❇️ درباره «عقده مسیح» چه میدانید؟
♈️ در روانشناسی اصطلاحی با نام «عقده مسیح» وجود دارد که احتمالا کمتر کسی نام آن را شنیده است و نسبت به عقدههای دیگری مانند «عقده ادیپ» یا «عقده الکترا» بسیار کمتر به آن پرداخته شده است.
♈️ «عقده مسیح» حالت روانی خاصی است که در آن فرد مبتلا عمیقاً بر این باور است که برگزیده شده تا نقش «ناجی» یا «یاری رساننده» به دیگران را ایفا کند. اما تعریف فوق را میتوان به این شکل کاملتر بیان کرد:
♈️ ذهن افرادی که دچار «عقده مسیح» شده است، همیشه بین دو حالت در نوسان است؛ یا در توهم این امر هستند که از سوی نیرویی برتر برگزیده شدهاند تا «ناجی» و «قهرمان» دیگران (ملت، سرزمین و...) شوند و موجبات رهایی مظلوم از دست ظالم را فراهم آورند و دسته دوم در این توهماند که چون از سوی نیرویی برتر برگزیده شدهاند، پس به ناچار میبایست در زندگی دنیوی، بسیار بیشتر از دیگر افراد متحمل رنج و عذابهای بیشمار و گوناگون شوند و البته مصائب فوق را برای رسیدن به هدفی خاص با جان و دل پذیرا باشند.
♈️ بسیاری از دیکتاتورها و رهبران تندرو کشورهای دارای نظامهای سیاسی توتالیتر، کمونیست، فاشسیت و... (قریب به اکثریت کشورهای جهان سوم) دچار عقده مسیح نوع اولاند و البته بسیاری از پیروان و هواخواهان آنها در چنین کشورهایی مبتلا به بیماری عقده مسیح نوع دوم هستند.
♈️ گروه دوم برگزیده شدهاند تا علاوه بر رنج و مصیبتهای بی پایان خود، رنج ملل دیگر را هم با هر کیفیتی_ولو به قیمت نابودی خود و خانواده و جامعهشان_ متحمل شوند!
♈️ در این میان نکته قابل توجه، تعداد فراوان افراد مبتلا به عقده مسیح نوع دوم نسبت به نوع اول است. آنها از گروه اول بسیار خطرناکترند؛ از اینرو که گروه دوم بیتردید بوجود آورنده افرادی با عقدههای مسیح نوع اولاند.
♈️ اما باید دانست که درمان عقده مسیح بهویژه نوع دوم آن، بسیار ساده و کم هزینه است: مطالعه، آگاهی، رهایی از توهمات خرافی، پذیرش اشتباهات و جبران و همچنین «مواجهه با واقعیت امور» از جمله راهکارهای اساسی و موثر در درمان فرد مبتلا است.
♈️ اغلب مبتلایان به عقده مسیح نوع اول همچون معمر قذافی، صدام حسین، انور خوجه، نیکلای چائوشسکو و بسیاری از نامهای آشنا برای ما، شوربختانه تنها در واپسین لحظات عمر، هنگام تنبیه توسط ملتهای تحت فرمان خود و یا مواجهه با شدیدترین مجازاتها و کیفرها، متوجه حاد بودن بیماری ویرانگر خود میشوند و در حقیقت باید گفت که در مراحل پیشرفته، این بیماری روانی واقعاً غیرقابل درمان است.
♈️ آنچه که بیشتر از هرچیز قابل تأمل مینماید، هزینه ها و آسیبهای جبرانناپذیر و نابودکننده این بیماری برای اطرافیان فرد مبتلا است و قرار گرفتن افرادی از این دست در سطوح بالای مدیریتی کلان ، منجر به نابودی منابع مالی، سیاسی و اجتماعی یک کشور و تباه ساختن زندگی نسلهای بیشمار میگردد!
✍️ رضی الدین طبیب
https://t.iss.one/dariche2024
♈️ در روانشناسی اصطلاحی با نام «عقده مسیح» وجود دارد که احتمالا کمتر کسی نام آن را شنیده است و نسبت به عقدههای دیگری مانند «عقده ادیپ» یا «عقده الکترا» بسیار کمتر به آن پرداخته شده است.
♈️ «عقده مسیح» حالت روانی خاصی است که در آن فرد مبتلا عمیقاً بر این باور است که برگزیده شده تا نقش «ناجی» یا «یاری رساننده» به دیگران را ایفا کند. اما تعریف فوق را میتوان به این شکل کاملتر بیان کرد:
♈️ ذهن افرادی که دچار «عقده مسیح» شده است، همیشه بین دو حالت در نوسان است؛ یا در توهم این امر هستند که از سوی نیرویی برتر برگزیده شدهاند تا «ناجی» و «قهرمان» دیگران (ملت، سرزمین و...) شوند و موجبات رهایی مظلوم از دست ظالم را فراهم آورند و دسته دوم در این توهماند که چون از سوی نیرویی برتر برگزیده شدهاند، پس به ناچار میبایست در زندگی دنیوی، بسیار بیشتر از دیگر افراد متحمل رنج و عذابهای بیشمار و گوناگون شوند و البته مصائب فوق را برای رسیدن به هدفی خاص با جان و دل پذیرا باشند.
♈️ بسیاری از دیکتاتورها و رهبران تندرو کشورهای دارای نظامهای سیاسی توتالیتر، کمونیست، فاشسیت و... (قریب به اکثریت کشورهای جهان سوم) دچار عقده مسیح نوع اولاند و البته بسیاری از پیروان و هواخواهان آنها در چنین کشورهایی مبتلا به بیماری عقده مسیح نوع دوم هستند.
♈️ گروه دوم برگزیده شدهاند تا علاوه بر رنج و مصیبتهای بی پایان خود، رنج ملل دیگر را هم با هر کیفیتی_ولو به قیمت نابودی خود و خانواده و جامعهشان_ متحمل شوند!
♈️ در این میان نکته قابل توجه، تعداد فراوان افراد مبتلا به عقده مسیح نوع دوم نسبت به نوع اول است. آنها از گروه اول بسیار خطرناکترند؛ از اینرو که گروه دوم بیتردید بوجود آورنده افرادی با عقدههای مسیح نوع اولاند.
♈️ اما باید دانست که درمان عقده مسیح بهویژه نوع دوم آن، بسیار ساده و کم هزینه است: مطالعه، آگاهی، رهایی از توهمات خرافی، پذیرش اشتباهات و جبران و همچنین «مواجهه با واقعیت امور» از جمله راهکارهای اساسی و موثر در درمان فرد مبتلا است.
♈️ اغلب مبتلایان به عقده مسیح نوع اول همچون معمر قذافی، صدام حسین، انور خوجه، نیکلای چائوشسکو و بسیاری از نامهای آشنا برای ما، شوربختانه تنها در واپسین لحظات عمر، هنگام تنبیه توسط ملتهای تحت فرمان خود و یا مواجهه با شدیدترین مجازاتها و کیفرها، متوجه حاد بودن بیماری ویرانگر خود میشوند و در حقیقت باید گفت که در مراحل پیشرفته، این بیماری روانی واقعاً غیرقابل درمان است.
♈️ آنچه که بیشتر از هرچیز قابل تأمل مینماید، هزینه ها و آسیبهای جبرانناپذیر و نابودکننده این بیماری برای اطرافیان فرد مبتلا است و قرار گرفتن افرادی از این دست در سطوح بالای مدیریتی کلان ، منجر به نابودی منابع مالی، سیاسی و اجتماعی یک کشور و تباه ساختن زندگی نسلهای بیشمار میگردد!
✍️ رضی الدین طبیب
https://t.iss.one/dariche2024
Telegram
دریچه
مجالی برای تأمل در سویههای متنوع آیین، فرهنگ و جامعه. فرصتی برای نگریستن خردمندانه به هزارتوی فرهنگی و آیینی ایرانیان و مسائل و معضلاتی که کم و بیش با آن درگیریم.
امید است در تفاهم و همدلی بیشتر و گشایش افقهای نو گام مثبتی باشد..
@dariche2024
امید است در تفاهم و همدلی بیشتر و گشایش افقهای نو گام مثبتی باشد..
@dariche2024
👍1
❇️ خويشتن داري يعني چه؟
✅خويشتن داري يک مکانيسم دروني مداخله گر است که باعث مي شود فرد افکار، عقايد يا تمايلات نادرست يا زيان آور خود را که به ذهن مي رسد به عمل تبديل نکند. اين فضيلت به فرد ياد مي دهد رفتارهايش را تنظيم کند و خود را با واقعيت تطبيق دهد نه واقعيت را با خود.
خويشتن داري، در هر امری نیاز به کسب «مهارت» و درعين سادگي نيازمند قدرت نه گفتن است، همچنین هسته اصلي اعتماد به نفس است و با اين فضيلت است که مسئوليت پذيری معنا پيدا مي کند.
🔸در حال حاضر که تنوع و تکثر در جامعه بيداد مي کند و فرد با انتخاب هاي متعددي رو به روست، آموزش مهارت خويشتن داري و رشد آن برای نوجوانان اهميت بسيار زيادي دارد.
✍️ دکتر جهاندار امینی
https://t.iss.one/dariche2024
✅خويشتن داري يک مکانيسم دروني مداخله گر است که باعث مي شود فرد افکار، عقايد يا تمايلات نادرست يا زيان آور خود را که به ذهن مي رسد به عمل تبديل نکند. اين فضيلت به فرد ياد مي دهد رفتارهايش را تنظيم کند و خود را با واقعيت تطبيق دهد نه واقعيت را با خود.
خويشتن داري، در هر امری نیاز به کسب «مهارت» و درعين سادگي نيازمند قدرت نه گفتن است، همچنین هسته اصلي اعتماد به نفس است و با اين فضيلت است که مسئوليت پذيری معنا پيدا مي کند.
🔸در حال حاضر که تنوع و تکثر در جامعه بيداد مي کند و فرد با انتخاب هاي متعددي رو به روست، آموزش مهارت خويشتن داري و رشد آن برای نوجوانان اهميت بسيار زيادي دارد.
✍️ دکتر جهاندار امینی
https://t.iss.one/dariche2024
Telegram
دریچه
مجالی برای تأمل در سویههای متنوع آیین، فرهنگ و جامعه. فرصتی برای نگریستن خردمندانه به هزارتوی فرهنگی و آیینی ایرانیان و مسائل و معضلاتی که کم و بیش با آن درگیریم.
امید است در تفاهم و همدلی بیشتر و گشایش افقهای نو گام مثبتی باشد..
@dariche2024
امید است در تفاهم و همدلی بیشتر و گشایش افقهای نو گام مثبتی باشد..
@dariche2024
❇️ مادامی که که ایرانیان خلق و خوی دیکتاتوری دارند محال است از شر حکام دیکتاتور رهایی یابند.
نوروز گذشته توانستم خواندن کتاب «نقد و تحلیل دیکتاتوری» نوشته «مانس اشپربر» را به پایان برسانم.
این روانشناس آلمانی، کتاب را در ۳۲ سالگی و در دهه ۳۰ میلادی پیش از آنکه هیتلر جهان را به کام جنگ جهانی دوم بکشاند، نگاشته است. او در کتاب خود از روی تحلیل روانی رفتار دیکتاتورها، پیشبینی کرده که کسی مانند هیتلر سرانجام خودکشی خواهد کرد. این کتاب که منتشر شد، نویسندهاش نه تنها ناچار شد برای مصون ماندن از خشم نازیها به زندگی پنهانی روی آورد که کمونیستهای پیرو استالین نیز خواندن این کتاب را ممنوع کردند.
این کتاب توسط کریم قصیم به فارسی ترجمه و درسال۱۳۶۳ توسط انتشارات دماوند به چاپ رسیده است، انتشارات دماوند در سال ۶۴ تعطیل شد.
اشپربر در این کتاب که متنی بسیار روان و گیرا دارد، با تحلیل *روانشناختی شخصیت و رفتار دیکتاتورها نشان میدهد که آنها به خودی خود دیکتاتور نمیشوند، آنها پیامد رفتار تودههایی هستند که خوی دیکتاتوری بخشی از آنهاست.*
*برای آن که دیکتاتوری برای همیشه از جامعهای رخت بربندد، باید روحیه دیکتاتوری تودهها از میان برود.*
*یادمان نرود که ما ایرانیها رابطه خوبی با ضعیفتر از خودمان نداریم.* ببینید بچههایمان به سوی گربهها و سگها سنگ میاندازند، سوارهها به پیادهها رحم نمیکنند، همهمان در کار خودمان فرمانروایی میکنیم. بقال حاکم است، نانوا حاکم است، راننده تاکسی حاکم است. مامور پلیس و قاضی و همه و همه در کار خود میخواهیم حکومت کنیم. وقتی در خیابان دزد را میگیریم به جای آن که تحویل پلیساش بدهیم اول به او کتک مفصلی میزنیم، پلیسمان وقتی خطاکاری را دستگیر میکند اول او را میزند.
هر جای خیابان که دوست داشتیم پارک میکنیم.
وقتی کسی با ما تصادف کرد با چماق پیاده میشویم.
وقتی داخل کوچهای باریک رانندگی میکنیم، حتما باید راننده مقابل دنده عقب بگیرد تا ما رد شویم چون کوچه ارث پدرمان بوده!
*اینها همه نشانههای خوی دیکتاتوری نهفتهای است که در همه ما وجود دارد.*
اشپربر نشان میدهد که چگونه شخصیت روانی یک دیکتاتور در گذر زمان تحول مییابد و او را از یک زندگی معمولی محروم میکند. به گونهای که دیکتاتور رفته رفته دچار سادیسم (دیگر آزاری) و سپس مازوخیسم (خود آزاری) میشود.
اشپربر با دستهبندی انواع ترس نشان میدهد که *دیکتاتورها دچار «ترس تهاجمی» هستند* و در واقع بخش بزرگی از رفتار آنها ناشی از این نوع ترس است. اشپربر معتقد است *اعتیاد به دشمنتراشی و ایده «دشمنانگاری هر کس با ما نیست»* از سوی دیکتاتورها رهاورد ترس عمیقی است که در آنها نهفته است. او از قول افلاطون مینویسد «هر کس میتواند شایستهدلیری باشد بجز دیکتاتور» و بعد خودش به زیبایی و با تحلیل روانشناختی نشان میدهد که این سخن افلاطون چقدر دقیق است. در واقع نشان میدهد که دیکتاتوری ویژگی است که در نبود شجاعت پیدا میشود. و *این رفتار در همه سطوح قدرت (پدر، معلم، رئیس اداره، پلیس محله و ...) نمود دارد.* ولی وقتی تودههای دارای خوی دیکتاتوری با یکی از دیکتاتورها همراهی میکنند و از او پشتیبانی میکنند، از او یک فرمانروای به تمام معنی دیکتاتور میسازند.
اشپربر نشان میدهد که چگونه ترس در گذر زمان به نفرت تبدیل میشود و آنگاه تودهها برای ارضای نفرتشان از عدهای، دیکتاتوری را یاری میکنند تا آنان را نابود کند و بعد دوباره زمانی میرسد که تودهها به علت نفرت از همین دیکتاتور، او را به کمک دیکتاتور دیگری به چوبهدار میسپارند.
او به زیبایی نشان میدهد که چگونه *دیکتاتورها با ساده کردن مسائل پیچیده زندگی، راه حلهای عامه پسندــ اما غیر قابل اجراــ میدهند و اصلا هم نگران عدم قابلیت اجرای این ایدههای خود نیستند، چرا که آموختهاند وقتی راه حلشان به نتیجه نرسید به راحتی میتوانند با انداختن مسئولیت این ناکامی به گردن دیگران (دشمنان فرضی)، این ناکامی را تبدیل به فرصتی کنند تا نشان دهند که دشمنانشان چقدر قدرتمند هستنند و نمیگذارند تا آنها به اهدافشان برسند.*
اشپربر البته تحلیلاش را معطوف به شخصیت سیاسی خاصی نمیکند ولی برخی مثالهایش را از رفتار دیکتاتورهای زمانهاش (استالین و هیتلر) میآورد.
با این حال، زیبایی این کتاب به این است که وقتی نام هیتلر و استالین را بر میداریم و نام هر دیکتاتور دیگری را میگذاریم میبینیم چقدر تحلیل تازه است. گویا اشپربر آن را همین دیروز و برای تحلیله رفتار دیکتاتورهای این زمانه نوشته است.
✍️ محسن رنانی
https://t.iss.one/dariche2024
نوروز گذشته توانستم خواندن کتاب «نقد و تحلیل دیکتاتوری» نوشته «مانس اشپربر» را به پایان برسانم.
این روانشناس آلمانی، کتاب را در ۳۲ سالگی و در دهه ۳۰ میلادی پیش از آنکه هیتلر جهان را به کام جنگ جهانی دوم بکشاند، نگاشته است. او در کتاب خود از روی تحلیل روانی رفتار دیکتاتورها، پیشبینی کرده که کسی مانند هیتلر سرانجام خودکشی خواهد کرد. این کتاب که منتشر شد، نویسندهاش نه تنها ناچار شد برای مصون ماندن از خشم نازیها به زندگی پنهانی روی آورد که کمونیستهای پیرو استالین نیز خواندن این کتاب را ممنوع کردند.
این کتاب توسط کریم قصیم به فارسی ترجمه و درسال۱۳۶۳ توسط انتشارات دماوند به چاپ رسیده است، انتشارات دماوند در سال ۶۴ تعطیل شد.
اشپربر در این کتاب که متنی بسیار روان و گیرا دارد، با تحلیل *روانشناختی شخصیت و رفتار دیکتاتورها نشان میدهد که آنها به خودی خود دیکتاتور نمیشوند، آنها پیامد رفتار تودههایی هستند که خوی دیکتاتوری بخشی از آنهاست.*
*برای آن که دیکتاتوری برای همیشه از جامعهای رخت بربندد، باید روحیه دیکتاتوری تودهها از میان برود.*
*یادمان نرود که ما ایرانیها رابطه خوبی با ضعیفتر از خودمان نداریم.* ببینید بچههایمان به سوی گربهها و سگها سنگ میاندازند، سوارهها به پیادهها رحم نمیکنند، همهمان در کار خودمان فرمانروایی میکنیم. بقال حاکم است، نانوا حاکم است، راننده تاکسی حاکم است. مامور پلیس و قاضی و همه و همه در کار خود میخواهیم حکومت کنیم. وقتی در خیابان دزد را میگیریم به جای آن که تحویل پلیساش بدهیم اول به او کتک مفصلی میزنیم، پلیسمان وقتی خطاکاری را دستگیر میکند اول او را میزند.
هر جای خیابان که دوست داشتیم پارک میکنیم.
وقتی کسی با ما تصادف کرد با چماق پیاده میشویم.
وقتی داخل کوچهای باریک رانندگی میکنیم، حتما باید راننده مقابل دنده عقب بگیرد تا ما رد شویم چون کوچه ارث پدرمان بوده!
*اینها همه نشانههای خوی دیکتاتوری نهفتهای است که در همه ما وجود دارد.*
اشپربر نشان میدهد که چگونه شخصیت روانی یک دیکتاتور در گذر زمان تحول مییابد و او را از یک زندگی معمولی محروم میکند. به گونهای که دیکتاتور رفته رفته دچار سادیسم (دیگر آزاری) و سپس مازوخیسم (خود آزاری) میشود.
اشپربر با دستهبندی انواع ترس نشان میدهد که *دیکتاتورها دچار «ترس تهاجمی» هستند* و در واقع بخش بزرگی از رفتار آنها ناشی از این نوع ترس است. اشپربر معتقد است *اعتیاد به دشمنتراشی و ایده «دشمنانگاری هر کس با ما نیست»* از سوی دیکتاتورها رهاورد ترس عمیقی است که در آنها نهفته است. او از قول افلاطون مینویسد «هر کس میتواند شایستهدلیری باشد بجز دیکتاتور» و بعد خودش به زیبایی و با تحلیل روانشناختی نشان میدهد که این سخن افلاطون چقدر دقیق است. در واقع نشان میدهد که دیکتاتوری ویژگی است که در نبود شجاعت پیدا میشود. و *این رفتار در همه سطوح قدرت (پدر، معلم، رئیس اداره، پلیس محله و ...) نمود دارد.* ولی وقتی تودههای دارای خوی دیکتاتوری با یکی از دیکتاتورها همراهی میکنند و از او پشتیبانی میکنند، از او یک فرمانروای به تمام معنی دیکتاتور میسازند.
اشپربر نشان میدهد که چگونه ترس در گذر زمان به نفرت تبدیل میشود و آنگاه تودهها برای ارضای نفرتشان از عدهای، دیکتاتوری را یاری میکنند تا آنان را نابود کند و بعد دوباره زمانی میرسد که تودهها به علت نفرت از همین دیکتاتور، او را به کمک دیکتاتور دیگری به چوبهدار میسپارند.
او به زیبایی نشان میدهد که چگونه *دیکتاتورها با ساده کردن مسائل پیچیده زندگی، راه حلهای عامه پسندــ اما غیر قابل اجراــ میدهند و اصلا هم نگران عدم قابلیت اجرای این ایدههای خود نیستند، چرا که آموختهاند وقتی راه حلشان به نتیجه نرسید به راحتی میتوانند با انداختن مسئولیت این ناکامی به گردن دیگران (دشمنان فرضی)، این ناکامی را تبدیل به فرصتی کنند تا نشان دهند که دشمنانشان چقدر قدرتمند هستنند و نمیگذارند تا آنها به اهدافشان برسند.*
اشپربر البته تحلیلاش را معطوف به شخصیت سیاسی خاصی نمیکند ولی برخی مثالهایش را از رفتار دیکتاتورهای زمانهاش (استالین و هیتلر) میآورد.
با این حال، زیبایی این کتاب به این است که وقتی نام هیتلر و استالین را بر میداریم و نام هر دیکتاتور دیگری را میگذاریم میبینیم چقدر تحلیل تازه است. گویا اشپربر آن را همین دیروز و برای تحلیله رفتار دیکتاتورهای این زمانه نوشته است.
✍️ محسن رنانی
https://t.iss.one/dariche2024
Telegram
دریچه
مجالی برای تأمل در سویههای متنوع آیین، فرهنگ و جامعه. فرصتی برای نگریستن خردمندانه به هزارتوی فرهنگی و آیینی ایرانیان و مسائل و معضلاتی که کم و بیش با آن درگیریم.
امید است در تفاهم و همدلی بیشتر و گشایش افقهای نو گام مثبتی باشد..
@dariche2024
امید است در تفاهم و همدلی بیشتر و گشایش افقهای نو گام مثبتی باشد..
@dariche2024
👍2👏1
❇️ فقه و ادب اختلاف
یکی از شاگردان امام شافعی رحمهالله به نام یونس در موضوعی با استادش امام شافعی اختلاف کردند و شاگرد عصبانی برخاست و درس را رها کرد و به خانه رفت.
شب که شد صدای کوبیدن دروازه خانهاش را شنید، وقتی دَر را باز کرد، از دیدن امام شافعی رحمهالله تعجب کرد که میگوید: «ای یونس، صدها مسئله ما را متحد میکند و یک موضوع ما را از هم جدا میکند. ای یونس، سعی نکن در همه اختلافات پیروز شوی، گاهی اوقات «به دست آوردن دلها» از «برنده شدن نگرشها» مُهمتر است.
ای یونس، پُلهایی را که ساختی و از آن رَد شدی خراب نکن شاید روزی به بازگشت نیاز داشته باشی
از «خطا» متنفر باش، امّا از «خطاکار» متنفر نباش، و با تمام وجود از «نافرمانی» متنفر باش.
امَّا «عاصی» را ببخش و رحم کن. ای یونس، از «قول» انتقاد کن، امّا به «گوینده» احترام بگذار.
رسالت ما حذف «بیماری» است نه شخص «بیمار»
محمد بن إدريس الشافعي رحمه الله
https://t.iss.one/dariche2024
یکی از شاگردان امام شافعی رحمهالله به نام یونس در موضوعی با استادش امام شافعی اختلاف کردند و شاگرد عصبانی برخاست و درس را رها کرد و به خانه رفت.
شب که شد صدای کوبیدن دروازه خانهاش را شنید، وقتی دَر را باز کرد، از دیدن امام شافعی رحمهالله تعجب کرد که میگوید: «ای یونس، صدها مسئله ما را متحد میکند و یک موضوع ما را از هم جدا میکند. ای یونس، سعی نکن در همه اختلافات پیروز شوی، گاهی اوقات «به دست آوردن دلها» از «برنده شدن نگرشها» مُهمتر است.
ای یونس، پُلهایی را که ساختی و از آن رَد شدی خراب نکن شاید روزی به بازگشت نیاز داشته باشی
از «خطا» متنفر باش، امّا از «خطاکار» متنفر نباش، و با تمام وجود از «نافرمانی» متنفر باش.
امَّا «عاصی» را ببخش و رحم کن. ای یونس، از «قول» انتقاد کن، امّا به «گوینده» احترام بگذار.
رسالت ما حذف «بیماری» است نه شخص «بیمار»
محمد بن إدريس الشافعي رحمه الله
https://t.iss.one/dariche2024
Telegram
دریچه
مجالی برای تأمل در سویههای متنوع آیین، فرهنگ و جامعه. فرصتی برای نگریستن خردمندانه به هزارتوی فرهنگی و آیینی ایرانیان و مسائل و معضلاتی که کم و بیش با آن درگیریم.
امید است در تفاهم و همدلی بیشتر و گشایش افقهای نو گام مثبتی باشد..
@dariche2024
امید است در تفاهم و همدلی بیشتر و گشایش افقهای نو گام مثبتی باشد..
@dariche2024
👍1
🔹خوی تو شگرف است
داشتم فکر میکردم دربارۀ این سیرۀ پاک چه بگویم. نخستین چیزی که نگاهم را جلب کرد یا وارد ذهنم شد، گشودگی دل و دست ایشان بود که پروردگار آسمان آن را در قران کریم اینگونه وصف می کند که: «خوی تو شگرف است.»
خو و منش پیامبر با مردم چیزی است شگرف. بی شک او اخلاقی بزرگوارانه دارد و این اخلاق، مأموریت پیامبرانۀ او را آسان می کند.
«گر تو سنگ دل بودی مردمان از تو دور می گشتند.» موفقیت رسول الله (ص) در امت و دعوتش نتیجه اخلاق والا و رفتار زیبایش با مردم بود.
برگرفته از کتاب آن همیشه مهربان
منبع : کانال کانون گفتگو
@dialoguecenter
https://t.iss.one/dariche2024
داشتم فکر میکردم دربارۀ این سیرۀ پاک چه بگویم. نخستین چیزی که نگاهم را جلب کرد یا وارد ذهنم شد، گشودگی دل و دست ایشان بود که پروردگار آسمان آن را در قران کریم اینگونه وصف می کند که: «خوی تو شگرف است.»
خو و منش پیامبر با مردم چیزی است شگرف. بی شک او اخلاقی بزرگوارانه دارد و این اخلاق، مأموریت پیامبرانۀ او را آسان می کند.
«گر تو سنگ دل بودی مردمان از تو دور می گشتند.» موفقیت رسول الله (ص) در امت و دعوتش نتیجه اخلاق والا و رفتار زیبایش با مردم بود.
برگرفته از کتاب آن همیشه مهربان
منبع : کانال کانون گفتگو
@dialoguecenter
https://t.iss.one/dariche2024
❇️ روشنفکر کیست...!؟
ایمانوئل_کانت اعتقاد دارد اگر در جامعه ای گزاره غالب این باشد که "فکر نکنید اطاعت کنید" آن جامعه در دوران تاریکی به سر می برد و اگر در فردی هم این گزاره غالب باشد آن فرد در دوران کودکی به سر می برد.
گزاره ای که یک جامعه را به دوران روشنایی می برد و یک فرد را به بلوغ روانی می رساند این است که "جرات و شهامت آزاد اندیشی داشته باش".
بنابراین از نظر کانت روشنفکر بودن دو ویژگی دارد: اول علم و آگاهی و دوم شجاعت و شهامت.
کارل_مانهایم اعتقاد دارد که تمام شناخت ها به ساختارهای اجتماعی وابسته هستند. از نظر او این منافع طبقات و گروه های اجتماعی است که نحوه اندیشیدن آنها را تعیین می کند بنابراین کشیش ها شبیه هم فکر می کنند، نظامیان شبیه هم و پزشکان شبیه هم. تنها افکار روشنفکران است که وابسته به شرایط و ساختارهای اجتماعی نیست. مانهایم روشنفکران را افرادی بی طبقه می دانست که اندیشه هایشان تحت تاثیر منافع طبقاتی نیست.
ادوارد_سعید روشنفکر را کسی می داند که به نقد "قدرت" و "سنت" می پردازد. روشنفکر این نقد را در انظار عموم انجام می دهد بنابراین همه هستی اش را موکول به یک تشخیص انتقادی می کند. پس می توان برای روشنفکران دو ویژگی قائل شد.
اول این که تفکر نقاد در آنها فعال است. پس گرفتار تفکر عاطفی -عادتی، جوزدگی و تقلید نیستند .
دوم این که این نقد ها را با شهامت مطرح می کنند و از نگرانی در مورد حاصل عملی کار خویش فاصله گرفته اند.
پس هر فرد دانشمند و تحصیلکرده ای روشنفکر محسوب نمی شود و هر جامعه ای هم که دانشگاه و دانشجو زیاد داشته باشد از دوران تاریکی به عصر خرد نقل مکان نکرده است.
اما لازم است اضافه کنیم، در هر شرایط تاریخی، ممکن است روشنفکر نمودی متفاوت داشته باشد. در یکجامعه با رویکرد های سیاسی و اجتماعی و...وظایف روشنفکر تغییر میکند، پس بهتر می دانم بگویم:
روشنفکر مستلزم انعطاف عملکرد و اندیشه است.
✍ منبع فضای مجازی
https://t.iss.one/dariche2024
ایمانوئل_کانت اعتقاد دارد اگر در جامعه ای گزاره غالب این باشد که "فکر نکنید اطاعت کنید" آن جامعه در دوران تاریکی به سر می برد و اگر در فردی هم این گزاره غالب باشد آن فرد در دوران کودکی به سر می برد.
گزاره ای که یک جامعه را به دوران روشنایی می برد و یک فرد را به بلوغ روانی می رساند این است که "جرات و شهامت آزاد اندیشی داشته باش".
بنابراین از نظر کانت روشنفکر بودن دو ویژگی دارد: اول علم و آگاهی و دوم شجاعت و شهامت.
کارل_مانهایم اعتقاد دارد که تمام شناخت ها به ساختارهای اجتماعی وابسته هستند. از نظر او این منافع طبقات و گروه های اجتماعی است که نحوه اندیشیدن آنها را تعیین می کند بنابراین کشیش ها شبیه هم فکر می کنند، نظامیان شبیه هم و پزشکان شبیه هم. تنها افکار روشنفکران است که وابسته به شرایط و ساختارهای اجتماعی نیست. مانهایم روشنفکران را افرادی بی طبقه می دانست که اندیشه هایشان تحت تاثیر منافع طبقاتی نیست.
ادوارد_سعید روشنفکر را کسی می داند که به نقد "قدرت" و "سنت" می پردازد. روشنفکر این نقد را در انظار عموم انجام می دهد بنابراین همه هستی اش را موکول به یک تشخیص انتقادی می کند. پس می توان برای روشنفکران دو ویژگی قائل شد.
اول این که تفکر نقاد در آنها فعال است. پس گرفتار تفکر عاطفی -عادتی، جوزدگی و تقلید نیستند .
دوم این که این نقد ها را با شهامت مطرح می کنند و از نگرانی در مورد حاصل عملی کار خویش فاصله گرفته اند.
پس هر فرد دانشمند و تحصیلکرده ای روشنفکر محسوب نمی شود و هر جامعه ای هم که دانشگاه و دانشجو زیاد داشته باشد از دوران تاریکی به عصر خرد نقل مکان نکرده است.
اما لازم است اضافه کنیم، در هر شرایط تاریخی، ممکن است روشنفکر نمودی متفاوت داشته باشد. در یکجامعه با رویکرد های سیاسی و اجتماعی و...وظایف روشنفکر تغییر میکند، پس بهتر می دانم بگویم:
روشنفکر مستلزم انعطاف عملکرد و اندیشه است.
✍ منبع فضای مجازی
https://t.iss.one/dariche2024
Telegram
دریچه
مجالی برای تأمل در سویههای متنوع آیین، فرهنگ و جامعه. فرصتی برای نگریستن خردمندانه به هزارتوی فرهنگی و آیینی ایرانیان و مسائل و معضلاتی که کم و بیش با آن درگیریم.
امید است در تفاهم و همدلی بیشتر و گشایش افقهای نو گام مثبتی باشد..
@dariche2024
امید است در تفاهم و همدلی بیشتر و گشایش افقهای نو گام مثبتی باشد..
@dariche2024
❇️ جامعهای که اعتمادش نابود شده است سامان پذیری برای احیای حقوق خود را هم باخته است!
♈️ لازمه گوش فرا دادن جمع به مرجع شایسته اعتماد متقابل است، یعنی جامعه به فرد با نهادی گوش میدهد که به او اعتماد دارد، مرجع اجتماعی نیز باید به شنود و ایستایی جامعه به پای اهداف و آرمانهای خود اعتماد کند تا انگیزه لازم برای پویش و پذیرش مسئولیت اجتماعی را داشته باشد.
♈️ وضع امروز ایران این گونه است که جامعه اعتمادش را هم به خود و هم به نخبگان خود باخته است.
از طرفی اکثریت کسانی که میدانند مسئله ملی چیست و راه چاره چیست به دلیل مشاهده موانع بسیار پیچیده و اجتماع فروریخته و ناپایدار حاضر به ورود برای چارهاندیشی نیستند و از طرفی مردم نیز راست و دروغ را بدون ملاحظه گوینده مهر دروغ میزنند و رد میکنند.
♈️ اکنون اورژانسیترین روزگاری است که ملت ایران به انسجام و ساماندهی خود برای نجات فردایش نیاز دارد، علیرغم اجماع حداکثری بر نامطلوب و خطرناک بودن روند کنونی کشور از جامعه و ظرفیتهای آن کاری برنمیآید، تنها به این دلیل که دروغهای پرتیراژ و وعدههای نامحقق چند دهه اخیر هر گونه صداقت و مسئولیت ملی را در افق ذهن جامعه ناپدید ساخته است.
جامعه ایرانی امروز مرجعی ندارد که مورد وثوق اش باشد تا به دنبال آن یافتن راه چاره و علاج مسایل خود را پیگیری کند.
♈️ سامانه ملت فروپاشیده است، هویت ملی زیر آوار حملات ایدئولوژیک و هزینههای امت گرایی به کما رفته است، دین به تفسیر حکومتی عملا در تظاهرات و مناسک خلاصه و محدود شده است و دانش و دانشگاه در حصار نظامیگری و مداحی گرفتار شده است.
♈️ هر ایرانی اهل فهمی وظیفه دارد در حد توان از جنبهای که ممکن است از هویت ملی خویش آوار برداری یا غبار روبی کند، باید راهی به احیای ساماندهی ملی یافته شود و جز خود ایرانیان کاری از دیگران ساخته نیست!
✍️ رستم شجاعی مقدم
https://t.iss.one/dariche2024
♈️ لازمه گوش فرا دادن جمع به مرجع شایسته اعتماد متقابل است، یعنی جامعه به فرد با نهادی گوش میدهد که به او اعتماد دارد، مرجع اجتماعی نیز باید به شنود و ایستایی جامعه به پای اهداف و آرمانهای خود اعتماد کند تا انگیزه لازم برای پویش و پذیرش مسئولیت اجتماعی را داشته باشد.
♈️ وضع امروز ایران این گونه است که جامعه اعتمادش را هم به خود و هم به نخبگان خود باخته است.
از طرفی اکثریت کسانی که میدانند مسئله ملی چیست و راه چاره چیست به دلیل مشاهده موانع بسیار پیچیده و اجتماع فروریخته و ناپایدار حاضر به ورود برای چارهاندیشی نیستند و از طرفی مردم نیز راست و دروغ را بدون ملاحظه گوینده مهر دروغ میزنند و رد میکنند.
♈️ اکنون اورژانسیترین روزگاری است که ملت ایران به انسجام و ساماندهی خود برای نجات فردایش نیاز دارد، علیرغم اجماع حداکثری بر نامطلوب و خطرناک بودن روند کنونی کشور از جامعه و ظرفیتهای آن کاری برنمیآید، تنها به این دلیل که دروغهای پرتیراژ و وعدههای نامحقق چند دهه اخیر هر گونه صداقت و مسئولیت ملی را در افق ذهن جامعه ناپدید ساخته است.
جامعه ایرانی امروز مرجعی ندارد که مورد وثوق اش باشد تا به دنبال آن یافتن راه چاره و علاج مسایل خود را پیگیری کند.
♈️ سامانه ملت فروپاشیده است، هویت ملی زیر آوار حملات ایدئولوژیک و هزینههای امت گرایی به کما رفته است، دین به تفسیر حکومتی عملا در تظاهرات و مناسک خلاصه و محدود شده است و دانش و دانشگاه در حصار نظامیگری و مداحی گرفتار شده است.
♈️ هر ایرانی اهل فهمی وظیفه دارد در حد توان از جنبهای که ممکن است از هویت ملی خویش آوار برداری یا غبار روبی کند، باید راهی به احیای ساماندهی ملی یافته شود و جز خود ایرانیان کاری از دیگران ساخته نیست!
✍️ رستم شجاعی مقدم
https://t.iss.one/dariche2024
Telegram
دریچه
مجالی برای تأمل در سویههای متنوع آیین، فرهنگ و جامعه. فرصتی برای نگریستن خردمندانه به هزارتوی فرهنگی و آیینی ایرانیان و مسائل و معضلاتی که کم و بیش با آن درگیریم.
امید است در تفاهم و همدلی بیشتر و گشایش افقهای نو گام مثبتی باشد..
@dariche2024
امید است در تفاهم و همدلی بیشتر و گشایش افقهای نو گام مثبتی باشد..
@dariche2024
❇️ سه مدل از تقوا:
1️⃣ تـقـوای گـریز
آن است که انسان از محیط گناهآلود دوری کند؛ یعنی یوسفوار از صحنه گناه راه گریز را برگزیند و فرار کند.
2️⃣ تـقـوای پـرهیز
آن است که انسان بتواند در محیط گناهآلود، خودش را پاک نگه داری. یعنی مانند موسی و آسیه در کاخ فرعونی باشند؛ اما خویشتن را از گناه حفظ نماید.
3️⃣ تـقـوای سـتیز
آن است که انسان در صحنه بماند و با مظاهر گناه مبارزه کند؛ و محیط سالمی ایجاد نماید. یعنی ابراهیموار با گناه، شرک و بتپرستی مقابله، و ستیز کند.
✍🏻 سقز: محمد احمدیان
https://t.iss.one/dariche2024
1️⃣ تـقـوای گـریز
آن است که انسان از محیط گناهآلود دوری کند؛ یعنی یوسفوار از صحنه گناه راه گریز را برگزیند و فرار کند.
2️⃣ تـقـوای پـرهیز
آن است که انسان بتواند در محیط گناهآلود، خودش را پاک نگه داری. یعنی مانند موسی و آسیه در کاخ فرعونی باشند؛ اما خویشتن را از گناه حفظ نماید.
3️⃣ تـقـوای سـتیز
آن است که انسان در صحنه بماند و با مظاهر گناه مبارزه کند؛ و محیط سالمی ایجاد نماید. یعنی ابراهیموار با گناه، شرک و بتپرستی مقابله، و ستیز کند.
✍🏻 سقز: محمد احمدیان
https://t.iss.one/dariche2024
Telegram
دریچه
مجالی برای تأمل در سویههای متنوع آیین، فرهنگ و جامعه. فرصتی برای نگریستن خردمندانه به هزارتوی فرهنگی و آیینی ایرانیان و مسائل و معضلاتی که کم و بیش با آن درگیریم.
امید است در تفاهم و همدلی بیشتر و گشایش افقهای نو گام مثبتی باشد..
@dariche2024
امید است در تفاهم و همدلی بیشتر و گشایش افقهای نو گام مثبتی باشد..
@dariche2024
Forwarded from نگاهِ دیگر | صابر گُلعنبری
🔺 اسرائیل در شوک!
حمله گسترده راکتی و زمینی امروز نیروهای جنبش فلسطینی حماس به اسرائیل از جهات متعددی بیسابقه و غافلگیر کننده بوده و تل آویو را در شوک بزرگی فرو برده است. محمد الضیف فرمانده گردانهای قسام وابسته به حماس که به ندرت اظهارنظر میکند، نام این حمله را "طوفان الاقصی" اعلام کرده و گفته است که در واکنش به حملات مستمر یهودیان تندرو به مسجد الاقصی صورت میگیرد.
اسرائیل نیز در مقابل فعلا وضعیت جنگی اعلام کرده اما تا این لحظه دست به حملات متقابلی نزده است و به نظر میرسد که با توجه به نوع و ماهیت حملات فلسطینیها و تبعات احتمالی مهم آن برای دولت نتانیاهو، حملات ویرانگر و گستردهای به نوار غزه طی ساعات آتی اتفاق بیفتد.
حملات غافلگیر کننده امروز یک نقطه عطف بوده و دولت نتانیاهو را در برابر یک شکست اطلاعاتی و امنیتی سخت قرار میدهد؛ به گونهای که در روزها و ساعات گذشته هیج نشانهای از طرف اسرائیلی دال بر پیش بینی چنین حملهای و به تبع آن آمادگی لازم برای مقابله با آن وجود ندارد. در گذشته معمولا ارتش اسرائیلی قبل از حملات فلسطینی، هشدارهای لازم را به شهرک های پیرامونی نوار غزه میداد، اما این بار چنین اتفاقی نیفتاد و حتی گنبد آهنین هم مثل دفعات قبل عمل نکرد.
البته بعد مهم حملات امروز از غزه، حملات راکتی نیست، بلکه ورود زمینی و هوایی (با گلايدر) نیروهای حماس به مناطق اسرائیلی نشین در اطراف نوار غزه و سیطره بر برخی پایگاهها و به اسارت گرفتن (به گفته رادیو اسرائیل حدود 35 اسرائیلی) و کشتن تعدادی از نظامیان اسرائیلی و به غنمیت گرفتن برخی خودروهای زرهی و ادوات نظامی دیگر و بازگرداندن آنها به غزه و نمایش آنها در خیابانهای این منطقه است.
به نظر میرسد که این نیروها ابتدا از طریق تونل به شهرک ها نفوذ کردهاند و با سیطره بر بخشی از نوار مرزی، راه را برای ورود تعدادی دیگر از نیروهای حماس باز کردهاند. این دست حملات فلسطینی تقریبا در طول تاریخ اسرائیل بیسابقه است و همین خود، بنیامین نتانیاهو را در مخمصه بزرگی قرار خواهد داد. اسرائیل در جنگهای خود با کشورهای عربی غالبا پیش دستی میکرد و با حملات غافلگیر کننده مانند جنگ شش روزه پیشروی میکرد؛ اما این اتفاق با حمله امروز در مقیاس دیگری معکوس شد و این تحولی غیر معمولی برای اسرائیل است که به آن عادت ندارد. هر چند ادامه حضور نیروهای حماس در مناطق پیرامونی غزه در شرایط فعلی امکانپذیر نیست، اما ورود این تعداد نیرو به این شهرکها و حضور و یا به عبارتی دیگر تصرف موقت برخی مناطق و پایگاههای نظامی برای مدت کوتاهی هم اتفاقی بسیار ناگوار برای اسرائیل و دردسرساز برای نتانیاهو است.
از حیث زمانی هم بازه زمانی حمله گسترده امروز نیروهای حماس قابل تامل است. این حملات در سالگرد جنگ اکتبر 1973 مصر علیه اسرائیل اتفاق افتاد که تنها جنگی بود که عربها در آن پیروزی نسبی کسب کردند. از این رو، حملات امروز دلالتهای تاریخی خاص خود را هم به همراه دارد. کما این که این حمله هر چند نام "طوفان الاقصی" به خود گرفته است، اما به نظر میرسد اهداف آن فراتر از تحولات مسجد الاقصی و واکنش به آن باشد. اهدافی که گویا حماس در این حمله دنبال میکند، ایجاد وضعیت تنشآلود گستردهای است که طرح عادی سازی روابط میان اسرائیل و عربستان را با توجه به پیامدهای گسترده آن برای فلسطینیها با چالش جدی مواجه کند.
در همین حال هم دست زدن غزه به چنین حملاتی خود گویای این واقعیت نیز هست که 5 جنگ قبلی اسرائیل از سال 2008 تا کنون نتیجه خاصی در جهت تضعیف نوار غزه تحت کنترل حماس نداشته است و توانمندیهای نظامی آنها نسبت به قبل در این منطقه محاصره شده افزایش چشمگیری یافته است. همچنین تحولات امروز برآیندی مهم در سپهر سیاست در خود فلسطین در جهت بالا بردن وزنه حماس و گفتمان آن در مقابل حکومت خودگردان و فتح خواهد داشت.
درباره دورنمای تنش جدید و ابعاد منطقهای آن باید منتظر واکنش اسرائیل ماند که به نظر میرسد دست به حملات شدید و ویرانگری بزند، اما احتمال حمله زمینی گسترده به غزه فعلا دور از ذهن است. دراین میان هم با مداخله طرفهای میانجیگر دوباره آرامشی نسبی و شکننده برقرار خواهد شد؛ اما شکل تحقق این آرامش برای نتانیاهو اهمیت زیادی دارد. این که بتواند دستاوردی نظامی را به دست بیاورد؛ چه از طریق ترورهای هدفمند برخی رهبران عالی رتبه حماس چه تخریب گسترده و آن هم با هدف کاستن از تبعات حملات زمینی بی سابقه به مناطق اسرائیلی نشین و اسارت و کشته شدن تعداد قابل توجهی از اسرائیلیها. اما صرف نظر از نوع واکنش دولت نیانیاهو که موانع زیادی فراروی خود برای توسعه کمی و کیفی دامنه آن میبیند، حملات فلسطینی وضعیت داخلی او را وخیمتر میکند و او را در تنگنای بیشتر در مقابل جریان اپوزیسیون اسرائیلی قرار خواهد داد.
#صابر_گل_عنبری
@Sgolanbari
حمله گسترده راکتی و زمینی امروز نیروهای جنبش فلسطینی حماس به اسرائیل از جهات متعددی بیسابقه و غافلگیر کننده بوده و تل آویو را در شوک بزرگی فرو برده است. محمد الضیف فرمانده گردانهای قسام وابسته به حماس که به ندرت اظهارنظر میکند، نام این حمله را "طوفان الاقصی" اعلام کرده و گفته است که در واکنش به حملات مستمر یهودیان تندرو به مسجد الاقصی صورت میگیرد.
اسرائیل نیز در مقابل فعلا وضعیت جنگی اعلام کرده اما تا این لحظه دست به حملات متقابلی نزده است و به نظر میرسد که با توجه به نوع و ماهیت حملات فلسطینیها و تبعات احتمالی مهم آن برای دولت نتانیاهو، حملات ویرانگر و گستردهای به نوار غزه طی ساعات آتی اتفاق بیفتد.
حملات غافلگیر کننده امروز یک نقطه عطف بوده و دولت نتانیاهو را در برابر یک شکست اطلاعاتی و امنیتی سخت قرار میدهد؛ به گونهای که در روزها و ساعات گذشته هیج نشانهای از طرف اسرائیلی دال بر پیش بینی چنین حملهای و به تبع آن آمادگی لازم برای مقابله با آن وجود ندارد. در گذشته معمولا ارتش اسرائیلی قبل از حملات فلسطینی، هشدارهای لازم را به شهرک های پیرامونی نوار غزه میداد، اما این بار چنین اتفاقی نیفتاد و حتی گنبد آهنین هم مثل دفعات قبل عمل نکرد.
البته بعد مهم حملات امروز از غزه، حملات راکتی نیست، بلکه ورود زمینی و هوایی (با گلايدر) نیروهای حماس به مناطق اسرائیلی نشین در اطراف نوار غزه و سیطره بر برخی پایگاهها و به اسارت گرفتن (به گفته رادیو اسرائیل حدود 35 اسرائیلی) و کشتن تعدادی از نظامیان اسرائیلی و به غنمیت گرفتن برخی خودروهای زرهی و ادوات نظامی دیگر و بازگرداندن آنها به غزه و نمایش آنها در خیابانهای این منطقه است.
به نظر میرسد که این نیروها ابتدا از طریق تونل به شهرک ها نفوذ کردهاند و با سیطره بر بخشی از نوار مرزی، راه را برای ورود تعدادی دیگر از نیروهای حماس باز کردهاند. این دست حملات فلسطینی تقریبا در طول تاریخ اسرائیل بیسابقه است و همین خود، بنیامین نتانیاهو را در مخمصه بزرگی قرار خواهد داد. اسرائیل در جنگهای خود با کشورهای عربی غالبا پیش دستی میکرد و با حملات غافلگیر کننده مانند جنگ شش روزه پیشروی میکرد؛ اما این اتفاق با حمله امروز در مقیاس دیگری معکوس شد و این تحولی غیر معمولی برای اسرائیل است که به آن عادت ندارد. هر چند ادامه حضور نیروهای حماس در مناطق پیرامونی غزه در شرایط فعلی امکانپذیر نیست، اما ورود این تعداد نیرو به این شهرکها و حضور و یا به عبارتی دیگر تصرف موقت برخی مناطق و پایگاههای نظامی برای مدت کوتاهی هم اتفاقی بسیار ناگوار برای اسرائیل و دردسرساز برای نتانیاهو است.
از حیث زمانی هم بازه زمانی حمله گسترده امروز نیروهای حماس قابل تامل است. این حملات در سالگرد جنگ اکتبر 1973 مصر علیه اسرائیل اتفاق افتاد که تنها جنگی بود که عربها در آن پیروزی نسبی کسب کردند. از این رو، حملات امروز دلالتهای تاریخی خاص خود را هم به همراه دارد. کما این که این حمله هر چند نام "طوفان الاقصی" به خود گرفته است، اما به نظر میرسد اهداف آن فراتر از تحولات مسجد الاقصی و واکنش به آن باشد. اهدافی که گویا حماس در این حمله دنبال میکند، ایجاد وضعیت تنشآلود گستردهای است که طرح عادی سازی روابط میان اسرائیل و عربستان را با توجه به پیامدهای گسترده آن برای فلسطینیها با چالش جدی مواجه کند.
در همین حال هم دست زدن غزه به چنین حملاتی خود گویای این واقعیت نیز هست که 5 جنگ قبلی اسرائیل از سال 2008 تا کنون نتیجه خاصی در جهت تضعیف نوار غزه تحت کنترل حماس نداشته است و توانمندیهای نظامی آنها نسبت به قبل در این منطقه محاصره شده افزایش چشمگیری یافته است. همچنین تحولات امروز برآیندی مهم در سپهر سیاست در خود فلسطین در جهت بالا بردن وزنه حماس و گفتمان آن در مقابل حکومت خودگردان و فتح خواهد داشت.
درباره دورنمای تنش جدید و ابعاد منطقهای آن باید منتظر واکنش اسرائیل ماند که به نظر میرسد دست به حملات شدید و ویرانگری بزند، اما احتمال حمله زمینی گسترده به غزه فعلا دور از ذهن است. دراین میان هم با مداخله طرفهای میانجیگر دوباره آرامشی نسبی و شکننده برقرار خواهد شد؛ اما شکل تحقق این آرامش برای نتانیاهو اهمیت زیادی دارد. این که بتواند دستاوردی نظامی را به دست بیاورد؛ چه از طریق ترورهای هدفمند برخی رهبران عالی رتبه حماس چه تخریب گسترده و آن هم با هدف کاستن از تبعات حملات زمینی بی سابقه به مناطق اسرائیلی نشین و اسارت و کشته شدن تعداد قابل توجهی از اسرائیلیها. اما صرف نظر از نوع واکنش دولت نیانیاهو که موانع زیادی فراروی خود برای توسعه کمی و کیفی دامنه آن میبیند، حملات فلسطینی وضعیت داخلی او را وخیمتر میکند و او را در تنگنای بیشتر در مقابل جریان اپوزیسیون اسرائیلی قرار خواهد داد.
#صابر_گل_عنبری
@Sgolanbari
❇️ عمری که زندگی نکردیم!
امروز باران میبارد و بوی برگِ پاییزی با باران, مخلوط شده و بی اختیار آدم را به خیابان میکشد. گوشی را در خانه جا گذاشته ام و حالا مجبورم فقط به محیط اطرافم توجه کنم.
تمرکزم روی صدای قطرههای باران روی برگهاست، عابران چتر به دست و عطر گیاهان و درختانی که انگار هوای تازه را مشت مشت به اطراف میپاشند. حالا خالی از افکار مجازی هستم و حتی نمیدانم دقیقا ساعت چند است. نوعی رهاشدن و سبک شدن از افکار مزاحم دارم. زیر نم باران راه میروم و به این فکر میکنم که چند روز آفتابی و بارانی را در سایهیاسترس و اضطراب ناخواستهی بورس از دست دادهام. چه دیدارهایی، چه گفتگوهایی، چه کتابها، چه انسانهایی و چه لحظات تکرار نشدنی را از دست داده ام. آیا زندگی ارزش این همه استرس و اضطراب را داشته؟
خیلی وقت است که برای خودم وقت نگذاشته بودم. ما به وقفههای مکرر در سبک زندگیمان نیاز داریم. وقفه هایی به منزلهی رها کردن چیزهای جدی و پرداختن به اصل زندگی که برای هر کس معنی جداگانه ای دارد. من اسمش را میگذارم وقت گذاشتن برای چیزی که "واقعا حالمان را خوب میکند"! میتواند یک پیاده روی باشد، خواندن کتاب و یا وقت گذراندن با یک دوست و یا هر چیز دیگر که فقط خودمان باور داریم حالمان را خوب میکند.
ما بورسیها خیلی کم پیش میآید که لذت خالص موضوعی را درک کنیم. همواره استرس و اضطراب ناشی از بازار و اتفاقات سیاسی و اقتصادی و... با ما و در کنارمان است. یک ابرِ سیاه از استرس و اضطراب که دقیقا روی سر ما قرار دارد و با ما به هر کجای دنیا میآید. فرقی نمیکند یک کارمند ساده باشیم و یا مدیرعامل یک شرکت چند ده هزار میلیارد تومانی! کار در بورس به اندازهی کافی استرس دارد و همان تایم بازار و تایم کاری که شما صرف این بازار میکنید به اندازه کافی شما را فرسوده میکند. بنابراین اگر این عادت چک کردن اخبار و گشت و گذار میان اخبار و تحلیلها و سایتها را (خصوصا در تایم خارج از بازار) کنار نگذاریم همواره استرس و اضطراب را با خود حمل خواهیم کرد. در ساعتی غیر از ساعات معاملات و کمی قبل از آن، اطلاعات به درد شما نمیخورد زیرا نمیتوانید سودی از آن ببرید و چه بسا که تمرکز خود را هم در زندگی عادی از دست بدهید.
اصطلاحا میگویند، " وقتی قرار است بخوابید باید لباس خواب داشته باشید و نباید با لباس ورزشی و یا لباس بیرون به رختخواب بروید. بدن شما باید آرایش خواب داشته باشد و لباس راحت پوشیدن این پیغام را به مغز میدهد که وقت استراحت است و مغز امادهی خواب میشود. حالا وقتی با لباس ورزشی و یا لباس کار و یا لباس بیرون وارد رختخواب شوید پیام متناقضی را به مغز میفرستید.
حالا ببینید وقتی خارج از تایم بازار و در تعطیلات و یا قبل از خواب مرتب در حال چک کردن اخبار و مسائل مرتبط با بورس و سیاست و جنگ و ..هستید با مغز خود چه میکنید؟
نگران اخبار نباشید چون درست نیم ساعت قبل از شروع معاملات میتوانید همهی اخبار تعطیلات را چک کنید. خیلی اخبار هم چهارشنبه میآیند و جمعه تکذیب میشوند و یا اثرشان با خبر دیگری خنثی میشود.
به عنوان یک معاملهگر بورسی باید تایم زیادی را صرف خودتان و خانوادهتان کنید با ترک عادت چک کردن بیهودهی کانالهای تلگرامی و اخبار و سایتها و .. خواهید دید که لحظهها چقدر برایتان شیرینتر است، همصحبتی با همسر و فرزندان و پدر مادرتان چقدر شیرینتر است و روزهاو شبها آنقدر هم که فکر میکنید زشت و خستهکننده نیستند. نگاهی به گذشته داشته باشید هیچ کس نمیتواند تصویری از استرس و اضطراب ۵ سال گذشتهی خود به یاد آورد فقط میداند که این اضطرابها را تحمل کرده است و تحمل این ترسها و اضطرایها چیزی را تغییر نداده است و شاید باعث مشکلات بیشتری در جای دیگری شده باشد.
من شدیدا توصیهمیکنم،اخبار و مطالب بورسی را خارج از زمان بازار دنبال نکنید! و خواهشا این آخرین مطلبی باشد که در ساعتی غیر از بازار درخصوص بورس مطالعه کردید.
تمام روزهایی که نگران بورس و سهاممان بودهایم را زندگی نکردهایم و این یک بدهی بزرگ به خودمان است!
پیروز و سربلند باشید❤️
✍ محسن عباسی
https://t.iss.one/dariche2024
امروز باران میبارد و بوی برگِ پاییزی با باران, مخلوط شده و بی اختیار آدم را به خیابان میکشد. گوشی را در خانه جا گذاشته ام و حالا مجبورم فقط به محیط اطرافم توجه کنم.
تمرکزم روی صدای قطرههای باران روی برگهاست، عابران چتر به دست و عطر گیاهان و درختانی که انگار هوای تازه را مشت مشت به اطراف میپاشند. حالا خالی از افکار مجازی هستم و حتی نمیدانم دقیقا ساعت چند است. نوعی رهاشدن و سبک شدن از افکار مزاحم دارم. زیر نم باران راه میروم و به این فکر میکنم که چند روز آفتابی و بارانی را در سایهیاسترس و اضطراب ناخواستهی بورس از دست دادهام. چه دیدارهایی، چه گفتگوهایی، چه کتابها، چه انسانهایی و چه لحظات تکرار نشدنی را از دست داده ام. آیا زندگی ارزش این همه استرس و اضطراب را داشته؟
خیلی وقت است که برای خودم وقت نگذاشته بودم. ما به وقفههای مکرر در سبک زندگیمان نیاز داریم. وقفه هایی به منزلهی رها کردن چیزهای جدی و پرداختن به اصل زندگی که برای هر کس معنی جداگانه ای دارد. من اسمش را میگذارم وقت گذاشتن برای چیزی که "واقعا حالمان را خوب میکند"! میتواند یک پیاده روی باشد، خواندن کتاب و یا وقت گذراندن با یک دوست و یا هر چیز دیگر که فقط خودمان باور داریم حالمان را خوب میکند.
ما بورسیها خیلی کم پیش میآید که لذت خالص موضوعی را درک کنیم. همواره استرس و اضطراب ناشی از بازار و اتفاقات سیاسی و اقتصادی و... با ما و در کنارمان است. یک ابرِ سیاه از استرس و اضطراب که دقیقا روی سر ما قرار دارد و با ما به هر کجای دنیا میآید. فرقی نمیکند یک کارمند ساده باشیم و یا مدیرعامل یک شرکت چند ده هزار میلیارد تومانی! کار در بورس به اندازهی کافی استرس دارد و همان تایم بازار و تایم کاری که شما صرف این بازار میکنید به اندازه کافی شما را فرسوده میکند. بنابراین اگر این عادت چک کردن اخبار و گشت و گذار میان اخبار و تحلیلها و سایتها را (خصوصا در تایم خارج از بازار) کنار نگذاریم همواره استرس و اضطراب را با خود حمل خواهیم کرد. در ساعتی غیر از ساعات معاملات و کمی قبل از آن، اطلاعات به درد شما نمیخورد زیرا نمیتوانید سودی از آن ببرید و چه بسا که تمرکز خود را هم در زندگی عادی از دست بدهید.
اصطلاحا میگویند، " وقتی قرار است بخوابید باید لباس خواب داشته باشید و نباید با لباس ورزشی و یا لباس بیرون به رختخواب بروید. بدن شما باید آرایش خواب داشته باشد و لباس راحت پوشیدن این پیغام را به مغز میدهد که وقت استراحت است و مغز امادهی خواب میشود. حالا وقتی با لباس ورزشی و یا لباس کار و یا لباس بیرون وارد رختخواب شوید پیام متناقضی را به مغز میفرستید.
حالا ببینید وقتی خارج از تایم بازار و در تعطیلات و یا قبل از خواب مرتب در حال چک کردن اخبار و مسائل مرتبط با بورس و سیاست و جنگ و ..هستید با مغز خود چه میکنید؟
نگران اخبار نباشید چون درست نیم ساعت قبل از شروع معاملات میتوانید همهی اخبار تعطیلات را چک کنید. خیلی اخبار هم چهارشنبه میآیند و جمعه تکذیب میشوند و یا اثرشان با خبر دیگری خنثی میشود.
به عنوان یک معاملهگر بورسی باید تایم زیادی را صرف خودتان و خانوادهتان کنید با ترک عادت چک کردن بیهودهی کانالهای تلگرامی و اخبار و سایتها و .. خواهید دید که لحظهها چقدر برایتان شیرینتر است، همصحبتی با همسر و فرزندان و پدر مادرتان چقدر شیرینتر است و روزهاو شبها آنقدر هم که فکر میکنید زشت و خستهکننده نیستند. نگاهی به گذشته داشته باشید هیچ کس نمیتواند تصویری از استرس و اضطراب ۵ سال گذشتهی خود به یاد آورد فقط میداند که این اضطرابها را تحمل کرده است و تحمل این ترسها و اضطرایها چیزی را تغییر نداده است و شاید باعث مشکلات بیشتری در جای دیگری شده باشد.
من شدیدا توصیهمیکنم،اخبار و مطالب بورسی را خارج از زمان بازار دنبال نکنید! و خواهشا این آخرین مطلبی باشد که در ساعتی غیر از بازار درخصوص بورس مطالعه کردید.
تمام روزهایی که نگران بورس و سهاممان بودهایم را زندگی نکردهایم و این یک بدهی بزرگ به خودمان است!
پیروز و سربلند باشید❤️
✍ محسن عباسی
https://t.iss.one/dariche2024
Telegram
دریچه
مجالی برای تأمل در سویههای متنوع آیین، فرهنگ و جامعه. فرصتی برای نگریستن خردمندانه به هزارتوی فرهنگی و آیینی ایرانیان و مسائل و معضلاتی که کم و بیش با آن درگیریم.
امید است در تفاهم و همدلی بیشتر و گشایش افقهای نو گام مثبتی باشد..
@dariche2024
امید است در تفاهم و همدلی بیشتر و گشایش افقهای نو گام مثبتی باشد..
@dariche2024
👍3
❇️ واقعیت تلخ
«این واقعیت که در طبیعت، یکی از مخلوقات میتواند موجب رنج مخلوقی دیگر شود و حتی، به فرمان غریزه، به بیرحمانهترین شکل ممکن با او رفتار کند، رازی تلخ و خشن است که سنگینیاش را تا زنده هستیم بر روح و جان خود حس خواهیم کرد.»
«آگاهی به این که همهٔ ما انسان هستیم، در هنگامهٔ جنگ و سیاست، از دست رفته است. به نقطهای رسیدهایم که یکدیگر را تنها به چشم عضو گروهی میبینیم که یا با ما هستند و یا بر ما. پیشداوریها و همدلیها و ترحمها و تنفرها همه از همین نگاه نشأت میگیرد. اکنون زمان آن رسیده است که این حقیقت را از نو کشف کنیم که همگی ما انسان هستیم و باید در جهت انتقال قابلیتهای اخلاقی خود به یکدیگر بکوشیم...
تنها راه گریز از مصیبت و فلاکتی که گریبانمان را گرفته این است که آدمیان، لایق اعتماد یکدیگر شوند.»
✍️ گزیدهای از سخنان آلبرت شوایتزر
https://t.iss.one/dariche2024
«این واقعیت که در طبیعت، یکی از مخلوقات میتواند موجب رنج مخلوقی دیگر شود و حتی، به فرمان غریزه، به بیرحمانهترین شکل ممکن با او رفتار کند، رازی تلخ و خشن است که سنگینیاش را تا زنده هستیم بر روح و جان خود حس خواهیم کرد.»
«آگاهی به این که همهٔ ما انسان هستیم، در هنگامهٔ جنگ و سیاست، از دست رفته است. به نقطهای رسیدهایم که یکدیگر را تنها به چشم عضو گروهی میبینیم که یا با ما هستند و یا بر ما. پیشداوریها و همدلیها و ترحمها و تنفرها همه از همین نگاه نشأت میگیرد. اکنون زمان آن رسیده است که این حقیقت را از نو کشف کنیم که همگی ما انسان هستیم و باید در جهت انتقال قابلیتهای اخلاقی خود به یکدیگر بکوشیم...
تنها راه گریز از مصیبت و فلاکتی که گریبانمان را گرفته این است که آدمیان، لایق اعتماد یکدیگر شوند.»
✍️ گزیدهای از سخنان آلبرت شوایتزر
https://t.iss.one/dariche2024
Telegram
دریچه
مجالی برای تأمل در سویههای متنوع آیین، فرهنگ و جامعه. فرصتی برای نگریستن خردمندانه به هزارتوی فرهنگی و آیینی ایرانیان و مسائل و معضلاتی که کم و بیش با آن درگیریم.
امید است در تفاهم و همدلی بیشتر و گشایش افقهای نو گام مثبتی باشد..
@dariche2024
امید است در تفاهم و همدلی بیشتر و گشایش افقهای نو گام مثبتی باشد..
@dariche2024
❇️ هرکس چقدر توان دارد باید عمل کند
هر کس بتواند در رویارویی یک «عمل» مؤثر انجام دهد و سپس ده عمل کمتر مؤثر انجام دهد، در آن صورت شکست خورده است.
هر کس بتواند ده کار را انجام دهد و فقط برخی از آن ها را انجام دهد، از آنها کوتاهی کرده است.
هر کس بتواند قولی را با نفوذ بیان کند و ده قول کم تأثیر را به جا آورد، در آن صورت شکست خورده است.
هر کس بتواند ده قول را به جا آورد و فقط برخی از آن ها را انجام دهد، غافل شده و از آنها کوتاهی کرده است.
هر کس که بتواند «اعمال تأثیرگذار» را انجام دهد، فقط «اظهار نظر تأثیرگذار» را بیان میکند، او مایوسکننده است، هر چقدر هم گفتههایش تأثیرگذار و آتشین باشد.
هرکسی که بتواند "سخنرانی تکان دهنده" را ایراد کند و به همدردی بی صدا و اشک سوزان بسنده کند، برای ایشان بسیار نا امید کننده است.
✍️دکتر.. محمد خیر موسی
https://t.iss.one/dariche2024
هر کس بتواند در رویارویی یک «عمل» مؤثر انجام دهد و سپس ده عمل کمتر مؤثر انجام دهد، در آن صورت شکست خورده است.
هر کس بتواند ده کار را انجام دهد و فقط برخی از آن ها را انجام دهد، از آنها کوتاهی کرده است.
هر کس بتواند قولی را با نفوذ بیان کند و ده قول کم تأثیر را به جا آورد، در آن صورت شکست خورده است.
هر کس بتواند ده قول را به جا آورد و فقط برخی از آن ها را انجام دهد، غافل شده و از آنها کوتاهی کرده است.
هر کس که بتواند «اعمال تأثیرگذار» را انجام دهد، فقط «اظهار نظر تأثیرگذار» را بیان میکند، او مایوسکننده است، هر چقدر هم گفتههایش تأثیرگذار و آتشین باشد.
هرکسی که بتواند "سخنرانی تکان دهنده" را ایراد کند و به همدردی بی صدا و اشک سوزان بسنده کند، برای ایشان بسیار نا امید کننده است.
✍️دکتر.. محمد خیر موسی
https://t.iss.one/dariche2024
Telegram
دریچه
مجالی برای تأمل در سویههای متنوع آیین، فرهنگ و جامعه. فرصتی برای نگریستن خردمندانه به هزارتوی فرهنگی و آیینی ایرانیان و مسائل و معضلاتی که کم و بیش با آن درگیریم.
امید است در تفاهم و همدلی بیشتر و گشایش افقهای نو گام مثبتی باشد..
@dariche2024
امید است در تفاهم و همدلی بیشتر و گشایش افقهای نو گام مثبتی باشد..
@dariche2024
✳️ 10 توصیه مهم برای بهبود مهارتهای ارتباطی
✅ چه بخواهید مکالمات بهتری در زندگی شخصیتان داشته باشید، یا ایدههایتان را بهتر در محل کارتان ارائه دهید، یا ارتباط صمیمانهتر و بهتری با اعضای خانوادهتان داشته باشید؛ در هر صورت باید مهارتهای ارتباطیتان را بهبود دهید.
🔸شما قصد دارید با افراد دیگری وارد رابطه شوید. شاید این کار خیلی ساده به نظر برسد، اما باید بتوانید منظور واقعیتان را بیان کنید. در بیشتر مواقع، مخاطبان برداشت متفاوتی از گفتههایتان دارند. شما حرف سادهای می زنید، اما طرف مقابل چیز دیگری برداشت می کند که در نهایت سبب بروز اختلاف و سوء تفاهم می شود.
👈در ادامه چند نکته مهم برای بهبود مهارتهای ارتباطی ارائه می شود :
1️⃣مراقب زبان بدنتان باشید
زبان بدن، همان علائم غیرکلامی ما، احساسات و افکار واقعیمان را برملا می کند. نحوه برقراری ارتباط چشمی با دیگران، نوع دست دادن و طرز نشستن در یک مصاحبه ویدئویی، همه از نشانههای یک ارتباط هستند.
اگر می خواهید مکالمه رضایت بخشی داشته باشید و قبل از یک گفتگوی مهم، اعتماد به نفستان را بالا ببرید، یک ژست قدرتمند به خود بگیرید. لازم است قادر به درک و تفسیر زبان بدن دیگران باشید تا بتوانید واکنش مناسبی از خود نشان دهید.
2️⃣در مکالمات از کلمات و صداهای نامناسب و غیرضروری اجتناب کنید
به کار بردن آواهایی چون "اِممم" یا "اِاا" هیچ کمکی به پیشرفت ارتباطات روزانه و گفت و گوهای شما نمی کند. بهتر است این آواهای اضافه را حذف کنید تا با اعتماد به نفس بیشتری به نظر برسید.
3️⃣برای هر مکالمه از قبل نمایش نامهای در ذهن داشته باشید
وقتی با افرادی که شناخت زیادی از آنها ندارید رو به رو میشوید و سکوتهای گاه به گاه و ناراحت کننده بینتان به وجود می آید، داشتن یک نقشه ذهنی بسیار مؤثر و کمک کننده است. این هنر شماست که بدانید چطور سر صحبت را با دیگران باز کنید. علاوه بر آن، می توانید با انتقال اطلاعاتی که می توانند برای پیدا کردن زمینه مشترک به شما و طرف مقابلتان کمک کنند، گپ زدن را به گفت و گو تبدیل کنید.
4️⃣قصه بگویید
قصهها تأثیر فوقالعادهای روی مهارتهای ارتباطی شما دارند. قصهها ذهنتان را فعال می کنند، شما را فردی متقاعدکننده نشان می دهند، به موفقیت شما در مصاحبهها کمک می کنند و باعث می شوند ارائهی های شغلی بهتری داشته باشید.
5️⃣ سؤال بپرسید و حرفهای طرف مقابل را تکرار کنید
سؤال کردن و تکرار چند کلمهی آخرِ طرف مقابل نشان می دهد به صحبتهای او علاقه دارید و برایتان جالب است. علاوه بر آن، شما را وادار می کند توجه و تمرکز بیشتری داشته باشید و اگر دچار سوء تفاهم شدید، به واضح شدن مطلب کمک می کند.
6️⃣ عوامل پرت کننده حواس را رها کنید
وقتی با کسی صحبت می کنید یا قرار است برای او وقت بگذارید، کلنجار رفتن با گوشی موبایل کار درست و مؤدبانهای نیست. شاید نتوانیم موبایل و تکنولوژی را رها کنیم، اما همین که به خودمان زحمت دهیم و سرمان را از روی گوشی یا تبلت بلند کنیم، ارتباطات بهتر و مؤثرتری خواهیم داشت.
7️⃣ پیامتان متناسب با مخاطب تان باشد
افرادی که بهترین مهارتهای ارتباطی را دارند، با توجه به اینکه طرف مقابلشان در چه جایگاهی است، صحبتهایشان را متناسب می کنند. قطعاً برای صحبت کردن با همکاران و رئیستان در مقایسه با وقتی که با فرزندان یا والدین خود حرف می زنید، زبان و مکالمهی متفاوتی را در پیش می گیرید.
8️⃣ مختصر و مفید باشید
9️⃣ همدلیتان را گسترش دهید
یک ارتباط خوب دوطرفه است. اگر بتوانید دیدگاههای مخالف را در نظر بگیرید، بهراحتی می توانید بر اضطرابی که هنگام برقراری ارتباط با دیگران دارید، فائق آیید. همدلی کردن به شما کمک می کند ارتباطتان با دیگران را بهتر درک کنید و واکنشهای مؤثرتری از خود نشان دهید.
🔟 واقعاً گوش کنید
بهترین قدمی که می توانید در راستای بهبود مهارتهای ارتباطیتان بردارید، این است یاد بگیرید واقعاً گوش دهید، بدون این که صحبت طرف مقابل را قطع کنید، اجازه دهید حرفش را کامل بزند. این کار بسیار سختی است، اما یک گفت و گوی مؤثر، مجموعهای از کلمات است که به زیبایی با گوش دادن پیوند می خورد.
✍️مدیریت ارتباطات راهبردی
https://t.iss.one/dariche2024
✅ چه بخواهید مکالمات بهتری در زندگی شخصیتان داشته باشید، یا ایدههایتان را بهتر در محل کارتان ارائه دهید، یا ارتباط صمیمانهتر و بهتری با اعضای خانوادهتان داشته باشید؛ در هر صورت باید مهارتهای ارتباطیتان را بهبود دهید.
🔸شما قصد دارید با افراد دیگری وارد رابطه شوید. شاید این کار خیلی ساده به نظر برسد، اما باید بتوانید منظور واقعیتان را بیان کنید. در بیشتر مواقع، مخاطبان برداشت متفاوتی از گفتههایتان دارند. شما حرف سادهای می زنید، اما طرف مقابل چیز دیگری برداشت می کند که در نهایت سبب بروز اختلاف و سوء تفاهم می شود.
👈در ادامه چند نکته مهم برای بهبود مهارتهای ارتباطی ارائه می شود :
1️⃣مراقب زبان بدنتان باشید
زبان بدن، همان علائم غیرکلامی ما، احساسات و افکار واقعیمان را برملا می کند. نحوه برقراری ارتباط چشمی با دیگران، نوع دست دادن و طرز نشستن در یک مصاحبه ویدئویی، همه از نشانههای یک ارتباط هستند.
اگر می خواهید مکالمه رضایت بخشی داشته باشید و قبل از یک گفتگوی مهم، اعتماد به نفستان را بالا ببرید، یک ژست قدرتمند به خود بگیرید. لازم است قادر به درک و تفسیر زبان بدن دیگران باشید تا بتوانید واکنش مناسبی از خود نشان دهید.
2️⃣در مکالمات از کلمات و صداهای نامناسب و غیرضروری اجتناب کنید
به کار بردن آواهایی چون "اِممم" یا "اِاا" هیچ کمکی به پیشرفت ارتباطات روزانه و گفت و گوهای شما نمی کند. بهتر است این آواهای اضافه را حذف کنید تا با اعتماد به نفس بیشتری به نظر برسید.
3️⃣برای هر مکالمه از قبل نمایش نامهای در ذهن داشته باشید
وقتی با افرادی که شناخت زیادی از آنها ندارید رو به رو میشوید و سکوتهای گاه به گاه و ناراحت کننده بینتان به وجود می آید، داشتن یک نقشه ذهنی بسیار مؤثر و کمک کننده است. این هنر شماست که بدانید چطور سر صحبت را با دیگران باز کنید. علاوه بر آن، می توانید با انتقال اطلاعاتی که می توانند برای پیدا کردن زمینه مشترک به شما و طرف مقابلتان کمک کنند، گپ زدن را به گفت و گو تبدیل کنید.
4️⃣قصه بگویید
قصهها تأثیر فوقالعادهای روی مهارتهای ارتباطی شما دارند. قصهها ذهنتان را فعال می کنند، شما را فردی متقاعدکننده نشان می دهند، به موفقیت شما در مصاحبهها کمک می کنند و باعث می شوند ارائهی های شغلی بهتری داشته باشید.
5️⃣ سؤال بپرسید و حرفهای طرف مقابل را تکرار کنید
سؤال کردن و تکرار چند کلمهی آخرِ طرف مقابل نشان می دهد به صحبتهای او علاقه دارید و برایتان جالب است. علاوه بر آن، شما را وادار می کند توجه و تمرکز بیشتری داشته باشید و اگر دچار سوء تفاهم شدید، به واضح شدن مطلب کمک می کند.
6️⃣ عوامل پرت کننده حواس را رها کنید
وقتی با کسی صحبت می کنید یا قرار است برای او وقت بگذارید، کلنجار رفتن با گوشی موبایل کار درست و مؤدبانهای نیست. شاید نتوانیم موبایل و تکنولوژی را رها کنیم، اما همین که به خودمان زحمت دهیم و سرمان را از روی گوشی یا تبلت بلند کنیم، ارتباطات بهتر و مؤثرتری خواهیم داشت.
7️⃣ پیامتان متناسب با مخاطب تان باشد
افرادی که بهترین مهارتهای ارتباطی را دارند، با توجه به اینکه طرف مقابلشان در چه جایگاهی است، صحبتهایشان را متناسب می کنند. قطعاً برای صحبت کردن با همکاران و رئیستان در مقایسه با وقتی که با فرزندان یا والدین خود حرف می زنید، زبان و مکالمهی متفاوتی را در پیش می گیرید.
8️⃣ مختصر و مفید باشید
9️⃣ همدلیتان را گسترش دهید
یک ارتباط خوب دوطرفه است. اگر بتوانید دیدگاههای مخالف را در نظر بگیرید، بهراحتی می توانید بر اضطرابی که هنگام برقراری ارتباط با دیگران دارید، فائق آیید. همدلی کردن به شما کمک می کند ارتباطتان با دیگران را بهتر درک کنید و واکنشهای مؤثرتری از خود نشان دهید.
🔟 واقعاً گوش کنید
بهترین قدمی که می توانید در راستای بهبود مهارتهای ارتباطیتان بردارید، این است یاد بگیرید واقعاً گوش دهید، بدون این که صحبت طرف مقابل را قطع کنید، اجازه دهید حرفش را کامل بزند. این کار بسیار سختی است، اما یک گفت و گوی مؤثر، مجموعهای از کلمات است که به زیبایی با گوش دادن پیوند می خورد.
✍️مدیریت ارتباطات راهبردی
https://t.iss.one/dariche2024
Telegram
دریچه
مجالی برای تأمل در سویههای متنوع آیین، فرهنگ و جامعه. فرصتی برای نگریستن خردمندانه به هزارتوی فرهنگی و آیینی ایرانیان و مسائل و معضلاتی که کم و بیش با آن درگیریم.
امید است در تفاهم و همدلی بیشتر و گشایش افقهای نو گام مثبتی باشد..
@dariche2024
امید است در تفاهم و همدلی بیشتر و گشایش افقهای نو گام مثبتی باشد..
@dariche2024
❇️ اعلام موضع!
هر رخداد و مشکل و فاجعهای که در هر گوشهٔ جهان اتفاق میافتد، ما ایرانیها بیش از آنکه در صدد ریشهیابی، ارائهٔ راهحل و یا اقدامی برای جلوگیری از تکرار آن باشیم، "اعلام موضع" خود و دیگران در برابر آن اتفاق را تنها امر تعیینکننده در ماجرا میپنداریم!
بعد هم بر سر همین "اعلام مواضع" چنان به جان هم میافتیم که اصل آن اتفاق، فراموش و یا به حاشیه رانده میشود.
بیدلیل نیست که در جامعهٔ ما "حرفدرمانی" جای هر نوع تلاش عملی و محاسبهپذیر را برای رویارویی با انواع مشکلات و فجایع گرفته و باعث استمرار و انباشت آنها میشود.
در دههٔ 60 هر اتفاقی که در داخل و خارج رخ میداد، عدهای دور میافتادند تا از "موضع" افراد مشهور در جامعه نسبت به آن اتفاق مطلع شده و یا اساساً آنان را برای "اعلام موضع" تحت فشار قرار دهند!
از جمله گویا یکی از علمای سنتی را تحت فشار گذاشته بودند که موضعش را در برابر حادثه و یا اظهارنظری خاص روشن کند. او هم از رفتار آن جماعت به تنگ میآید و با زبان مطایبه اعلام میکند که "موضعش را عمل کرده" و به همین دلیل قادر به هیچگونه موضعگیری نیست!
اینکه بیوقفه اعلام کنیم موضع من در مقابل فلان بحران، چنین است و چنان است، کمکی به بهبود اوضاع نمیکند و به طور قطع جایگزینی برای تحلیلِ روشن و راهکار مشخص و معطوف به حل مشکل یا جلوگیری از تکرار آن هم محسوب نمیشود.
✍️ احمد زیدآبادی
https://t.iss.one/dariche2024
هر رخداد و مشکل و فاجعهای که در هر گوشهٔ جهان اتفاق میافتد، ما ایرانیها بیش از آنکه در صدد ریشهیابی، ارائهٔ راهحل و یا اقدامی برای جلوگیری از تکرار آن باشیم، "اعلام موضع" خود و دیگران در برابر آن اتفاق را تنها امر تعیینکننده در ماجرا میپنداریم!
بعد هم بر سر همین "اعلام مواضع" چنان به جان هم میافتیم که اصل آن اتفاق، فراموش و یا به حاشیه رانده میشود.
بیدلیل نیست که در جامعهٔ ما "حرفدرمانی" جای هر نوع تلاش عملی و محاسبهپذیر را برای رویارویی با انواع مشکلات و فجایع گرفته و باعث استمرار و انباشت آنها میشود.
در دههٔ 60 هر اتفاقی که در داخل و خارج رخ میداد، عدهای دور میافتادند تا از "موضع" افراد مشهور در جامعه نسبت به آن اتفاق مطلع شده و یا اساساً آنان را برای "اعلام موضع" تحت فشار قرار دهند!
از جمله گویا یکی از علمای سنتی را تحت فشار گذاشته بودند که موضعش را در برابر حادثه و یا اظهارنظری خاص روشن کند. او هم از رفتار آن جماعت به تنگ میآید و با زبان مطایبه اعلام میکند که "موضعش را عمل کرده" و به همین دلیل قادر به هیچگونه موضعگیری نیست!
اینکه بیوقفه اعلام کنیم موضع من در مقابل فلان بحران، چنین است و چنان است، کمکی به بهبود اوضاع نمیکند و به طور قطع جایگزینی برای تحلیلِ روشن و راهکار مشخص و معطوف به حل مشکل یا جلوگیری از تکرار آن هم محسوب نمیشود.
✍️ احمد زیدآبادی
https://t.iss.one/dariche2024
Telegram
دریچه
مجالی برای تأمل در سویههای متنوع آیین، فرهنگ و جامعه. فرصتی برای نگریستن خردمندانه به هزارتوی فرهنگی و آیینی ایرانیان و مسائل و معضلاتی که کم و بیش با آن درگیریم.
امید است در تفاهم و همدلی بیشتر و گشایش افقهای نو گام مثبتی باشد..
@dariche2024
امید است در تفاهم و همدلی بیشتر و گشایش افقهای نو گام مثبتی باشد..
@dariche2024
❇️ سخنان خوب و زیبا
«سخنان خوب و زیبا، اسکلتی بیشتر نیستند، آنچه به آنها حیات میبخشد و بر استخوان آنها گوشت میپوشاند، تحقّق یافتنشان در انسانها است.»
ایدههای خوب وقتی در جانِ کسی مینشینند و با او درمیآمیزند، ترجمه عینی و ملموس پیدا میکنند. آنوقت است که دیگر اسکلتی بیجان نیستند، گوشت و خون و گرما دارند.
✍️ صدیق قطبی
@sedigh_63
https://t.iss.one/dariche2024
«سخنان خوب و زیبا، اسکلتی بیشتر نیستند، آنچه به آنها حیات میبخشد و بر استخوان آنها گوشت میپوشاند، تحقّق یافتنشان در انسانها است.»
ایدههای خوب وقتی در جانِ کسی مینشینند و با او درمیآمیزند، ترجمه عینی و ملموس پیدا میکنند. آنوقت است که دیگر اسکلتی بیجان نیستند، گوشت و خون و گرما دارند.
✍️ صدیق قطبی
@sedigh_63
https://t.iss.one/dariche2024
Telegram
دریچه
مجالی برای تأمل در سویههای متنوع آیین، فرهنگ و جامعه. فرصتی برای نگریستن خردمندانه به هزارتوی فرهنگی و آیینی ایرانیان و مسائل و معضلاتی که کم و بیش با آن درگیریم.
امید است در تفاهم و همدلی بیشتر و گشایش افقهای نو گام مثبتی باشد..
@dariche2024
امید است در تفاهم و همدلی بیشتر و گشایش افقهای نو گام مثبتی باشد..
@dariche2024
👍1
❇️ ایمان به امید
👈 در قرآن کریم آمده است که تنها گمگشتگان و کفرپیشگاناند که به رحمتِ خداوند امیدی ندارند:
👈 به بیان قرآن، اهل دوزخ آنانند که امیدی به دیدار دوست ندارند. مشخصهٔ اهل انکار، نومیدی از دیدار فرجامین است.
👈 آنان که امیدوار به دیدار خدا نیستند، با انکار به آیات وحی مینگرند و برای ایمان آوردن، سراغ از دلایل عینی و حسی میگیرند. چون امید ندارند، ایمان خود را موکول به دیدن معجزه میکنند:
👈 در مقابل، کسانی اهل ایمانند که به خداوند رغبت و کششی درونی دارند. با رغبت و اشتیاقی سرشار به او رو میکنند:
👈 ایمان، رغبت و کشش دل به خدا و امید به دیدارش در حیات ابدی است. برخورداران از چنین کشش و امیدی، در برابر اشارات وحی خضوع میکنند و فروتنانه به بشارت خداوند دل مینهند. این کشش و امید که نباشد، هیچ نشانه و دلیلی قادر نیست ما را به ایمان سوق دهد.
اونامونو با بیان افسونگری از نسبت ایمان و امید میگوید و اینکه ما به چیزی که امید داریم ایمان داریم و تنها به چیزی که ایمان داریم امیدواریم. ملاکی معرفی میکند در سنجش عیار ایمان: آنکه امید میورزد، ایمان دارد. از اینرو، ایمان به خدا، امید به خداست:
@sedigh_63
✍️ صدیق قطبی
https://t.iss.one/dariche2024
👈 در قرآن کریم آمده است که تنها گمگشتگان و کفرپیشگاناند که به رحمتِ خداوند امیدی ندارند:
وَمَن يَقْنَطُ مِن رَّحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ(حجر، ٥٦)
چه کسی -جز گمراهان- از رحمت پروردگارش نومید میشود؟
إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ(یوسف، ٨٧)
جز گروه کافران کسی از رحمت خدا نومید نمیشود.
👈 به بیان قرآن، اهل دوزخ آنانند که امیدی به دیدار دوست ندارند. مشخصهٔ اهل انکار، نومیدی از دیدار فرجامین است.
إِنَّ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا وَرَضُوا بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاطْمَأَنُّوا بِهَا وَالَّذِينَ هُمْ عَنْ آيَاتِنَا غَافِلُونَ(یونس، ۷)
کسانی که امید به دیدار ما ندارند، و به زندگی دنیا دل خوش کرده و بدان اطمینان یافتهاند، و کسانی که از آیات ما غافلند.
بَلْ كَانُوا لَا يَرْجُونَ نُشُورًا(فرقان، ۴۰)
بلکه [آنان] به زنده شدن امید ندارند.
👈 آنان که امیدوار به دیدار خدا نیستند، با انکار به آیات وحی مینگرند و برای ایمان آوردن، سراغ از دلایل عینی و حسی میگیرند. چون امید ندارند، ایمان خود را موکول به دیدن معجزه میکنند:
قَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَذَا(یونس، ۱۵)
کسانی که لقای ما را امید ندارند، گویند قرآنی جز این بیاور.
وَقَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْنَا الْمَلَائِكَةُ أَوْ نَرَى رَبَّنَا(فرقان، ۲۱)
و آنان که امید به لقای ما [در روز قیامت] ندارند، گفتند: چرا فرشتگان بر ما نازل نشدند، یا چرا پروردگارمان را نمیبینیم؟
👈 در مقابل، کسانی اهل ایمانند که به خداوند رغبت و کششی درونی دارند. با رغبت و اشتیاقی سرشار به او رو میکنند:
إِنَّا إِلَى رَبِّنَا رَاغِبُونَ(قلم، ۳۲)
ما به پروردگارمان مشتاقیم.
إِنَّا إِلَى اللَّهِ رَاغِبُونَ(توبه، ۵۹)
ما به خدا مشتاقيم.
إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنْقَلِبُونَ(شعراء، ۵۰)
ما به سوی پروردگارمان بازمیگردیم.
الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلَاقُو رَبِّهِمْ(بقره، ۴۶)
آنان که میدانند پروردگارشان را ملاقات خواهند کرد.
👈 ایمان، رغبت و کشش دل به خدا و امید به دیدارش در حیات ابدی است. برخورداران از چنین کشش و امیدی، در برابر اشارات وحی خضوع میکنند و فروتنانه به بشارت خداوند دل مینهند. این کشش و امید که نباشد، هیچ نشانه و دلیلی قادر نیست ما را به ایمان سوق دهد.
اونامونو با بیان افسونگری از نسبت ایمان و امید میگوید و اینکه ما به چیزی که امید داریم ایمان داریم و تنها به چیزی که ایمان داریم امیدواریم. ملاکی معرفی میکند در سنجش عیار ایمان: آنکه امید میورزد، ایمان دارد. از اینرو، ایمان به خدا، امید به خداست:
«عشق امید میورزد، و همواره امید میورزد و هرگز از امید خسته نمیشود؛ و عشق ما به خدا، ایمان ما به او، بیش از هر چیز همانا امید ما به اوست. زیرا خدا نمیمیرد و هر آنکه در خدا امید بسته باشد، همیشه زنده خواهد ماند. و اساسیترین امید ما، که ریشه و ساقهٔ امیدهای ماست، امید به حیات ابدی است.
و اگر ایمان، «مادهٔ» امید است، امید نیز به نوبهٔ خود صورت ایمان است. ایمان تا زمانی که به ما امید نبخشیده است ایمانی بیشکل و صورت است، مبهم است، آشفته است، بالقوه است، چیزی بجز امکان ایمان یا آرزوی ایمان نیست. ما نیازمند به ایمان داشتنیم و به چیزی که امید بستهایم ایمان میآوریم، به امید ایمان میآوریم. گذشته را به یاد میآوریم، حال را میشناسیم، و تنها به آینده ایمان داریم. ایمان داشتن به آنچه ندیدهایم، همانا ایمان داشتن است به آنچه خواهیم دید. ایمان تکرار میکنم، ایمان به امید است: ما به چیزی که امید داریم ایمان داریم.
عشق ما را وادار به ایمان به خدا میکند، خدایی که در او و از او امید زندگی آینده داریم؛ عشق وامیداردمان به آنچه رؤیای امید برایمان آفریده است، ایمان داشته باشیم.
ایمان، آرزو و اشتیاق ما به جاودانه، به خداست؛ و امید آرزو و اشتیاق خداست، اشتیاق جاودانهٔ الوهی در ماست که ما را به لقای ایمانمان هدایت میکند و به ما اعتلا میبخشد... امید پاداشِ ایمان است. فقط آنکه ایمان راستین دارد امید میورزد، و تنها آنکه براستی امید میورزد، ایمان دارد. ما تنها به چیزی که امید داریم ایمان داریم، و تنها به چیزی که ایمان داریم، امیدواریم.»(درد جاودانگی، میگل د اونامونو، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، نشر ناهید، ص۲۶۰_۲۶۱)
@sedigh_63
✍️ صدیق قطبی
https://t.iss.one/dariche2024
Telegram
دریچه
مجالی برای تأمل در سویههای متنوع آیین، فرهنگ و جامعه. فرصتی برای نگریستن خردمندانه به هزارتوی فرهنگی و آیینی ایرانیان و مسائل و معضلاتی که کم و بیش با آن درگیریم.
امید است در تفاهم و همدلی بیشتر و گشایش افقهای نو گام مثبتی باشد..
@dariche2024
امید است در تفاهم و همدلی بیشتر و گشایش افقهای نو گام مثبتی باشد..
@dariche2024
👍1
❇️ فلسطین ، غزه ، حماس و سلفیت مدخلی
✍️سید یحیی فخرالدینی
1️⃣ مقدمه
فاجعهی اخیر غزه که با حملهی پیشدستانهی حماس در ۷اکتبر شروع شد، تبدیل به تیتر اول خبرهای جهان و مهمترین مرکز توجه مردم اکثر کشورها شد
در این مدت در سرتاسر جهان شاهد تظاهرات و راهپیماییهای فراوانی در حمایت از مردم غزه و محکوم کردن جنایات و نسلکشی آنان توسط نظام آپارتاید دینی-نژادی اسرائیل از جانب ملیتها و ادیان و اعتقادات مختلف بودیم
اما آنچه درخور تامل ما ایرانیان اهلسنت است، تفاوت نوع نگاه مردم ایران و برخی طیفهای مسلمانان نسبت به قضیهی فلسطین و غزه، محکوم نمودن حماس و تخطئه و مقصر دانستن آن در قبال تمام جنایات اسرائیل است
(این که عدهی فراوانی هم بنا به دلایل خاص، مردم غزه و فلسطین را مستحق این جنایات میدانند هم بماند ...)
در این مقال، روی سخن با بخشی برادران موسوم به «سلفی» منتقد حماس است که برخی انتقادات را از سالها پیش و تا به امروز متوجه حماس میدانند:
لکن پیش از هر چیز، نیاز است ابتدا بطور مختصر به تاریخچه و بسترهای وضعیت فعلی قضیهی فلسطین نگاهی بیاندازیم:
در سال ۱۹۱۷ در خلال جنگ جهانی اول، دولت بریتانیا جهت جلب حمایتهای یهودیان و لابیهای قدرتمند سیاسی و اقتصادی آنها، طی نامهای از سوی وزیر خارجهاش (آرتور جیمز بالفور) به یکی از سران جنبشهای یهودی بریتانیا(لرد روتشیلد/روچیلد)، وعدهی تأمین «خانهی ملی یهودیان» داد که به بیانیه بالفور معروف شد
این وعده متکی بر تلاشی چندساله منتهی به قرارداد خبیثانهی حدود یکسال پیش از آن معروف به قرارداد «سایکس-پیکو»(۱۹۱۶) بود که طبق آن بریتانیا و فرانسه با رضایت امپراتوری روسیه توافق کرده بودند که امپراتوری عثمانی را تجزیه و سرزمینهای آن را بین خودشان (بدون هیچ گونه توجهی به حق و حقوق مردم آن سرزمینها و شرایط مختلف آن) تقسیم کنند ...
در نهایت این اتفاق افتاد و امپراتوری عثمانی با همراهی و همکاری فعال و آگاهانهی حاکمیت وقت عربستان با فرانسه، امپراتوری عثمانی در سال ۱۹۲۲ تجزیه شد و سرزمین «فلسطین» در سال ۱۹۲۶ بطور رسمی تحت قیمومیت بریتانیا درآمد
در این مدت دولت بریتانیا و نهادهای یهودی-صهیونیستی بطور مداوم یهودیان جهان را به مهاجرت به فلسطین تشویق کرده بودند
در خلال سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۴۸ مردم فلسطین اعتراضات فراوانی علیه سیاستهای غیرانسانی اسکان یهودیان در فلسطین انجام دادند که همگی توسط نیروهای نظامی و قضایی بریتانیا به بدترین شکل ممکن سرکوب شدند
در سال ۱۹۴۸ و همزمان با کوچاندن اجباری ۷۰۰هزار فلسطینی، دولت اسرائیل با حمایت قدرتهای جهانی اعلام موجودیت کرد
درسال ۱۹۹۳ و سپس ۱۹۹۵ طی پیمانهای اسلو قرار شد اسرائیل به مرزهای ۱۹۶۷ عقبنشینی کرده و دولت رسمی فلسطینی در باقی سرزمین فلسطین تشکیل شود
اما از آن زمان دولت اسرائیل نه تنها به هیچیک از مفاد پیمانها پایبند نبوده، بلکه روزبهروز به تجاوز به سایر اراضی فلسطین و شهرکسازی و اسکان یهودیان درآنها و تجاوز به فلسطینیان ادامه داده و هیچ حد و مرزی را به رسمیت نشناخته
ملت فلسطین از ۱۹۲۰ تاکنون همواره درحال مبارزه با اشغالگران بوده و البته که در این سالها، هرآنچه مصیبت و جنایت و سختی قابلتصور باشد، متحمل شدهاند و باوجود تمام این بلایا همچنان راه مقاومت و مبارزه را ادامه دادهاند و هر قطرهی خون شهیدان، نسل مبارزین جدید را آبیاری کرده ...
مبارزات مقاومت اگرچه در مقطعی بیشتر جنبهی ملیگرایانه داشت اما درنهایت امروزه وزنهی ترازوی مقاومت کاملا به سود گروههای مذهبی سنگینی نموده و امروز میبینیم که گروههای مذهبی هستند که میداندار مقاومت هستند چون قاطبهی ملت فلسطین مذهبیست و خروجی واقعی ملت مذهبی، نمیتواند غیرمذهبی باشد
این مختصری بود از پیشینه و بستر شکلگیری اوضاع امروز
حماس(حرکت مقاومت اسلامی فلسطین) در چنین بستر و شرایطی در سال ۱۹۸۷ به عنوان یکی از گروههای مبارز فلسطینی، به رهبری «شیخ احمد یاسین» اعلام وجود کرد و تا به امروز باوجود شهادت بسیاری از سرانش و خانوادههای آن، پایدار مانده و بلکه امروز به اصلیترین گروه مبارز فلسطینی مبدل شده است
آنچه مهم است این که تمامی حرکتهای مقاومتی در تاریخ فلسطین، همگی مولود و منتشأ از ارادهی استوار خود ملت مبارز و مقاوم فلسطین بوده است و هیچ حرکت زنده و ادامهداری در فلسطین را نمیتوان خارج از ارادهی مقاومت و پایداری و مبارزهی ملت فلسطین تلقی نمود
اینک به بررسی برخی از نقدهای وارد بر حماس میپردازم
اما پیش از آن از خواننده عزیز میخواهم این مطلب را «بینک و بینالله» بدون پیشذهن و بدون دخالت دادن سخنان اطرافیانت بخوانی
و آن را در میزان صدق و صلاح بگذاری نه در میزان فلان و فلان چرا که فردای قیامت دوستان و شیوخ من و تو مسئولیت کارها و باورهای من و تو را نخواهند پذیرفت.
https://t.iss.one/dariche2024
✍️سید یحیی فخرالدینی
1️⃣ مقدمه
فاجعهی اخیر غزه که با حملهی پیشدستانهی حماس در ۷اکتبر شروع شد، تبدیل به تیتر اول خبرهای جهان و مهمترین مرکز توجه مردم اکثر کشورها شد
در این مدت در سرتاسر جهان شاهد تظاهرات و راهپیماییهای فراوانی در حمایت از مردم غزه و محکوم کردن جنایات و نسلکشی آنان توسط نظام آپارتاید دینی-نژادی اسرائیل از جانب ملیتها و ادیان و اعتقادات مختلف بودیم
اما آنچه درخور تامل ما ایرانیان اهلسنت است، تفاوت نوع نگاه مردم ایران و برخی طیفهای مسلمانان نسبت به قضیهی فلسطین و غزه، محکوم نمودن حماس و تخطئه و مقصر دانستن آن در قبال تمام جنایات اسرائیل است
(این که عدهی فراوانی هم بنا به دلایل خاص، مردم غزه و فلسطین را مستحق این جنایات میدانند هم بماند ...)
در این مقال، روی سخن با بخشی برادران موسوم به «سلفی» منتقد حماس است که برخی انتقادات را از سالها پیش و تا به امروز متوجه حماس میدانند:
لکن پیش از هر چیز، نیاز است ابتدا بطور مختصر به تاریخچه و بسترهای وضعیت فعلی قضیهی فلسطین نگاهی بیاندازیم:
در سال ۱۹۱۷ در خلال جنگ جهانی اول، دولت بریتانیا جهت جلب حمایتهای یهودیان و لابیهای قدرتمند سیاسی و اقتصادی آنها، طی نامهای از سوی وزیر خارجهاش (آرتور جیمز بالفور) به یکی از سران جنبشهای یهودی بریتانیا(لرد روتشیلد/روچیلد)، وعدهی تأمین «خانهی ملی یهودیان» داد که به بیانیه بالفور معروف شد
این وعده متکی بر تلاشی چندساله منتهی به قرارداد خبیثانهی حدود یکسال پیش از آن معروف به قرارداد «سایکس-پیکو»(۱۹۱۶) بود که طبق آن بریتانیا و فرانسه با رضایت امپراتوری روسیه توافق کرده بودند که امپراتوری عثمانی را تجزیه و سرزمینهای آن را بین خودشان (بدون هیچ گونه توجهی به حق و حقوق مردم آن سرزمینها و شرایط مختلف آن) تقسیم کنند ...
در نهایت این اتفاق افتاد و امپراتوری عثمانی با همراهی و همکاری فعال و آگاهانهی حاکمیت وقت عربستان با فرانسه، امپراتوری عثمانی در سال ۱۹۲۲ تجزیه شد و سرزمین «فلسطین» در سال ۱۹۲۶ بطور رسمی تحت قیمومیت بریتانیا درآمد
در این مدت دولت بریتانیا و نهادهای یهودی-صهیونیستی بطور مداوم یهودیان جهان را به مهاجرت به فلسطین تشویق کرده بودند
در خلال سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۴۸ مردم فلسطین اعتراضات فراوانی علیه سیاستهای غیرانسانی اسکان یهودیان در فلسطین انجام دادند که همگی توسط نیروهای نظامی و قضایی بریتانیا به بدترین شکل ممکن سرکوب شدند
در سال ۱۹۴۸ و همزمان با کوچاندن اجباری ۷۰۰هزار فلسطینی، دولت اسرائیل با حمایت قدرتهای جهانی اعلام موجودیت کرد
درسال ۱۹۹۳ و سپس ۱۹۹۵ طی پیمانهای اسلو قرار شد اسرائیل به مرزهای ۱۹۶۷ عقبنشینی کرده و دولت رسمی فلسطینی در باقی سرزمین فلسطین تشکیل شود
اما از آن زمان دولت اسرائیل نه تنها به هیچیک از مفاد پیمانها پایبند نبوده، بلکه روزبهروز به تجاوز به سایر اراضی فلسطین و شهرکسازی و اسکان یهودیان درآنها و تجاوز به فلسطینیان ادامه داده و هیچ حد و مرزی را به رسمیت نشناخته
ملت فلسطین از ۱۹۲۰ تاکنون همواره درحال مبارزه با اشغالگران بوده و البته که در این سالها، هرآنچه مصیبت و جنایت و سختی قابلتصور باشد، متحمل شدهاند و باوجود تمام این بلایا همچنان راه مقاومت و مبارزه را ادامه دادهاند و هر قطرهی خون شهیدان، نسل مبارزین جدید را آبیاری کرده ...
مبارزات مقاومت اگرچه در مقطعی بیشتر جنبهی ملیگرایانه داشت اما درنهایت امروزه وزنهی ترازوی مقاومت کاملا به سود گروههای مذهبی سنگینی نموده و امروز میبینیم که گروههای مذهبی هستند که میداندار مقاومت هستند چون قاطبهی ملت فلسطین مذهبیست و خروجی واقعی ملت مذهبی، نمیتواند غیرمذهبی باشد
این مختصری بود از پیشینه و بستر شکلگیری اوضاع امروز
حماس(حرکت مقاومت اسلامی فلسطین) در چنین بستر و شرایطی در سال ۱۹۸۷ به عنوان یکی از گروههای مبارز فلسطینی، به رهبری «شیخ احمد یاسین» اعلام وجود کرد و تا به امروز باوجود شهادت بسیاری از سرانش و خانوادههای آن، پایدار مانده و بلکه امروز به اصلیترین گروه مبارز فلسطینی مبدل شده است
آنچه مهم است این که تمامی حرکتهای مقاومتی در تاریخ فلسطین، همگی مولود و منتشأ از ارادهی استوار خود ملت مبارز و مقاوم فلسطین بوده است و هیچ حرکت زنده و ادامهداری در فلسطین را نمیتوان خارج از ارادهی مقاومت و پایداری و مبارزهی ملت فلسطین تلقی نمود
اینک به بررسی برخی از نقدهای وارد بر حماس میپردازم
اما پیش از آن از خواننده عزیز میخواهم این مطلب را «بینک و بینالله» بدون پیشذهن و بدون دخالت دادن سخنان اطرافیانت بخوانی
و آن را در میزان صدق و صلاح بگذاری نه در میزان فلان و فلان چرا که فردای قیامت دوستان و شیوخ من و تو مسئولیت کارها و باورهای من و تو را نخواهند پذیرفت.
https://t.iss.one/dariche2024
Wikipedia
بیانیه بالفور
اولین گام برای تشکیل اسرائیل
👍1
2️⃣ بررسی انتقادات:
۱. حماس با حملهی ۷اکتبر، مسئول کشتار اهل غزه است
پیش از هر استدلال دیگری سیدنا علی رضیالله عنه پاسخ این طعن را داده است.
وقتی پس از جنگ صفین معاویة بن ابیسفیان رضیالله عنه با شنیدن حدیث «تقتلک الفئة الباغیة»(راجع به عماربنیاسر) گفته بود اورا کسی کشته که او را به میدان جنگ آورده، سیدنا علی رضیالله عنه پاسخ داد پس(با این منطق) ما قاتل حمزه( و سایر شهدای لشکر اسلام) هم هستیم
حماس همانطور که گفته شد، فرزند و محصول فلسطین و ارادهی آنهاست
آنها انتخاب کردند که جهاد و مقاومت در قالب تنظیمی به نام حماس درمقابل اسرائیل بایستد و خودشان هم با عدم اعتراض عمومی به حماس و عدم مهاجرت از غزه، چه قبل و چه بعد از جنگ اخیر، نشان دادند که نه تنها مخالف این حرکت حماس نبودهاند، بلکه حامی و همراه چنین جهاد غیورانهای هستند و البته که حاضرند هزینهی این جهاد را هم بپردازند
مردم غزه نه قبل و نه بعد از ۷اکتبر حاصر نشدند غزه را ترک کنند
این یعنی آنها ارادهی جهاد داشته و دارند و همراه و موافق و بلکه ریشه و اصل مقاومت و حماس هستند
«اگر حماس حمله نمیکرد، اسرائیل دلیل یا بهانهای برای کشتار گسترده نمییافت»
این سخن یا از روی ناآگاهیست و یا از روی ارادهی سوء
برای بطلان این ادعا کافیست به آمار و سابقهی جنایات اسرائیل تا پیش از حملهی ۷اکتبر حماس مراجعه کرد :
لینک ۱
لینک ۲
لینک ۳
تا بدین حقیقت پی برد که اسرائیل برای کشتار و قتلعام، هرگز نه به دنبال دلیل و بهانه بوده و نه حتی پیش از این حمله هم در ماهها و روزهای منتهی به اکتبر جاری، بیکار نشسته و از کشتار فلسطینیان پرهیز کرده
هیچکس حق ندارد برای رژیمی که طبق آمار مورد قبول خودش تا پیش از جنگ اخیر، بیش از صدهزار فلسطینی غیرنظامی را به شهادت رسانده و چندین میلیون نفر را اخراج و کوچانده و آواره و بیپناه کرده، و از ۱۷سال پیش از حملهی ۷اکتبر حماس، غزه را تبدیل به بزرگترین زندان جهان کرده و آنان را در معرض مرگ قرار داده، مواضع و مستمسکهای تطهیر بیاورد، چون هر انسانی که مثقال ذرهای شرف(و نه حتی ایمان) در وجودش باشد میداند که اسرائیل هدفش از حمله به فلسطین و محاصرهی چندین سالهی غزه، همانا کشتن مردم آن و پاکسازیاش بوده
اما مهمتر از همه این که نباید همراهی اهل غزه با حماس و آمادگی آنها برای پرداخت هزینه را عامدانه و آگاهانه نادیده گرفت ...
حماس باید از طریق دیپلماسی و راه حل سیاسی و مذاکره به دنبال حل مسئله باشد، نه از راهحل نظامی
این سخن شاید بطور عام صحیح باشد وقتی مشخص نباشد درمورد کدام گروه یا دولت یا ... بحث میشود و صرفا حکمی عام قرار است صادر شود
اما وقتی موردی خاص مشخص شد که ویژگیهایش شناخته شده باشد، آنگاه باید حکم خاص آن را یافت
اسرائیل آن مورد خاص است و حکماش نیز در قرآن صریحا ذکر شده
بنیانگذاران و رهبران و حامیان اسرائیل «کافر» «شرالدواب»، «عدوالله» «عدوالإسلام والمسلمین» «خائن» «خادع» هستند و حکم سابقالذکر درمورد «خائن» و «خادع» صدق نمیکند:
اول اینکه اسرائیل یک ملت مشروع نیست بلکه حتی طبق قوانین بشری امروزی هم «اشغالگر» است و اساسا «حق»ی برای مذاکره ندارد بلکه فقط «وظیفه» دارد؛ وظیفهی ترک اشغالگری
دوم اینکه اسرائیل و بنیانگذاران و حامیانش ثابت کردهاند که مطلقا به هیچ میثاق و عهد و معاهدهای پایبند نبوده و نیستند.
از همان اشارات ضمنی و تفصیلی الحاقی مندرج در بیانیهی بالفور یا اعلامیهی تشکیل اسرائیل و طرح دو دولتی و ... گرفته تا پیمانهای اسلو و مرزهای ۱۹۶۷ و قطعنامههای سازمان ملل و حتی همین پیمان آتشبس اخیر
اسرائیل در هیچکدام تاکید میکنم در هیچکدام از این تعهدات، هرگز پایبند نبوده
فقط بعنوان یک مثال اسرائیل در سال ۱۹۹۳ یعنی ۳۰سال پیش خودش تعهد داده که در عرض ۵سال به مرزهای ۱۹۶۷ عقبنشینی کرده و زمینه را برای تشکیل دولت مستقل فلسطینی فراهم کند که نه تنها چنین نکرده بلکه روز به روز سرزمینهای بیشتری از فلسطین را به زور اشغال کرده و به هیچکس پاسخگو نبوده.
✍️سید یحیی فخرالدینی
ادامه دارد👇
https://t.iss.one/dariche2024
۱. حماس با حملهی ۷اکتبر، مسئول کشتار اهل غزه است
پیش از هر استدلال دیگری سیدنا علی رضیالله عنه پاسخ این طعن را داده است.
وقتی پس از جنگ صفین معاویة بن ابیسفیان رضیالله عنه با شنیدن حدیث «تقتلک الفئة الباغیة»(راجع به عماربنیاسر) گفته بود اورا کسی کشته که او را به میدان جنگ آورده، سیدنا علی رضیالله عنه پاسخ داد پس(با این منطق) ما قاتل حمزه( و سایر شهدای لشکر اسلام) هم هستیم
حماس همانطور که گفته شد، فرزند و محصول فلسطین و ارادهی آنهاست
آنها انتخاب کردند که جهاد و مقاومت در قالب تنظیمی به نام حماس درمقابل اسرائیل بایستد و خودشان هم با عدم اعتراض عمومی به حماس و عدم مهاجرت از غزه، چه قبل و چه بعد از جنگ اخیر، نشان دادند که نه تنها مخالف این حرکت حماس نبودهاند، بلکه حامی و همراه چنین جهاد غیورانهای هستند و البته که حاضرند هزینهی این جهاد را هم بپردازند
مردم غزه نه قبل و نه بعد از ۷اکتبر حاصر نشدند غزه را ترک کنند
این یعنی آنها ارادهی جهاد داشته و دارند و همراه و موافق و بلکه ریشه و اصل مقاومت و حماس هستند
«اگر حماس حمله نمیکرد، اسرائیل دلیل یا بهانهای برای کشتار گسترده نمییافت»
این سخن یا از روی ناآگاهیست و یا از روی ارادهی سوء
برای بطلان این ادعا کافیست به آمار و سابقهی جنایات اسرائیل تا پیش از حملهی ۷اکتبر حماس مراجعه کرد :
لینک ۱
لینک ۲
لینک ۳
تا بدین حقیقت پی برد که اسرائیل برای کشتار و قتلعام، هرگز نه به دنبال دلیل و بهانه بوده و نه حتی پیش از این حمله هم در ماهها و روزهای منتهی به اکتبر جاری، بیکار نشسته و از کشتار فلسطینیان پرهیز کرده
هیچکس حق ندارد برای رژیمی که طبق آمار مورد قبول خودش تا پیش از جنگ اخیر، بیش از صدهزار فلسطینی غیرنظامی را به شهادت رسانده و چندین میلیون نفر را اخراج و کوچانده و آواره و بیپناه کرده، و از ۱۷سال پیش از حملهی ۷اکتبر حماس، غزه را تبدیل به بزرگترین زندان جهان کرده و آنان را در معرض مرگ قرار داده، مواضع و مستمسکهای تطهیر بیاورد، چون هر انسانی که مثقال ذرهای شرف(و نه حتی ایمان) در وجودش باشد میداند که اسرائیل هدفش از حمله به فلسطین و محاصرهی چندین سالهی غزه، همانا کشتن مردم آن و پاکسازیاش بوده
اما مهمتر از همه این که نباید همراهی اهل غزه با حماس و آمادگی آنها برای پرداخت هزینه را عامدانه و آگاهانه نادیده گرفت ...
حماس باید از طریق دیپلماسی و راه حل سیاسی و مذاکره به دنبال حل مسئله باشد، نه از راهحل نظامی
این سخن شاید بطور عام صحیح باشد وقتی مشخص نباشد درمورد کدام گروه یا دولت یا ... بحث میشود و صرفا حکمی عام قرار است صادر شود
اما وقتی موردی خاص مشخص شد که ویژگیهایش شناخته شده باشد، آنگاه باید حکم خاص آن را یافت
اسرائیل آن مورد خاص است و حکماش نیز در قرآن صریحا ذکر شده
بنیانگذاران و رهبران و حامیان اسرائیل «کافر» «شرالدواب»، «عدوالله» «عدوالإسلام والمسلمین» «خائن» «خادع» هستند و حکم سابقالذکر درمورد «خائن» و «خادع» صدق نمیکند:
اول اینکه اسرائیل یک ملت مشروع نیست بلکه حتی طبق قوانین بشری امروزی هم «اشغالگر» است و اساسا «حق»ی برای مذاکره ندارد بلکه فقط «وظیفه» دارد؛ وظیفهی ترک اشغالگری
دوم اینکه اسرائیل و بنیانگذاران و حامیانش ثابت کردهاند که مطلقا به هیچ میثاق و عهد و معاهدهای پایبند نبوده و نیستند.
از همان اشارات ضمنی و تفصیلی الحاقی مندرج در بیانیهی بالفور یا اعلامیهی تشکیل اسرائیل و طرح دو دولتی و ... گرفته تا پیمانهای اسلو و مرزهای ۱۹۶۷ و قطعنامههای سازمان ملل و حتی همین پیمان آتشبس اخیر
اسرائیل در هیچکدام تاکید میکنم در هیچکدام از این تعهدات، هرگز پایبند نبوده
فقط بعنوان یک مثال اسرائیل در سال ۱۹۹۳ یعنی ۳۰سال پیش خودش تعهد داده که در عرض ۵سال به مرزهای ۱۹۶۷ عقبنشینی کرده و زمینه را برای تشکیل دولت مستقل فلسطینی فراهم کند که نه تنها چنین نکرده بلکه روز به روز سرزمینهای بیشتری از فلسطین را به زور اشغال کرده و به هیچکس پاسخگو نبوده.
✍️سید یحیی فخرالدینی
ادامه دارد👇
https://t.iss.one/dariche2024
الهيئة العامة للإذاعة والتلفزيون الفلسطينية
شهداؤنا أكبادنا تعيش في السماء .. شهداء العام 2023
منذ بداية العام 2023، ارتقى 210 شهيدًا برصاص الاحتلال بينهم 37 طفلاً، و6 سيدات.
3️⃣بخش سوم
حال توی مسلمان چگونه به خودت اجازه میدهی سخن از «مذاکره» و «دیپلماسی» و «معاهده» با « عدوالله خائن خادع» به میان بیاوری؟
آیا نمیبینی که خداوند فرمود:
إِنَّ شَرَّ ٱلدَّوَاۤبِّ عِندَ ٱللَّهِ ٱلَّذِینَ كَفَرُوا۟ فَهُمۡ لَا یُؤۡمِنُونَ (۵۵)
ٱلَّذِینَ عَـٰهَدتَّ مِنۡهُمۡ ثُمَّ یَنقُضُونَ عَهۡدَهُمۡ فِی كُلِّ مَرَّةࣲ وَهُمۡ لَا یَتَّقُونَ (۵۶)
فَإِمَّا تَثۡقَفَنَّهُمۡ فِی ٱلۡحَرۡبِ فَشَرِّدۡ بِهِم مَّنۡ خَلۡفَهُمۡ لَعَلَّهُمۡ یَذَّكَّرُونَ (۵۷)
وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِن قَوۡمٍ خِیَانَةࣰ فَٱنۢبِذۡ إِلَیۡهِمۡ عَلَىٰ سَوَاۤءٍۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یُحِبُّ ٱلۡخَاۤىِٕنِینَ (۵۸)
وَلَا یَحۡسَبَنَّ ٱلَّذِینَ كَفَرُوا۟ سَبَقُوۤا۟ۚ إِنَّهُمۡ لَا یُعۡجِزُونَ (۵۹)
وَأَعِدُّوا۟ لَهُم مَّا ٱسۡتَطَعۡتُم مِّن قُوَّةࣲ وَمِن رِّبَاطِ ٱلۡخَیۡلِ تُرۡهِبُونَ بِهِۦ عَدُوَّ ٱللَّهِ وَعَدُوَّكُمۡ وَءَاخَرِینَ مِن دُونِهِمۡ لَا تَعۡلَمُونَهُمُ ٱللَّهُ یَعۡلَمُهُمۡۚ وَمَا تُنفِقُوا۟ مِن شَیۡءࣲ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ یُوَفَّ إِلَیۡكُمۡ وَأَنتُمۡ لَا تُظۡلَمُونَ (۶۰)
۞ وَإِن جَنَحُوا۟ لِلسَّلۡمِ فَٱجۡنَحۡ لَهَا وَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡعَلِیمُ (۶۱)
وَإِن یُرِیدُوۤا۟ أَن یَخۡدَعُوكَ فَإِنَّ حَسۡبَكَ ٱللَّهُۚ هُوَ ٱلَّذِیۤ أَیَّدَكَ بِنَصۡرِهِۦ وَبِٱلۡمُؤۡمِنِینَ (۶۲)
بى ترديد بدترين جنبندگان پيش خدا كسانى اند كه كفر ورزيدند و ايمان نمى آورند (۵۵)
همانان كه از ايشان پيمان گرفتى ولى هر بار پيمان خود را مى شكنند و [از خدا] پروا نمى دارند (۵۶)
پس اگر در جنگ بر آنان دست يافتى با [عقوبت] آنان كسانى را كه در پى ايشانند تارومار كن باشد كه عبرت گيرند (۵۷)
و اگر از گروهى بيم خيانت دارى [پيمانشان را] به سويشان بينداز [تا طرفين] به طور يكسان [بدانند كه پيمان گسسته است] زيرا خدا خائنان را دوست نمى دارد (۵۸)
و زنهار كسانى كه كافر شده اند گمان نكنند كه پيشى جسته اند زيرا آنان نمى توانند [ما را] درمانده كنند (۵۹)
و هر چه در توان داريد از نيرو و اسبهاى آماده بسيج كنيد تا با اين [تداركات] دشمن خدا و دشمن خودتان و [دشمنان] ديگرى را جز ايشان كه شما نمى شناسيدشان و خدا آنان را مى شناسد بترسانيد و هر چيزى در راه خدا خرج كنيد پاداشش به خود شما بازگردانيده مى شود و بر شما ستم نخواهد رفت (۶۰)
و اگر به صلح گراييدند تو [نيز] بدان گراى و بر خدا توكل نما كه او شنواى داناست (۶۱)
و اگر بخواهند تو را بفريبند [يارى] خدا براى تو بس است همو بود كه تو را با يارى خود و مؤمنان نيرومند گردانيد (۶۲)
آیا این آیات برای فهم مسأله و حتی توبهی نصوح از تصور مذاکره و بدتر از آن، سرزنش مجاهدین بخاطر عدم توسل به «معاهده» کافی نیست؟
آیا این آیات جای مثقال ذرهای شک و شبهه باقی میگذارند که نیازمند و تفسیر و توجیه و تاویل من و شیخ من و شیخ تو باشند؟
آیا فکر نمیکنی که گویا این آیات همین الان دقیقا درمورد رژیم جانی و نامشروع اسرائیل نازل شدهاند؟
آیا «ثم ینقضون عهدهم فی کل مرة وهم لایتقون» درموردشان صدق نمیکند؟
آیا «و إما تخافنّ من قوم خیانة» درموردشان صدق نمیکند و نباید به «فانبذ إلیهم علی سواء» عمل کرد؟
ادامهی آیات چه؟
نستغفرالله العظیم و نتوب إلیه
دقیقا چندبار دیگر باید اسرائیل عهدشکنی و بدعهدی کند تا ما هم بیخیالِ «لایُلدغ المؤمن من جحر واحد مرتین»، به امید پایبندی اسرائیل به یک تعهد جدید، سالها و قرنها و جانها را تلف کنیم؟
برادر عزیز من
اسرائیل هرگز به هیچ عهدی پایبند نبوده و نیست و نخواهد بود و ادعای مذاکرهاش تنها تزویریست برای فشار بر مجاهدین و مظلومنمایی و گمراه کردن ایجاد اختلاف میان من و تو
هشیار باش که بازی کردن در این میدان، بازی کردن در میدان خیانت و عداوت الله و اسلام و مسلمین است
✍️سید یحیی فخرالدینی
https://t.iss.one/dariche2024
حال توی مسلمان چگونه به خودت اجازه میدهی سخن از «مذاکره» و «دیپلماسی» و «معاهده» با « عدوالله خائن خادع» به میان بیاوری؟
آیا نمیبینی که خداوند فرمود:
إِنَّ شَرَّ ٱلدَّوَاۤبِّ عِندَ ٱللَّهِ ٱلَّذِینَ كَفَرُوا۟ فَهُمۡ لَا یُؤۡمِنُونَ (۵۵)
ٱلَّذِینَ عَـٰهَدتَّ مِنۡهُمۡ ثُمَّ یَنقُضُونَ عَهۡدَهُمۡ فِی كُلِّ مَرَّةࣲ وَهُمۡ لَا یَتَّقُونَ (۵۶)
فَإِمَّا تَثۡقَفَنَّهُمۡ فِی ٱلۡحَرۡبِ فَشَرِّدۡ بِهِم مَّنۡ خَلۡفَهُمۡ لَعَلَّهُمۡ یَذَّكَّرُونَ (۵۷)
وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِن قَوۡمٍ خِیَانَةࣰ فَٱنۢبِذۡ إِلَیۡهِمۡ عَلَىٰ سَوَاۤءٍۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یُحِبُّ ٱلۡخَاۤىِٕنِینَ (۵۸)
وَلَا یَحۡسَبَنَّ ٱلَّذِینَ كَفَرُوا۟ سَبَقُوۤا۟ۚ إِنَّهُمۡ لَا یُعۡجِزُونَ (۵۹)
وَأَعِدُّوا۟ لَهُم مَّا ٱسۡتَطَعۡتُم مِّن قُوَّةࣲ وَمِن رِّبَاطِ ٱلۡخَیۡلِ تُرۡهِبُونَ بِهِۦ عَدُوَّ ٱللَّهِ وَعَدُوَّكُمۡ وَءَاخَرِینَ مِن دُونِهِمۡ لَا تَعۡلَمُونَهُمُ ٱللَّهُ یَعۡلَمُهُمۡۚ وَمَا تُنفِقُوا۟ مِن شَیۡءࣲ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ یُوَفَّ إِلَیۡكُمۡ وَأَنتُمۡ لَا تُظۡلَمُونَ (۶۰)
۞ وَإِن جَنَحُوا۟ لِلسَّلۡمِ فَٱجۡنَحۡ لَهَا وَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡعَلِیمُ (۶۱)
وَإِن یُرِیدُوۤا۟ أَن یَخۡدَعُوكَ فَإِنَّ حَسۡبَكَ ٱللَّهُۚ هُوَ ٱلَّذِیۤ أَیَّدَكَ بِنَصۡرِهِۦ وَبِٱلۡمُؤۡمِنِینَ (۶۲)
بى ترديد بدترين جنبندگان پيش خدا كسانى اند كه كفر ورزيدند و ايمان نمى آورند (۵۵)
همانان كه از ايشان پيمان گرفتى ولى هر بار پيمان خود را مى شكنند و [از خدا] پروا نمى دارند (۵۶)
پس اگر در جنگ بر آنان دست يافتى با [عقوبت] آنان كسانى را كه در پى ايشانند تارومار كن باشد كه عبرت گيرند (۵۷)
و اگر از گروهى بيم خيانت دارى [پيمانشان را] به سويشان بينداز [تا طرفين] به طور يكسان [بدانند كه پيمان گسسته است] زيرا خدا خائنان را دوست نمى دارد (۵۸)
و زنهار كسانى كه كافر شده اند گمان نكنند كه پيشى جسته اند زيرا آنان نمى توانند [ما را] درمانده كنند (۵۹)
و هر چه در توان داريد از نيرو و اسبهاى آماده بسيج كنيد تا با اين [تداركات] دشمن خدا و دشمن خودتان و [دشمنان] ديگرى را جز ايشان كه شما نمى شناسيدشان و خدا آنان را مى شناسد بترسانيد و هر چيزى در راه خدا خرج كنيد پاداشش به خود شما بازگردانيده مى شود و بر شما ستم نخواهد رفت (۶۰)
و اگر به صلح گراييدند تو [نيز] بدان گراى و بر خدا توكل نما كه او شنواى داناست (۶۱)
و اگر بخواهند تو را بفريبند [يارى] خدا براى تو بس است همو بود كه تو را با يارى خود و مؤمنان نيرومند گردانيد (۶۲)
آیا این آیات برای فهم مسأله و حتی توبهی نصوح از تصور مذاکره و بدتر از آن، سرزنش مجاهدین بخاطر عدم توسل به «معاهده» کافی نیست؟
آیا این آیات جای مثقال ذرهای شک و شبهه باقی میگذارند که نیازمند و تفسیر و توجیه و تاویل من و شیخ من و شیخ تو باشند؟
آیا فکر نمیکنی که گویا این آیات همین الان دقیقا درمورد رژیم جانی و نامشروع اسرائیل نازل شدهاند؟
آیا «ثم ینقضون عهدهم فی کل مرة وهم لایتقون» درموردشان صدق نمیکند؟
آیا «و إما تخافنّ من قوم خیانة» درموردشان صدق نمیکند و نباید به «فانبذ إلیهم علی سواء» عمل کرد؟
ادامهی آیات چه؟
نستغفرالله العظیم و نتوب إلیه
دقیقا چندبار دیگر باید اسرائیل عهدشکنی و بدعهدی کند تا ما هم بیخیالِ «لایُلدغ المؤمن من جحر واحد مرتین»، به امید پایبندی اسرائیل به یک تعهد جدید، سالها و قرنها و جانها را تلف کنیم؟
برادر عزیز من
اسرائیل هرگز به هیچ عهدی پایبند نبوده و نیست و نخواهد بود و ادعای مذاکرهاش تنها تزویریست برای فشار بر مجاهدین و مظلومنمایی و گمراه کردن ایجاد اختلاف میان من و تو
هشیار باش که بازی کردن در این میدان، بازی کردن در میدان خیانت و عداوت الله و اسلام و مسلمین است
✍️سید یحیی فخرالدینی
https://t.iss.one/dariche2024
Telegram
دریچه
مجالی برای تأمل در سویههای متنوع آیین، فرهنگ و جامعه. فرصتی برای نگریستن خردمندانه به هزارتوی فرهنگی و آیینی ایرانیان و مسائل و معضلاتی که کم و بیش با آن درگیریم.
امید است در تفاهم و همدلی بیشتر و گشایش افقهای نو گام مثبتی باشد..
@dariche2024
امید است در تفاهم و همدلی بیشتر و گشایش افقهای نو گام مثبتی باشد..
@dariche2024
👍1
Forwarded from محمد Janpour
#هر_سهم_یک_جان
ای که دستت میرسد دستی بگیر
سلام خداوند رحمان بر شما که خنده بر لب نیازمندی مینشانید.
اکنون که خداوند اراده فرموده تا با دستان ما دست دیگر بندگانش را بگیرد، بیاییم به یاری مردم مظلوم و ستمدیده غزه بشتابیم و با پرداخت هزینه وعده غذایی در #طرح_هر_سهم_یک_جان مشارکت داشته باشیم.
موسسه فرهنگی اقصی کمک های صادقانه و کریمانه شما عزیزان را به مردم ستمدیده #غزه می رساند.
هر سهم ۱۰۰.۰۰۰ تومان
جهت هرگونه سوال یا ارسال فیش واریزی به ادمین های گروه پیام دهید.
شماره حساب بانک صادرات:
0211103415007
کارت:
6037691990058992
شبا:
IR200190000000211103415007
#انجمن_فرهنگی_اقصی_آفاق
#کمپین_مردمی_کمک_به_غزه
https://t.iss.one/afaghgaza
ای که دستت میرسد دستی بگیر
سلام خداوند رحمان بر شما که خنده بر لب نیازمندی مینشانید.
اکنون که خداوند اراده فرموده تا با دستان ما دست دیگر بندگانش را بگیرد، بیاییم به یاری مردم مظلوم و ستمدیده غزه بشتابیم و با پرداخت هزینه وعده غذایی در #طرح_هر_سهم_یک_جان مشارکت داشته باشیم.
موسسه فرهنگی اقصی کمک های صادقانه و کریمانه شما عزیزان را به مردم ستمدیده #غزه می رساند.
هر سهم ۱۰۰.۰۰۰ تومان
جهت هرگونه سوال یا ارسال فیش واریزی به ادمین های گروه پیام دهید.
شماره حساب بانک صادرات:
0211103415007
کارت:
6037691990058992
شبا:
IR200190000000211103415007
#انجمن_فرهنگی_اقصی_آفاق
#کمپین_مردمی_کمک_به_غزه
https://t.iss.one/afaghgaza