🎬 درباره Gentelman in Moscow
" ادبیات، آدم تربیت میکند "
🔸️بهارک محمودی
🔷️ "الکساندر رستو" اشرافزادهای روسی است که در یکی از دادگاههای انقلاب بولشویکی روسیه، به دلیل انتساب شعری انقلابی به او از اعدام نجات پیدا میکند. اما در عوض به زندگی مادامالعمر در هتلی پنجستاره محکوم میشود که اگر یک قدم از درهای ورودی آن به سمت خروج بردارد، بیدرنگ کشته خواهد شد...
🔷️ در میان انبوهی از سریالهای معمایی و جناییِ "تِرِند" و یک بار مصرف این روزها، "جنتلمنی در مسکو" به جهت محتوای انسانی و بازاندیشانهاش، پیشنهادی متفاوت و دوست داشتنی است.
🔷️ بازاندیشانه از آن جهت که نقدی سخت بر پایههای اندیشه کمونیسم و حاصل انقلاب روسیه بیان میدارد و دوستداشتنی از آن روی که نقد خود را نه از مسیر بیانیههای سیاسی که با اتکا به معجزهی روابط ناب انسانی و ایجاز موجود در لایههای پنهان آن بیان میکند.
🔹️ اینجا ادبیات نجات دهنده است. اکساندر روستو در تاریکترین هنگامه زندگی و حصر نیز دست از مطالعه برنمیدارد و با نظمی مثال زدنی، کتاب خوانده و موسیقی گوش میکند. روتینی که بر اساس آرمانها و اصول حزبی قدرت حاکم، اشرافیگری بهشمار میآید.
🔹️ اما همین نظم و آداب است که به مذاق زندانبان خوش میآید و او را ترغیب به رهروی از این اشرافزاده میکند. "رستو" به زندانبان خود که از او خواسته راه و رسم ادب را به او و خانوادهاش بیاموزد، "رمان" معرفی میکند. او "جنگ و صلح" و "آناکارنینا" میخواند و شَک میکند به بنیان آنچه آرمانهای بیبدیل حزب خوانده میشدند.
🔹️فرشته مرگ به میانجی ادبیات، بانیِ نجات و رستگاری "رستو" میشود. اینگونه که اشرافزاده کلاه بر سر نهاده و با لبخند از درهای ورودی هتل خارج میشود.
#یاد_داشت
#نگاه_کوتاه
#نقد_فیلم
https://t.iss.one/baharak_mahmoodi
" ادبیات، آدم تربیت میکند "
🔸️بهارک محمودی
🔷️ "الکساندر رستو" اشرافزادهای روسی است که در یکی از دادگاههای انقلاب بولشویکی روسیه، به دلیل انتساب شعری انقلابی به او از اعدام نجات پیدا میکند. اما در عوض به زندگی مادامالعمر در هتلی پنجستاره محکوم میشود که اگر یک قدم از درهای ورودی آن به سمت خروج بردارد، بیدرنگ کشته خواهد شد...
🔷️ در میان انبوهی از سریالهای معمایی و جناییِ "تِرِند" و یک بار مصرف این روزها، "جنتلمنی در مسکو" به جهت محتوای انسانی و بازاندیشانهاش، پیشنهادی متفاوت و دوست داشتنی است.
🔷️ بازاندیشانه از آن جهت که نقدی سخت بر پایههای اندیشه کمونیسم و حاصل انقلاب روسیه بیان میدارد و دوستداشتنی از آن روی که نقد خود را نه از مسیر بیانیههای سیاسی که با اتکا به معجزهی روابط ناب انسانی و ایجاز موجود در لایههای پنهان آن بیان میکند.
🔹️ اینجا ادبیات نجات دهنده است. اکساندر روستو در تاریکترین هنگامه زندگی و حصر نیز دست از مطالعه برنمیدارد و با نظمی مثال زدنی، کتاب خوانده و موسیقی گوش میکند. روتینی که بر اساس آرمانها و اصول حزبی قدرت حاکم، اشرافیگری بهشمار میآید.
🔹️ اما همین نظم و آداب است که به مذاق زندانبان خوش میآید و او را ترغیب به رهروی از این اشرافزاده میکند. "رستو" به زندانبان خود که از او خواسته راه و رسم ادب را به او و خانوادهاش بیاموزد، "رمان" معرفی میکند. او "جنگ و صلح" و "آناکارنینا" میخواند و شَک میکند به بنیان آنچه آرمانهای بیبدیل حزب خوانده میشدند.
🔹️فرشته مرگ به میانجی ادبیات، بانیِ نجات و رستگاری "رستو" میشود. اینگونه که اشرافزاده کلاه بر سر نهاده و با لبخند از درهای ورودی هتل خارج میشود.
#یاد_داشت
#نگاه_کوتاه
#نقد_فیلم
https://t.iss.one/baharak_mahmoodi
Telegram
بهارک محمودی
هیات علمی رشته روزنامهنگاری دانشگاه علامه طباطبایی،
پژوهشگر حوزه سینما، فضای مجازی و مطالعات فرهنگی
پژوهشگر حوزه سینما، فضای مجازی و مطالعات فرهنگی
چاپشده در احمد سمیعی(گیلانی) زندگانی و خاطرات سیاسی در گفتوگو با سایه اقتصادینیا، نشر نی ۱۴۰۳
از خاطرات روزگار کودکی سمیعی گیلانی در رشت... این اصطلاح «سینمای سُنُر» را، برای اطلاق به فیلمهای صامت همراه با موسیقی، نشنیده بودم... احتمال میدهم بهخاطر استفاده از تجهیزات موسیقی ساخت شرکت آلمانی SONOR در سالن سینمای آن سالها چنین اصطلاحی مرسوم شده باشد.
@cinema_book
از خاطرات روزگار کودکی سمیعی گیلانی در رشت... این اصطلاح «سینمای سُنُر» را، برای اطلاق به فیلمهای صامت همراه با موسیقی، نشنیده بودم... احتمال میدهم بهخاطر استفاده از تجهیزات موسیقی ساخت شرکت آلمانی SONOR در سالن سینمای آن سالها چنین اصطلاحی مرسوم شده باشد.
@cinema_book