باشگاه اندیشه
8K subscribers
5.22K photos
523 videos
265 files
2.12K links
⬅️ کانال باشگاه اندیشه، مرجعی برای اهالی تفکر و مجالی برای اندیشیدن.

ارتباط با ما :
@Ahmadkhalesi
@labibreza

تلفنها 66480717
66480718
66480719

نشانی اینستاگرام باشگاه اندیشه

https://www.instagram.com/bashgah.andisheh/ ...
Download Telegram
مدرسه مطالعات اجرای باشگاه اندیشه برگزار می‌کند:

نشست چهارم تجربه‌نگاری تئاتر کاربردی

بحران به زبان چینی
تجربه‌ای میدانی از کاربرد تئاتر
همراه با معرفی گروه تئاتر شورا


با حضور و ارائه

حمزه عالی‌پیام
پژوهش‌گر و ژوکر تئاتر شورایی

چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۴
ساعت۱۷

درباره نشست:

گروه تئاتر شورا در سال ۱۳۹۲، برای مطالعه، پژوهش، معرفی، آموزش، نشر اندیشه‌های پائولو فریره و آگوستو بوآل، و اجرای عملی تکنیک‌های متفاوت تئاتر مردم ستمدیده، در تهران شروع به فعالیت نمود. از آن سال تا کنون گروه تئاتر شورا علاوه بر برگزاری ده‌ها کارگاه آموزشی، موفق به ارائه صدها اجرا با تکنیک‌های مختلف تئاتر مردم ستمدیده در اماکن و فضاهای متفاوت، از جمله در دانشگاه‌ها، مدارس، مهدهای کودک، مترو، اتوبوس، کانون شهرزیبا، پارک‌ها، کافه، رستوران و... در جای جای ایران، و تألیف، ترجمه و انتشار مقاله‌ها و آثار پژوهشی شده است.

در این نشست درباره تجربه ۱۲ ساله این گروه صحبت می‌کنیم و بعضی از اجراهای این گروه را با هم مرور می‌کنیم.

@ejraaschool
@bashgahandishe
Forwarded from طومار اندیشه
💠 چهارمین مدرسۀ فصلی طومار اندیشه
🌱 تابستان ۱۴۰۴


💠 مهم‌ترین مهارت‌های کاربردی برای پذیرش و پژوهش دانشگاهی بین‌المللی
🌾 خوشه‌ی موضوعی: مهارت‌های عملی پذیرش و پژوهش

🔴 اولین مدرسۀ همزمان حضوری و آنلاین
🔴 ظرفیت محدود

▪️مهلت ثبت‌نام زودهنگام: تا ۱۵ شهریور
▫️آخرین مهلت ثبت‌نام: ۲۳ شهریور


1️⃣ نگارش پروپوزال پژوهشی موفق
👤دکتر رضا اکبری
سه‌شنبه ۲۵ شهریور | دو جلسه | ساعت ۱۶ تا ۱۸ و ۱۸ تا ۲۰


2️⃣ ارائۀ نمونه‌کار (Sample Work) موفق
👤 دکتر کوشا گرجی صفت
چهار‌شنبه ۲۶ شهریور | ساعت ۱۶ تا ۱۸

3️⃣ اصول نگارش چکیدۀ موفق برای کارگاه‌ها و کنفرانس‌ها
👤دکتر احمد بستانی
پنج‌شنبه ۲۷ شهریور | دو جلسه | ساعت ۹ تا ۱۱ و ۱۱ تا ۱۳


4️⃣ ارتباط موفق برای پذیرش: مباحث شکلی مصاحبه
👤دکتر فاطمه بیات‌فرد
پنج‌شنبه ۲۷ شهریور | ۱۴:۳۰ تا ۱۶:۳۰

5️⃣ ارتباط موفق برای پذیرش: مباحث محتوایی مصاحبه و توصیه‌نامه
👤دکتر محمدهادی گرامی
پنج‌شنبه ۲۷ شهریور | ۱۶:۳۰ تا ۱۸:۳۰

ثبت‌نام از راه تلگرام و ایمیل:
@toumareandisheh
[email protected]

📝هزینه، طرح‌درس‌، رزومه‌‌ و تخفیفات را در سایت بخوانید.

🆔 سایت | تلگرام | اینستاگرام
ضرورت «تسهیل‌گری محلی»
برای
دموکراسی پایدار


دموکراسی صرفاً یک نظام سیاسی در سطح کلان نیست، بلکه نوعی شیوه زیست جمعی است که باید در لایه‌های خرد جامعه تمرین و بازتولید شود.

اگر این تمرین در سطح محله اتفاق نیفتد، دموکراسی در سطح کلان هم شکننده و ناپایدار خواهد بود.

در این میان، نقش تسهیل‌گر محلی نقشی کلیدی است، چون می‌تواند شرایط زیر را رقم بزند:

۱. ایجاد بستر گفتگو و مشارکت:

در هر محله تنوعی از دیدگاه‌ها، نیازها و منافع وجود دارد. تسهیلگر کمک می‌کند افراد با یکدیگر بنشینند، به‌طور برابر به هم گوش دهند و درباره مسائل مشترک تصمیم بگیرند.

۲. تبدیل تضاد به فرصت:

اختلاف‌نظر همیشه هست. بدون میانجی‌گری و مهارت‌های گفتگو، این اختلاف می‌تواند به شکاف و دشمنی تبدیل شود. تسهیلگر تضادها را مدیریت می‌کند و آنها را به فرصتی برای خلاقیت جمعی و یافتن راه‌حل‌های پایدار بدل می‌سازد.

۳. توانمندسازی شهروندان:

خیلی از مردم حس می‌کنند در تصمیم‌گیری‌های اجتماعی و سیاسی صدایی ندارند. تسهیلگر مهارت‌ها و ابزارهایی را به آنها معرفی می‌کند تا بتوانند در سطح محله فعال شوند و اعتمادبه‌نفس مشارکت پیدا کنند.

۴. تقویت شبکه‌های اعتماد اجتماعی:

دموکراسی بدون اعتماد جمعی دوام نمی‌آورد. وقتی همسایه‌ها در کنار هم مشکلات محله‌شان را حل کنند، اعتماد و همبستگی اجتماعی تقویت می‌شود و این اعتماد پایدار، برای مشارکت سیاسی گسترده‌تر است.

۵. پل میان جامعه و حاکمیت:

تسهیلگر می‌تواند صدای محله را به نهادهای شهری یا دولتی منتقل کند و همزمان سیاست‌ها را به زبان ساده برای مردم توضیح دهد؛ یعنی واسطه‌ای برای شفافیت و پاسخگویی باشد.

به بیان ساده، تسهیل‌گر در محله مثل تمرین‌دهنده دموکراسی روزمره است. همان‌طور که بدن برای سالم ماندن نیاز به ورزش مستمر دارد، دموکراسی هم برای پایدار ماندن نیازمند تمرین مداوم مشارکت و گفتگو در کوچک‌ترین سلول‌های اجتماعی یعنی محله‌هاست.

بازنشر از باهمستان

@ejraaschool
@bashgahandishe
خانواده‌های محترم حسینی و بنیادی

با قلب‌هایی اندوهگین، خبر درگذشت مادر گران‌قدرتان را دریافت کردیم. در این ساعت‌های سخت، غم بزرگ شما را درک می‌کنیم و همراهتان هستیم. یاد و خاطره‌ی ایشان همواره زنده و پربرکت خواهد ماند. 

برای شما و وابستگان صبری آرام‌بخش و برای روح آن بانوی فقید، آرامشی ابدی از پروردگار مهربان خواهانیم. 

با همدردی، 
باشگاه اندیشه
دانمارک زندان است
چگونه شکسپیر می‌تواند به ما در غلبه بر تنهایی در عصر دیجیتال کمک کند؟

📝مدرسهٔ مطالعات دیالوگ

در جهانی که روزبه‌روز بیش‌تر در شبکه‌های اجتماعی و فضاهای آنلاین غوطه‌ور می‌شود، انسان مدرن احساس تنهایی را بیش از هر زمان دیگری تجربه می‌کند. الگوریتم‌ها به‌جای آنکه ارتباطات را تعمیق بخشند، ما را در دایره‌ای بسته از داده‌ها، تصاویر و پیام‌های تکراری زندانی می‌کنند؛ درست همان‌طور که هملت می‌گفت: «دانمارک زندان است».

اما آیا راهی برای خروج از این زندان دیجیتال وجود دارد؟Marie Trotter (دانشجوی دکترای زبان انگلیسی دانشگاه مک‌گیل) و Paul Yachnin (استاد مطالعات شکسپیر در همان دانشگاه)، با رجوع به تجربه‌ی تئاتر و آثار شکسپیر، پاسخی روشن پیشنهاد می‌کنند: بازگشت به تجربه‌ی زنده‌ی تئاتر و گفت‌وگو.

تئاتر، بر خلاف صفحه‌ی سرد

در دوران شکسپیر، سالن‌های تئاتر مکانی برای دیدار، بحث و هم‌نشینی بودند. مخاطب نه یک تماشاگر منفعل، بلکه عضوی از تجربه‌ی زنده بود. همین امر به پیدایش صدای عمومی و بذرهای فرهنگ دموکراتیک کمک کرد. امروز نیز، در برابر تنهایی دیجیتال، تئاتر می‌تواند ما را دوباره به هم پیوند دهد.

همدلی و بیداری وجدان

مونولوگ‌های شکسپیر – مانند سخن گفتن هملت با خود – تماشاگر را به درون شخصیت می‌کشند. تحقیقات نشان داده است که تئاتر می‌تواند همدلی را افزایش دهد و حتی به مشارکت اجتماعی بیشتر منجر شود. نمونه‌هایی از آموزش شکسپیر در زندان‌ها نیز نشان می‌دهند که چگونه زندانیان با شخصیت‌هایی چون ریچارد دوم یا مکبث هم‌ذات‌پنداری کرده و امکان بازاندیشی در زندگی خویش را یافته‌اند.

صحنه‌ای برای زندگی روزمره

تئاتر الزاما به سالن‌های رسمی محدود نیست. یک کلاس درام، اتاق نشیمن، مرکز اجتماعی یا حتی یک جلسه‌ی آنلاین می‌تواند به صحنه‌ای برای گفتن و شنیدن بدل شود. ایفای نقش جمعی یا فردی، فرصتی است برای فرار از پیش‌بینی‌های خشک الگوریتم‌ها و بازپس‌گیری ظرفیت انسانی برای ارتباط.

در برابر انزوایی که جهان دیجیتال بر ما تحمیل می‌کند، شکسپیر و سنت تئاتر راهی دیگر نشان می‌دهند: حضور زنده، تجربه‌ی مشترک و گفت‌وگویی که همدلی و مسؤولیت اجتماعی را بیدار می‌کند. اگر بخواهیم از تنهایی دیجیتال رها شویم، باید گاهی صفحه‌ها را خاموش کنیم، در کنار هم بنشینیم و داستان‌هایمان را با صدای بلند بازگو کنیم.

متن کامل مقاله را اینجا بخوانید.

@Dialogeschool
@bashgahandishe
📖 دفاعیه‌ای بر واقع‌انگاری زمان: واکاوی و نقد نظریه ناواقع‌گرایی مک‌تاگرت در متافیزیک زمان

استدلال مک‌تاگرت مشهورترین استدلالی است که در فلسفه معاصر به سود غیرواقعی بودن زمان مطرح شده است. وی دو مدل برای تبیین زمان مطرح می‌کند: سری آ و سری ب. سری آ مدلی است که زمان را بر اساس سه مفهوم گذشته، حال و آینده تبیین می‌کند. سری ب مدلی است که زمان را بر اساس الگویی دوگانه از مفهوم «قبل‌تر» و «بعدتر» تبیین می‌کند. مک‌تاگرت سری ب را در تبیین تغییر که شرط تحقق زمان است ناتوان می‌داند، و سری آ را واجد تناقضی درونی قلمداد می‌کند، بنابراین با رد امکان واقعی بودن هر دو مدل، غیرواقعی بودن زمان را نتیجه می‌گیرد. در این نوشتار، ایوب افضلی (کاندیدای دکتری فلسفه تطبیقی دانشگاه شهید مطهری) و علی مهجور (استادیار پژوهشکده اندیشه دینی معاصر قم) به واکاوی و نقد دیدگاه مک‌تاگرت می‌پردازند و با الهام از روش تحلیل زبانی ویتگنشتاین متأخر نشان می‌دهند که اولاً برخی از امور را نمی‌توان با یک مدل نظری تبیین کرد، و بنابراین زمان بر اساس تأملات نظری و شهودهای زبانی واقعیتی است که در چند قلمرو هستی‌شناختی تحقق دارد. ثانیاً سری «ب» تبیین‌گر تغییر است. همچنین سری آ متناقض‌نما نیست. در این دیدگاه، وجه عینی زمان را سری ب تبیین می‌کند و وجه ذهنی آن را سری آ. بنابراین زمان واقعیتی است که در سطوح مختلف هستی تحققی خاص دارد و نمی‌توان تنها با یک مدل مانند سری آ یا سری ب آن را تبیین کرد.

متن کامل مقاله را می‌توانید اینجا بخوانید.

@bashgahandishe
بی جست‌وجو، ایمان ما از جنس عادت می‌شود.

«جور دیگر» دعوتی‌ست به بازنگری و گفت‌وگو درباره‌ی موضوع‌های بنیادین دینی، بدون هیچ خطّ قرمزی.

«جور دیگر» اذعانی‌ست به واقعیّت سیّال دین و دین‌دار، و دادوستد بی‌وفقه‌ی آن‌ها با واقعیّت‌های دیگر هر عصر و مصر.

«جور دیگر» تلاشی‌ست برای به‌رسمیّت‌شناختن و پرورش گوهر ایمان، که همان طلب و تحرّک است.

«جور دیگر» شوریدنی‌ست علیه همه‌ی ادّعاها؛ ادّعای کمال، ادّعای سعادت، ادّعای فلاح، ادّعای نجات، ادّعای حقّانیّت، ادّعای دین، ادّعای مذهب، ادّعای مکتب، ادّعای جهان‌بینی، ادّعای ایدئولوژی، ادّعای دکترین، ادّعای پارادایم، ادّعای دیسکورس و... همه‌ی ادّعاها.

... و آزمونی‌ست برای تجربه‌ی «هیچ‌شدن» و از «همه‌چیز» دست‌شستن و از فراز این هیچی به بلندا و فراخ‌نای نامتناهی، آن‌جا که اوّل و آخر، و ظاهر و باطن، و دنیا و آخرت، و عقل و عشق، و روح و بدن و... همه‌ی دوگانه‌های موهوم، رخت برمی‌بندند، نگریستن و... در نهایت، همین چشم را نیز از میان برداشتن...

«جور دیگر» می‌کوشد که از راه گفت‌وگو با کسانی که در زمینه‌ی «اصلاح دینی» صاحب طرح و نظرند، یا راویان معتبری برای آراء مصلحان دینی‌اند، منظومه‌های فکری آن‌ها را بازکاود و به فهم و تقریر مجدّدی از آن‌ها دست یابد. هدف، این است که از راه گفت‌وگو با ایشان، باب گفت‌وگوی ثمربخش میان آن‌ها گشوده‌تر گردد و برای به‌دست‌دادن منظومه‌ای منسجم از اندیشه‌های ایشان فرصتی فراهم آید. در نوبت نخست، میزبان (بل‌که میهمان) مقصود فراستخواه شدیم و کوشیدیم که در جهان او سکونت بگزینیم.

در قسمت یکم او از نخستین تجربه‌های دینی خود سخن گفت و ما را به گذشتۀ خود برد؛ یا بگو گذشته را به این‌جا و اکنون احضار کرد؛ یا شاید آن را دوباره آفرید.

در قسمت دوم وی از ساحات متنوّع و متکثّر معرفت بشری یاد کرد و توضیح داد که چه‌گونه «بشریّت» تا عمیق‌ترین اعماق تجربه و معرفت دینی نفوذ کرده است.

و در قسمت سوم حضور مطلوب دین را در حیات اجتماعی ترسیم نمود و ما را تا آستانه‌ی «سکوت» کشاند. سکوتی که از غوغا لب‌ریز است.

🌐 farasatkhah.blogsky.com
🌐 farasatkhah.com
🌾 @mfarasatkhah
🕯 Telegram | Instagram | Youtube
جانبداری معرفتی در دوستی:
گزارشی از مقاله سارا استرود به نام و نشانِ «Epistemic Partiality in Friendship» نوشته‌ی Sarah Stroud (انتشار: آوریل ۲۰۰۶، مجله Ethics, vol. 116(3): 498–524)


مقاله‌ی «Epistemic Partiality in Friendship» نوشته‌ی سارا استرود (انتشار: Ethics، جلد 116، شماره 3، 2006: صص. 498–524) یکی از بحث‌برانگیزترین مقالات در حوزه‌ی فلسفه دوستی و معرفت‌شناسی معاصر است. استرود در این مقاله مسئله‌ای بنیادین را پیش می‌کشد: آیا الزامات معرفتی ما (مانند باور بر اساس شواهد و بی‌طرفی شناختی) با الزامات اخلاقی و عاطفی برخاسته از دوستی در تعارض‌اند؟ او نشان می‌دهد که دوستی می‌تواند ما را وادار کند به شیوه‌ای جانبدارانه باورهایی شکل دهیم، حتی اگر این امر با معیارهای معرفت‌شناختی کلاسیک ناسازگار باشد.

بی‌طرفی شناختی و الزام دوستی

استرود تأکید می‌کند که دوستی نه فقط مجموعه‌ای از احساسات و انگیزه‌هاست، بلکه بر باورها و شیوه‌ی شکل‌دهی به آن‌ها نیز اثر می‌گذارد. او این وضعیت را جانبداری معرفتی (Epistemic Partiality) می‌نامد. در این وضعیت، فرد به سبب رابطه‌ی دوستانه، باورهایی متفاوت از آنچه صرفاً شواهد ایجاب می‌کند شکل می‌دهد. چنین رفتاری در نگاه معرفت‌شناسی سنتی نادرست است، اما در قلمرو روابط انسانی امری طبیعی و حتی ضروری جلوه می‌کند.


نمونه‌های تمثیلی استرود

برای روشن ساختن ادعا، استرود مثالی مطرح می‌کند: اگر گزارشی منفی درباره‌ی یک فرد غریبه دریافت کنید، احتمالاً بی‌درنگ آن را باور می‌کنید. اما اگر همان گزارش درباره‌ی یک دوست نزدیک باشد، واکنش شما متفاوت خواهد بود: شواهد را دوباره بررسی می‌کنید، اعتبار منبع را زیر سؤال می‌برید، یا تفسیرهای جایگزین می‌جویید. در نتیجه، دوستی بر فرآیند باورآوری شما اثر مستقیم می‌گذارد.

دو سطح از جانبداری معرفتی

استرود میان دو سطح از جانبداری تمایز می‌گذارد:

1. جانبداری مستقیم (Direct Epistemic Partialism): خود رابطه‌ی دوستی دلیلی مستقیم برای پذیرش باورهای خاص فراهم می‌آورد. به عنوان مثال، فرد به دلیل دوستی، باوری خوش‌بینانه نسبت به دوستش می‌پذیرد حتی اگر شواهد خلاف آن باشد.

2. جانبداری غیرمستقیم (Indirect Epistemic Partialism): در این سطح، دوستی گرایش‌ها و عادت‌هایی در فرد ایجاد می‌کند که به شکل‌گیری باورهای جانبدارانه می‌انجامند، بی‌آنکه فرد آگاهانه شواهد را نادیده گرفته باشد.

پیامدها و ضرورت اخلاقی

نتیجه‌ی تحلیل استرود این است که دوستی الزاماً با معیارهای معرفتی متعارف در تنش قرار می‌گیرد. به بیان دیگر، گاه باید میان حقیقت‌جویی و وفاداری انتخاب کرد. از دید او، دوستی ارزشی دارد که می‌تواند بر حقیقت‌گرایی محض برتری یابد. بنابراین، پرداخت هزینه‌ی معرفتی نوعی «بهای دوستی» است که گریزی از آن نیست.
مقاله استرود بحث‌های فراوانی در پی داشته است:
سانفورد گلدبرگ (2019) استدلال می‌کند که باورهای برخاسته از دوستی الزاماً غیرموجه نیستند؛ بلکه می‌توان آن‌ها را نوعی دلیل‌پذیری ارزش‌محور دانست که همچنان معیارهای معرفتی را برآورده می‌کنند.
کریستوفر میسون (2023–2024) با الهام از آیریس مرداک معتقد است که دوستی خود مستلزم نوعی شناخت عمیق است و بنابراین میان دوستی و حقیقت‌گرایی تضاد بنیادی وجود ندارد.
این دیدگاه‌ها نشان می‌دهند که بحث استرود دریچه‌ای تازه به سوی بازاندیشی در نسبت میان معرفت و ارزش‌های انسانی گشوده است.

جمع‌بندی

نکته‌ی اصلی مقاله استرود این است که دوستی می‌تواند مستقیماً بر باورهای ما اثر بگذارد و ما را به سمت جانبداری سوق دهد. این امر اگرچه از دید معرفت‌شناسی سنتی ناپذیرفتنی است، اما بخشی ضروری از زیست انسانی و اجتماعی ما محسوب می‌شود. ارزش دوستی گاه چنان بالاست که تعدیل الزامات معرفتی در برابر آن اجتناب‌ناپذیر است. واکنش‌های فلسفی معاصر نیز یا در پی دفاع از سازگاری میان دوستی و معرفت‌پذیری‌اند یا تلاش دارند جایگاه ویژه دوستی را در معرفت‌شناسی بازتعریف کنند.
منابع

Stroud, Sarah. “Epistemic Partiality in Friendship.” Ethics 116, no. 3 (2006): 498–524.

Goldberg, Sanford. To the Best of Our Knowledge: Social Expectations and Epistemic Normativity. Oxford University Press, 2019.

Mason, C. “Friendship, Epistemic Partiality, and Murdochian Attention.” Synthese (2023).

Keller, Simon. “Friendship and Belief.” Philosophical Papers 33, no. 3 (2004): 329–351.

@Dialogeschool
@bashgahandishe
تحلیل شخصیت شمس الحافظ شیرازی، بر اساس اصول گرافولوژی، با بررسی چهار نمونه دستخط موجود

📌 این بررسی مبتنی بر اصول گرافولوژی تطبیقی، شناخت زمینه‌های خوشنویسی سنتی ایران و شواهد موجود انجام شده است.
🔎 خلاصه‌ی چهار نمونه خط:

۱. تصویر بالا سمت راست:
تصویری از ترقیمه هشت بهشت امیرخسرو دهلوی به خط نسخ با نام کاتب «شمس‌الحافظ شیرازی». محل و تاریخ کتابت، شیراز ۷۵۶ هجری

۲. تصویر پایین سمت راست:
تصویری از ترقیمه اسکندرنامه امیرخسرو دهلوی به خط نسخ با نام کاتب «شمس‌الحافظ شیرازی». محل و تاریخ کتابت، شیراز ۷۵۶ هجری

۳. تصویر بالا سمت چپ:
تصویری از ترقیمه کلیله و دمنه به خط نسخ متمایل به نستعلیق . فاقد نام کاتب. محل و تاریخ کتابت، شیراز ۷۸۰-۷۸۵ هجری.

۴. تصویر پایین سمت چپ (سیاه و سفید):
قطعه‌ای تمرینی در بالا به خط ثلث و پایین خط نسخ متمایل به نستعلیق با ذکر «شمس‌الحافظ شیرازی».



🧠 تحلیل گرافولوژیک و شخصیت‌شناختی کاتب بر اساس هر چهار خط:

۱. ویژگی‌های ساختاری و هماهنگی کلی خطوط

در هر چهار خط نوعی تناسب کلاسیک و رعایت نظم در ترکیب‌بندی مشهود است. این نشان از شخصیتی منظم، متعهد به اصول سنتی، و دارای نظم ذهنی و درونی دارد.

انحنای خطوط و گرایش به حرکت دایره‌وار حاکی از وجود روحیه‌ای خلاق، حساس و زیبایی‌جو است.

ثبات در کشیده‌ها و کنترل فشار قلم، نشان از خویشتن‌داری، وقار و مهارت بالا دارد. این فرد تمرین زیادی داشته و احتمالاً در مشاغل دینی، فرهنگی یا هنری بوده است.

حرکات نرم ولی کنترل‌شده قلم، بیانگر شخصیت متعادل، با انضباط و در عین حال دارای لطافت و انعطاف‌پذیری در تفکر است.


۲. مقایسه فشار قلم

فشار یکنواخت اما نه ضعیف، مخصوصاً در نمونه‌های نسخه‌نویسی، نشانگر ثبات در خلق و خو، کنترل احساسات و اعتماد به نفس است.

در نمونه تمرینی (ثلث)، فشار بیشتر و آزادی حرکتی بالاتر دیده می‌شود که این نشان از شور درونی و لذت شخصی از عمل نوشتن دارد.

عدم وجود تغییرات ناگهانی در سرعت یا شیب، گویای آرامش نسبی درونی حداقل در زمان نوشتن این متون است.


۳. ریتم حرکتی و فاصله‌گذاری

فاصله‌گذاری بین کلمات متعادل و قابل پیش‌بینی است. این ویژگی در گرافولوژی به فردی اجتماعی، با ارتباطات شفاف و بدون پرخاشگری پنهان اشاره دارد.
با این همه در خطی که تاریخ کتابت جدیدتری دارد ( تصویر بالا چپ) فاصله کلمات بیشتر شده که یا به علت کاربرد خاص متن بوده است یا نشان از این دارد که صاحب دستخط در گذر زمان، انزوا طلب‌تر و درونگراتر شده و احتمالا روابط اجتماعی خود را کاهش داده است.

ریتم حرکتی در خطوط کتابتی به‌مراتب آرام‌تر از خط تمرینی است، که حاکی از دو حالت متفاوت روانی در موقع نوشتن است: یکی وظیفه‌مدار، دیگری آزاد و خودانگیخته.


۴. ویژگی‌های رفتاری برگرفته از فرم حروف

حروف «ل» و «ک» بلند و ایستاده نوشته شده‌اند، که معمولاً نشان‌دهنده احساس عزت‌نفس و وقار است.

دایره‌ها و منحنی‌های نرم در حروف «ع»، «م» و «س» ، به روحیه‌ای درون‌نگر، عاطفی و خیال‌پرداز اشاره دارد.

در ترقیمه‌های متقدم ( تصاویر سمت راست) ، گرایش به رعایت ترکیب دقیق، همراه با امضای رسمی (مشخصا ذکر نام و کنیه) نشان از اهمیت دادن به شأن فردی و اجتماعی دارد.

در مجموع حفظ فرم پایه‌ای حروف در طول سال‌ها یعنی فرد تمایلی به ریسک‌های بزرگ در شیوهٔ نوشتن نداشته، ولی در عین حال درون‌مایهٔ سبک خود را با نیاز زمان و نوع زبان هماهنگ کرده است که این نشان  از روحیه‌ای تجربه‌گرا همراه با محافظه‌کاری دارد.


۵. تحلیل تطبیقی شخصیت در دوره‌های مختلف زندگی

اگر بر اساس تاریخ کتابت، خط بالا چپ را متعلق به دوران پیری و باقی خطوط را متعلق به دوران میانسالی بدانیم:

در خط بالا چپ، حرکت‌ها کندتر، فرم‌ها اندکی سست‌تر و گاه لرزش جزئی دیده می‌شود که می‌تواند نشانه افت فیزیکی، ولی نه زوال ذهنی باشد. دقت ساختاری هنوز حفظ شده.

در خطوط دیگر، کنترل بهتر، فرم واضح‌تر و اعتماد به حرکت بیشتر دیده می‌شود. این تفاوت‌ها از روند طبیعی تغییرات سنی ناشی می‌شوند، نه تغییر شخصیت.

شخصیت پایه‌ای اما ثابت مانده: فردی متعهد، اهل زیبایی‌شناسی، متوازن، درون‌گرا و با وقار.


📌 نتیجه نهایی:

این چهار نمونه دستخط، با وجود تغییرات جزئی ناشی از زبان (عربی/فارسی) و کهولت سن، ساختاری ثابت و ویژگی‌های شخصی یکسانی دارند و بسیار محتمل است که همگی توسط یک نفر نوشته شده باشند. شخصیت نویسنده را می‌توان در مجموع منضبط، ثبات‌طلب، با ذوق هنری، خلاق، دارای پشتکار و تعهد قوی، اما محافظه‌کار  توصیف کرد.

احسان عظیمی

📎 تصاویر مربوط به دستخط‌ها را می‌توانید اینجا ببینید.

📎 مقاله تحلیل تطبیقی این چهار خط به روش گرافولوژی را می توانید اینجا و اینجا بخوانید.


@ejraaschool
@bashgahandishe
.
حلقهٔ مطالعاتی کلیدر برگزار می‌کند:

گفت‌وگو درباره کتابِ
«سرو سپید سرخ»
روایتی از ۲۳ روز زندگی محمدعلی فروغی

با حضورِ
جهانگیر شهلایی (نویسنده اثر)

🗓 پنج‌شنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۴
ساعت ۱۶
📍 خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳


درباره نشست

کتاب «سرو سپید سرخ» نوشته جهانگیر شهلایی روایتی رمان‌گونه و در عین حال مستند از یکی از مهم‌ترین بزنگاه‌های تاریخ معاصر ایران است: بیست‌وسه روز شهریور ۱۳۲۰، زمانی که ایران در آستانه اشغال متفقین قرار گرفت و محمدعلی فروغی، سیاستمدار و اندیشمند برجسته، با وجود بیماری و کناره‌گیری از سیاست، بار دیگر به صحنه بازگشت و نقشی سرنوشت‌ساز در هدایت کشور ایفا کرد. شهلایی با بهره‌گیری از تکنیک‌های روایی همچون فلش‌بک و تمرکز بر دغدغه‌های شخصی، فرهنگی و سیاسی فروغی، توانسته است تاریخ را در قالبی داستانی بازآفرینی کند که هم برای مخاطب عام جذاب باشد و هم برای خواننده آشنا با تاریخ معاصر ارزشمند جلوه کند. در این نشست قصد داریم با حضور نویسنده، به بررسی علمی و ادبی این اثر بپردازیم و جایگاه آن را در میان رمان‌های تاریخی معاصر ایران بازخوانی کنیم.

@bashgahandishe
.
مدرسهٔ مطالعات اتوپیای باشگاه اندیشه برگزار می‌کند:

مصرف‌گرایی رها‌بخش
اتوپیا، مصرف‌گرایی و محیط‌زیست

با حضورِ
امیرمحمد عباسی

🗓 چهارشنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۴
ساعت ۱۷:۳۰
📍 خیابان وصال شیرازی، کوچه نائبی، پلاک ۲۳

درباره نشست

در برابر انگاره‌های رایج از مصرف‌گراییِ منفعلانه — که به‌عنوان عامل تشدید بحران‌های زیست‌محیطی و اجتماعی نقد می‌شود — در این نشست با تکیه‌ بر پژوهش‌های نوین، به بررسی «مصرف رهایی‌بخش» به‌مثابه‌ی خوانشی اتوپیایی می‌پردازیم. یافته‌ها نشان می‌دهند گروهی از کنشگران، با نقد ریشه‌های شکل‌گیری مصرفِ صرفاً مادی، از طریق بازتعریف معنای مصرف در زندگی روزمره، مسیری رهایی‌بخش را رقم می‌زنند. این گذار، نه با طرد مصرف، بلکه با خلق سبک‌های مصرف آگاهانه و تبدیل مصرف به فضایی برای تولید معناهای اجتماعیِ پایدار محقق می‌شود. در این چارچوب، مصرفِ نوین — به‌عنوان کنشی خلاقانه و مسئولانه — راه‌حلی برای مواجهه با تهدیدات زیست‌محیطی و نیل به اتوپیایی متکی بر تعادل اکولوژیک و رهایی انسان ارائه می‌دهد.

@bashgahandishe
عاشورا.و.خودآگاهی.ایرانیان
گفتگوی سوگواران هفدهم
پوشۀ شنیداریِ
گفت‌وگوی سوگواران|سال هفدهم|نشست هشتم

عاشورا و خودآگاهی ایرانیان

با حضورِ
دکتر علی مهجور
پژوهشگر فلسفه و عضو هیئت‌علمی دانشگاه ادیان و مذاهب

دربارهٔ نشست
دربارهٔ کتاب رویکردهای ایرانی به واقعه عاشورا

🗓 دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۴

@bashgahandishe
چِرکِس‌ها از مردمان قفقازی هستند که در ورای سطور تواریخ و منابع فارسی‌زبان بارها از ایشان سخن به میان آمده است اما با این‌همه تا کنون چنانکه بایسته و شایسته باشد، نقش و اهمیت چرکس‌ها در تاریخ ایران و نمود آن‌ها در منابع فارسی‌زبان، مورد بررسی و ارزیابی قرار نگرفته است.

در گفتگوی مریم حقی کورانی(دبیر مدرسه مطالعات تاریخ ایران و پیرامون) با دکتر حامد کاظم‌زاده (از دانشگاه کلگری، کانادا) تحت عنوان «گفتاری دربارۀ حضور چرکس‌ها در تاریخ ایران و منابع فارسی‌زبان»، برآنیم تا نگاهی هرچند مقدماتی، به چگونگی حضوری این مردمان ساکن قفقاز در تاریخ‌نگاری فارسی‌زبان و نقش آن‌ها در تاریخ ایران داشته باشیم.

جمعه ۲۱ شهریورماه ۱۴۰۴، ساعت ۲۰ به وقت ایران.

تماشای برخط (آنلاین) گفتگو از طریق اسکای‌روم مرکز مطالعات ایران‌شناسی نیمروز به آدرس:
https://www.skyroom.online/ch/nimruz/iranologists

@nimruz_ir
@bashgahandishe
باشگاه اندیشه
. حلقهٔ مطالعاتی کلیدر برگزار می‌کند: گفت‌وگو درباره کتابِ «سرو سپید سرخ» روایتی از ۲۳ روز زندگی محمدعلی فروغی با حضورِ جهانگیر شهلایی (نویسنده اثر) 🗓 پنج‌شنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ 📍 خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳ درباره نشست…
نامهٔ محمدعلی فروغی به ادوارد براون دربارهٔ تروریسم

امّا در فقرات مرقومه که ماحصل آن تأسّف بر عدم قدردانی ایرانیان نسبت به خدمتگزاران ملّت و ظهور اصول ترریزم در این مملکت بود عرض می‌کنم جنابعالی که بهتر از همه‌کس بر احوال و اخلاق و عادات و کیفیت مزاجی و طبیعی ایرانیان قدیماً و جدیداً اطّلاع دارید یقیناً تصدیق می‌فرمایید که ترریزم با طبیعت ایرانی سازگار نیست و اگر در این نواحی از آن‌ قبیل چیزی به ظهور برسد بر سبیل نادر و موقّت خواهد بود. بلی چیزی که محلّ افسوس می‌تواند باشد این است که آبادی و آزادی و استقلال مملکت ما دشمنان قوی‌پنجۀ زبردست دارد که وسایل اجرای مقاصد را هم پیش‌آمد روزگار به‌تدریج برای آنها فراهم آورده و در تهیۀ موجبات فتنه و فساد در خاک ما ید طولا پیدا کرده‌اند و از تشبّث به هر نوع دسایس و توسّل به جمیع اقسام وسایل کوتاهی و فروگذار نمی‌نمایند. جعل اخبار کذب و القاء نفاق بین افراد و طبقات ملّت می‌کنند. عامّۀ ناس را از اساس مشروطیت متنفّر می‌سازند و خُدّام آزادی و استقلال مملکت را از عامّه می‌رنجانند. تحریک فتنه و اغتشاش و تولید مفسده و انقلاب می‌نمایند. برای کارکنان و اولیای امور مشکلات و موانع آماده می‌کنند و بالأخره ترتیب ترریزم فراهم می‌آورند و بر ما مسلّم و مبرهن است که هرگاه آن ترتیب منحوس در اینجا ظاهر شود و دوام یابد همانا به اهتمام آن دشمنان و به‌وسیلۀ عناصر خارجی خواهد بود و مع‌هذا بنده را عقیده این است که اسم و حرف این مسئله هم خیلی بیش از فعل آن بوده و هست، بعبارةٍ اخری لاف و گزاف (Bluff) را در هر مورد نباید از خاطر محو نمود.

طهران، ۴ ذی‌الحجۀ ۱۳۲۸/ ۱۵ آذر ۱۲۸۹/ ۷ دسامبر ۱۹۱۰

[نامه‌های محمدعلی فروغی، به کوشش محمد افشین‌وفایی و مهدی فیروزیان، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۱، ص ۶۴]

@MohammadAli_Foroughi
@bashgahandishe
Forwarded from خانه نجمه
«خانه نجمه» به یاد نجمه شمس‌بخش، که در جنگ اخیر او را از دست دادیم، بنا شده است. او سراسر شوق زندگی بود و ما میخواهیم، به یاد او،  شعله‌های زندگی را بیش از همه در دل‌های کودکان زمین پاسبانی کنیم؛ گاهی با اندیشیدن، گاهی با آستین بالا زدن و گاهی هم با فریاد اینکه «ما همگی انسانیم و هیچ کس حق ندارد جانمان را بگیرد»

📝 شنبه ۲۹ شهریور ساعت ۱۸ به بهانه روز جهانی صلح، تولد «خانه نجمه» را گرامی می‌داریم.

۱. منصور ضابطیان همسفر نجمه با عنوان «صلح از درون تا جهان» سخنرانی خواهد داشت.
۲. مادر نجمه از «خانه نجمه» و برنامه های آن می‌گوید و همه را در چارچوب آن به مشارکت می‌طلبد.
۳. نگاه نجمه را به صلح و مدرا از دل توییت‌ها و حرف‌هایش می‌کاویم.
۴. مهر است و ما به یاد بچه‌هایی که در جنگ اخیر از دست رفته‌اند کلامی خواهیم گفت.
۵. به مرور کتابی دربارۀ صلح می‌پردازیم.

📝 در جلسه حضوری  میزبان شما هستیم. البته برنامه در اینستاگرام خانه نجمه هم آنلاین پخش می‌شود.

@NajmehHome
انجمن زنان پژوهشگر تاریخ با همکاری باشگاه اندیشه برگزار می‌کند:

شکل‌گیری کشور عراق
و عکس‌العمل ایران با تکیه بر کتاب ساعات بخت آزمایی فیصل شاهزاده حجازی در بین‌النهرین

با حضور زهرا شریف کاظمی
نویسنده کتاب

📅 دوشنبه ۳۱ شهریور ۱۴۰۴
ساعت ۱۷

📍 خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳

@bashgahandishe
@zananepazhoheshgartarikh1396
جناب آقای دکتر علی الهی‌خراسانی

از سوگ شما در فقدان پدر اندیشمندتان دوستانتان در باشگاه اندیشه نیز غمزده شدند.

درگذشت این استاد خدومِ عرصهٔ پژوهش و تحقیق را به شما و خانواده‌های محترم الهی‌خراسانی و مروارید تسلیت می‌گوییم و آرزوی رحمت و مغفرت برای آن مرحوم و صبر و شکیبایی برای بازماندگان داریم.

باشگاه اندیشه
Forwarded from خانه نجمه
«خانه نجمه» به یاد نجمه شمس‌بخش، که در جنگ اخیر او را از دست دادیم، بنا شده است. او سراسر شوق زندگی بود و ما میخواهیم، به یاد او،  شعله‌های زندگی را بیش از همه در دل‌های کودکان زمین پاسبانی کنیم؛ گاهی با اندیشیدن، گاهی با آستین بالا زدن و گاهی هم با فریاد اینکه «ما همگی انسانیم و هیچ کس حق ندارد جانمان را بگیرد»

📝 شنبه ۲۹ شهریور ساعت ۱۸ به بهانه روز جهانی صلح، تولد «خانه نجمه» را گرامی می‌داریم.

۱. منصور ضابطیان همسفر نجمه با عنوان «صلح از درون تا جهان» سخنرانی خواهد داشت.
۲. مادر نجمه از «خانه نجمه» و برنامه های آن می‌گوید و همه را در چارچوب آن به مشارکت می‌طلبد.
۳. نگاه نجمه را به صلح و مدرا از دل توییت‌ها و حرف‌هایش می‌کاویم.
۴. مهر است و ما به یاد بچه‌هایی که در جنگ اخیر از دست رفته‌اند کلامی خواهیم گفت.
۵. به مرور کتابی دربارۀ صلح می‌پردازیم.

📝 در جلسه حضوری  میزبان شما هستیم. البته برنامه در اینستاگرام خانه نجمه هم آنلاین پخش می‌شود.

@NajmehHome
Forwarded from ساجد طیبی
چرا تسلط بر زبان‌های مبدأ و مقصد برای ترجمهٔ کلاسیک‌های فلسفی کفایت نمی‌کند؟

این روزها، برای پروژه‌ای شخصی و نه‌چندان مهم، گاه‌به‌گاه که فرصتی دست می‌دهد نگاهی می‌اندازم به ترجمه‌ٔ آثار کلاسیکِ فلسفی به فارسی (یا آثاری که به‌عنوانِ کلاسیک ترجمه شده‌اند).

یکی از مواردی که در بسیاری از این ترجمه‌ها توجه‌ام را جلب می‌کند جملاتی است که فکر می‌کنم ترجمهٔ آنها غلط است، اما توضیحِ غلط بودنِ آنها با صرفِ ارائهٔ توضیحاتی زبانی (چه دربارهٔ زبان مبدأ و چه دربارهٔ زبانِ مقصد) عملاً‌ برایم ممکن نیست و نیاز به بحث فلسفی دارد، مجمل یا مفصل.

به نظرم چنین مواردی شاهدی خوب اند برای این مدّعی که ترجمهٔ چنین متونی به چیزی بیشتر از تسلط به زبان‌های مبدأ و مقصد و دقت و وسواس بالا در ترجمه نیاز دارند. چنین کاری مستلزمِ متخصص بودنِ مترجم در موضوعِ ترجمه است؛ چنان که تشخیصِ وقوعِ خطایی در ترجمه برای خواننده‌ای که با موضوع آشنا است نیز عموماً مستلزمِ مراجعه به متن اصلی نیست و از صرفِ عبارت‌پردازی ترجمهٔ فارسی اغلب می‌توان تشخیص داد که چیزی باید اشتباه باشد.

به‌عنوانی مثالی از این گونه خطاها، جملهٔ‌ زیر را در نظر بگیرید:
S is one meter long at t.

احتمالاً به‌سختی بتوان جمله‌ای ساده‌تر از این برای ترجمه یافت و یحتمل هیچ کسی، از منظرِ ترجمهٔ صرف و انتقال معنا، هیچ ایرادی به ترجمهٔ‌ آن به‌صورت زیر نمی‌گیرد:
طول S در t یک متر است.

در واقع اگر این جمله در هر متنی به جز متنی فلسفی راجع به معناشناسی نام‌ها و ضرورت و امکان می‌بود، یحتمل ترجمه‌ای عالی می‌بود.

(توضیح، جملهٔ فارسی ترجمه‌ای است از جملهٔ انگلیسی در صفحهٔ ۹ از کتابِ زیر:
الوین پلنتینگا، ماهّیتِ ضرورت، ترجمه‌ی کاوه لاجوردی، فرهنگِ نشر نو با همکاری نشر آسیم، ۱۴۰۳
)

با این حال، این دو جمله تفاوتِ مهمی با یکدیگر دارند، که از قضا در موضوعِ موردِ بحث در این بخش از کتاب (یعنی بحث از گزاره‌های امکانی پیشینی کریپکی) تفاوتی بسیار مهم است:

در جملهٔ انگلیسی موضوعِ جمله نامِ خاصِ «S» است که، علی‌الادعای جمهورِ فلاسفهٔ معاصر، نشانگری صلب است برای یک میلهٔ مشخص. در جملهٔ فارسی موضوعِ جمله وصف معین «طول S» است که نشانگری است برای یک طول معین، و از قضا نشانگری غیرصلب. به زبانی ساده‌تر، جملهٔ اول دربارهٔ یک میلهٔ مشخص است و جملهٔ دوم دربارهٔ یک طول مشخص و سازوکار دربارگی در دو مورد با هم فرق دارد: در اولی با نامی دربارهٔ آن میله سخن گفته شده است و در دومی با وصفی معین راجع به آن طول.

جملهٔ فارسی فی‌الواقع ترجمه‌ای است از جملهٔ
The length of S at t is one meter.
که خصیصه‌های معناشناسی و متافیزیکی و معرفتی آن لزوماً با جملهٔ انگلیسی اصلی یکسان نیست.

این که این تفاوت چرا از منظری فلسفی مهم است و چه اهمیتی در استدلال‌های فلسفی در موضوعِ بحث دارد البته فراتر از موضوعِ این نوشته است. صرفاً برای کسانی که علاقه‌مندند موضوع را بیشتر دنبال کنند، شاید مراجعه به مقالهٔ جدیدالانتشارِ Nathan Salmon با عنوانِ Ruffino on the Contingent A Priori چه‌بسا آموزنده باشد.

در این مقالهٔ کوتاه نویسنده از جمله استدلال می‌کند برخی از انتقادات Marco Ruffino بر دیدگاه او راجع به احکام علی‌الادعا امکانی پیشینی مانند مثال «یک متر» که در بالا آمد، ناشی از خلط میان دو معرفتِ زیر است،

(i) knowledge concerning S that its length is such-and-such.
(ii) knowledge concerning S’s length that it is such-and-such.

که اولی معرفتی راجع به میلهٔ S است و دومی معرفتی راجع به طولِ S. (البته مدعی نیستم که خطایی که مترجم در اینجا کرده لزوماً به این خلط می‌انجامد یا تبعاتی نظیر آنچه بر این خلط مترتب است دارد.)

#ترجمه
#ترجمه‌کاوی