🔴 روایت جمعیت امام علی علیه السلام از وضعیت "احد" و "صمد"‼️
⏪دو برادر ۷ و ۸ ساله که با کار اجباری سهم عمدهای در تامین مایحتاج خانواده بر عهده داشتند؛ اما دیگر در بین ما نیستند. آن ها در حریق گاراژ محل جمع آوری ضایعات که در آن کار می کردند زنده زنده سوختند و فریادشان را کسی توان یاری نبود.
🔻"اعتیاد والدین و حضانت احد و صمد"
پدر تجربه پنج بار ترک ناموفق اعتیاد را در دو سال گذشته داشته است و مادر در زمان وقوع حادثه در کمپ ترک اعتیاد است.
علی رغم مشخص شدن اعتیاد والدین و عدم صلاحیت آن ها در نگهداری از بچه ها، بهزیستی احد و صمد را به پدر تحویل می دهد. شاید امروز خود پدر هم فکر میکند که کاش حداقل تا زمانی که بتواند از اعتیادی که زندگی او را به اینجا رسانده جدا شود، بچه ها را به او نمیدادند.
حتما امروز خودش هم راضی نیست که بچه ها را به خاطر انگیزه ی درمان یا کمک خرج پیش خودش در وضعیت خطرناک نگه داشته است.
🔻"نبود اوراق هویت و محرومیت از تحصیل"
هیچ یک از دو کودک شناسنامه، کارت اقامت یا گذرنامه نداشتند. به همین دلیل از تحصیل محروم می مانند. پدر و مادر نیز به دلیل اعتیاد و بسیاری مشکلات دیگر از گرفتن کارت آبی از اداره اتباع برای رفتن آن ها به مدرسه سر باز می زنند. رفتن کودکان به مدرسه، میتوانست به آنها فرصت دهد کودکی کنند، اما ظرفیت مدارس و زمان محدود ارائهی کارت هویت و هزینه های تحصیل باعث شد این حق هم از این کودکان دریغ شود.
🔻"به سوی قربانگاه"
احد و صمد در چهارراه های شهر کرج کار می کردند؛ اما با ورود بهزیستی به زندگی این دو برادر و تهدید آنها به رد مرز کردن، پدر که ازین مساله واهمه داشت محل کار کودکان را تغییر می دهد و آن ها را به یک گاراژ جمع آوری ضایعات که خود نیز در آن جا کار می کند، می برد. به این طریق، کودکان زباله گرد می شوند و این بار در جایی ناامن و به دور از چشم مردم به کار خود ادامه می دهند.
🔻"روایت حادثه"
ساعت ۱۰:۱۵ دقیقه صبح روز حادثه یکی از اعضای جمعیت امام علی که به طور مستقل با بچه ها در ارتباط بوده است با نماینده جمعیت در کرج تماس می گیرد و اطلاعات اولیه راجع به ماجرا را به وی می دهد.
ساعت ۱۱:۰۰ پس از تماس مجدد با ایشان، وی خبر می دهد بچه ها پس از یک نوبت کار صبح به اتاقی در گاراژ برمی گردند تا خود را گرم کنند و دوباره به سر کار بروند. کپسول آتش می گیرد، منفجر می شود و کودکان در اتاق حبس می شوند.
نجم الدین (پدر بچهها) با دیدن صحنه به کمک پسرها می شتابد اما خود نیز دچار سوختگی شدید می شود و کاری از او ساخته نیست. تا زمان آمدن ماشین های آتش نشانی هر لحظه بر شدت آتش افزوده می شود و افراد حاضر در محل نمی توانند با دستان خالی به کودکان کمک برسانند. کار آتش نشانی به دلیل شرایط نامساعد محل ضایعاتی با مشکل مواجه می شود و به کندی پیش می رود.
به همراه مادر بچه ها که از کمپ خارج شده است به تهران می رود تا به وضعیت بچه ها رسیدگی کند. اما کودکان در همان محل حادثه جان سپرده اند. احد و صمد به همراه پدر به بیمارستان یافت آباد منتقل می شوند اما کاری از دست کادر پزشکی بیمارستان هم برنمی آید.
🔻"مشکلات دفن"
به دلیل نداشتن اوراق هویت کودکان، بیمارستان از تحویل پیکر کودکان امتناع می کند. پدر نیز هیچ گونه اوراق هویتی نداشته، ازدواجهای او هیچ جا ثبت نشده است و با توجه به درصد بالای سوختگی توانایی تحویل گرفتن کودکان را نداشته. بنابراین یکی از اقوام احد و صمد پیگیر امور اداری تحویل اجساد می شود و پس ازچند روز اجازه دفن کودکان گرفته می شود. گفته می شود کودکان در امامزاده ای دفن شده اند، اما آن ها با کمال تاسف در بیابانی خارج از محدوده امامزاده و نزدیک به آن در خاک آرام گرفته اند.
احد و صمد رفتند. رفتند تا با رفتنشان ما را از خواب غفلت بیدار کنند. دیگر کار از کار گذشته؛ اما احدها و صمدها بسیارند؛ مانند جاوید، دوست این دو برادر که روز حادثه همراهشان بود اما جدا شدن او از بچه ها برای خرید خوراکی او را از این مهلکه نجات داد. هزاران جاوید و احد و صمد شب و روز در این دیار زباله گردی می کنند و انسانیت همچنان رنگ می بازد.
#زباله_گردی_حق_کودکان_نیست
goo.gl/IHYr8Z
🔴 بیداری ملت
@melatebidar
⏪دو برادر ۷ و ۸ ساله که با کار اجباری سهم عمدهای در تامین مایحتاج خانواده بر عهده داشتند؛ اما دیگر در بین ما نیستند. آن ها در حریق گاراژ محل جمع آوری ضایعات که در آن کار می کردند زنده زنده سوختند و فریادشان را کسی توان یاری نبود.
🔻"اعتیاد والدین و حضانت احد و صمد"
پدر تجربه پنج بار ترک ناموفق اعتیاد را در دو سال گذشته داشته است و مادر در زمان وقوع حادثه در کمپ ترک اعتیاد است.
علی رغم مشخص شدن اعتیاد والدین و عدم صلاحیت آن ها در نگهداری از بچه ها، بهزیستی احد و صمد را به پدر تحویل می دهد. شاید امروز خود پدر هم فکر میکند که کاش حداقل تا زمانی که بتواند از اعتیادی که زندگی او را به اینجا رسانده جدا شود، بچه ها را به او نمیدادند.
حتما امروز خودش هم راضی نیست که بچه ها را به خاطر انگیزه ی درمان یا کمک خرج پیش خودش در وضعیت خطرناک نگه داشته است.
🔻"نبود اوراق هویت و محرومیت از تحصیل"
هیچ یک از دو کودک شناسنامه، کارت اقامت یا گذرنامه نداشتند. به همین دلیل از تحصیل محروم می مانند. پدر و مادر نیز به دلیل اعتیاد و بسیاری مشکلات دیگر از گرفتن کارت آبی از اداره اتباع برای رفتن آن ها به مدرسه سر باز می زنند. رفتن کودکان به مدرسه، میتوانست به آنها فرصت دهد کودکی کنند، اما ظرفیت مدارس و زمان محدود ارائهی کارت هویت و هزینه های تحصیل باعث شد این حق هم از این کودکان دریغ شود.
🔻"به سوی قربانگاه"
احد و صمد در چهارراه های شهر کرج کار می کردند؛ اما با ورود بهزیستی به زندگی این دو برادر و تهدید آنها به رد مرز کردن، پدر که ازین مساله واهمه داشت محل کار کودکان را تغییر می دهد و آن ها را به یک گاراژ جمع آوری ضایعات که خود نیز در آن جا کار می کند، می برد. به این طریق، کودکان زباله گرد می شوند و این بار در جایی ناامن و به دور از چشم مردم به کار خود ادامه می دهند.
🔻"روایت حادثه"
ساعت ۱۰:۱۵ دقیقه صبح روز حادثه یکی از اعضای جمعیت امام علی که به طور مستقل با بچه ها در ارتباط بوده است با نماینده جمعیت در کرج تماس می گیرد و اطلاعات اولیه راجع به ماجرا را به وی می دهد.
ساعت ۱۱:۰۰ پس از تماس مجدد با ایشان، وی خبر می دهد بچه ها پس از یک نوبت کار صبح به اتاقی در گاراژ برمی گردند تا خود را گرم کنند و دوباره به سر کار بروند. کپسول آتش می گیرد، منفجر می شود و کودکان در اتاق حبس می شوند.
نجم الدین (پدر بچهها) با دیدن صحنه به کمک پسرها می شتابد اما خود نیز دچار سوختگی شدید می شود و کاری از او ساخته نیست. تا زمان آمدن ماشین های آتش نشانی هر لحظه بر شدت آتش افزوده می شود و افراد حاضر در محل نمی توانند با دستان خالی به کودکان کمک برسانند. کار آتش نشانی به دلیل شرایط نامساعد محل ضایعاتی با مشکل مواجه می شود و به کندی پیش می رود.
به همراه مادر بچه ها که از کمپ خارج شده است به تهران می رود تا به وضعیت بچه ها رسیدگی کند. اما کودکان در همان محل حادثه جان سپرده اند. احد و صمد به همراه پدر به بیمارستان یافت آباد منتقل می شوند اما کاری از دست کادر پزشکی بیمارستان هم برنمی آید.
🔻"مشکلات دفن"
به دلیل نداشتن اوراق هویت کودکان، بیمارستان از تحویل پیکر کودکان امتناع می کند. پدر نیز هیچ گونه اوراق هویتی نداشته، ازدواجهای او هیچ جا ثبت نشده است و با توجه به درصد بالای سوختگی توانایی تحویل گرفتن کودکان را نداشته. بنابراین یکی از اقوام احد و صمد پیگیر امور اداری تحویل اجساد می شود و پس ازچند روز اجازه دفن کودکان گرفته می شود. گفته می شود کودکان در امامزاده ای دفن شده اند، اما آن ها با کمال تاسف در بیابانی خارج از محدوده امامزاده و نزدیک به آن در خاک آرام گرفته اند.
احد و صمد رفتند. رفتند تا با رفتنشان ما را از خواب غفلت بیدار کنند. دیگر کار از کار گذشته؛ اما احدها و صمدها بسیارند؛ مانند جاوید، دوست این دو برادر که روز حادثه همراهشان بود اما جدا شدن او از بچه ها برای خرید خوراکی او را از این مهلکه نجات داد. هزاران جاوید و احد و صمد شب و روز در این دیار زباله گردی می کنند و انسانیت همچنان رنگ می بازد.
#زباله_گردی_حق_کودکان_نیست
goo.gl/IHYr8Z
🔴 بیداری ملت
@melatebidar
🔴هشداری به میرسلیم
#میرسلیم پدیدهی مناظره دوم بود؛ در واقع اتاق فکر دولت بدجوری رو دست خورد!
🔺در حالی که جهانگیری در طول این هفته دنبال این موضوع بود که برق از #زباله ممکن هست یا نه و روحانی خود را آمادهی چالش احتمالی با رییسی کرده بود ولی میرسلیم با همان متانت و آرامش، نقشهی ذهنی دولتیها را نقش بر آب کرد!
🔺هم عدم سعه صدر دولت را نشان داد و هم بحران تولید ملی و #اشرافیگری دولت را برملا کرد!
میرسلیم هم باید خود را آمده کند مورد هجمه توهینآمیز رسانههای ضدانقلاب قرار بگیرد همچون قالیباف و رییسی!
▶️نقد و قند◀️
#چهار_سال_بسه
🔴بیداری ملت
@melatebidar
#میرسلیم پدیدهی مناظره دوم بود؛ در واقع اتاق فکر دولت بدجوری رو دست خورد!
🔺در حالی که جهانگیری در طول این هفته دنبال این موضوع بود که برق از #زباله ممکن هست یا نه و روحانی خود را آمادهی چالش احتمالی با رییسی کرده بود ولی میرسلیم با همان متانت و آرامش، نقشهی ذهنی دولتیها را نقش بر آب کرد!
🔺هم عدم سعه صدر دولت را نشان داد و هم بحران تولید ملی و #اشرافیگری دولت را برملا کرد!
میرسلیم هم باید خود را آمده کند مورد هجمه توهینآمیز رسانههای ضدانقلاب قرار بگیرد همچون قالیباف و رییسی!
▶️نقد و قند◀️
#چهار_سال_بسه
🔴بیداری ملت
@melatebidar
✍رحمت خدا بر شهید #دیالمه
میگفت: انقلاب هر زمان یک موج میزند یک مشت #زباله را بیرون میریزد
تقارن موج جدید انقلاب با دهه فجر گرامی باد
#انقلابی_ماندن
#ازانقلاب_تاظهور
×علی×
@bidariymelat
میگفت: انقلاب هر زمان یک موج میزند یک مشت #زباله را بیرون میریزد
تقارن موج جدید انقلاب با دهه فجر گرامی باد
#انقلابی_ماندن
#ازانقلاب_تاظهور
×علی×
@bidariymelat
🔸قیمت یک بسته غذای سگ یک میلیون و ششصد پنجاه هزار تومان است آن هم در جامعه ای که حقوق ماهانه یک کارگر بسیار از این مبلغ کمتر است، اینگونه می شود که از #سگ_بازی و #سگ_بازها متنفر می شویم.
🔹قشر مبتذل و مرفهی که قطعا بخش عمده "هزینه خودنماییشان" از مکیدن خون بیچارگان و مستضعفان تامین می شود، تا دوباره در خیابانهای شهر سوار بر ماشینهای لوکس و با سگ های لاکچری بر ریش اهالی بی چیز شهر قاه قاه بخندند.
🔸اشراف بیرحمی که نمایانگر فاصله طبقاتی و محصول رانت و فساد و زد و بندهای رایج هستند و بعید است بویی از خوی انسانی برده باشند، در شهری که میلیون ها #کارتن_خواب و #گورخواب و #زباله_گرد و #گرسنه دارد، اینگونه خرج می کنند.
اکبرشهبازی
✍بیداری ملت
@bidariymelat
@bidariymelat
🔹قشر مبتذل و مرفهی که قطعا بخش عمده "هزینه خودنماییشان" از مکیدن خون بیچارگان و مستضعفان تامین می شود، تا دوباره در خیابانهای شهر سوار بر ماشینهای لوکس و با سگ های لاکچری بر ریش اهالی بی چیز شهر قاه قاه بخندند.
🔸اشراف بیرحمی که نمایانگر فاصله طبقاتی و محصول رانت و فساد و زد و بندهای رایج هستند و بعید است بویی از خوی انسانی برده باشند، در شهری که میلیون ها #کارتن_خواب و #گورخواب و #زباله_گرد و #گرسنه دارد، اینگونه خرج می کنند.
اکبرشهبازی
✍بیداری ملت
@bidariymelat
@bidariymelat
شهید عبدالحمید دیالمه :
مطمئن باشیم در هر شغلی که هستیم اگر ذره ای #عدم_خلوص در ما باشد ، امروز #سقوط نکنیم ، فردا سقوط میکنیم.
فردا نباشد پس فردا سقوط میکنیم ؛ چون #انقلاب، هر زمان یک #موج می زند و یک مشت #زباله را بیرون می ریزد.
#رویشها_و_ریزشها
✍بیداری ملت
@bidariymelat
@bidariymelat
مطمئن باشیم در هر شغلی که هستیم اگر ذره ای #عدم_خلوص در ما باشد ، امروز #سقوط نکنیم ، فردا سقوط میکنیم.
فردا نباشد پس فردا سقوط میکنیم ؛ چون #انقلاب، هر زمان یک #موج می زند و یک مشت #زباله را بیرون می ریزد.
#رویشها_و_ریزشها
✍بیداری ملت
@bidariymelat
@bidariymelat
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥فیلمو ببینید/میگن چرا اینقدر سیاه نمایی میکنید و اصلاحات رو میکوبید؟
⏪خب بزرگوار
از سال ۹۳ یعنی تقریبا آغاز دولت تدبیر با آنهمه تبلیغات،۵ ساله این مخترع جوان تونسته از زباله گازئیل تولید کنه بعدا سالهاست نمیدونن #زباله جنگلهای سراوان گیلان رو کجا ببرن!
دولت هم هنوز بهش مجوز نداده...
اما پای کنسرت و ورود زنان به ورزشگاه و رقص و هزار یک فساد دیگر در میان بیاید مدیران مربوطه بدون مجوز قانونی و بررسی سریعا اقدام میکنند....
#محیط_زیست
#سرطان_اصلاحات
✍بیداری ملت
@bidariymelat
@bidariymelat
⏪خب بزرگوار
از سال ۹۳ یعنی تقریبا آغاز دولت تدبیر با آنهمه تبلیغات،۵ ساله این مخترع جوان تونسته از زباله گازئیل تولید کنه بعدا سالهاست نمیدونن #زباله جنگلهای سراوان گیلان رو کجا ببرن!
دولت هم هنوز بهش مجوز نداده...
اما پای کنسرت و ورود زنان به ورزشگاه و رقص و هزار یک فساد دیگر در میان بیاید مدیران مربوطه بدون مجوز قانونی و بررسی سریعا اقدام میکنند....
#محیط_زیست
#سرطان_اصلاحات
✍بیداری ملت
@bidariymelat
@bidariymelat