🔴 پاسخی مستدل به یک گزافه گویی جدید
◀️جناب شیخ! اهلبیت و پیامبر(ع) «نقدپذیر» بودند اما «قابلنقد» خیر | حجتالاسلام #ملااحمدی
🎥 t.iss.one/maktubmed/4904
🔸 وقتی کسی از «عاشورای امام حسین(ع)» و «مناظرات اعتقادیِ امام رضا(ع)» و «صلح امام حسن(ع)» #درس_مذاکره_با_امریکا بگیرد؛ یا با زبان روزه، مبنای اعتقادی شیعه دربارۀ ولایت الهیهی امیرالمؤمنین علیهالسلام و سخن صریح ایشان را با تقطیع، تفسیربهرأی کند، دیگر چندان عجیب نیست که چنین کسی طی یک هنرنمایی تازه، مسئلهی عصمت پیامبراعظم(ص) و اهلبیت(ع) را هم در بیانی ایهامدار و دوپهلو به مسلخ ببرد تا بتواند به استفادهٔ سیاسیاش را بکند! (دین سیاسی یا سیاستِ دینی؟...)
🔸 وقتی از «نقدپذیر بودن» سخن میگوید و یادی از حضرت ولیعصر(عج) میآوَرد که استثناءش کند، ناگهان انگار که امری تازه بر او منکشف شده باشد و از جایی به او الهام شده باشد، لحن سخن تغییر میکند و از مطلب قبلی اِعراض میکند که «حتی پیامبر(ص) هم قابل نقد است»! و حالا اینبار استناد او به سخنِ یک صحابی جاهل است که حوادث و گذر زمان، پرده از چهرۀ نفاقش برداشته است!
🔸 گذشته از اینکه اصل حدیث و ماجرا هم آن چیزی نبوده که ایشان بیان کرد، در این باره لازم است چند نکته از مبانی اعتقادی شیعه مرور شود تا برای برخی موجب سوءتفاهم نسبت به معارف ناب شیعی پیش نیاید:
1️⃣ خداوند دربارۀ #عصمت_پیامبر(ص) آنچنان محکم سخن میگوید که اگر در همان زمانه، رسوب جاهلیت مانع فهمیدنِ بعضی اعراب میشد، امروز دیگر با تأمل در قرآن جایی برای احتمال کوچکترین اشتباه و خطا در سخن پیامبر(ص) باقی نمیگذارد. از باب نمونه آنگاه که میفرماید «مَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى؛ إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْيٌ يُوحَی» که یعنی «این مرد حتی یک کلمه هم از خودش سخن نمیگوید؛ هیچ سخنی نمیگوید مگر اینکه وحیِ الهی است» (3.4 نجم) طبق این آیه شریفه، اساساً تفکیک میان «سخن خدا» و «سخن پیامبر» امری بیمعنا است که اگر هم کسی چنین تصوری دارد، ناشی از بیاطلاعیاش نسبت به معارف قرآنی است. گرچه پیامبر(ص) به اقتضای اخلاق کریمانهاش ناراحت نشود و پاسخی روشن و منطقی به این جسارت بدهد.
2️⃣ براساس ادلهی قطعیِ قرآنی (از جمله آیۀ تطهیر و غیره) و روایی و عقلی، آنچه که دربارۀ عصمت پیامبر(ص) گفته شد، عیناً راجع به اهلبیت(ع) نیز صادق است و از این جهت هیچ تفاوتی میان چهارده نور مقدس نیست.
3️⃣ پیامبر و اهلبیت (ع) همواره از اینکه اصحابشان از آنها «پرسش» بکنند و «توضیح» بخواهند، استقبال میکردند. چرا که اساس اسلام بر پایۀ عقلانیت است و پرسش، نقطۀ آغازین «تفکر» است. همچنانکه بسیاری از معارف نابی که از طریق روایات به دست ما رسیده، به دنبال پرسشهایی بوده که اصحاب نزد ائمه(ع) مطرح کرده اند.
4️⃣ بنابرآنچه گذشت، گرچه روایات متعددی دلالت میکنند بر اینکه پیامبر و اهلبیت(ع) نقدهای جاهلانۀ دیگران را پاسخ داده و دلیل سخن یا عملکرد خویش را توضیح دادهاند و بهاقتضای اخلاق کریمانهشان «نقدپذیر» بودند، اما این نه بدانمعناست که «قابلنقد» باشند و احتمال ارتکاب اشتباهی از سوی ایشان وجود داشته باشد.
@bidariymelat
◀️جناب شیخ! اهلبیت و پیامبر(ع) «نقدپذیر» بودند اما «قابلنقد» خیر | حجتالاسلام #ملااحمدی
🎥 t.iss.one/maktubmed/4904
🔸 وقتی کسی از «عاشورای امام حسین(ع)» و «مناظرات اعتقادیِ امام رضا(ع)» و «صلح امام حسن(ع)» #درس_مذاکره_با_امریکا بگیرد؛ یا با زبان روزه، مبنای اعتقادی شیعه دربارۀ ولایت الهیهی امیرالمؤمنین علیهالسلام و سخن صریح ایشان را با تقطیع، تفسیربهرأی کند، دیگر چندان عجیب نیست که چنین کسی طی یک هنرنمایی تازه، مسئلهی عصمت پیامبراعظم(ص) و اهلبیت(ع) را هم در بیانی ایهامدار و دوپهلو به مسلخ ببرد تا بتواند به استفادهٔ سیاسیاش را بکند! (دین سیاسی یا سیاستِ دینی؟...)
🔸 وقتی از «نقدپذیر بودن» سخن میگوید و یادی از حضرت ولیعصر(عج) میآوَرد که استثناءش کند، ناگهان انگار که امری تازه بر او منکشف شده باشد و از جایی به او الهام شده باشد، لحن سخن تغییر میکند و از مطلب قبلی اِعراض میکند که «حتی پیامبر(ص) هم قابل نقد است»! و حالا اینبار استناد او به سخنِ یک صحابی جاهل است که حوادث و گذر زمان، پرده از چهرۀ نفاقش برداشته است!
🔸 گذشته از اینکه اصل حدیث و ماجرا هم آن چیزی نبوده که ایشان بیان کرد، در این باره لازم است چند نکته از مبانی اعتقادی شیعه مرور شود تا برای برخی موجب سوءتفاهم نسبت به معارف ناب شیعی پیش نیاید:
1️⃣ خداوند دربارۀ #عصمت_پیامبر(ص) آنچنان محکم سخن میگوید که اگر در همان زمانه، رسوب جاهلیت مانع فهمیدنِ بعضی اعراب میشد، امروز دیگر با تأمل در قرآن جایی برای احتمال کوچکترین اشتباه و خطا در سخن پیامبر(ص) باقی نمیگذارد. از باب نمونه آنگاه که میفرماید «مَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى؛ إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْيٌ يُوحَی» که یعنی «این مرد حتی یک کلمه هم از خودش سخن نمیگوید؛ هیچ سخنی نمیگوید مگر اینکه وحیِ الهی است» (3.4 نجم) طبق این آیه شریفه، اساساً تفکیک میان «سخن خدا» و «سخن پیامبر» امری بیمعنا است که اگر هم کسی چنین تصوری دارد، ناشی از بیاطلاعیاش نسبت به معارف قرآنی است. گرچه پیامبر(ص) به اقتضای اخلاق کریمانهاش ناراحت نشود و پاسخی روشن و منطقی به این جسارت بدهد.
2️⃣ براساس ادلهی قطعیِ قرآنی (از جمله آیۀ تطهیر و غیره) و روایی و عقلی، آنچه که دربارۀ عصمت پیامبر(ص) گفته شد، عیناً راجع به اهلبیت(ع) نیز صادق است و از این جهت هیچ تفاوتی میان چهارده نور مقدس نیست.
3️⃣ پیامبر و اهلبیت (ع) همواره از اینکه اصحابشان از آنها «پرسش» بکنند و «توضیح» بخواهند، استقبال میکردند. چرا که اساس اسلام بر پایۀ عقلانیت است و پرسش، نقطۀ آغازین «تفکر» است. همچنانکه بسیاری از معارف نابی که از طریق روایات به دست ما رسیده، به دنبال پرسشهایی بوده که اصحاب نزد ائمه(ع) مطرح کرده اند.
4️⃣ بنابرآنچه گذشت، گرچه روایات متعددی دلالت میکنند بر اینکه پیامبر و اهلبیت(ع) نقدهای جاهلانۀ دیگران را پاسخ داده و دلیل سخن یا عملکرد خویش را توضیح دادهاند و بهاقتضای اخلاق کریمانهشان «نقدپذیر» بودند، اما این نه بدانمعناست که «قابلنقد» باشند و احتمال ارتکاب اشتباهی از سوی ایشان وجود داشته باشد.
@bidariymelat