🔰 #یادداشت| مدرسه، پنجرهی آینده
(یادداشتی پیرامون وزارت آموزش و پرورش در دوران دولت چهاردهم)
🔸همانطور که از نیاکان ما به ارث رسیده است که ادب مرد به ز دولت اوست. اهمیت پرورش و تربیت انسان نیز از هرچیزی در این جهان مهم تر است.
🔹همانگونه که امید موسس این انقلاب به دبستانی ها بود؛ میتوان گفت که چشم امید تمام مردم ایران در گرو تربیت این سرمایه های ارزشمند است.پس از وزیر آموزش و پرورش انتظار میرود که با رویکردی پدرانه مدارس کشورمان را جایی برای رشد بهتر شخصیتی، علمی و فرهنگی فرزندان ایران قراردهند.
🔸فیالحال یکی از اقدامات اولیه صورت گرفته در وزارت آموزش و پرورش یعنی لغو تعهد خدمت بازنشسته شدگان، معلمان عزیز و زحمتکش شایستهی قدردانی است و همچنین ایجاد و طرح برنامهی نماز جماعت در روز آغاز سال جدید تحصیلی را برای وزارت میتوان یک قدم خوب و امیدوارکننده نامید.
🔹در مقطعی که در کشور چالش هایی پیرامون بحث عدالت آموزشی و بهبود مدارس دولتی وجود دارد که باید امکان تحصیل انواع اقشار یکسان سازی شود اخیرا در مصاحبه ای از جناب کاظمی درمی یابیم که دغدغه تحصیل اتباع غیرقانونی وجود دارد و مقدمات آن در حال فراهم شدن است . لکن به نظر میرسد که با مشکلات متعددی که در رابطه با اتباع غیرقانونی کشور های همسایه داریم سازماندهی و بازگشت برخی از آنان اهمیت بالاتری دارد که در حیطه وزارت آموزش و پرورش هم نیست.
🔸اکنون که دغدغه امروز جامعه ایران و خصوصا والدین عزیز، مدارسی امن و سالم برای فرزندانشان است.وزارت آموزش و پرورش وظیفه دارد که معلمانی با دانشی کاملا به روز دنیا، طبق قوانین اسلام و اصول جمهوری اسلامی برای دانش آموزان عزیز ایرانی فراهم سازد. به نظر میتوان با اولویت دهی به این امر و توجه به بازنگری در دروس و تطبیق هرچه تمام تر آنها با نیاز روز شاهد پیشرفت بحث تربیت در این مقطع بود.
🆔 @basijaut
(یادداشتی پیرامون وزارت آموزش و پرورش در دوران دولت چهاردهم)
🔸همانطور که از نیاکان ما به ارث رسیده است که ادب مرد به ز دولت اوست. اهمیت پرورش و تربیت انسان نیز از هرچیزی در این جهان مهم تر است.
🔹همانگونه که امید موسس این انقلاب به دبستانی ها بود؛ میتوان گفت که چشم امید تمام مردم ایران در گرو تربیت این سرمایه های ارزشمند است.پس از وزیر آموزش و پرورش انتظار میرود که با رویکردی پدرانه مدارس کشورمان را جایی برای رشد بهتر شخصیتی، علمی و فرهنگی فرزندان ایران قراردهند.
🔸فیالحال یکی از اقدامات اولیه صورت گرفته در وزارت آموزش و پرورش یعنی لغو تعهد خدمت بازنشسته شدگان، معلمان عزیز و زحمتکش شایستهی قدردانی است و همچنین ایجاد و طرح برنامهی نماز جماعت در روز آغاز سال جدید تحصیلی را برای وزارت میتوان یک قدم خوب و امیدوارکننده نامید.
🔹در مقطعی که در کشور چالش هایی پیرامون بحث عدالت آموزشی و بهبود مدارس دولتی وجود دارد که باید امکان تحصیل انواع اقشار یکسان سازی شود اخیرا در مصاحبه ای از جناب کاظمی درمی یابیم که دغدغه تحصیل اتباع غیرقانونی وجود دارد و مقدمات آن در حال فراهم شدن است . لکن به نظر میرسد که با مشکلات متعددی که در رابطه با اتباع غیرقانونی کشور های همسایه داریم سازماندهی و بازگشت برخی از آنان اهمیت بالاتری دارد که در حیطه وزارت آموزش و پرورش هم نیست.
🔸اکنون که دغدغه امروز جامعه ایران و خصوصا والدین عزیز، مدارسی امن و سالم برای فرزندانشان است.وزارت آموزش و پرورش وظیفه دارد که معلمانی با دانشی کاملا به روز دنیا، طبق قوانین اسلام و اصول جمهوری اسلامی برای دانش آموزان عزیز ایرانی فراهم سازد. به نظر میتوان با اولویت دهی به این امر و توجه به بازنگری در دروس و تطبیق هرچه تمام تر آنها با نیاز روز شاهد پیشرفت بحث تربیت در این مقطع بود.
🆔 @basijaut
🔰#یادداشت| مناقشه زنگزور بر سر منافع ملی
(یادداشتی پیرامون مسائل کریدور زنگزور)
🔹️کریدور زنگزور گذرگاهی است به طول 41 کیلومتر در خاک ارمنستان و مجاور با مرز ایران که کشور آذربایجان را به نخجوان متصل می کند.
در این ميان آذربایجان در حال تلاش برای احداث کریدور زمینی و ریلی است که این کشور را از جنوبیترین استان ارمنستان یعنی سیونیک به نخجوان و ترکیه متصل میکند.
کریدور زنگزور از آن جهت با اهمیت شد که جمهوری آذربایجان را از طریق ارمنستان به روسیه و ترکیه متصل و زمینه را برای ارتباط آسیا، اروپا و خاورمیانه با یکدیگر فراهم می سازد.
🔸گذرگاه زنگزور تنها یک مسیر ارتباطی میان آذربایجان و نخجوان و در نهایت اتصال به ترکیه نیست بلکه از نگاه کلان تر بخشی از حلقه اتصال مسیری ترانزیتی است که از چین در شرق آغاز و در یک خط مستقیم با عبور از کشورهای تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان و عرض دریای خزر به آذربایجان منتهی و با گذر از این دالان به نخجوان، ترکیه و حوزه دریای سیاه و مدیترانه در غرب می رسد.
🔹️تسلط آذربایجان بر این گذرگاه و حذف ارمنستان، یک موقعیت بسیار ممتاز راهبردی و اقتصادی را در اختیار باکو قرار خواهد داد و فرصت مناسبی است که با تسلط بر این کریدور، ارمنستان را از همسایگی با ایران دور کند.
از سوی دیگر بحران سیاسی در روابط روسیه و ارمنستان باعث شده است تا ایروان از سیاست های مسکو فاصله بگیرد و علاوه بر این امکان دسترسی مستقیم زمینی به ترکیه و بدست آوردن ابزار دیگری برای شکست تحریمهای غرب سبب میشود تا حمایت روسیه را به همراه داشته باشد که چندان تعجب برانگیز نخواهد بود. از این رو تغییر ژئوپولوتیکی در قفقاز و همچنین احداث پایگاه های اسرائیلی در جنوب آذربایجان میتوان برداشت کرد که نقش اثرگذار ایران تحت عنوان قدرت تعیین کننده در معادلات نظامی و اقتصادی در نواحی شمالی اش خدشه دار و فاقد هرگونه نقش استرتژیک خواهد شد.
🔸️با این حال که تنشها در منطقه حل نشده باقی مانده است ، همگرایی منافع ایران و ارمنستان متأثر از نگرانی آنها از امنیت مشترک مرزی است.
اما نمیتوان برداشت کرد که سیاست ایران در قفقاز مبتنی بر جانب داری از ارمنستان و آذربایجان است بلکه سیاست ایران مبتنی بر منافع و امنیت ملی خود است و در همین چارچوب اقدامات باکو برای اشغال جنوب ارمنستان یا احداث کریدور زنگزور با منافع ملی ایران در تضاد قرار میگیرد.
🔹️همچنین پس از تاکید مقام معظم رهبری در دیدار جداگانه با پوتین و اردوغان مبنی بر اینکه ایران با تغییرات ژئوپلیتیکی در قفقاز مخالفت خواهد کرد، بارها بر خطوط قرمز ایران در این خصوص تاکید شده است.
🔸️در مجموع به نظر میرسد ژئوپلیتیک قفقاز همچنان در نوسان است و رقابت قطبهای متعدد بدون هژمونی طرف خاصی جریان دارد و به دلایل ژئوپلیتیکی، اقتصادی و امنیتی، نگرانیهای استراتژیک شایان توجهی برای کشورمان دارد و تعادل و ثبات در مرزهای شمالی کشور را دچار مخاطره میکند.
✍️ محمدحسین رستمدار|
🆔 @basijaut
(یادداشتی پیرامون مسائل کریدور زنگزور)
🔹️کریدور زنگزور گذرگاهی است به طول 41 کیلومتر در خاک ارمنستان و مجاور با مرز ایران که کشور آذربایجان را به نخجوان متصل می کند.
در این ميان آذربایجان در حال تلاش برای احداث کریدور زمینی و ریلی است که این کشور را از جنوبیترین استان ارمنستان یعنی سیونیک به نخجوان و ترکیه متصل میکند.
کریدور زنگزور از آن جهت با اهمیت شد که جمهوری آذربایجان را از طریق ارمنستان به روسیه و ترکیه متصل و زمینه را برای ارتباط آسیا، اروپا و خاورمیانه با یکدیگر فراهم می سازد.
🔸گذرگاه زنگزور تنها یک مسیر ارتباطی میان آذربایجان و نخجوان و در نهایت اتصال به ترکیه نیست بلکه از نگاه کلان تر بخشی از حلقه اتصال مسیری ترانزیتی است که از چین در شرق آغاز و در یک خط مستقیم با عبور از کشورهای تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان و عرض دریای خزر به آذربایجان منتهی و با گذر از این دالان به نخجوان، ترکیه و حوزه دریای سیاه و مدیترانه در غرب می رسد.
🔹️تسلط آذربایجان بر این گذرگاه و حذف ارمنستان، یک موقعیت بسیار ممتاز راهبردی و اقتصادی را در اختیار باکو قرار خواهد داد و فرصت مناسبی است که با تسلط بر این کریدور، ارمنستان را از همسایگی با ایران دور کند.
از سوی دیگر بحران سیاسی در روابط روسیه و ارمنستان باعث شده است تا ایروان از سیاست های مسکو فاصله بگیرد و علاوه بر این امکان دسترسی مستقیم زمینی به ترکیه و بدست آوردن ابزار دیگری برای شکست تحریمهای غرب سبب میشود تا حمایت روسیه را به همراه داشته باشد که چندان تعجب برانگیز نخواهد بود. از این رو تغییر ژئوپولوتیکی در قفقاز و همچنین احداث پایگاه های اسرائیلی در جنوب آذربایجان میتوان برداشت کرد که نقش اثرگذار ایران تحت عنوان قدرت تعیین کننده در معادلات نظامی و اقتصادی در نواحی شمالی اش خدشه دار و فاقد هرگونه نقش استرتژیک خواهد شد.
🔸️با این حال که تنشها در منطقه حل نشده باقی مانده است ، همگرایی منافع ایران و ارمنستان متأثر از نگرانی آنها از امنیت مشترک مرزی است.
اما نمیتوان برداشت کرد که سیاست ایران در قفقاز مبتنی بر جانب داری از ارمنستان و آذربایجان است بلکه سیاست ایران مبتنی بر منافع و امنیت ملی خود است و در همین چارچوب اقدامات باکو برای اشغال جنوب ارمنستان یا احداث کریدور زنگزور با منافع ملی ایران در تضاد قرار میگیرد.
🔹️همچنین پس از تاکید مقام معظم رهبری در دیدار جداگانه با پوتین و اردوغان مبنی بر اینکه ایران با تغییرات ژئوپلیتیکی در قفقاز مخالفت خواهد کرد، بارها بر خطوط قرمز ایران در این خصوص تاکید شده است.
🔸️در مجموع به نظر میرسد ژئوپلیتیک قفقاز همچنان در نوسان است و رقابت قطبهای متعدد بدون هژمونی طرف خاصی جریان دارد و به دلایل ژئوپلیتیکی، اقتصادی و امنیتی، نگرانیهای استراتژیک شایان توجهی برای کشورمان دارد و تعادل و ثبات در مرزهای شمالی کشور را دچار مخاطره میکند.
✍️ محمدحسین رستمدار|
🆔 @basijaut
🔰#یادداشت| عزای زنده و زنده کننده
(یادداشتی پیرامون دیدار مقام معظم رهبری با نخبگان در تاریخ ۱۴۰۳/۰۷/۱۱)
🔹 امروز همه ما و در راس آن مقام معظم رهبری عزادار سید عزیز مقاومت، سید حسن نصرالله هستیم. اما این عزاداری به معنای گوشه گیری و ماتم و افسردگی نیست. جنس عزای ما از جنس عزای سید الشهدا است. زنده و زنده کننده است. این عزا باید ما را به سمت حرکت، پیشرفت و شوق بیشتر به کار وادار کند.
🔸 توجه به واقعیت نخبگی در کشور
نخبگان سرمایههای ارزشمند هر جامعهای هستند که توانایی خلق تغییرات بنیادین و پیشرفتهای چشمگیر را دارند. توجه به واقعیت نخبگی در کشور از اهمیت ویژهای برخوردار است، چرا که نخبگان نقش کلیدی در ارتقای سطح علمی، فرهنگی و اقتصادی ایفا میکنند. در این راستا، شناسایی، پرورش و بهرهگیری از این استعدادها باید در اولویت برنامههای کلان کشور قرار گیرد. واقعیت نخبگی به این معنا است که باید به این افراد به چشم منابع استراتژیک و تاثیرگذار نگریست؛ نه صرفاً به عنوان کسانی که در حوزهای خاص دارای تخصص هستند.
🔹 حفظ، تکثیر و اثر بخش بودن نخبگان
حفظ نخبگان و ایجاد شرایطی برای تکثیر و اثرگذاری آنها در همه بخشهای دولتی و غیردولتی امری ضروری است. معاونت علمی و فناوری و سایر نهادهای دولتی باید برنامههایی جهت استفاده بهینه از نخبگان طراحی کنند تا این افراد در مسیر تحولات مثبت کشور قرار گیرند. اگرچه شناسایی نخبه مهم است، اما مهمتر از آن، حفظ و ایجاد فرصتهای مؤثر برای فعالیتهای علمی و تحقیقاتی آنهاست. این نهادها باید بستری را فراهم کنند که نخبگان نهتنها در حوزههای علمی بلکه در بخشهای اجرایی و مدیریتی نیز ایفای نقش کنند و دانش خود را بهکار گیرند.
🔸 وظایف نخبگان
نخبگان به دلیل دانش و مهارتهای ویژهای که دارند، وظایف سنگینی بر دوش دارند. آنها باید با پشتکار و تعهد در مسیر خلق دانش و فناوریهای جدید گام بردارند و به کشور در مسیر رسیدن به خودکفایی و توسعه پایدار کمک کنند. علاوه بر این، نخبگان باید در مواقع بحرانی یا در شرایطی که کشور نیازمند پیشرفتهای سریع در حوزههای خاص است، پیشگام شوند و ابتکار عمل داشته باشند.
🔹 مسئله مهم خیزش جدید علمی
در دنیای امروز، علم و فناوری با سرعتی غیرقابل تصور در حال پیشرفت است. در این شرایط، مسئله مهم خیزش جدید علمی در کشور از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. این خیزش علمی باید در راستای ارتقاء دانش بومی، تولید فناوریهای نوین و حل مسائل کلان کشور باشد. کشورهای پیشرفته با سرمایهگذاریهای کلان در عرصههای مختلف علمی به سرعت در حال پیشی گرفتن هستند و اگر ما نیز بخواهیم در این رقابت جهانی جایگاه خود را حفظ کنیم باید به خیزشهای علمی و توسعه پژوهشهای نوین توجه ویژهای داشته باشیم.
🔸 جهاد علمی نخبگان
جهاد علمی به معنای تلاش و مبارزه بیوقفه برای کسب دانش و استفاده از آن در مسیر پیشرفت کشور است. نخبگان با تلاش مستمر خود میتوانند در این جهاد علمی پیشتاز باشند. با توجه به چالشهای پیش روی کشور، از جمله مسائل اقتصادی و تحریمها، نخبگان باید با جهاد علمی و فکری خود راهحلهایی برای این مشکلات پیدا کنند. تلاشهای آنها میتواند نه تنها موجب پیشرفت در زمینههای علمی شود، بلکه به نوعی استقلال و عزت ملی را نیز تضمین کند. جهاد علمی نیازمند برنامهریزی، پشتیبانی و تعهد همهجانبه از سوی دولت و جامعه است تا نخبگان بتوانند به اهداف والای خود دست یابند.
🔹 اهمیت شرکت های دانش بنیان
توصیه مهم بعدی مقام معظم رهبری به نخبگان تشکیل شرکت های دانش بنیان است .
نخبگان در شرکتهای دانشبنیان نقش کلیدی و محوری ایفا میکنند. این شرکتها به عنوان موتورهای رشد اقتصادی در عصر جدید، بر پایه نوآوری، تحقیق و توسعه شکل میگیرند و نیازمند نیروی انسانی خلاق و فرهیخته برای پیشبرد اهداف خود هستند. نخبگان به دلیل دانش تخصصی و تواناییهای پژوهشی در توسعه فناوریهای جدید، حل مشکلات پیچیده علمی و صنعتی، و تبدیل ایدههای نوآورانه به محصولات کاربردی، نقشی تعیینکننده دارند.
🔻 بسیاری از شرکت های دانش بنیان ، تنها اسم دانش بنیان را یدک می کشند اما ارزش افزوده ای برای کشور ندارند. بسیاری از استارتاپها به جای ایجاد نوآوریهای بنیادین و تحولآفرین، بر روی کسب و کار های زود بازده و پروژههای ساده تمرکز میکنند. این مدل کسبوکارها به جای ارائه راهحلهای واقعی برای مشکلات عمیقتر جامعه، تنها به نیازهای مصرفی و لحظهای توجه دارند. در نتیجه بخش بزرگی از استارتاپها به رقابت در بازارهای تکراری و بیشاشباع، مثل اپلیکیشنهای سفارش غذا یا تاکسیهای اینترنتی محدود میشوند که در نهایت ارزشی به اقتصاد کلان اضافه نمیکنند.
✍ ابوالفضل نبی پور (عضو کارگروه تولید و صنعت)
#کارگروه_تولید_و_صنعت
🆔 @basijaut
(یادداشتی پیرامون دیدار مقام معظم رهبری با نخبگان در تاریخ ۱۴۰۳/۰۷/۱۱)
🔹 امروز همه ما و در راس آن مقام معظم رهبری عزادار سید عزیز مقاومت، سید حسن نصرالله هستیم. اما این عزاداری به معنای گوشه گیری و ماتم و افسردگی نیست. جنس عزای ما از جنس عزای سید الشهدا است. زنده و زنده کننده است. این عزا باید ما را به سمت حرکت، پیشرفت و شوق بیشتر به کار وادار کند.
🔸 توجه به واقعیت نخبگی در کشور
نخبگان سرمایههای ارزشمند هر جامعهای هستند که توانایی خلق تغییرات بنیادین و پیشرفتهای چشمگیر را دارند. توجه به واقعیت نخبگی در کشور از اهمیت ویژهای برخوردار است، چرا که نخبگان نقش کلیدی در ارتقای سطح علمی، فرهنگی و اقتصادی ایفا میکنند. در این راستا، شناسایی، پرورش و بهرهگیری از این استعدادها باید در اولویت برنامههای کلان کشور قرار گیرد. واقعیت نخبگی به این معنا است که باید به این افراد به چشم منابع استراتژیک و تاثیرگذار نگریست؛ نه صرفاً به عنوان کسانی که در حوزهای خاص دارای تخصص هستند.
🔹 حفظ، تکثیر و اثر بخش بودن نخبگان
حفظ نخبگان و ایجاد شرایطی برای تکثیر و اثرگذاری آنها در همه بخشهای دولتی و غیردولتی امری ضروری است. معاونت علمی و فناوری و سایر نهادهای دولتی باید برنامههایی جهت استفاده بهینه از نخبگان طراحی کنند تا این افراد در مسیر تحولات مثبت کشور قرار گیرند. اگرچه شناسایی نخبه مهم است، اما مهمتر از آن، حفظ و ایجاد فرصتهای مؤثر برای فعالیتهای علمی و تحقیقاتی آنهاست. این نهادها باید بستری را فراهم کنند که نخبگان نهتنها در حوزههای علمی بلکه در بخشهای اجرایی و مدیریتی نیز ایفای نقش کنند و دانش خود را بهکار گیرند.
🔸 وظایف نخبگان
نخبگان به دلیل دانش و مهارتهای ویژهای که دارند، وظایف سنگینی بر دوش دارند. آنها باید با پشتکار و تعهد در مسیر خلق دانش و فناوریهای جدید گام بردارند و به کشور در مسیر رسیدن به خودکفایی و توسعه پایدار کمک کنند. علاوه بر این، نخبگان باید در مواقع بحرانی یا در شرایطی که کشور نیازمند پیشرفتهای سریع در حوزههای خاص است، پیشگام شوند و ابتکار عمل داشته باشند.
🔹 مسئله مهم خیزش جدید علمی
در دنیای امروز، علم و فناوری با سرعتی غیرقابل تصور در حال پیشرفت است. در این شرایط، مسئله مهم خیزش جدید علمی در کشور از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. این خیزش علمی باید در راستای ارتقاء دانش بومی، تولید فناوریهای نوین و حل مسائل کلان کشور باشد. کشورهای پیشرفته با سرمایهگذاریهای کلان در عرصههای مختلف علمی به سرعت در حال پیشی گرفتن هستند و اگر ما نیز بخواهیم در این رقابت جهانی جایگاه خود را حفظ کنیم باید به خیزشهای علمی و توسعه پژوهشهای نوین توجه ویژهای داشته باشیم.
🔸 جهاد علمی نخبگان
جهاد علمی به معنای تلاش و مبارزه بیوقفه برای کسب دانش و استفاده از آن در مسیر پیشرفت کشور است. نخبگان با تلاش مستمر خود میتوانند در این جهاد علمی پیشتاز باشند. با توجه به چالشهای پیش روی کشور، از جمله مسائل اقتصادی و تحریمها، نخبگان باید با جهاد علمی و فکری خود راهحلهایی برای این مشکلات پیدا کنند. تلاشهای آنها میتواند نه تنها موجب پیشرفت در زمینههای علمی شود، بلکه به نوعی استقلال و عزت ملی را نیز تضمین کند. جهاد علمی نیازمند برنامهریزی، پشتیبانی و تعهد همهجانبه از سوی دولت و جامعه است تا نخبگان بتوانند به اهداف والای خود دست یابند.
🔹 اهمیت شرکت های دانش بنیان
توصیه مهم بعدی مقام معظم رهبری به نخبگان تشکیل شرکت های دانش بنیان است .
نخبگان در شرکتهای دانشبنیان نقش کلیدی و محوری ایفا میکنند. این شرکتها به عنوان موتورهای رشد اقتصادی در عصر جدید، بر پایه نوآوری، تحقیق و توسعه شکل میگیرند و نیازمند نیروی انسانی خلاق و فرهیخته برای پیشبرد اهداف خود هستند. نخبگان به دلیل دانش تخصصی و تواناییهای پژوهشی در توسعه فناوریهای جدید، حل مشکلات پیچیده علمی و صنعتی، و تبدیل ایدههای نوآورانه به محصولات کاربردی، نقشی تعیینکننده دارند.
🔻 بسیاری از شرکت های دانش بنیان ، تنها اسم دانش بنیان را یدک می کشند اما ارزش افزوده ای برای کشور ندارند. بسیاری از استارتاپها به جای ایجاد نوآوریهای بنیادین و تحولآفرین، بر روی کسب و کار های زود بازده و پروژههای ساده تمرکز میکنند. این مدل کسبوکارها به جای ارائه راهحلهای واقعی برای مشکلات عمیقتر جامعه، تنها به نیازهای مصرفی و لحظهای توجه دارند. در نتیجه بخش بزرگی از استارتاپها به رقابت در بازارهای تکراری و بیشاشباع، مثل اپلیکیشنهای سفارش غذا یا تاکسیهای اینترنتی محدود میشوند که در نهایت ارزشی به اقتصاد کلان اضافه نمیکنند.
✍ ابوالفضل نبی پور (عضو کارگروه تولید و صنعت)
#کارگروه_تولید_و_صنعت
🆔 @basijaut
بسیج دانشگاه امیرکبیر
#طرح_برد| در وزارت آموزشوپرورش که محل تربیت جوانهاست باید مراقبت کرد. 🔹مقام معظم رهبری: پرچم نفوذ فرهنگی و سبک زندگی دشمن و وسوسههای خصمانهی دشمن، نباید در داخل کشور، در دستگاههای مختلف ما برافراشته بشود! باید مراقبت کرد؛ همه موظّفند. در وزارت آموزشوپرورش…
🔰#یادداشت| آرزوی آن مرد برای عامل وفاق بودن
(منتشر شده در انعکاس ۱۳۷)
🔹 کمتر کسی از نخبگان در ضرورت وفاق سیاسی و اجتماعی، تردید به خود راه داده و در همسوسازی جریانها و نیروهای انسانی، نگفته و نکوشیده است. ولی از آنجا که هدفها و انگیزه های خاص سیاسی، تمایل به برتری طلبی و خودمحوری را می نمایانده، توفیق چندانی برای جامعه پدید نیاورده است. همسوسازی همه با من! یا همه با ما! وفاق تحمیلی است که همچون وفاق بخش نامهای و یا وفاق مصلحتی به هنگام تهدید و هجوم بیگانه! اقبالی ندارد و به خاموشی میگراید .تأمل در روند کامیابی و ناکامی وفاق سیاسی، حاکی از این است که سیاست، عرصۀ تقابل نظریهها و ایدهها و گرایشهاست.
🔸البته دقت نظر دکتر پزشکیان در انتخاب اعضای کابینه علی رغم فشار هایی که از طرف حامیان و رقبای سیاسی روی ایشان بود سبب شد تا مانع رادیکال شدن فضای سیاسی کشور بشوند. در روزهای مخاطره آمیز و کنونی و شرایط حساس منطقه رادیکال شدن فضای سیاسی کمکی به تامین منافع ملی ما نخواهد کرد.
🔹اما نکته مهم و قابل توجه درباره اصل وفاق ملی است دکتر پزشکیان بارها از وفاق مفهومی را مراد کرده است که هسته مرکزیاش باهم بودن و دعوا نکردن است. اما نکته حائز اهمیت اینجاست که این باهم بودن حول چه چیزی قرار است شکل بگیرد؟؟
فقدان ایده مرکزی برای همگرایی و انسجام اجتماعی موضوعی بود که علی رغم طرح خوب دکتر پزشکیان برای از بین بردن گسست اجتماعی از زمان مناظرات حس می شد اما متاسفانه این موضوع امروز نمود بیشتری پیدا کرده است.
ترکیب نامتجانس همکاران رییسجمهور که به لحاظ سیاسی نیز ترکیبی ناهمگون است سبب شده تا این پیام به افکار عمومی القا شود که امکان همگرایی در این ترکیب ضعیف است و در حالت خوش بینانه تنها میتوانند موجب بهبود وضعیت موجود شوند و رقم زدن جهش مطلوب با ترکیب کاری دشوار خواهد بود.
🔸در دولت چهاردهم انتخاب علیرضا کاظمی به عنوان گزینه تصدی وزارت آموزش و پرورش و همچنین رای بالای ایشان در مجلس نوید تغییر را در این وزارت خانه میداد.
از سوی دیگر اما انتخاب سیمایی صراف به عنوان گزینه پیشنهادی وزارت علوم تصمیمی عجیب به نظر میرسید چرا که عملکرد صراف در مسئله بورسیه تحصیلی دانشجویان، و همچنین دبیری دولت هیئت در زمان حسن روحانی و مواردی از قبیل برنامه 16 صفحه ای ، کلی گویی ، عدم موضع گیری در مسائل مهم و... مطالبی بودند که نگرانیهایی را برای این وزارتخانه بوجود می آوردند. اما از همه مهمتر انتخاب رادیکال ترین عضو کابینه برای تصدی وزارت بهداشت بود.
تمامی این موارد نشانه هایی را از طرحی برای ساخت بدنه اجتماعی جدید نمایان میکند
🔹همچنین انتصابات و تغییرات زیادی که در وزارت آموزش و پرورش در سکوت خبری در حال رخ دادن است بسیار نگران کننده است.
انتصاب ۹ نفر در وزرات خانه آموزشوپرورش در زمانی انجام میشود که توجهها معطوف به سالگرد ناآرامی های1401، چهلم اسماعیل هنیه و مسئله اربعین است و درحالی که اتفاقات مهمی درحال رخ دادن رسانه ها در این خصوص سکوت میکنند درحالی که اگر در وزارت خانه هایی مثل وزارت خارجه چنین اتفاقاتی رخ دهد تیتر اول روزنامه های کشور خواهد شد.
🔸یکی از این موارد مهم بازگشت حکیم زاده به معاونت ابتدایی وزرات آموزش و پرورش است. حکیم زاده که از چهره های اصلاح طلب در دوره حسن روحانی به شمار میرفت دوباره معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش شد.مورد دوم راجب اسماعیل بحریزاده است بحری زاده نیز که از چهره های شاخص اصلاحات در دولت دوازدهم به شمار میرفت این بار تحت عنوان مشاور وزیر و مدیر کل حوزه وزارتی آموزش و پرورش به وزارتخانه برگشت.همچنین جایگزینی با عجله حکیم زاده به عنوان سرپرست توتک بجای مجتبی همتیفر خود خبری مهم بود که از چشم رسانهها دور ماند. همتی فر که فردی متعهد، انقلابی و متخصص در حوزه کودک است به همراه تیم مبتکر خود نهادی نوپا را تحت عنوان سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک تاسیس کردند که در مدت تقریباً سه ساله حضور در آن اتفاقات خوب و مهم زیادی را در کشور رقم زدند. حال حتی وقتی گزینه ای برای جایگزینی او وجود ندارد و طرح های زیادی از او و تیمش باقیمانده که روی کاغذ است و میخواهند اجرایی کنند همتی فر میرود و حکیم زاده علی رغم وظایف سنگین و معضلات فراوان در معاونت آموزش ابتدایی، تحت عنوان سرپرست با حفظ سمت جایگزین او میشود.
این رویکرد در لایههای میانی نشان دهنده این است که علی رغم کابینه غیر رادیکال دکتر پزکشیان رویکرد دیگری در برخی وزارت خانههای اتخاذ شده و دوباره بازی سیاسی من و آدم های خودم در حال رخ دادن است.
🔹 حال این سوال پیش می آید که آیا تحت عنوان وفاق و کابینه فراجناحی چه اتفاقی در این سه وزارتخانه در حال رخ دادن است که رهبر انقلاب میفرمایند در اینها که محل تربیت جوانان است باید دقت شود؟
✍ علیرضا شیرازی
🆔 @basijaut
(منتشر شده در انعکاس ۱۳۷)
🔹 کمتر کسی از نخبگان در ضرورت وفاق سیاسی و اجتماعی، تردید به خود راه داده و در همسوسازی جریانها و نیروهای انسانی، نگفته و نکوشیده است. ولی از آنجا که هدفها و انگیزه های خاص سیاسی، تمایل به برتری طلبی و خودمحوری را می نمایانده، توفیق چندانی برای جامعه پدید نیاورده است. همسوسازی همه با من! یا همه با ما! وفاق تحمیلی است که همچون وفاق بخش نامهای و یا وفاق مصلحتی به هنگام تهدید و هجوم بیگانه! اقبالی ندارد و به خاموشی میگراید .تأمل در روند کامیابی و ناکامی وفاق سیاسی، حاکی از این است که سیاست، عرصۀ تقابل نظریهها و ایدهها و گرایشهاست.
🔸البته دقت نظر دکتر پزشکیان در انتخاب اعضای کابینه علی رغم فشار هایی که از طرف حامیان و رقبای سیاسی روی ایشان بود سبب شد تا مانع رادیکال شدن فضای سیاسی کشور بشوند. در روزهای مخاطره آمیز و کنونی و شرایط حساس منطقه رادیکال شدن فضای سیاسی کمکی به تامین منافع ملی ما نخواهد کرد.
🔹اما نکته مهم و قابل توجه درباره اصل وفاق ملی است دکتر پزشکیان بارها از وفاق مفهومی را مراد کرده است که هسته مرکزیاش باهم بودن و دعوا نکردن است. اما نکته حائز اهمیت اینجاست که این باهم بودن حول چه چیزی قرار است شکل بگیرد؟؟
فقدان ایده مرکزی برای همگرایی و انسجام اجتماعی موضوعی بود که علی رغم طرح خوب دکتر پزشکیان برای از بین بردن گسست اجتماعی از زمان مناظرات حس می شد اما متاسفانه این موضوع امروز نمود بیشتری پیدا کرده است.
ترکیب نامتجانس همکاران رییسجمهور که به لحاظ سیاسی نیز ترکیبی ناهمگون است سبب شده تا این پیام به افکار عمومی القا شود که امکان همگرایی در این ترکیب ضعیف است و در حالت خوش بینانه تنها میتوانند موجب بهبود وضعیت موجود شوند و رقم زدن جهش مطلوب با ترکیب کاری دشوار خواهد بود.
🔸در دولت چهاردهم انتخاب علیرضا کاظمی به عنوان گزینه تصدی وزارت آموزش و پرورش و همچنین رای بالای ایشان در مجلس نوید تغییر را در این وزارت خانه میداد.
از سوی دیگر اما انتخاب سیمایی صراف به عنوان گزینه پیشنهادی وزارت علوم تصمیمی عجیب به نظر میرسید چرا که عملکرد صراف در مسئله بورسیه تحصیلی دانشجویان، و همچنین دبیری دولت هیئت در زمان حسن روحانی و مواردی از قبیل برنامه 16 صفحه ای ، کلی گویی ، عدم موضع گیری در مسائل مهم و... مطالبی بودند که نگرانیهایی را برای این وزارتخانه بوجود می آوردند. اما از همه مهمتر انتخاب رادیکال ترین عضو کابینه برای تصدی وزارت بهداشت بود.
تمامی این موارد نشانه هایی را از طرحی برای ساخت بدنه اجتماعی جدید نمایان میکند
🔹همچنین انتصابات و تغییرات زیادی که در وزارت آموزش و پرورش در سکوت خبری در حال رخ دادن است بسیار نگران کننده است.
انتصاب ۹ نفر در وزرات خانه آموزشوپرورش در زمانی انجام میشود که توجهها معطوف به سالگرد ناآرامی های1401، چهلم اسماعیل هنیه و مسئله اربعین است و درحالی که اتفاقات مهمی درحال رخ دادن رسانه ها در این خصوص سکوت میکنند درحالی که اگر در وزارت خانه هایی مثل وزارت خارجه چنین اتفاقاتی رخ دهد تیتر اول روزنامه های کشور خواهد شد.
🔸یکی از این موارد مهم بازگشت حکیم زاده به معاونت ابتدایی وزرات آموزش و پرورش است. حکیم زاده که از چهره های اصلاح طلب در دوره حسن روحانی به شمار میرفت دوباره معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش شد.مورد دوم راجب اسماعیل بحریزاده است بحری زاده نیز که از چهره های شاخص اصلاحات در دولت دوازدهم به شمار میرفت این بار تحت عنوان مشاور وزیر و مدیر کل حوزه وزارتی آموزش و پرورش به وزارتخانه برگشت.همچنین جایگزینی با عجله حکیم زاده به عنوان سرپرست توتک بجای مجتبی همتیفر خود خبری مهم بود که از چشم رسانهها دور ماند. همتی فر که فردی متعهد، انقلابی و متخصص در حوزه کودک است به همراه تیم مبتکر خود نهادی نوپا را تحت عنوان سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک تاسیس کردند که در مدت تقریباً سه ساله حضور در آن اتفاقات خوب و مهم زیادی را در کشور رقم زدند. حال حتی وقتی گزینه ای برای جایگزینی او وجود ندارد و طرح های زیادی از او و تیمش باقیمانده که روی کاغذ است و میخواهند اجرایی کنند همتی فر میرود و حکیم زاده علی رغم وظایف سنگین و معضلات فراوان در معاونت آموزش ابتدایی، تحت عنوان سرپرست با حفظ سمت جایگزین او میشود.
این رویکرد در لایههای میانی نشان دهنده این است که علی رغم کابینه غیر رادیکال دکتر پزکشیان رویکرد دیگری در برخی وزارت خانههای اتخاذ شده و دوباره بازی سیاسی من و آدم های خودم در حال رخ دادن است.
🔹 حال این سوال پیش می آید که آیا تحت عنوان وفاق و کابینه فراجناحی چه اتفاقی در این سه وزارتخانه در حال رخ دادن است که رهبر انقلاب میفرمایند در اینها که محل تربیت جوانان است باید دقت شود؟
✍ علیرضا شیرازی
🆔 @basijaut
🔰 #یادداشت| رژیم صهیونیستی-محور مقاومت: قمار بر سر هست و نیست!
(یادداشتی پیرامون وضعیت اتفاقات منطقهای اخیر و جنگ منطقهای) - بخش اول
🔹تفاوتی اساسی میان جنگ امروز محور مقاومت با تمام جنگ های پیش از این بوده است. این نبردی است که به تغییر نظم منطقه بدل خواهد شد و عمق راهبردی هر دو طرف مورد هدف قرار گرفته است. تا پیش از این عمق سرزمین های اشغالی و امنیت شهرک نشینان دستخوش نزاع نبود و از طرف دیگر فرماندهان ارشد محور مقاومت در این سطح ترور نشده بودند.
این نزاع جدید منجر به خلق معادلات جدیدی می شود. چرا؟ زیرا اینجا "اراده معطوف به بقا" حکم می کند که چه کسی پیروز و چه کسی مغلوب خواهد بود. یعنی مهم نیست در جنگ فعلی چه کسی سلاح بیشتری دارد یا بیشتر قتل عام می کند. حتی برخلاف جنگ های پیشین چندان افکار عمومی اسرائیل هم نمی تواند مانع جنگ شود.
🔸در این نبرد مسئله اینجاست که چه کسی قمار هست و نیستی که حماس با اسرائیل آغاز کرد را فهمیده است؟
این قمار می تواند به نابودی کامل حماس و نابودی نوار غزه ختم شود یا نه تنها به ناکامی اسرائیل در حذف بزرگترین دشمن امنیت ملی خود بلکه به اضافه شدن انصارلله، حزب الله لبنان، مقاومت اسلامی عراق و جمهوری اسلامی ایران به حملهکنندگان به خاک اسرائیل منجر می شود.
🔹کسی که این قمار بزرگ را در این ابعاد فهمیده باشد دیگر از الفاظی مانند استیصال رژیم، فشار بر نتانیاهو برای پایان جنگ، کمک مجامع بین الملل برای آتشبس و... سخن نمی کند.
با توجه به لابی های گسترده صهیونیست ها در مجامع سیاسی_اقتصادی آمریکا و غول های اقتصادی جهان کاهش سرمایهگذاری در اسرائیل چندان دستاور خاصی محسوب نمی شود و بلافاصله بعد از جنگ سیل سرمایهگذاری به سرزمین های اشغالی می رسد فلذا خوشحالی و محاسبه کردن این موضوع در دستاورد های جنگ چندان عقلایی به نظر نمی رسد. بی آبرویی بین المللی نظم اسرائیلی منطقه هم مسئله جدیدی نیست گرچه ارزشمند است. افکار عمومی صهیونیست ها نیز بعد از ترور ها بسیار همراه با نتانیاهو می باشد. کسانی که فکر می کنند با کنار رفتن نتانیاهو اتفاق خاصی در دکترین نظامی اسرائیل می افتد بهتر است بیشتر اسرائیل را بشناسند.
🔸اینکه بسیاری از تحلیلگران با ذکر فهرستوار این مطالب سعی می کنند مسئله را تقلیل دهند، در حالِ دادن آدرس غلط به تصمیمگیران داخلی و محور مقاومت هستند. حال آنکه نتانیاهو و بدنه امنیتی_نظامی اسرائیل کاملا این قمار را فهمیده اند.
🔹کشیده شدن جنگ به لبنان را دقیقا در همین مفهوم می توان جست. ضربه اساسی به لبنان یعنی سنگین تر کردن قمار، ولی افزایش شانس پیروزی! یعنی صهیونیست ها با تمام وجود فهمیده اند یا باید ضربه اساسی(ولو به قیمت هزینه دادن) به کل محور مقاومت بزنند که قمار از سمت محور مقاومت خاتمه یابد یا موجودیت امنیتی آنها کماکان تحت موشکباران باشد.
اسرائیل گستاخانه سید مقاومت را به شهادت رساند با این تصور که شیرازه حزب الله از هم می پاشد و با حمله زمینی خیال اسرائیل از لبنان راحت می شود. اما این تصور با توجه به ساختار مکتبی و تشکیلاتی حزب الله غلط از آب درآمد.
🔸در این سو اما میان تمام تحلیل های عقب افتاده از صحنه، بدون کوچک ترین فهمی از تغییر معادلات جهانی پسا۷ اکتبر، تنها فرمانده کل قوا سطح درگیری را فهم نمودند و بیان داشتند شکست ترمیم ناپذیر اسرائیل نه کاهش سرمایهگذاری، نه فرار عده ای بیوطن سرمایهدار صهیونیست و نه افکار عمومی شهرک نشینان است، بلکه جنگ هست و نیست اسرائیل می باشد.
وعده صادق ۱ و ۲ از محافل عقب افتاده سیاسیون خارج نشد بلکه فهم عالم بزرگ جمهوری اسلامی است. از میزی که مقابل تمام محور مقاومت چیده شده است، جمعه نصر و خطر کردن رهبری نیز برای اثبات همین کلانبازی به تمام امت اسلامی بود.
🔹میز بازی به این شرح است: پیروزی بزرگ برای اسرائیل و حذف حماس_حزب الله یا ضربه ای دیپلماتیک، ادراکی یا حتی نظامی به ایران (آسیبی به اصل محور مقاومت)که بتواند محور مقاومت متوقف یا کند سازد.
در طرف مقابل ضربه یا توانایی وارد ساختن ضربه ای اساسی به اسرائیل توسط تمام محور مقاومت که نتانیاهوی قمارباز را به شکست کوچک برای پیشگیری از شکست بزرگتر(جنگ تمام عیار از ۵ محور علیه اسرائیل) راضی سازد.
🔸میز فعلی میز بازی بزرگان است نه میز مذاکره! شهادت سید حسن نصرالله را نظم نوین نامیدند چون می دانند هر نتیجه ای در این قمار، آن ها را به وضعیت ۶ اکتبر ۲۰۲۳ برنخواهد گرداند پس مذاکره فعلا معنایی ندارد.
🔹جمله رهبری درباره اینکه: "در حمله نه تعلل می کنیم و تعجیل" معنای این را می دهد که ایران نمی خواهد جنگ تمام عیار به راه افتد. کما اینکه در این ۳۵ سال رهبری آیت ا... خامنه ای بار ها ایران تا آستانه جنگ رفته و با درایت، ایران را از جنگ های خانمانسوز دور نگاه داشته است.
(یادداشتی پیرامون وضعیت اتفاقات منطقهای اخیر و جنگ منطقهای) - بخش اول
🔹تفاوتی اساسی میان جنگ امروز محور مقاومت با تمام جنگ های پیش از این بوده است. این نبردی است که به تغییر نظم منطقه بدل خواهد شد و عمق راهبردی هر دو طرف مورد هدف قرار گرفته است. تا پیش از این عمق سرزمین های اشغالی و امنیت شهرک نشینان دستخوش نزاع نبود و از طرف دیگر فرماندهان ارشد محور مقاومت در این سطح ترور نشده بودند.
این نزاع جدید منجر به خلق معادلات جدیدی می شود. چرا؟ زیرا اینجا "اراده معطوف به بقا" حکم می کند که چه کسی پیروز و چه کسی مغلوب خواهد بود. یعنی مهم نیست در جنگ فعلی چه کسی سلاح بیشتری دارد یا بیشتر قتل عام می کند. حتی برخلاف جنگ های پیشین چندان افکار عمومی اسرائیل هم نمی تواند مانع جنگ شود.
🔸در این نبرد مسئله اینجاست که چه کسی قمار هست و نیستی که حماس با اسرائیل آغاز کرد را فهمیده است؟
این قمار می تواند به نابودی کامل حماس و نابودی نوار غزه ختم شود یا نه تنها به ناکامی اسرائیل در حذف بزرگترین دشمن امنیت ملی خود بلکه به اضافه شدن انصارلله، حزب الله لبنان، مقاومت اسلامی عراق و جمهوری اسلامی ایران به حملهکنندگان به خاک اسرائیل منجر می شود.
🔹کسی که این قمار بزرگ را در این ابعاد فهمیده باشد دیگر از الفاظی مانند استیصال رژیم، فشار بر نتانیاهو برای پایان جنگ، کمک مجامع بین الملل برای آتشبس و... سخن نمی کند.
با توجه به لابی های گسترده صهیونیست ها در مجامع سیاسی_اقتصادی آمریکا و غول های اقتصادی جهان کاهش سرمایهگذاری در اسرائیل چندان دستاور خاصی محسوب نمی شود و بلافاصله بعد از جنگ سیل سرمایهگذاری به سرزمین های اشغالی می رسد فلذا خوشحالی و محاسبه کردن این موضوع در دستاورد های جنگ چندان عقلایی به نظر نمی رسد. بی آبرویی بین المللی نظم اسرائیلی منطقه هم مسئله جدیدی نیست گرچه ارزشمند است. افکار عمومی صهیونیست ها نیز بعد از ترور ها بسیار همراه با نتانیاهو می باشد. کسانی که فکر می کنند با کنار رفتن نتانیاهو اتفاق خاصی در دکترین نظامی اسرائیل می افتد بهتر است بیشتر اسرائیل را بشناسند.
🔸اینکه بسیاری از تحلیلگران با ذکر فهرستوار این مطالب سعی می کنند مسئله را تقلیل دهند، در حالِ دادن آدرس غلط به تصمیمگیران داخلی و محور مقاومت هستند. حال آنکه نتانیاهو و بدنه امنیتی_نظامی اسرائیل کاملا این قمار را فهمیده اند.
🔹کشیده شدن جنگ به لبنان را دقیقا در همین مفهوم می توان جست. ضربه اساسی به لبنان یعنی سنگین تر کردن قمار، ولی افزایش شانس پیروزی! یعنی صهیونیست ها با تمام وجود فهمیده اند یا باید ضربه اساسی(ولو به قیمت هزینه دادن) به کل محور مقاومت بزنند که قمار از سمت محور مقاومت خاتمه یابد یا موجودیت امنیتی آنها کماکان تحت موشکباران باشد.
اسرائیل گستاخانه سید مقاومت را به شهادت رساند با این تصور که شیرازه حزب الله از هم می پاشد و با حمله زمینی خیال اسرائیل از لبنان راحت می شود. اما این تصور با توجه به ساختار مکتبی و تشکیلاتی حزب الله غلط از آب درآمد.
🔸در این سو اما میان تمام تحلیل های عقب افتاده از صحنه، بدون کوچک ترین فهمی از تغییر معادلات جهانی پسا۷ اکتبر، تنها فرمانده کل قوا سطح درگیری را فهم نمودند و بیان داشتند شکست ترمیم ناپذیر اسرائیل نه کاهش سرمایهگذاری، نه فرار عده ای بیوطن سرمایهدار صهیونیست و نه افکار عمومی شهرک نشینان است، بلکه جنگ هست و نیست اسرائیل می باشد.
وعده صادق ۱ و ۲ از محافل عقب افتاده سیاسیون خارج نشد بلکه فهم عالم بزرگ جمهوری اسلامی است. از میزی که مقابل تمام محور مقاومت چیده شده است، جمعه نصر و خطر کردن رهبری نیز برای اثبات همین کلانبازی به تمام امت اسلامی بود.
🔹میز بازی به این شرح است: پیروزی بزرگ برای اسرائیل و حذف حماس_حزب الله یا ضربه ای دیپلماتیک، ادراکی یا حتی نظامی به ایران (آسیبی به اصل محور مقاومت)که بتواند محور مقاومت متوقف یا کند سازد.
در طرف مقابل ضربه یا توانایی وارد ساختن ضربه ای اساسی به اسرائیل توسط تمام محور مقاومت که نتانیاهوی قمارباز را به شکست کوچک برای پیشگیری از شکست بزرگتر(جنگ تمام عیار از ۵ محور علیه اسرائیل) راضی سازد.
🔸میز فعلی میز بازی بزرگان است نه میز مذاکره! شهادت سید حسن نصرالله را نظم نوین نامیدند چون می دانند هر نتیجه ای در این قمار، آن ها را به وضعیت ۶ اکتبر ۲۰۲۳ برنخواهد گرداند پس مذاکره فعلا معنایی ندارد.
🔹جمله رهبری درباره اینکه: "در حمله نه تعلل می کنیم و تعجیل" معنای این را می دهد که ایران نمی خواهد جنگ تمام عیار به راه افتد. کما اینکه در این ۳۵ سال رهبری آیت ا... خامنه ای بار ها ایران تا آستانه جنگ رفته و با درایت، ایران را از جنگ های خانمانسوز دور نگاه داشته است.
🔰 #یادداشت| رژیم صهیونیستی-محور مقاومت: قمار بر سر هست و نیست!
(یادداشتی پیرامون وضعیت اتفاقات منطقهای اخیر و جنگ منطقهای) - بخش دوم
🔸اما این در تعارض با این فهم که ایران برای حفظ امنیت ملی خود که اکنون مرزهایش در بیروت و غزه مورد تجاوز قرار گرفته باید به حملات محدود، موثر و بازدارنده دست بزند نیست.
🔹سید علی خامنه ای که ایران را از درگیر شدن با طالبان در سال ۷۶، احتمال حمله بوش پسر در سال ۸۲ به ایران و دخالت نکردن در بازی عده ای که می گفتند:" صدام سیف الاسلام است و باید کنارش با آمریکا جنگید"، مصون داشته است همان سید علی خامنه ای است که در جنگ سوریه، عراق، لبنان و فلسطین جنگ را رهبری و مدیریت فرمودند.
🔸ایران باید اسرائیل را به نقطه "شکست کوچک_جلوگیری از شکست بزرگ" بکشاند. پیام رهبری برای اسرائیل معنی عدم تضمین برای تکرار نشدن حملات، برای مردم ایران تضمین صلح در امتداد سیلی lزدن به بچهقمارباز منطقه و برای معاندین و منافقین پالس آنکه نمی توانند با ترس از تله جنگ، ایران را به دامان جنگ بیافکنند.
🔹اینکه حزب الله و حماس در این نبرد به اتکای داشته های خودش پیروز شود یعنی شکست ناپذیری گروه های کوچک محور مقاومت! اگر این ادراک برای اسرائیل حاصل شود خواهد فهمید گسترش نبرد برای بالا بردن شانس پیروزی یعنی افتادن از چاله در چاه و نتیجه اش همان راضی شدن به شکست کوچک برای جلوگیری از جنگ تمام عیار است.
از جهتی این یعنی حفظ تهدید امنیت ملی برای اسرائیل، که عملیات نظم نوینشان را به گور خواهد سپارد، حتی بیش از گذشته!
پس پیروزی محور مقاومت با حداقل دخالت ایران موضوعیت دارد اما ایران باید مترصد فرصت برای وارد ساختن ضربه اساسی به اسرائیل، آماده برای جنگ تمام عیار، بی اعتماد به نظم استکباری بین المللی و اولویت دادن به جنگ به مانند جنگی بر سر هست و نیست؛ باشد.
✍️ امیرحسین کشانی - م.شیمی۹۹
🆔 @basijaut
(یادداشتی پیرامون وضعیت اتفاقات منطقهای اخیر و جنگ منطقهای) - بخش دوم
🔸اما این در تعارض با این فهم که ایران برای حفظ امنیت ملی خود که اکنون مرزهایش در بیروت و غزه مورد تجاوز قرار گرفته باید به حملات محدود، موثر و بازدارنده دست بزند نیست.
🔹سید علی خامنه ای که ایران را از درگیر شدن با طالبان در سال ۷۶، احتمال حمله بوش پسر در سال ۸۲ به ایران و دخالت نکردن در بازی عده ای که می گفتند:" صدام سیف الاسلام است و باید کنارش با آمریکا جنگید"، مصون داشته است همان سید علی خامنه ای است که در جنگ سوریه، عراق، لبنان و فلسطین جنگ را رهبری و مدیریت فرمودند.
🔸ایران باید اسرائیل را به نقطه "شکست کوچک_جلوگیری از شکست بزرگ" بکشاند. پیام رهبری برای اسرائیل معنی عدم تضمین برای تکرار نشدن حملات، برای مردم ایران تضمین صلح در امتداد سیلی lزدن به بچهقمارباز منطقه و برای معاندین و منافقین پالس آنکه نمی توانند با ترس از تله جنگ، ایران را به دامان جنگ بیافکنند.
🔹اینکه حزب الله و حماس در این نبرد به اتکای داشته های خودش پیروز شود یعنی شکست ناپذیری گروه های کوچک محور مقاومت! اگر این ادراک برای اسرائیل حاصل شود خواهد فهمید گسترش نبرد برای بالا بردن شانس پیروزی یعنی افتادن از چاله در چاه و نتیجه اش همان راضی شدن به شکست کوچک برای جلوگیری از جنگ تمام عیار است.
از جهتی این یعنی حفظ تهدید امنیت ملی برای اسرائیل، که عملیات نظم نوینشان را به گور خواهد سپارد، حتی بیش از گذشته!
پس پیروزی محور مقاومت با حداقل دخالت ایران موضوعیت دارد اما ایران باید مترصد فرصت برای وارد ساختن ضربه اساسی به اسرائیل، آماده برای جنگ تمام عیار، بی اعتماد به نظم استکباری بین المللی و اولویت دادن به جنگ به مانند جنگی بر سر هست و نیست؛ باشد.
✍️ امیرحسین کشانی - م.شیمی۹۹
🆔 @basijaut
🔰 #یادداشت| انتخابات آمریکا چه به سر جنگ خاورمیانه خواهد آورد؟
دست کم صدها میلیون نفر در سرار جهان چشم به رسانهها دوختهاند که در جریان نتیجهی انتخابات آمریکا باشند. با این تصور که این انتخابات، علاوه بر ایالات متحده روی زندگی آنها نیز تأثیر خواهد گذاشت.
هرچند تحلیلهایی وجود دارند که سیاست کلی ایالات متحده آمریکا را یک خط و مشی ثابت و یک دولت درحال کنترل از طرف «دستهای پشت پرده» میدانند و از نظرشان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، فرمالیته است. اما نمیتوان در عمل تفاوت رویکرد احزاب جمهوریخواه و دموکرات آمریکا را در سیاست خارجه انکار کرد.
به طوری که حتی میتوان گفت بزرگترین تفاوت در رویکرد این دو قطب در سیاست خارجه میباشد.
در حال حاضر و در شرایط جنگ خاورمیانه، اهمیت این انتخابات چند برابر میشود چرا که کوچکترین تفاوت عملکرد در روند ایالات متحده، بهعنوان مهمترین و اصلیترین منشأ قدرت رژیم صهیونسیتی، میتواند به جان صدها نفر انسان بسته باشد.
اگر به سالی که گذشت و سخنرانی تبلیغاتی این دو نامزد توجه شود؛ ترامپ، در هیچکدام از موضعگیریهایش نسبت به نسل کشی اعتراضی نداشته و حتی به ظاهر هم نسبت به وضعیت خاورمیانه نگاه منتقدانه ندارد و مشکل پیروز نشدن اسراییل را درون آمریکا و به گردن دموکراتها میبیند.
درحالی که نمیتوان اختلافات جدی بین نتانیاهو، به عنوان یک محافظهکار و ملیگرای رادیکال و بایدن که یک لیبرال دموکرات بود را در دوره یکسالهی جنگ نادیده گرفت.
بهنظر میرسد که کامالا هریس هم همان اختلافات پیشین را با نتانیاهو داشته باشد. این را میشود از انتقاداتی که نسبت به عملکرد اسرائیل در جنگ غزه وارد کرد به صورت روشن تری دانست.
هرچند این به معنی عدم حمایت حزب دموکرات و کامالا هریس از اسرائیل نیست. روند کلی این حزب در ایالات متحده، عادی سازی وجودیت اسرائیل است.
موجودیتی که در حال حاضر رادیکالیسم در رژیم صهیونسیتی، انتقادات جهانی نسبت به نسلکشی و ضعیف بودن بلوک لیبرال اسراییل این موجودیت را تهدید میکند.
رای آوردن هریس به معنی قدرت گرفتن بلوک لیبرال در سرزمینهای اشغالی و افول ستارهی نتانیاهو بود.
در حال حاضر مهمترین نماد آن "یایر لاپید" رهبر "یشعتید" است. آنچه در مورد آغاز پیگیری نهادهای امنیتی در مورد افشای اسناد دفتر نتانیاهو آغاز شدهاست زمینهای برای تقابل دستگاه امنیتی با دفتر نخستوزیر اسراییل میباشد. از سوی دیگر در هفته گذشته برای نخستین بار اپوزیسیون نتانیاهو روایت جدیدی از تلفات نیروهای ارتش اسراییل در طول ۲۵ ماه جنگ را اعلام کرد؛ این برای نخستین بار بود که در یکسال گذشته روایت ارتش از تلفات نیروهای اسراییلی بصورت رسمی مورد خدشه قرار میگرفت. این دو حادثه در سرزمینهای اشغالی را زمینهساز عزم جدی نیروهای امنیتی و بلوک لیبرال برای حتی یک انتخابات زودهنگام در سرزمینهای اشغالی است.
قدرت گرفتن بلوک لیبرال، خونریزی جنگ و شهرک سازی را تعدیل میکند. اما آسیب بزرگتری به نام عادی سازی روابط اعراب با اسراییل و استحکام موجودیت آن برای مدت طولانی در منطقه برای محور مقاومت به وجود خواهد آمد و عملاً هدف اصلی عملیات طوفان الاقصی که مشروعیت زدایی از رژیم صهیونسیتی بود، در مسیر تحقق خود به مشکل میخورد.
درصورتی که در صورت پیروزی ترامپ، حمایت نظامی و مالی بیقید و شرط از اسرائیل و خونریزی و گسترش جنگ ادامه خواهد داشت.
بهصورت مجموع نمیتوان گفت هیچکدام از این دو نفر قرار است به نفع مقاومت کار کنند، اما خطراتی که دارند با هم متفاوت است.
✍️ حنانه سادات موسوی- ۹۹ عمران
🆔 @basijaut
دست کم صدها میلیون نفر در سرار جهان چشم به رسانهها دوختهاند که در جریان نتیجهی انتخابات آمریکا باشند. با این تصور که این انتخابات، علاوه بر ایالات متحده روی زندگی آنها نیز تأثیر خواهد گذاشت.
هرچند تحلیلهایی وجود دارند که سیاست کلی ایالات متحده آمریکا را یک خط و مشی ثابت و یک دولت درحال کنترل از طرف «دستهای پشت پرده» میدانند و از نظرشان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، فرمالیته است. اما نمیتوان در عمل تفاوت رویکرد احزاب جمهوریخواه و دموکرات آمریکا را در سیاست خارجه انکار کرد.
به طوری که حتی میتوان گفت بزرگترین تفاوت در رویکرد این دو قطب در سیاست خارجه میباشد.
در حال حاضر و در شرایط جنگ خاورمیانه، اهمیت این انتخابات چند برابر میشود چرا که کوچکترین تفاوت عملکرد در روند ایالات متحده، بهعنوان مهمترین و اصلیترین منشأ قدرت رژیم صهیونسیتی، میتواند به جان صدها نفر انسان بسته باشد.
اگر به سالی که گذشت و سخنرانی تبلیغاتی این دو نامزد توجه شود؛ ترامپ، در هیچکدام از موضعگیریهایش نسبت به نسل کشی اعتراضی نداشته و حتی به ظاهر هم نسبت به وضعیت خاورمیانه نگاه منتقدانه ندارد و مشکل پیروز نشدن اسراییل را درون آمریکا و به گردن دموکراتها میبیند.
درحالی که نمیتوان اختلافات جدی بین نتانیاهو، به عنوان یک محافظهکار و ملیگرای رادیکال و بایدن که یک لیبرال دموکرات بود را در دوره یکسالهی جنگ نادیده گرفت.
بهنظر میرسد که کامالا هریس هم همان اختلافات پیشین را با نتانیاهو داشته باشد. این را میشود از انتقاداتی که نسبت به عملکرد اسرائیل در جنگ غزه وارد کرد به صورت روشن تری دانست.
هرچند این به معنی عدم حمایت حزب دموکرات و کامالا هریس از اسرائیل نیست. روند کلی این حزب در ایالات متحده، عادی سازی وجودیت اسرائیل است.
موجودیتی که در حال حاضر رادیکالیسم در رژیم صهیونسیتی، انتقادات جهانی نسبت به نسلکشی و ضعیف بودن بلوک لیبرال اسراییل این موجودیت را تهدید میکند.
رای آوردن هریس به معنی قدرت گرفتن بلوک لیبرال در سرزمینهای اشغالی و افول ستارهی نتانیاهو بود.
در حال حاضر مهمترین نماد آن "یایر لاپید" رهبر "یشعتید" است. آنچه در مورد آغاز پیگیری نهادهای امنیتی در مورد افشای اسناد دفتر نتانیاهو آغاز شدهاست زمینهای برای تقابل دستگاه امنیتی با دفتر نخستوزیر اسراییل میباشد. از سوی دیگر در هفته گذشته برای نخستین بار اپوزیسیون نتانیاهو روایت جدیدی از تلفات نیروهای ارتش اسراییل در طول ۲۵ ماه جنگ را اعلام کرد؛ این برای نخستین بار بود که در یکسال گذشته روایت ارتش از تلفات نیروهای اسراییلی بصورت رسمی مورد خدشه قرار میگرفت. این دو حادثه در سرزمینهای اشغالی را زمینهساز عزم جدی نیروهای امنیتی و بلوک لیبرال برای حتی یک انتخابات زودهنگام در سرزمینهای اشغالی است.
قدرت گرفتن بلوک لیبرال، خونریزی جنگ و شهرک سازی را تعدیل میکند. اما آسیب بزرگتری به نام عادی سازی روابط اعراب با اسراییل و استحکام موجودیت آن برای مدت طولانی در منطقه برای محور مقاومت به وجود خواهد آمد و عملاً هدف اصلی عملیات طوفان الاقصی که مشروعیت زدایی از رژیم صهیونسیتی بود، در مسیر تحقق خود به مشکل میخورد.
درصورتی که در صورت پیروزی ترامپ، حمایت نظامی و مالی بیقید و شرط از اسرائیل و خونریزی و گسترش جنگ ادامه خواهد داشت.
بهصورت مجموع نمیتوان گفت هیچکدام از این دو نفر قرار است به نفع مقاومت کار کنند، اما خطراتی که دارند با هم متفاوت است.
✍️ حنانه سادات موسوی- ۹۹ عمران
🆔 @basijaut
🔰#یادداشت| ۱۰۰ روزِ از دست رفته
(یادداشتی پیرامون نقد عملکرد دولت چهاردهم در ۱۰۰ روزه اول آغاز به کار خود)
🔹صد روز از برگزاری مراسم تحلیف رئیسجمهور میگذرد و دولت همچنان به دنبال تعریف و تعینی از گفتار وفاق است و در هر زمینه ای، از انتخاب وزرا و انتصابات مدیران میانی گرفته تا موضوعات منطقه و چالش های اجتماعی، سعی در ایجاد وفاق داشته است. با وجود استقرار دولت، همچنان ایده و راهبردی کلان در مجموعه دولت پیدا نیست. حرکتها نامنظم و کاتوره ایاند و جهت مشخصی ندارند. وفاق هم که باید ابزاری برای پیشبرد رویکرد دولت در جهت حل مسائل اساسی باشد، خود به اشتباه تبدیل به گفتمان و دارای اصالت شده است. با وجود گذشت سه ماه و اندی، هنوز معلوم نیست وفاق با چه کسی، بر سرچه و به چه منظوری؟
🔸این آشفتگی بیشترین بروز را در مسئله اقتصاد دارد. وضعیت فوق العاده کشور و آتش زیرخاکستر جنگ برکسی پوشیده نیست. با توجه آمدن شخصی غیر قابل پیش بینی همچون ترامپ در راس دولت آمریکا و همچنین شرایط ویژه منطقهای، دولت باید #آرایش_جنگی_اقتصادی مشخص و کارآمدی را برای مقابله با حوادث پیش رو اختیار کند. اما عملکرد صد روزه نشانگر چنین تصمیماتی نیست. هنوز کارشناسان و فرماندهان جنگ اقتصادی برنامه ای برای بهبود وضعیت نابسامان اقتصاد ندارند. نه در مسائل اساسی، بنیادین و ریشه ای، نه حتی در مهار قیمت ها و مدیریت کوتاه مدت. ناترازی انرژی، مشکلات ارز و دلار و افزایش قیمتها، توجه به حل معضلات تولید و رویکرد اقتصادی مشخص، مسائلی هستند که متاسفانه کمتر به آنها پرداخته شده.
🔹هر چقدر بحران های اساسی و مهم مغفول مانده اند، پرداختن به مسائلی که اهمیت کمتری دارند پر رنگ بوده. کسی با رسیدگی به موضوعاتی همچون فیلترینگ و ریجستری گوشی آیفون و بازگشت اساتید و دانشجویان اخراجی مشکلی ندارد، اما نکته اینجاست که این مسائل به مهم ترین دغدغه دولت و تیتر یک روزنامه ها و رسانهها تبدیل میشوند. مهم نشان دادن این موارد چیزی جز عادی سازی مصنوعی نیست. انحراف افکار عمومی از مسائل اساسی و پرداختن به حواشی شاید در کوتاه مدت مردم را با دولت همراه کرده و #وفاقی_شکننده بیافریند. اما در مدتی نه چندان طولانی امید مردم را تبدیل به یاس می کند و موجب از بین رفتن سرمایههای اجتماعی می شود.
🔸در حوزه سیاست خارجی علی رغم اینکه مانند بقیه حوزه ها، راهبردهای اصلی وزارت خارجه هنوز مشخص نشده است، اما در این لایه دولت موفق تر عمل کرده است. تلاشهای دیپلماتیک آقای عراقچی و سفرهای منطقه ای و دیگر اقدامات قابل تحسین ایشان، در وضعیت فوق العاده جنوب غرب آسیا، اتفاقات مثبتی بوده است که اگر با طرح های راهبردی و اثرگذار همراه شود، می تواند به نقاط اثرگذاری بیشتری منجر شده، به همپیمانان ایران بیافزاید و جایگاه مناسب تری برای ایران در جهان و منطقه ترسیم نماید.
🔹 البته که صد روز فرصت کوتاهی برای قضاوت کردن دولت است. اما ترس اصلی از ادامه این روند است. نداشتن راهبرد مشخص به زودی دولت را دچار #بلای_روزمرگی می کند. آن وقت است که رئیس جمهور صرفا می شود یک مدیر اجرایی ساده و به جای حل ریشهای موضوعات و پیشرفت در همه زمینهها، فقط میپردازد به گذارندن امور جاری کشور. متاسقانه تجربه نشان داده در چنین شرایطی مردم آن طور که باید و شاید با دولت همراه نمی شوند. در وضعیت کنونی منطقه، این اتفاق مهمترین آسیب برای جمهوری اسلامیست. دولت هرچه سریع تر باید رویکردهای خودش را اتخاذ کرده و کارشناسان و نیروهای حاضر در صحنه را برای رقم زدن #تصمیمات_اصلی و مهم به خط کند.
✍️ سیدطاها میرجلالالدینی - ۴۰۱ عمران
🆔 @basijaut
(یادداشتی پیرامون نقد عملکرد دولت چهاردهم در ۱۰۰ روزه اول آغاز به کار خود)
🔹صد روز از برگزاری مراسم تحلیف رئیسجمهور میگذرد و دولت همچنان به دنبال تعریف و تعینی از گفتار وفاق است و در هر زمینه ای، از انتخاب وزرا و انتصابات مدیران میانی گرفته تا موضوعات منطقه و چالش های اجتماعی، سعی در ایجاد وفاق داشته است. با وجود استقرار دولت، همچنان ایده و راهبردی کلان در مجموعه دولت پیدا نیست. حرکتها نامنظم و کاتوره ایاند و جهت مشخصی ندارند. وفاق هم که باید ابزاری برای پیشبرد رویکرد دولت در جهت حل مسائل اساسی باشد، خود به اشتباه تبدیل به گفتمان و دارای اصالت شده است. با وجود گذشت سه ماه و اندی، هنوز معلوم نیست وفاق با چه کسی، بر سرچه و به چه منظوری؟
🔸این آشفتگی بیشترین بروز را در مسئله اقتصاد دارد. وضعیت فوق العاده کشور و آتش زیرخاکستر جنگ برکسی پوشیده نیست. با توجه آمدن شخصی غیر قابل پیش بینی همچون ترامپ در راس دولت آمریکا و همچنین شرایط ویژه منطقهای، دولت باید #آرایش_جنگی_اقتصادی مشخص و کارآمدی را برای مقابله با حوادث پیش رو اختیار کند. اما عملکرد صد روزه نشانگر چنین تصمیماتی نیست. هنوز کارشناسان و فرماندهان جنگ اقتصادی برنامه ای برای بهبود وضعیت نابسامان اقتصاد ندارند. نه در مسائل اساسی، بنیادین و ریشه ای، نه حتی در مهار قیمت ها و مدیریت کوتاه مدت. ناترازی انرژی، مشکلات ارز و دلار و افزایش قیمتها، توجه به حل معضلات تولید و رویکرد اقتصادی مشخص، مسائلی هستند که متاسفانه کمتر به آنها پرداخته شده.
🔹هر چقدر بحران های اساسی و مهم مغفول مانده اند، پرداختن به مسائلی که اهمیت کمتری دارند پر رنگ بوده. کسی با رسیدگی به موضوعاتی همچون فیلترینگ و ریجستری گوشی آیفون و بازگشت اساتید و دانشجویان اخراجی مشکلی ندارد، اما نکته اینجاست که این مسائل به مهم ترین دغدغه دولت و تیتر یک روزنامه ها و رسانهها تبدیل میشوند. مهم نشان دادن این موارد چیزی جز عادی سازی مصنوعی نیست. انحراف افکار عمومی از مسائل اساسی و پرداختن به حواشی شاید در کوتاه مدت مردم را با دولت همراه کرده و #وفاقی_شکننده بیافریند. اما در مدتی نه چندان طولانی امید مردم را تبدیل به یاس می کند و موجب از بین رفتن سرمایههای اجتماعی می شود.
🔸در حوزه سیاست خارجی علی رغم اینکه مانند بقیه حوزه ها، راهبردهای اصلی وزارت خارجه هنوز مشخص نشده است، اما در این لایه دولت موفق تر عمل کرده است. تلاشهای دیپلماتیک آقای عراقچی و سفرهای منطقه ای و دیگر اقدامات قابل تحسین ایشان، در وضعیت فوق العاده جنوب غرب آسیا، اتفاقات مثبتی بوده است که اگر با طرح های راهبردی و اثرگذار همراه شود، می تواند به نقاط اثرگذاری بیشتری منجر شده، به همپیمانان ایران بیافزاید و جایگاه مناسب تری برای ایران در جهان و منطقه ترسیم نماید.
🔹 البته که صد روز فرصت کوتاهی برای قضاوت کردن دولت است. اما ترس اصلی از ادامه این روند است. نداشتن راهبرد مشخص به زودی دولت را دچار #بلای_روزمرگی می کند. آن وقت است که رئیس جمهور صرفا می شود یک مدیر اجرایی ساده و به جای حل ریشهای موضوعات و پیشرفت در همه زمینهها، فقط میپردازد به گذارندن امور جاری کشور. متاسقانه تجربه نشان داده در چنین شرایطی مردم آن طور که باید و شاید با دولت همراه نمی شوند. در وضعیت کنونی منطقه، این اتفاق مهمترین آسیب برای جمهوری اسلامیست. دولت هرچه سریع تر باید رویکردهای خودش را اتخاذ کرده و کارشناسان و نیروهای حاضر در صحنه را برای رقم زدن #تصمیمات_اصلی و مهم به خط کند.
✍️ سیدطاها میرجلالالدینی - ۴۰۱ عمران
🆔 @basijaut
🔰#یادداشت_کوتاه
🔷 فیلمی که اخیرا از نحوه برخورد یک کارفرما با کارگران یک شرکت منتشر شده، اتفاق جدیدی نیست ، با این تفاوت که اینبار تنها کارفرما جرئت پیدا کرده کارگرانی را بخاطر داشتن ریش و سیبیل علنا تهدید به اخراج کند
_اما اگر با این فرض که کارگران خطایی مرتکب شده اند مبنی بر عدم رعایت بهداشت باز هم کارفرما حق بردن آبروی شخصی را نداشت.
🔶 ما شاهد فاجعه ی اخیر معدنجوی طبس نیز بوده ایم ؛ فاجعه ای که به علت عدم نظارت دقیق نهاد های نظارتی و مهمتر از آن کوتاهی کارفرما اتفاق افتاد ؛ آنچه که از محل گزارش شده است، مبنی بر اینکه کارگران بوی بدی از داخل تونل استشمام میکنند و وقتی گزارش میدهند با دو کلمه اخراج یا کار مواجه میشوند .
🔷 و اما هیئت دولت که در اولین جلسه خود مصوبه ای را امضا میکند به بهانه حمایت از کسب و کار ، و در آن به کارفرمایی که جان کسی برایش اهمیت ندارد اجازه میدهد در مناقصه ها شرکت کند و مدتی بعد از همان فاجعه، تعدادی از کارگران استعفا میدهند به دلایل پایین بودن دستمزد ، غم از دست دادن تعداد زیادی از دوستان ناشی از بیتوجهی کارفرما به مسائل ایمنی و بهداشتی و...
🔷 اهمیت موضوع کارگر به قدری مهم است که؛ حضرت آیت الله خامنه ای میفرمایند:« که اگر حال کارگر خوب باشد حال جامعه خوب است.»
این نکته بسیار واضح است که صنعت و پیشرفت یک کشور بسته به همین دستان زحمتکش کارگرانی است که حاضرند حتی در معادنی کارکنند که خطر بسیار بالایی دارد .
🔶 آنچه که پیداست و مهم است روابط کارگر و کارفرمایی هست که هردو میتوانند قوه محرک پیشرفت یک کشور باشند، و این روابط در مرحله اجرا نیازمند بازنگریهای جزئی و کلی میباشند.
#کارگروه_مبارزه_با_فساد_و_تبعیض
🆔 @basijaut
🔷 فیلمی که اخیرا از نحوه برخورد یک کارفرما با کارگران یک شرکت منتشر شده، اتفاق جدیدی نیست ، با این تفاوت که اینبار تنها کارفرما جرئت پیدا کرده کارگرانی را بخاطر داشتن ریش و سیبیل علنا تهدید به اخراج کند
_اما اگر با این فرض که کارگران خطایی مرتکب شده اند مبنی بر عدم رعایت بهداشت باز هم کارفرما حق بردن آبروی شخصی را نداشت.
🔶 ما شاهد فاجعه ی اخیر معدنجوی طبس نیز بوده ایم ؛ فاجعه ای که به علت عدم نظارت دقیق نهاد های نظارتی و مهمتر از آن کوتاهی کارفرما اتفاق افتاد ؛ آنچه که از محل گزارش شده است، مبنی بر اینکه کارگران بوی بدی از داخل تونل استشمام میکنند و وقتی گزارش میدهند با دو کلمه اخراج یا کار مواجه میشوند .
🔷 و اما هیئت دولت که در اولین جلسه خود مصوبه ای را امضا میکند به بهانه حمایت از کسب و کار ، و در آن به کارفرمایی که جان کسی برایش اهمیت ندارد اجازه میدهد در مناقصه ها شرکت کند و مدتی بعد از همان فاجعه، تعدادی از کارگران استعفا میدهند به دلایل پایین بودن دستمزد ، غم از دست دادن تعداد زیادی از دوستان ناشی از بیتوجهی کارفرما به مسائل ایمنی و بهداشتی و...
🔷 اهمیت موضوع کارگر به قدری مهم است که؛ حضرت آیت الله خامنه ای میفرمایند:« که اگر حال کارگر خوب باشد حال جامعه خوب است.»
این نکته بسیار واضح است که صنعت و پیشرفت یک کشور بسته به همین دستان زحمتکش کارگرانی است که حاضرند حتی در معادنی کارکنند که خطر بسیار بالایی دارد .
🔶 آنچه که پیداست و مهم است روابط کارگر و کارفرمایی هست که هردو میتوانند قوه محرک پیشرفت یک کشور باشند، و این روابط در مرحله اجرا نیازمند بازنگریهای جزئی و کلی میباشند.
#کارگروه_مبارزه_با_فساد_و_تبعیض
🆔 @basijaut
🔰#یادداشت| ضریبِ حاشیهها، عامل دستاوردسازی دولت
(یادداشتی در نقد اولویتبندی در مواجه با دولت چهاردهم)
🔹️ دولت چهاردهم از همان روزهای اول با قرار دعوا نکردن شناخته شد. مسئلهای که در دوران بعد از انتخابات تبدیل به گفتاری به نام وفاق ملی شد. دکتر پزشکیان خود نیز سخن از بیبرنامگی و عدم رویکرد مشخص خود در مسائل مختلف کردهبود و توقعی هم برای اینکه در روزهای ابتدایی دولت اتفاق مهمی رقم بخورد، وجود نداشت.
🔸 در برهه کنونی نیز ضریبگرفتن وقایعی که شاید تنها برای بخشی از جامعه مسئله باشند، اما در اولویت قشر عظیمی از جامعه قرار ندارند، عدم مشخص بودن رویکرد دولت را بیشتر نشان داد. مسئله فراتر از آنکه رفعفیلترینگ یا قانون به کارگیری افراد در مشاغل حساس باشد، سرپوش گذاشتن بر ظرف خالی دولت است.
🔹 در این میان آنچه مهم است، ضریبندادن به بازی دولت توسط نیروهای کنشگر در صحنهی فعلی کشور است. توجه به مسائلی از قبیل تمرکز بر شخصی مانند ظریف، دست دولت را در به حاشیه کشاندن مسئلههای اصلی پر میکند و بر آتش دستاوردانگاری دولت میدمد.
🔸 در چنین شرایطی نقاط حیاتی مثل وضعیت جنگ و صلح منطقه، ناترازی انرژی، مواجه و مقابله با دولت جدید ترامپ، طرح دولت برای تابآوریهای اجتماعی و اقتصادی و دیگر مسائل اساسی از چشم کنشگران علیالخصوص عمارهای انقلاب مغفول مانده است و پرداختن به مسائل اشاره شده را به جهت حافظهتاریخی آنها ترجیح میدهند. تمرکز بر مورد محمدجواد ظریف میتواند توجهات را از این نقاط اصلی دور کند.
🔹در مواجه با این صحنه تسخیر شده باید رویگردانی اساسی در تفکر نقادانه نسبت به آن داشت و دستخالی دولت در حوزههای مختلف را بحران اساسی دانست. کشتی پهلوگرفته دولت در ساحل اقدامات میانتهی با فشار اجتماعی نیرویهای سیاسی-اجتماعی حاضر در صحنه باید به سمت نقاط اساسی که امکان پیشبرد ایدهای از حکمرانی را دارند بکشاند. دراین میان نقاطی که اتفاقا خود میتوانند فقدان ایده و رویکردهای دولت در حوزه های مختلف را نمایان کنند، دست کنشگران برای کمک به رفع این معضلات را نسبت به مسائل حاشیهایتر، پر کند تا شاید دولت بیجهت، به سمت حل مسائل مهم حرکت کند.
🆔️ @basijaut
(یادداشتی در نقد اولویتبندی در مواجه با دولت چهاردهم)
🔹️ دولت چهاردهم از همان روزهای اول با قرار دعوا نکردن شناخته شد. مسئلهای که در دوران بعد از انتخابات تبدیل به گفتاری به نام وفاق ملی شد. دکتر پزشکیان خود نیز سخن از بیبرنامگی و عدم رویکرد مشخص خود در مسائل مختلف کردهبود و توقعی هم برای اینکه در روزهای ابتدایی دولت اتفاق مهمی رقم بخورد، وجود نداشت.
🔸 در برهه کنونی نیز ضریبگرفتن وقایعی که شاید تنها برای بخشی از جامعه مسئله باشند، اما در اولویت قشر عظیمی از جامعه قرار ندارند، عدم مشخص بودن رویکرد دولت را بیشتر نشان داد. مسئله فراتر از آنکه رفعفیلترینگ یا قانون به کارگیری افراد در مشاغل حساس باشد، سرپوش گذاشتن بر ظرف خالی دولت است.
🔹 در این میان آنچه مهم است، ضریبندادن به بازی دولت توسط نیروهای کنشگر در صحنهی فعلی کشور است. توجه به مسائلی از قبیل تمرکز بر شخصی مانند ظریف، دست دولت را در به حاشیه کشاندن مسئلههای اصلی پر میکند و بر آتش دستاوردانگاری دولت میدمد.
🔸 در چنین شرایطی نقاط حیاتی مثل وضعیت جنگ و صلح منطقه، ناترازی انرژی، مواجه و مقابله با دولت جدید ترامپ، طرح دولت برای تابآوریهای اجتماعی و اقتصادی و دیگر مسائل اساسی از چشم کنشگران علیالخصوص عمارهای انقلاب مغفول مانده است و پرداختن به مسائل اشاره شده را به جهت حافظهتاریخی آنها ترجیح میدهند. تمرکز بر مورد محمدجواد ظریف میتواند توجهات را از این نقاط اصلی دور کند.
🔹در مواجه با این صحنه تسخیر شده باید رویگردانی اساسی در تفکر نقادانه نسبت به آن داشت و دستخالی دولت در حوزههای مختلف را بحران اساسی دانست. کشتی پهلوگرفته دولت در ساحل اقدامات میانتهی با فشار اجتماعی نیرویهای سیاسی-اجتماعی حاضر در صحنه باید به سمت نقاط اساسی که امکان پیشبرد ایدهای از حکمرانی را دارند بکشاند. دراین میان نقاطی که اتفاقا خود میتوانند فقدان ایده و رویکردهای دولت در حوزه های مختلف را نمایان کنند، دست کنشگران برای کمک به رفع این معضلات را نسبت به مسائل حاشیهایتر، پر کند تا شاید دولت بیجهت، به سمت حل مسائل مهم حرکت کند.
🆔️ @basijaut