🌀بلایی که این روزها سرمان آمده است
«اقناع» غایت هر ارتباط، اعم از انسانی یا رسانه ای است. هزینه های هنگفت دستگاه های عظیم رسانه ای در این جهت انجام می شود که بر مخاطبان تأثیر گذاشته و رفتار آن ها را مطابق میل گردانندگان آن تغییر دهد که در این صورت می گوییم اقناع صورت گرفته است. برای رسیدن به این مرحله، نیاز است در کنار هزینه های فراوان مادی، اقدامات تکنیکی که اغلب مخاطبان از آن اطلاع ندارند اما از سوی گردانندگان رسانه ها، با برنامه ریزی مورد استفاده قرار می گیرد، صورت گیرد.
تا به حال به این فکر کردید چطور موضوعی که تا دیروز در فرهنگ ایرانی به عنوان ضدارزش قلمداد می شد، امروز به ارزش تبدیل شده است و همه نیز آن را پذیرفته اند؟ یا چطور به یکباره در حالی که شما به هیچ عنوان موضوع ذهنتان فلان موضوع نبوده چون نه نیازتان بوده و نه برایتان اهمیت داشته، به نیازتان تبدیل شده و برایتان دارای اهمیت می شود؟
مساله ای که باید به آن توجه ویژه داشته باشید این است که شما فکر می کنید خودتان انتخاب کردید که چه چیزی برایتان مهم باشد یا چه چیزی اولویت امروزتان، اما باید بدانید متاسفانه شما فقط حس می کنید انتخاب کرده اید. شما از بین آنچه رسانه ها قبلا انتخاب و برایش برنامه ریزی کرده اند، انتخاب می کنید. به زبان ساده تر، شما از بین انتخاب رسانه ها، انتخاب می کنید.
رسانه ها تنها از طریق اقناع می توانند انتخاب هایشان را به خورد مخاطب بدهند و در ضمن این حس را نیز ایجاد کنند که مخاطب خودش انتخاب کرده است. ❇️پس نکته اول : این شما نیستید که انتخاب می کنید.
اینکه چگونه رسانه انتخابش را به انتخاب شما تبدیل می کند نکته مهم بعدی است.
❇️رسانه با استفاده از #برجسته_سازی، #تکرار، استفاده از #کلیدواژه_های معین، #اصطلاح_سازی، #سوژه_سازی و ربط مسائل مختلف به موضوع مدنظر، استفاده از #پروپاگاندای_وحشت و ایجاد #ترس و.... موفق به جابه جایی اولویت مخاطبان و اقناع آنها می شود.(همه تکنیک ها قبلا در کانال منتشر شده است)
❌به قول برنارد کوهن، ممکن است رسانه های امروزی نتوانند به مردم بگویند چگونه فکر کنند اما به جرأت می توانند به مردم بگویند به چه چیزی بیاندیشند.
با این توضیح کوتاه، به اخبار یک ماه اخیر شبکه های اجتماعی و ... توجه کنید و این پنج سوال کلیدی سواد رسانهای را از خود بپرسند:
1️⃣سازنده این پیام کیست؟ 2️⃣برای جلب توجه مخاطب از چه فنون خلاقانهای استفاده شده است؟ 3️⃣چطور درک دیگران از یک پیام، با درک من متفاوت است؟ 4️⃣از یک پیام چه ارزش ها، سبک زندگی، و عقایدی حذف یا به آن اضافه شدهاند؟5️⃣ و چرا این پیام ارسال میشود؟
در صورتی که پاسخ مشخصی برای این سوالات یافتید، بعد قانع شوید و پیام رسانه را قبول کنید.
بدترین مساله این است که اجازه دهیم بی اطلاعی و بی تحلیل بودن ما سکویی برای رسیدن عده ای به هدفشان شود.
🙏خواندن این متن را به دوستانتان نیز پیشنهاد بدهید.
#معصومه_نصیری
#سواد_رسانه
#مخاطب_هوشمند
🆔@asrehooshmandi
«اقناع» غایت هر ارتباط، اعم از انسانی یا رسانه ای است. هزینه های هنگفت دستگاه های عظیم رسانه ای در این جهت انجام می شود که بر مخاطبان تأثیر گذاشته و رفتار آن ها را مطابق میل گردانندگان آن تغییر دهد که در این صورت می گوییم اقناع صورت گرفته است. برای رسیدن به این مرحله، نیاز است در کنار هزینه های فراوان مادی، اقدامات تکنیکی که اغلب مخاطبان از آن اطلاع ندارند اما از سوی گردانندگان رسانه ها، با برنامه ریزی مورد استفاده قرار می گیرد، صورت گیرد.
تا به حال به این فکر کردید چطور موضوعی که تا دیروز در فرهنگ ایرانی به عنوان ضدارزش قلمداد می شد، امروز به ارزش تبدیل شده است و همه نیز آن را پذیرفته اند؟ یا چطور به یکباره در حالی که شما به هیچ عنوان موضوع ذهنتان فلان موضوع نبوده چون نه نیازتان بوده و نه برایتان اهمیت داشته، به نیازتان تبدیل شده و برایتان دارای اهمیت می شود؟
مساله ای که باید به آن توجه ویژه داشته باشید این است که شما فکر می کنید خودتان انتخاب کردید که چه چیزی برایتان مهم باشد یا چه چیزی اولویت امروزتان، اما باید بدانید متاسفانه شما فقط حس می کنید انتخاب کرده اید. شما از بین آنچه رسانه ها قبلا انتخاب و برایش برنامه ریزی کرده اند، انتخاب می کنید. به زبان ساده تر، شما از بین انتخاب رسانه ها، انتخاب می کنید.
رسانه ها تنها از طریق اقناع می توانند انتخاب هایشان را به خورد مخاطب بدهند و در ضمن این حس را نیز ایجاد کنند که مخاطب خودش انتخاب کرده است. ❇️پس نکته اول : این شما نیستید که انتخاب می کنید.
اینکه چگونه رسانه انتخابش را به انتخاب شما تبدیل می کند نکته مهم بعدی است.
❇️رسانه با استفاده از #برجسته_سازی، #تکرار، استفاده از #کلیدواژه_های معین، #اصطلاح_سازی، #سوژه_سازی و ربط مسائل مختلف به موضوع مدنظر، استفاده از #پروپاگاندای_وحشت و ایجاد #ترس و.... موفق به جابه جایی اولویت مخاطبان و اقناع آنها می شود.(همه تکنیک ها قبلا در کانال منتشر شده است)
❌به قول برنارد کوهن، ممکن است رسانه های امروزی نتوانند به مردم بگویند چگونه فکر کنند اما به جرأت می توانند به مردم بگویند به چه چیزی بیاندیشند.
با این توضیح کوتاه، به اخبار یک ماه اخیر شبکه های اجتماعی و ... توجه کنید و این پنج سوال کلیدی سواد رسانهای را از خود بپرسند:
1️⃣سازنده این پیام کیست؟ 2️⃣برای جلب توجه مخاطب از چه فنون خلاقانهای استفاده شده است؟ 3️⃣چطور درک دیگران از یک پیام، با درک من متفاوت است؟ 4️⃣از یک پیام چه ارزش ها، سبک زندگی، و عقایدی حذف یا به آن اضافه شدهاند؟5️⃣ و چرا این پیام ارسال میشود؟
در صورتی که پاسخ مشخصی برای این سوالات یافتید، بعد قانع شوید و پیام رسانه را قبول کنید.
بدترین مساله این است که اجازه دهیم بی اطلاعی و بی تحلیل بودن ما سکویی برای رسیدن عده ای به هدفشان شود.
🙏خواندن این متن را به دوستانتان نیز پیشنهاد بدهید.
#معصومه_نصیری
#سواد_رسانه
#مخاطب_هوشمند
🆔@asrehooshmandi
♨️سریال «ممنوعه»؛ عادی سازی و قبح زدایی!
همواره قوانین حاکم بر شبکه خانگی با عرصه عمومی تر سینما و سریال تفاوت های چشمگیری داشته است. گویا آن دست از فیلم ها و سریال ها برای مردم کشوری دیگر و فیلم های روی پرده برای کشوری دیگر ساخته می شوند و این گپ در اعمال قانون محل سوال است.
تعریف از سریال و محتوای فاخر هم در این میان دستخوش تغییرات جدی و قابل تاملی شده است.
سریال «ممنوعه» که روی آن +16 هم حک شده و به تازگی وارد شبکه خانگی شده است. سریالی که پس از تماشای آن احساس می کنید کسی محکم با مشت به صورتتان کوبیده و اولین سوالتان این خواهد بود که چه اتفاقی رخ داده است؟ اما از منظر رسانه ای مساله مهم پرسیدن چند سوال است.
💢#هدف از تولید این سریال چه بوده؟
💢بناست چه #سبک_زندگی را در ما تغییر دهد یا ایجاد کند؟
💢با استفاده از چه #تکنیک_هایی و ......
#عادی_سازی به عنوان یکی از تکنیک های رسانه ای که با مدد #تکرار، برای تغییرات سبک زندگی مورد استفاده قرار می گیرد و #قبح_زدایی دوتکنیک مهمی هستند که این سریال باکمک آنها، محتوای ضداخلاقیش را به خورد مخاطب دهد.
اینکه شخصیت های داستان با شرط بندی تن به روابط جنسی آزاد فارغ از چارچوب می دهند و همزمان در رابطه بودن با چندین نفر را به تصویر می کشند، نوع جدیدی از لاابالیگری در عرصه ارائه محتوا به مخاطب است.
سوال اینجاست که چند درصد از مردم در حال حاضر درگیر چنین روابطی هستند؟ چند درصد در حال حاضر تن به چنین اعمالی می دهند؟ نقش خانواده در این سریال کجاست؟
اساسا ضرورت به نمایش کشیدن ابتذال گونه آنچه در برخی سطوح پنهان جامعه در جریان است به طور عیان و به رو آوردن آن، چه میزان است و با چه هدفی انجام شده است؟
مساله دیگر به تصویر کشیدن روابط بدون هیچ قید و شرط مبتنی بر لذت آنی است.
در بخش آنچه خواهید دید البته مساله کمی هم فراتر رفته و روابط متعدد افراد متاهل را هم به تصویر کشیدند که باز این مساله هرچند در میان برخی اقشار وجود داشته باشد، موجب عادی سازی و قبح زدایی خواهد شد.
متاسفانه ناظران محتوا گاهی از در دروازه تو نمیروند و گاهی از سوراخ سوزن. قید +۱۶ واقعا توسط چند درصد مردم رعایت خواهد شد. زمانی اعلام شد فیلم لانتوری برای +۱۸ سال مناسب است اما با ورود به سالن سینما بخش قابلتوجهی از تماشاگران در رده سنی شامل ممنوعیت بودند.
این حد از افسارگسیختگی رفتاری آنهم در سریالی که با قوانین ایران اسلامی اجازه نشر یافته، خود نشان از نگرشی خطرناک در حوزه تایید و توزیع چنین محتواهایی است.
♨️ بهتر است فکری به حال تولیدات داخلی مان کنیم که به مراتب مرزهای بی اخلاقی را بیش از برخی محتواهای تولیدی خارجی درنوردیده اند و با این روال مدتی بعد باید شاهد به تصویر کشیدن برخی تصاویر خاص هم باشیم.
سطحی نگری تا جایی فرا رفته که در عرصه سینما ما زندگینامه شرور معروف تهران وحید مرادی را هم فیلم میکنیم اما عرضه و شجاعت ساخت فیلم درباره شهید چمران یا ابوعلی سینا و ... را نداریم.
❌به راستی که این ضرب المثل آفریقایی درست است که «اگر در میان شما دشمن نباشد، دشمن بیرون به شما آسیبی نمیزند.»
#معصومه_نصیری
#مدرس_سواد_رسانه_ای
@asrehooshmandi
همواره قوانین حاکم بر شبکه خانگی با عرصه عمومی تر سینما و سریال تفاوت های چشمگیری داشته است. گویا آن دست از فیلم ها و سریال ها برای مردم کشوری دیگر و فیلم های روی پرده برای کشوری دیگر ساخته می شوند و این گپ در اعمال قانون محل سوال است.
تعریف از سریال و محتوای فاخر هم در این میان دستخوش تغییرات جدی و قابل تاملی شده است.
سریال «ممنوعه» که روی آن +16 هم حک شده و به تازگی وارد شبکه خانگی شده است. سریالی که پس از تماشای آن احساس می کنید کسی محکم با مشت به صورتتان کوبیده و اولین سوالتان این خواهد بود که چه اتفاقی رخ داده است؟ اما از منظر رسانه ای مساله مهم پرسیدن چند سوال است.
💢#هدف از تولید این سریال چه بوده؟
💢بناست چه #سبک_زندگی را در ما تغییر دهد یا ایجاد کند؟
💢با استفاده از چه #تکنیک_هایی و ......
#عادی_سازی به عنوان یکی از تکنیک های رسانه ای که با مدد #تکرار، برای تغییرات سبک زندگی مورد استفاده قرار می گیرد و #قبح_زدایی دوتکنیک مهمی هستند که این سریال باکمک آنها، محتوای ضداخلاقیش را به خورد مخاطب دهد.
اینکه شخصیت های داستان با شرط بندی تن به روابط جنسی آزاد فارغ از چارچوب می دهند و همزمان در رابطه بودن با چندین نفر را به تصویر می کشند، نوع جدیدی از لاابالیگری در عرصه ارائه محتوا به مخاطب است.
سوال اینجاست که چند درصد از مردم در حال حاضر درگیر چنین روابطی هستند؟ چند درصد در حال حاضر تن به چنین اعمالی می دهند؟ نقش خانواده در این سریال کجاست؟
اساسا ضرورت به نمایش کشیدن ابتذال گونه آنچه در برخی سطوح پنهان جامعه در جریان است به طور عیان و به رو آوردن آن، چه میزان است و با چه هدفی انجام شده است؟
مساله دیگر به تصویر کشیدن روابط بدون هیچ قید و شرط مبتنی بر لذت آنی است.
در بخش آنچه خواهید دید البته مساله کمی هم فراتر رفته و روابط متعدد افراد متاهل را هم به تصویر کشیدند که باز این مساله هرچند در میان برخی اقشار وجود داشته باشد، موجب عادی سازی و قبح زدایی خواهد شد.
متاسفانه ناظران محتوا گاهی از در دروازه تو نمیروند و گاهی از سوراخ سوزن. قید +۱۶ واقعا توسط چند درصد مردم رعایت خواهد شد. زمانی اعلام شد فیلم لانتوری برای +۱۸ سال مناسب است اما با ورود به سالن سینما بخش قابلتوجهی از تماشاگران در رده سنی شامل ممنوعیت بودند.
این حد از افسارگسیختگی رفتاری آنهم در سریالی که با قوانین ایران اسلامی اجازه نشر یافته، خود نشان از نگرشی خطرناک در حوزه تایید و توزیع چنین محتواهایی است.
♨️ بهتر است فکری به حال تولیدات داخلی مان کنیم که به مراتب مرزهای بی اخلاقی را بیش از برخی محتواهای تولیدی خارجی درنوردیده اند و با این روال مدتی بعد باید شاهد به تصویر کشیدن برخی تصاویر خاص هم باشیم.
سطحی نگری تا جایی فرا رفته که در عرصه سینما ما زندگینامه شرور معروف تهران وحید مرادی را هم فیلم میکنیم اما عرضه و شجاعت ساخت فیلم درباره شهید چمران یا ابوعلی سینا و ... را نداریم.
❌به راستی که این ضرب المثل آفریقایی درست است که «اگر در میان شما دشمن نباشد، دشمن بیرون به شما آسیبی نمیزند.»
#معصومه_نصیری
#مدرس_سواد_رسانه_ای
@asrehooshmandi
طبق اعلام یونیسف هر 10 دقیقه یک کودک یمنی کشته می شود.
نکته:
✳️تکنیک یا روشی با عنوان «سر سازی افکار عمومی» وجود دارد که در آن با تمسک به #تکرار و در نهایت #عادی_سازی، افکار عمومی حساسیت خود را نسبت به رویدادها از دست می دهد و اینگونه می شود که موقع خوردن غذا وقتی اخبار تصاویر کودکان یمنی را نشان می دهد، مخاطب بدون تاثر به غذا خوردنش ادامه می دهد.
البته که این فاجعه انسانی بناست دیده نشود و بناست کشته شدن یک سرباز صهیونیست هزاران برابر بیش از مرگ هر ده دقیقه یک کودک یمنی دیده شود.
مراقب باشید دچار سری و بی تفاوتی ناشی از تکنیک های رسانه ای نشوید.
#معصومه_نصیری
#مدرس_رسانه
@asrehooshmandi
نکته:
✳️تکنیک یا روشی با عنوان «سر سازی افکار عمومی» وجود دارد که در آن با تمسک به #تکرار و در نهایت #عادی_سازی، افکار عمومی حساسیت خود را نسبت به رویدادها از دست می دهد و اینگونه می شود که موقع خوردن غذا وقتی اخبار تصاویر کودکان یمنی را نشان می دهد، مخاطب بدون تاثر به غذا خوردنش ادامه می دهد.
البته که این فاجعه انسانی بناست دیده نشود و بناست کشته شدن یک سرباز صهیونیست هزاران برابر بیش از مرگ هر ده دقیقه یک کودک یمنی دیده شود.
مراقب باشید دچار سری و بی تفاوتی ناشی از تکنیک های رسانه ای نشوید.
#معصومه_نصیری
#مدرس_رسانه
@asrehooshmandi
⁉️لطفا چند لحظه به این سوال فکر کنید
چند درصد از احساس یاس و ناامیدی که بر شما غلبه دارد ناشی از واقعیت و چند درصد را پیام های رسانه ای برایتان درونی کرده اند؟
چقدر مطالب فضای مجازی که ما ایرانی ها فلان هستیم و ما ایرانی ها این ایرادات را داریم و ما ایرانی ها عصبانی هستیم، بدبخت هستیم، خوشحال نیستیم، به یکدیگر رحم نمی کنیم، بی نظم هستیم، صادق نیستیم و.... در ذهن شما متاثر از #تکرار پیام هایی با این محتواست؟
🔅می دانید که #تکرار به عنوان یکی از تکنیک های رسانه ای می تواند در شما باور عزت مندی ملی ایجاد کرده یا برعکس، آن را از بین ببرد.
حتی این باور که تمام مسوولان ما فاسد هستند (بگذریم که عده ای هستند) رسانه برای شما ایجاد کرده است. به جرات می توان ادعا کرد بخش زیادی از آنچه امروز می اندیشیم و رفتار می کنیم، تماما متاثر از تکرار و تکرار و تکرار پیام های رسانه ای با یک خط سیر مشخص است.
🔆عده ای می خواهند که ما ایرانی ها فکر کنیم بی خاصیتیم، دزدیم، بی رحمیم و....و این قسمتی از #عملیات_روانی هم هست.
✅حواستان به تکرارها هم باشد لطفا.
@asrehooshmandi
چند درصد از احساس یاس و ناامیدی که بر شما غلبه دارد ناشی از واقعیت و چند درصد را پیام های رسانه ای برایتان درونی کرده اند؟
چقدر مطالب فضای مجازی که ما ایرانی ها فلان هستیم و ما ایرانی ها این ایرادات را داریم و ما ایرانی ها عصبانی هستیم، بدبخت هستیم، خوشحال نیستیم، به یکدیگر رحم نمی کنیم، بی نظم هستیم، صادق نیستیم و.... در ذهن شما متاثر از #تکرار پیام هایی با این محتواست؟
🔅می دانید که #تکرار به عنوان یکی از تکنیک های رسانه ای می تواند در شما باور عزت مندی ملی ایجاد کرده یا برعکس، آن را از بین ببرد.
حتی این باور که تمام مسوولان ما فاسد هستند (بگذریم که عده ای هستند) رسانه برای شما ایجاد کرده است. به جرات می توان ادعا کرد بخش زیادی از آنچه امروز می اندیشیم و رفتار می کنیم، تماما متاثر از تکرار و تکرار و تکرار پیام های رسانه ای با یک خط سیر مشخص است.
🔆عده ای می خواهند که ما ایرانی ها فکر کنیم بی خاصیتیم، دزدیم، بی رحمیم و....و این قسمتی از #عملیات_روانی هم هست.
✅حواستان به تکرارها هم باشد لطفا.
@asrehooshmandi
طبق اعلام یونیسف هر 10 دقیقه یک کودک یمنی کشته می شود.
نکته:
✳️تکنیک یا روشی با عنوان «سر سازی افکار عمومی» وجود دارد که در آن با تمسک به #تکرار و در نهایت #عادی_سازی، افکار عمومی حساسیت خود را نسبت به رویدادها از دست می دهد و اینگونه می شود که موقع خوردن غذا وقتی اخبار تصاویر کودکان یمنی را نشان می دهد، مخاطب بدون تاثر به غذا خوردنش ادامه می دهد.
البته که این فاجعه انسانی بناست دیده نشود و بناست کشته شدن یک سرباز صهیونیست هزاران برابر بیش از مرگ هر ده دقیقه یک کودک یمنی دیده شود.
مراقب باشید دچار سری و بی تفاوتی ناشی از تکنیک های رسانه ای نشوید.
#معصومه_نصیری
#مدرس_رسانه
@asrehooshmandi
نکته:
✳️تکنیک یا روشی با عنوان «سر سازی افکار عمومی» وجود دارد که در آن با تمسک به #تکرار و در نهایت #عادی_سازی، افکار عمومی حساسیت خود را نسبت به رویدادها از دست می دهد و اینگونه می شود که موقع خوردن غذا وقتی اخبار تصاویر کودکان یمنی را نشان می دهد، مخاطب بدون تاثر به غذا خوردنش ادامه می دهد.
البته که این فاجعه انسانی بناست دیده نشود و بناست کشته شدن یک سرباز صهیونیست هزاران برابر بیش از مرگ هر ده دقیقه یک کودک یمنی دیده شود.
مراقب باشید دچار سری و بی تفاوتی ناشی از تکنیک های رسانه ای نشوید.
#معصومه_نصیری
#مدرس_رسانه
@asrehooshmandi
Forwarded from انجمن سواد رسانه ای ایران
✴️ #عنوان_سازی_های_رسانه_ای
«عنوان سازی» یکی از مهمترین و در عین حال موثرترین روش های رسانه ای برای تاثیر مشخص بر مخاطب است. با این روش رسانه می تواند به صورت هدفمند مفهوم موردنظر خود را در ذهن مخاطب ایجاد و ضمن #تکرار، آن را در ذهن نهادینه سازد.
آنچه در این روش رخ می دهد هدف گیری ضمیرناخودآگاه مخاطب است. در عنوان سازی، رسانه با استفاده از کلماتی با مفاهیم نزدیک بهم اما متفاوت در معنا، وارد عمل می شود و مخاطب بدون در نظر گرفتن بار معنایی متفاوت واژه ها، تحت تاثیر آنها قرار می گیرد.
به کلمات زیر دقت کنید و ببینید که به ظاهر همه آنها یک معنا دارند درحالی که در واقع بار معنایی و روانی هر کدام از کلمات با دیگری تفاوت دارد. همین عنوان سازی باعث می شود ما فردی را شهید اما بی بی سی کشته بخواند. همین روش باعث می شود ما برخی را منتقد اما رسانه هایی آنها را معترض بنامند. در ظاهر برای مخاطب هر دو اینها یکی است اما در عمل با یکدیگر فرق دارند.
✳️رزمنده ـ جنگجو ـ مبارز
✳️دولت ـ نظام ـ رژیم ـحکومت ــ حاکمیت
✳️واکنش ـ تلافي ـ دفاع
✳️عدم احراز صلاحیت ـ رد صلاحيت
✳️سانسورـ تحريف
✳️معترض ـ آشوبگر
✳️فرار ـ عقب نشيني
✳️اعتصاب ـ تحصن ـ تجمع ـ راهپیمایی ـ تظاهرات
✳️هلاکت ـ مرگ ـ وفات ـ شهادت
و......
#واژه_ها در اخبار، بی دلیل انتخاب نمی شوند. هر واژه بر روی مخاطب اثر خاص خود را دارد. حواسمان به واژه ها باشد.
#معصومه_نصیری
#قائم_مقام_انجمن_سواد_رسانه_ای
#آموزش_گام_به_گام_سواد_رسانه
@MLiteracy
«عنوان سازی» یکی از مهمترین و در عین حال موثرترین روش های رسانه ای برای تاثیر مشخص بر مخاطب است. با این روش رسانه می تواند به صورت هدفمند مفهوم موردنظر خود را در ذهن مخاطب ایجاد و ضمن #تکرار، آن را در ذهن نهادینه سازد.
آنچه در این روش رخ می دهد هدف گیری ضمیرناخودآگاه مخاطب است. در عنوان سازی، رسانه با استفاده از کلماتی با مفاهیم نزدیک بهم اما متفاوت در معنا، وارد عمل می شود و مخاطب بدون در نظر گرفتن بار معنایی متفاوت واژه ها، تحت تاثیر آنها قرار می گیرد.
به کلمات زیر دقت کنید و ببینید که به ظاهر همه آنها یک معنا دارند درحالی که در واقع بار معنایی و روانی هر کدام از کلمات با دیگری تفاوت دارد. همین عنوان سازی باعث می شود ما فردی را شهید اما بی بی سی کشته بخواند. همین روش باعث می شود ما برخی را منتقد اما رسانه هایی آنها را معترض بنامند. در ظاهر برای مخاطب هر دو اینها یکی است اما در عمل با یکدیگر فرق دارند.
✳️رزمنده ـ جنگجو ـ مبارز
✳️دولت ـ نظام ـ رژیم ـحکومت ــ حاکمیت
✳️واکنش ـ تلافي ـ دفاع
✳️عدم احراز صلاحیت ـ رد صلاحيت
✳️سانسورـ تحريف
✳️معترض ـ آشوبگر
✳️فرار ـ عقب نشيني
✳️اعتصاب ـ تحصن ـ تجمع ـ راهپیمایی ـ تظاهرات
✳️هلاکت ـ مرگ ـ وفات ـ شهادت
و......
#واژه_ها در اخبار، بی دلیل انتخاب نمی شوند. هر واژه بر روی مخاطب اثر خاص خود را دارد. حواسمان به واژه ها باشد.
#معصومه_نصیری
#قائم_مقام_انجمن_سواد_رسانه_ای
#آموزش_گام_به_گام_سواد_رسانه
@MLiteracy
Forwarded from انجمن سواد رسانه ای ایران
♨️«#کلیشه_سازی_رسانهای» و جفاهایی که ناخواسته مرتکب میشویم
💢سیستان و بلوچستان؛ آنچه فکر میکنیم و آنچه هست
کلیشه سازی بهعنوان یکی از فنون خلق پیام رسانهای است که بر اساس آن اگر رسانه یا رسانهها در بازنمایی واقعیت به شکل خاص اصرار بورزند، در طول زمان و به کلیشه تبدیل خواهد شد.
تعریف کلی کلیشه در رسانههای خبری؛ بازنمایی ناقص، نادرست یا منفی از موضوع خاصی، باهدف غایی، دستکاری در افکار عمومی و سمتوسو دادن به آن است. بهبیاندیگر رسانه راههای مجسم کردن گروه، طیف، قومیت، نژاد یا مذهب و.... را به ما میآموزد. کلیشه سازی نوعی بازنمایی است که در آن هر بار به یاد فرد یا گروه و... میافتیم بلافاصله کلیشه ساختهشده توسط رسانهها در ذهنمان تداعی میشود.
البته کلیشه سازی، فرایندی دائمی و ضروری در ذهن انسان است. زیرا جهان پیرامون ما بزرگتر و پیچیدهتر از آن است که بتوانیم بهتنهایی نسبت بهتمامی مسائل، اتفاقات و شگفتیهایش اطلاعات کسب کنیم. همهی ما بهطور روزانه با حجم زیادی از اطلاعات طبقهبندیشده مواجه میشویم که حاصل دیدهها و شنیدههای دیگران است.
نکته قابلتوجه در شکلگیری کلیشه، عنصر «#تکرار» است. تکرار باعث میشود گیرنده پیام بهطور ناخودآگاه دست به تعمیم بزند. «تعمیم در ذهن مخاطب، هدف اصلی رسانه در کلیشه سازی است». رسانهها با تکرار و ایجاد تعمیم در ذهن مخاطب، همه اعضای یک جمع را به یکگونه در ذهن گیرندگان پیام، قالب میزنند.
اریک ژیویان روانپزشک و مدیر پروژههای ارتباطی دانشگاه هاروارد معتقد است، همهی انسانها نیاز دارند در ذهن خود طرحوارهها و تصاویری را نسبت به اشیاء، افراد و حتی موقعیتهای جغرافیایی گوناگون ترسیم کنند، این کار کمک میکند تا افراد احساس کنند در زمینههای مختلف قابلیت سخنرانی و نظر دهی دارند و جهان اطراف خود را بهخوبی میشناسند. با توجه به آنکه عمده اطلاعات لازم برای خلق این طرحها و تصاویر در هر فرد از طریق رسانهها به دست میآید، بنابراین طبیعی است که ذهن ما مرتب در دام کلیشههای رسانهها بیفتد. (پاکسرشت 1393)
البته کلیشههای رسانهای مثبت و منفی هستند. کلیشههای مثبت همچون احترام به افراد، وطنپرستی و .... و کلیشههای منفی رسانهای همچون تروریست بودن مسلمانان یا بیفرهنگ خواندن یک ملت و ..... اما نکته دارای اهمیت مواجهه انتقادی با کلیشهها و پرسشگری از صحت و دقت آنها است.
آنچه باعث شد به کلیشه و اقسام آن بپردازم سفر اخیرم به استان سیستان و بلوچستان و معاشرت با مردمی بود که از کلیشه ساختهشده توسط رسانهها درباره استان، لباس و جغرافیای خود گله داشتند. واقعیت این است ذهنیت بسیاری از مردم درباره قومیتها و مناطق جغرافیایی ایران و جهان ردی از #بازنمایی آنها در رسانهها دارد.
کلیشه ساختهشده از بلوچها در آثار سینمایی و تلویزیونی ما چگونه است؟ سهم استان سیستان و بلوچستان در اخبار سراسر و برنامههای مستند و آموزشی چه میزان و به چه ترتیب است؟ آیا رسانه ملی و اساساً رسانههای کشور جز اخبار انجام عملیات انتحاری و تروریستی، گروگانگیری سربازان و مرزبانان و .... تصویر دیگری از این استان به افکار عمومی مخابره کرده است؟ آیا کلیشه ناز بخشی از جغرافیای ایران در رسانههای جریان اصلی تبعیضآمیز نبوده است؟ چقدر این کلیشه موجب کاهش گردشگری و تعامل سازنده با مردم این منطقه شده است؟
واقعیت این است همه رسانهها در ساختن کلیشه ناامنی، فقر، ترس و.... از استان سیستان و بلوچستان نقش داشتهاند. شاید وقت آن باشد که با تغییر در رویکرد و استراتژی رسانهای، به ارائه تصویری دقیق و حسابشدهتری از سیستان و بلوچستان پرداخته شود. لازم است رسانهها تنها بر ارزش خبری «تضاد و درگیری» تمرکز نکرده و در تولیدات رسانهای خود به زیباییهای طبیعی ویژه این استان، صنایعدستی زیبا، غذاها و سبک زندگی متفاوت، جایگاه ویژه ادبیات در بین مردم این منطقه و .... بپردازند.
سیستان و بلوچستان را همهجانبه ببینیم و منعکس کنیم. کلیشهای که از این منطقه در افکار عمومی ساختهایم جفا در حق فرهنگ و سنن فاخر این منطقه و مردمان مهربانش است.
معصومه نصیری ـ قائممقام انجمن سواد رسانهای ایران
https://mliteracy.ir/کلیشه-سازی-رسانه%e2%80%8cای-و-جفاهایی-که-نا/
@MLiteracy
💢سیستان و بلوچستان؛ آنچه فکر میکنیم و آنچه هست
کلیشه سازی بهعنوان یکی از فنون خلق پیام رسانهای است که بر اساس آن اگر رسانه یا رسانهها در بازنمایی واقعیت به شکل خاص اصرار بورزند، در طول زمان و به کلیشه تبدیل خواهد شد.
تعریف کلی کلیشه در رسانههای خبری؛ بازنمایی ناقص، نادرست یا منفی از موضوع خاصی، باهدف غایی، دستکاری در افکار عمومی و سمتوسو دادن به آن است. بهبیاندیگر رسانه راههای مجسم کردن گروه، طیف، قومیت، نژاد یا مذهب و.... را به ما میآموزد. کلیشه سازی نوعی بازنمایی است که در آن هر بار به یاد فرد یا گروه و... میافتیم بلافاصله کلیشه ساختهشده توسط رسانهها در ذهنمان تداعی میشود.
البته کلیشه سازی، فرایندی دائمی و ضروری در ذهن انسان است. زیرا جهان پیرامون ما بزرگتر و پیچیدهتر از آن است که بتوانیم بهتنهایی نسبت بهتمامی مسائل، اتفاقات و شگفتیهایش اطلاعات کسب کنیم. همهی ما بهطور روزانه با حجم زیادی از اطلاعات طبقهبندیشده مواجه میشویم که حاصل دیدهها و شنیدههای دیگران است.
نکته قابلتوجه در شکلگیری کلیشه، عنصر «#تکرار» است. تکرار باعث میشود گیرنده پیام بهطور ناخودآگاه دست به تعمیم بزند. «تعمیم در ذهن مخاطب، هدف اصلی رسانه در کلیشه سازی است». رسانهها با تکرار و ایجاد تعمیم در ذهن مخاطب، همه اعضای یک جمع را به یکگونه در ذهن گیرندگان پیام، قالب میزنند.
اریک ژیویان روانپزشک و مدیر پروژههای ارتباطی دانشگاه هاروارد معتقد است، همهی انسانها نیاز دارند در ذهن خود طرحوارهها و تصاویری را نسبت به اشیاء، افراد و حتی موقعیتهای جغرافیایی گوناگون ترسیم کنند، این کار کمک میکند تا افراد احساس کنند در زمینههای مختلف قابلیت سخنرانی و نظر دهی دارند و جهان اطراف خود را بهخوبی میشناسند. با توجه به آنکه عمده اطلاعات لازم برای خلق این طرحها و تصاویر در هر فرد از طریق رسانهها به دست میآید، بنابراین طبیعی است که ذهن ما مرتب در دام کلیشههای رسانهها بیفتد. (پاکسرشت 1393)
البته کلیشههای رسانهای مثبت و منفی هستند. کلیشههای مثبت همچون احترام به افراد، وطنپرستی و .... و کلیشههای منفی رسانهای همچون تروریست بودن مسلمانان یا بیفرهنگ خواندن یک ملت و ..... اما نکته دارای اهمیت مواجهه انتقادی با کلیشهها و پرسشگری از صحت و دقت آنها است.
آنچه باعث شد به کلیشه و اقسام آن بپردازم سفر اخیرم به استان سیستان و بلوچستان و معاشرت با مردمی بود که از کلیشه ساختهشده توسط رسانهها درباره استان، لباس و جغرافیای خود گله داشتند. واقعیت این است ذهنیت بسیاری از مردم درباره قومیتها و مناطق جغرافیایی ایران و جهان ردی از #بازنمایی آنها در رسانهها دارد.
کلیشه ساختهشده از بلوچها در آثار سینمایی و تلویزیونی ما چگونه است؟ سهم استان سیستان و بلوچستان در اخبار سراسر و برنامههای مستند و آموزشی چه میزان و به چه ترتیب است؟ آیا رسانه ملی و اساساً رسانههای کشور جز اخبار انجام عملیات انتحاری و تروریستی، گروگانگیری سربازان و مرزبانان و .... تصویر دیگری از این استان به افکار عمومی مخابره کرده است؟ آیا کلیشه ناز بخشی از جغرافیای ایران در رسانههای جریان اصلی تبعیضآمیز نبوده است؟ چقدر این کلیشه موجب کاهش گردشگری و تعامل سازنده با مردم این منطقه شده است؟
واقعیت این است همه رسانهها در ساختن کلیشه ناامنی، فقر، ترس و.... از استان سیستان و بلوچستان نقش داشتهاند. شاید وقت آن باشد که با تغییر در رویکرد و استراتژی رسانهای، به ارائه تصویری دقیق و حسابشدهتری از سیستان و بلوچستان پرداخته شود. لازم است رسانهها تنها بر ارزش خبری «تضاد و درگیری» تمرکز نکرده و در تولیدات رسانهای خود به زیباییهای طبیعی ویژه این استان، صنایعدستی زیبا، غذاها و سبک زندگی متفاوت، جایگاه ویژه ادبیات در بین مردم این منطقه و .... بپردازند.
سیستان و بلوچستان را همهجانبه ببینیم و منعکس کنیم. کلیشهای که از این منطقه در افکار عمومی ساختهایم جفا در حق فرهنگ و سنن فاخر این منطقه و مردمان مهربانش است.
معصومه نصیری ـ قائممقام انجمن سواد رسانهای ایران
https://mliteracy.ir/کلیشه-سازی-رسانه%e2%80%8cای-و-جفاهایی-که-نا/
@MLiteracy
❌وقتی پای سطحیسازی مخاطبان به آموزش و پرورش باز میشود
💢آقایان خواب هستید یا خودتان را به خواب زدهاید؟!
«بدنو ببین جون بابا خودتو بلرزون بابا
آقامون جنتلمنه جنتلمنه؛ این خانومم عشق منه عشق منه و...
ای وقتشه بدی لبه رو بِیبی/ بدو بدو بگیر کمرو هی قر
بیا بیا قرش بده سک***ی/ واسه همه زنگ زدنات مرسی
واسه همه پیگیریات مرسی/ واسه همه کادوهات مرسی
وای بدنو ببین جووون بابا خودتو بلرزون بابا/ همه میگن ساسی پاشو همه رو برقصون دادا
فاز مثبتا رو نگیر که پیک چندبار ی دستت دیدم/ اینجا تهرانه اگه شاخ بشی کار دستت میدم»
🔸طی روزهای اخیر تعداد قابل توجهی ویدئو در شبکههای اجتماعی در حال انتشار است که دانش آموزان دختر و پسر مدارس در مقاطع مختلف در حال رقص با آهنگی هستند که بخشی از ترانهاش را در بالا خواندید.
بلافاصله کانالهای با رویکرد سرگرمی اقدام به انتشار لطیفههایی تاییدگر این اقدام کرده اند با محتواهایی نظیر اینکه
«نفوذ ساسی مانکن در مدارس ایران
+ ایشالا همیشه همینطور خوش باشین؛ ما دهه شصتیها غیر از کچل کردن سر توی مدرسه با شلنگ و چوب و تیر و تخته دستوپنجه نرم میکردیم»
یا
«بچه های این نسل در مقایسه با نسل ما دارن تو سوئیس زندگی میکنن
دخترا زمان ما جرات نميكردن با اهنگا عمو قناد همخونى كنن، براشون زشت بود»
و از این طریق نه تنها سعی در القای صحیح بودن محتوا و عملکرد دارند، بلکه سعی در القای این مساله به پدران و مادران دارند که این یک پیشرفت است و فرزندانشان در حال تجربه نوعی از آزادی هستند که برای آنها حسرت بوده است.
💢اما نکات:
💠پخش آهنگی با ترانهای که دارای محتوای مبتذل و در عین حال بسیار بسیار سطحی است که البته در دل خودش ترویجکننده سبک خاصی از زندگی نیز هست، در مدارس که بناست در خدمت تربیت نسل آینده کشور باشند، به معنی این است که مسوولان را خواب برده است و کشور را آب!
💠برای ترویج یک فرهنگ و سبک زندگی و از بین بردن ارزشهای فرهنگی دیگر، بهترین حوزه، حوزه سرگرمی است. باربی را یک عروسک ساده دیدیم اما کلیشه باربی و تاثیراتش بر روی دختران جامعه را امروز شاهدیم. در حال حاضر تلاشهای دختران برای هر چه شبیهتر شدن به باربی و ارائه الگویی از زیبایی که فاقد اصالت است، نشان میدهد که یک عروسک میتواند در کنار سایر تولیدات رسانهای که برای تغییر ذائقه مخاطب برنامه ریزی شده اند، تعریف زنان و دختران را از زیبایی و متمایز بودن تغییر دهد.
💠نگاهی به ترانه این آهنگ و واژههایی همچون جنتلمن، سک..سی، فاز مثبتا رو نگیر که پیک چندبار ی دستت دیدم و.... همه و همه در خدمت ارائه مدل برای نسل آینده است که البته در کنار ساخت برخی انیمیشنها و بازیهای کامپیوتری دنبال میشود.
💠البته نباید از این نکته مهم غافل شد که اکثر دانش آموزان این ترانه را حفظ بودند و این یعنی خانوادهها نیز خواسته یا ناخواسته به تغییر ذائقه فرهنگی فرزندش کمک کردهاند اما اینکه نهاد رسمی آموزش در کشور به جای ارائه الگوهای دقیق، الگوهای سطحی را مورد تایید قرار داده و ترویج میکند، یعنی ...
🌀آقایان!
#عادی_سازی به عنوان یکی از تکنیک های رسانه ای که با مدد #تکرار، برای تغییرات سبک زندگی مورد استفاده قرار می گیرد و #قبح_زدایی دوتکنیک مهمی هستند که برای ترویج محتوای ضداخلاقی مورد استفاده قرار میگیرند.
#معصومه_نصیری
دبیر کارگروه خانواده انجمن سواد رسانهای ایران
@asrehooshmandi
💢آقایان خواب هستید یا خودتان را به خواب زدهاید؟!
«بدنو ببین جون بابا خودتو بلرزون بابا
آقامون جنتلمنه جنتلمنه؛ این خانومم عشق منه عشق منه و...
ای وقتشه بدی لبه رو بِیبی/ بدو بدو بگیر کمرو هی قر
بیا بیا قرش بده سک***ی/ واسه همه زنگ زدنات مرسی
واسه همه پیگیریات مرسی/ واسه همه کادوهات مرسی
وای بدنو ببین جووون بابا خودتو بلرزون بابا/ همه میگن ساسی پاشو همه رو برقصون دادا
فاز مثبتا رو نگیر که پیک چندبار ی دستت دیدم/ اینجا تهرانه اگه شاخ بشی کار دستت میدم»
🔸طی روزهای اخیر تعداد قابل توجهی ویدئو در شبکههای اجتماعی در حال انتشار است که دانش آموزان دختر و پسر مدارس در مقاطع مختلف در حال رقص با آهنگی هستند که بخشی از ترانهاش را در بالا خواندید.
بلافاصله کانالهای با رویکرد سرگرمی اقدام به انتشار لطیفههایی تاییدگر این اقدام کرده اند با محتواهایی نظیر اینکه
«نفوذ ساسی مانکن در مدارس ایران
+ ایشالا همیشه همینطور خوش باشین؛ ما دهه شصتیها غیر از کچل کردن سر توی مدرسه با شلنگ و چوب و تیر و تخته دستوپنجه نرم میکردیم»
یا
«بچه های این نسل در مقایسه با نسل ما دارن تو سوئیس زندگی میکنن
دخترا زمان ما جرات نميكردن با اهنگا عمو قناد همخونى كنن، براشون زشت بود»
و از این طریق نه تنها سعی در القای صحیح بودن محتوا و عملکرد دارند، بلکه سعی در القای این مساله به پدران و مادران دارند که این یک پیشرفت است و فرزندانشان در حال تجربه نوعی از آزادی هستند که برای آنها حسرت بوده است.
💢اما نکات:
💠پخش آهنگی با ترانهای که دارای محتوای مبتذل و در عین حال بسیار بسیار سطحی است که البته در دل خودش ترویجکننده سبک خاصی از زندگی نیز هست، در مدارس که بناست در خدمت تربیت نسل آینده کشور باشند، به معنی این است که مسوولان را خواب برده است و کشور را آب!
💠برای ترویج یک فرهنگ و سبک زندگی و از بین بردن ارزشهای فرهنگی دیگر، بهترین حوزه، حوزه سرگرمی است. باربی را یک عروسک ساده دیدیم اما کلیشه باربی و تاثیراتش بر روی دختران جامعه را امروز شاهدیم. در حال حاضر تلاشهای دختران برای هر چه شبیهتر شدن به باربی و ارائه الگویی از زیبایی که فاقد اصالت است، نشان میدهد که یک عروسک میتواند در کنار سایر تولیدات رسانهای که برای تغییر ذائقه مخاطب برنامه ریزی شده اند، تعریف زنان و دختران را از زیبایی و متمایز بودن تغییر دهد.
💠نگاهی به ترانه این آهنگ و واژههایی همچون جنتلمن، سک..سی، فاز مثبتا رو نگیر که پیک چندبار ی دستت دیدم و.... همه و همه در خدمت ارائه مدل برای نسل آینده است که البته در کنار ساخت برخی انیمیشنها و بازیهای کامپیوتری دنبال میشود.
💠البته نباید از این نکته مهم غافل شد که اکثر دانش آموزان این ترانه را حفظ بودند و این یعنی خانوادهها نیز خواسته یا ناخواسته به تغییر ذائقه فرهنگی فرزندش کمک کردهاند اما اینکه نهاد رسمی آموزش در کشور به جای ارائه الگوهای دقیق، الگوهای سطحی را مورد تایید قرار داده و ترویج میکند، یعنی ...
🌀آقایان!
#عادی_سازی به عنوان یکی از تکنیک های رسانه ای که با مدد #تکرار، برای تغییرات سبک زندگی مورد استفاده قرار می گیرد و #قبح_زدایی دوتکنیک مهمی هستند که برای ترویج محتوای ضداخلاقی مورد استفاده قرار میگیرند.
#معصومه_نصیری
دبیر کارگروه خانواده انجمن سواد رسانهای ایران
@asrehooshmandi
❎#پروپاگاندا، انواع و تاثیراتش
♨️پروپاگاندا نه همیشه به صورت دروغهای بزرگ، بلکه گاهی در لباس فریبهای کوچک رخ مینماید؛ فریبهایی که چون ناخودآگاه انسانها را هدف قرار میدهند، همچون اسب تروا میتوانند با خیالی آسوده راه خود را به قلعهی ذهن ما باز کنند.
فیلیپ تایلر،استاد سابق خبرنگاری در دانشگاه لیدز انگلستان، در سال ۲۰۰۵ و یوهان گالتینگ، کارشناس خبرنگاری جنگ و صلح، در سال ۲۰۱۱ مواضع سختی در مخالفت با پروپاگاندا اتخاذ کردند. به گفته آنها پروپاگاندا سبب #انتقال_معلومات_ساختگی_و_ دروغین میشود و #حقایق را پایمال میکند.
🔆روش های رایج برای موفقیت پروپاگاندا
#برچسب_زدن: برانگیختن وحشت یا تعصب افراد جامعه علیه یک گروه.
#شعار_های_فریبنده: دادن شعارهایی با مفهوم مبهم و کلّی.
#حمله_شخصی: حمله کردن به شخصیت فرد؛ اتهام روابط نامشروع یا خیانت به کشور به جای رد کردن منطقی افکار و سخنان او.
#تکرار: تکرار بی وقفه یک حرف، مخصوصاً اگر یک شعار ساده باشد، باعث می شود که کم کم به عنوان یک حقیقت بدیهی پذیرفته شود.
#توسل به اکثریت: القای این حس که اکثریت مردم پیرو این فرد یا حزب هستند و پیروزی آن قطعی است.
#دروغ_بزرگ: بیان دروغی چنان بزرگ که هیچ کس فکرش را هم نمیکند که کسی آنقدر بی شرم باشد که چنین گستاخانه حقیقت را تحریف کند، در نتیجه همگان آن دروغ را باور خواهند کرد.
🔆قربانیان پروپاگاندا
سازندگان پروپاگاندا موادی را تولید میکنند که مخاطبان یک رسانه را در مورد یک موضوع خاص خوشحال یا غمگین کند. پروپاگاندا غریزه شادی و غم یا خوشی و ناخوشی را هدف قرار میدهد و تلاش میکند تا مخاطبان یک رسانه را بر ضد یک چیز تحریک کند و تصمیمات سیاسی و اجتماعی آنها را وارد یک مسیر جدید بکند.
#رسانهها، #خبرنگاران و #مخاطبان از جمله قربانیان پروپاگاندا هستند که در میان اینها بیشترین زیان متوجه مخاطب میشود. مخاطبان رسانهها معمولا با دو نوع پروپاگاندا روبهرو میشوند.
پروپاگاندای نرم: این نوع پروپاگاندا میتواند یک تابلو نصب شده یک شرکت تجارتی در یک جاده باشد، یا اعلانی تجاری باشد که بر صفحه تلویزیون نقش میبندد، یا یک سخنرانی باشد که ممکن است در چند ثانیه دیدگاه یک شخص یا یک گروه را عوض کند. شرکتهای تجارتی میکوشند تا در مخاطبان رسانهها این حس را ایجاد کنند که اگر آن کالای مشخص را خریداری نکنند تنها میمانند و از دوستان و آشنایان خود عقب میافتند.
پروپاگاندای سیاسی و نظامی: تمرکز بر #برانگختن_احساسات_مخاطب با استفاده از پروپاگاندا برای این ضروری پنداشته میشود که واکنش احساسی بسیار تحریککننده و پرهیجان است. بنابراین سیاستگذاران دولتی و نظامی اکثرا تلاش میکنند تا مطالبی را منتشر کنند که با احساسات رابطه داشته باشد.
سازندگان پروپاگاندا با توجه به اوضاع سعی میکنند #فضاهای_خالی_ذهن مخاطبان را هدف قرار دهند و آن طوری که خود میخواهند پر کنند. به این ترتیب میل به انتخاب در ذهن مخاطب از بین میرود و کنترل به دست مجریان پروپاگاندا میافتد. پروپاگاندا #عبارتها_و_کلمههای مخصوص خود را دارد. مجریان پروپاگاندا سعی میکنند تا با استفاده از این عبارتها و کلمهها ناکامیهای طرف خودی را پنهان کنند و مخاطبان را به مخالفت با گروه مقابل تحریک کنند.
مثلا در شرایط جنگی کاربرد کلمههای ''بیرحمانه'' و ''ظالمانه'' اوج میگیرد. سخنگو تلاش میکند تا با استفاده از این قبیل کلمهها یا عملکرد خود را پنهان کند یا خود را محق جلوه دهد و طرف مقابل را شایسته ملامت معرفی کند.
به کلمات زیر دقت کنید و ببینید که به ظاهر همه آنها یک معنا دارند درحالی که در واقع بار معنایی و روانی هر کدام از کلمات با دیگری تفاوت دارد. همین عنوان سازی باعث می شود ما فردی را شهید اما بی بی سی کشته بخواند. همین روش باعث می شود ما برخی را منتقد اما رسانه هایی آنها را معترض بنامند. در ظاهر برای مخاطب هر دو اینها یکی است اما در عمل با یکدیگر فرق دارند.
✳️رزمنده ـ جنگجو ـ مبارز
✳️دولت ـ نظام ـ رژیم ـحکومت ــ حاکمیت
✳️واکنش ـ تلافي ـ دفاع
✳️عدم احراز صلاحیت ـ رد صلاحيت
✳️سانسورـ تحريف
✳️معترض ـ آشوبگر
✳️فرار ـ عقب نشيني
✳️اعتصاب ـ تحصن ـ تجمع ـ راهپیمایی ـ تظاهرات
✳️هلاکت ـ مرگ ـ وفات ـ شهادت
بنابراین باید بدانیم #واژه_ها در اخبار، بی دلیل انتخاب نمی شوند. هر واژه بر روی مخاطب اثر خاص خود را دارد. به همین ترتیب جملههایی مانند ''کشور ما تحت تهدید قرار دارد''، ''ما چاره دیگر نداشتیم''، ''همین اکنون باید دست بکار شویم''، یا ''ما تحت تهاجم دشمن قرار داریم''. با استفاده از این نوع جملهها است که سخنگو میکوشد به ذهن مخاطبان راه یابد و یا آنها را پشتیبان خود کند و یا علیه گروهی دیگر بشوران یا او را وادار به پذیرش کند که راهی جز تسلیم وجود ندارد.
#معصومه_نصیری _مدرس_سواد_رسانهای
@asrehooshmandi
♨️پروپاگاندا نه همیشه به صورت دروغهای بزرگ، بلکه گاهی در لباس فریبهای کوچک رخ مینماید؛ فریبهایی که چون ناخودآگاه انسانها را هدف قرار میدهند، همچون اسب تروا میتوانند با خیالی آسوده راه خود را به قلعهی ذهن ما باز کنند.
فیلیپ تایلر،استاد سابق خبرنگاری در دانشگاه لیدز انگلستان، در سال ۲۰۰۵ و یوهان گالتینگ، کارشناس خبرنگاری جنگ و صلح، در سال ۲۰۱۱ مواضع سختی در مخالفت با پروپاگاندا اتخاذ کردند. به گفته آنها پروپاگاندا سبب #انتقال_معلومات_ساختگی_و_ دروغین میشود و #حقایق را پایمال میکند.
🔆روش های رایج برای موفقیت پروپاگاندا
#برچسب_زدن: برانگیختن وحشت یا تعصب افراد جامعه علیه یک گروه.
#شعار_های_فریبنده: دادن شعارهایی با مفهوم مبهم و کلّی.
#حمله_شخصی: حمله کردن به شخصیت فرد؛ اتهام روابط نامشروع یا خیانت به کشور به جای رد کردن منطقی افکار و سخنان او.
#تکرار: تکرار بی وقفه یک حرف، مخصوصاً اگر یک شعار ساده باشد، باعث می شود که کم کم به عنوان یک حقیقت بدیهی پذیرفته شود.
#توسل به اکثریت: القای این حس که اکثریت مردم پیرو این فرد یا حزب هستند و پیروزی آن قطعی است.
#دروغ_بزرگ: بیان دروغی چنان بزرگ که هیچ کس فکرش را هم نمیکند که کسی آنقدر بی شرم باشد که چنین گستاخانه حقیقت را تحریف کند، در نتیجه همگان آن دروغ را باور خواهند کرد.
🔆قربانیان پروپاگاندا
سازندگان پروپاگاندا موادی را تولید میکنند که مخاطبان یک رسانه را در مورد یک موضوع خاص خوشحال یا غمگین کند. پروپاگاندا غریزه شادی و غم یا خوشی و ناخوشی را هدف قرار میدهد و تلاش میکند تا مخاطبان یک رسانه را بر ضد یک چیز تحریک کند و تصمیمات سیاسی و اجتماعی آنها را وارد یک مسیر جدید بکند.
#رسانهها، #خبرنگاران و #مخاطبان از جمله قربانیان پروپاگاندا هستند که در میان اینها بیشترین زیان متوجه مخاطب میشود. مخاطبان رسانهها معمولا با دو نوع پروپاگاندا روبهرو میشوند.
پروپاگاندای نرم: این نوع پروپاگاندا میتواند یک تابلو نصب شده یک شرکت تجارتی در یک جاده باشد، یا اعلانی تجاری باشد که بر صفحه تلویزیون نقش میبندد، یا یک سخنرانی باشد که ممکن است در چند ثانیه دیدگاه یک شخص یا یک گروه را عوض کند. شرکتهای تجارتی میکوشند تا در مخاطبان رسانهها این حس را ایجاد کنند که اگر آن کالای مشخص را خریداری نکنند تنها میمانند و از دوستان و آشنایان خود عقب میافتند.
پروپاگاندای سیاسی و نظامی: تمرکز بر #برانگختن_احساسات_مخاطب با استفاده از پروپاگاندا برای این ضروری پنداشته میشود که واکنش احساسی بسیار تحریککننده و پرهیجان است. بنابراین سیاستگذاران دولتی و نظامی اکثرا تلاش میکنند تا مطالبی را منتشر کنند که با احساسات رابطه داشته باشد.
سازندگان پروپاگاندا با توجه به اوضاع سعی میکنند #فضاهای_خالی_ذهن مخاطبان را هدف قرار دهند و آن طوری که خود میخواهند پر کنند. به این ترتیب میل به انتخاب در ذهن مخاطب از بین میرود و کنترل به دست مجریان پروپاگاندا میافتد. پروپاگاندا #عبارتها_و_کلمههای مخصوص خود را دارد. مجریان پروپاگاندا سعی میکنند تا با استفاده از این عبارتها و کلمهها ناکامیهای طرف خودی را پنهان کنند و مخاطبان را به مخالفت با گروه مقابل تحریک کنند.
مثلا در شرایط جنگی کاربرد کلمههای ''بیرحمانه'' و ''ظالمانه'' اوج میگیرد. سخنگو تلاش میکند تا با استفاده از این قبیل کلمهها یا عملکرد خود را پنهان کند یا خود را محق جلوه دهد و طرف مقابل را شایسته ملامت معرفی کند.
به کلمات زیر دقت کنید و ببینید که به ظاهر همه آنها یک معنا دارند درحالی که در واقع بار معنایی و روانی هر کدام از کلمات با دیگری تفاوت دارد. همین عنوان سازی باعث می شود ما فردی را شهید اما بی بی سی کشته بخواند. همین روش باعث می شود ما برخی را منتقد اما رسانه هایی آنها را معترض بنامند. در ظاهر برای مخاطب هر دو اینها یکی است اما در عمل با یکدیگر فرق دارند.
✳️رزمنده ـ جنگجو ـ مبارز
✳️دولت ـ نظام ـ رژیم ـحکومت ــ حاکمیت
✳️واکنش ـ تلافي ـ دفاع
✳️عدم احراز صلاحیت ـ رد صلاحيت
✳️سانسورـ تحريف
✳️معترض ـ آشوبگر
✳️فرار ـ عقب نشيني
✳️اعتصاب ـ تحصن ـ تجمع ـ راهپیمایی ـ تظاهرات
✳️هلاکت ـ مرگ ـ وفات ـ شهادت
بنابراین باید بدانیم #واژه_ها در اخبار، بی دلیل انتخاب نمی شوند. هر واژه بر روی مخاطب اثر خاص خود را دارد. به همین ترتیب جملههایی مانند ''کشور ما تحت تهدید قرار دارد''، ''ما چاره دیگر نداشتیم''، ''همین اکنون باید دست بکار شویم''، یا ''ما تحت تهاجم دشمن قرار داریم''. با استفاده از این نوع جملهها است که سخنگو میکوشد به ذهن مخاطبان راه یابد و یا آنها را پشتیبان خود کند و یا علیه گروهی دیگر بشوران یا او را وادار به پذیرش کند که راهی جز تسلیم وجود ندارد.
#معصومه_نصیری _مدرس_سواد_رسانهای
@asrehooshmandi
♨️یک تکنیک مهم رسانهای
🔅#عقاید_اکثریت
این تکنیک مشابه تکنیک «همراهی با جماعت» کار میکند. فرضیه اصلی این روش این است که اگر اکثریت مردم کاری را انجام میدهند یا به چیزی اعتقاد دارند، آن کار یا عقیده حتماً درست است. ما اغلب بهطور ناخودآگاه تحت تأثیر این موضوع قرار داریم.
استفاده از نظرسنجیها در پیامهای رسانهای هم دقیقا به همین منظور صورت میگیرد. سازندگان پیامهای رسانهای میخواهند نشان دهند که اکثر مردم نظر خاصی را دنبال میکنند، پس شما همچنین باشید.
این روش یکی از روشهای رایج برای #تغییر_سبک_ زندگی است. همه اینطور لباس میپوشند، همه اینطور حرف میزنند، همه اینطور رفتار میکنند و ......
🌀مراقب این روش باشید؛ "همه اینطور هستند" ها را هم باور نکنید. گاهی همه اینطور هستندها #ساختگیاند برای اینکه شما در اقلیت قرار گرفته و مجبور به تبعیت از همه شوید.
❇️❇️و حالا مارپیچ سکوت و #موجی که ما را برده است!
این روزها و در فضای غلبه رسانهها، دو مسئله فراموش شده است؛ نخست اینکه براساس استدلال، مطالعه و نتیجهگیری خودمان تحلیل کنیم و درواقع صاحب #تحلیل باشیم و نکته دیگر اینکه #کار_درست را انجام دهیم حتی اگر غالب جامعه یا براساس تعارف یا برای ترس از تنها ماندن و ... راه دیگری را بروند.
.
نکته دیگر اینکه رسانهها قدرت زيادي دارند تا آنجاكه میتوانند شما را جادو كنند و سررشته افكارتان را در دست بگيرند. اما اگر به آنها علاقهای نداشته باشيد، اگر نتوانند شما را جادو كنند و اگر نتوانند در عقايدتان تغييري ايجاد كنند، بازهم میتوانند دستوپایتان را ببندند و به سكوت وادارتان كنند.
🌀نظريه #مارپيچ_سكوت چنين ادعايي دارد و میگوید حاكمان رسانهها با حذف تدريجي مخالفان خود، میتوانند هر روز تعداد بيشتري را به خاموشان جامعه اضافه كنند. خاموشانی که به دلایلی مثل طرد شدن، تنهایی، غلبه اکثریت و .... عطای «خود بودن» را بر لقایش میبخشند.
در این سیطره رسانهای، فرهنگها تغییر میکنند، ارزشها به ضد ارزش تبدیل میشوند و برعکس و درنهایت و در اکثر مواقع جامعهای تهی از صداقت و دانش و سرشار ازآنچه رسانهها تزریق کردند، باقی خواهد ماند.
رسانه به ما میگوید ایران عصبانیترین کشور دنیاست و همه متأثر از آن، باور میکنند اما همین رسانه به ما نمیگوید مثلاً در صد روز گذشته 52 نفر در لندن با چاقو کشته شدهاند. چرا؟ چون تصمیم بر این است ما خودمان را عصبیترین مردم دنیا بدانیم و خارج همیشه برای ما خارج باشد؛ جایی که مهد خوشبختی و آرامش و ... است.
این سطرها را نوشتم تا بگویم اول اینکه رسانهها با #تکرار و #تداعی_معانی و #کلیشه_سازی و #بزرگنمایی و جدیداً با #محونمایی، فرصت تأمل روی مسائل را از ما میگیرند. درواقع ما در معرض بمباران خبری و اطلاعاتی هستیم و اساساً فرصتی برای تفکر درباره آنچه رخ میدهد، نداریم.
✅حواسمان باشد نکند موج رسانه ما را با خود ببرد. نکند در مارپیچ سکوت صدایمان خاموش شود. نکند تسلیم سرعت اخبار شویم و فکر کردن به زوایای مختلف آن را فراموش کنیم. نکند به مخاطبانی که هر چه گفتند را باور میکنند، تبدیل شویم. قصد رسانه هراسی نیست؛ هدف تأکید بر مهمترین ویژگی انسان یعنی «تفکر» است. از رسانه نترسید چون ترس ممکن است باعث تسلیم شود، در برابر رسانه قوی ظاهر شوید. اگر او برای مدیریت کردن شما برنامهریزی میکند، شما هم دروازهبانی خوبی در برابر محتواها داشته باشید. رسانه بدون شما هیچ است. پس قدرت خودتان را دودستی تقدیم آن نکنید. قدرت شما «تفکر» شماست.
#معصومه_نصیری
#قائم_مقام_انجمن_سواد_سواد_رسانهای_ایران
@asrehooshmandi
🔅#عقاید_اکثریت
این تکنیک مشابه تکنیک «همراهی با جماعت» کار میکند. فرضیه اصلی این روش این است که اگر اکثریت مردم کاری را انجام میدهند یا به چیزی اعتقاد دارند، آن کار یا عقیده حتماً درست است. ما اغلب بهطور ناخودآگاه تحت تأثیر این موضوع قرار داریم.
استفاده از نظرسنجیها در پیامهای رسانهای هم دقیقا به همین منظور صورت میگیرد. سازندگان پیامهای رسانهای میخواهند نشان دهند که اکثر مردم نظر خاصی را دنبال میکنند، پس شما همچنین باشید.
این روش یکی از روشهای رایج برای #تغییر_سبک_ زندگی است. همه اینطور لباس میپوشند، همه اینطور حرف میزنند، همه اینطور رفتار میکنند و ......
🌀مراقب این روش باشید؛ "همه اینطور هستند" ها را هم باور نکنید. گاهی همه اینطور هستندها #ساختگیاند برای اینکه شما در اقلیت قرار گرفته و مجبور به تبعیت از همه شوید.
❇️❇️و حالا مارپیچ سکوت و #موجی که ما را برده است!
این روزها و در فضای غلبه رسانهها، دو مسئله فراموش شده است؛ نخست اینکه براساس استدلال، مطالعه و نتیجهگیری خودمان تحلیل کنیم و درواقع صاحب #تحلیل باشیم و نکته دیگر اینکه #کار_درست را انجام دهیم حتی اگر غالب جامعه یا براساس تعارف یا برای ترس از تنها ماندن و ... راه دیگری را بروند.
.
نکته دیگر اینکه رسانهها قدرت زيادي دارند تا آنجاكه میتوانند شما را جادو كنند و سررشته افكارتان را در دست بگيرند. اما اگر به آنها علاقهای نداشته باشيد، اگر نتوانند شما را جادو كنند و اگر نتوانند در عقايدتان تغييري ايجاد كنند، بازهم میتوانند دستوپایتان را ببندند و به سكوت وادارتان كنند.
🌀نظريه #مارپيچ_سكوت چنين ادعايي دارد و میگوید حاكمان رسانهها با حذف تدريجي مخالفان خود، میتوانند هر روز تعداد بيشتري را به خاموشان جامعه اضافه كنند. خاموشانی که به دلایلی مثل طرد شدن، تنهایی، غلبه اکثریت و .... عطای «خود بودن» را بر لقایش میبخشند.
در این سیطره رسانهای، فرهنگها تغییر میکنند، ارزشها به ضد ارزش تبدیل میشوند و برعکس و درنهایت و در اکثر مواقع جامعهای تهی از صداقت و دانش و سرشار ازآنچه رسانهها تزریق کردند، باقی خواهد ماند.
رسانه به ما میگوید ایران عصبانیترین کشور دنیاست و همه متأثر از آن، باور میکنند اما همین رسانه به ما نمیگوید مثلاً در صد روز گذشته 52 نفر در لندن با چاقو کشته شدهاند. چرا؟ چون تصمیم بر این است ما خودمان را عصبیترین مردم دنیا بدانیم و خارج همیشه برای ما خارج باشد؛ جایی که مهد خوشبختی و آرامش و ... است.
این سطرها را نوشتم تا بگویم اول اینکه رسانهها با #تکرار و #تداعی_معانی و #کلیشه_سازی و #بزرگنمایی و جدیداً با #محونمایی، فرصت تأمل روی مسائل را از ما میگیرند. درواقع ما در معرض بمباران خبری و اطلاعاتی هستیم و اساساً فرصتی برای تفکر درباره آنچه رخ میدهد، نداریم.
✅حواسمان باشد نکند موج رسانه ما را با خود ببرد. نکند در مارپیچ سکوت صدایمان خاموش شود. نکند تسلیم سرعت اخبار شویم و فکر کردن به زوایای مختلف آن را فراموش کنیم. نکند به مخاطبانی که هر چه گفتند را باور میکنند، تبدیل شویم. قصد رسانه هراسی نیست؛ هدف تأکید بر مهمترین ویژگی انسان یعنی «تفکر» است. از رسانه نترسید چون ترس ممکن است باعث تسلیم شود، در برابر رسانه قوی ظاهر شوید. اگر او برای مدیریت کردن شما برنامهریزی میکند، شما هم دروازهبانی خوبی در برابر محتواها داشته باشید. رسانه بدون شما هیچ است. پس قدرت خودتان را دودستی تقدیم آن نکنید. قدرت شما «تفکر» شماست.
#معصومه_نصیری
#قائم_مقام_انجمن_سواد_سواد_رسانهای_ایران
@asrehooshmandi
✍️نگاهی به بار معنای کلمات و شیطنتهای رسانهای
🎯بیبیسی نوشته است:
«انتشار تصاویری از تظاهرات حکومتی در رسانههای ایران
رسانههای ایران عکس و فیلمهایی از تظاهرات حکومتی منتشر کردهاند. این تجمعات که "خودجوش" خوانده شده در بعضی شهرها برگزار شده.
همزمان این رسانهها در روزهای گذشته تصاویری هم از مراسم تشییع بعضی کشته شدگان حوادث اخیر که طرفدار حکومت ایران بودند، منتشر کردند.»
❇️چند نکته سوادرسانهای:
🔅«گزینش واژگان» یکی از مهمترین و در عین حال موثرترین روشهای رسانهای برای تاثیر مشخص بر مخاطب است. با این روش رسانه میتواند به صورت هدفمند مفهوم موردنظر خود را در ذهن مخاطب ایجاد و ضمن #تکرار، آن را در ذهن نهادینه سازد.
🔅آنچه در این روش رخ میدهد هدف گیری ضمیرناخودآگاه مخاطب است. در عنوانسازی، رسانه با استفاده از کلماتی با مفاهیم نزدیک بهم اما متفاوت در معنا، وارد عمل می شود و مخاطب بدون در نظر گرفتن بار معنایی متفاوت واژهها، تحت تاثیر آنها قرار میگیرد.
🔅به کلمات زیر دقت کنید و ببینید که به ظاهر همه آنها یک معنا دارند درحالی که در واقع بار معنایی و روانی هر کدام از کلمات با دیگری تفاوت دارد. همین عنوان سازی باعث میشود ما فردی را شهید اما بی بیسی کشته خوانده و با همین واژگان راهپیمایی در اعتراض به اغتشاشات را تظاهرات حکومتی بخواند. همین روال سبب میشود حافظان نظم و امنیت، کشته شدگان طرفدار حکومت ایران خوانده شوند.
🌀«حکومت/ حاکمیت»: در قرارگیری این دو واژه در کنارهم، "حکومت" به "افراد" و "حاکمیت" به "روند" اطلاق میشود.
«اعتصاب/ تحصن/ تجمع/ راهپیمایی/ تظاهرات»: "اعتصاب" از عملی دست کشیدن، "تحصن" در جایی بست نشستن، "تجمع"در جایی حضور یافتن، "راهپیمایی" مسیری را پیمودن، و "تظاهرات" اظهار مواضع است به صورت تجمع یا راهپیمایی.
«هلاکت/ مرگ/ وفات/ شهادت/ کشته/ تلفات»: واژههایی هم معنا اما با بار معنایی بسیار متفاوت هستند.
#معصومه_نصیری
#مدرس_سواد_رسانه
@asrehooshmandi
🎯بیبیسی نوشته است:
«انتشار تصاویری از تظاهرات حکومتی در رسانههای ایران
رسانههای ایران عکس و فیلمهایی از تظاهرات حکومتی منتشر کردهاند. این تجمعات که "خودجوش" خوانده شده در بعضی شهرها برگزار شده.
همزمان این رسانهها در روزهای گذشته تصاویری هم از مراسم تشییع بعضی کشته شدگان حوادث اخیر که طرفدار حکومت ایران بودند، منتشر کردند.»
❇️چند نکته سوادرسانهای:
🔅«گزینش واژگان» یکی از مهمترین و در عین حال موثرترین روشهای رسانهای برای تاثیر مشخص بر مخاطب است. با این روش رسانه میتواند به صورت هدفمند مفهوم موردنظر خود را در ذهن مخاطب ایجاد و ضمن #تکرار، آن را در ذهن نهادینه سازد.
🔅آنچه در این روش رخ میدهد هدف گیری ضمیرناخودآگاه مخاطب است. در عنوانسازی، رسانه با استفاده از کلماتی با مفاهیم نزدیک بهم اما متفاوت در معنا، وارد عمل می شود و مخاطب بدون در نظر گرفتن بار معنایی متفاوت واژهها، تحت تاثیر آنها قرار میگیرد.
🔅به کلمات زیر دقت کنید و ببینید که به ظاهر همه آنها یک معنا دارند درحالی که در واقع بار معنایی و روانی هر کدام از کلمات با دیگری تفاوت دارد. همین عنوان سازی باعث میشود ما فردی را شهید اما بی بیسی کشته خوانده و با همین واژگان راهپیمایی در اعتراض به اغتشاشات را تظاهرات حکومتی بخواند. همین روال سبب میشود حافظان نظم و امنیت، کشته شدگان طرفدار حکومت ایران خوانده شوند.
🌀«حکومت/ حاکمیت»: در قرارگیری این دو واژه در کنارهم، "حکومت" به "افراد" و "حاکمیت" به "روند" اطلاق میشود.
«اعتصاب/ تحصن/ تجمع/ راهپیمایی/ تظاهرات»: "اعتصاب" از عملی دست کشیدن، "تحصن" در جایی بست نشستن، "تجمع"در جایی حضور یافتن، "راهپیمایی" مسیری را پیمودن، و "تظاهرات" اظهار مواضع است به صورت تجمع یا راهپیمایی.
«هلاکت/ مرگ/ وفات/ شهادت/ کشته/ تلفات»: واژههایی هم معنا اما با بار معنایی بسیار متفاوت هستند.
#معصومه_نصیری
#مدرس_سواد_رسانه
@asrehooshmandi