داروگ
10 subscribers
9 photos
1 video
24 links
گرچه می گویند می گریند
روی ساحل نزدیک
سوگواران در میان سوگواران
قاصد روزان ابری
داروگ
کی می رسد باران ...

تلاشی برای زدودن غبار از حقیقت .
Download Telegram
پیرامون انتخابات 96 قسمت #اول
باز خوانی انتقادی عملکرد #امت_حزب_الله در بزنگاه های سیاسی و انتخابات های جمهوری اسلامی وبررسی چالش های پیش روی #امت_حزب_الله

1)نداشتن هویت مشخص ومستقل:
امت حزب الله به دلیل سیر تحول معرفتی ای که در این چند سال برای آن به وجود امده است هویت مستقل خود را به طور کامل از دست داده است .طرحی که از دهه 70 برای تبدیل شدن امت حزب الله به پیاده نظام جناح راست پیگیری شد والبته در سال 84 با حضور محمود احمدی نژاد کمی به سرانجام رسیدن این طرح به تعویق افتاد ،امروز در 30 اردیبهشت 96 که این مطلب نوشته میشود به طور کامل به سرانجام رسیده است.
در همین انتخابات ما دیدیم که با طراحی بسیار منسجمِ اصولگرا _امنیتی ها همه جریانات حزب الله بعد از یک حرکت بسیار نرم ودقیق که از اردیبهشت سال 90 شروع شد توانستند همه افراد مستقلی که هویتی برای خود قائل بودند را به زیر پرچم وحدت بیاورند ،وامروز همه جریاناتی که روز ی امید میرفت بتوانند با حرکتی حق طلبانه زیر میز اشراف بزنند وارد جرگه اصولگرایی وتبدیل شدن به یک بالِ الیگارشی شده اند .از این افراد وگروه ها میتوان به عنوان مثال به سعید جلیلی،حمید رسایی جنبش دانشجویی حزب الهی (بسیج های دانشجویی،دفتر تحکیم وحدت وغیره) اشاره کرد.

2)تصور عدم صداقت در مبارزه توسط حزب الهی ها از سوی مردم:
مردم وقتی میبینند کاندیدای جریان حزب الله دست فردی را که فساد آن در مجموعه زیر نظرش برای همگان واضح می باشد را به عنوان فردی مبارز وانقلابی بالا می بردو درمناظرات همه جناح راست واصولگراها با هم هم تیمی شده اند علیه تیم اصلاح طلبان به عدم صداقت گفتار وکردار حزب الهی هاوکاندیدشان پی میبرند

3)عدم مرزبندی شفاف با اصولگرا ها وجناح راستی ها:
یکی دیگر از آفت هایی که جریان حزب الله باید تکلیف خود را با آن مشخص کند جریان منحط اصولگرایی هست.جوانان آرمان خواهی که دل درگرو انقلاب اسلامی دارند اما با این جریان مرز بندی ندارند واین جریان بر امت حزب الله سیطره معرفتی دارد مطمئنا نمی توانند جایگاهی بین مردم پیدا کنند وهویت مستقل خودشان را معرفی کنند.و از انجایی که اصولگراها وجناح راستی ها به هر دلیلی که بیان آن در این مجال نمیگنجد از نظر مردم به درستی از اصلی ترین مسببان وضع موجودند پس مرزبندی با آن ها برای ادامه راه امت حزب الله واجب عینیست.

4)عدم اعتقاد جدی وواقعی به مردم:
هرچند در درون گروه موسوم به حزب الهی ها عده ای هرچند محدود هستند که به محوریت مردم در انقلاب اسلامی ویوم الله بودن روز تجلی اراده های آن ها اعتقاد دارند ولی اکثریت این جبهه به دلیل انحراف معرفتی ای که در دهه 70 با سیطره گفتمان امنیت و دهه 80 با سیطره گفتمان ولایت برای آن ها به وجود آمده نمیتوانند رابطه خود را با مردم مشخص کنند وبه مردم به صورت موجوداتی نگاه میکنند که چیزی از واقعیانت موجود نمیفهمند ووظیفه هدایت مردم به گردن امت حزب الله می باشد.
برای پیوستن به سیل مردم باید حزب الهی ها نسبت خود را با مقوله ای به نام جمهوریت و نقش مردم مشخص کنند.

5)شیفت از گفتمان اصیل انقلاب اسلامی یعنی عدالت_آزادی به گفتمان ولایت_امنیت
سیل عظیم توده های مردم در بهمن 57 خواهان عدالت و آزادی در همه شئون بودند،اما به مرور زمان با سیطره معرفتی جناح راست وکسانی که به آرمان های اصیل 57 اعتقادی نداشتند بر امت حزب الله یک شیفت گفتمانی در امت حزب الله به وجود آمد و عدالت جای خود را به امنیت و جمهوریت وآزادی جای خود را به ولایت دادند.هرچند قوام ولایت و امنیت در آرائ انقلابیون 57 به همین برقراری عدالت وامنیت بود ولی حزب الهی ها با این شیفت گفتمانی کم کم راه خود را از مردم دور کردند.برای بازگشت به همان جریان سازان بهمن 57 باید عدالت وآزادی دوباره جای خود را در نظام معرفتی امت حزب الله پیدا کنند.
#صاد_الف_بیداد

@moqsetin
https://telegram.me/daaarvag
یکی از سخنرانی های بسیار خوب درباره انتخابات و امکان سیاست در ایران
"خواستگاه جمهوریت در نظام سیاسی ایران و گفتمان حضرت امام"
پیشنهاد میکنم حتما گوش کنید.
در باب انتخابات 96
با کمی تاخیر مینویسم تا با آرامش بیشتری خوانده شود.

حس این روزهای من مثل وقتهایی است که پرسپولیس در برابر استقلال میبازد!
این حس ناشی از این است که این انتخابات را از مدتها پیش یک "بازی" تحلیل میکردم. یک "دربی" حساس جناحی-امنیتی...

ناراحتی امروز من، اگر بتوان اسمش را ناراحتی گذاشت،
ناراحتی از باخت در یک بازی است...
یک بازی که بازی من نیست و من صرفا تماشا چی و تشویق کننده و هوادارم.
در بازی بزرگان! "جوان مومن انقلابی" نقشش توپ جمع کن، تماشاچی، فریاد زن، کتک خور و چیزی شبیه این است. تازه هزینه ی دیدن بازی را هم باید پرداخت کند...
نهایتا او را در حد لیدری که توی وووزلا میدمد یا طبل میکوبد یا حنجره اش را پاره میکند تا هیجان بازی زیاد شود، بازی میدهند.
"جوان مومن انقلابی" در هر دو جناح "اصول گرا" و "اصلاح طلب" همین وضع را دارد.

آری
به یک معنای راهبردی
-اگرچه در متن بازی نبودیم-
ما و همه ی مردم در این بازی برده ایم.
مردم که مدتها است آموخته اند،
اگر نسل نو انقلابی هم آموخته باشد که باید از اصول گرایی و اصلاح طلبی (به معنای حزبی آن) فاصله بگیرد،
همانطور که ماهها پیش نوشتم،
این "فهم" همان پیروزی بزرگ در انتخابات است.
همان که رهبری فرمودند.

روی سخن من اصلا با امثال جمنا و شیوخ ریش سفید و امنیتی های دلسوز آشفته ی اصولگرا،
یا با امثال بازیگران اصلی جریان امید و اعتدال و شیخ تکرار مکررات و دیگر شیوخ فرصت طلب اصلاح طلب،
یا حتی با بهاری های زیرکِ زیر و رو کش
نیست،
آنها دارند بازی میکنند،
طبیعی است،
گاهی میبرند، گاهی میبازند.

سحن من نقد درون گفتمانی "جوان مومن انقلابی" است.
تا کی باید چوب
تحجر،
مصلحت اندیشی های بی مورد،
فساد گسترده ی ساختاری،
ناکارآمدی،
چشم تنگی،
کم صبری،
و تحلیل های آبکی
اصولگرایی را بخورد؟

تا کی باید از پلشتی اصولگرایی -به معنای سیاسی آن- به دامان پر از خار اصلاح طلبی یا به بازی پیچیده ی بهاری ها پناه ببرد؟
تا کی باید این عدم اعتماد به نفس، از او، تنها بدنه ی رای ناکارآمدی بسازد که به راحتی معامله شود؟
تا کی باید در ویرانه ی اصول گرایی و اصلاح طلبی و بهاری زندگی کند مبادا که بیرون از این ویرانه ها طعمه گرگ شود؟
گرگ در خانه است! چرا باید گرگ را بزغاله شمرد و طهارت باطنش را استصحاب کرد!؟

من و دوستان انقلابی ام ،
موسیقی را میشناسیم ولی به خاطر یک اصولگرای متحجر احمق متهم به مخالفت با هنریم!
معتقدیم امربه معروف و نهی از منکر اولا ربطی به حجاب ندارد ولی به خاطر طرح "گشت ارشاد" یک گروه اصولگرای دیگر متهم به سلب آزادی های مردم هستیم!
دغدغه اول مان برگزاری کرسی های آزاد اندیشی است اما به خاطر رفتار امنیتی یک دسته اصول گرای کوته فکر دیگر متهم به انجماد میشویم!
عاشق مردمیم، اما به خاطر رفتار متکبرانه، نگاه فرعونی و ضرب و شتم مردم توسط اصولگرایانی دیگر، متهم به دشمنی با مردمیم!
اهل مطالعه و داستان و رمان و شعریم، اما به خاطر یک اصولگرای خشک مغز بی هنر متهم به جهل و تحجر شده ایم!
اعتقادمان به مردم سالاری از دین مان برخاسته است اما به خاطر تفقه نمایی عده ی دیگری از اصولگرایان متهم به استبدادطلبی هستیم!
درسخوانیم اما به خاطر یکی دیگرشان که سوادش به دماغش نمیرسد ولی گنده دماغ ترین آدمها است متهم به بی سوادی میشویم!

و هزار درد دیگر ...
که از شباهت چهره مان با اصولگرایان
میکشیم!

این انتخابات به من می آموزد: نباید از اصولگرایی رد شد...
باید با اصولگرایی - به معنای سیاسی آن - به مبارزه پرداخت.
مبارزه ای که مردم آن را شروع کرده اند...
و امروز
جوان مومن انقلابی
به نام انقلاب خمینی
باید عَلَم این مبارزه را
عَلَم مبارزه با "تحجر" را
روشن ضمیر و آگاه
خود به دوش بکشد.

مصطفی جلالی
@mohakamjalali

https://telegram.me/daaarvag
🔴دو خاطره از منصور نظري ، شاعر آزاده ی مبارز فساد

🔴ظلم کردن به نام دین

منصور نظري، شاعر عدالتخواه وآزاده ايست كه از سال ٨٥ دست تقدير قرعه كار را بنام او ميزند تا در اين ده سال رسوا كننده ي جريان زر و زور و تزوير در قوه قضاييه باشد!

به نام دين بر مردم ظلم كردن يعني چه؟
جلسه اي بود با حضور برخي از فعالين مبارزه با فساد و اقاي منصور نظري آمده بودند تا از پرونده هاي فسادي كه در دادگستري دو استان اصفهان و چهارمحال رسيدگي كرده بودند، بگويند ...
دوسال بود كه حكم حبس ايشان به جرم عدالتخواهي و امر به معروف امده بود و ايشان متواري بودند تا بتوانند فرياد مظلومانه ي آن مادر شهيد شهركردي و ديگر مظلومان شهركرد را به گوش مسئولين برسانند.
یکی از دوستان ایشان ميگفت: با هزاران زحمت مستندات فساد معاون دادگستري را به دفتر اقاي اژه اي رساندم و خوشحال بوديم از اينكه پرونده به دفتر اژه اي و مراجع مربوطه رسيده و پيگيري ميشود! اما بعد از گذشت دو هفته گوشي ام زنگ خورد و ديدم همان معاون دادگستري شهركرد (كه مستندات پرونده هاي ايشون رو ارائه داده بودم به دفتر اقاي اژه اي) پشت خط هستند، تعجب كردم نمي دانستم كه شماره مرا از كجا اورده ؟!
تعجبم صد برابر شد، ان زمان كه گفت هر چه كه درباره من برده اي تهران و تحويل معاون اقاي اژه اي دادي، يك نسخه اش دست خودم رسيده (بله ! پرونده را از دادگستري تهران ارجاع داده بودند به شخص متهم فساد كه خودش پرونده خود را بررسي كند) و تو كه ميخواستي امر به معروف كني اول مي امدي به خودم ميگفتي !
وقتي ایشان اين وقايع رو شرح ميداد اينجا بود كه فهميدم كه به نام دين ظلم كردن يعني چه؟!

يك جاي ديگر هم در داستان نظري كه فهميدم به نام دين ظلم كردن يعني چه ؟!
آقاي نظري تعريف ميكرد كه مبلغ بيست و يك ميليون پانصدهزار تومان قاضي رشوه ميخواست ، پرسيدم بيست ميليون مشخص است، ان يك و نيم ميليون چيست ، قاضي گفت هزينه حج يكي از بزرگان است

https://telegram.me/daaarvag
وافعیتی تلخ!!!

دست از سر انقلاب و حزب الله بردارید ...
#اصول_سواران_رانتی
[... کمی آن طرف تر پیکر پسر جوانی را دیدم که به شکل دلخراشی به شهادت رسیده بود. نمی توانستم به او نگاه کنم چه رسد به او دست بزنم و یا جابه جایش کنم. پایین پیکرش از قسمت کمر و لگن شکافته و به هم پیچیده شده بود. پاهایش خلاف جهت تنه و روبه بالا افتاده بود.تقریبا تمام بدن جوان تکه تکه و لهیده شده بود احساس کردم اگر به او دست بزنم استخوانهایش از هم جدا می شوند. دردناکتر از همه وضع پدر و مادر سالخورده آن جوان بود که با گریه و زاری او را صدا می زدند عبدالرسول - عبدالرسول

وقتی دیدم پیرزن خود را روی زمین انداخت و کورمال کورمال روی زمین دست می کشد تا خودش را به جنازه برساند،‌تازه فهمیدم که چشمانش نمی بیند . به شوهرش نگاه کردم.

او هم نابینا بود... پیرزن روی جنازه دست می کشید و می گفت مادر- مادر و پیرمرد که جلو درگاهی خانه ایستاده بود صدا می زد عبدالرسول - بابا جواب بده - انگار پیرزن فهمیده بودکه برای پسرش اتفاقی افتاده . با صدای زنش به جنازه نزدیک شد - دستش را روی پیکر بی جان پسرش کشید و تکانش داد هر دو انتظار داشتند بی هوش شده باشد. قلبم می خواست از جا کنده شود. با گریه گفتم مادر بیا این ور - ولش کن...

گفت شهید که نشده ؟ نه؟ نمی توانستم حقیقت را بگویم. او جنازه را بغل کرد و خودش را به او چسباند... گفتم می خوایم بریم ماشین بیاریم پسرتونو ببریم بیمارستان. گفت من و باباش هم میایم....

بالاخره دل به دریا زدم و گفتم مادر پسرتون شهید شده.. .این را که گفتم آه از نهاد آنها برآمد و با شدت بیشتری خودشان را زدند...

تا سر جاده دویدیم و لودری را با کلی التماس به آنجا آوردیم. نمی دانستیم چطور جنازه را توی ماشین بگذاریم- پرسیدیم پتو ندارین؟..

... ماشین که همراه جسد راه افتاد؛ دیدم پدر و مادر عبدالرسول که به ماشین چسبیده بودند به زمین افتادند... پیرزن چهار دست و پا راه افتاد بعد بلند شد . می خواست خودش را به ما برساند ولی دوباره زمین خورد- این بار دیگر توان بلند شدن نداشت. منظره رقبت باری بود. از خودم بدم می آمد...]

🔴بخشی از خاطرات سیده زهرا حسینی از کتاب "دا"
خرمشهر، روزهای شروع جنگ

سالروز آزادی خرمشهر مبارک !
@daaarvag
🔴دو قطبی خطرناکی که محقق شد!

چندی پیش بود که مشایی پیش از رد صلاحیت ها سکوت خود را شکست و تاکید کرد اگر ما نیاییم دو قطبی واقعی و خطرناک شکل خواهد گرفت دوقطبی حامیان نظام و رهبری و مخالفان آن! هرچند که تحلیل مشایی سیاسی برداشت شده و اخطار های او مورد بی توجهی قرار گرفت؛ واقع امر اینکه حتی فردی مانند او حق دفاع از ولایت فقیه را هم ندارد ناشی از کند ذهنی و تمامیت خواهی همیشگی اصولگرایان است.

اما در این انتخابات چه شد؟!
اگر در ۹۲ رفراندوم خاموش برنامه هسته‌ای حاصل مهندسی معیوب شد، در این دور از انتخابات وقایع جدی تری رخ داد!
رهبری نه تنها به حجم انتقادهای خود نسبت به عملکرد دولت افزوده بود بلکه در اوج تبلیغات با طرح انتقاد نسبت به سند ۲۰۳۰ موضع خود را روشن تر از پیش کرد . حتی معظم له برای انکه رئیسی رقیبی در سبد ارا مشترک نداشته باشد . حاضر شد تا یک سال قبل از پشت بلندگو پایان عمر سیاسی احمدی نژاد در ج.ا.ا را اعلام فرمایند و روشن بود شورا نگهبان با این توصیه به برادر مومن چه خواهد کرد!
تحلیل های غلط اینگونه مهندسی انتخابات را پیش بینی می کرد که "روحانی در دور اول خود به ۵۱ درصد کامل آراء هم نرسیده و اینبار به دلیل عملکرد ضعیف و در غیاب هاشمی می توان با یک اجماع و حمله مناسب او را تک دوره ای کرد!" این در حالی است که این تحلیگران فراموش کردند که اساسا دافعه اصولگرایان خاصه مردانی از قوه قهریه توان بسیج کردن قسمتی از آرا خاکستری را ندارد حتی اگر با تتلو عکس یادگاری گرفت!
شوربختانه تمامی ظرفیت های ارزشی و مکتبی و انقلابی برای پیروز کردن نماینده این قشر بسیج شد، حتی جلیلی در این مسیر قربانی و قالیباف تنها نقش یک افشاگر انتحاری را یافت که در اخر باید کنار می کشید تا سید محرومان منزه و اخلاقی باقی بماند!
اما به واقع این همه هزینه دادن تنها برای ریاست جمهوری بود!؟
پاسخ روشن است و نیاز به قلم فرسایی ندارد که چرا این دور دارای اهمیت بالایی بود!
مهندسی معیوب این دور باعث شد رئیس جمهوری که رکود و بیکاری و ... سیاهه کارنامه اش بود، تنها با تکیه بر منفوریت رقبا خود آرا خاکستری بیشتری را به میدان بکشد و شاهد رشد آرا خود نیز باشد!
حالا ما رئیس جمهور منتخبی را داریم که برای نخستین بار رهبر انقلاب مستقیما به وی تبریک نمی گوید!
ان دو قطبی خطرناکی که مشایی از آن سخن گفت محقق شد و نتیجه شکست آن فراگیرتر از شکست در انتخابات ریاست جمهوری بود!

م.رحمانی
@edallat1

https://telegram.me/daaarvag
Forwarded from سوزنبان
⁣⁣⁣📚بسته‌ی #پیشنهاد_خواندنی به مناسبت دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری


📝 بازگشت به خودمان؛ پشت کردن به خمینیِ نهاد، و بازگشت به خمینیِ نهضت ⁣(رسانه ما؛ #یاسر_عرب)
🖋بزنیم زیر این میز شعار و ریا و سلبریتی بازی و رانت نفت و همایش و پول مفت و روحیه رخوت! به همین صراحت! به همین زبان ساده ی ملموس! ...ادامه‌ی متن


📝 دسته‌بندی اصولگرایان در مواجهه با نتایج انتخابات ⁣(داروگ)
🖋شاید ما بازیچه ی طراحانی هستیم که پیوسته همین نتیجه را از ما می خواهند!? اگر شعار و اصول و تفکرات ما حق است، چطور ممکن است فطرت اکثریت جامعه حق را نپذیرد!? ...ادامه‌ی متن


📝 انتخابات و چند نکته‌ی مضحک ⁣(خامنئیسم؛ #سلمان_کدیور)
🖋در نگاه جناب رئیسی، فراجناحی بودن یعنی «با یک جناح خاص نبودن و با همه جناح ها بودن»! ⁣در حالی که فراجناحی بودن در نگاه اصیل به معنی تکیه تام و تمام به مردم و ...ادامه‌ی متن


📝 در بازی بزرگان(!) «جوانِ مومن انقلابی»، توپ‌جمع‌کن است. ⁣(محاکا؛ #مصطفی_جلالی)
🖋⁣من صرفا تماشاچی و تشویق کننده و هوادارم.در بازی بزرگان! "جوان مومن انقلابی" نقشش توپ جمع کن، تماشاچی، فریاد زن، کتک خور و ...ادامه‌ی متن


📝 اصولگراها چرا پیروز نمی‌شوند؟ ⁣(آهستان؛ #امید_حسینی)
🖋فقط در هر انتخابات، بزرگان این جریان یادشان می‌آید که باید کاری بکنند،اما چه کاری؟ همچون دوران قاجار دور خودشان جمع می‌شوند و ⁣...ادامه‌ی متن


📝 ققنوس اصولگرایی⁣ (زُبُر؛ #حیدر_عباسی)
🖋⁣خوشبختانه در این انتخابات دیگر مجالی برای بیان اصلی‌ترین دلیل ادعایی شکست‌های قبلی، یعنی «عدم وحدت» نیست. بحمدلله در این انتخابات همه‌ی ظرفیت‌های وحدت فعال شد و ⁣⁣...ادامه‌ی متن


📝 پنج دلیل برای اینکه مردم به روحانی رای دادند.⁣ (دردنامه؛ #محمدمهدی_میرزایی‌_پور)
🖋⁣اگرچه از دیدگاه مردم هر دو گروه فسادها دارند، ⁣ولی «ادعای» اعتدالیون از اصولگرایان کمتر است ⁣و ثروت‌های هزار میلیاردی را ⁣هر چند از راه ناصحیح ⁣⁣⁣...ادامه‌ی متن


📝 اشرافیت سیاسی و «خودْ حق‌پنداری» مهم‌ترین دلیل شکست اصولگرایان⁣⁣⁣ (درنگ؛ #رضا_پیامی)
🖋کوتاه سخن اینکه ریشه مشکلات کشور روحانی و امثالهم نیستند. این‌ها خیلی کوچکتر از اراده ملت ایران هستند. بلکه مشکل لجاجت و اشرافیت سیاسی اصولگرایان است که تمام آرمان‌های انقلاب را⁣ ⁣⁣⁣...ادامه‌ی متن


📝 ⁣انتخابات 96: عوامل شکست، دستاوردها و فرصت‌ها، مسیر پیش رو (جمهوری؛ #صادق_شهبازی)
🖋⁣حاکم شدن دوباره رویکرد محافظه‌کارانه باعث شده اصولگرایان به بازیگری بی‌تأثیر و برنینگیزاننده برای مردم تبدیل شوند. انقلابی‌ترین کاندیداهای آن‌ها، بدون دست‌گذاشتن روی مسائل اصلی با محافظه‌کاری ⁣...ادامه‌ی متن


📝 اصولگرایی بدون هیچ اصولی: تناقضات فاحش جریان اصولگرایی ⁣(چپ اسلامی؛ #محمدحسین_بادامچی)
🖋اصولگرایی دولت مقابل خود را به بانکداری ربوی متهم می کند، اما همزمان خود را با پول حرام ربوی بانکهایش فربه می کند و جالبتر آنکه جایزه بزرگ «کنگره علوم انسانی اسلامی» را ⁣...ادامه‌ی متن


📝 تصمیمِ مردم، معقول و منطقی بود! ⁣(دادنوشت؛ #حسین_شهبازی_زاده)
🖋⁣صحنه ی رقابت انتخاباتی گذشته، به روشنی عرصه مواجهه ی دو تجدید نظر طلب میان تهی و پشیمان بود. ⁣دو تجدید نظر طلب که یکی _نسبتا_ صداقت و صراحت بیشتری دارد و دیگری ⁣⁣...ادامه‌ی متن


📝 تناقضات حضور رئیسی در انتخابات ⁣(دردنامه؛ #محمدمهدی_میرزایی‌_پور)
🖋⁣او به خوبی پیام برجام را شنیده بود و ناشیانه پشیمانی خود را از شعارهای خمینی پنهان می‌کرد. وی معتقد به لزوم نقد شدن چک برجام بود. یعنی تایید اینکه این چک وضعیت مردم را ⁣...ادامه‌ی متن


📝 سلام بر رئیسی، درود بر قالیباف، خداحافظ حزب‌الله ⁣(رویش؛ #علی_میری)
🖋⁣اما امروز دیگر نه تنها مانند ۸۴ مرزبندی‌ عمیقی وجود ندارد، مانند انتخابات ۹۲ به سکوت و عدم مرزگذاری (از طرف کاندیدای حزب‌الله) نیز اکتفا نمی‌شود، بلکه مرزها برداشته می‌شود و ⁣...ادامه‌ی متن⁣

🚉 @SzBaan
🔴سایۀ سنگین محافظه کاری بر سر «دولت سایه» دکتر جلیلی


👈 مطلع شدم برادر دانشمند و انقلابی جناب آقای دکتر جلیلی عزم «دولت سایه» کرده اند. به نظر می رسد که دولت سایه اگر هدف اصلاحی دارد و بر مدار تقویت و تسریع در کارآمدی جمهوری اسلامی از طریق رصد رفتار و عملکرد جریانهای قدرت شکل گرفته است، در دسترس ترین راه و بهترین اولویت، تشکیل دولت سایه برای قوه قضاییه ، نیروی انتظامی، نیروی مقاومت بسیج، صدا و سیما، مجمع تشخیص مصلحت نظام، سازمان تبلیغات، ستاد اجرایی، بنیاد مستعفان، آستان های قدس رضوی، حضرت معصومه(س) و عبدالعظیم حسنی، شورای عالی انقلاب فرهنگی، ستاد نماز جمعه، مرکز رسیدگی به امور مساجد، شورای نگهبان، کمیته امداد، دانشگاه آزاد اسلامی، شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، سازمان اوقاف، جامعه المصطفی، مرکز خدمات حوزه های علمیه، سازمان حج و زیارت، نمایندگی های رهبری در خارج از کشور، دانشگاه امام صادق(ع)، مسجد جمکران، انجمن های اسلامی دانش آموزی، مرکز الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت، جامعه الزهرا، دفتر تبلیغات حوزه، مجمع جهانی اهلبیت، مجمع تقریب مذاهب اسلامی، مدرسه عالی شهید مطهری، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، حوزه هنری، مؤسسات کیهان، اطلاعات، خراسان، نهادهای نمایندگی ولی فقیه در دانشگاهها، سپاه پاسداران، نیروی مقاومت بسیج، هلال احمر، وزارت جهاد کشاورزی، عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی و نهادها و سازمانهای انتصابی مختلف کشور هست که ناکارامدی آنها کم از «قوه مجریه» نیست.

👈تأثیرات سهمگین و جایگاه راهبردی این نهادها و سازمانها بر روند جاری اقتصاد، اجتماع و فرهنگ کشور و نیز اعتماد رهبری معظم انقلاب به آقای دکتر جلیلی با چاشنی محبوبیّت ایشان نزد جوانان انقلابی درس خوانده و تحوّل خواه، اولویّت تمرکز دولت سایۀ ایشان را بر حل بیماریها و ناکارآمدیهای دیرین بخشهای انتصابی نظام نشان می دهد. تعقیب سایه وار دولت آقای روحانی هم از سوی مردم و هم از سوی عناصر سیاسی مخالف و رقیب ایشان اتّفاقی قابل پیش بینی است اما سایۀ مطالبه گری انقلابی کدام شخصیّت سیاسی و انقلابی بیشتر و بهتر از دکتر جلیلی می تواند بر سر قدرتهای برآمده از انتصاب سنگینی کند و در عین حال انگ غیرخودی و ضدولایت فقیه نخورد؟

👈 بهتر است تعارفات را کنار بذاریم. اگر گفتمان انقلابی-انتقادی آقای جلیلی عزیز قرار است که صرفا قوه مجریه را در بر بگیرد و ایشان همچنان ترجیح می دهند با محافظه کاری از کنار فجایع انقلاب سوز و انسدادهای سیستمی در سایر ارکان انتصابی نظام عبور کرده و تغافل نمایند، اصلاح کشور و نظام که پیشکش، سرنوشت حزب الله در انتخابات های آینده چیزی جز شکست های سهمگین تر نخواهد بود. اینکه ذرّه بین گفتمان امام و رهبری را فقط روی «غربزدگی اعتدالی» بندازیم و از کنار «تحجر انسدادی- انتصابی» به راحتی بگذریم خود نوعی سوگیری انحرافی در ارجاع به گفتمان امام خمینی و امام خامنه ای است.

👈طوری نشود که مشابه آنچه در مورد شورای عالی انقلاب فرهنگی در داستان سند 2030 رخ داد، بار انتقاد و مطالبۀ از نهادهای انتصابی نظام و نیز اصلاح آنها هم همچنان به دوش رهبری باشد تا حزب اللهی که به تدریج بیش از مطالبۀ اصولی و صراحت در روشنگری میل به مماشات محافظه کارانه و لکنت آلودی پیدا کرده، زیر سایۀ هزینه کرد رهبری تنبلی و سست عنصری خود را پنهان کند.

👈 اگر قرار است که معاون حقوق بشر قوه قضا ،به عنوان یکی از ناکارامدترین بخشهای قوه، (برای نمونه نگاه کنید به تصویب اخیر قطعنامۀ حقوق بشری علیه جمهوری اسلامی و نیز وضعیّت نامطلوب حقوق شهروندی در دادگستری ها و زندانها ) یکی از دانه درشتان دولت سایه باشد، باید یک دولت سایه دیگر هم برای پاییدن این دولت سایه شکل بگیرد

👈 نمی دانم چرا همچنان بی توجّهیم که ما در این انتخابات بیش از اینکه از حسن روحانی شکست بخوریم به ناکارآمدی ها، ندانم کاریها و نامردمی های سیستماتیک نهادهای انتصابی باختیم. چطور ممکن است عناصری که خود آنها باید زیر هیبت دولت سایه قرارگیرند خود بخشی از دولت سایۀ آقای جلیلی عزیز و انقلابی باشند؟

علی جعفری
@jafariali_58


https://telegram.me/daaarvag
"به زیر چرخ های قطار پناه می برم از شر مسئولان ..."
دست فروشی در اهواز بعد از جمع شدن وسایلش توسط ماموران خود را جلوی قطار انداخت

@daaarvag
داروگ
"به زیر چرخ های قطار پناه می برم از شر مسئولان ..." دست فروشی در اهواز بعد از جمع شدن وسایلش توسط ماموران خود را جلوی قطار انداخت @daaarvag
آنچه که یک انسان شریف را به این نتیجه می رساند که وقتی نتوانست معیشت خود و خانواده اش را تامین کند، به زندگی خود پایان دهد، و دیگر زندگی برایش معنایی پیدا نمیکند، "فقر" نیست. اتفاقی بسیار پیچیده تر در حال رخ دادن است که اگر ادامه پیدا کند کم و بیش گریبان همه ی افراد یک جامعه را خواهد گرفت. وقتی جامعه ای دچار "آرمان معیشت" شود اتفاق افتادن این فجایع دور از ذهن نیست. اگر در جامعه ای حرکت کلی به سمت هدف متعالی که تجلی و ظهور و بروز انسانیت را رقم میزند وجود نداشته باشد، فقر یعنی از دست دادن همه چیز!
در این حالت است که حتی انسان های دارا هم احساس کمبود و ضعف میکنند. زیرا در این جامعه ی بی هدف که طرح سیاسی و برنامه ای ندارد کار مهم تری غیر از کسب دنیا هم وجود ندارد، تمام ارزش ها در علوفه خلاصه می شود و تمام مناسبت ها بر اساس آن شکل میگیرد.
پویایی و حرکت از جامعه می افتد، حاکمان این جامعه مردم را به جای رقابت در کار خیر به رقابت در کسب علوفه ی بیشتر سوق می دهند.
و "فقر" یعنی از دست دادن همه چیز!
و خود کشی یعنی رهایی از این بی چیزی!

@daaarvag
⭕️هیچ من نمی توانم تصور کنم و هیچ عاقلی نمی‌تواند تصور کند که بگویند ما خونهایمان را دادیم که خربزه ارزان بشود! ما جوانهایمان را دادیم که خانه ارزان بشود. هیچ عاقلی جوانش را نمی‌دهد که خانه ارزان گیرش بیاید. مردم همه چیزشان را برای جوانهاشان می‌خواهند ... آدم، اقتصاد را برای خودش می‌خواهد؛ خودش را به کشتن بدهد که اقتصادش درست بشود؟! این معقول نیست. یا جوانهایشان را به کشتن بدهند که نان ارزان گیرش بیاید؟! این یک چیز معقولی نیست. ...آنهایی که دم از اقتصاد می‌زنند و زیربنای همه چیز را اقتصاد می‌دانند از باب اینکه انسان را نمی‌دانند یعنی چه، خیال می‌کنند که انسان هم یک حیوانی است که همان خورد و خوراک است! منتها خورد و خوراک این حیوان با حیوانات دیگر یک فرقی دارد. این چلوکباب می‌خورد؛ او کاه می‌خورد؛ اما هر دو حیوانند. اینهایی که زیربنای همه چیز را اقتصاد می‌دانند اینها انسان را حیوان می‌دانند. حیوان هم همه چیزش فدای اقتصادش است. زیربنای همه چیزش [است‌] الاغ هم زیربنای همه چیزش اقتصادش است. اینها انسان را نشناختند اصلاً که چه هست.
#انحراف_گفتمانی

https://uupload.ir/files/3del_imam.jpg

⚫️ سال ها می گذرد حادثه ها می آید، انتظار فرج از نیمه ی خرداد کشم ...
@daaarvag
چگونه حزب جهانی خمینی را به یک خرده فرهنگ تبدیل کردند

🔸هر سال ۲۲ بهمن یا ۱۵ خرداد که میرسد سوالی ذهنم را سخت مشغول میکند. چگونه یک روحانی به اسم خمینی موفق شد خود را رقیب یک دستگاه سیاسی وابسته به الیگارشی امپرالیسم، آنهم در سطح جهان معرفی کند؟

🔸اگر توقع خود را فراتر از پاسخ های دم دستی ببریم و نخواهیم حواله کنیم به مفاهیمی مثل معنویت و اخلاق و شجاعت و ... واقعا ارائه یک پاسخ سیاسی و مدیریتی به این سوال کار راحتی نیست. چگونه یک اجتماع بین المللی صرفا انسانی با تمام تقوا و فجورش، یک نماینده مذهب را به عنوان رهبر یک تحرک اجتماعی میپذیرد؟

🔸قطعا باید پاسخ های زیادی را کنار هم گذاشت برای توجیه این سوال، اما به نظرم یکی از مهمترین وجوه پاسخ در هویت اجتماعی "خمینی بزرگ" است.
هویت اجتماعی، زاییده این است که شما چه تصور بیرونی ای از خود به وجود بیاورید و با تک تک پدیده ها و نمایندگان بیرونی آنها چه نسبتی بگیرید.

🔸خمینی در تنظیم این مناسبات، رویکردی فوق العاده دارد. در تمام اینها رویکردش به گونه ایست که کم تر میبینیم ضیق و تنگنا در پیوستن به هویت اجتماعی او پدید بیایید. با اهالی علم، با اهالی سیاست و مبارزه، با اهالی هنر، با اهالی فرهنگ، با گرایش های مختلف جوانان، با هرآنچه که اجتماع نسبت به آن واکنشی دارد. خمینی با تمام اینها گونه ای نسبت میگیرد که راه برای پیوستن به او بسیار باز است و این باعث میشود، "بشود به خمینی پیوست" و این باعث میشود "خمینی بزرگ شود".
این رویکرد رمز توفیق تمام رهبران اجتماعی است. راه برای پیوستن به آنها از هر سویی باز است و آنها تنها مراعات میکنند که راه را تنگ نکنند. لذا اینها همواره با لشگری عظیم از پیروان و مریدان و پیوستگان کارشان را پیش میبرند. گاهی راه را تاجایی باز میگذارند که میگویند هویت ما تنها این است که انسانیم و ستم کشیده، همین. این یعنی درجه حساسیت کیفی هویت را بسیار بسیار پایین آورده، تمام شاخص های ضیق کننده را نادیده گرفته و جانب کمیت را گرفته است، به یک معنا در مقام هویت اجتماعیش توحیدی عظیم با کیفیت پایین پدید آورده نه اقلیتی کوچک به توهم کیفیت و خلوص بالا. او به دنبال حزبی جهانی است که تنها شاخص پیوستن به آن مستکبر نبودن است، یعنی تنها شاخص پیوستن به آن پیوستن به آن است، همین.
راز کبیر بودن خمینی در بزرگ بودن "ما" ی اوست.

🔸اما آنچه در سالهای بعد اتفاق میفتد خیلی جالب است. عده ای با همان ادعا ها، با همان کارت شناسایی که البته خودشان برای خودشان صادر کرده اند، میدان دار حرکت خمینی شده اند در حالی که چالش هایشان از این جنس است که چرا فیلم "ما" را کسی نمی بیند، چرا کاندیدای "ما" رای نمی آورد، چرا پوشش "ما" در اقلیت است، چرا فرهنگ "ما" مورد استقبال نیست، چرا "ما" تنها هستیم و ...
در مطالعات فرهنگی این دسته سوالات، سوالاتی است که اهالی یک خرده فرهنگ از خود میپرسند. اما آیا واقعا میدان داران یک جریان جهانی، هویت اجتماعی به آن وسعت را تبدیل کرده اند به یک خرده فرهنگ درون یک کشور؟ اگر آری، چگونه موفق شده اند چنین کاری بکنند؟

🔸به نظرم پاسخ "آری" است و توضیح هم اینکه این امر محصول رویکردی خالص سازانه به توهم کیفیت بخشی است که در باطن جز به کام شیطان نیست. همان رویکردی که با هنرمند، با ورزشکار، با اندیشمند، با دانشمند، با مردم عادی و حتی با هم سنگران خودش به گونه ای تعیین نسبت میکند که راه برای پیوستن به "ما" ی او بسیار ضیق و شاخص ها برای کسب مقام "ما" بودن با او، بسیار زیاد و متنوع است.
این رویکرد همان رویکردی است که پیوسته به دنبال رو کردن نفاق این و آن و افشا کردن بصیرانه آینده تاریک دیگران است. رویکردی که برای خودش جشنواره جدا راه می اندازد، کانال تلویزیونی جدا راه می اندازد، دانشگاه جدا راه می اندازد، حوزه جدا راه می اندازد، اخیرا کافی شاپ جدا راه می اندازد، شهرک جدا راه می اندازد و اگر با همین فرمان ادامه بدهد، کشور را تجزیه می کند و کشوری جدا راه می اندازد.

🔸این همان رویکردی است که اینگونه هویت یک حزب جهانی میلیارد نفری انسانی را تبدیل کرد به یک خرده فرهنگ در یک کشور که در همان کشور هم کم کم احساس اقلیت بودن خواهد کرد و این سیر ادامه دارد تا جایی که به درون خود فرو رفته و نابود خواهد شد. عجیب آنکه هر سال با همان تصور "خمینی کبیر" به خود نگاه میکند، همان حرفها را میزند اما وقتی آن نتیجه ها را نمیگیرد حتی یک بار از تفاوت نتیجه تعجب نمیکند و حتی یک بار هم اشاراتی اینچنینی را به دیده تنبیه جدی نمیگیرد که شاید "ما" واقعا ادامه جریان خمینی نیستیم.

🔸طرف "ما" ی خود را کوچک کرده و از بیرون افتادن دیگران متعجب میشود‌.

هاشم کیانی
https://telegram.me/daaarvag
🔻آیت الله خامنه ای در دیدار جمعی از دانشجویان:
🔹همه‌ی هسته‌های فکری و فرهنگی و عملی و جهادی هرکدام کار کنند؛ مستقل؛ آتش به اختیار باشند. البته قرارگاه مرکزی دستور می‌دهد اما چنانکه قرارگاه مرکزی اختلال دارد، شما افسران جنگ نرم، آنجا آتش به اختیارید.
🔹گاهی اوقات احساس می‌شود دستگاه‌های مرکزی #فکری و #فرهنگی و #سیاسی دچار اختلالند و تعطیلند؛
...

🔺وقتی این‌جوری دستگاه‌های مرکزی اختلال دارند، آن‌وقت اینجا شما آتش به اختیارید.


آیا وقت آن نرسیده که انقلابیان بدون ملاحظات قبلی، انقلاب را از چمبره ی برادران زرد رو درآورند!?

@daaarvag
Forwarded from خمینی‌چی
⚠️ناامید کننده ترین اتفاق اینروزها، پذیرش بی چون و چرای الزامات گفتمان #امنیت_ملی و ترویج و استناد به آن توسط آرمانگراترین حزب اللهی ها در واکنش به حادثه تروریستی تهران، در شرایط زوال نظام معنابخش ارزشی-انقلابی است.
#منطق_استکباری
#آمریکای_اسلامی

🔴به خمینی چی بپیوندید:
telegram.me/joinchat/A37i_D2GKuNf_OMxYriTHw
#مهدی_جهاندار شب گذشته در دیدار با #رهبری شعری زیبا خواند که تحسین همه را برانگیخت:

#فتنه شاید روزگاری اهل ایمان بوده باشد
آه این ابلیس شاید روزی انسان بوده باشد

فتنه شاید در لباس میش، گرگی تیز دندان
در لباسی تازه شاید فتنه چوپان بوده باشد

فتنه شاید کُنجِ پستوی کسی لای کتابی؛
فتنه لازم نیست حتماً در خیابان بوده باشد

فتنه شاید در صفِ صِفین می‌جنگیده روزی
فتنه شاید در زمان شاه، زندان بوده باشد!

فتنه شاید با امام از کودکی همسایه بوده
یا که در طیّاره‌ی پاریس - تهران بوده باشد

فتنه شاید تابی از زلف پریشانِ نگاری
فتنه شاید خوابی از آن چشم فتّان بوده باشد

فتنه شاید اینکه دارد شعر می‌خواند برایت؛
وا مصیبت! فتنه شاید از رفیقان بوده باشد

ذرّه‌ای بر دامن اسلام ننْشیند غباری
نامسلمانی اگر همنامِ سلمان بوده باشد

دوره‌ی فتنه است آری، می‌شناسد فتنه‌ها را
آن‌که در این کربلا عبّاسِ دوران بوده باشد

فتنه خشک و تر نمی‌داند خدایا وقت رفتن
کاشکی دستم به دامانِ شهیدان بوده باشد

@daaarvag
متوکل فرمان داد زبان ابن سکیت (معلم فرزندان متوکل) را همانجا از پشت سرش بیرون آوردند!
این زبان ها بود که همچون تازیانه بر گرده ی جباران تاریخ فرود می آمد و اگر بنای "استبداد سیاسی" و "استثمار طبقاتی" و " استحمار مذهبی" فرو نریخت، رسوا شد و اگر "مغلوب" نشد، "محکوم گردید" و آرزوی عدالت و هوای آزادی و نیاز به برابری و آگاهی و رهبری انقلابی مردم و دشمنی با "نظام پیوسته ی زر و زور و زهد" در دل ها نمرد از یاد ها نرفت و این شعله ی مقدس، در معبر تاریخ خاموش نشد و در وجدان توده فراموش نگشت...

شریعتی "زن"

#سالروز_درگذشت_شریعتی

https://telegram.me/daaarvag
⭕️چونان تگرگ

قسم به چشمان خون بار مادران داغ دیده
و به خون های جاری شده در سرزمین وحی
و به بغض و کینه ی خاک خورده در سینه هایمان-که از پدر پیرمان به یاد گار داریم-
روزی
در مقابل
چشمان در بهت فرو رفته ی
لیبرال های بی غیرت وطنی
و جانمازآبکشان سر در آخور فرو برده
چون رعد
بغریم
و چونان تگرگ
بر سر ولد نامشروع استکبار بباریم
و قدس عزیز -این نگین دنیای اسلام- را
به دامان اسلام بازگردانیم...

#سوف_تحرر

https://telegram.me/daaarvag
آمد.

دستش به دستبند بود

از پشت میله ها

عریانی دستان مرا ندید

اما

یک لحظه در تلاطم چشمان من نگریست

چیزی نگفت

رفت.

اکنون اشباح از میانه ی هر راه می خزند

خورشید

در پشت پلک های من اعدام می شود ...

خ.گ


https://telegram.me/daaarvag