Forwarded from بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
بلوط هاي مقدس نيشتمانم
#رئوف_آذري
از ديرباز، همزيستي هموندانم در جغرافياي زاگرس با بلوط ها، قرين هم فهمي، همدلي و هم افزايي بوده است به نحوي كه بسياري از درس نكته هاي مدارا و تاب آوري همشهريان و همنوعانم از تلمذ در مكتب بلوط ها، حاصل آمده است و بالعكس نيز، استواري و سبزي و جان مداري بلوط ها نيز محصول منزلتي بوده است كه ساكنان اين جغرافيا براي شان قايل بوده اند..
ده ها و صدها منطقه حفاظتي در جاي جاي اين خاك پاك، به لطف اطلاق عنوان مبارك"قبرستان"،"آرامستان"، "اصحابه"،"مزارگه" و"شيخ" و... بر روي نقشه نيشتمانم يافتني بود كه در فحواي عنوان اطلاقي شان، نوعي هوشياري نسل ديروزي در ارزش داني بلوط ها و جنگل هاي شان نهفته بوده كه شكر خدا تا مرحله "تقديس بلوط"ها، پيشراني كرده و همان هوشمندي ديروز در نامگذاري مناطق، حفاظت جان صدها اصله و هزاران هكتار جنگل بلوط را در پي داشته است و اين خدمات متقابل نسل ديروز و بلوط ها، اوراقي ماندگار در تاريخ سرزمين پرگهرمان به ثبت رسانده است كه چند از بسيارش، به نفع ساكنان اين جغرافيا، نمونه هاي تاريخي ذيل اند:
♻️در دوران جنگ جهاني دوم و در پي هجوم متفقين و تحميل جنگ بر جغرافياي استراتژي گزين بي طرفي، متعاقب قتل وعام و تاراج سرزميني، قحطي نيز دروازه هايش را مي گشايد و اگر كه "بلوط"ها نبودند كه "آرد"شان در تشت خالي ساكنان اين جغرافيا، خمير شود، "نان" همنوعانم چون امروز در كوره راه هاي "آجرپزي"ها و "معابر كولبري" به قيمت "جان"، يافتني مي بود،نمي بود؟!
♻️در عصر توحش و سُبُعيت رژيم بعث و انفال بيش از ١٨٢ هزار كورد، اگر بلوط ها نبودند كه جان پناه، فراريان و محمل استتار نجات يافتگان انفال نمي شدند، شكي باقي نمي ماند كه اين جنايات در سكوت و انفعال رسانه ها،در آرشيو قدرت ها خاكستر مي خورد و كسي نبود كه اين ژينوسايد انساني را در محاكم قضايي، شهادت دهد،كسي مي بود و مي ماند؟!
♻️ در جريان بمباران شيميايي سردشت و حلبچه، اگر كه بلوط ها و نقش آفريني شان در هيأت "كپسول هاي اكسيژن ساز" به مدد "پرستاري تاول زداي رودخانه زاب" نبود، چه بسا، ده ها و صدها شهروند ديگر نيز به آمار #پنج_هزار-شهيد حلبچه و #هشت_هزار جانباز سردشتي، اضافه مي شد،نمي شد؟
♻️ و اين مبادلات مهرباني به درازناي زمان، ده ها صفحه در تاريخ اين سرزمين ثبت و ضبط كرده كه محققان و پژوهشگران خاص و سبزانديش مي طلبد تا بازكاوي و بازنمايي شان كند كه اميد مي رود دستي از آستين اراده و همت بيرون زند و چنين كند..
اما افسوس و هزار افسوس، در پسا نسل ديروزي ها، حداقل هايي سربرآوردند كه؛
▪️منافع شخصي خود را بر هر چه صفت "تقديس"بود، ترجيح دادند و با هنجارشكني ها، حرمت ها را زايل كردند و "تقديس شدگان" را بي محابا قتل و عام كردند و تا جايي "صدامِ" اسب چموش سركش را جلو تاختند كه در تخريب طبيعت و تحديد جان، روي "صدام" و "حزب بعث" را سفيد كردند و فرسنگ ها از وي سبقت گرفتند!
متأسفانه اين حداقل ها، چنان جسورانه پيش تاخته اند كه حداكثرها را در جغرافياي حجب و حيا، بي تفاوتي يا كم تفاوتي، مسئوليت نفهمي يا مسئوليت گريزي پس رانده اند و در ملأعام، "مقدسات" - ژينايي سرزمين و جنگل هاي بلوط- را قتل و عام مي كنند و "قانون"، "مجري قانون" و"ضابط قضايي" را، عقيم كرده اند كه تاريخ بشريت، مگر "كرونا" و گرنه ويروسي به اين جسارت تخريب گري ريه هاي طبيعت و كشندگي بلوط ها و فراگيري جغرافيايي ومرزشكني به خود نديده است!
اما در وراي همه اين ها، باز در جمع شهروندان صاحب احساس و عِرق و دلبستگي به مام وطن، نمونه هايي يافتني است كه چون معلم دهوكي اقليم كوردستان، #تقدس_بلوط ها را بازنمايي كرده و با ساخت #خانه_بلوطي، ارزش ها را يادآوري مي كند..
اگر نبود، همت و حميت و حمايت و جسارت معلماني چون "زيره وان صالح" در دهوك، "سه روه ر قه ره داغي" و "دكتر باوه ر"در استان سليمانيه، مهندس درويش و دكتر آخاني در تهران و ايران، مهندس افشار در لرستان و سعيد انصاريان در الگن و "شريف باجورها و اميدكهنه پوشي ها "در مريوان، سروه ها، محمدها،هوشيارها،محمدرضاها،سوران ها و ژيان ها و ... و البته "بلوطبانان پا به ركاب"در سردشت، دكتر كاوه مدني در انگلستان و گرتا تونبرگ ها در سوئد، الهام موسوي ها و الهام پيرهادي ها در رسانه، و.... و... شايد شمع هاي اميدمان كم سو شده بود، اما با وجود نازنيناني كه همچنان چراغ استواري و وفاداري را روشن نگهداشته اند، پيمودن راه دشوار "حفاظت از مقدس ترين هاي سرزمينم" اين "سرمايه هاي نمادين نيشتمانم" تحمل پذير است و "زيره وان "گفتني، "مباركي بلوط" ها، پاسداشتني تر مي شود..
سپاس همه را كه هستند تا باشيم و مؤثر باشيم👏🌹❤️
لينك گزارش اقدام ارزشمند معلم هنرمند دهوكي در اقليم كوردستان👇
https://t.iss.one/Sopskf/4555
---
*فعال صلح و مهرباني، كنشگر سواد رسانه اي
@sopskf
#رئوف_آذري
از ديرباز، همزيستي هموندانم در جغرافياي زاگرس با بلوط ها، قرين هم فهمي، همدلي و هم افزايي بوده است به نحوي كه بسياري از درس نكته هاي مدارا و تاب آوري همشهريان و همنوعانم از تلمذ در مكتب بلوط ها، حاصل آمده است و بالعكس نيز، استواري و سبزي و جان مداري بلوط ها نيز محصول منزلتي بوده است كه ساكنان اين جغرافيا براي شان قايل بوده اند..
ده ها و صدها منطقه حفاظتي در جاي جاي اين خاك پاك، به لطف اطلاق عنوان مبارك"قبرستان"،"آرامستان"، "اصحابه"،"مزارگه" و"شيخ" و... بر روي نقشه نيشتمانم يافتني بود كه در فحواي عنوان اطلاقي شان، نوعي هوشياري نسل ديروزي در ارزش داني بلوط ها و جنگل هاي شان نهفته بوده كه شكر خدا تا مرحله "تقديس بلوط"ها، پيشراني كرده و همان هوشمندي ديروز در نامگذاري مناطق، حفاظت جان صدها اصله و هزاران هكتار جنگل بلوط را در پي داشته است و اين خدمات متقابل نسل ديروز و بلوط ها، اوراقي ماندگار در تاريخ سرزمين پرگهرمان به ثبت رسانده است كه چند از بسيارش، به نفع ساكنان اين جغرافيا، نمونه هاي تاريخي ذيل اند:
♻️در دوران جنگ جهاني دوم و در پي هجوم متفقين و تحميل جنگ بر جغرافياي استراتژي گزين بي طرفي، متعاقب قتل وعام و تاراج سرزميني، قحطي نيز دروازه هايش را مي گشايد و اگر كه "بلوط"ها نبودند كه "آرد"شان در تشت خالي ساكنان اين جغرافيا، خمير شود، "نان" همنوعانم چون امروز در كوره راه هاي "آجرپزي"ها و "معابر كولبري" به قيمت "جان"، يافتني مي بود،نمي بود؟!
♻️در عصر توحش و سُبُعيت رژيم بعث و انفال بيش از ١٨٢ هزار كورد، اگر بلوط ها نبودند كه جان پناه، فراريان و محمل استتار نجات يافتگان انفال نمي شدند، شكي باقي نمي ماند كه اين جنايات در سكوت و انفعال رسانه ها،در آرشيو قدرت ها خاكستر مي خورد و كسي نبود كه اين ژينوسايد انساني را در محاكم قضايي، شهادت دهد،كسي مي بود و مي ماند؟!
♻️ در جريان بمباران شيميايي سردشت و حلبچه، اگر كه بلوط ها و نقش آفريني شان در هيأت "كپسول هاي اكسيژن ساز" به مدد "پرستاري تاول زداي رودخانه زاب" نبود، چه بسا، ده ها و صدها شهروند ديگر نيز به آمار #پنج_هزار-شهيد حلبچه و #هشت_هزار جانباز سردشتي، اضافه مي شد،نمي شد؟
♻️ و اين مبادلات مهرباني به درازناي زمان، ده ها صفحه در تاريخ اين سرزمين ثبت و ضبط كرده كه محققان و پژوهشگران خاص و سبزانديش مي طلبد تا بازكاوي و بازنمايي شان كند كه اميد مي رود دستي از آستين اراده و همت بيرون زند و چنين كند..
اما افسوس و هزار افسوس، در پسا نسل ديروزي ها، حداقل هايي سربرآوردند كه؛
▪️منافع شخصي خود را بر هر چه صفت "تقديس"بود، ترجيح دادند و با هنجارشكني ها، حرمت ها را زايل كردند و "تقديس شدگان" را بي محابا قتل و عام كردند و تا جايي "صدامِ" اسب چموش سركش را جلو تاختند كه در تخريب طبيعت و تحديد جان، روي "صدام" و "حزب بعث" را سفيد كردند و فرسنگ ها از وي سبقت گرفتند!
متأسفانه اين حداقل ها، چنان جسورانه پيش تاخته اند كه حداكثرها را در جغرافياي حجب و حيا، بي تفاوتي يا كم تفاوتي، مسئوليت نفهمي يا مسئوليت گريزي پس رانده اند و در ملأعام، "مقدسات" - ژينايي سرزمين و جنگل هاي بلوط- را قتل و عام مي كنند و "قانون"، "مجري قانون" و"ضابط قضايي" را، عقيم كرده اند كه تاريخ بشريت، مگر "كرونا" و گرنه ويروسي به اين جسارت تخريب گري ريه هاي طبيعت و كشندگي بلوط ها و فراگيري جغرافيايي ومرزشكني به خود نديده است!
اما در وراي همه اين ها، باز در جمع شهروندان صاحب احساس و عِرق و دلبستگي به مام وطن، نمونه هايي يافتني است كه چون معلم دهوكي اقليم كوردستان، #تقدس_بلوط ها را بازنمايي كرده و با ساخت #خانه_بلوطي، ارزش ها را يادآوري مي كند..
اگر نبود، همت و حميت و حمايت و جسارت معلماني چون "زيره وان صالح" در دهوك، "سه روه ر قه ره داغي" و "دكتر باوه ر"در استان سليمانيه، مهندس درويش و دكتر آخاني در تهران و ايران، مهندس افشار در لرستان و سعيد انصاريان در الگن و "شريف باجورها و اميدكهنه پوشي ها "در مريوان، سروه ها، محمدها،هوشيارها،محمدرضاها،سوران ها و ژيان ها و ... و البته "بلوطبانان پا به ركاب"در سردشت، دكتر كاوه مدني در انگلستان و گرتا تونبرگ ها در سوئد، الهام موسوي ها و الهام پيرهادي ها در رسانه، و.... و... شايد شمع هاي اميدمان كم سو شده بود، اما با وجود نازنيناني كه همچنان چراغ استواري و وفاداري را روشن نگهداشته اند، پيمودن راه دشوار "حفاظت از مقدس ترين هاي سرزمينم" اين "سرمايه هاي نمادين نيشتمانم" تحمل پذير است و "زيره وان "گفتني، "مباركي بلوط" ها، پاسداشتني تر مي شود..
سپاس همه را كه هستند تا باشيم و مؤثر باشيم👏🌹❤️
لينك گزارش اقدام ارزشمند معلم هنرمند دهوكي در اقليم كوردستان👇
https://t.iss.one/Sopskf/4555
---
*فعال صلح و مهرباني، كنشگر سواد رسانه اي
@sopskf
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک