اهمیت نظامی تسلط ارتش سوریه بر «مزارع الملاح»
ارتش سوریه و نیروهای همپیمان آن سرانجام موفق شدند کنترل کامل «مزارع الملاح» را در استان حلب به دست گیرند؛ موفقیتی که امدادرسانی به تروریستهای داخل حلب را قطع کرد.
به گزارش فارس، دوازده روز پس از آغاز عملیات سرنوشتساز شمال و غرب شهر حلب، ارتش سوریه موفق شد، مزارع شمالی، میانی و جنوبی «الملاح» در شمال شهر حلب را کاملا تحت کنترل خود بگیرد.
پس از این موفقیت، نیروهای ارتش سوریه و مقاومت موفق شدند، شاهراه امدادی تروریستها منتهی به داخل شهر حلب را با قدرت آتشباری قطع کند.
صبح پنجشنبه (دیروز) منابعی میدانی گفته بودند که ارتش سوریه موفق شده بخشی از جاده کاستیلو را زیر آتش خود قرار بدهد که از حیث نظامی به معنای قطع این جاده بود. ساعاتی بعد رسانههای مخالف سوریه هم این خبر را تأیید کردند.
گروه اطلاع رسانی موسوم به «الاعلام الحربی» درباره اهمیت مزارع الملاح در ریف شمالی حلب گزارش داد، این منطقه شامل 3 مزرعه متصل به هم است که مجموعا یک منطقه مهم در شمال حلب به شمار میرود.
این مزارع طی سالهای گذشته شاهد جنگ و تعقیب و گریز میان ارتش سوریه و تروریستهای مسلح بوده است. ارتش سوریه از مزارع مرکزی و با انجام عملیات قصد داشت مزارع شمالی را آزاد کند؛ مزارعی که حلقه وصل مزارع جنوبی است و از آنجا به سوی جاده کاستیلو ارتباط دارد؛ راهی که تنها شریان امدادرسانی به تروریستها از ریف شمالی حلب به نقاط شمای و شرقی شهر حلب است.
ارتش سوریه از 25 ماه ژوئن میلادی پیشروی خود به سوی مزارع شمالی را آغاز کرد. جنگندهها نیز از این عملیات پشتیبانی میکردند، تا اینکه نیروهای مقاومت در تاریخ 26 ماه میلادی گذشته موفق شدند کنترل کامل مزارع شمالی را در دست گیرد. در جریان این درگیریها شمار زیادی از تروریستهای جبهه النصره و گروهک «نور الدین الزنکی» از پای درآمدند.
این عناصر دو روز بعد از اینکه ارتش سوریه کنترل مزارع شمالی الملاح را در دست گرفت سعی کردند آن را دوباره اشغال کنند، ولی تلاش آنان به شکست منتهی و شمار زیادی از سرکردههای میدانی و نظامی آنان کشته شدند. ارتش سوریه اما از طریق افزایش حملات خمپارهای و توپخانهای به عناصر تروریستی حاضر در مزارع جنوبی اعمال فشار کرد.
پس از این تلاشها بود که نیروهای مقاومت امروز پنجشنبه موفق شدند وارد مزارع جنوبی الملاح شوند و کنترل آن را به دست گیرند و بدین ترتیب همه منطقه مزارع الملاح تحت سیطره ارتش سوریه درآمد.
این مزارع ویژگیهای جغرافیایی منحصر به فردی دارد. در غرب این مزارع، اردوگاه حندرات تحت اشغال تروریستها و در غرب آن «الارض الحمراء» قرار دارد که در واقع امتداد اراضی شهر «حریتان» است که تروریستها آن را اشغال کردهاند. در شمال امتداد اراضی «باشکوی» است که تحت تسلط ارتش سوریه است و در جنوب آن نیز راه کاستلیو قرار دارد.
با کنترل این مزارع، ارتش سوریه از نظر نظامی اهداف زیر را محقق کرده است:
1⃣ قطع آتشباری راه کاستیلو؛ ارتش سوریه و نیروهای همپیمان به فاصله 1 کیلومتر و 360 متری این جاده رسیده است. این جاده، تنها شریان امدادرسانی تروریستها از ریف شمالی حلب به سوی اردوگاه حندرات و از این اردوگاه به مناطق شرقی داخل شهر حلب است.
2⃣ ارتش سوریه به صورت گازانبری ورودی شمالی حلب را محاصره کرده است.
3⃣ تأمین امنیت نقطه تمرکز ارتش سوریه برای ایجاد یک محور جدید به منظور عملیات از سمت غرب به سوی اردوگاه حندرات.
4⃣ گسترش پهنا و عمق امنیت منطقهای که اراضی منطقه صنعتی و راه شهرکهای «نبل و الزهراء» را به هم وصل میکند.
اما درباره ابعاد سیطره بر مزارع الملاح باید به مسائل زیر اشاره کرد:
1⃣ تروریستهایی که در مناطق شرقی حلب قرار دارند با بزرگترین تجمع تروریستها از طریق راه کاستیلو به سوی ریف شمالی حلب و ریف غربی و سپس به بزرگترین تجمع در ادلب و از آنجا به ترکیه می رسند.
تروریستها افراد مصدوم خود را برای درمان به ترکیه میبردند و از آنجا سلاح منتقل میکردند.
2⃣ با کنترل مزارع الملاح، شهر حلب محاصره و از ریف آن به صورت کامل جدا شد.
3⃣ ارتش سوریه عملیات نظامی را به سوی منطقه های شرقی شهر حلب آغاز خواهد کرد یا طرح آشتی ملی را مانند استان حمص برقرار خواهد کرد تا تروریستها با زمین گذاشتن سلاحهای سنگین و نیمهسنگین خود از آن خارج شوند.
#لبیک_یا_امام_خامنه_ای
☑️https://telegram.me/boltan
ارتش سوریه و نیروهای همپیمان آن سرانجام موفق شدند کنترل کامل «مزارع الملاح» را در استان حلب به دست گیرند؛ موفقیتی که امدادرسانی به تروریستهای داخل حلب را قطع کرد.
به گزارش فارس، دوازده روز پس از آغاز عملیات سرنوشتساز شمال و غرب شهر حلب، ارتش سوریه موفق شد، مزارع شمالی، میانی و جنوبی «الملاح» در شمال شهر حلب را کاملا تحت کنترل خود بگیرد.
پس از این موفقیت، نیروهای ارتش سوریه و مقاومت موفق شدند، شاهراه امدادی تروریستها منتهی به داخل شهر حلب را با قدرت آتشباری قطع کند.
صبح پنجشنبه (دیروز) منابعی میدانی گفته بودند که ارتش سوریه موفق شده بخشی از جاده کاستیلو را زیر آتش خود قرار بدهد که از حیث نظامی به معنای قطع این جاده بود. ساعاتی بعد رسانههای مخالف سوریه هم این خبر را تأیید کردند.
گروه اطلاع رسانی موسوم به «الاعلام الحربی» درباره اهمیت مزارع الملاح در ریف شمالی حلب گزارش داد، این منطقه شامل 3 مزرعه متصل به هم است که مجموعا یک منطقه مهم در شمال حلب به شمار میرود.
این مزارع طی سالهای گذشته شاهد جنگ و تعقیب و گریز میان ارتش سوریه و تروریستهای مسلح بوده است. ارتش سوریه از مزارع مرکزی و با انجام عملیات قصد داشت مزارع شمالی را آزاد کند؛ مزارعی که حلقه وصل مزارع جنوبی است و از آنجا به سوی جاده کاستیلو ارتباط دارد؛ راهی که تنها شریان امدادرسانی به تروریستها از ریف شمالی حلب به نقاط شمای و شرقی شهر حلب است.
ارتش سوریه از 25 ماه ژوئن میلادی پیشروی خود به سوی مزارع شمالی را آغاز کرد. جنگندهها نیز از این عملیات پشتیبانی میکردند، تا اینکه نیروهای مقاومت در تاریخ 26 ماه میلادی گذشته موفق شدند کنترل کامل مزارع شمالی را در دست گیرد. در جریان این درگیریها شمار زیادی از تروریستهای جبهه النصره و گروهک «نور الدین الزنکی» از پای درآمدند.
این عناصر دو روز بعد از اینکه ارتش سوریه کنترل مزارع شمالی الملاح را در دست گرفت سعی کردند آن را دوباره اشغال کنند، ولی تلاش آنان به شکست منتهی و شمار زیادی از سرکردههای میدانی و نظامی آنان کشته شدند. ارتش سوریه اما از طریق افزایش حملات خمپارهای و توپخانهای به عناصر تروریستی حاضر در مزارع جنوبی اعمال فشار کرد.
پس از این تلاشها بود که نیروهای مقاومت امروز پنجشنبه موفق شدند وارد مزارع جنوبی الملاح شوند و کنترل آن را به دست گیرند و بدین ترتیب همه منطقه مزارع الملاح تحت سیطره ارتش سوریه درآمد.
این مزارع ویژگیهای جغرافیایی منحصر به فردی دارد. در غرب این مزارع، اردوگاه حندرات تحت اشغال تروریستها و در غرب آن «الارض الحمراء» قرار دارد که در واقع امتداد اراضی شهر «حریتان» است که تروریستها آن را اشغال کردهاند. در شمال امتداد اراضی «باشکوی» است که تحت تسلط ارتش سوریه است و در جنوب آن نیز راه کاستلیو قرار دارد.
با کنترل این مزارع، ارتش سوریه از نظر نظامی اهداف زیر را محقق کرده است:
1⃣ قطع آتشباری راه کاستیلو؛ ارتش سوریه و نیروهای همپیمان به فاصله 1 کیلومتر و 360 متری این جاده رسیده است. این جاده، تنها شریان امدادرسانی تروریستها از ریف شمالی حلب به سوی اردوگاه حندرات و از این اردوگاه به مناطق شرقی داخل شهر حلب است.
2⃣ ارتش سوریه به صورت گازانبری ورودی شمالی حلب را محاصره کرده است.
3⃣ تأمین امنیت نقطه تمرکز ارتش سوریه برای ایجاد یک محور جدید به منظور عملیات از سمت غرب به سوی اردوگاه حندرات.
4⃣ گسترش پهنا و عمق امنیت منطقهای که اراضی منطقه صنعتی و راه شهرکهای «نبل و الزهراء» را به هم وصل میکند.
اما درباره ابعاد سیطره بر مزارع الملاح باید به مسائل زیر اشاره کرد:
1⃣ تروریستهایی که در مناطق شرقی حلب قرار دارند با بزرگترین تجمع تروریستها از طریق راه کاستیلو به سوی ریف شمالی حلب و ریف غربی و سپس به بزرگترین تجمع در ادلب و از آنجا به ترکیه می رسند.
تروریستها افراد مصدوم خود را برای درمان به ترکیه میبردند و از آنجا سلاح منتقل میکردند.
2⃣ با کنترل مزارع الملاح، شهر حلب محاصره و از ریف آن به صورت کامل جدا شد.
3⃣ ارتش سوریه عملیات نظامی را به سوی منطقه های شرقی شهر حلب آغاز خواهد کرد یا طرح آشتی ملی را مانند استان حمص برقرار خواهد کرد تا تروریستها با زمین گذاشتن سلاحهای سنگین و نیمهسنگین خود از آن خارج شوند.
#لبیک_یا_امام_خامنه_ای
☑️https://telegram.me/boltan
بستن سلام بهانه بود،اصل نظام نشانه است
((نگاهی گذرا به وقایع فتنه 78))
پایهریزی فتنهها بر ای انقلاب از سال 58 و کودتای نوژه کلید خورد امّا دشمن از جاهلان درون انقلاب هنوز ناامید نشده بود و سرمایهگذاری خود را بر روی انقلابهای مخملی در درون کشور قرارداد و قرعه به سال 78 افتاد که مقدمهچینی برای آنهم از دو سال قبلش و بعد از روی کار آمدن دولت اصلاحات شروع شد. اصل ماجرا از طرح تئوری یکی از تئوریسینهای اصلاحات به نام سعید حجاریان با عنوان فتح سنگر به سنگر را کلید خورد این شروع کار بود کج اندیشان این تئوری را در میدان عمل پیاده کردند، امّا نه فتح بلکه تخریب در این جبهه سنگرها قابل فتح نیست ان شا الله! سنگر اول شورای نگهبان بود، بعد سپاه پاسداران و بعد صداوسیما و وزارت اطلاعات که شروع غائله 18 تیر-78 ازاینجا بود. روزنامه سلام یکی از اسناد وزارت اطلاعات را با طبقهبندی محرمانه بهواسطهی اعضای دولت در یکی از شمارههای خود به چاپ رساند که طبق قانون و با برگزاری دادگاه تصمیم به تعطیلی این روزنامه گرفته شد. این آغازی بود بر یک پایان، عدهای معاند در 18 تیر همان سال به خیابان امیرآباد در نزدیکی کوی دانشگاه آمده و خیابانها را بسته و شروع به آشوب به بهانهی عدم آزادی در کشور و بسته شدن روزنامه سلام کردند در چند ساعت اول شعارها گردشی 180 درجهای داشت و اصل نظام و اعتقادات مردم را نشانه رفت و شروع به شبهه افکنی در میان عوام مردم شد و تجمع اعتراضی به سرعت به یک کودتای سیاسی که اصل نظام را هدف قرار داده و از همه خطوط قرمز عبور کرده تبدیل شد. عدهای از مردم و نیروهای انتظامی با شنیدن شعارها احساساتشان جریحهدار شده و به آشوبگران حمله کردند در آن زمان قانون و آگاهی درستی از حدود برخورد با آشوبگران وجود نداشت آشوبگران طبق یک طرح قبلی به حیاط کوی دانشگاه فرار کرده و نیروهای انتظامی هم در تعقیب آنها وارد کوی دانشگاه شدند. فتنه گران شروع کرده بودند به کشته سازی و آمارهای کذب دادن. در روز اول خبر از 11 کشته بود که از بالای ساختمان کوی دانشگاه به پایین پرت شده بودند در روز بعد 9 و در آخر همان روز 7 کشته یکشنبه 5 کشته و سه روز بعد تنها کشته سربازی بود که بعد از خروج از پادگان به طرز مشکوکی کشتهشده بود. هر واقعهای یک مسئول میخواهد و قربانی این فتنه تنها نیروی انتظامی بود. رئیسجمهور وقت 8 وزیر را به خدمت رهبری میفرستد تا فرماندهی کل نیروی انتظامی را به خاطر اینکه نیروهای منطقهای از تهران با آشوبگران درگیر شدهاند عزل کند و مسئله منطقهای از تهران را به شورای امنیت ملی میبرد. سردار فرهاد نظری که از سرداران جنگ است و فرماندهی وقت کل نیروی انتظامی تهران را به گناه نکرده دست بند زدند و راهی دادگاهش کردند 15 قسمت دادگاه علنی در تلويزيون نصيب سردار سپاه اسلام بود. آبرويش حتی به اندازهی مفسدان اقتصادی اهميت نداشت و چهرهاش را بدون مانع در تمامی رسانههای كشور بهعنوان عامل اصلی فتنهی كوی دانشگاه و گناه نکرده معرفی كردند و به جرم قتل برخی از دانشجويانی كه خودشان به عنوان شاكی پروندهی سردار نظری، به دادگاه آمده بودند دادگاهی کردند که در آخر هم از همهی تهمتهای نااهلان تبرئه شد!
در 22 تیر همان سال رهبر انقلاب جوانان را فراخواند و با آنان درباره فتنه ای که گریبان گیر کشور شده بود صحبت کرد فردای آن روز همه ایران به میدان آمدند و این پایان آغاز یک فتنه بود فتنهای که این کشور و انقلاب و مردم ده سال بعد در 88 دوباره طعم تلخ آن راچشیدند فتنهای که بسیار گستردهتر و بزرگتر و خطرناکتر بود.
فتنهها برای این انقلاب تمامی ندارد منتظر فتنههای بعدی باشید هر بار خطرناکتر از قبل امّا اگر قبلهنما را گم نکنیم؛ (امام خامنه ایی )ما را چه غم از طعنهی این مردم گمراه/ما مست حسینیم توکلتعلیالله...
پ.ن: برای اطلاع از جزئیات واقعه کتاب "برای تاریخ" نوشته فرهاد ناظری را مطالعه کنید
حسین سالاریان
#فرزند_محرمم
#لبیک_یا_امام_خامنه_ای
☑️https://telegram.me/boltan
((نگاهی گذرا به وقایع فتنه 78))
پایهریزی فتنهها بر ای انقلاب از سال 58 و کودتای نوژه کلید خورد امّا دشمن از جاهلان درون انقلاب هنوز ناامید نشده بود و سرمایهگذاری خود را بر روی انقلابهای مخملی در درون کشور قرارداد و قرعه به سال 78 افتاد که مقدمهچینی برای آنهم از دو سال قبلش و بعد از روی کار آمدن دولت اصلاحات شروع شد. اصل ماجرا از طرح تئوری یکی از تئوریسینهای اصلاحات به نام سعید حجاریان با عنوان فتح سنگر به سنگر را کلید خورد این شروع کار بود کج اندیشان این تئوری را در میدان عمل پیاده کردند، امّا نه فتح بلکه تخریب در این جبهه سنگرها قابل فتح نیست ان شا الله! سنگر اول شورای نگهبان بود، بعد سپاه پاسداران و بعد صداوسیما و وزارت اطلاعات که شروع غائله 18 تیر-78 ازاینجا بود. روزنامه سلام یکی از اسناد وزارت اطلاعات را با طبقهبندی محرمانه بهواسطهی اعضای دولت در یکی از شمارههای خود به چاپ رساند که طبق قانون و با برگزاری دادگاه تصمیم به تعطیلی این روزنامه گرفته شد. این آغازی بود بر یک پایان، عدهای معاند در 18 تیر همان سال به خیابان امیرآباد در نزدیکی کوی دانشگاه آمده و خیابانها را بسته و شروع به آشوب به بهانهی عدم آزادی در کشور و بسته شدن روزنامه سلام کردند در چند ساعت اول شعارها گردشی 180 درجهای داشت و اصل نظام و اعتقادات مردم را نشانه رفت و شروع به شبهه افکنی در میان عوام مردم شد و تجمع اعتراضی به سرعت به یک کودتای سیاسی که اصل نظام را هدف قرار داده و از همه خطوط قرمز عبور کرده تبدیل شد. عدهای از مردم و نیروهای انتظامی با شنیدن شعارها احساساتشان جریحهدار شده و به آشوبگران حمله کردند در آن زمان قانون و آگاهی درستی از حدود برخورد با آشوبگران وجود نداشت آشوبگران طبق یک طرح قبلی به حیاط کوی دانشگاه فرار کرده و نیروهای انتظامی هم در تعقیب آنها وارد کوی دانشگاه شدند. فتنه گران شروع کرده بودند به کشته سازی و آمارهای کذب دادن. در روز اول خبر از 11 کشته بود که از بالای ساختمان کوی دانشگاه به پایین پرت شده بودند در روز بعد 9 و در آخر همان روز 7 کشته یکشنبه 5 کشته و سه روز بعد تنها کشته سربازی بود که بعد از خروج از پادگان به طرز مشکوکی کشتهشده بود. هر واقعهای یک مسئول میخواهد و قربانی این فتنه تنها نیروی انتظامی بود. رئیسجمهور وقت 8 وزیر را به خدمت رهبری میفرستد تا فرماندهی کل نیروی انتظامی را به خاطر اینکه نیروهای منطقهای از تهران با آشوبگران درگیر شدهاند عزل کند و مسئله منطقهای از تهران را به شورای امنیت ملی میبرد. سردار فرهاد نظری که از سرداران جنگ است و فرماندهی وقت کل نیروی انتظامی تهران را به گناه نکرده دست بند زدند و راهی دادگاهش کردند 15 قسمت دادگاه علنی در تلويزيون نصيب سردار سپاه اسلام بود. آبرويش حتی به اندازهی مفسدان اقتصادی اهميت نداشت و چهرهاش را بدون مانع در تمامی رسانههای كشور بهعنوان عامل اصلی فتنهی كوی دانشگاه و گناه نکرده معرفی كردند و به جرم قتل برخی از دانشجويانی كه خودشان به عنوان شاكی پروندهی سردار نظری، به دادگاه آمده بودند دادگاهی کردند که در آخر هم از همهی تهمتهای نااهلان تبرئه شد!
در 22 تیر همان سال رهبر انقلاب جوانان را فراخواند و با آنان درباره فتنه ای که گریبان گیر کشور شده بود صحبت کرد فردای آن روز همه ایران به میدان آمدند و این پایان آغاز یک فتنه بود فتنهای که این کشور و انقلاب و مردم ده سال بعد در 88 دوباره طعم تلخ آن راچشیدند فتنهای که بسیار گستردهتر و بزرگتر و خطرناکتر بود.
فتنهها برای این انقلاب تمامی ندارد منتظر فتنههای بعدی باشید هر بار خطرناکتر از قبل امّا اگر قبلهنما را گم نکنیم؛ (امام خامنه ایی )ما را چه غم از طعنهی این مردم گمراه/ما مست حسینیم توکلتعلیالله...
پ.ن: برای اطلاع از جزئیات واقعه کتاب "برای تاریخ" نوشته فرهاد ناظری را مطالعه کنید
حسین سالاریان
#فرزند_محرمم
#لبیک_یا_امام_خامنه_ای
☑️https://telegram.me/boltan