باشگاه اندیشه
8.07K subscribers
5.21K photos
523 videos
265 files
2.1K links
⬅️ کانال باشگاه اندیشه، مرجعی برای اهالی تفکر و مجالی برای اندیشیدن.

ارتباط با ما :
@Ahmadkhalesi
@labibreza

تلفنها 66480717
66480718
66480719

نشانی اینستاگرام باشگاه اندیشه

https://www.instagram.com/bashgah.andisheh/ ...
Download Telegram
فیلسوفی که گوش می‌دهد

یادداشتی در معرفیِ دکتر علی‌اصغر مصلح به بهانهٔ برگزاری نشستِ «گفت‌وگو با خود و نسبت آن با گفت‌وگوی با دیگری»


دکتر علی‌اصغر مصلح را می‌توان از چهره‌های متمایز و تأثیرگذار فلسفه معاصر ایران دانست؛ نه‌فقط به‌واسطه‌ی جایگاه علمی‌اش در گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی و فعالیت‌های آکادمیکش، بلکه به دلیل دغدغه‌ای که سراسر آثار و سلوک فکری‌اش را شکل داده: «فهم دیگری»، «آیین گفت‌وگو» و «نسبت فلسفه با فرهنگ». او نه صرفاً پژوهشگری در حیطه‌ی تاریخ فلسفه است و نه مفسری منفعل از سنت‌های شرقی، غربی یا اسلامی؛ بلکه کاوش‌گری زنده است در مرزهای فلسفه، فرهنگ و دیالوگ. سال‌هاست که مصلح تلاش کرده فلسفه را از انحصار گفتارهای انتزاعی برهاند و آن را به میدانی برای تعامل زنده و خلاق میان افق‌های فرهنگی بدل کند؛ چه در کلاس‌های درس، چه در آثار مکتوب و چه در گفت‌وگوهای عمومی‌اش.

به معرفی و ابداع او در سپهر فلسفی ایران مفاهیمی چند مطرح شده‌اند از جمله «فلسفه میان‌فرهنگی»، «فلسفه فرهنگ» و...
در کتاب فلسفه فرهنگ (۱۳۹۶) مصلح فرهنگ را نه موضوعی فرعی بلکه بستر اصلی اندیشیدن فلسفی معرفی می‌کند. به باور او، فلسفه در دل فرهنگ‌ها شکل گرفته، از آن‌ها تغذیه کرده و اگر بخواهد در جهان امروز مؤثر بماند، باید نسبت خود را با فرهنگ‌ها بازاندیشی کند. پژوهش‌های وی در معرفی فلسفه میان‌فرهنگی، امکانی تازه برای اندیشیدن سخن می‌گوید: امکان گفت‌وگوی میان‌فرهنگی، به‌جای تقابل‌های تاریخی یا ترجمه‌های منفعلانه.
تلاش‌های وی در زمینه بینش میان فرهنگی زمینه‌ساز برگزاری مساهمت‌های فکری فراوانی در عرصه‌های بین‌المللی میان ایران و مراکز فلسفی مهم جهان شد.
در همین امتداد، کتاب با دیگری؛ پژوهشی در تفکر میان‌فرهنگی و آیین گفت‌وگو (۱۳۹۷) یکی از مهم‌ترین آثار اوست؛ اثری تأمل‌برانگیز که در آن مصلح می‌کوشد با اتکا به سنت‌های فلسفی ایرانی–اسلامی و نیز نظریه‌پردازان میان‌فرهنگی مطرح، چارچوبی برای هم‌سخنی اصیل با دیگری ارائه دهد. این «دیگری» در دستگاه فکری او صرفاً بیگانه‌ای جغرافیایی نیست، بلکه هر آن چیزی است که ما را به بازاندیشی در خود فرامی‌خواند: از سنت و مدرنیته گرفته تا شرق، غرب، دین، فرهنگ، و حتی هویت ایرانی.
یکی از آثار خاص و عمیق مصلح، ادراکات اعتباری علامه طباطبایی و فلسفه فرهنگ است. او در این اثر می‌کوشد این مفهوم ادراکات اعتباری علامه طباطبایی_که شاید یکی از معدود قله‌ها و امکانات در دستِ کاربر را از حالت صرفاً معرفتی یا فلسفی خارج کند و آن را در گفت‌وگو با مسئله‌های فرهنگی، اجتماعی و اخلاقی جهان امروز قرار دهد. مصلح در اینجا نیز وفادار به پروژه‌اش است: بازخوانی سنت، نه برای تکرار، بلکه برای گفت‌وگویی تازه با زمانه.

حضور او در مجموعه پادکست‌های «تمهیدات» نشان‌دهنده‌ی تعهد او به گشودن زبان فلسفه به روی مخاطب عمومی و درگیر کردن اندیشه‌ی فلسفی با تجربه‌های معاصر است. او از معدود استادانی‌ست که توانسته میان زبان آکادمیک و بیان عمومی پلی بزند، بی‌آنکه دقت یا عمق فلسفی‌اش را فدای ساده‌گویی کند.
اما آنچه مصلح را صرفاً به یک نظریه‌پرداز تقلیل نمی‌دهد، نوع زیستن اوست. کسانی که در کلاس‌هایش حضور داشته‌اند یا در جلسات گفت‌وگویی‌اش شرکت کرده‌اند، از آیینی یاد می‌کنند که در آن «دیگری» نه تهدید است و نه حاشیه و نه صرفا مخاطبی برای حرف‌های استادانه، بلکه امکانی‌ست برای اندیشیدن دوباره به خود. گفت‌وگو برای او فقط یک روش یا تکنیک نیست، بلکه شکلی از تربیت است؛ تربیتی برای شنیدن، برای بردباری، برای مشارکت در حقیقتی که یک‌صدا نیست. در رفتار و گفتارش، نوعی فروتنی و وقار هست که با مبانی فکری‌اش هماهنگ است؛ همان فروتنی‌ای که موجب شده او را بیشتر اهل شنیدن بشناسند تا اهل گفتن.

ویژگی مهم دیگر او «به‌روز بودن» است. مصلح در عین وفاداری به سنت‌های فلسفی غربی، شرقی، ایرانی و اسلامی، درگیر پرسش‌های معاصر است: از بحران معنا و بی‌معنایی در جهان مدرن گرفته تا چالش‌های اخلاقی، معرفتی و هویتی در جهانی چندفرهنگ. او یکی از معدود فیلسوفانی‌ست که هم می‌توان از او درباره ابن‌سینا، علامه‌طباطبایی و دائو پرسید و هم درباره هگل،هایدگر، فوکو یا والدنفلس، و در همه مورد پاسخ‌هایی اندیشیده، متین، و معاصرانه شنید.
اگر فلسفه در ایران امروز بخواهد راهی تازه پیش گیرد ــ راهی که نه به تکرار سنت بسنده کند و نه به ترجمه‌ی صرف ــ باید به صدای کسانی چون دکتر علی‌اصغر مصلح گوش بسپارد؛ فیلسوفی که خود شنونده است، به گفت‌وگو باور دارد، آن را زندگی می‌کند، و از دل سنت، جهانی تازه برای تفکر می‌گشاید.


@dialoguecenter
@Dialogeschool
@bashgahandishe
انجمن زنان پژوهشگر تاریخ با همکاری باشگاه اندیشه برگزار می‌کند:

📌 گفت‌و‌گوی سوگواران، سال هفدهم؛ نشست چهارم

نقش زنان در موسیقی سوگ اقوام سیستانی

با حضورِ
شکوفه‌سادات روحانی
منصور براهیمی
احمد خالصی


این نشست به بررسی نقش زنان در آیین‌های سوگواری اقوام سیستانی با تمرکز بر موسیقی، آوازها و سنت‌های بومی می‌پردازد. تصویری کلی از فرهنگ سوگ در سیستان ترسیم می‌شود؛ شامل آشنایی با جغرافیا، سبک‌های موسیقی، و گونه‌های سروده‌های سوگ.

بخشی از گفت‌وگو به نقش ویژه‌ی زنان در مناسک سوگ اختصاص دارد: از ارده‌خوانی و پرسه‌داری تا آوازهای زنانه‌ای که در بستر رنج و ماتم (مانند لالایی و رباعی) اجرا می‌شوند. همچنین، به رباعی‌خوانی زنان با تمرکز بر مضامین، تاثیر عاطفی، و شیوه‌های اجرایی آن پرداخته می‌شود. در پایان، نمادها، حرکات بدنی، و آیین‌های تدفین (از خاک‌سپاری تا سال‌گشت) و پیوندشان با باورهای محلی بررسی خواهد شد.

📅 دوشنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۴
🕔 ساعت ۱۷

@zananepazhoheshgartarikh1396
@bashgahandishe
باشگاه اندیشه.گفتگوی سوگواران17.1جنگ و صلح ..1404.04.09
محمدحسین قدوسی
گفت‌وگوی سوگواران
سال هفدهم، نشست نخست

جنگ و صلح
در رویهٔ سیاسی خاندان پیامبر


با ارائهٔ
محمدحسین قدوسی

📅دوشنبه، نهم تیر ۱۴۰۴
ساعت ۱۷


@bashgahandishe
باشگاه اندیشه.گفت‌وگوی‌سوگوارن۱۷.2.توحید در کربلا.۱۴۰۴.۰۴..
پویان پروین
پوشۀ شنیداری
گفت‌وگوی سوگواران، سال هفدهم؛ نشست دوم

📌 توحید در کربلا

با ارائهٔ
دکتر پویان پروین
پژوهشگر فلسفه و عرفان

📅 دوشنبه ۱۶ تیرماه ۱۴۰۴

@bashgahandishe
باشگاه اندیشه‌انجمن زنان.زنان و تاب‌آوری. اطهره نژادی.1403.02.31
باشگاه اندیشه‌انجمن زنان.زنان و تاب‌آوری. اطهره نژادی.1403.02.31
.
فایل شنیداری نشستِ

زنان و تاب‌آوری در طول تاریخ

با حضورِ
اطهره نژادی

دوشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
ساعت ۱۷

به میزبانی انجمن زنان پژوهشگر تاریخ با همکاری باشگاه اندیشه

#زنان #تاب_آوری #زنان_پژوهشگر_تاریخ #باشگاه_اندیشه

@zananepazhoheshgartarikh1396
@bashgahandishe
🔵 کانون جهان ایرانی دانشگاه تهران برگزار می‌کند:

مسائل فلسفی دانشگاه
به شکل برخط (آنلاین)

سخنران:
دکتر حسین مصباحیان
عضو سابق هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه تهران

دبیر نشست:
آرش باقری
دانشجوی دکتری فلسفه دانشگاه تهران

زمان: روز شنبه ۲۸ تیر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۲۰ به وقت تهران
Saturday, 19 July 2025, 12:30 p.m. Toronto time

🔹️ برای ورود به نشست اینجا کلیک کنید.

🆔️@jahaneirani_ut
▫️
🔍 کاربرد جهود در زبان فارسی
. . . . . . .‏
✍🏻 هادی راشد

ــــــــــــــــــــــــــــــــ
... فقط در بافت گزاره است که یک نام، نشانگری [دلالت] دارد.
‎(ویتگنشتاین، رساله ...، ادیب سلطانی، گزاره ۳ـ۳)

اما معنای واژه ... چیست؟ هیچ، ... فقط این مطرح است که واژه ... چگونه به کار می‎رود.
‎(ویتگنشتاین، پژوهشهای ...، فریدون فاطمی، ص ۲۹)
ــــــــــــــــــــــــــــــــ

به تازگی از زبان یکی از دانش‎وران ارج‌مندِ گستره‌ی پژوهش در ادبیات، تاریخ و فرهنگ ایرانی، سخنی درباره‎ی کاربرد واژه‎ی جهود در زبان فارسی و برگردان‎های قرآن، بازنویسی و بسیارخوانی شده است. این سخن دو ویژگی دارد: از یک‎سو، داوری درباره‌ی معنای واژه‌ی جهود در فارسی کهن است و از سوی دیگر، درون‌مایه‎ی کاربردیِ تازه‌ای را نشانه‌گذاری می‎کند. در این یادداشت می‌خواهم نشان بدهم که سوگیری معنای جهود در زبان فارسی کهن چگونه است؟ و همیشه و همه‌جا، نمی‌توان معنای کاربردی کهنِ یک واژه را به معنای امروزی آن گسترش داد.

لغت‎نامه‌ی دهخدا، جهود را «یهودی، کلیمی و اسرائیلی» معنا کرده‌ است. اما این معناگذاری نارسا است. دستِ کم، در هم‌آن لغت‌نامه، آن‎جا که یکی از چند نمونه‌ی کاربردی را می‌خوانیم، به نارسایی پی می‌بریم:
خیالت را پرستش‎ها نمودم
وگر جرمی جز این دارم، جَهودم (نظامی)
چنان که درمی‎یابیم، در کاربرد نظامی گنجوی، جهود کسی است که «جرم» ناسپاسی برازنده‌ی او است. در این‌جا از درون‌مایه‌ی ساده‌ی نام‌گذاری (برای پی‎روان یک دین) به سوگیری ارزش‌گذارانه می‌رسیم. اما نویسندگان لغت‌نامه از این بخش معنایی چشم‌پوشی کرده‌اند. این نارسایی در فرهنگ بزرگ سخن پررنگ‎تر است. جایی که از نوشته‌ی اسلامی ندوشن، گزاره‌ی «هنگامی که جهود پارچه‌فروش دوره‌گرد وارد ده می‌شد ...» را برای درون‌مایه‌ی «یهود، یهودی»، نمونه آورده‌اند، این گزاره را در دنباله‌ی نوشته‌ی اسلامی ندوشن نخواندند که «آن زمان هنوز رسم بود که نسبت به یهودیها لحن تحقیرآمیز به خود بگیرند.» (روزها، ص۱۷۹). نویسنده برای بازنمایی هم‎این لحن در آغاز بند «جهودِ پارچه‌فروش» را به کار برد، نه یهودی ... را. رگه‌های سرزنش‌آمیز در نوشته‌های هدایت و دیگران نیز دیده می‌شود.

کاربرد جهود در زبان‌نوشته‌های فارسی کهن نیز، درون‌مایه‌ای سرزنش‌آمیز و نابرازنده را بازنمایی می‌کند. این بازنمایی بیش از هر جای دیگری، در داستانِ مهبود و زروان از شاهنامه‌ی فردوسی آمده است. در این داستان، جهود نمادِ نی‌رنگ، تنبلی، جادو، دسیسه‌گری، کژکرداری و بدخویی است:
چنان بد که یک روز مردی جهود
ز زروان درم خواست از بهر سود
ز افسون سخن رفت روزی نهان
ز درگاه وز شهریار جهان
ز نیرنگ وز تنبل و جادویی
ز کردار کژی و از بدخویی
چو زروان به گفتار مرد جهود
نگه کرد و زان سان سخنها شنود
برو راز بگشاد و گفت این سخن ...

هم‌چنین، جهود در برگردان‎ قرآن به فارسی، همه‌جا برای بازنمایی درون‌مایه‎ی «یهود» نیامده است. این درون‎مایه را به‌ویژه در بازنمایی کاربرد قرآنی «هادوا» می‌توان دید. در آیه‌ی ۴۶ سوره‎ی نساء می‌خوانیم: مِنَ الَّذِينَ هَادُوا يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَيَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا ... درون‌مایه‌ی آیه، نشان‌گر کار آن دسته از یهودیانی است که سخن آسمانی را از دریافت درست به بی‌راهه می‌برند. به زبان می‌گویند: شنیدیم، اما در نهان می‌گویند: نافرمانی کردیم ... بسیاری از گزارندگان قرآن به پارسی، هادوا را در این کاربرد (و کاربردهای دیگر)، «جهودی کردند، جهودند، برگشتند، برگشتند جهودان» خواندند (یاحقی، فرهنگ‌نامه قرآنی، ص۱۵۶۶). شنقشی در برگردان آیه‌ی ۱۳۷ سوره‌ی نساء، إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدَادُوا كُفْرًا ... کُفراً را جهودان خوانده است: «دوستی کردن وا جهودان» (یاحقی، ص۱۲۲۲).

از این یادآوری‌ها درمی‌یابیم:
۱. جهود در زبان فارسی کهن، درون‌مایه‌ی ارزش‌گذاری شده‌ای را بازمی‌تاباند و این ارزش در مایه‌های سرزنش و نابرازندگی است؛
۲. در برگردان‌های قرآن به فارسی نیز جهود در معنای سرزنش‌آمیز به کار رفته است؛
۳. درون‌مایه‌ی امروزی جهود، تنها از کاربردهای امروزی واژه برمی‌آید و درون‌مایه‌ی کهن واژه‌، گواه روامندی آن در سخن امروز نیست؛
۴. از کاربردهای امروزی واژه‌ی جهود نیز رگه‌های سرزنش‌آمیز دریافت می‌شود.

با این‌همه، جایی که گویش‌ور یا نویسنده‌ای از کاربرد سرزنش‌آمیز دوری می‌جوید؛ می‌توان آن را گرایش به آغاز چرخش کاربردی در زبان دانست. در این‌جا، چرخش با گسست از کاربردهای تاکنونی، برجسته می‌شود و دیگر نمی‌توان برای روایی آن، به نمونه‌های گذشته بازگشت.

● در پویه‌ی زبان فارسی⁦ ‏
گزیده‌ی یادداشت‌ها در فرهنگ، زبان و ادبیات
https://t.iss.one/OnPersianLanguage/
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به فکر دیگران باش (فكّر بغيرك)
شعر و صدای محمود درویش

هنگامی که صبحانه‌ت را حاضر می‌کنی،
به دیگران فکر کن:
غذای کبوتران را از یاد مبر.

هنگامی که به جنگ می‌روی،
به دیگران فکر کن:
از یاد مبر آنان را که در جست‌وجوی صلح‌ اند.

هنگامی که قبض آب را می‌پردازی،
به دیگران فکر کن:
آنانی که برای نوشیدن تنها ابرها را دارند.

هنگامی که به خانه، خانۀ خویش، بازمی‌گردی،
به دیگران فکر کن:
از یاد مبر مردمانی را که خانه در خیمه‌ها دارند.

هنگام خوابیدن و شمردن ستاره‌ها،
به دیگران فکر کن:
مردمانی که جایی برای خواب ندارند.

هنگامی که خود را با استعاره‌ها رهایی می‌بخشی،
به دیگران فکر کن:
کسانی که حق سخن گفتن از آنان سلب شده.

هنگامی که به دیگرانِ دور فکر می‌کنی،
به خویشتن فکر کن
و بگو: «ای کاش شمعی باشم در تاریکی».


منبع: https://t.iss.one/qadahha

@Dialogeschool
@bashgahandishe
Forwarded from دغدغه ایران
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
روز صفر آب
وضعیت آخرالزمانی تنش آبی

تغییر اقلیم، بارش‌های کم، سیاست آبی غلط و بسیاری عوامل دیگر باعث شده‌اند وضعیت تأمین آب شرب و بهداشت شهرها به حالت تنش برسد و اگر سطح مصرف کاهش نیابد، رسیدن به وضعیت آخرالزمانی #روز_صفر آب دور نیست.

دیدن گفت‌وگو
https://youtu.be/kcZ1AoHKhcI

دکتر #بنفشه_زهرایی استاد مدیریت منابع آب دانشگاه تهران، وضعیت بارش‌ها در کشور، کمیت و کیفیت منابع آب، و شرایط حاکم بر منابع آب سطحی و زیرزمینی تهران را در این گفت‌وگو تشریح می‌کند.

برای اولین بار است که از شما خواهش می‌کنیم به هر ترتیب که می‌توانید به دیده شدن این ویدیو کمک کنید.

https://youtu.be/kcZ1AoHKhcI

#آب_تهران #منابع_آب #بحران_آب #آبخوان_تهران
#قطعی_آب
@dirancast_official
انجمن زنان پژوهشگر تاریخ با همکاری باشگاه اندیشه برگزار می‌کند:

📌 گفت‌و‌گوی سوگواران، سال هفدهم؛ نشست چهارم

نقش زنان در موسیقی سوگ اقوام سیستانی

با حضورِ
شکوفه‌سادات روحانی
منصور براهیمی
احمد خالصی


این نشست به بررسی نقش زنان در آیین‌های سوگواری اقوام سیستانی با تمرکز بر موسیقی، آوازها و سنت‌های بومی می‌پردازد. تصویری کلی از فرهنگ سوگ در سیستان ترسیم می‌شود؛ شامل آشنایی با جغرافیا، سبک‌های موسیقی، و گونه‌های سروده‌های سوگ.

بخشی از گفت‌وگو به نقش ویژه‌ی زنان در مناسک سوگ اختصاص دارد: از ارده‌خوانی و پرسه‌داری تا آوازهای زنانه‌ای که در بستر رنج و ماتم (مانند لالایی و رباعی) اجرا می‌شوند. همچنین، به رباعی‌خوانی زنان با تمرکز بر مضامین، تاثیر عاطفی، و شیوه‌های اجرایی آن پرداخته می‌شود. در پایان، نمادها، حرکات بدنی، و آیین‌های تدفین (از خاک‌سپاری تا سال‌گشت) و پیوندشان با باورهای محلی بررسی خواهد شد.

📅 دوشنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۴
🕔 ساعت ۱۷

@zananepazhoheshgartarikh1396
@bashgahandishe
.
مدرسهٔ مطالعات اتوپیا باشگاه اندیشه برگزار می‌کند:


📌 امکان و عدم امکان خوانش اتوپیایی از ماجرای عاشورا

🗣️ گفت‌و‌گوی سوگواران، سال هفدهم؛ نشست پنجم

🎤 با حضورِ
دکتر سیدجواد میری
محمد نصر‌اوی


دربارهٔ نشست

📅 دوشنبه ۶ مرداد ۱۴۰۴
🕢 ساعت ۱۷:۳۰
📍 خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نائبی، پلاک ۲۳

@bashgahandishe
باشگاه اندیشه
. مدرسهٔ مطالعات اتوپیا باشگاه اندیشه برگزار می‌کند: 📌 امکان و عدم امکان خوانش اتوپیایی از ماجرای عاشورا 🗣️ گفت‌و‌گوی سوگواران، سال هفدهم؛ نشست پنجم 🎤 با حضورِ دکتر سیدجواد میری محمد نصر‌اوی دربارهٔ نشست 📅 دوشنبه ۶ مرداد ۱۴۰۴ 🕢 ساعت ۱۷:۳۰ 📍 خیابان انقلاب،…
دربارهٔ نشستِ
امکان و عدم امکان خوانش اتوپیایی از ماجرای عاشورا

مرگی که رؤیای نظم را آشوب کرد: تقابل الهیات سلطه و الهیات رهایی‌بخش در عاشورا

عاشورا، بیش از آن‌که قیام باشد، واقعه‌ای وجودی است؛ رخدادی که در بطن آن، دو نظام معنایی و دو افق هستی‌شناختی به مصاف یکدیگر می‌روند. خواندن عاشورا صرفاً به عنوان حرکتی انقلابی یا سیاسی، تقلیل دادن آن به سطح تحلیل‌های تاریخی است. آنچه در کربلا رخ داد، نه کنشی برای پیروزی ظاهری یا تصرف قدرت، بلکه ایستادن در برابر یک ضداتوپیا بود؛ جهانی ساختگی که خود را به نام دین، حق، و نظم مشروع جلوه می‌داد.

این نشست می‌کوشد تا از منظری نو و اتوپیایی به عاشورا بنگرد؛ نه از جایگاه انقلاب، بلکه به عنوان نقطه‌ی تلاقی دو آرمان‌شهر متعارض. در یک‌سو، اتوپیای یزیدی قرار دارد: جهانی که کشتن حسین بن علی(ع) را لازمه‌ی تثبیت ساختار خود می‌دانست و این خشونت را در چهارچوب «الهیات سلطه» موجه می‌ساخت. در سوی دیگر، حسین(ع) ایستاده است، نه برای پیروزی در میدان، بلکه برای گشودن چشم‌اندازی از حقیقت؛ با کنش سکوت، با ایستادگی بی‌خشونت، و با مرگی که خود انتخاب کرد، نه تحمیل شد.

در چنین خوانشی، عاشورا تجلی الهیات رهایی‌بخش است؛ الهیاتی که نه به دنبال سرنگونی قدرت، بلکه در پی افشای باطل و آشکار ساختن بی‌معنایی جهان سلطه است. این رخداد، حقیقت را نه در پیروزی بلکه در شهادت نشان می‌دهد؛ در انکار دنیایی که به نام نظم، حقیقت را ذبح می‌کند. این تقابل، دعوتی است به بازاندیشی در مفهوم عدالت، قدرت، و معنای مقاومت؛ مقاومتی که نه برای پیروزی، بلکه برای ماندن در جایگاه حق رخ می‌دهد.

@bashgahandishe
رازهای باغ نشاط: درخواست‌های رمزی آرد و کره پیرمرد نقاش تبعیدی

📝لیلا پاپلی یزدی
باستان‌شناس

در سال ۹۱ و درست چند ماه قبل از اینکه برای همیشه به دانشگاه ممنوع‌الورود بشوم، آخرین پروژه ی کاوشم در ایران را انجام دادم. مجوز را عمران و دانشگاه گرفته بودند و من می‌توانستم کارهایی بکنم. این پروژه که برای آموزش دانش‌جویان باستان‌شناسی بود در نزدیکی باغی به نام باغ نشاط در نزدیکی شهر فیروز نیشابور انجام می‌شد. معروفیت باغ به دلیل این است که مرحوم کمال‌الملک در دوره ی تبعید توسط صاحب باغ آقای سالار معتمد گنجی، اربابی محلی که به مخالفت با حکومت معروف بود به این منطقه دعوت شده و حتی قریه حسین‌آباد که محل سکونت کمال بوده در واقع ملک همین آقای گنجی بوده (کمال‌آلملک به جای خاصی تبعید نشده فقط به او گفته بودند در شهرهای بزرگ به ویژه تهران نماند و رفتنش به نیشابور به واسطه‌ی همین دعوت بوده که دلیلش در آن زمان برما مکشوف نبود و بعدا فهمیدیم چیزی بیش از مهمان‌نوازی موجب این دعوت شده). گنجی به دلیلی که مشخص نبود روستای جدیدی در اینجا ساخته بود که کمی از روستای اصلی فاصله داشت. گویی می‌خواست چیزی را تغییر دهد. در ظاهر این باغ دو عمارت داشت. عمارتی قدیمی ساخته شده در اوایل دوره‌ی قاجار با پلانی استاندارد و عمارتی در میان باغ که میراث فرهنگی می‌خواست به قهوه‌خانه بدل کند. تمام همراهان باستان‌شناس من در همان روز اول مشاهده‌ی این عمارت دوم برگشتند و به هم خیره شده. عمارت پدیده ی عجیبی بود. پنجره‌ها کور شده بودند، راه ورودی از زیرزمین بود و دو شومینه‌ی بسیار بزرگ روسی از اتاقی به پایین امکان پخت و پز و ماندن برای مدت طولانی در این عمارت را ممکن می‌کرد. جایی بود برای زندگی عادی، غیرعادی. عمارت جوری ساخته شده بود که با درختهای بلند دید به آن محدود بود. مردم محل هنوز افسانه‌هایی داشتند از اینکه کمال‌الملک و مرحوم گنجی در این عمارت مهمانی به پا می‌کردند و زنی از قوچان برای خوانندگی به آنجا می‌آمده. «چرا قوچان؟» کسی پاسخی نداشت. و اصلا چرا مردی مسن و تبعیدی باید در اینجا مهمانی بگیرد. نکته‌ی دیگر این بود که کمال در همین عمارت یک چشمش را از دست داده بود. سعی کرده بودند قضیه را ماست‌مالی کنند که تیری از تفنگی در رفته و اشتباهی شده. کاوشها چیزهایی نشانمان داد. بعد رفتیم سراغ نامه‌های کمال به مرحوم غنی که بخشی‌شان چاپ شده‌اند. پس از نامه‌های اول ، همه‌ی نامه‌ها شامل درخواستهای متعدد کمال از غنی بود. از او می‌خواست آرد و کره برایش بفرستند. تاکید می‌کرد که مقدار کره اینقدر و آرد آنقدر باشد. تمام نامه‌ها با شرح ناراحتی از تبعید و دوری از شهر تمام می‌شد. چرا کسی که در یک منطقه‌ی حاصلخیز روستایی زندگی می‌کند از شهر باید درخواست آرد کند؟مگر در روستای تقی‌آباد و قریه حسین‌آباد کره پیدا نمی‌شده؟
سرتان را درد نمی‌آورم. مهمانها، مهمان بودند اما برای اهدافی سیاسی. جایی که پسیان کشته شده چندان دور از این منطقه نیست و نهایتا مشخص شد که مرحوم گنجی قربانی دسیسه شده و زهر به او خورانده‌اند و نهایتا در مشهد درگذشته.
در تمام آن احوال نامه‌های کمال‌الملک عصبانی‌تر و مصمم‌تر می‌شد و درخواستش برای آرد بیشتر. کسی باید الگوهای تکرار شونده‌ی این نامه‌ها و آن زیرزمین و عمارت عجیب را در کنار هم می‌گذاشت که می‌فهمید کمال‌الملک و دوستانش مهمانی و آوازخوانی در آن ملک برگزار نمی‌کرده‌اند و در تمام آن سالهای سیاه خوش نمی‌گذرانده‌اند.
غرض اینکه سخن کسی که می‌داند سخنش شنیده می‌شود و نامه‌اش قبل از رسیدن خوانده می‌شود پیچیده‌تر از آن است که در لحظه‌ی اول به نظر می‌آید.
باغ نشاط را تقریبا تخریب کردند و تلاشهای ما برای ثبت یا نگهداری بخشهایی از کانتکست اصلی بی‌اثر ماند. اما دست‌کم چیزهایی در موردش نوشتیم. اگر دوست داشتید در مورد آن مهمانی‌ها و آرد و کره‌ها و اینکه پوشش چه مسایلی بودند بیشتر بدانید،اینجا را بخوانید.
https://www.academia.edu/4447965/a_report_on_a_party_and_the_guests

@bashgahandishe
.
مدرسهٔ مطالعات اتوپیا باشگاه اندیشه برگزار می‌کند:


📌 امکان و عدم امکان خوانش اتوپیایی از ماجرای عاشورا

🗣️ گفت‌و‌گوی سوگواران، سال هفدهم؛ نشست پنجم

🎤 با حضورِ
دکتر سیدجواد میری
محمد نصر‌اوی


دربارهٔ نشست

📅 دوشنبه ۶ مرداد ۱۴۰۴
🕢 ساعت ۱۷:۳۰
📍 خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نائبی، پلاک ۲۳

@bashgahandishe
برداشتن مرز خویشتن و دیگری1404.05.07.pdf
263.5 KB
برداشتن مرزِ خویشتن و دیگری

📝محمدحسین قدوسی

چگونه انسان با دیگری رابطه عمیق‌تر از تفهیم پیدا کرده و به تفاهم می‌رسد؟
بازیگری یکی از اساسی‌ترین عرصه‌هایی است که این سوال در آن جایگاه ویژه دارد. سوال از اینجا شروع می‌شود که چگونه بازیگر باید محتوایی را به تماشاچی منتقل نماید. این سوال در ادامه و در تعالی مفهومی خود به مراتبی بسیار بالاتر از این می‌رسد و در نهایت به اینکه چگونه بازیگر نقش خود و وضعیت تماشاپی را آنچنان درک و زندگی کند که بتواند پلی بین این دو شده و این پل بخشی از زندگی و حقیقت او شود. کنستانتین استانیسلاوسکی (Konstantin Stanislavski) که با تفکر بنیادین خود، انقلابی در این عرصه ایجاد کرده و بازیگری را از یک عمل تصنعی برای رضایت تماشاچی یا القای یک مفهوم ومحتوا به عملی واقعی انسانی تبدیل نموده که بازیگر به جای بازی -به معنی قبلی آن- نقش را زندگی و خلق می‌کند و گویی در این نقش جلوه جدیدی از خویشتن را کشف و شهود نموده و آن را "تماشائی" و "اجرا" می‌نماید.

@Dialogeschool
@ejraaschool
@bsahgahandishe
@hekmatenamotanahi
▫️

📝 زیستاری به آزادی
. . . . .‏
(۸ مرداد، سال‌گرد خاموشی امیرحسین آریان‌پور)
‎ هادی راشد

امیرحسین آریان‌پور (۱۳۰۳ـ۱۳۸۰)، چهره‌ای چندسویه در گستره‌ی آموزش و پژوهش سده‌ی گذشته بود. آموزش‌های پایه‌ای خود را از سال ۱۳۲۳ آغاز کرد. گویا نخست کارشناسی علوم سیاسی خواند (پژوهش، ۱۳۵۸، چ۱: ۱۳۳۴)، سپس فلسفه و علوم تربیتی از کارشناسی تا دکتری دانش‌گاه تهران؛ و هم‌هنگام با آن، کارشناسی و دکتری ادبیات فارسی را به پایان رساند. پایان‌نامه‌ی خود را زیر دست پرویز خانلری در مایه‌های سبک‌شناسی شعر و ادبیات فارسی پیش برد. بخشی از آن نیز بارها به چاپ رسیده است. پس از آن کارشناسی و دکتری علوم اجتماعی را در دانش‌گاه‌های بیروت و پرینستون گذراند.
شماری از پژوهش‌ها و نوشتارهای او مانند در آستانه‌ی رستاخیز، فرویدیسم، سبک‌شناسی هنر و ادبیات، و پژوهش در پیوند تنگاتنگ با تاریخ، فرهنگ و ادبیات است. در کتاب در آستانه‌ی رستاخیز (۱۳۳۰)، آگاهی‌های برگرفته از تاریخ و فرهنگ ایران را در کنار جهانی‌های دگرگونی تاریخی نهاد تا در ستیز با «تاریک‌اندیشی» نشان دهد دگرگونی اجتماعی گریزناپذیر است. در فرویدیسم، به‌ویژه بخش‌های سمبولیسم (سمبول‌های اساسی)، رویاء، و بازی و هنر، نگرشی را به میان آورد که هنوز هم سرآغاز هر تکاپویی به ره‌یافت‌های بازنگرانه در شعر، ادبیات و هنر ایران از دید درون‌کاوی ساخت فرهنگی اجتماعیِ سنت است. با این همه، از کارهای آغازین‌اش خرسند نبود و فروتنانه آن‌ها را گرفتار سال‌خوردگی می‌خواند.

پیش از سنجش پژوهش‌های‌اش، بایسته است بر پویایی روش‌شناسیِ کارهای او درنگ کنیم. هیلده بلومنتال می‌نویسد هنگامی که دانست ا.ح.آ. به دنبال پرده‌برداری از قانون تحرک (دینامیسم) تاریخ است، و به او گفت این قانون را پیش‌ از این دیگران یافته‌اند، پاسخ شنید: می‌خواهد به روش خود «به طور مستقل، تمام تاریخ را تفحص کند و ببیند بکجا می‌رسد.» او در نگرش به تمدن غربی با مرزگذاری میان علم و تکنولوژی در برابر استعمار، ره‎یافت بازنگرانه‌ای را پیش‌نهاد کرد که بسیار راه‌گشا بود. روش‌شناسی گذار از گسست‌ها به پیوستگی‌ها در کار او، مهرداد بهار، مسکوب، شایگان، جلال ستاری و ... راهی به شناخت دگردیسی‌های تاریخ و فرهنگ گشود که در آن، شالوده‌های پژوهش در سنجش با داده‌های برآمده از تاریخ و فرهنگ ایران سامان می‌یابد.
آریان‌پور داده‌های پایه‌ی پژوهش‌های خود را از گستره‌های تاریخ، ادبیات و تصوف برمی‌گزید. وارونه‌ی نگاه معلمان دانش‌کده‌ای، نگرش او به زبان‌نوشته‌های کهن، چند پایه‌ای بود. او متن را فرآورده‌ای فرهنگی ـ اجتماعی در زبان می‌نگریست، و از آن، دریچه‌ای به روی دگرگونی‌های اجتماعی باز می‌کرد. معلمان و آموزگاران دانش‌کده‌ای چرخش به سوی «مطالعات اجتماعیِ آثار ادبی و در مواردی جامعه‌شناسی ادبیات» را برنمی‌تافتند، و با این نگاه که «این‌گونه کارها، در جهان، بسیار نادر و دشواریاب است و با شبه تحقیقات شعارآمیز و کلی‌بافیهای ژرونالیستی ... ارتباطی ندارد» (موسیقی شعر، بیست) به راه خود می‌رفتند.
نگرش آریان‌پور به ادبیات کلاسیک و تصوف، مانند مثنوی و غزلیات شمس در مرز میان ستایش و سنجش، ژرف و بالنده بود. با شرح انگلیسی نیکلسون بر مثنوی، نیک آشنا بود؛ چنان که فروزان‌فر در شرح مثنوی، خود را بی‌نیاز از راه‌نمایی‌های او نمی‌دید، و در دیباچه‌ی کتاب نوشت: «در مواضع مشکل این کتاب (نیکلسون) از مساعدت دوست عزیز و دانشمند خود آقای دکتر حسین آریان‌پور بهره‌مند شده‌ام.»

بلومنتال در یادداشتی ا.ح.آ. را قهرمان هالتر، شاعر، نویسنده، سخنرانِ پرتکاپو با سری پرشور، و ویژگی‌های ناسازگار؛ آدمی همه‌جانبه می‌خواند که در راه سربلندی کشورش به کار می‌آید. نایب حسین کاشی، نیای بزرگ او و سهراب، یکی از سران «یاغی‌گری» روزگار خود بود. با چنین پیشینه‌ای از توفان درون، ا.ح.آ. هم‌واره به سادگی، شکیبایی و دانایی زیست.
در کوران انقلاب ۱۳۵۷ چنان که خود می‌گفت پس از گفت‌وگو با احسان طبری، درخواست کیانوری را برای هم‌کاری با حزب نپذیرفت. از دید طبری، ا.ح.آ. یکی از سرمایه‌های برجسته‌ی اندیشه‌ی چپِ فرهنگی بود، و می‌بایست بیرون از دسته‌بندی‌های سیاسی به کار دانش‌ورانه بپردازد. با هم‌این راه‌نمایی‌ها بود که شماری از دانش‌وران برجسته‌ی ایرانی، مانند آریان‌پور، شرف خراسانی، مهرداد بهار، و ... از پیوستن به حزب خودداری کردند و پی‌آمدهای رنج‌بار دهه‌ی ۱۳۶۰ را از سر گذراندند. آریان‌پور حتی دو دهه پیش از آن، پیش‌نهاد جزنی را برای پیکربندیِ مارکسیستی مبارزه‌ی مسلحانه نپذیرفته بود. چپ در اندیشه‌ی آریان‌پور یا مهرداد بهار، گسترده‌تر از مارکسیسم آن‌هم از گونه‌ی راست‌کیشانه و حزبی بود.

● در پویه‌ی زبان فارسی⁦
گزیده‌ی یادداشت‌ها در فرهنگ، زبان و ادبیات
https://t.iss.one/OnPersianLanguage/
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
🎭 "لیلی و مجنون" | به‌زودی در وبگاه، آپارات و یوتیوب دوبال

این مجموعه، دراماتورژی داستان لیلی و مجنون نوشته‌ی نظامی گنجوی است که دوبال به آن پرداخته‌است.
اگر فضای گرم و صمیمی و فرهنگ کار گروهیِ باشگاه اندیشه نبود، خلق چنین آثاری ممکن نمی‌شد.
با احترام به این مجموعه که مانند معبدی برای رشد این پروژه بود.

🎙 تحسین برای پادکست محمدرضا طاهری (نظامی گنجوی) که خواندن گروهی این داستان را جذاب‌تر کرد.

و در پایان، با سپاس از جناب نظامی که میزبان ما بر سر خوان باشکوهِ لیلی و مجنون بود.

#لیلی_و_مجنون #دوبال #نظامی_گنجوی #دراماتورژی #باشگاه_اندیشه

@dobaalcompany
@bsahgahandishe