باشگاه اندیشه
8.11K subscribers
5.2K photos
523 videos
265 files
2.09K links
⬅️ کانال باشگاه اندیشه، مرجعی برای اهالی تفکر و مجالی برای اندیشیدن.

ارتباط با ما :
@Ahmadkhalesi
@labibreza

تلفنها 66480717
66480718
66480719

نشانی اینستاگرام باشگاه اندیشه

https://www.instagram.com/bashgah.andisheh/ ...
Download Telegram
یوسا در جهان عرب:
از پرو تا حمص و دمشق و قاهره و ریاض!
یوسا و جهان عرب:

به مناسبت درگذشت یوسا

📝مسعود باب الحوائجی

نخست باید بپرسیم چرا جهان عرب به یک نویسنده پرویی، تا این اندازه روی خوش نشان داده که تمام آثار وی را به زبان عربی ترجمه کرده است!؟ مگر جهان عرب چه مفروضات و مشترکاتی با آن سوی آبهای آمریکای لاتین دارد؟
«راضی النماصی» از مترجمان عرب آثار«یوسا» گفته است اقبال جهان عرب به رمان‌های یوسا،دست‌کم ریشه در ساختارشکنی‌های مردسالارانه‌ی این نویسنده پرویی دارد.
شما ببینید یوسا در همین رمان«سور بز» یا به عربی«حفلة التيس» با چه دقتی در واژه‌هایش پدیده تجاوز و آزار جنسی را در جوامع دومینیکن‌ها واکاوی و شالوده‌شکنی می‌کند، موضوعی که دقیقاً چالش جوامع عقب‌مانده و مردسالار شرقی-عربی است.
وقتی اورانیا قهرمان رمان پس از مدتی که در نیویورک گذرانده به دومینیکن برمی‌گردد یوسا می‌‌نویسد:
اینجا او را وارسی‌اش می‌کنند،وزنش می‌کنند،تخمین می زنند در هر یک از سینه یا ران‌هایش چه مقدار گوشت وجود دارد، یا چه اندازه مو در ناحیه‌ی شرمگاهش و چقدر باسنش گِرد است.
اما در نیویورک، حتی لاتین تبارها،کلمبیایی‌ها و گواتمالایی‌ها، دیگر این گونه به زنان نگاه نمی‌کنند. آنها یاد گرفته‌اند که خود را مهار کنند. آنها آموخته‌اند که نباید به زنان آن گونه نگاه کنند که اسب‌ها به مادیان‌هاشأن!
دقیقا همین سنخ مسائل است که شاخک‌های مخاطبان عرب را تیز می‌کند. وقتی مخاطب عرب یوسا رمان«شیطنت دختر شرور» او را می‌خواند که بیماری عشق را در همه‌ی کارکترها و أشکالش واشکافی می‌کند یا کتاب فوق‌العاده‌اش «نامه‌هایی به یک نویسنده جوان» که در آنها مسائل اروتیک را بی‌پرده و بی‌پروا تشریح می‌کند خواننده شرقی گمان نمی‌کند که اینها تنها مسائل آمریکای لاتین است.
وقتی در «سال‌های سگی» از رابطه‌ی خود با پدرش که ده‌سال از آنها دور بوده و دیکتاتوری پدرش می‌نویسد جوامع مردسالار عربی با گوشت و پوست خود کلمات او را زیسته‌اند.
یا وقتی در مکزیک در مصاحبه‌اش درباره «ادبیات در روزگار سخت» گفت: او بدون کمترین درجه‌ای از ایمان، هماره بدین موضع خود پابند بوده که فرهنگ همان چیزی است که باید زندگی معنوی مردم از آن در باشد؛ جوامع إشباع شده‌ی مذهبی نسبت خود را با این گفته به درستی درک می‌کنند.
مقالات او دربارهی جهان عرب در الشرق الاوسط از عراق و سوریه و وضعیت خاورمیانه به عربی ترجمه می‌شد، مهم‌ترین مترجم آثار یوسا به عربی، دکتر «صالح علمانی» است که بیش از ۱۵ رمان وی را به عربی ترجمه کرده، جالب است بدانید که در جریان انقلاب سوریه این مترجم از ناحیه‌ی حکومت در معرض خطر جانی قرار داشت، به گفته خودش این یوسا بود که توانست با تکیه به اعتبار جهانی‌اش موجبات دعوت و خروج علمانی از سوریه را فراهم کند و اقامت اسپانیا را برایش بگیرد.
مقاله‌ی یوسا درباره‌ی «چرا ادبیات» را که «النماصی» به عربی ترجمه کرده وقتی می‌خوانید می‌بینید که چه حسرتی می‌خورد که خواندن ادبیات به امری لوکس بدل شده که به راحتی می‌توان از آن چشم‌پوشی کرد و صرفاً سرگرمی و از سنخ تجملاتی است برای افرادی که فراغت دارند و چیزی است در بین ورزش، فیلم یا یک بازی شطرنج..! برای همین یوسا نتیجه می‌گیرد که ادبیات به تدریج در حال تبدیل شدن به یک فعالیت فمینیستی است چون زن‌ها فراغت بیشتری برای پرداختن به این نوع کالاهای لوکس دارند. او تأسف می‌خورد که مردان با اینکه رنج‌ جهان را متحمل می‌شوند اما به دلیل فراغت کمتر و دوری از ادبیات،بیشتر در چرخه‌ی بازتولید روابط مردسالارانه می‌افتند؛ برای همین زن‌ها مشتاقانه اشعار نزار قبانی و رمان‌های احلام مستغانمی را جستجو می‌کنند و علایق‌شان حول دغدغه های عشق می چرخد و مردان اما در همان حال در لابلای آرواره‌های نامتوازن اجتماع در حال خردشدن و دور شدن از ساحت‌های لطیف عنصر زنانه‌اند و همین در استمرار وضعیت موجود نقش اصلی را ایفاء می‌کند.
خب تمام این مقاله النماصی انعکاس مسائل شرقی جهان عرب است و برای همین است که آثار یوسا مکرر در تمامی کشورهای عربی منتشر می‌شود و مخاطبان جدی عربی خود را دارد.
بله جناب یوسای عزیز!
هرچه باشد این‌بار نوبت شما بود که چراغ‌ها را خاموش کنید ما را با کلمات‌تان تنها بگذارید.

منبع: کانال نویسنده
@bashgahandishe
.
جامعه بدون ادبیات، یا جامعه‌ای که در آن ادبیات – مثل مفسده‌ای شرم‌آور به گوشه‌کنار زندگی اجتماعی و خصوصی آدمی رانده می‌شود و به کیشی انزواطلب بدل می‌گردد، جامعه‌ای است محکوم به توحش معنوی و حتی آزادی خود را به خطر می‌اندازد.


@bashgahandishe
.
گزارش تصویری نشستِ

مشارکت اقتصادی اجتماعی زنان در استان‌های شمالی ایران

با ارائهٔ
فخرالسادات محتشمی‌پور

دوشنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۳
ساعت ۱۶:۳۰

خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳

حضور برای عموم آزاد و رایگان است
پخش از صفحه اینستاگرام لایو باشگاه اندیشه

@zananepazhoheshgartarikh1396 | @bashgahandishe
باشگاه اندیشه. انجمن زنان پژو هشگرتاریخ. مشارکت اقتصادی اجتماعی…
باشگاه اندیشه. انجمن زنان پژو هشگرتاریخ. مشارکت اقتصادی اجتماعی…
.
پوشهٔ شنیداریِ

مشارکت اقتصادی اجتماعی زنان در استان‌های شمالی ایران

با ارائهٔ
فخرالسادات محتشمی‌پور

دوشنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۳
ساعت ۱۶:۳۰

خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳

حضور برای عموم آزاد و رایگان است
پخش از صفحه اینستاگرام لایو باشگاه اندیشه

@zananepazhoheshgartarikh1396 | @bashgahandishe
گزارش مکتوب نشست«مشارکت اقتصادی و اجتماعی زنان در استان‌های شمال کشور»


این نشست با ارائهٔ فخرالسادات محتشمی‌پور، عصر روز دوشنبه ۲۵ فروردین‌ماه ۱۴۰۴ در محل باشگاه اندیشه و با حضور تعدادی از زنان کارآفرین و جمعی از علاقه‌مندان برگزار گردید.
در ابتدای نشست، محتشمی‌پور با ارائه توضیحاتی درباره همایش پیش‌ رو و پیش‌همایش‌ها در استان‌های گلستان و گیلان، عنوان کرد که برخلاف همایش‌های قبلی، در این همایش، محور اقتصاد مورد توجه و اقبال قرار گرفته‌ است. این توجه، نشانگر حضور و مشارکت اقتصادی زنان در این بخش از کشورمان است.
او همچنین با اشاره به تاریخ مذکر و نگاه مردانه به تاریخ، گفت یکی از دلایل تشکیل انجمن همین بوده است که نقش، جایگاه و تأثیرگذاری زنان در مقاطع تاریخی مختلف بدون تعصب و سوگیری مورد مطالعه قرار گیرد. این موضوع از طریق برگزاری همایش‌ها، انجام پژوهش‌ها و نگارش مقالات به شیوه‌ای نوین بیان شده و می‌شود و با کمک علوم جدید، تاریخ را با زبانی شیواتر بازگو می‌کند. همچنین از طریق تاریخ شفاهی، خاطره‌نگاری و نگارش اتوبیوگرافی، اطلاعات بیشتری از وضعیت زنان به‌دست می‌آید.
وی افزود: کارآفرینان در پی رفع مشکلات، نیازها و چالش‌های اجتماعی هستند و با ویژگی‌های ذاتی مانند جسارت، شجاعت، پشتکار و اعتماد به نفس، تهدیدها را به فرصت تبدیل کرده و از ایده به تولید و از دانش به صنعت می‌رسند.
عضو مؤسس انجمن زنان پژوهشگر تاریخ در ادامه سخنان خود بر نقش اجتماعی کارآفرینان نیز تأکید کرد و گفت: بیشتر زنان عضو انجمن زنان کارآفرین، دغدغه‌های اجتماعی دارند و از طریق تأسیس یا عضویت در نهادهای مدنی، مسئولیت اجتماعی خود را ایفا می‌کنند. او ترویج فرهنگ کارآفرینی را مهم‌ترین هدف انجمن زنان کارآفرین دانست؛ امری که زمینه ورود زنان و فارغ‌التحصیلان دانشگاهی به عرصه اقتصاد و ایجاد کسب‌وکار فردی یا خانوادگی را فراهم می‌کند.
در ادامه، محتشمی‌پور به معرفی چند تن از زنان کارآفرین موفق استان‌های گلستان، گیلان و مازندران پرداخت. در استان گیلان، خانم شیرین پارسی متولد ۱۳۳۴، برنج‌کار نمونه استان و مدیر برنج‌کاری «نوکاشت خزر» معرفی شد. ایشان فعال مدنی و از زنان نمونه کارآفرین هستند.
کارآفرین بعدی، سروت رانکوهی متولد ۱۳۳۲ است که از کودکی به تهران آمد، در آنجا تحصیل کرد و سپس از دانشگاه اخراج شد. او با بازگشت به زادگاهش، روستای چایخانسر، وارد حوزه اقتصاد و کارآفرینی شد و با دغدغه اجتماعی، توانمندسازی زنان و دختران روستایی را مورد توجه قرار داد. وی همچنین پس از درگذشت دختر عزیزش، کتابخانه «مهتاب» را به نام او برای کودکان منطقه پایه‌گذاری و مدیریت کرد.
نرگس (پونه) طهماسبی، از دیگر زنان کارآفرین حاضر در جلسه، از چگونگی پیمودن مسیر سخت زندگی و تبدیل شدن به یک زن کارآفرین گفت. او مؤسس کارگاه «توشکه» است که در آن بافته‌های اصیل این استان تولید و عرضه می‌شود.
سمیه محمدزاده، زن کارآفرین و زنبوردار لاهیجانی، از چگونگی آغاز فعالیت خود و مهاجرت از تهران به لاهیجان و ورود به حرفه زنبورداری سخن گفت.
کارآفرین دیگر، مریم میرزاپور، از تهران به گیلان مهاجرت کرده و ابتدا در حوزه سالمند و کودک در طبیعت (اکوتوریسم) شروع به فعالیت کرده، سپس وارد حوزه صنایع‌دستی شده است.
در ادامه، محتشمی‌پور به معرفی چند تن از زنان کارآفرین در استان مازندران پرداخت. از جمله خانم مونا داوودی، مدیرعامل شرکت «کیمیا نوا گستر»، که در عین حال خلبان و غواص نیز هست و این دوره‌ها را در استان مازندران برگزار می‌کند. حوزه فعالیت شرکت او علاوه بر مازندران و تهران، در استان‌های خراسان و سمنان نیز گسترش یافته است.
لیلا خدادکرم، از دیگر زنان کارآفرین استان مازندران و مدیرعامل شرکت «بلوک‌سازان ستاره شمال» و تولیدکننده تیرچه، بلوک و بتن است. او از زنان دغدغه‌مند در این حوزه به شمار می‌رود و ریاست اتحادیه مربوطه را نیز برعهده دارد.
کارآفرین بعدی، فاطمه نعمتی آلاشتی، فعال حوزه صنایع‌دستی، با حضور در جلسه توضیحاتی درباره نحوه ورود خود به حوزه صنایع‌دستی، گلیم‌بافی، جاجیم‌بافی و چرم‌دوزی در آلاشت ارائه داد و از چالش‌های مسیر خود سخن گفت.
فرشته سلیمانی، از اعضای مؤسس انجمن زنان کارآفرین و رئیس دفتر نمایندگی انجمن نیز در جلسه حاضر بود و درباره فعالیت‌های خود، به‌ویژه در حوزه صنایع‌دستی و تأسیس خانه صنایع‌دستی استان، توضیحاتی ارائه کرد.
در ادامه، خانم‌ها فریده بستان‌بان، کارآفرین حوزه کشاورزی، و خانم‌های ترکمن، زلیخا قادری و قربان‌تاج پوری، از فعالان حوزه فرش ترکمن، معرفی شدند. هریک از این زنان با ایجاد اشتغال برای تعداد زیادی از زنان سرپرست خانوار، نقش اقتصادی و اجتماعی مؤثری در استان خود ایفا کرده و می‌کنند.
این نشست با بخش پرسش و پاسخ و گرفتن عکس یادگاری با حضار به پایان رسید.

@bashgahandishe
.
گروه علمی - تخصصی صلح انجمن جامعه‌شناسی ایران با همکاری مدرسه مطالعات نقد اقتصاد سیاسی باشگاه‌اندیشه به مناسبت روز جهانی کارگر برگزار می‌کند:

جایگاه کارگران در ساختمان صلح اجتماعی

با حضورِ

فرشاد مومنی
محمد مالجو
پرویز صداقت
مهسا اسدالله‌نژاد
خلیل میرزایی


دبیر نشست: حسن امیدوار


دربارهٔ نشست:

حساسیت توجه به مسئله گروه‌های اجتماعی به دلیلِ اهمیت بالانس تنظیمات اجتماعی و تناسب استراتژیک گروه های اجتماعی در ساخت ساختمان صلح اجتماعی است. لذا به نظر می رسد عدم توجه به گروه‌های مهم اجتماعی، همچون کارگران، معلمان، بازنشستگان و ...، جامعه ایران را به یک جامعه ناپایدار و شکننده تبدیل کرده است.
به باورِ پژوهشگران جوامع برابر ، استرس را کاهش می‌دهند و با سطوح بالای اعتماد و سطوح پایین خشونت مشخص می شوند و از پایداری بیشتری بر خوردار هستند.


چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴
ساعت ۱۷:۳۰

خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳

حضور برای عموم آزاد و رایگان است
پخش از صفحه اینستاگرام لایو باشگاه اندیشه

#انجمن_جامعه‌شناسی #صلح #اقتصاد_سیاسی #باشگاه_اندیشه

@eghtesadesiasischool
@bashgahandishe
.
در سوگ تلخ حادثه بندرعباس، که دل‌های بسیاری را داغدار کرد و غمی سنگین بر جان این سرزمین نشاند، باشگاه اندیشه همراه با همه‌ی مردم ایران، در کنار خانواده‌های مصیبت‌دیده می‌ایستد.

ما شریک اندوه شما هستیم و این ضایعه‌ی جانسوز را تسلیت می‌گوییم.

باشگاه اندیشه
▪️
🖤 شوریده‌واری
. . . . .‏
✍🏻 منوچهر آتشی (دیدار در فلق)

باید بخوانم امشب

آواز ناشناسی، گویا
مثل پرنده‌ای حیرت‌زده
در گنبد کبود خیالم می‌چرخد

پایی فرار می‌کند از من شتابناک
پایی، سبک می‌آید
چیزی شکفته، شاید
چیزی شکسته در من،
می‌دانم

باید بخوانم امشب ...

● در پویه‌ی زبان فارسی⁦
گزیده‌ی یادداشت‌ها در فرهنگ، زبان و ادبیات
https://t.iss.one/OnPersianLanguage/
کریم خان زند از دیار ایذه می‌گوید :

در آنجا مردمانی دیدم که در سخاوت
بی‌بدیلند و در شجاعت کم‌نظیر.

در لشکرکشی به آن دیار به مال میر
رسیدیم شب شد، در دامنه‌ی کوهی اردو زدیم، شبانه برای سرکشی به لشکریان گشت زدم، در میانه کوه آتشی دیدم که نظرم را جلب کرد، با یکی از همراهان بدان سوی رفتیم

در کنار آتش مردی نشسته بود که تصور کردم ایستاده است ،نشسته آن به قد یک انسان معمولی بود .کلاهی بر سر داشت
که به تاج شاهی شبیه بود، کلاهش نظرم را گرفت سلامش دادیم، جواب داد بدون اینکه تکانی بخورد، با دستش تعارف به نشستن کرد گویی که یک چوپان بر او وارد شده است

به مزاح به او گفتم کلاهت به تاج ما می‌ماند!نگاهش را متوجهم کرد و گفت کلاه
من از اصالت است تاج شما از قدرت .
کنایه‌اش رنجورم کرد خواستم انتقام بگیرم به او گفتم پس مرا می‌شناسی و از جا بر نخواستی با لبخند گفت نشسته‌ام که چون تویی برخیزد، مرا بیلی‌ست و تو را شمشیری ، بسیار پخته سخن می‌گفت که جای جسارت به او باقی نبود.

از احوالش پرسیدم و اینکه قدرت ما را چگونه می‌بیند گفت مردمان این دیار کشاورزند و سر به کار خود دارند ولی اگر کسی به نانشان حمله کند به جانش حمله خواهند کرد.
در کلامش تهدید بود، با نیش خندی گفتم صبح معلوم می‌شود. همان خنده را تحویلم داد و گفت صبح معلوم می‌شود.

لختی نشستیم و از کاسه ماستش خوردیم و به لشکرگاه برگشتیم شب از نیمه گذشته بود که بخواب رفتیم.
صبح همهمه سپاه مرا بیدار کرد از دربان
پرسیدم چه خبر شده پریشان گفت آقا اسبان سپاه را برده‌اند از خیمه بیرون زدم کفشی برای پوشیدن نبود کفش و سلاح را هم برده بودند با
سپاهیان با پای برهنه به سمت روستایی
روان شدیم بدانجا که رسیدیم از جلال وجبورتمان چیزی نمانده بود، چون گدایان و درماندگان سراغ خانه کدخدا را گرفتیم به درب خانه که رسیدیم دروازه چوبینش باز بود خانه باغی وسیع که پر از درختان میوه بود ولی از میوه خبری نبود

در ایوان خانه‌ای در آخر باغ مردی ایستاده و خیرمقدم می‌گفت بفرمائید
تعدادمان زیاد بود من و همراهان سلام کردیم و با تکبری که با خود داشتیم، ولی با آن اوضای نا به سامان خواستم وارد‌ شوم که جوانی برومند با آفتابه مسی پر آب جلو آمد بر دست و صورتم آبی زدم و آفتابه را روی پاهایم گرفت مرد به سپاهیان اشاره کرد که در کنار جوی آبی که از میان باغ می‌گذشت دست و صورت بشویند سپاه مشغول شستشو بود که مرا تعارف به داخل کرد، گویی از قبل سالن‌های آن امارت برای پذیرایی آماده بود در محوطه باغ هم فضایی بزرگ برای نشستن محیا شده بود از من واز سپاهیانم به خوبی پذیرایی شد استراحتی کردیم و زمان به شب نزدیک می‌شد به کدخدا گفتم مرا می‌شناسید؟

نگاهی کرد و گفت اگر کلاهی بر سر داشتی بهتر می‌شناختم ولی با این سپاهی که به همراه داری می‌شود شناخت، آنان سخنشان را با هنر بیان می‌کردند، مرا در لفافه شاه بی‌تاج خطاب کرده بود کلامش را خوب می‌فهمیدم
ولی با مهمان‌نوازی که کرده بود شرم داشتم که او را برنجانم گفتم شما که این همه لطف کرده‌اید کلاهی هم بدهید.

دست بر سینه برد و با احترام گفت کلاه ما برای شما بزرگ است تاجی را به شما هدیه خواهیم کرد، از کنایه بزرگی کلاهشان برای من به خشم آمده بودم
ولی از تاج پیش‌کشی شرمنده ، این مردمان در کلام و مقام بی‌نظیر بودند،

وقتی آماده برای رفتن شدیم همه سپاه را با کفش مخصوصی به نام خلاتک دیدم و گیوه خاصی که جلو پای من گذاشتند،
کفشی بسیار نرم وسبک که انسان از پوشیدنش لذت می‌برد.
از درب باغ که خارج شدیم اسبانی زین کرده و آماده در محوطه بیرون بسته بودند با تعجب آن همه اسب وزین را نگاه کردم و خواستم سخنی بگویم که کدخدا با اشاره دست گفت اسب شما آن اسب سفید است، اسبی بسیار زیبا گفتم این همه سخاوت از کیست !؟ گفت خان گفته به شما بگویم ما رعیتیم و سرمان به کار خودمان است اگر کسی به نانمان حمله کند به جانش حمله می‌کنیم و اگر شاهی مروت پیشه کند برایش جان می‌دهیم و تاجش هدیه می‌کنیم. تکبر را از خود دور کن و شاهی کن تا رعیت در رفاه باشد.

** می‌گویند به همین علت کریم خان لقب وکیل‌الرعایا را برای خود برگزید.

از نوشته‌های میر غریب (میرزا)

——————————————
کریم خان زند ، پادشاهی مردمی و خوشنام بود، وی در ملایر متولد شد و پس از شکست دادن تمام مدعیان کسب قدرت که پس از در گذشت نادر شاه افشار بخش‌هائی از ایران را تصرف کرده بودند، از سال ۱۱۲۸ تا ۱۱۵۷ (۲۹ سال) در ایران حکومت کرد.

@Sayehsokhan
@bashgahandishe
مدرسهٔ مطالعات هویت باشگاه اندیشه برگزار می‌کند:

سلسله نشست‌های سنت خطائی در بستر تحولات جهانی "حکمت ذوقی"

نشست نخست

با ارائهٔ
سیدجواد میری
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت۱۴۰۴
ساعت ۱۸

📝دربارهٔ نشست

در این سلسله نشست‌ها "دیوان خطائی" را به عنوان نقطه عزیمت کند و کاوهای نظری خویش در نسبت با "تُراث حکمی" در جهان قرار خواهیم داد و درباره این موضوع بحث خواهیم کرد که "دیوان خطائی" در کجای جغرافیای مباحث ذوقی، حِکمی، باطنی، عرفانی و شهودی قرار می‌گیرد؟

سپس درباره اهمیت حکمت شیعی در بستر زبان ترکی و بسط آن از سوی ایران به سمت اروپا از طریق آناتولی تا بالکان و کرانه‌های دریای آدریاتیک به کنکاش خواهیم پرداخت.

ما به دنبال خوانش متن دیوان خطائی هستیم و می‌خواهیم به زبان هرمنوتیکی دیوان را مورد استنطاق قرار دهیم و مبتنی بر آن ببینیم شاه اسماعیل خطائی دارای چه چارچوب فکری و حِکمی و نظری بوده است. زیرا در روایت‌های موجود از تحولات تصوف و حکمت و عرفان در اردبیل و آذربایجان و ایران هیچ اشاره‌ای به "دیدگاه‌های حکمی" شاه اسماعیل مبتنی بر "دیوان خطائی" نشده است.

@bashgahandishe
.
رونماییِ کتابِ
دست‌نوشته‌ها
یادداشت‌های مرحوم ذوالمجد طباطبایی از جلسات خصوصی جلسات علامه طباطبایی و پروفسور کربن

با حضورِ
محمدحسین قدوسی


جمعه
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
ساعت ۱۸

نمایشگاه کتاب تهران
غرفه انجمن ناشران انقلاب اسلامی

@bashgahandishe