بهارک محمودی
276 subscribers
23 photos
6 videos
4 files
33 links
هیات علمی رشته روزنامه‌نگاری دانشگاه علامه طباطبایی،

پژوهشگر حوزه سینما، فضای مجازی و مطالعات فرهنگی
Download Telegram
🎬 درباره Perfect days

" فرودستیِ اختیاری "

🔸️بهارک محمودی

🔷️ "روزهای عالی" با تصویر مرد میانسال تنهایی آغاز می‌شود که با طلوع آفتاب خانه خلوتش را مرتب می‌کند، چند خط کتاب می‌خواند، سر و صورتی صفا داده، لباس فرم نظافتچیان توالت‌های عمومی را می‌پوشد، قهوه‌ای آماده بر بدن می‌زند، سوار اتومبیل شده، کاستی در ضبط ماشین پلی می‌کند و روزش را آغاز می‌کند...
🔷️ همه چیز عادی‌ به نظر می‌رسد، حتی وقتی کتاب‌خواندن صبحگاهی و موسیقی متفاوت گوش کردن با پوشیدن لباس مخصوص نظافتچیان توالت‌های عمومی، چنان جور نباشد . چیزی که خرق عادت است؛ آن لبخند رضایت و دقتی است که این نظافتچی در تمامی مراحل انجام وظیفه خود به لب دارد. گویی که نه در حال برق انداختن نشیمن‌گاهِ توالت فرنگی که مشغول کشیدن آرشه بر ویالون خوش‌نوایی است که صدایش فقط به گوش او می‌رسد.
🔷️ برای منِ مخاطب فیلم‌های ایرانی که تصویر فرودستی برایش نه فقط با محرومیت از همه چیز که با مجموعه‌ای از بداخلاقی‌‌ها و جار و جنجال و عربده‌کشی همراه بوده‌است، تماشای همین لبخند رضایت، نه حیرت‌انگیز که حتی مشکوک به نظر می‌رسد؛ تا اینکه پیداییِ سر و کله خانواده مرفه قهرمان، گره از اعجاب این رضایت می‌گشاید.
این اشاره نشان می‌دهد "هیرایاما" نه از سرِ اجبار طبقاتی و غمِ ناگزیر نان که به وجهی اختیاری، فرودستی را برگزیده است و همین اختیار است که لبخند به لب او آورده‌ است نه صرفاً انجام درست وظیفه...
🔷️ ناگفته نماند که اشاره به جایگاه مرفه طبقاتی، همچون آبی بر آتش روشنفکری و تمایز این مردِ به ظاهر فرودست عمل می‌کند. گذشته و در واقع طبقه‌ای که به انتخابهای امروز او در کتابخوانی و عکاسی، اصالتی خانوادگی بخشیده و در چارچوب عادت‌واره (habitus) بوردیویی محدود می‌کند.

🔹️ پ.ن: یادم میاید یکی از مهمترین مسائلی که بسیاری از ما با قهرمانان لفظ قلم گویِ فیلم‌های سعید روستایی داشتیم همین بی‌پشتوانه‌گیِ بلبل زبانی و شیوه سخن گفتن آنها بود. البته که "هیرایاما" در طول فیلم چهار کلمه هم صحبت نمی‌کند اما همین اشارت کوتاه به پشتوانه اقتصادی خانوادگی‌اش (فارغ از نگاه ارزشی) درسی برای لزوم خودبسندگی در روایت برای سینمای ایران است.

#یاد_داشت
#نگاه_کوتاه
#نقد_فیلم




https://t.iss.one/baharak_mahmoodi
تفسیر انتقادی لاجوردی.pdf
582.2 KB
▪️به یاد هاله..‌.

حواسمان که نباشد خاطره‌هایمان با ما قهر می‌کنند، به تدریج رنگ می‌بازند و سر آخر چنان محو می‌شوند که گویی هیچگاه نبوده‌اند؛ قصه من و استادی که این نوشته به بهانه‌اش متولد شده از جمله همین خاطرات است...

▪️متن کامل این #یاد_داشت در فصلنامه رسانه فرهنگ، بهار ۱۴۰۰👆

#هاله_لاجوردی

https://t.iss.one/baharak_mahmoodi
سلام به همه‌ي دوستان، اساتید، دانشجویان و علاقه‌مندان علوم اجتماعی ایران

بعد از حدود ۱۰ ماه همکاری بیش از ۶۰ نفری، خوشحالیم اعلام کنیم که امروز جدول برنامه‌ی همایش با ۳۴ پنل، و حدود ۱۳۰ مقاله که در چهار شهر کرج، کرمانشاه، شیراز و تهران برگزار می‌شود، آماده شده و به پیوست این رایانامه تقدیم می‌شود. متأسفیم که مجال بیش‌تری فراهم نبود تا بتوانیم مقالات بیش‌تری را پذیرا باشیم. به همه‌ي دوستان، چه کسانی که مجال ارائه مقاله پیدا کرده‌اند چه کسانی که این مجال برای‌شان فراهم نشده است، و‌ چه کسانی که به عنوان شنونده در همایش حضور خواهند داشت، پیشاپیش خوش‌آمد می‌گوییم. خوشحالیم که در روزهای آتی در جمع پرشور و پررونق شما خواهیم بود. از شما خواستاریم این رایانامه را به همراه جدول برنامه، به همه‌ي دوستان و آشنایانِ علاقه‌مند به تحلیل و شناخت و تغییر جامعه‌ی ایران ارسال کنید و آن‌ها را به حضور در این همایش دعوت کنید تا به غنا و رونق همایش افزوده شود. امیدواریم این جمع، فرصتی باشد برای گفت‌وگوهای بازاندیشانه درباره‌ي تحلیل جامعه‌ی ایران. 

دیگر آن‌که انجمن جامعه‌شناسی ایران برای ادامه حیات‌اش به کمک‌های مخاطبان خود وابسته است. چرخش کار انجمن، و خصوصاً همایش فعلی با تلاش زیاد و داوطلبانه‌ی جمعی از همراهان علوم اجتماعی ایران به سرانجام رسیده، هزینه‌هایی دارد که مهم‌ترین راه تأمین آن حمایت مخاطبان است. روی لینک زیر بزنید و از ۵۰۰ هزار تومان تا هر مقدار که برای‌تان ممکن است به زنده ماندن جامعه مدنی در ایران کمک کنید. 
https://hamibash.com/Isa1371 

به امید روزهای پرشور و پرنشاط

@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران

با حمایت انجمن جامعه شناسی، از فرهنگ و فرهیختگی حمایت کنید.
♦️ "ما در شهرها صرفاً زندگی نمی کنیم، بلکه با تصور کردن آنها بر سر واقعیتشان مذاکره می‌کنیم" (جیمز دونالد)

📽 در این تاک درباره تجربه‌ای از شهر سخن می‌گوییم که سینما باعث و بانی ساختن آن است.

🗓 پنجشنبه دهم اسفند ساعت ۵ بعدازظهر

مکان: تهران، خ ظفر، خ بخارا، بن‌بست آرامش، پلاک ۱، موسسه فرهنگی پانوراما


#سخنرانی #شهر #سینما
https://t.iss.one/baharak_mahmoodi
📌سخنرانی: تجربه‌ی شهر به میانجی سینما

بهارک محمودی
@baharak_mahmoodi

🔸به گزارش پانوراما، تاک بیست‌وششم به تاکبانی بهارک محمودی، عضو هیات علمی دانشگاه، درباره‌ی «تجربه‌ شهر به میانجی سینما» برگزار شد.
در این تاک، پیرامون بازتاب شهر و زندگی شهری در سینما، گفت‌وگو کردیم.

🎥ویدئوی کامل این تاک را در یوتیوب پانوراما تماشا کنید.

@panora_ma
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔸️ "سینما در حوالیِ واقعیت، احساسات، رویا و کابوس‌های یک ملت را نمایندگی می‌کند ..."

-زیگفرید کراکائر

#سخنرانی #سینما

https://t.iss.one/baharak_mahmoodi
The 100 Best Movies of All Time 2024.pdf
46.3 MB
▪️نشریه 2024 معرفی 100 فیلم برتر تاریخ سینما

منبع: https://t.iss.one/Filmmajaleh


♦️کانال بهارک محمودی
https://t.iss.one/baharak_mahmoodi
▪️آینه‌های کج و معوج

بهارک محمودی

📚 این کتاب، در کنار اثر پژوهشی پرویز اجلالی با عنوان "دگرگونی‌ اجتماعی و فیلم‌های سینمایی در ایران" که متمرکز بر سینمای قبل از انقلاب است و همچنین مجموعه "تاریخ اجتماعی سینمای ایران" نوشته: حمید نویسی که تا ابتدای دهه ۹۰ را مورد مطالعه قرار داده، برای علاقمندان به جامعه‌شناسی سینما، مفید و خواندنی است.


🏫 ناشر: كرگدن
✍️نويسنده: فرزين وحدت
👤مترجم: عسگر قهرمان‌پور
↕️ قطع: رقعي|شوميز
📒 چاپ 1|1403
📖 204 صفحه
💰230 هزار تومان

#معرفی_کتاب

https://t.iss.one/baharak_mahmoodi
سینما در اصفهان

"سینماها مجبور هستند قبل از انتشار فیلم از نظمیه مجوز بگیرند؛اما فیلم "عروسی پشت تلفن" ، که سینما مایاک آن را روی پرده برد، برای اخلاق عمومی مناسب نبود."

منبع:
روزنامه اخگر
۳۰ اردیبهشت ۱۳۰۹
شماره ۳۵۰

#وقفه_های_سینمایی


کانال بهارک محمودی

https://t.iss.one/baharak_mahmoodi
🔸️ "زندگی و سینما" با زکریا هاشمی

بهارک محمودی


در جوانی‌ ابراهیم گلستان به او گفته بود: "فکر کن و بنویس؛ روده درازی نکن ... خودت باش و از خودت بنویس. ادا در نیار و فکر قلمبه سلمبه نوشتن را از سرت خارج کن"

🔸️و او یعنی زکریای هاشمی دقیقاً بدون ادا و اطوار، از تجربه زیستن خود با سینما می‌گوید و تمام متعلقاتش.

🔸️عباس میلانی در مقدمه کتاب آن را تاریخ شفاهی گوشه‌هایی از تاریخ سینمای ایران می‌داند :
" گفتم؛ احمد جون نوکرتم، منم ببر تو فیلم بازی کنم..."
گفت: "همین جوری که تو سینما ادم و قبول نمی‌کنن، باهاس شیک باشی، خوشتیپ باشی..." (ص ۲۷)
🔸️اینگونه بود که هر روز موهای کرنلی‌اش را در آینه مرتب می‌کرد و بغل گوش‌هایش را وازلین و پارافین می‌مالید تا موهایش، فرم بگیرد. (نقل به مضمون از کتاب)


#معرفی_کتاب #سینما

کانال بهارک محمودی

https://t.iss.one/baharak_mahmoodi
هشدار به سینماها

🛎 نظمیه درباره وظایف سینماها و تماشاخانه‌ها اعلانی صادر کرده است:

"دست زدن، هلهله کردن، همراه آوردن اطفال و استعمال مسکرات ممنوع است. در شبهای جمعه، سینما "سپه" مخصوص محصلان دختر و سینما "شاهپور" مخصوص محصلان پسر، برای نشان دادن فیلم‌های اخلاقی است".

#وقفه_های_سینمایی


۳۱ فروردین ۱۳۱۰
شماره ۵۵۸
روزنامه اخگر

کانال بهارک محمودی
https://t.iss.one/baharak_mahmoodi
🎬 درباره American Fiction

« ما بیشتر از اینهاییم که نشان می‌دهید ...»

🔸️بهارک محمودی

🔹️ «داستان آمریکایی» درباره رمان‌نویسی است (مانک) که می‌خواهد از کلیشه‌های رایج داستان‌نویسی درباره سیاه‌پوستان که با فقر و سیاهی و شکست درهم‌آمیخته فاصله بگیرد و روایت‌ تازه‌ای از آنان در داستان خود ارائه دهد. اما از آنجايیکه هیچ ناشری با چاپ چنین‌ داستان‌هایی موافقت نمی‌کند، او تصمیم می‌گیرد به صورتی هجوآمیز و از سر لجبازی با نام مستعار بر اساس همان کلیشه‌های رایج درباره زندگی اجتماعی سیاهپوستان در آمریکا داستان بنویسید؛ داستانی که اتفاقاً علیرغم میل باطنی او بسیار محبوب می‌شود و او را به شهرتی غیرمنتظره می‌رساند.

🔹️مانک که دستمایه قراردادن همین «داستان‌های کهنه بدبختی سیاه‌پوستان» را مبتذل می‌شمرد، اصرار بر این شکل از بازنمایی را تلاش برای به دست آوردن دل سفیدپوستانی می‌داند که از این ستم تاریخی که بر سیاه‌پوستان روا داشته‌اند عذاب وجدان گرفته‌اند و حالا با صحبت از این فیلم‌ها و داستا‌ن‌ها که ولع تماشا و خواندشان را دارند، موضوعی برای صحبت در مهمانی‌های مجلل یا طبقه‌ متوسطی خود را پیدا می‌کنند.

🔹️ قهرمان داستان در گفتگو با نویسنده دیگری که اتفاقاً با دستمایه قراردادن همین کلیشه‌ها در داستانهایش جوایزی کسب کرده و شهرتی به هم زده با عصبانیت در پاسخ به این سؤال که : «یعنی تو می‌گی فقر  سیاه‌پوست‌ها و برده بودن و رپ خوندنشون واقعیت نداره ؟» می‌گوید: « نمی‌گم اینها واقعیت نداره ... می‌گم ما بیشتر از اینهاییم .. این چیزها ما رو تحقیر می‌کنن و به صورت مدام هم این تحقیر رو ادامه می‌دن ...»

🔹️ «داستان آمریکایی» از «بحران بازنمایی» در روایت‌ها می‌گوید. اینکه داستان، سینما و در کل «روایت‌ها» می‌توانند شهرها، انسان‌ها، رابطه‌ها و مناسبات را سپید یا سیاه و در واقع متفاوت از آنچه در زیست روزمره‌، تجربه می‌شوند، به تصویر درآورند. قاب‌های روایی گوناگون، شهرها و انسان‌های تازه می‌آفرینند و این آفرینش دوباره، آنقدر تکرار و تکرار می‌شود تا هویت تصویری متفاوتی از پدیده‌ها خلق می‌کند.

🔹️ مفهوم «سیاه‌نمایی» در سینمای ایران که البته سال‌هاست از هاله‌ای ایدئولوژیک برخوردار شده نیز، حکایت از همین بحران دارد. اینکه سینماگر به گمان اینکه واقعیت را دستمایه قرار داده است، روی خوش به هیچ شهر و انسانی نشان نمی‌دهد و انسان ایرانی را در پست‌ترین و رذالت‌‌بارترین حالت خود نشان داده و همان انسان ایرانی نیز، در پیوند با رنج‌های متداوم تاریخی، آن دیگری تعمیم یافته را در خود جستجو و نهایتاً باور می‌کند.
نکته اینجاست که خواستِ نگاه انتقادی به مرارت‌های موجود، لزوماً به معنای جاساز کردن ناگزیر آنها در روایت نیست. نوعی از جاسازی که راه بر مفهومی چون "سیاه_نمایی" گشوده می‌گذارد.

#نقد_فیلم
#یاد_داشت
#نگاه_کوتاه

https://t.iss.one/baharak_mahmoodi
🎬 درباره  Gentelman in Moscow

" ادبیات، آدم تربیت می‌کند "

🔸️بهارک محمودی

🔷️ "الکساندر رستو" اشراف‌زاده‌ای روسی است که در یکی از دادگاه‌های انقلاب بولشویکی روسیه، به دلیل انتساب شعری انقلابی به او از اعدام نجات پیدا می‌کند. اما در عوض به زندگی مادام‌العمر در هتلی پنج‌ستاره محکوم می‌شود که اگر یک قدم از درهای ورودی آن به سمت خروج بردارد، بی‌درنگ کشته خواهد شد..‌‌.

🔷️ در میان انبوهی از سریال‌های معمایی و جناییِ "تِرِند" و یک بار مصرف این روزها، "جنتلمنی در مسکو" به جهت محتوای انسانی و بازاندیشانه‌اش، پیشنهادی متفاوت و دوست داشتنی است.

🔷️ بازاندیشانه از آن جهت که نقدی سخت بر پایه‌های اندیشه کمونیسم و حاصل انقلاب روسیه بیان می‌دارد و دوست‌داشتنی از آن روی که نقد خود را نه از مسیر بیانیه‌های سیاسی که با اتکا به معجزه‌ی روابط ناب انسانی و ایجاز موجود در لایه‌های پنهان آن بیان می‌کند.

🔹️ اینجا ادبیات نجات دهنده است. اکساندر روستو در تاریک‌ترین هنگامه‌ زندگی و حصر نیز دست از مطالعه برنمی‌دارد و با نظمی مثال زدنی، کتاب خوانده و موسیقی گوش می‌کند. روتینی که بر اساس آرمان‌ها و اصول حزبی قدرت حاکم، اشرافی‌گری به‌شمار می‌آید.

🔹️ اما همین نظم و آداب است که به مذاق زندان‌بان خوش می‌آید و او را ترغیب به رهروی از این اشراف‌زاده می‌کند. "رستو" به زندان‌بان خود که از او خواسته راه و رسم ادب را به او و خانواده‌اش بیاموزد، "رمان" معرفی می‌کند. او "جنگ و صلح" و "آناکارنینا" می‌خواند و شَک می‌کند به بنیان آنچه آرمان‌های بی‌بدیل حزب خوانده می‌شدند.

🔹️فرشته مرگ به میانجی ادبیات، بانیِ نجات و رستگاری "رستو" می‌شود. اینگونه که اشراف‌زاده کلاه بر سر نهاده و با لبخند از درهای ورودی هتل خارج می‌شود.


#یاد_داشت
#نگاه_کوتاه
#نقد_فیلم




https://t.iss.one/baharak_mahmoodi
چاپ‌شده در احمد سمیعی(گیلانی) زندگانی و خاطرات سیاسی در گفت‌وگو با سایه اقتصادی‌نیا، نشر نی ۱۴۰۳

از خاطرات روزگار کودکی سمیعی گیلانی در رشت... این اصطلاح «سینمای سُنُر» را، برای اطلاق به فیلم‌های صامت همراه با موسیقی، نشنیده بودم... احتمال می‌دهم به‌خاطر استفاده از تجهیزات موسیقی ساخت شرکت آلمانی SONOR در سالن سینمای آن سال‌ها چنین اصطلاحی مرسوم شده باشد.

@cinema_book