#ازریاست_ورامین_بزرگ تا #ریاست پژوهشکده تعلیم وتربیت کشور.
🔸️به نقل از دکتر سیدطاهرالدینی
اولین بار که اورا دیدم در قامت پدر جدی و مهربان ظاهر شد، در جمع فارغ التحصیلان تربیت معلم سال ۶۷،در نماز خانه ساختمان قدیمی آموزش وپرورش ،خیابان شهدا جنب بانک کشاورزی، در سخنانش با خوش آمد گویی و بیان تجربیات شخصی در کسوت معلمی، اولین بار عبارت
#جامعه_تعلیم_و_تربیت را از وی شنیدم،یادم هست که چون در جلسه ای که قبل از ما نیز تشکیل شده بود، و ایشان نیز در آن جلسه هم حضور داشته با حس وجد و تاثر از مقاله #غرّای (به تعبیر خودش)#رحیم_مخدومی چنان یاد می کرد که این حس نویسندگی را در همه حضار تموج می داد...
بعدها که افتخار داشتم درکنار ایشان در مرکز تربیت معلمی، تدریس می کردم،همین خاطره را برای شان یادآوری کردم و اتفاقا روی کلمه #غرّا، بازهم گفتگو کردیم وبا رفتار پدرانه و حکیمانه، مرا مورد تفقد قرارمی داد.
دکتر مهدی شریعت زاده، شخصیتی مصمم، اندیشمند و قاطع که در تمام ساحت ها و ابعاد زندگی خود عالمانه زیست کرد، این مدیر ارزشمند سالها در کسوت معاون آموزشی ورامین و ریاست منطقه فعالیت کرد و در دوره مدیریتی خود با توجه به اهدافی که داشت هیچگاه مسامحه نکرد.
در رفتار سازمانی مهدی شریعت زاده هیچ نکته سخیف و تمسخر آمیز یا زد وبند دیده نمی شد.او طرفدارعدالت بود و با وجود تحصیلاتش در حوزه ی کشاورزی ،اما تسلط بسیار اعجاب آوری روی تعلیم وتربیت و ادبیات فارسی داشت، بسیاری از لغاتی آن زمان در لسان ایشان متداول بودمنبعث از ادبیات عرب و احادیث و روایات بخصوص نهج البلاغه بود.
در آخرین جلسه ای که من هم در آن حضور داشتم ،جلسه گردهمایی مدیران سه دوره تحصیلی در سالن شهید رجایی بود،ایشان طبق معمول که توصیه های مشفقانه و متفکرانه بیان می کردند،در فرازی از سخن خود،گفت به تمام تصمیمات که گرفتم واقداماتی که انجام دادم اعتقاد داشتم،واین سطح ازاعتماد به نفس واستقلال یک مدیر برای زیرمجموعه اش قابل تحسین است، به خاطر دارم در آن جلسه ،ایشان از چند آزاده #دفاع_مقدس که به تازگی از رنج اسارت آزاد شده بودند حضورا" وشخصا، تجلیل کرد.
یک روز برای امور اداری خود به اداره کل شهرستانهای تهران می رفتم ،که به تارگی از اداره کل شهر تهران منتزع شده بود ،وقتی از جلوی مسجدقدس پیاده بسمت درب اداره کل خیابان صابونیان ،می رفتم به ناگاه چشم به دکتر شریعت زاده افتاده ،ایشان رئیس منطقه بود و در جلوی من بسمت اداره حرکت می کرد،ومن پشت سر ایشان و از ابّهت معنوی که داشت، حجب مانع از این شد که چند قدم سریعتر بردارم و به ایشان برسم و تحیاتی به جا آورم، اما ،ایشان را از پشت سر می نگریستم ،تا وارد حیاط اداره کل شدیم و به ساختمانها رسیدیم.ومن در هیبت این مرد بزرگ‌به فکر فرو رفته بودم.
آری مسئولان تعلیم وتربیت چنان بر مقوله های اخلاقی و اجتماعی مسلط بودند که معلمان سعی می کردند آنان را الگوی خود قرار دهند.
بگذریم کار اداری من آن روز چند ساعتی بطول انجامید و برای اقدام های آخر به دبیرخانه اداره کل رفتم،آن روزها خبری از اتوماسیون و انسداد فیزیکی و چهره به چهره ارباب رجوع با کارمند نبود یعنی چینش اتاق اداری طوری بود که وارد اتاق می شدی براحتی کارمندان را می دیدی و شیشه یا هر حائلی دیگری مانع از ارتباطات نبود و شاید صمیمانه تر هم بود ،نشسته بودم که یکی دونفر از کارمندان داخل اتاق درباره نامه دست نویس یکی از روسای مناطق که درآن روز استعفاء داده صحبت می کردند که معلوم شد ،شریعت زاده آن روز آمده بوده در اداره کل که استعفای خودش را تسلیم مقامات نماید،به همین راحتی.
روابط من با استاد مهدی شریعت زاده به همکاری در تربیت معلم هم خلاصه نشد،ایشان پس از اخذ مدرک دکترا،به پژوهشکده تعلیم وتربیت کشور(بلوارکشاورزتهران) منتقل شده بودو بعدها رئیس پژوهشکده هم شد،
روزی خودشان مستقیما از پژوهشکده تعلیم تربیت وزارت آموزش وپرورش ، تشریف آوردند اداره کل شهرستانها، آن زمان من افتخار داشتم به طورمتناظر زیرنظر ایشان،در اداره کل شهرستانها رئیس گروه تحقیق وپژوهش باشم،
ایشان ضمن خوشرویی و همان ادببات صادقانه وصمیمانه و قاطع همیشگی ،موضوع بررسی کارایی بیرونی نظام کاردانش را مطرح کردند و خواستار مساعدت در انجام این تحقیق ملی شدند، در واقع نظر ایشان این بودکه در این تحقیق بدانند که فارغ التحصیلان نظام کاردانش که دوسه دوره از خروج آنها گذشته است،به اشتغال مورد نظر دست یافته اند یا نه.
همیشه دغدغه تعلیم وتربیت،معلم و دانش آموزان را داشته و گاهی بدون در نظرگرفتن سطوح سازمانی ،خود مستقیما وارد میدان عمل می شدند،هوش سرشار، حافظه قوی، آداب ویژه مدیران در طراز جمهوری اسلامی ،ایشان را مدیر موفق به جامعه تعلیم وتربیت (تعبیر خودشان)،معرفی کرده بود.
شریعت زاده از میان ما رفت ، خدایش بیامرزاد. روحش شاد،یادش گرامی.
@channelfarhangiyan
🔸️به نقل از دکتر سیدطاهرالدینی
اولین بار که اورا دیدم در قامت پدر جدی و مهربان ظاهر شد، در جمع فارغ التحصیلان تربیت معلم سال ۶۷،در نماز خانه ساختمان قدیمی آموزش وپرورش ،خیابان شهدا جنب بانک کشاورزی، در سخنانش با خوش آمد گویی و بیان تجربیات شخصی در کسوت معلمی، اولین بار عبارت
#جامعه_تعلیم_و_تربیت را از وی شنیدم،یادم هست که چون در جلسه ای که قبل از ما نیز تشکیل شده بود، و ایشان نیز در آن جلسه هم حضور داشته با حس وجد و تاثر از مقاله #غرّای (به تعبیر خودش)#رحیم_مخدومی چنان یاد می کرد که این حس نویسندگی را در همه حضار تموج می داد...
بعدها که افتخار داشتم درکنار ایشان در مرکز تربیت معلمی، تدریس می کردم،همین خاطره را برای شان یادآوری کردم و اتفاقا روی کلمه #غرّا، بازهم گفتگو کردیم وبا رفتار پدرانه و حکیمانه، مرا مورد تفقد قرارمی داد.
دکتر مهدی شریعت زاده، شخصیتی مصمم، اندیشمند و قاطع که در تمام ساحت ها و ابعاد زندگی خود عالمانه زیست کرد، این مدیر ارزشمند سالها در کسوت معاون آموزشی ورامین و ریاست منطقه فعالیت کرد و در دوره مدیریتی خود با توجه به اهدافی که داشت هیچگاه مسامحه نکرد.
در رفتار سازمانی مهدی شریعت زاده هیچ نکته سخیف و تمسخر آمیز یا زد وبند دیده نمی شد.او طرفدارعدالت بود و با وجود تحصیلاتش در حوزه ی کشاورزی ،اما تسلط بسیار اعجاب آوری روی تعلیم وتربیت و ادبیات فارسی داشت، بسیاری از لغاتی آن زمان در لسان ایشان متداول بودمنبعث از ادبیات عرب و احادیث و روایات بخصوص نهج البلاغه بود.
در آخرین جلسه ای که من هم در آن حضور داشتم ،جلسه گردهمایی مدیران سه دوره تحصیلی در سالن شهید رجایی بود،ایشان طبق معمول که توصیه های مشفقانه و متفکرانه بیان می کردند،در فرازی از سخن خود،گفت به تمام تصمیمات که گرفتم واقداماتی که انجام دادم اعتقاد داشتم،واین سطح ازاعتماد به نفس واستقلال یک مدیر برای زیرمجموعه اش قابل تحسین است، به خاطر دارم در آن جلسه ،ایشان از چند آزاده #دفاع_مقدس که به تازگی از رنج اسارت آزاد شده بودند حضورا" وشخصا، تجلیل کرد.
یک روز برای امور اداری خود به اداره کل شهرستانهای تهران می رفتم ،که به تارگی از اداره کل شهر تهران منتزع شده بود ،وقتی از جلوی مسجدقدس پیاده بسمت درب اداره کل خیابان صابونیان ،می رفتم به ناگاه چشم به دکتر شریعت زاده افتاده ،ایشان رئیس منطقه بود و در جلوی من بسمت اداره حرکت می کرد،ومن پشت سر ایشان و از ابّهت معنوی که داشت، حجب مانع از این شد که چند قدم سریعتر بردارم و به ایشان برسم و تحیاتی به جا آورم، اما ،ایشان را از پشت سر می نگریستم ،تا وارد حیاط اداره کل شدیم و به ساختمانها رسیدیم.ومن در هیبت این مرد بزرگ‌به فکر فرو رفته بودم.
آری مسئولان تعلیم وتربیت چنان بر مقوله های اخلاقی و اجتماعی مسلط بودند که معلمان سعی می کردند آنان را الگوی خود قرار دهند.
بگذریم کار اداری من آن روز چند ساعتی بطول انجامید و برای اقدام های آخر به دبیرخانه اداره کل رفتم،آن روزها خبری از اتوماسیون و انسداد فیزیکی و چهره به چهره ارباب رجوع با کارمند نبود یعنی چینش اتاق اداری طوری بود که وارد اتاق می شدی براحتی کارمندان را می دیدی و شیشه یا هر حائلی دیگری مانع از ارتباطات نبود و شاید صمیمانه تر هم بود ،نشسته بودم که یکی دونفر از کارمندان داخل اتاق درباره نامه دست نویس یکی از روسای مناطق که درآن روز استعفاء داده صحبت می کردند که معلوم شد ،شریعت زاده آن روز آمده بوده در اداره کل که استعفای خودش را تسلیم مقامات نماید،به همین راحتی.
روابط من با استاد مهدی شریعت زاده به همکاری در تربیت معلم هم خلاصه نشد،ایشان پس از اخذ مدرک دکترا،به پژوهشکده تعلیم وتربیت کشور(بلوارکشاورزتهران) منتقل شده بودو بعدها رئیس پژوهشکده هم شد،
روزی خودشان مستقیما از پژوهشکده تعلیم تربیت وزارت آموزش وپرورش ، تشریف آوردند اداره کل شهرستانها، آن زمان من افتخار داشتم به طورمتناظر زیرنظر ایشان،در اداره کل شهرستانها رئیس گروه تحقیق وپژوهش باشم،
ایشان ضمن خوشرویی و همان ادببات صادقانه وصمیمانه و قاطع همیشگی ،موضوع بررسی کارایی بیرونی نظام کاردانش را مطرح کردند و خواستار مساعدت در انجام این تحقیق ملی شدند، در واقع نظر ایشان این بودکه در این تحقیق بدانند که فارغ التحصیلان نظام کاردانش که دوسه دوره از خروج آنها گذشته است،به اشتغال مورد نظر دست یافته اند یا نه.
همیشه دغدغه تعلیم وتربیت،معلم و دانش آموزان را داشته و گاهی بدون در نظرگرفتن سطوح سازمانی ،خود مستقیما وارد میدان عمل می شدند،هوش سرشار، حافظه قوی، آداب ویژه مدیران در طراز جمهوری اسلامی ،ایشان را مدیر موفق به جامعه تعلیم وتربیت (تعبیر خودشان)،معرفی کرده بود.
شریعت زاده از میان ما رفت ، خدایش بیامرزاد. روحش شاد،یادش گرامی.
@channelfarhangiyan