خود را متناسب با دستاوردهای «انقلاب صنعتی چهارم» تنظیم کردهاند. در نتیجه کشورهای در حال توسعه و کشورهایی که به تازگی در مسیر صنعتی شدن قرار گرفتهاند، باید به ناچار رویههای خود را تغییر دهند. زنجیرههای ارزش در دنیا و نحوه تعامل تجاری کشورها در حال تغییر است. پدیده جهانی شدن بهطور کل متفاوت شده و توجه به محیط زیست و تغییر اقلیم اهمیت پیدا کرده است.
به این ترتیب دنیایی که امروز وارد آن شدهایم در دو دهه آینده کاملاً متفاوت با امروز خواهد بود.
🔹 به این ترتیب مطالعه تلاش میکند که به تصمیمگیران کشور و کارآفرینان بخش خصوصی یادآوری کند که دیر جنبیدن برای پیوستن به تحولات انقلاب صنعتی چهارم در مقایسه با دیر جنبیدن در ورود به تحولات صنعتی 20 سال پیش، تفاوت بسیار بزرگتری را در نتیجه رقم میزند.
همایش چالشهای صنعتی شدن ایران
آنچه به طور خلاصه شرح داده شد، قرار است در همایشی با عنوان «چالشهای صنعتی شدن ایران؛ از حکمرانی اقتصادی تا تحولات جهانی» به طور مفصل توسط تهیهکنندگان طرح ارائه شود.
همایش را گروه رسانهای دنیایاقتصاد با همکاری دانشگاه شریف و بنیاد خلیلی برگزار میکند و مسعود نیلی، امینه محمودزاده و علیرضا ساعدی سخنرانان اصلی همایش هستند.
در فصل پایانی همایش نیز قرار است میزگردی برگزار شود که علاوه بر دکتر مسعود نیلی، آقایان احمد دوستحسینی، محسن جلالپور، فرهاد نیلی، محسن افشین و رحمن قهرمانپور نیز حضور دارند.
اگر علاقهمند به شنیدن داستان ناکامی ایران در مسیر صنعتی شدن هستید و همچنین علاقه دارید چشماندازی از آینده صنایع ایران داشته باشید، در همایش چالشهای صنعتی شدن ایران شرکت کنید.
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
✍️ محمد طاهری/ سردبیر هفتهنامه تجارتفردا
🔹 21 سال پس از تدوین مطالعه «استراتژی توسعه صنعتی»، عدهای از اقتصاددانان و محققان جوان که با «پژوهشکده مطالعات اقتصادی و صنعتی شریف» همکاری میکنند، به سفارش «بنیاد توسعهصنعتی و کارآفرینی مهندس محسن خلیلیعراقی» طرحی تهیه و تدوین کردهاند که روایتی دقیق از دلایل ناکامی ایران در مسیر صنعتی شدن است.
این مطالعه بار استراتژی توسعه صنعتی را به دوش نمیکشد اما مطالعهای ارزشمند درباره دلایل ناکامی صنعت در دو دهه گذشته است. از سال 1382 تا امروز گزارشی که روندهای صنعتی ایران را دنبال کرده باشد، تهیه و تدوین نشده اما پژوهش جدید مسعود نیلی و 25 اقتصاددان جوان که تحت عنوان «پایش تحولات صنعتی کشور» تدوین شده، ضمن اینکه به آسیبشناسی بخش صنعت پرداخته، تصویر جامعی از صدمات وارده به صنعت در این سالها ارائه میدهد.
🔹 از نیمه دوم دهه 1370 تا پایان نیمه اول دهه 1380 دوره ثباتبخشی به سیاستهای اقتصادی و ایجاد آرامش در سیاست داخلی و خارجی نام گرفت. نیمه دوم دهه 1380 اما دوره وفور درآمدهای نفتی بود و البته در همین دوران مسئله یارانههای انرژی و طرح هدفمندی یارانهها در سال 1389 اجرا شد. بعد به سالهای ابتدای دهه 1390 میرسیم که مسئله تحریم بهطور جدی اقتصاد ایران را تحت تاثیر قرار داد و با تصویب قطعنامههای متعدد شورای امنیت، اقتصاد و جامعه ایران در شرایط بسیار سختی قرار گرفت. اما در فاصله کوتاهی پس از این دوران مشقتبار، دوره جدیدی آغاز میشود که شرایط را دگرگون میکند.
ایران مذاکره با غرب را به مشاجره و تنش ترجیح میدهد، برجام امضا میشود و ایران میتواند دوباره نفت خود را صادر کند و به این ترتیب، چشمانداز مثبتی از آینده برای جامعه و اقتصاد شکل میگیرد. این دوره هم دوام چندانی ندارد و با روی کار آمدن دونالد ترامپ و خروج آمریکا از برجام و عملاً بازگشت به شرایط قبل، تحریمها بیشتر و سختتر میشود که تا امروز هم ادامه دارد.
🔹مطالعه نشان میدهد که طی این دوران، شوکهای متعددی از سمت خارج و شوکهایی داخلی از سمت سیاستگذاری به اقتصاد وارد شده که نقطه اصابت اغلب این شوکها بخش صنعت بوده است. به این ترتیب اقتصاد ایران وارد فرآیند «افول صنعتی» میشود که «صنعتزدایی» نتیجه آن است.
اما چنانکه شرح داده شد، این مطالعه متمرکز بر گذشته صنعت ایران نیست و بخشهای مهمی از آن به آینده مربوط میشود. نیلی و همکاران نشان میدهند که ما در یک نقطه عطف تاریخی قرار داریم که در آن قرار است تحولات بزرگی رخ دهد که با خروجی مسیرهای قبل همخوانی ندارد و دنیایی کاملاً متفاوت است. اغلب کشورهای صنعتی دنیا خود را متناسب با دستاوردهای «انقلاب صنعتی چهارم» تنظیم کردهاند. در نتیجه کشورهای در حال توسعه و کشورهایی که به تازگی در مسیر صنعتی شدن قرار گرفتهاند، باید به ناچار رویههای خود را تغییر دهند. زنجیرههای ارزش در دنیا و نحوه تعامل تجاری کشورها در حال تغییر است. پدیده جهانی شدن بهطور کل متفاوت شده و توجه به محیط زیست و تغییر اقلیم اهمیت پیدا کرده است.
به این ترتیب دنیایی که امروز وارد آن شدهایم در دو دهه آینده کاملاً متفاوت با امروز خواهد بود.
🔹 به این ترتیب مطالعه تلاش میکند که به تصمیمگیران کشور و کارآفرینان بخش خصوصی یادآوری کند که دیر جنبیدن برای پیوستن به تحولات انقلاب صنعتی چهارم در مقایسه با دیر جنبیدن در ورود به تحولات صنعتی 20 سال پیش، تفاوت بسیار بزرگتری را در نتیجه رقم میزند.
همایش چالشهای صنعتی شدن ایران
آنچه به طور خلاصه شرح داده شد، قرار است در همایشی با عنوان «چالشهای صنعتی شدن ایران؛ از حکمرانی اقتصادی تا تحولات جهانی» به طور مفصل توسط تهیهکنندگان طرح ارائه شود.
همایش را گروه رسانهای دنیایاقتصاد با همکاری دانشگاه شریف و بنیاد خلیلی برگزار میکند و مسعود نیلی، امینه محمودزاده و علیرضا ساعدی سخنرانان اصلی همایش هستند.
در فصل پایانی همایش نیز قرار است میزگردی برگزار شود که علاوه بر دکتر مسعود نیلی، آقایان احمد دوستحسینی، محسن جلالپور، فرهاد نیلی، محسن افشین و رحمن قهرمانپور نیز حضور دارند.
اگر علاقهمند به شنیدن داستان ناکامی ایران در مسیر صنعتی شدن هستید و همچنین علاقه دارید چشماندازی از آینده صنایع ایران داشته باشید، در همایش چالشهای صنعتی شدن ایران شرکت کنید.
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
Forwarded from هفتهنامه تجارتفردا
صنعتگران ایرانی چگونه دوام میآورند؟
بلایی نیست که در چند دهه گذشته بر صنعتگر ایرانی نازل نشده باشد. محسن خلیلیعراقی هفت دهه پر تلاطم کاری را به چشم دیده و 70 سال پر حادثه را پشت سر گذاشته است. اما اوج مشقتهای او زمانی بود که برای ابطال حکم مصادره بنگاه خانوادگیاش، 254 بار به دادگاه رفت.
چه انگیزهای محسن خلیلی را به تولید، امیدوار نگه داشت؟
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
بلایی نیست که در چند دهه گذشته بر صنعتگر ایرانی نازل نشده باشد. محسن خلیلیعراقی هفت دهه پر تلاطم کاری را به چشم دیده و 70 سال پر حادثه را پشت سر گذاشته است. اما اوج مشقتهای او زمانی بود که برای ابطال حکم مصادره بنگاه خانوادگیاش، 254 بار به دادگاه رفت.
چه انگیزهای محسن خلیلی را به تولید، امیدوار نگه داشت؟
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
Forwarded from هفتهنامه تجارتفردا
روزنامه دنیای اقتصاد
صنعتگران ایرانی چگونه دوام میآورند؟ بلایی نیست که در چند دهه گذشته بر صنعتگر ایرانی نازل نشده باشد. محسن خلیلیعراقی هفت دهه پر تلاطم کاری را به چشم دیده و 70 سال پر حادثه را پشت سر گذاشته است. اما اوج مشقتهای او زمانی بود که برای ابطال حکم مصادره بنگاه…
محسن خلیلیعراقی چگونه نامی ماندگار پیدا کرد؟
✍️ الهه طهماسبی/ نویسنده در هفتهنامه تجارتفردا
🔹 برگزاری همایش «چالشهای صنعتی شدن ایران» یک بار دیگر نام و یاد محسن خلیلیعراقی را در ذهن همه ما زنده میکند.
او جزو معدود صنعتگران بازمانده از دوران پرتلاطم دهه 1330 است که چرخ بنگاه خانوادگیاش همچنان میچرخد.
زمانی در ایران هر فرد میتوانست همه نیازهای خود را از شرکتهای خانوادگی ایرانی تامین کند. اتومبیلش را از «ایرانناسیونال» متعلق به خانواده خیامی میگرفت، مواد غذاییاش را از شرکتهای خانواده لاجوردی، دارو و مواد شویندهاش را از شرکتهای خانواده خسروشاهی، لوازم خانگیاش را از خانواده برخوردار و کفش مورد نیازش را از خانواده ایروانی تهیه میکرد. امروز کمتر نشانی از شرکتهای خانوادگی باقی مانده اما چه خوب که بنگاه قدیمی خانواده خلیلی عراقی همچنان به کار مشغول است.
🔹بنگاه خانواده خلیلی «بوتان» نام دارد که محمود خلیلیعراقی و پسرش محسن، در میانههای تابستان 1332 و 10 روز مانده به کودتای 28 مرداد، نامش را به ثبت رساندند و مدتی بعد موفق شدند اولین نسل از سیلندرهای گاز خانگی را در شرکت خود تولید و روانه بازار کنند. برای نسل جوان که هیچ تصوری از مطبخهای دود گرفته قدیمی ندارد، تصور اینکه خانواده خلیلیعراقی با عرضه کپسول گاز بوتان چه نقش مهمی در مدرن کردن زندگی مردم داشتند، دشوار است. اما همان کپسولهای گاز خاکستری، رنج زنان این سرزمین را به میزان زیادی کاهش دادند و باعث شکلگیری آشپزخانههای امروزی شدند.
اما داستان جلد این هفته تجارتفردا چیست و چرا منقش به تصویر و نام محسن خلیلیعراقی است؟
🔹 روز یکشنبه 25 آذر 1403 همایشی در هتل المپیک تهران برگزار میشود که اگر پشتیبانی محسن خلیلیعراقی را نداشت، ممکن بود هرگز برگزار نشود. در این همایش نتیجه یک سال مطالعه و پژوهش جمعی از اقتصاددانان به مدیریت دکتر مسعود نیلی ارائه میشود و نام بنیاد توسعه و کارآفرینی محسن خلیلیعراقی هم به خاطر پشتیبانی از این پژوهش مطرح شده است.
در بنیاد توسعه صنعتی محسن خلیلیعراقی، افراد سرشناسی همچون علینقی مشایخی، محمدمهدی بهکیش، مسعود نیلی، علیاکبر صابری، احمد پورفلاح، حسین سلیمی، محمدرضا جابرانصاری و... عضویت دارند و مأموریت این بنیاد، پشتیبانی از طرحهای مطالعاتی مربوط به توسعه صنعتی در ایران است.
محسن خلیلیعراقی و شرکت بوتان، هفت دهه پر تلاطم را به چشم دیده و 70 سال پر حادثه را پشت سر گذاشته اند. اوج مرارتهای آقای خلیلیعراقی زمانی بود که ناچار شد برای پس گرفتن یادگار خانوادگیاش، 254 بار در دادگاه حضور پیدا کند. این دوره مشقتبار از سال 1358 تا 1382 طول کشید و سرانجام 20 درصد سهام مصادره شده شرکت بوتان پس از 25 سال به خانواده خلیلیعراقی برگردانده شد.
🔹محسن خلیلیعراقی این روزها به خاطر کهولت سن، خانهنشین است اما همچنان آرزوی توسعه ایران را در سر دارد و در 95 سالگی هم پیگیر و نگران برگزاری همایش «چالشهای صنعتی شدن ایران» است.
درباره همایش
همایش «چالشهای صنعتی شدن ایران» را گروه رسانهای دنیای اقتصاد با همکاری دانشگاه شریف و بنیاد خلیلی برگزار میکند و مسعود نیلی، امینه محمودزاده و علیرضا ساعدی سخنرانان اصلی همایش هستند. در فصل پایانی همایش نیز قرار است میزگردی برگزار شود که علاوه بر دکتر مسعود نیلی، آقایان احمد دوستحسینی، محسن جلالپور، فرهاد نیلی، محسن افشین و رحمن قهرمانپور نیز حضور دارند.
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
✍️ الهه طهماسبی/ نویسنده در هفتهنامه تجارتفردا
🔹 برگزاری همایش «چالشهای صنعتی شدن ایران» یک بار دیگر نام و یاد محسن خلیلیعراقی را در ذهن همه ما زنده میکند.
او جزو معدود صنعتگران بازمانده از دوران پرتلاطم دهه 1330 است که چرخ بنگاه خانوادگیاش همچنان میچرخد.
زمانی در ایران هر فرد میتوانست همه نیازهای خود را از شرکتهای خانوادگی ایرانی تامین کند. اتومبیلش را از «ایرانناسیونال» متعلق به خانواده خیامی میگرفت، مواد غذاییاش را از شرکتهای خانواده لاجوردی، دارو و مواد شویندهاش را از شرکتهای خانواده خسروشاهی، لوازم خانگیاش را از خانواده برخوردار و کفش مورد نیازش را از خانواده ایروانی تهیه میکرد. امروز کمتر نشانی از شرکتهای خانوادگی باقی مانده اما چه خوب که بنگاه قدیمی خانواده خلیلی عراقی همچنان به کار مشغول است.
🔹بنگاه خانواده خلیلی «بوتان» نام دارد که محمود خلیلیعراقی و پسرش محسن، در میانههای تابستان 1332 و 10 روز مانده به کودتای 28 مرداد، نامش را به ثبت رساندند و مدتی بعد موفق شدند اولین نسل از سیلندرهای گاز خانگی را در شرکت خود تولید و روانه بازار کنند. برای نسل جوان که هیچ تصوری از مطبخهای دود گرفته قدیمی ندارد، تصور اینکه خانواده خلیلیعراقی با عرضه کپسول گاز بوتان چه نقش مهمی در مدرن کردن زندگی مردم داشتند، دشوار است. اما همان کپسولهای گاز خاکستری، رنج زنان این سرزمین را به میزان زیادی کاهش دادند و باعث شکلگیری آشپزخانههای امروزی شدند.
اما داستان جلد این هفته تجارتفردا چیست و چرا منقش به تصویر و نام محسن خلیلیعراقی است؟
🔹 روز یکشنبه 25 آذر 1403 همایشی در هتل المپیک تهران برگزار میشود که اگر پشتیبانی محسن خلیلیعراقی را نداشت، ممکن بود هرگز برگزار نشود. در این همایش نتیجه یک سال مطالعه و پژوهش جمعی از اقتصاددانان به مدیریت دکتر مسعود نیلی ارائه میشود و نام بنیاد توسعه و کارآفرینی محسن خلیلیعراقی هم به خاطر پشتیبانی از این پژوهش مطرح شده است.
در بنیاد توسعه صنعتی محسن خلیلیعراقی، افراد سرشناسی همچون علینقی مشایخی، محمدمهدی بهکیش، مسعود نیلی، علیاکبر صابری، احمد پورفلاح، حسین سلیمی، محمدرضا جابرانصاری و... عضویت دارند و مأموریت این بنیاد، پشتیبانی از طرحهای مطالعاتی مربوط به توسعه صنعتی در ایران است.
محسن خلیلیعراقی و شرکت بوتان، هفت دهه پر تلاطم را به چشم دیده و 70 سال پر حادثه را پشت سر گذاشته اند. اوج مرارتهای آقای خلیلیعراقی زمانی بود که ناچار شد برای پس گرفتن یادگار خانوادگیاش، 254 بار در دادگاه حضور پیدا کند. این دوره مشقتبار از سال 1358 تا 1382 طول کشید و سرانجام 20 درصد سهام مصادره شده شرکت بوتان پس از 25 سال به خانواده خلیلیعراقی برگردانده شد.
🔹محسن خلیلیعراقی این روزها به خاطر کهولت سن، خانهنشین است اما همچنان آرزوی توسعه ایران را در سر دارد و در 95 سالگی هم پیگیر و نگران برگزاری همایش «چالشهای صنعتی شدن ایران» است.
درباره همایش
همایش «چالشهای صنعتی شدن ایران» را گروه رسانهای دنیای اقتصاد با همکاری دانشگاه شریف و بنیاد خلیلی برگزار میکند و مسعود نیلی، امینه محمودزاده و علیرضا ساعدی سخنرانان اصلی همایش هستند. در فصل پایانی همایش نیز قرار است میزگردی برگزار شود که علاوه بر دکتر مسعود نیلی، آقایان احمد دوستحسینی، محسن جلالپور، فرهاد نیلی، محسن افشین و رحمن قهرمانپور نیز حضور دارند.
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
Forwarded from هفتهنامه تجارتفردا
همایش «چالشهای صنعتی شدن ایران» فردا برگزار میشود
دبیرخانه نخستین دوره همایش «چالشهای صنعتی شدن ایران» اعلام کرد، فردا 25 آذر 1403 همایش در ساعت مقرر برگزار میشود و تعطیلی مدارس و دانشگاهها باعث لغو همایش نمیشود.
از ساعت 7:30 دقیقه صبح ثبتنام آغاز میشود و همایش از ساعت 8 صبح آغاز به کار میکند.
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
دبیرخانه نخستین دوره همایش «چالشهای صنعتی شدن ایران» اعلام کرد، فردا 25 آذر 1403 همایش در ساعت مقرر برگزار میشود و تعطیلی مدارس و دانشگاهها باعث لغو همایش نمیشود.
از ساعت 7:30 دقیقه صبح ثبتنام آغاز میشود و همایش از ساعت 8 صبح آغاز به کار میکند.
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
Forwarded from هفتهنامه تجارتفردا
حامیپروری چگونه نقطه پایانی بر حکومت خاندان اسد گذاشت؟
واکنش بشار اسد به بهار عربی و اعتراضهای مردمی، اصلاحات اقتصادی نبود، او ترجیح داد شبکه حامیان خود را گسترش دهد.
در حالیکه مردم سوریه روزبهروز فقیرتر میشدند، مواهب اقتصادی به حامیان سیاسی و مقامات نظامی و امنیتی میرسید.
اقتصاددانان میگویند خرید وفاداری در ازای مزایای اقتصادی، اعتماد عمومی را تضعیف میکند و به نارضایتیها دامن میزند.
حامیپروری چگونه روند سقوط حکومتها را تشدید میکند؟
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
واکنش بشار اسد به بهار عربی و اعتراضهای مردمی، اصلاحات اقتصادی نبود، او ترجیح داد شبکه حامیان خود را گسترش دهد.
در حالیکه مردم سوریه روزبهروز فقیرتر میشدند، مواهب اقتصادی به حامیان سیاسی و مقامات نظامی و امنیتی میرسید.
اقتصاددانان میگویند خرید وفاداری در ازای مزایای اقتصادی، اعتماد عمومی را تضعیف میکند و به نارضایتیها دامن میزند.
حامیپروری چگونه روند سقوط حکومتها را تشدید میکند؟
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
Forwarded from هفتهنامه تجارتفردا
روزنامه دنیای اقتصاد
حامیپروری چگونه نقطه پایانی بر حکومت خاندان اسد گذاشت؟ واکنش بشار اسد به بهار عربی و اعتراضهای مردمی، اصلاحات اقتصادی نبود، او ترجیح داد شبکه حامیان خود را گسترش دهد. در حالیکه مردم سوریه روزبهروز فقیرتر میشدند، مواهب اقتصادی به حامیان سیاسی و مقامات…
چرا حامیان بشار اسد مقاومت نکردند؟
✍️ نوید رئیسی/ مشاور علمی هفتهنامه تجارتفردا
🔹 در دسامبر 2016، زمانی که ارتش سوریه و متحدانش بهسرعت در محلههای شرقی حلب که تحت کنترل شورشیان بود پیشروی میکردند، دو تصویر متناقض از این شهر تقسیمشده مخابره میشد؛ در خیابانهای غرب حلب میشد غیرنظامیان و نظامیان را در کنار هم مشاهده کرد که پرچمهای سوریه را تکان میدادند و پیروزی را جشن میگرفتند. برای آنها شهر آزاد شده بود. تصاویر منتشرشده از شرق حلب اما بهطرز چشمگیری متفاوت بود: فعالان شبکههای اجتماعی با فریاد کمک میخواستند و از سرنوشت خود و خانوادههایشان ابراز نگرانی میکردند. برای آنها، «اتوبوسهای سبزی» که غیرنظامیان باقیمانده را به مناطق تحت کنترل شورشیان منتقل میکردند، اعلام شکست بود.
🔹دو تصویر متناقض فوق نشان میدهد که چگونه نهادهای سیاسی در یک جامعه بهشدت قطبیشده، کارکرد خود را از دست میدهند. جامعه قطبیشده، جامعهای است که به دو بخش کاملاً مجزای حامیان وضع موجود و مخالفان آن شکسته میشود. گرچه دوقطبیهای سیاسی اینچنینی میتوانند حتی دموکراسیهای تحکیمیافته را نیز با مخاطرات جدی مواجه کنند اما چالشها در این نظامها اغلب در گرایش به سیاستمداران و احزاب پوپولیست خلاصه میشود. در نظامهای غیردموکراتیک، در نقطه مقابل، شکلگیری دوقطبیهای سیاسی با فروپاشی اعتماد به حاکمیت در ذهن بخشهای بزرگی از جامعه همراه است. این بیاعتمادی عمیق، حاکمان اقتداگرا را با یک دوگانه متناقض مواجه میکند: اتخاذ سیاستهای خوب در این کشورها از سوی شهروندان به عنوان اصلاحات سیاسی-اقتصادی درک نمیشود، بلکه آنها این تغییرات را به منزله عقبنشینی ناگزیر حاکمیت در نظر میگیرند. این ادراک اجتماعی با دامن زدن به واهمه حاکمان اقتدارگرا از اصلاحات موجب میشوند تا ایشان تلاش کنند در قالب شبکههای حامیپروری بر تضمین منافع وفاداران به خود تمرکز کنند. روشن است که چنینی دینامیکی خود به تعمیق نارضایتیها، افزایش بیاعتمادی عمومی و تخریب مشروعیت منجر میشود.
🔹حامیپروری، رابطهای سیاسی را توصیف میکند که به موجب آن حاکمان، حمایت سیاسی شهروندان را با مزایای اقتصادی مانند پول نقد، کالاهای مصرفی، دسترسی ترجیحی به خدمات و مشاغل بخش دولتی مبادله میکنند.
به این ترتیب، حامیپروری در بسیاری از نظامهای اقتدارگرا به عنوان ابزاری برای شکلدهی به شبکههای وفاداران و تضمین بقای سیاسی حاکمان استفاده میشود. حاکمان نظامهای غیردموکراتیک در مواجهه با بحرانهای اقتصادی اغلب ترجیح میدهند بهجای اجرای اصلاحات اقتصادی، منابع محدود موجود را در قالب شبکههای حامیپروری به وفاداران تخصیص دهند.
اما مسأله این است که تکیه بر حامیپروری برای غلبه بر معضل کاهش مشروعیت در نظامهای غیردموکراتیک میتواند با گسترش فساد و ادراک بیعدالتی همراه شود و بنبست سیاسی و بیاعتمادی به حکومتها را تشدید کند.
🔹از سال 1970 به بعد، اقتصاددانان سوری همواره از این موضوع شکایت داشتند که خانواده بشار اسد در همراهی با یک طبقه حاکم از حامیپروری به عنوان ابزاری برای تسلط اقتصادی-سیاسی بر سوریه استفاده میکند.
تا پیش از بهار عربی، حکمرانی اقتصادی بشار اسد با استراتژی «اقتصاد بازار اجتماعی» مشخص میشد. هدف از این استراتژی، آزادسازی اقتصاد و تقویت بخش خصوصی اعلام شده بود؛ اما مزایای آن عمدتا به فعالان اقتصادی نزدیک به خانواده اسد و سازمانهای امنیتی منتقل شد. در سال 2016، بشار اسد استراتژی «مشارکت ملی» را جایگزین استراتژی «اقتصاد بازار اجتماعی»کرد. یکی از جنبههای کلیدی استراتژی جدید، قانون «مشارکتهای دولتی خصوصی» بود که میتوانست با تجهیز منابع بخش خصوصی برای تکمیل سرمایهگذاریهای دولتی، دستاوردهای مهمی را برای بازسازی اقتصادی و اجتماعی سوریه به همراه داشته باشد. اما این قانون در عمل به تقویت اقتدارگرایی شبکهای منتهی شد.
🔹در اقتدارگرایی شبکهای سوریه، موقعیتهای ممتاز اقتصادی تنها با یک چیز مبادله میشد: تایید بشار اسد. در حالی که حامیان سنتی رژیم سوریه دارای دفاتر فیزیکی، آدرس محل کار و نمایههای عمومی بودند، حامیان جدید، بهرغم کنترل امپراتوریهای تجاری، همانند روح از منظر عمومی پنهان میشدند.
اقتدارگرایی شبکهای در سوریه همانند یک شمشیر دولبه عمل کرد و موجب شد تا نه تنها شهروندان سوری، بلکه نظامیان نیز طی رخدادهای دسامبر 2024 از ورود معارضان به شهرها استقبال کنند.
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
✍️ نوید رئیسی/ مشاور علمی هفتهنامه تجارتفردا
🔹 در دسامبر 2016، زمانی که ارتش سوریه و متحدانش بهسرعت در محلههای شرقی حلب که تحت کنترل شورشیان بود پیشروی میکردند، دو تصویر متناقض از این شهر تقسیمشده مخابره میشد؛ در خیابانهای غرب حلب میشد غیرنظامیان و نظامیان را در کنار هم مشاهده کرد که پرچمهای سوریه را تکان میدادند و پیروزی را جشن میگرفتند. برای آنها شهر آزاد شده بود. تصاویر منتشرشده از شرق حلب اما بهطرز چشمگیری متفاوت بود: فعالان شبکههای اجتماعی با فریاد کمک میخواستند و از سرنوشت خود و خانوادههایشان ابراز نگرانی میکردند. برای آنها، «اتوبوسهای سبزی» که غیرنظامیان باقیمانده را به مناطق تحت کنترل شورشیان منتقل میکردند، اعلام شکست بود.
🔹دو تصویر متناقض فوق نشان میدهد که چگونه نهادهای سیاسی در یک جامعه بهشدت قطبیشده، کارکرد خود را از دست میدهند. جامعه قطبیشده، جامعهای است که به دو بخش کاملاً مجزای حامیان وضع موجود و مخالفان آن شکسته میشود. گرچه دوقطبیهای سیاسی اینچنینی میتوانند حتی دموکراسیهای تحکیمیافته را نیز با مخاطرات جدی مواجه کنند اما چالشها در این نظامها اغلب در گرایش به سیاستمداران و احزاب پوپولیست خلاصه میشود. در نظامهای غیردموکراتیک، در نقطه مقابل، شکلگیری دوقطبیهای سیاسی با فروپاشی اعتماد به حاکمیت در ذهن بخشهای بزرگی از جامعه همراه است. این بیاعتمادی عمیق، حاکمان اقتداگرا را با یک دوگانه متناقض مواجه میکند: اتخاذ سیاستهای خوب در این کشورها از سوی شهروندان به عنوان اصلاحات سیاسی-اقتصادی درک نمیشود، بلکه آنها این تغییرات را به منزله عقبنشینی ناگزیر حاکمیت در نظر میگیرند. این ادراک اجتماعی با دامن زدن به واهمه حاکمان اقتدارگرا از اصلاحات موجب میشوند تا ایشان تلاش کنند در قالب شبکههای حامیپروری بر تضمین منافع وفاداران به خود تمرکز کنند. روشن است که چنینی دینامیکی خود به تعمیق نارضایتیها، افزایش بیاعتمادی عمومی و تخریب مشروعیت منجر میشود.
🔹حامیپروری، رابطهای سیاسی را توصیف میکند که به موجب آن حاکمان، حمایت سیاسی شهروندان را با مزایای اقتصادی مانند پول نقد، کالاهای مصرفی، دسترسی ترجیحی به خدمات و مشاغل بخش دولتی مبادله میکنند.
به این ترتیب، حامیپروری در بسیاری از نظامهای اقتدارگرا به عنوان ابزاری برای شکلدهی به شبکههای وفاداران و تضمین بقای سیاسی حاکمان استفاده میشود. حاکمان نظامهای غیردموکراتیک در مواجهه با بحرانهای اقتصادی اغلب ترجیح میدهند بهجای اجرای اصلاحات اقتصادی، منابع محدود موجود را در قالب شبکههای حامیپروری به وفاداران تخصیص دهند.
اما مسأله این است که تکیه بر حامیپروری برای غلبه بر معضل کاهش مشروعیت در نظامهای غیردموکراتیک میتواند با گسترش فساد و ادراک بیعدالتی همراه شود و بنبست سیاسی و بیاعتمادی به حکومتها را تشدید کند.
🔹از سال 1970 به بعد، اقتصاددانان سوری همواره از این موضوع شکایت داشتند که خانواده بشار اسد در همراهی با یک طبقه حاکم از حامیپروری به عنوان ابزاری برای تسلط اقتصادی-سیاسی بر سوریه استفاده میکند.
تا پیش از بهار عربی، حکمرانی اقتصادی بشار اسد با استراتژی «اقتصاد بازار اجتماعی» مشخص میشد. هدف از این استراتژی، آزادسازی اقتصاد و تقویت بخش خصوصی اعلام شده بود؛ اما مزایای آن عمدتا به فعالان اقتصادی نزدیک به خانواده اسد و سازمانهای امنیتی منتقل شد. در سال 2016، بشار اسد استراتژی «مشارکت ملی» را جایگزین استراتژی «اقتصاد بازار اجتماعی»کرد. یکی از جنبههای کلیدی استراتژی جدید، قانون «مشارکتهای دولتی خصوصی» بود که میتوانست با تجهیز منابع بخش خصوصی برای تکمیل سرمایهگذاریهای دولتی، دستاوردهای مهمی را برای بازسازی اقتصادی و اجتماعی سوریه به همراه داشته باشد. اما این قانون در عمل به تقویت اقتدارگرایی شبکهای منتهی شد.
🔹در اقتدارگرایی شبکهای سوریه، موقعیتهای ممتاز اقتصادی تنها با یک چیز مبادله میشد: تایید بشار اسد. در حالی که حامیان سنتی رژیم سوریه دارای دفاتر فیزیکی، آدرس محل کار و نمایههای عمومی بودند، حامیان جدید، بهرغم کنترل امپراتوریهای تجاری، همانند روح از منظر عمومی پنهان میشدند.
اقتدارگرایی شبکهای در سوریه همانند یک شمشیر دولبه عمل کرد و موجب شد تا نه تنها شهروندان سوری، بلکه نظامیان نیز طی رخدادهای دسامبر 2024 از ورود معارضان به شهرها استقبال کنند.
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
Forwarded from هفتهنامه تجارتفردا
ریل گذاری لوکوموتیو رانت
سیاستگذاری چگونه به کنترل ذینفعان درآمد؟
نشانههای واضحی وجود دارد که منتفعانِ بد کار کردنِ اقتصاد ایران به گروههای قدرتمند تبدیل شدهاند و فرآیند تصمیمگیری را به کنترل خود درآوردهاند. این گروههای ذینفع سیاستها را به سود خود تغییر میدهند، مانع اصلاحات اقتصادی میشوند و اقتصاد را از مسیر اصلی منحرف میکنند.
تسخیر دولت چه خطراتی برای جامعه و اقتصاد ایران دارد؟
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
سیاستگذاری چگونه به کنترل ذینفعان درآمد؟
نشانههای واضحی وجود دارد که منتفعانِ بد کار کردنِ اقتصاد ایران به گروههای قدرتمند تبدیل شدهاند و فرآیند تصمیمگیری را به کنترل خود درآوردهاند. این گروههای ذینفع سیاستها را به سود خود تغییر میدهند، مانع اصلاحات اقتصادی میشوند و اقتصاد را از مسیر اصلی منحرف میکنند.
تسخیر دولت چه خطراتی برای جامعه و اقتصاد ایران دارد؟
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
Forwarded from هفتهنامه تجارتفردا
روزنامه دنیای اقتصاد
ریل گذاری لوکوموتیو رانت سیاستگذاری چگونه به کنترل ذینفعان درآمد؟ نشانههای واضحی وجود دارد که منتفعانِ بد کار کردنِ اقتصاد ایران به گروههای قدرتمند تبدیل شدهاند و فرآیند تصمیمگیری را به کنترل خود درآوردهاند. این گروههای ذینفع سیاستها را به سود خود…
گروههای ذینفع چگونه دولتها را تسخیر میکنند؟
✍️ میترا تقیزاده/ تحلیلگر اقتصاد
🔹 به دنبال برخی تغییرات در سیاستهای اقتصادی دولت و بهطور مشخص در «مدیریت بازار ارز»، افرادی شروع به اعتراض کردهاند. اعتراضها نهتنها شامل تهدید به استیضاح وزیر اقتصاد میشود که او را تهدید به محاکمه نیز کردهاند.
این اعتراضها تقریباً در همه بخشهای اقتصادی کشور وجود دارد و نشان میدهد تغییر در سیاستها چگونه میتواند عدهای را منتفع و عده دیگری را متضرر کند.
یکی از افرادی که مخالف سیاستهای اقتصادی دولت چهاردهم است و از قضا جزو تئوریپردازان دولت سیزدهم به شمار میرفت، در شبکه ایکس نوشته: «عدهای به دنبال استیضاح هستند. استیضاح مشکلی را حل نمیکند. قوه قضائیه به عنوان حافظ منافع مردم باید خائنینی چون همتی را به پای میز محاکمه بکشاند نه اینکه به لطف مجلس، پس از تخریب کشور، بگویند بفرمایید بروید.»
یک نفر هم در پاسخ به این تهدیدها نوشته: «یکی از دوستان میگفت که آقای ... در کار واردات لوازم آرایشی و بهداشتی هستند. امیدوارم ایشون تکذیب کنه و این بیتاب شدنها ناشی از فهم اشتباهشون باشه و نه حذف اعطای رانت ارزی به واردات.»
به عقیده اقتصاددانان، آنکس که واردکننده لوازم آرایشی و بهداشتی است، در گذشته از طریق نفوذ به تصمیمگیریها از رانتی برخوردار بوده که در شرایط فعلی حذف شده است و به این ترتیب خواستار بازگشت مجدد سیاستها و محاکمه وزیر امور اقتصادی و دارایی شده است. تا اینجای کار مشکلی نیست و طبیعی است که گروههای زیادی تلاش میکنند تا جهت سیاستها را به سود خود تغییر دهند اما اگر از این فراتر برویم و سیاستهای یک دولت با لابی و فشار واردکنندههای لوازم آرایشی و بهداشتی و دیگر صنوف ذینفع تغییر کند، آنوقت پدیدهای رخ میدهد که متخصصان اقتصاد سیاسی به آن «تسخیر دولت» میگویند. گروههای ذینفع فرآیند تصمیمسازی را به تسخیر درمیآورند و جهت سیاستها را به سود خود تغییر میدهند و اقتصاد را از مسیر اصلی خود منحرف میکنند.
🔹اخیراً رئیس مرکز پژوهشهای مجلس با بیان اینکه با پدیده تسخیر دولت مواجه هستیم گفت: «افراد در تصمیمگیریها نفوذ دارند و به نوعی مسیر دولت را از اجرای ماموریت خود منحرف میکنند و به نفع خود تغییر میدهند.»
در حال حاضر در تدوین سیاست خارجی با نقشآفرینی کاسبان تحریم مواجهیم که نفعشان در تحریم ایران است. سیاستگذاری صنعتی هم توسط بنگاههایی به تسخیر درآمده که نفعشان در تعرفههای بالا و ممنوعیت واردات است. سیاست تجاری را قاچاقچیان و منتفعان اقتصاد غیررسمی تحت تاثیر قرار میدهند و سیاست پولی هم توسط «پانزینها» به تسخیر درآمده است. تصمیمگیری درباره انرژی تحت تاثیر گروههایی قرار میگیرد که منتفع قاچاق سوخت و انرژی ارزان هستند و سیاست مالی هم از سوی نهادهای بودجهخوار به اسارت درآمده است.
🔹محسن جلالپور با اشاره به اینکه اغلب تصمیمهای دولت به سود گروههای ذینفع و قاچاقچیان و منتفعان اقتصاد غیررسمی تمام میشود، گفته: «نشانههای واضحی وجود دارد که گروههای فاسد و ذینفعان رانت، به فرآیند تصمیمگیری رسوخ کردهاند و به بهانه حمایت از اقشار کمدرآمد، راهکارهای زیانبار را به سیاستگذاران پیشنهاد میکنند. از جمله سیاستهای غیراصولی میتوان به قیمتگذاری، سرکوب بازار، تهدید مالکیت و سرکوب آزادیهای اقتصادی برای گسترش عدالت و کاهش فقر نام برد که در پنج دهه گذشته نتایج زیانباری داشته اما همچنان تداوم پیدا کرده است.»
یکی دیگر از همین سیاستهای اقتضایی و مفسدهآمیز، دور زدن تحریمهاست که در یک دهه گذشته با هدف تامین نیازهای اساسی جامعه رواج پیدا کرده و روابط میان بازیگران اقتصاد و دستگاههای دولتی را بهشدت تحت تاثیر قرار داده و فساد زیادی را به کشور تحمیل کرده است.
🔹در سالهای گذشته شرایط کشور به گونهای پیش رفته که جایگاه دولت از یک نهاد سیاستگذار به یک نهاد اجرایی منفعل تنزل یافته و گروههای ذینفع موفق شدهاند به نهادهای تصمیمگیر و تصمیمساز نفوذ کنند. در حال حاضر شکافی که میان بخش مهمی از جمعیت کشور با حکمرانی سیاسی به وجود آمده، خطرات زیادی را متوجه کشور کرده است. کماثر شدن نقش دولت در تصمیمگیریها که با گسترش دایره نفوذ ذینفعان به سیاستگذاری تشدیدشده ناامید شدن اکثریت جامعه را به دنبال داشته است.
برخی معتقدند دولت چهاردهم فرصتی بسیار مناسب و شاید آخرین فرصت برای سالمسازی نظام تصمیمگیری از نفوذ گروههای ذینفع است و فرصتی به شمار میرود که ایران از خطرهای بزرگ دور شود. آیا نظام حکمرانی، این فرصت را قدر میداند؟
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
✍️ میترا تقیزاده/ تحلیلگر اقتصاد
🔹 به دنبال برخی تغییرات در سیاستهای اقتصادی دولت و بهطور مشخص در «مدیریت بازار ارز»، افرادی شروع به اعتراض کردهاند. اعتراضها نهتنها شامل تهدید به استیضاح وزیر اقتصاد میشود که او را تهدید به محاکمه نیز کردهاند.
این اعتراضها تقریباً در همه بخشهای اقتصادی کشور وجود دارد و نشان میدهد تغییر در سیاستها چگونه میتواند عدهای را منتفع و عده دیگری را متضرر کند.
یکی از افرادی که مخالف سیاستهای اقتصادی دولت چهاردهم است و از قضا جزو تئوریپردازان دولت سیزدهم به شمار میرفت، در شبکه ایکس نوشته: «عدهای به دنبال استیضاح هستند. استیضاح مشکلی را حل نمیکند. قوه قضائیه به عنوان حافظ منافع مردم باید خائنینی چون همتی را به پای میز محاکمه بکشاند نه اینکه به لطف مجلس، پس از تخریب کشور، بگویند بفرمایید بروید.»
یک نفر هم در پاسخ به این تهدیدها نوشته: «یکی از دوستان میگفت که آقای ... در کار واردات لوازم آرایشی و بهداشتی هستند. امیدوارم ایشون تکذیب کنه و این بیتاب شدنها ناشی از فهم اشتباهشون باشه و نه حذف اعطای رانت ارزی به واردات.»
به عقیده اقتصاددانان، آنکس که واردکننده لوازم آرایشی و بهداشتی است، در گذشته از طریق نفوذ به تصمیمگیریها از رانتی برخوردار بوده که در شرایط فعلی حذف شده است و به این ترتیب خواستار بازگشت مجدد سیاستها و محاکمه وزیر امور اقتصادی و دارایی شده است. تا اینجای کار مشکلی نیست و طبیعی است که گروههای زیادی تلاش میکنند تا جهت سیاستها را به سود خود تغییر دهند اما اگر از این فراتر برویم و سیاستهای یک دولت با لابی و فشار واردکنندههای لوازم آرایشی و بهداشتی و دیگر صنوف ذینفع تغییر کند، آنوقت پدیدهای رخ میدهد که متخصصان اقتصاد سیاسی به آن «تسخیر دولت» میگویند. گروههای ذینفع فرآیند تصمیمسازی را به تسخیر درمیآورند و جهت سیاستها را به سود خود تغییر میدهند و اقتصاد را از مسیر اصلی خود منحرف میکنند.
🔹اخیراً رئیس مرکز پژوهشهای مجلس با بیان اینکه با پدیده تسخیر دولت مواجه هستیم گفت: «افراد در تصمیمگیریها نفوذ دارند و به نوعی مسیر دولت را از اجرای ماموریت خود منحرف میکنند و به نفع خود تغییر میدهند.»
در حال حاضر در تدوین سیاست خارجی با نقشآفرینی کاسبان تحریم مواجهیم که نفعشان در تحریم ایران است. سیاستگذاری صنعتی هم توسط بنگاههایی به تسخیر درآمده که نفعشان در تعرفههای بالا و ممنوعیت واردات است. سیاست تجاری را قاچاقچیان و منتفعان اقتصاد غیررسمی تحت تاثیر قرار میدهند و سیاست پولی هم توسط «پانزینها» به تسخیر درآمده است. تصمیمگیری درباره انرژی تحت تاثیر گروههایی قرار میگیرد که منتفع قاچاق سوخت و انرژی ارزان هستند و سیاست مالی هم از سوی نهادهای بودجهخوار به اسارت درآمده است.
🔹محسن جلالپور با اشاره به اینکه اغلب تصمیمهای دولت به سود گروههای ذینفع و قاچاقچیان و منتفعان اقتصاد غیررسمی تمام میشود، گفته: «نشانههای واضحی وجود دارد که گروههای فاسد و ذینفعان رانت، به فرآیند تصمیمگیری رسوخ کردهاند و به بهانه حمایت از اقشار کمدرآمد، راهکارهای زیانبار را به سیاستگذاران پیشنهاد میکنند. از جمله سیاستهای غیراصولی میتوان به قیمتگذاری، سرکوب بازار، تهدید مالکیت و سرکوب آزادیهای اقتصادی برای گسترش عدالت و کاهش فقر نام برد که در پنج دهه گذشته نتایج زیانباری داشته اما همچنان تداوم پیدا کرده است.»
یکی دیگر از همین سیاستهای اقتضایی و مفسدهآمیز، دور زدن تحریمهاست که در یک دهه گذشته با هدف تامین نیازهای اساسی جامعه رواج پیدا کرده و روابط میان بازیگران اقتصاد و دستگاههای دولتی را بهشدت تحت تاثیر قرار داده و فساد زیادی را به کشور تحمیل کرده است.
🔹در سالهای گذشته شرایط کشور به گونهای پیش رفته که جایگاه دولت از یک نهاد سیاستگذار به یک نهاد اجرایی منفعل تنزل یافته و گروههای ذینفع موفق شدهاند به نهادهای تصمیمگیر و تصمیمساز نفوذ کنند. در حال حاضر شکافی که میان بخش مهمی از جمعیت کشور با حکمرانی سیاسی به وجود آمده، خطرات زیادی را متوجه کشور کرده است. کماثر شدن نقش دولت در تصمیمگیریها که با گسترش دایره نفوذ ذینفعان به سیاستگذاری تشدیدشده ناامید شدن اکثریت جامعه را به دنبال داشته است.
برخی معتقدند دولت چهاردهم فرصتی بسیار مناسب و شاید آخرین فرصت برای سالمسازی نظام تصمیمگیری از نفوذ گروههای ذینفع است و فرصتی به شمار میرود که ایران از خطرهای بزرگ دور شود. آیا نظام حکمرانی، این فرصت را قدر میداند؟
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
Forwarded from هفتهنامه تجارتفردا
چالشهای صنعت و صنعتی شدن ایران
ویژهنامه «چالشهای صنعتی شدن ایران» روز شنبه 15 ماه دی به عنوان ضمیمه رایگان روزنامه دنیایاقتصاد منتشر میشود.
این مطالعه که پس از کتاب «استراتژی توسعه صنعتی ایران» جامعترین مطالعه درباره گذشته و آینده صنعت در ایران است، توسط دکتر مسعود نیلی و شماری از اقتصاددانان و محققان جوان در «پژوهشکده مطالعات اقتصادی و صنعتی شریف» تهیه و تدوین شده است.
همانطور که کتاب استراتژی توسعه صنعتی، سالهاست به عنوان کتاب مرجع شناخته میشود، مجموعه «چالشهای صنعتی شدن ایران» نیز به طور قطع تا سالها به عنوان مطالعه مرجع، در کتابخانهها باقی میماند.
این ویژنامه خواندنی را روز شنبه 15 ماه دی همراه با روزنامه دنیایاقتصاد تهیه کنید.
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
ویژهنامه «چالشهای صنعتی شدن ایران» روز شنبه 15 ماه دی به عنوان ضمیمه رایگان روزنامه دنیایاقتصاد منتشر میشود.
این مطالعه که پس از کتاب «استراتژی توسعه صنعتی ایران» جامعترین مطالعه درباره گذشته و آینده صنعت در ایران است، توسط دکتر مسعود نیلی و شماری از اقتصاددانان و محققان جوان در «پژوهشکده مطالعات اقتصادی و صنعتی شریف» تهیه و تدوین شده است.
همانطور که کتاب استراتژی توسعه صنعتی، سالهاست به عنوان کتاب مرجع شناخته میشود، مجموعه «چالشهای صنعتی شدن ایران» نیز به طور قطع تا سالها به عنوان مطالعه مرجع، در کتابخانهها باقی میماند.
این ویژنامه خواندنی را روز شنبه 15 ماه دی همراه با روزنامه دنیایاقتصاد تهیه کنید.
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
Forwarded from هفتهنامه تجارتفردا
چالشهای صنعت و صنعتی شدن ایران
ویژهنامه «چالشهای صنعتی شدن ایران» روز شنبه 15 ماه دی به عنوان ضمیمه رایگان روزنامه دنیایاقتصاد منتشر میشود.
این مطالعه که پس از کتاب «استراتژی توسعه صنعتی ایران» جامعترین مطالعه درباره گذشته و آینده صنعت در ایران است، توسط دکتر مسعود نیلی و شماری از اقتصاددانان و محققان جوان در «پژوهشکده مطالعات اقتصادی و صنعتی شریف» تهیه و تدوین شده است.
همانطور که کتاب استراتژی توسعه صنعتی، سالهاست به عنوان کتاب مرجع شناخته میشود، مجموعه «چالشهای صنعتی شدن ایران» نیز به طور قطع تا سالها به عنوان مطالعه مرجع، در کتابخانهها باقی میماند.
این ویژنامه خواندنی را روز شنبه 15 ماه دی همراه با روزنامه دنیایاقتصاد تهیه کنید.
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
ویژهنامه «چالشهای صنعتی شدن ایران» روز شنبه 15 ماه دی به عنوان ضمیمه رایگان روزنامه دنیایاقتصاد منتشر میشود.
این مطالعه که پس از کتاب «استراتژی توسعه صنعتی ایران» جامعترین مطالعه درباره گذشته و آینده صنعت در ایران است، توسط دکتر مسعود نیلی و شماری از اقتصاددانان و محققان جوان در «پژوهشکده مطالعات اقتصادی و صنعتی شریف» تهیه و تدوین شده است.
همانطور که کتاب استراتژی توسعه صنعتی، سالهاست به عنوان کتاب مرجع شناخته میشود، مجموعه «چالشهای صنعتی شدن ایران» نیز به طور قطع تا سالها به عنوان مطالعه مرجع، در کتابخانهها باقی میماند.
این ویژنامه خواندنی را روز شنبه 15 ماه دی همراه با روزنامه دنیایاقتصاد تهیه کنید.
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
Forwarded from هفتهنامه تجارتفردا
چالشهای صنعت و صنعتی شدن ایران
ویژهنامه «چالشهای صنعتی شدن ایران» روز شنبه 15 ماه دی به عنوان ضمیمه رایگان روزنامه دنیایاقتصاد منتشر میشود.
این مطالعه که پس از کتاب «استراتژی توسعه صنعتی ایران» جامعترین مطالعه درباره گذشته و آینده صنعت در ایران است، توسط دکتر مسعود نیلی و شماری از اقتصاددانان و محققان جوان در «پژوهشکده مطالعات اقتصادی و صنعتی شریف» تهیه و تدوین شده است.
همانطور که کتاب استراتژی توسعه صنعتی، سالهاست به عنوان کتاب مرجع شناخته میشود، مجموعه «چالشهای صنعتی شدن ایران» نیز به طور قطع تا سالها به عنوان مطالعه مرجع، در کتابخانهها باقی میماند.
این ویژنامه خواندنی را روز شنبه 15 ماه دی همراه با روزنامه دنیایاقتصاد تهیه کنید.
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
ویژهنامه «چالشهای صنعتی شدن ایران» روز شنبه 15 ماه دی به عنوان ضمیمه رایگان روزنامه دنیایاقتصاد منتشر میشود.
این مطالعه که پس از کتاب «استراتژی توسعه صنعتی ایران» جامعترین مطالعه درباره گذشته و آینده صنعت در ایران است، توسط دکتر مسعود نیلی و شماری از اقتصاددانان و محققان جوان در «پژوهشکده مطالعات اقتصادی و صنعتی شریف» تهیه و تدوین شده است.
همانطور که کتاب استراتژی توسعه صنعتی، سالهاست به عنوان کتاب مرجع شناخته میشود، مجموعه «چالشهای صنعتی شدن ایران» نیز به طور قطع تا سالها به عنوان مطالعه مرجع، در کتابخانهها باقی میماند.
این ویژنامه خواندنی را روز شنبه 15 ماه دی همراه با روزنامه دنیایاقتصاد تهیه کنید.
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
Forwarded from هفتهنامه تجارتفردا
چرا ایران در توسعه صنعتی ناکام ماند؟
21 سال پیش زمانیکه «سند استراتژی توسعه صنعتی» نوشته شد، همه چیز برای گام برداشتن در مسیر توسعه مهیا بود؛ اقتصاد ثبات داشت، درآمدهای نفت رو به افزایش و ذخیره ارزی کشور هم قابل توجه بود.
رابطه ایران با شرق و غرب تعادل داشت و این فرصت به وجود آمد که همزمان با کشورهای ویتنام، چین، هند، ایرلند، تایلند و ترکیه، روند صنعتی شدن را در پیش گیریم.
کدام تفکر مسیر صنعتی شدن ایران را مسدود کرد؟
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
21 سال پیش زمانیکه «سند استراتژی توسعه صنعتی» نوشته شد، همه چیز برای گام برداشتن در مسیر توسعه مهیا بود؛ اقتصاد ثبات داشت، درآمدهای نفت رو به افزایش و ذخیره ارزی کشور هم قابل توجه بود.
رابطه ایران با شرق و غرب تعادل داشت و این فرصت به وجود آمد که همزمان با کشورهای ویتنام، چین، هند، ایرلند، تایلند و ترکیه، روند صنعتی شدن را در پیش گیریم.
کدام تفکر مسیر صنعتی شدن ایران را مسدود کرد؟
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
Forwarded from هفتهنامه تجارتفردا
روزنامه دنیای اقتصاد
چرا ایران در توسعه صنعتی ناکام ماند؟ 21 سال پیش زمانیکه «سند استراتژی توسعه صنعتی» نوشته شد، همه چیز برای گام برداشتن در مسیر توسعه مهیا بود؛ اقتصاد ثبات داشت، درآمدهای نفت رو به افزایش و ذخیره ارزی کشور هم قابل توجه بود. رابطه ایران با شرق و غرب تعادل…
چه کسانی مسیر توسعه صنعتی ایران را مسدود کردند؟
✍️ محمد طاهری/ سردبیر هفتهنامه تجارتفردا
🔹 21 سال پیش شرایط برای اینکه در مسیر توسعه صنعتی گام برداریم، مهیا بود. سیاستگذار دیپلماسی تصمیمهای خوب میگرفت؛ قانون برنامه سوم توسعه ظرفیت خوبی ایجاد کرده بود، سرمایهگذار خارجی هم انگیزه داشت و اقتصاد هم به ثبات رسیده بود. اما یک چیز کم بود، نقشه راهی برای صنعتی شدن. ماموریت تهیه نقشه راه به مسعود نیلی سپرده شد که پس از نگارش برنامه سوم توسعه، از سازمان برنامه خارج شده بود و در دانشگاه حضور داشت.
نامش را «طرح استراتژی توسعه صنعتی کشور» گذاشتند و در بهمن 1379 مطالعات اولیه آن آغاز شد. 68 اقتصاددان و پژوهشگر به نیلی کمک کردند که نتیجه آن تدوین 11 پروژه مطالعاتی با مدیریت مسعود نیلی، محمد طبیبیان، حسن درگاهی، کورس صدیقی، فرید کیمرام، محمد مدرس و سعید کلانترنیا بود. سند مکتوب این طرح بزرگ در اوایل سال 1382 آماده و در 22 تیر 1382 در همایشی یکروزه رونمایی شد. اسحاق جهانگیری که در آن مقطع وزیر صنایع بود، این مطالعه را «سند برنامه کشور در 20 سال آینده» اعلام کرد.
🔹 آن روزها ایران مشخصات یک کشور نیمهصنعتی را داشت و تدوینکنندگان طرح دنبال این بودند که اقتصاد ایران را با استفاده از مزایایی که در صنعت داشت در مسیر توسعه صنعتی قرار دهند. سندی که تهیه شد، سه ویژگی داشت؛ نکته اول این بود که تمرکز زیادی بر پارادایم توسعه صنعتی داشت؛ به این معنی که مشخص کرده بود با چه نگاهی باید به مسیر صنعتی شدن اندیشید و چه مسیری را برای رسیدن به آن باید انتخاب کرد.
این پارادایم، نوع نگاه نظام حکمرانی را به سه مقوله «جهان»، «دولت» و «بخش خصوصی» مشخص کرده بود. مشخص شده بود که اگر نظام حکمرانی دنیا را تهدید ببیند یا فرصت، چه دستاوردهایی عاید اقتصاد و جامعه میشود. همچنین مشخص کرده بود که اگر نظام حکمرانی دولت را سرمایهگذار ببیند یا هدایتکننده، یا بخش خصوصی را پیمانکار دولت ببینید یا محرک اصلی توسعه صنعتی، چه تغییری در وضعیت اقتصاد کشور ایجاد میشود. این سند باعث شد مرزبندی دقیقتری در رویکردهای اقتصادی، آینده کشور و مفهوم توسعه به وجود آید. بهطور مشخص یکی از دستاوردها این بود که تفاوتها در تفکرات اقتصادی و شیوه اداره کشور را مشخص کرد. اما چه چیزی باعث شد تفاوتها آشکار شود؟
🔹 از همان روز رونمایی سند استراتژی توسعه صنعتی، مخالفتها علنی شد. ساعاتی پس از برگزاری همایش، مسعود نیلی برای تشریح سند، به تلویزیون دعوت شد و فردی که کتاب استراتژی توسعه صنعتی را نخوانده بود و از محتویات آن اطلاعی نداشت، به مخالفت با رویکردهای آن برخاست.
از فردای رونمایی، تحلیلهای تندی علیه سند و تهیهکنندگان آن منتشر شد و مدتی بعد هم نامهای سرگشاده از سوی 10 استاد دانشگاه خطاب به رئیسجمهور وقت منتشر شد که نسبت به محتوای سند استراتژی توسعه صنعتی هشدار داده بود.
این نامه به امضای حسین پوراحمدی، احمد توکلی، محمد خوشچهره، پرویز داوودی، فرامرز رفیعپور، حسن سبحانی، عباس عربمازار، محمدعلی کفایی، الیاس نادران و حسین نمازی رسید که همه آنها در دستهبندیهای رایج یا مدافعان اقتصاد اسلامی بودند یا گرایشهای چپ داشتند.
امضاکنندگان نامه معتقد بودند سند استراتژی توسعه صنعتی، «استقلال اقتصادی کشور» را نقض میکند. همچنین نسبت به این احتمال که «شرکتهای فراملیتی و دولتهای آنها بر مقدرات ملت سلطه پیدا کنند» هشدار داده شده بود. نویسندگان همچنین از این که «استراتژی مورد بحث بر مبنای الگوی آزادسازی اقتصادی نئوکلاسیک» تدوین شده و به دنبال «کاهش نقش دولت» در اقتصاد است، ابراز نگرانی کرده بودند.
🔹 فشارها باعث شد این سند از سوی دولت وقت کنار گذاشته شود و دیگر هرگز نمونه مشابه آن در دولتهای بعد هم تهیه نشد.
🔹 21 سال از آن روزها میگذرد. جامعه ایران در این مدت به صورت مداوم رفاه خود را از دست داده و نرخ فقر بر اساس آمارهای رسمی، به بالای 30 درصد جمعیت ایران رسیده است. یعنی در حال حاضر از هر سه نفر ایرانی، یک نفر زیر خط فقر مطلق قرار دارد.
از میان 10 استادی که آن نامه را نوشتند و نظام حکمرانی را نسبت به استراتژی توسعه صنعتی بدبین کردند، هشت نفر در قید حیات هستند و خوب است یکبار مقابل نسلهای جوان قرار گیرند و به این پرسش پاسخ دهند که چگونه حاضر شدند مسیر توسعه ایران را مسدود کنند و اگر به گذشته برگردند، باز هم آن نامه را مینویسند و امضا میکنند؟
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
✍️ محمد طاهری/ سردبیر هفتهنامه تجارتفردا
🔹 21 سال پیش شرایط برای اینکه در مسیر توسعه صنعتی گام برداریم، مهیا بود. سیاستگذار دیپلماسی تصمیمهای خوب میگرفت؛ قانون برنامه سوم توسعه ظرفیت خوبی ایجاد کرده بود، سرمایهگذار خارجی هم انگیزه داشت و اقتصاد هم به ثبات رسیده بود. اما یک چیز کم بود، نقشه راهی برای صنعتی شدن. ماموریت تهیه نقشه راه به مسعود نیلی سپرده شد که پس از نگارش برنامه سوم توسعه، از سازمان برنامه خارج شده بود و در دانشگاه حضور داشت.
نامش را «طرح استراتژی توسعه صنعتی کشور» گذاشتند و در بهمن 1379 مطالعات اولیه آن آغاز شد. 68 اقتصاددان و پژوهشگر به نیلی کمک کردند که نتیجه آن تدوین 11 پروژه مطالعاتی با مدیریت مسعود نیلی، محمد طبیبیان، حسن درگاهی، کورس صدیقی، فرید کیمرام، محمد مدرس و سعید کلانترنیا بود. سند مکتوب این طرح بزرگ در اوایل سال 1382 آماده و در 22 تیر 1382 در همایشی یکروزه رونمایی شد. اسحاق جهانگیری که در آن مقطع وزیر صنایع بود، این مطالعه را «سند برنامه کشور در 20 سال آینده» اعلام کرد.
🔹 آن روزها ایران مشخصات یک کشور نیمهصنعتی را داشت و تدوینکنندگان طرح دنبال این بودند که اقتصاد ایران را با استفاده از مزایایی که در صنعت داشت در مسیر توسعه صنعتی قرار دهند. سندی که تهیه شد، سه ویژگی داشت؛ نکته اول این بود که تمرکز زیادی بر پارادایم توسعه صنعتی داشت؛ به این معنی که مشخص کرده بود با چه نگاهی باید به مسیر صنعتی شدن اندیشید و چه مسیری را برای رسیدن به آن باید انتخاب کرد.
این پارادایم، نوع نگاه نظام حکمرانی را به سه مقوله «جهان»، «دولت» و «بخش خصوصی» مشخص کرده بود. مشخص شده بود که اگر نظام حکمرانی دنیا را تهدید ببیند یا فرصت، چه دستاوردهایی عاید اقتصاد و جامعه میشود. همچنین مشخص کرده بود که اگر نظام حکمرانی دولت را سرمایهگذار ببیند یا هدایتکننده، یا بخش خصوصی را پیمانکار دولت ببینید یا محرک اصلی توسعه صنعتی، چه تغییری در وضعیت اقتصاد کشور ایجاد میشود. این سند باعث شد مرزبندی دقیقتری در رویکردهای اقتصادی، آینده کشور و مفهوم توسعه به وجود آید. بهطور مشخص یکی از دستاوردها این بود که تفاوتها در تفکرات اقتصادی و شیوه اداره کشور را مشخص کرد. اما چه چیزی باعث شد تفاوتها آشکار شود؟
🔹 از همان روز رونمایی سند استراتژی توسعه صنعتی، مخالفتها علنی شد. ساعاتی پس از برگزاری همایش، مسعود نیلی برای تشریح سند، به تلویزیون دعوت شد و فردی که کتاب استراتژی توسعه صنعتی را نخوانده بود و از محتویات آن اطلاعی نداشت، به مخالفت با رویکردهای آن برخاست.
از فردای رونمایی، تحلیلهای تندی علیه سند و تهیهکنندگان آن منتشر شد و مدتی بعد هم نامهای سرگشاده از سوی 10 استاد دانشگاه خطاب به رئیسجمهور وقت منتشر شد که نسبت به محتوای سند استراتژی توسعه صنعتی هشدار داده بود.
این نامه به امضای حسین پوراحمدی، احمد توکلی، محمد خوشچهره، پرویز داوودی، فرامرز رفیعپور، حسن سبحانی، عباس عربمازار، محمدعلی کفایی، الیاس نادران و حسین نمازی رسید که همه آنها در دستهبندیهای رایج یا مدافعان اقتصاد اسلامی بودند یا گرایشهای چپ داشتند.
امضاکنندگان نامه معتقد بودند سند استراتژی توسعه صنعتی، «استقلال اقتصادی کشور» را نقض میکند. همچنین نسبت به این احتمال که «شرکتهای فراملیتی و دولتهای آنها بر مقدرات ملت سلطه پیدا کنند» هشدار داده شده بود. نویسندگان همچنین از این که «استراتژی مورد بحث بر مبنای الگوی آزادسازی اقتصادی نئوکلاسیک» تدوین شده و به دنبال «کاهش نقش دولت» در اقتصاد است، ابراز نگرانی کرده بودند.
🔹 فشارها باعث شد این سند از سوی دولت وقت کنار گذاشته شود و دیگر هرگز نمونه مشابه آن در دولتهای بعد هم تهیه نشد.
🔹 21 سال از آن روزها میگذرد. جامعه ایران در این مدت به صورت مداوم رفاه خود را از دست داده و نرخ فقر بر اساس آمارهای رسمی، به بالای 30 درصد جمعیت ایران رسیده است. یعنی در حال حاضر از هر سه نفر ایرانی، یک نفر زیر خط فقر مطلق قرار دارد.
از میان 10 استادی که آن نامه را نوشتند و نظام حکمرانی را نسبت به استراتژی توسعه صنعتی بدبین کردند، هشت نفر در قید حیات هستند و خوب است یکبار مقابل نسلهای جوان قرار گیرند و به این پرسش پاسخ دهند که چگونه حاضر شدند مسیر توسعه ایران را مسدود کنند و اگر به گذشته برگردند، باز هم آن نامه را مینویسند و امضا میکنند؟
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
Forwarded from هفتهنامه تجارتفردا
آیا ناترازی برق با انرژی خورشیدی جبران میشود؟
موهبتی که هنوز از اقلیم ایران دریغ نشده، خورشید است.
300 روز آفتابی برای تولید هزاران مگاوات برق پاک کفایت میکند اما احداث نیروگاههای خورشیدی به همین سادگی نیست؛ بخش خصوصی بیانگیزه است، سرمایه نداریم و نمیتوانیم تکنولوژی وارد کنیم.
ساختاری که هزاران مگاوات ناترازی خلق کرده، میتواند برای حل آن چارهاندیشی کند؟
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
موهبتی که هنوز از اقلیم ایران دریغ نشده، خورشید است.
300 روز آفتابی برای تولید هزاران مگاوات برق پاک کفایت میکند اما احداث نیروگاههای خورشیدی به همین سادگی نیست؛ بخش خصوصی بیانگیزه است، سرمایه نداریم و نمیتوانیم تکنولوژی وارد کنیم.
ساختاری که هزاران مگاوات ناترازی خلق کرده، میتواند برای حل آن چارهاندیشی کند؟
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
Forwarded from هفتهنامه تجارتفردا
قرار جدید
آیا ایران و آمریکا دوباره پای میز مذاکره مینشینند؟
در آستانه مراسم تحلیف دونالد ترامپ، مسعود پزشکیان از آمادگی ایران برای مذاکره با آمریکا خبر داد. ترامپ سیاستمداری اهل معامله است که محور کنشهایش نه حول دفاع از ارزشهای غربی که بر منطق منفعت میچرخد.
آیا این بار در بسته مذاکرات با کلید اقتصاد باز میشود؟
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
آیا ایران و آمریکا دوباره پای میز مذاکره مینشینند؟
در آستانه مراسم تحلیف دونالد ترامپ، مسعود پزشکیان از آمادگی ایران برای مذاکره با آمریکا خبر داد. ترامپ سیاستمداری اهل معامله است که محور کنشهایش نه حول دفاع از ارزشهای غربی که بر منطق منفعت میچرخد.
آیا این بار در بسته مذاکرات با کلید اقتصاد باز میشود؟
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
Forwarded from هفتهنامه تجارتفردا
روزنامه دنیای اقتصاد
قرار جدید آیا ایران و آمریکا دوباره پای میز مذاکره مینشینند؟ در آستانه مراسم تحلیف دونالد ترامپ، مسعود پزشکیان از آمادگی ایران برای مذاکره با آمریکا خبر داد. ترامپ سیاستمداری اهل معامله است که محور کنشهایش نه حول دفاع از ارزشهای غربی که بر منطق منفعت میچرخد.…
آیا ترامپ فرصت است؟
✍️ نوید رئیسی/ مشاور علمی هفتهنامه تجارتفردا
🔹 از بحران سفارت آمریکا تا ماجرای ایران-کنترا، از عذرخواهی مادلین آلبرایت بابت کودتای 28 مرداد و خودداری سیدمحمد خاتمی از دیدار با بیل کلینتون در اجلاس سازمان ملل تا گنجاندن ایران در محور شرارت توسط جورج بوش پسر و از گفتوگوی تلفنی حسن روحانی با باراک اوباما تا عدم صدور مجوز دیدار جواد ظریف با دونالد ترامپ در اجلاس جی 7 در بیاریتز فرانسه، روابط ایالاتمتحده و ایران تصویری آشفته از فرازوفرودهای تاریخی بسیار در رابطه متقابل دو کشور را به نمایش میگذارد، روابطی که هیچگاه نتوانسته از بنبست خارج شود. طی دهه اخیر، اوج نزدیکی دو کشور در توافق برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در سال 2015 و اوج خصومت متقابل نیز در زمان فروپاشی این توافق با خروج یکطرفه دونالد ترامپ از آن در سال 2018 رقم خورد؛ خروجی که کمپین «فشار حداکثری» را در واشنگتن و راهبرد «مقاومت حداکثری» را در تهران کلید زد.
پیروزی مجدد دونالد ترامپ در انتخابات 2024 موجب شده تا ایالاتمتحده و ایران در سال 2025 ناگزیر از رویارویی مجدد با یکدیگر باشند، اما این رویارویی در شرایطی بسیار متفاوت نسبت به سال 2015 یا حتی 2018 رخ میدهد.
طی فاصله سالهای 2024-2018 ایران تواناییهای هستهای خود را گسترش داده بهگونهای که اکنون به صورت دوفاکتو در آستانه هستهای شدن قرار دارد. این بدان معناست که دونالد ترامپ در دولت دوم خود باید لاجرم یا با استفاده همهجانبه از ابزارهای دیپلماتیک و اقتصادی، تهدید را خنثی کند یا آنکه دستور حمله نظامی به ایران را صادر کند. این البته وضعیتی است که دونالد ترامپ، خودش برای خود به ارمغان آورده است: تصمیم او در سال 2018 برای کنار گذاشتن توافق هستهای دوران اوباما به نفع کمپین «فشار حداکثری»، تهران را بر آن داشت تا برنامه هستهای خود را تسریع کند.
البته ایران نیز اکنون زیر فشارهای فزاینده اقتصادی قرار دارد و طی فعل و انفعالات منطقهای از 7 اکتبر به این سو، برخی کارتهای خود را از دست داده اما علاوه بر برخورداری از بزرگترین ذخایر موشکی در منطقه، برنامه هستهای خود را نیز پیش برده است.
🔹 ریچارد نیکسون، رئیسجمهور ایالاتمتحده، در زمان سفر تاریخی خود به چین در سال ۱۹۷۲ یادداشتهای دستنویسی مینوشت که شامل دو عنوان «آنچه آنها میخواهند» و «آنچه ما میخواهیم» بود. این میتواند نشان دهد که چرا و چگونه ریچارد نیکسون و مشاور امنیت ملی او، هنری کیسینجر، توانستند تاریخساز شوند و گشایش روابط با چین، کشوری که برای دههها از ایالاتمتحده فاصله گرفته بود، را کلید بزنند. البته نیکسون از یک مزیت دیگر نیز برخوردار بود که او را برای رهبری این ابتکار دیپلماتیک جسورانه از نظر سیاسی قابل دفاع میکرد. او در تمام دوره شغلی خود، بهویژه در دوران حضور در کنگره و تصدی مقام معاون رئیسجمهور، به مخالفت با نفوذ کمونیسم شهره بود: «تنها نیکسون میتوانست به چین برود.»
همچون نیکسون، دونالد ترامپ نیز در مورد خصومت با ایران تا اندازه کافی اعتبار دارد که بتواند در روندی تاریخساز مشارکت کند. ترامپ همچنین بهعنوان سیاستمداری غیرلیبرال و تاجرمسلک شناخته میشود که محور کنشهایش نه حول دفاع از ارزشهای غربی بلکه بر منطق منفعت میچرخد. اقتصاد ایران بهدلیل دههها تحریم بینالمللی با مشکل کمبود سرمایه، فرسودگی زیرساختها و عقبماندگی در زمینه فناوری دست به گریبان است. این بدان معنی است که ظرفیتهای اقتصادی بالقوه میتواند یکی از کارتهای ایران باشد. بازار ایران یک بازار 85 میلیونی و تشنه کالاهای روزآمد است که چشمانداز جذابی را به طرفهای خارجی ارائه میکند.
همه این موارد نشان میدهد که میتوان سال 2025 را به «سال فرصت» تبدیل کرد به شرط آنکه همانند فهرست «آنچه آنها میخواهند»، اقتصاد نیز جایی در بالای فهرست «آنچه ما میخواهیم» داشته باشد. در زبان انگلیسی اصطلاحی وجود دارد که میگوید برای پیشبرد رفتار همکارانه باید «پوست افراد در بازی باشد.» نقش محوری قایل شدن برای اقتصاد این مزیت را دارد که میتواند با درگیر کردن بنگاهها و سرمایهگذاران خارجی و لابیهای اقتصادی به گروههای بهاندازه کافی بزرگ از افراد متمایل به همکاری در هر دو کشور شکل دهد و منفعت متقابل را جایگزین نگاههای هویتی کند.
اعتماد اساس همکاری نیست بلکه برای ثبات همکاری لازم است آینده سایهای بلند داشته باشد. اینکه کشورها به یکدیگر اعتماد دارند یا نه، در بلندمدت اهمیت کمتری دارد تا اینکه شرایط برای ایجاد یک الگوی پایدار همکاری با یکدیگر فراهم باشد. اقتصاد این ظرفیت را دارد که بتواند مبنای یک الگوی همکاری پایدار و بلندمدت قرار گیرد.
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
✍️ نوید رئیسی/ مشاور علمی هفتهنامه تجارتفردا
🔹 از بحران سفارت آمریکا تا ماجرای ایران-کنترا، از عذرخواهی مادلین آلبرایت بابت کودتای 28 مرداد و خودداری سیدمحمد خاتمی از دیدار با بیل کلینتون در اجلاس سازمان ملل تا گنجاندن ایران در محور شرارت توسط جورج بوش پسر و از گفتوگوی تلفنی حسن روحانی با باراک اوباما تا عدم صدور مجوز دیدار جواد ظریف با دونالد ترامپ در اجلاس جی 7 در بیاریتز فرانسه، روابط ایالاتمتحده و ایران تصویری آشفته از فرازوفرودهای تاریخی بسیار در رابطه متقابل دو کشور را به نمایش میگذارد، روابطی که هیچگاه نتوانسته از بنبست خارج شود. طی دهه اخیر، اوج نزدیکی دو کشور در توافق برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در سال 2015 و اوج خصومت متقابل نیز در زمان فروپاشی این توافق با خروج یکطرفه دونالد ترامپ از آن در سال 2018 رقم خورد؛ خروجی که کمپین «فشار حداکثری» را در واشنگتن و راهبرد «مقاومت حداکثری» را در تهران کلید زد.
پیروزی مجدد دونالد ترامپ در انتخابات 2024 موجب شده تا ایالاتمتحده و ایران در سال 2025 ناگزیر از رویارویی مجدد با یکدیگر باشند، اما این رویارویی در شرایطی بسیار متفاوت نسبت به سال 2015 یا حتی 2018 رخ میدهد.
طی فاصله سالهای 2024-2018 ایران تواناییهای هستهای خود را گسترش داده بهگونهای که اکنون به صورت دوفاکتو در آستانه هستهای شدن قرار دارد. این بدان معناست که دونالد ترامپ در دولت دوم خود باید لاجرم یا با استفاده همهجانبه از ابزارهای دیپلماتیک و اقتصادی، تهدید را خنثی کند یا آنکه دستور حمله نظامی به ایران را صادر کند. این البته وضعیتی است که دونالد ترامپ، خودش برای خود به ارمغان آورده است: تصمیم او در سال 2018 برای کنار گذاشتن توافق هستهای دوران اوباما به نفع کمپین «فشار حداکثری»، تهران را بر آن داشت تا برنامه هستهای خود را تسریع کند.
البته ایران نیز اکنون زیر فشارهای فزاینده اقتصادی قرار دارد و طی فعل و انفعالات منطقهای از 7 اکتبر به این سو، برخی کارتهای خود را از دست داده اما علاوه بر برخورداری از بزرگترین ذخایر موشکی در منطقه، برنامه هستهای خود را نیز پیش برده است.
🔹 ریچارد نیکسون، رئیسجمهور ایالاتمتحده، در زمان سفر تاریخی خود به چین در سال ۱۹۷۲ یادداشتهای دستنویسی مینوشت که شامل دو عنوان «آنچه آنها میخواهند» و «آنچه ما میخواهیم» بود. این میتواند نشان دهد که چرا و چگونه ریچارد نیکسون و مشاور امنیت ملی او، هنری کیسینجر، توانستند تاریخساز شوند و گشایش روابط با چین، کشوری که برای دههها از ایالاتمتحده فاصله گرفته بود، را کلید بزنند. البته نیکسون از یک مزیت دیگر نیز برخوردار بود که او را برای رهبری این ابتکار دیپلماتیک جسورانه از نظر سیاسی قابل دفاع میکرد. او در تمام دوره شغلی خود، بهویژه در دوران حضور در کنگره و تصدی مقام معاون رئیسجمهور، به مخالفت با نفوذ کمونیسم شهره بود: «تنها نیکسون میتوانست به چین برود.»
همچون نیکسون، دونالد ترامپ نیز در مورد خصومت با ایران تا اندازه کافی اعتبار دارد که بتواند در روندی تاریخساز مشارکت کند. ترامپ همچنین بهعنوان سیاستمداری غیرلیبرال و تاجرمسلک شناخته میشود که محور کنشهایش نه حول دفاع از ارزشهای غربی بلکه بر منطق منفعت میچرخد. اقتصاد ایران بهدلیل دههها تحریم بینالمللی با مشکل کمبود سرمایه، فرسودگی زیرساختها و عقبماندگی در زمینه فناوری دست به گریبان است. این بدان معنی است که ظرفیتهای اقتصادی بالقوه میتواند یکی از کارتهای ایران باشد. بازار ایران یک بازار 85 میلیونی و تشنه کالاهای روزآمد است که چشمانداز جذابی را به طرفهای خارجی ارائه میکند.
همه این موارد نشان میدهد که میتوان سال 2025 را به «سال فرصت» تبدیل کرد به شرط آنکه همانند فهرست «آنچه آنها میخواهند»، اقتصاد نیز جایی در بالای فهرست «آنچه ما میخواهیم» داشته باشد. در زبان انگلیسی اصطلاحی وجود دارد که میگوید برای پیشبرد رفتار همکارانه باید «پوست افراد در بازی باشد.» نقش محوری قایل شدن برای اقتصاد این مزیت را دارد که میتواند با درگیر کردن بنگاهها و سرمایهگذاران خارجی و لابیهای اقتصادی به گروههای بهاندازه کافی بزرگ از افراد متمایل به همکاری در هر دو کشور شکل دهد و منفعت متقابل را جایگزین نگاههای هویتی کند.
اعتماد اساس همکاری نیست بلکه برای ثبات همکاری لازم است آینده سایهای بلند داشته باشد. اینکه کشورها به یکدیگر اعتماد دارند یا نه، در بلندمدت اهمیت کمتری دارد تا اینکه شرایط برای ایجاد یک الگوی پایدار همکاری با یکدیگر فراهم باشد. اقتصاد این ظرفیت را دارد که بتواند مبنای یک الگوی همکاری پایدار و بلندمدت قرار گیرد.
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
Forwarded from هفتهنامه تجارتفردا
توافق با روسیه چه آوردهای برای ایران دارد؟
«معاهده جامع راهبردی ایران و روسیه» به امضای مسعود پزشکیان و ولادیمیر پوتین رسید. معاهده مشابهی با چین هم امضا شده اما اثر قابلتوجهی بر توسعه روابط میان دو کشور نداشته است. در حالیکه هرگونه رابطه با شرق با استقبال نظام حکمرانی مواجه میشود، بهبود رابطه با غرب، مخالفان و معارضان زیادی دارد.
اقتصاددانان ضمن تایید گسترش روابط با چین و روسیه، این پرسش را مطرح میکنند که چرا چنین توافقی با کشورهای غربی به امضا نمیرسد؟
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
«معاهده جامع راهبردی ایران و روسیه» به امضای مسعود پزشکیان و ولادیمیر پوتین رسید. معاهده مشابهی با چین هم امضا شده اما اثر قابلتوجهی بر توسعه روابط میان دو کشور نداشته است. در حالیکه هرگونه رابطه با شرق با استقبال نظام حکمرانی مواجه میشود، بهبود رابطه با غرب، مخالفان و معارضان زیادی دارد.
اقتصاددانان ضمن تایید گسترش روابط با چین و روسیه، این پرسش را مطرح میکنند که چرا چنین توافقی با کشورهای غربی به امضا نمیرسد؟
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
Forwarded from هفتهنامه تجارتفردا
روزنامه دنیای اقتصاد
توافق با روسیه چه آوردهای برای ایران دارد؟ «معاهده جامع راهبردی ایران و روسیه» به امضای مسعود پزشکیان و ولادیمیر پوتین رسید. معاهده مشابهی با چین هم امضا شده اما اثر قابلتوجهی بر توسعه روابط میان دو کشور نداشته است. در حالیکه هرگونه رابطه با شرق با استقبال…
تقدم رفع تحریمها بر قراردادهای 25 ساله
گزیدهای از اظهارات دکتر موسی غنینژاد در گفتوگو با هفتهنامه تجارت فردا
🔹 ما باید به دنبال روابط دوستانه و با روسیه باشیم اما مشکل بزرگ هر دو کشور، بهویژه ایران، انزوای بینالمللی بهخصوص از نظر اقتصادی است. هر دو کشور تحریمهای اقتصادی شدیدی را تحمل میکنند. متاسفانه برخی دچار این خطا هستند که دو کشور ایران و روسیه که از لحاظ اقتصادی تحریم شده و در انزوای بینالمللی قرار دارند، میتوانند با گسترش روابط اقتصادی دوجانبه، مشکلاتشان را حل کنند. این ایده اصلاً درست نیست، چون کل روابط اقتصادی ما با دنیا متاثر از تحریم است. حتی کشوری مثل چین که طرف تجاری بسیار مهم امروز ماست، به صراحت میگوید تا وقتی که مشکلات ایران با نظام اقتصادی بینالمللی که در راس آن آمریکا قرار دارد، حل نشود، روابط اقتصادی ایران و چین هم نمیتواند از یک حدی بالاتر برود.
🔹ما منابع مالی زیادی در چین داریم چون به این کشور نفت صادر میکنیم، اما آنها از طریق نظام بانکی نمیتوانند درآمدهای نفتی ما را پرداخت کنند. نتیجه اینکه این درآمدها همانجا انباشت میشود و میماند. مگر اینکه بخشی از آن از طریق قراردادهای تهاتری و اینکه ما کالا از این کشور وارد کنیم، برگردد. رابطه اقتصادی و تجاری بینالمللی ما در این حد است. دست ما برای دریافت پول به صورت دلار و یورو بسته است، چون میگویند شما روابط بانکی در سطح بینالمللی ندارید. هیچ بانک بینالمللی بزرگی حاضر نیست همین ارتباط تجاری ما با چین را پشتیبانی کند. در نتیجه ما به نظام صرافی متوسل شدهایم. این یک تصویر غریب و نادر است که در دنیای امروز، تجارت بینالمللی به صورت غیررسمی و از طریق صرافی انجام گیرد. با استفاده از ظرفیت صرافیها و چمدان دلار و یورو نمیشود تجارت بینالمللی در حجم بالا انجام داد.
🔹امروز، ایران و روسیه یک مشکل مشترک به نام تحریم دارند که نمیتوانند آن را با یکدیگر حل کنند و نیاز به روابط موثر بینالمللی با دیگر کشورها دارند. تصور من این است که با روی کار آمدن ترامپ در آمریکا، پوتین با او وارد مذاکره میشود و سر مسائلی مانند حاکمیت شبهجزیره کریمه، جنگ اوکراین و مسائل خاورمیانه با هم معامله میکنند و باعث میشود روسها از تحریمهای بینالمللی خارج شوند. این وسط ما هم باید برای خودمان فکری کنیم که اگر وضعیت تحریم و انزوای اقتصادی ادامه پیدا کند، با مشکلات بسیار بزرگتری مواجه میشویم. امضای تفاهمنامههای همکاری بلندمدت با روسیه و چین به تنهایی مشکل ما را حل نمیکند. تحریم مشکل بزرگ و جدی ماست. تا زمانی که مسائل و مشکلات ما با نظام اقتصاد بینالملل و در راس آن با آمریکا حل نشود، گره مشکلات اقتصادی ما باز نخواهد شد. شعارهای دمدستیِ «ما میتوانیم» و «دور زدن تحریم» پوچ و بیخاصیت و خالی از معناست؛ ما تا به امروز هزینههای بزرگی بابت این شعارها دادهایم و باید بهطور اصولی مشکل را حل کنیم.
🔹به احتمال فراوان، روسیه روابط خودش را با این کشور هماهنگ خواهد کرد و به نوعی خودش را به نظام اقتصادی بینالمللی برمیگرداند. ما هم باید همین مسیر را طی کنیم و به طرف حل ریشهای مشکل تحریمهای اقتصادی برویم. تا زمانی که این کار را نکنیم، متاسفانه میتوان با قاطعیت گفت که منافع ملی ما تامین نخواهد شد. غیر از این، راه دیگری وجود ندارد.
🔹موضع روسیه یا چین در برابر مالکیت جزایر سهگانه به خوبی نشانگر این است که تا چه اندازه این کشورها به دنبال منافع ملی خودشان هستند. ما هم نباید منافع ملی خودمان را برای حفظ رابطه با روسیه یا برای حفظ احترامِ به چین قربانی کنیم. لازمه حفظ منافع ملی این است که بهسرعت به روابط بینالمللی اقتصادی برگردیم.
🔹اقتصاد ایران نیازمند سرمایهگذاری مالی و ورود تکنولوژی جدید است. شرکتهای بزرگِ نفت و گاز دنیا باید بیایند در ایران سرمایهگذاری کنند، در غیر این صورت مشکل ما حل نخواهد شد. این را باید بپذیریم و با صراحت و جسارت بگوییم تا افکار عمومی هم درک کند. اینجا دیگر آن شعار نادرست «ما میتوانیم» جواب نمیدهد. توانستن در چهارچوب امکانات، سرمایه و فناوری و روابط واقعی تعریف میشود. ما باید شعارها را کنار بگذاریم و به طرف واقعیتها برویم.
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
گزیدهای از اظهارات دکتر موسی غنینژاد در گفتوگو با هفتهنامه تجارت فردا
🔹 ما باید به دنبال روابط دوستانه و با روسیه باشیم اما مشکل بزرگ هر دو کشور، بهویژه ایران، انزوای بینالمللی بهخصوص از نظر اقتصادی است. هر دو کشور تحریمهای اقتصادی شدیدی را تحمل میکنند. متاسفانه برخی دچار این خطا هستند که دو کشور ایران و روسیه که از لحاظ اقتصادی تحریم شده و در انزوای بینالمللی قرار دارند، میتوانند با گسترش روابط اقتصادی دوجانبه، مشکلاتشان را حل کنند. این ایده اصلاً درست نیست، چون کل روابط اقتصادی ما با دنیا متاثر از تحریم است. حتی کشوری مثل چین که طرف تجاری بسیار مهم امروز ماست، به صراحت میگوید تا وقتی که مشکلات ایران با نظام اقتصادی بینالمللی که در راس آن آمریکا قرار دارد، حل نشود، روابط اقتصادی ایران و چین هم نمیتواند از یک حدی بالاتر برود.
🔹ما منابع مالی زیادی در چین داریم چون به این کشور نفت صادر میکنیم، اما آنها از طریق نظام بانکی نمیتوانند درآمدهای نفتی ما را پرداخت کنند. نتیجه اینکه این درآمدها همانجا انباشت میشود و میماند. مگر اینکه بخشی از آن از طریق قراردادهای تهاتری و اینکه ما کالا از این کشور وارد کنیم، برگردد. رابطه اقتصادی و تجاری بینالمللی ما در این حد است. دست ما برای دریافت پول به صورت دلار و یورو بسته است، چون میگویند شما روابط بانکی در سطح بینالمللی ندارید. هیچ بانک بینالمللی بزرگی حاضر نیست همین ارتباط تجاری ما با چین را پشتیبانی کند. در نتیجه ما به نظام صرافی متوسل شدهایم. این یک تصویر غریب و نادر است که در دنیای امروز، تجارت بینالمللی به صورت غیررسمی و از طریق صرافی انجام گیرد. با استفاده از ظرفیت صرافیها و چمدان دلار و یورو نمیشود تجارت بینالمللی در حجم بالا انجام داد.
🔹امروز، ایران و روسیه یک مشکل مشترک به نام تحریم دارند که نمیتوانند آن را با یکدیگر حل کنند و نیاز به روابط موثر بینالمللی با دیگر کشورها دارند. تصور من این است که با روی کار آمدن ترامپ در آمریکا، پوتین با او وارد مذاکره میشود و سر مسائلی مانند حاکمیت شبهجزیره کریمه، جنگ اوکراین و مسائل خاورمیانه با هم معامله میکنند و باعث میشود روسها از تحریمهای بینالمللی خارج شوند. این وسط ما هم باید برای خودمان فکری کنیم که اگر وضعیت تحریم و انزوای اقتصادی ادامه پیدا کند، با مشکلات بسیار بزرگتری مواجه میشویم. امضای تفاهمنامههای همکاری بلندمدت با روسیه و چین به تنهایی مشکل ما را حل نمیکند. تحریم مشکل بزرگ و جدی ماست. تا زمانی که مسائل و مشکلات ما با نظام اقتصاد بینالملل و در راس آن با آمریکا حل نشود، گره مشکلات اقتصادی ما باز نخواهد شد. شعارهای دمدستیِ «ما میتوانیم» و «دور زدن تحریم» پوچ و بیخاصیت و خالی از معناست؛ ما تا به امروز هزینههای بزرگی بابت این شعارها دادهایم و باید بهطور اصولی مشکل را حل کنیم.
🔹به احتمال فراوان، روسیه روابط خودش را با این کشور هماهنگ خواهد کرد و به نوعی خودش را به نظام اقتصادی بینالمللی برمیگرداند. ما هم باید همین مسیر را طی کنیم و به طرف حل ریشهای مشکل تحریمهای اقتصادی برویم. تا زمانی که این کار را نکنیم، متاسفانه میتوان با قاطعیت گفت که منافع ملی ما تامین نخواهد شد. غیر از این، راه دیگری وجود ندارد.
🔹موضع روسیه یا چین در برابر مالکیت جزایر سهگانه به خوبی نشانگر این است که تا چه اندازه این کشورها به دنبال منافع ملی خودشان هستند. ما هم نباید منافع ملی خودمان را برای حفظ رابطه با روسیه یا برای حفظ احترامِ به چین قربانی کنیم. لازمه حفظ منافع ملی این است که بهسرعت به روابط بینالمللی اقتصادی برگردیم.
🔹اقتصاد ایران نیازمند سرمایهگذاری مالی و ورود تکنولوژی جدید است. شرکتهای بزرگِ نفت و گاز دنیا باید بیایند در ایران سرمایهگذاری کنند، در غیر این صورت مشکل ما حل نخواهد شد. این را باید بپذیریم و با صراحت و جسارت بگوییم تا افکار عمومی هم درک کند. اینجا دیگر آن شعار نادرست «ما میتوانیم» جواب نمیدهد. توانستن در چهارچوب امکانات، سرمایه و فناوری و روابط واقعی تعریف میشود. ما باید شعارها را کنار بگذاریم و به طرف واقعیتها برویم.
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
Forwarded from هفتهنامه تجارتفردا
بیبهره از هوش
چرا در هوش مصنوعی سرمایهگذاری نکردیم؟
نشست داووس 2025 از این واقعیت پرده برداشت که در آینده خیلی نزدیک، هوش مصنوعی بر همه ارکان زندگی و کسبوکارمان سایه میافکند و تصمیمگیری افراد و تصمیمسازی دولتها بدون بهرهگیری از این پدیده ممکن نیست. کشورهای زیادی روی توسعه هوشمصنوعی سرمایهگذاری کردهاند اما به نظر میرسد ما باز هم از موج بزرگ غفلت کردهایم.
جا ماندن از رقابت الگوریتمها چه عوارضی به دنبال دارد؟
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
چرا در هوش مصنوعی سرمایهگذاری نکردیم؟
نشست داووس 2025 از این واقعیت پرده برداشت که در آینده خیلی نزدیک، هوش مصنوعی بر همه ارکان زندگی و کسبوکارمان سایه میافکند و تصمیمگیری افراد و تصمیمسازی دولتها بدون بهرهگیری از این پدیده ممکن نیست. کشورهای زیادی روی توسعه هوشمصنوعی سرمایهگذاری کردهاند اما به نظر میرسد ما باز هم از موج بزرگ غفلت کردهایم.
جا ماندن از رقابت الگوریتمها چه عوارضی به دنبال دارد؟
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
Forwarded from هفتهنامه تجارتفردا
روزنامه دنیای اقتصاد
بیبهره از هوش چرا در هوش مصنوعی سرمایهگذاری نکردیم؟ نشست داووس 2025 از این واقعیت پرده برداشت که در آینده خیلی نزدیک، هوش مصنوعی بر همه ارکان زندگی و کسبوکارمان سایه میافکند و تصمیمگیری افراد و تصمیمسازی دولتها بدون بهرهگیری از این پدیده ممکن نیست.…
در داووس 2025 چه گذشت؟
✍️سعید ابوالقاسمی/ نویسنده در هفتهنامه تجارتفردا
🔹مجمع جهانی اقتصاد در سال 2025 برخلاف سال پیش از آن (2024) درگیر حاشیهها و مباحث سیاسی نشد و به اصل اقتصادی و توسعهای خود بازگشت. تمرکز بر موضوع «همکاری برای عصر هوشمند» با هدف پرداختن به پیشرفتهای سریع فناوری و تاثیر آن بر بخشهای مختلف به اندازهای جذابیت داشت که نقش هوش مصنوعی در دگرگونی صنعت، پیامدهای اخلاقی و اجتماعی و همکاری برای نوآوری در آن مورد بحث و بررسی قرار گیرد و سیاستگذاران و برنامهریزان جهانی را مجذوب خود کند. در این مجمع، دو پنل مهم با عناوین «هوش مصنوعی و محاسبات کوانتومی» و «لجستیک جهانی» برگزار شد که به پتانسیل تحولآفرین هوش مصنوعی و محاسبات کوانتومی و بررسی چالشها و فرصتها در بخش لجستیک پرداختند. در پنل هوش مصنوعی و محاسبات کوانتومی، نقش هوش مصنوعی در دگرگونی صنعت مورد توجه بیشتری قرار گرفت. شرکتکنندگان در این جلسه تاکید کردند که هوش مصنوعی چگونه به یک اولویت استراتژیک برای سازمانها تبدیل شده است. آنها در مورد سطوح مختلف بلوغ و پذیرش فناوریهای هوش مصنوعی و نیاز کسبوکارها برای تطبیق استراتژیهای خود برای استفاده موثر از هوش مصنوعی به صحبت پرداختند.
🔹 همچنین، محاسبات کوانتومی به دلیل توانایی در حل مسائل پیچیدهای که در حال حاضر با رایانههای کلاسیک غیرقابل حل هستند، بهعنوان یک تغییردهنده بازی برای صنایع مورد بررسی و تاکید قرار گرفت. اعضای این پنل در مورد پتانسیل محاسبات کوانتومی برای متحول کردن زمینههایی مانند رمزنگاری، علم مواد و داروسازی به صحبت پرداختند. یک موضوع دیگر هم در داووس 2025 مورد توجه قرار گرفت و آن، پیامدهای اخلاقی و اجتماعی پیشرفت هوش مصنوعی بود. در این زمینه، به نگرانیهای مربوط به حریم خصوصی، تعصب و جابهجایی مشاغل، همراه با نیاز به مقررات و چهارچوبهایی برای اطمینان از استفاده مسئولانه فناوریهای مبتنی بر هوش مصنوعی پرداخته شد تا حساسیت این موضوع بیش از پیش مورد تاکید قرار گیرد.
🔹در «پنل لجستیک جهانی»، چالشها و فرصتهای این حوزه مورد تاکید و بررسی قرار گرفت. اعضای پنل در مورد نیاز به تابآوری در زنجیرههای تامین جهانی، بهویژه در مواجهه با اختلالاتی مانند همهگیریها و تنشهای ژئوپولیتیک به بحث و بررسی پرداختند. آنها همچنین بر نقش نوآوری در افزایش کارایی و پایداری زنجیره تامین تاکید کردند. این پنل به صورت ویژه بر ادغام فناوریهای نوظهور مانند هوش مصنوعی، بلاکچین و اینترنت اشیا در لجستیک متمرکز شد و تلاش کرد نشان دهد این فناوریها چگونه بهعنوان ابزارهایی برای بهینهسازی عملیات زنجیره تامین، بهبود قابلیت ردیابی و کاهش هزینهها مورد استفاده قرار میگیرند. همچنین، پایداری موضوع اصلی این پنل بود که بر اساس آن، اعضای حاضر در مورد اهمیت کاهش ردپای کربن در عملیات لجستیک بحث و بررسی انجام دادند. آنها استراتژیهایی را برای دستیابی به پایداری، مانند استفاده از وسایل نقلیه الکتریکی، بهینهسازی مسیرها و اتخاذ اصول اقتصاد دایرهای در نظر گرفتند و آنها را مورد بررسی قرار دادند.
🔹 در کنار این دو پنل تخصصی، پنلهای دیگری نیز با موضوع همکاری در عصر هوشمند برگزار شدند که مباحث کلیدی مختلفی را مورد نقد و بررسی قرار دادند. اهمیت مشارکتهای دولتی-خصوصی در پیشبرد نوآوری و پرداختن به چالشهای اجتماعی یک موضوع تکراری بود اما دوباره در داووس 2025 مورد بررسی قرار گرفت. همچنین، نقش تحول دیجیتال در صنایع مختلف نیز بررسی شد و اعضای پنل در مورد اینکه چگونه فناوریهای دیجیتال الگوهای کسبوکار را تغییر میدهند و فرصتهای جدیدی برای رشد و کارایی ایجاد میکنند، تبادل نظر کردند. نیاز به توسعه فراگیر پیشرفتهای فناوری و اشتراک عادلانه آنها و تاثیر تنشهای ژئوپولیتیک بر پیشرفتهای فناوری و همکاری جهانی نیز دو مورد دیگری بود که در پنلهای تخصصی مجمع جهانی اقتصاد 2025 مورد بررسی قرار گرفت.
🔹نشست داووس 2025 از این واقعیت پرده برداشت که در آینده خیلی نزدیک، هوش مصنوعی بر همه ارکان زندگی و کسبوکارمان سایه میافکند و تصمیمگیری افراد و تصمیمسازی دولتها بدون بهرهگیری از این پدیده ممکن نیست. کشورهای زیادی روی توسعه هوشمصنوعی سرمایهگذاری کردهاند اما به نظر میرسد ما باز هم از موج بزرگ غفلت کردهایم. جا ماندن از رقابت تراشهها و الگوریتمها چه عوارضی به دنبال دارد؟
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
✍️سعید ابوالقاسمی/ نویسنده در هفتهنامه تجارتفردا
🔹مجمع جهانی اقتصاد در سال 2025 برخلاف سال پیش از آن (2024) درگیر حاشیهها و مباحث سیاسی نشد و به اصل اقتصادی و توسعهای خود بازگشت. تمرکز بر موضوع «همکاری برای عصر هوشمند» با هدف پرداختن به پیشرفتهای سریع فناوری و تاثیر آن بر بخشهای مختلف به اندازهای جذابیت داشت که نقش هوش مصنوعی در دگرگونی صنعت، پیامدهای اخلاقی و اجتماعی و همکاری برای نوآوری در آن مورد بحث و بررسی قرار گیرد و سیاستگذاران و برنامهریزان جهانی را مجذوب خود کند. در این مجمع، دو پنل مهم با عناوین «هوش مصنوعی و محاسبات کوانتومی» و «لجستیک جهانی» برگزار شد که به پتانسیل تحولآفرین هوش مصنوعی و محاسبات کوانتومی و بررسی چالشها و فرصتها در بخش لجستیک پرداختند. در پنل هوش مصنوعی و محاسبات کوانتومی، نقش هوش مصنوعی در دگرگونی صنعت مورد توجه بیشتری قرار گرفت. شرکتکنندگان در این جلسه تاکید کردند که هوش مصنوعی چگونه به یک اولویت استراتژیک برای سازمانها تبدیل شده است. آنها در مورد سطوح مختلف بلوغ و پذیرش فناوریهای هوش مصنوعی و نیاز کسبوکارها برای تطبیق استراتژیهای خود برای استفاده موثر از هوش مصنوعی به صحبت پرداختند.
🔹 همچنین، محاسبات کوانتومی به دلیل توانایی در حل مسائل پیچیدهای که در حال حاضر با رایانههای کلاسیک غیرقابل حل هستند، بهعنوان یک تغییردهنده بازی برای صنایع مورد بررسی و تاکید قرار گرفت. اعضای این پنل در مورد پتانسیل محاسبات کوانتومی برای متحول کردن زمینههایی مانند رمزنگاری، علم مواد و داروسازی به صحبت پرداختند. یک موضوع دیگر هم در داووس 2025 مورد توجه قرار گرفت و آن، پیامدهای اخلاقی و اجتماعی پیشرفت هوش مصنوعی بود. در این زمینه، به نگرانیهای مربوط به حریم خصوصی، تعصب و جابهجایی مشاغل، همراه با نیاز به مقررات و چهارچوبهایی برای اطمینان از استفاده مسئولانه فناوریهای مبتنی بر هوش مصنوعی پرداخته شد تا حساسیت این موضوع بیش از پیش مورد تاکید قرار گیرد.
🔹در «پنل لجستیک جهانی»، چالشها و فرصتهای این حوزه مورد تاکید و بررسی قرار گرفت. اعضای پنل در مورد نیاز به تابآوری در زنجیرههای تامین جهانی، بهویژه در مواجهه با اختلالاتی مانند همهگیریها و تنشهای ژئوپولیتیک به بحث و بررسی پرداختند. آنها همچنین بر نقش نوآوری در افزایش کارایی و پایداری زنجیره تامین تاکید کردند. این پنل به صورت ویژه بر ادغام فناوریهای نوظهور مانند هوش مصنوعی، بلاکچین و اینترنت اشیا در لجستیک متمرکز شد و تلاش کرد نشان دهد این فناوریها چگونه بهعنوان ابزارهایی برای بهینهسازی عملیات زنجیره تامین، بهبود قابلیت ردیابی و کاهش هزینهها مورد استفاده قرار میگیرند. همچنین، پایداری موضوع اصلی این پنل بود که بر اساس آن، اعضای حاضر در مورد اهمیت کاهش ردپای کربن در عملیات لجستیک بحث و بررسی انجام دادند. آنها استراتژیهایی را برای دستیابی به پایداری، مانند استفاده از وسایل نقلیه الکتریکی، بهینهسازی مسیرها و اتخاذ اصول اقتصاد دایرهای در نظر گرفتند و آنها را مورد بررسی قرار دادند.
🔹 در کنار این دو پنل تخصصی، پنلهای دیگری نیز با موضوع همکاری در عصر هوشمند برگزار شدند که مباحث کلیدی مختلفی را مورد نقد و بررسی قرار دادند. اهمیت مشارکتهای دولتی-خصوصی در پیشبرد نوآوری و پرداختن به چالشهای اجتماعی یک موضوع تکراری بود اما دوباره در داووس 2025 مورد بررسی قرار گرفت. همچنین، نقش تحول دیجیتال در صنایع مختلف نیز بررسی شد و اعضای پنل در مورد اینکه چگونه فناوریهای دیجیتال الگوهای کسبوکار را تغییر میدهند و فرصتهای جدیدی برای رشد و کارایی ایجاد میکنند، تبادل نظر کردند. نیاز به توسعه فراگیر پیشرفتهای فناوری و اشتراک عادلانه آنها و تاثیر تنشهای ژئوپولیتیک بر پیشرفتهای فناوری و همکاری جهانی نیز دو مورد دیگری بود که در پنلهای تخصصی مجمع جهانی اقتصاد 2025 مورد بررسی قرار گرفت.
🔹نشست داووس 2025 از این واقعیت پرده برداشت که در آینده خیلی نزدیک، هوش مصنوعی بر همه ارکان زندگی و کسبوکارمان سایه میافکند و تصمیمگیری افراد و تصمیمسازی دولتها بدون بهرهگیری از این پدیده ممکن نیست. کشورهای زیادی روی توسعه هوشمصنوعی سرمایهگذاری کردهاند اما به نظر میرسد ما باز هم از موج بزرگ غفلت کردهایم. جا ماندن از رقابت تراشهها و الگوریتمها چه عوارضی به دنبال دارد؟
#تجارت_فردا
@tejaratefarda