کانال فرهنگیان
2.63K subscribers
19.1K photos
3.7K videos
460 files
17.8K links
کانالی برای اطلاع رسانی واخبار فرهنگیان ارزشمند ورامین|قرچک|پیشوا|جوادآباد

منتظرخبرها ودیدگاه شما هستیم
مدیرکانال
@fm_var

@Sabte_9_7 ادمین تبلیغات

کد شامد:1-1-715466-61-4-1
جهت بررسی
https://t.iss.one/itdmcbot?start=channelfarhangiyan
Download Telegram
#ارسالی_شما

🔴 عنوان: فوران زر اما ای دریغ.

به🖊 محمد شیبانی.

❇️ بی شک هزاره سوم هزاره برتری

انرژی های پاک و بی آلاینده است.

❇️ اگر قرن بیستم میلادی قرن برتری

ذخایرنفت بود و ذخایر نفت منشا

❇️ بسیاری از معادلات اقتصادی اما با

طلیعه‌ی قرن جدید و هزاره جدید

❇️ امپراطوری نفت، گاز، اورانیوم در

عرصه بین المللی رو به غروب است و

❇️ حیات اقتصادی ، بهداشتی،ارتباطات

و در یک کلام شیرازه ی هزاره

❇️ جدید بر محوریت #آفتاب استوار

خواهد شد زیرا انرژیی کاملا طبیعی

❇️ بی آسیب، پایدار و... می باشد .

بسیاری از کشورها حتی روی دریا

❇️ کوه ها مزرعه پنل های برقی احداث

کرده اند تا از این‌ زر سرخ منتفع

❇️ شوند. #کویر #لوت #ایران یکی از

سرشارترین معدن زر بی منت، همیشگی

❇️ آسمان یعنی آفتاب است. تقریبا

تمامی روزهای سال آفتاب بر آن

❇️ جاری می باشد که این منبع حیات-

بخش چنانچه ‌مورد برنامه ریزی دقیق،

❇️ سرمایه گذاری، قرار گیرد و به

بهره برداری برسد این حجم از ثروت

❇️ می تواند ملت ایران را بی نیاز از

فروش نفت ، گاز، مواد معدنی خام و

❇️ بی نیاز از فروش نخل خرما سازد.

به عبارتی این حجم از انرژی آفتاب

❇️ که بر بسیاری از مساحت و جغرافیای

ایران بزرگ می تابد چنانچه مورد

❇️ بهره برداری واقع شود ایران یکی

از کشورهای ثروتمند کره زمین است

❇️ اما باید گفت ای دریغ که بسیاری از

صاحبان دانایی در غربت سکوت

❇️ گمنامی و خارج از گود تشخیص

تصمیم ، مدیریت هستند و بسا

❇️ متملقان، حریصان و... جای کسان را

اشغال کرده اند که ماحصل بودنشان

❇️ تولید فقر، تبعیض، نابودی و در یک

کلام تحقیر ایران است.

❇️ سلام بر معدن گمنام #زر #ایران

یعنی #کویر لوت و چشمه ی تابانش.

والسلام علی من اتبع الهدی
عنوان: قمر البطحا" ع"

به 🖋 محمد شیبانی.

#خدا
#نکند
#باران
#محتاج
#کویر
#شود.

ملک ری، ملک ری را به تو خواهم داد.

پسر مرجانه،از ملک ری، قلاده بساز و به

عمر سعد بگو: پسر معاویه، ملک ری را به

تو خواهد بخشید تا در آن حکمرانی کنی.

فوج فوج سپاه بی مروت ، سوی نینوا

عازم کنید تا کار یا با بیعت یا با شمشیر

به فرجام رسد.عمو، عمو جانم، اینجا

کجاست؟!دل عباس در گدازه های این

سوال به خاکستر نشست، زینب زینب ،

یادگار پدرم، اطفال بی تاب و مضطراب

را آرامشان کن .

قاصدان پیاپی با تطمیع و شمشیر
می آمدند.

لشکر خدا بر یک ستون و یک کوه

تکیه داده ، در این خاک سرشته شده به

محن و بلایا. آه علمدار بی تکرارم
عباس،عباس،

عباس بن علی " ع" ای کوه ها به سجود

آیید در محضرش.خدایا،#عباس را زنده بدار

برای لحظاتی که تمامی بلاها از آسمان

بر #مرواریدهای بی پناه فرود می آید.

ناکسان، پستان ،بی مروتان و... لشکری
شدند

در حالی که سجاده،مهر و الصلاه

برایشان توجیه و سرمایه هر جنایتی بود.

لشکری که با حرام ، استخوان ترکانده بود

و تاب و توان را با نان حرام و ظلم،

تحصیل کرده بود.صفیری از عرش

مرا صدا می زند، برادران و خواهرانم،

جدم محمد مصطفی" ص"را خواب

دیدم.یا اخا، روحی فداک چه دیدی

به خواب؟! این کیست که در آسمان ها

طنین صدایش عیان شده که ان ا... ان

یراک قتیلا، قتیلا ، قتیلا...نیزه ز پس نیزه

روییده،گرگان پشت به پشت هم داده،حقد

و حسادت بی نقاب نمایان شده.جهل ،

نان مفت و فرار از کار در این پست تر از

حیوانات، گرد آمده،خیمه عشاق، پهلو

به پهلو و در آغوش هم، تابیده شده و

خورشید امروز قیامت کبری را نظاره گر

خواهد بود، سپیده اخرین بوسه ها را به

خیمه گاه حضرت حسین و یاران

جوانمردش می زند و پرده اسرار ازلی

را آفتاب، کنار می زند و تیر عمر سعد

تن فردوس را نشانه می رود و جنگ آغاز.

مردی فراتر از باور، فراتر از مذهب،

بزرگ تر ز وسعت بهشت، با یارانش، آماده

نبرد، عقاب بتاز بیشتر از همیشه عقاب

نازم، بتاز که امروز به من بیشتر نیاز دارد

برادرم،شیران بیشه ابوالحسن" عون ،

جعفر" با شمشیرهای آهخته با لب عطشان

می تاختند و لشکر چون گله کفتار رو به

فرار، باران تیر پیاپی می بارد و ذوالجناح

لشکر را پس می زند و ذوالفقار فقرات

می برد و می شکند و کفتار به درکات و

نار می فرستد و هر از گاه این نبرد نابرابر

دستان آسمان، لبریز از پیکر اربا اربا

دلداده ایی می شود و شهسوار تنهاتر،

عطش،جان ها را بی جان کرده و اطفال

تمنای آب،ابوفاضل،ابوفاضل، یاابن حیدر،

العطش العطش.خداوند عشاق با سیف

برنده،چو صرصر، گله گرگان را می دراند

و اینک جهانی لبریز از معاشقگی میان نهر

علقمه،ایها السحاب الاسود والامطار،موتوا.

ز خجالت بمیر تو ای آب.عباس،

آب،مشک،شرم،فتح السما، خزان،باغ،


انتظار،عمود،تیر،مشک گریان و...

یا اخا،ادرکنی اخاک،در آسمان طنین انداز

شد.پژواک ندای تو "الان انکسری ظهری"

همه پیامبران و اهل ملکوت را

آسیمه سر کرد و کوثر را غرق مصیبت.

آفتاب، وسط نینوا ایستاد تا قیامت را به

خون و حسین(‌ع) نظاره کند.

ناگهان گرگی هارتر از تمام گرگان،دشنه

از غلاف بیرون کشید،بیت المقدس،

کعبه،قرآن مصطفی" ص" انجیل، تورات

زبور،امثال سلیمان،صحف ابراهیم،

شریعت،حقیقت،ازل،ابد،ظاهر،باطن

آغاز،پایان،لوح،قلم،عرش،فرش و

در یک کلام جامعیت هستی در رگ های

سرخ،نجیب،آگاه،آزاده اش برای ابد

غرق شدند ،غرق غرق و زمان ماند و

سید الشهدا روحی و ارواحنا له الفداک و

خدا و گل سوری.

لاله و شقایق شد دیباچه ی آزاد مردی

که به تمام خفت ها و ننگ ها نه گفت.

حالا هستی ،جامه مندرسیست که باید

تا ابد خجالت کشد بر آنچه که

خزان بی مروت بر سید خوبان(ع)

روا داشت و منت پذیر

سودای فاخرت باشد.