❇️شنیدن گزینشی و دیکتاتوری عکسها
💠شنیدن گزینشی بهطور خلاصه یعنی تو حرفت را بزن، من خودم بلدم چطور بشنوم. دو جملهی اول حرفت را که شنیدم خودم با هوش خودم تا تهش را حدس میزنم. بعد هم نظرم را درجا بیرون میریزم.
💠البته از روزی که بشر زبان را اختراع کرد با این قضیه درگیر است، ولی گسترش شبکههای اجتماعی، بهویژه اینستاگرام، بهطرز اعجابآوری به این موضوع دامن زده است. سیستمی که ساخته شده برای عکسهای فوری از لبهای غنچهشده و نمایش اندام و غذاهای خوشرنگولعاب و سیستمی که حرفهای جدی را بدون مجازات باقی نمیگذارد.
💠این سیستم مبتنی بر "#لایک" است نه "#درک". یعنی دیدن یک عکس و چند خط متن فانتزی، بعد هم فشردن آن قلب قرمز، که یعنی: دوست داشتم، حال کردم. این پروسه قرار است در کسری از ثانیه اتفاق بیفتد، پس مجال چندانی برای #درنگ از سر #فهم باقی نمیگذارد.
💠وقتی در این فضای بیدروپیکر با متن روبهرو میشویم کار سخت میشود. چون اینستاگرام جای "#نظر_کردن" نیست، جای "#دیدن" است. جای "#گوش_دادن" نیست، جای "#شنیدن" است، آنهم شنیدن گزینشی.
💠اینستاگرام یعنی جایی که حال تایپ کردن دویست و هشتاد کاراکتر هم نداری. یعنی همه چیز عکس است، یعنی مرگ مکث، یعنی مبادا وقتت را برای چیزی جر وقت تلف کردن، تلف کنی. یعنی زود باش، حرف نزن، عکسها به جای تو حرف خواهند زد. یعنی دیکتاتوری عکسها.
💠البته ویژگی ذاتی رسانههای عکس محور، همین کارکرد است اما شاید بتوان گفت عکسمحورها معمولا قربانگاه زمان هستند و به افزایش تعداد #پرسهزنهای_مجازی کمک میکنند.
@asrehooshmandi
💠شنیدن گزینشی بهطور خلاصه یعنی تو حرفت را بزن، من خودم بلدم چطور بشنوم. دو جملهی اول حرفت را که شنیدم خودم با هوش خودم تا تهش را حدس میزنم. بعد هم نظرم را درجا بیرون میریزم.
💠البته از روزی که بشر زبان را اختراع کرد با این قضیه درگیر است، ولی گسترش شبکههای اجتماعی، بهویژه اینستاگرام، بهطرز اعجابآوری به این موضوع دامن زده است. سیستمی که ساخته شده برای عکسهای فوری از لبهای غنچهشده و نمایش اندام و غذاهای خوشرنگولعاب و سیستمی که حرفهای جدی را بدون مجازات باقی نمیگذارد.
💠این سیستم مبتنی بر "#لایک" است نه "#درک". یعنی دیدن یک عکس و چند خط متن فانتزی، بعد هم فشردن آن قلب قرمز، که یعنی: دوست داشتم، حال کردم. این پروسه قرار است در کسری از ثانیه اتفاق بیفتد، پس مجال چندانی برای #درنگ از سر #فهم باقی نمیگذارد.
💠وقتی در این فضای بیدروپیکر با متن روبهرو میشویم کار سخت میشود. چون اینستاگرام جای "#نظر_کردن" نیست، جای "#دیدن" است. جای "#گوش_دادن" نیست، جای "#شنیدن" است، آنهم شنیدن گزینشی.
💠اینستاگرام یعنی جایی که حال تایپ کردن دویست و هشتاد کاراکتر هم نداری. یعنی همه چیز عکس است، یعنی مرگ مکث، یعنی مبادا وقتت را برای چیزی جر وقت تلف کردن، تلف کنی. یعنی زود باش، حرف نزن، عکسها به جای تو حرف خواهند زد. یعنی دیکتاتوری عکسها.
💠البته ویژگی ذاتی رسانههای عکس محور، همین کارکرد است اما شاید بتوان گفت عکسمحورها معمولا قربانگاه زمان هستند و به افزایش تعداد #پرسهزنهای_مجازی کمک میکنند.
@asrehooshmandi
❇️شنیدن گزینشی و دیکتاتوری عکسها
💠شنیدن گزینشی بهطور خلاصه یعنی تو حرفت را بزن، من خودم بلدم چطور بشنوم. دو جملهی اول حرفت را که شنیدم خودم با هوش خودم تا تهش را حدس میزنم. بعد هم نظرم را درجا بیرون میریزم.
💠البته از روزی که بشر زبان را اختراع کرد با این قضیه درگیر است، ولی گسترش شبکههای اجتماعی، بهویژه اینستاگرام، بهطرز اعجابآوری به این موضوع دامن زده است. سیستمی که ساخته شده برای عکسهای فوری از لبهای غنچهشده و نمایش اندام و غذاهای خوشرنگولعاب و سیستمی که حرفهای جدی را بدون مجازات باقی نمیگذارد.
💠این سیستم مبتنی بر "#لایک" است نه "#درک". یعنی دیدن یک عکس و چند خط متن فانتزی، بعد هم فشردن آن قلب قرمز، که یعنی: دوست داشتم، حال کردم. این پروسه قرار است در کسری از ثانیه اتفاق بیفتد، پس مجال چندانی برای #درنگ از سر #فهم باقی نمیگذارد.
💠وقتی در این فضای بیدروپیکر با متن روبهرو میشویم کار سخت میشود. چون اینستاگرام جای "#نظر_کردن" نیست، جای "#دیدن" است. جای "#گوش_دادن" نیست، جای "#شنیدن" است، آنهم شنیدن گزینشی.
💠اینستاگرام یعنی جایی که حال تایپ کردن دویست و هشتاد کاراکتر هم نداری. یعنی همه چیز عکس است، یعنی مرگ مکث، یعنی مبادا وقتت را برای چیزی جر وقت تلف کردن، تلف کنی. یعنی زود باش، حرف نزن، عکسها به جای تو حرف خواهند زد. یعنی دیکتاتوری عکسها.
💠البته ویژگی ذاتی رسانههای عکس محور، همین کارکرد است اما شاید بتوان گفت عکسمحورها معمولا قربانگاه زمان هستند و به افزایش تعداد #پرسهزنهای_مجازی کمک میکنند.
@asrehooshmandi
💠شنیدن گزینشی بهطور خلاصه یعنی تو حرفت را بزن، من خودم بلدم چطور بشنوم. دو جملهی اول حرفت را که شنیدم خودم با هوش خودم تا تهش را حدس میزنم. بعد هم نظرم را درجا بیرون میریزم.
💠البته از روزی که بشر زبان را اختراع کرد با این قضیه درگیر است، ولی گسترش شبکههای اجتماعی، بهویژه اینستاگرام، بهطرز اعجابآوری به این موضوع دامن زده است. سیستمی که ساخته شده برای عکسهای فوری از لبهای غنچهشده و نمایش اندام و غذاهای خوشرنگولعاب و سیستمی که حرفهای جدی را بدون مجازات باقی نمیگذارد.
💠این سیستم مبتنی بر "#لایک" است نه "#درک". یعنی دیدن یک عکس و چند خط متن فانتزی، بعد هم فشردن آن قلب قرمز، که یعنی: دوست داشتم، حال کردم. این پروسه قرار است در کسری از ثانیه اتفاق بیفتد، پس مجال چندانی برای #درنگ از سر #فهم باقی نمیگذارد.
💠وقتی در این فضای بیدروپیکر با متن روبهرو میشویم کار سخت میشود. چون اینستاگرام جای "#نظر_کردن" نیست، جای "#دیدن" است. جای "#گوش_دادن" نیست، جای "#شنیدن" است، آنهم شنیدن گزینشی.
💠اینستاگرام یعنی جایی که حال تایپ کردن دویست و هشتاد کاراکتر هم نداری. یعنی همه چیز عکس است، یعنی مرگ مکث، یعنی مبادا وقتت را برای چیزی جر وقت تلف کردن، تلف کنی. یعنی زود باش، حرف نزن، عکسها به جای تو حرف خواهند زد. یعنی دیکتاتوری عکسها.
💠البته ویژگی ذاتی رسانههای عکس محور، همین کارکرد است اما شاید بتوان گفت عکسمحورها معمولا قربانگاه زمان هستند و به افزایش تعداد #پرسهزنهای_مجازی کمک میکنند.
@asrehooshmandi
Forwarded from ژئوپلیتیک رسانه
✅سواد رسانه ای
🔸بر اساس نظریه #الیزابت_تامن، سواد رسـانه ای يـک واژه کلی است که سه مرحله پیوستاری را در برمـی گیـرد و منجـر بـه#توانمند_سـازی سـواد رسانه ای ميشود.
✅ مرحله اول؛ اهمیت برنامه ريزی شخصی در نحوه و میزان استفاده از رسانه ها ( #رژيم_مصرف_رسانه_ای ) است. به اين معنا که مخاطب توجه بیشـتری بـه انتخـاب اسـتفاده از انواع مختلف برنامه ها دارد.
✅ مرحله دوم؛ شامل يادگیری مهارتهای ويژه استفاده، #نگـاه_انتقـادی و يـادگیری بـا هدف تحلیل و پرسیدن اين سؤال اسـت کـه ايـن قالـب چگونـه سـاخته شـده و چـه چیزهايی ممکن است حذف شده باشند. مهارت های استفاده انتقـادی، بهتـرين کـاوش علمي برای فعالیت های گروهی يا کلاسـی در آمـوزش سـواد رسـانه ای در خصـوص آفرينش پیامهای رسانه ای هستند.
✅ مرحله سوم؛ در اين مرحله، مخاطب به #جنبه_هـای_نامحسـوس_تـر رسـانه_ای توجـه مي کند، به پرسشها و موضوع های عمیقی مانند: چه کسی پیام های رسانه ای را مي سازد؟
چه هدفي با فرستادن پیام دنبال می شود؟
چه کسي از ارسال پیام سود می برد و چه کسي
ضرر ميکند؟ و ... مـي پـردازد.
🔸آنچـه در ايـن لايـه اهمیـت دارد، شـناخت حقـايق و جنبه هايی از پیام است که حذف شده اند؛ به عبارت ديگر، فهم متن از سوی مخاطب ، در گرو شناسايی ابعاد جا افتاده پیام است. اين بعد از سواد رسانه ای به اندازه ای اهمیت دارد که هابز از آن با عنوان #فهم_سطح_بالاتر ياد مي کند.
🔺از نظر هـابز، ايـن جنبـه از سـواد رسانه اي، توان پیش بینی کننده زيادی برای شناسايی نیازها و انتظارات مخاطبـان فـراهم ميآورد.
🔹 در نتیجه، با برخورداری از سواد رسانه ای (از #انتخاب_ساده_رسانه_ای_تا_نقد_مـتن ) و رسیيدن به مرحله بالاتر آن ( #فهم_و_تفسیر_زمینه_های_متن ) ايـن امکـان بـرای مخاطـب فراهم می شود که در برابر هجوم سرسام آور پیامهای رسانه ای و القای آنها، هويت خود را حفظ کند.
🔸بر ايـن اسـاس، سـواد رسـانه ای، نظامی تفسـیری و ترجیحی، #متـأثر_از_داوری_های_ذهنی_و_اخلاقی است که مواجهـه فـرد را بـا پیـام هـای رسـانه ای (چـه در دسترس و چه جستجوگرانه) شکل مي دهد و موجب مي شود مخاطبان، در استفاده از پیامهـا و انتخاب آنها مسئولیت بیشتری احساس کنند.
با ما همراه باشید
"ژئوپلیتیک رسانه"
@Dr_bavir
🔸بر اساس نظریه #الیزابت_تامن، سواد رسـانه ای يـک واژه کلی است که سه مرحله پیوستاری را در برمـی گیـرد و منجـر بـه#توانمند_سـازی سـواد رسانه ای ميشود.
✅ مرحله اول؛ اهمیت برنامه ريزی شخصی در نحوه و میزان استفاده از رسانه ها ( #رژيم_مصرف_رسانه_ای ) است. به اين معنا که مخاطب توجه بیشـتری بـه انتخـاب اسـتفاده از انواع مختلف برنامه ها دارد.
✅ مرحله دوم؛ شامل يادگیری مهارتهای ويژه استفاده، #نگـاه_انتقـادی و يـادگیری بـا هدف تحلیل و پرسیدن اين سؤال اسـت کـه ايـن قالـب چگونـه سـاخته شـده و چـه چیزهايی ممکن است حذف شده باشند. مهارت های استفاده انتقـادی، بهتـرين کـاوش علمي برای فعالیت های گروهی يا کلاسـی در آمـوزش سـواد رسـانه ای در خصـوص آفرينش پیامهای رسانه ای هستند.
✅ مرحله سوم؛ در اين مرحله، مخاطب به #جنبه_هـای_نامحسـوس_تـر رسـانه_ای توجـه مي کند، به پرسشها و موضوع های عمیقی مانند: چه کسی پیام های رسانه ای را مي سازد؟
چه هدفي با فرستادن پیام دنبال می شود؟
چه کسي از ارسال پیام سود می برد و چه کسي
ضرر ميکند؟ و ... مـي پـردازد.
🔸آنچـه در ايـن لايـه اهمیـت دارد، شـناخت حقـايق و جنبه هايی از پیام است که حذف شده اند؛ به عبارت ديگر، فهم متن از سوی مخاطب ، در گرو شناسايی ابعاد جا افتاده پیام است. اين بعد از سواد رسانه ای به اندازه ای اهمیت دارد که هابز از آن با عنوان #فهم_سطح_بالاتر ياد مي کند.
🔺از نظر هـابز، ايـن جنبـه از سـواد رسانه اي، توان پیش بینی کننده زيادی برای شناسايی نیازها و انتظارات مخاطبـان فـراهم ميآورد.
🔹 در نتیجه، با برخورداری از سواد رسانه ای (از #انتخاب_ساده_رسانه_ای_تا_نقد_مـتن ) و رسیيدن به مرحله بالاتر آن ( #فهم_و_تفسیر_زمینه_های_متن ) ايـن امکـان بـرای مخاطـب فراهم می شود که در برابر هجوم سرسام آور پیامهای رسانه ای و القای آنها، هويت خود را حفظ کند.
🔸بر ايـن اسـاس، سـواد رسـانه ای، نظامی تفسـیری و ترجیحی، #متـأثر_از_داوری_های_ذهنی_و_اخلاقی است که مواجهـه فـرد را بـا پیـام هـای رسـانه ای (چـه در دسترس و چه جستجوگرانه) شکل مي دهد و موجب مي شود مخاطبان، در استفاده از پیامهـا و انتخاب آنها مسئولیت بیشتری احساس کنند.
با ما همراه باشید
"ژئوپلیتیک رسانه"
@Dr_bavir