⭕️گذری بر #مانی_هاشمی و روایتی که غالب شد از نگاه #بیگ_دیتا
🔻کولبری به عنوان یکی از روشهای تامین معاش بخشی از مردم غرب کشور نه به عنوان یک موضوع قابل دفاع، که به عنوان ضعف جدی در حوزه تامین شغل درشان و مناسب محسوب میشود، موضوعی که متخصصان درباره چرایی، راهکارها و ضرورتهای رفع موانع توسعه اشتغال سخنان فراوانی را مطرح کردهاند اما در ذیل همین نابسامانی، همواره «کولبران» سوژههای مناسبی برای برخی رسانهها آن هم نه جهت پیگیری حل مشکلاتشان بلکه تنها در سطح اطلاعرسانی وقوع یک رویداد بوده است. کولبری جان میدهد برای اینکه سوژه شود و مخاطب منطقهای و ملی را با خود همراه کند.
🗓اواسط شهریورماه خبر مصدومیت مانی هاشمی در سطح داخلی و خارجی با روایتهای مختلفی رسانهای شد. از اینکه او برای خرید گوشی هوشمند برای دریافت آموزش مجازی تن به کولبری داده است تا اینکه ماموران او را تعقیب و تهدید کردند و ...، اما روایت اینکه این خانواده مجوز رسمی و قانونی برای کولبری داشته است و اساسا اگر با مجوز قانونی کولبری انجام شود، نیاز به ترس و تلاش برای گریختن فاقد معناست آن هم برای چندکیلو لوبیا! و اینکه آیا در منطقهای که کولبری صورت گرفته امکان عبور و مرور ماشین برای تعقیب و گریز وجود داشته است یا خیر؟ و اینکه این کودک به گفته مادر ۳۹ سالهاش دو سالی بوده که همراه او برای کولبری میرفته و اینگونه نبوده که فقط برای تامین پول گوشی موبایل تن به این کار داده باشد و اینکه او در این مدت با مادرش همراهی می کرده و در روز حادثه تنها نبوده و ... سوالاتی است که ذیل روایت رسانهای جذاب و احساسات برانگیز « کولبری مانی برای خرید موبایل جهت حاضر شدن سر کلاس درس» ناپدید شد. هیچکس این جمله مادر مانی با همشهری آنلاین را نشنید که نشان میدهد ماموران برای آنها ایجاد دردسر نکرده اند: «خوشبختانه شکر خدا منطقه ما، منطقهی پاکی است. چه از مامورها گرفته چه اهالی و باقی مردها.»
⬅️ اساس کولبری محل اشکال است چه رسد به اینکه یک خانم انجام دهد و اصل اینکه عدالت آموزشی اگر برقرار بود و زیرساختها و امکانات به شکل برابر در کشور در اختیار همه اقشار و دانش آموزان بود بدیهی و مبرهن است، بحث حال حاضر بررسی دادهها و اطلاعات و زنجیره خبر و جریانات رسانهای پیرامون این درد اجتماعی است.
📈با ذکر این نکته که هشتگهای توئیتری حول محور کولبرها در بازههای زمانی مختلف مورد توجه قرار گرفته، طبق #رصد_دیتاک، مساله مانی هاشمی که از روز ۱۶ شهریور ماه آغاز شد، ۹٫۹ هزار پست توئیتری با روند ارسال ۳۹ پست در ساعت داشته که در بازه ۲۵ و ۲۶ شهریور همزمان با انتشار خبر انتقال و عمل جراحی مانی، به اوج خود رسیده است.
🔹هشتگهای #مانی_هاشمی، #کولبری، #کولبر، # کولبر_نکشید و #مانی پنج هشتگ مورد توجه کاربران در توئیتر بود که البته در میان هشتگهای پرکابرد دیگر دو هشتگ # اعدام و #آبان_خونین سعی در ایجاد پیوند بین دو موضوع مورد اشاره با حادثه رخ داده برای مانی هاشمی را داشتند که از سوی مخاطبان مورد توجه و اقبال قرار نگرفتند.
📊این موج در تلگرام با انتشار ۲۹۰۰ پست پیگیری شد که در این بستر، بازه زمانی ۲۴ الی ۲۶ شهریور اوج به کارگیری هشتگهایی با موضوع مانی هاشمی و کولبری بوده و هشتگ #کولبر بالاترین فراوانی را به خود اختصاص داده است.
البته در کنار فضای مجازی پیوست رسانههای جریان اصلی داخلی و خارجی نیز به روند افزایشی استفاده از برخی هشتگها کمک کرده است.
🔹روایتهای رسانهای ذکر شده در سطرهای فوق با محوریت درگیر کردن احساسات و بردن ذهن مخاطب به سوی دیگر ماجرا با توسل به برجسته سازی برخی واژگان و خفیفسازی برخی دیگر پیگیری شده است. به عنوان مثال #رادیو_فردا با انتخاب تیتر: «خانواده کولبر ۱۴ ساله مجروح توان مالی درمان او را ندارد»، #ایران_اینترنشنال با تیتر: «یک دانشآموز کرمانشاهی هنگام کولبری برای تامین مخارج سامانه «شاد» از کوه سقوط کرد» و #بی_بی_سی با تیتر: «سقوط نوجوان کولبر ایرانی به هنگام فرار از دست ماموران» با اطلاع رسانی درباره این موضوع پرداختند. موضوعاتی که هرکدام از سوی مسوولان استانی، مادر مانی و پلیس پاسخهای روشنی داشتهاند اما در متن این اخبار مورد بیتوجهی قرار گرفتهاند.
✅نکته پایانی اینکه گفته میشود هر عکس معادل یک خبر هزار کاراکتری محسوب میشود و البته گاهی بسیار فراتر از این؛ اما در موج هشتگی مانی هاشمی استفاده از تصاویر بسیار مورد توجه قرار گرفته است چراکه موجب قوت و موفقیت روایت رسانهای مدنظر میشده است.
✔️ آسیبهای اجتماعی همواره نقطه اتکا برای تضادآفرینی، تردیدآفرینی و هدایت افکار عمومی به سمت و سوی روایتهای مورد توجه رسانه است.
✍🏻به قلم #معصومه_نصیری، کارشناس و مدرس سواد رسانهای
@asrehooshmandi
🔻کولبری به عنوان یکی از روشهای تامین معاش بخشی از مردم غرب کشور نه به عنوان یک موضوع قابل دفاع، که به عنوان ضعف جدی در حوزه تامین شغل درشان و مناسب محسوب میشود، موضوعی که متخصصان درباره چرایی، راهکارها و ضرورتهای رفع موانع توسعه اشتغال سخنان فراوانی را مطرح کردهاند اما در ذیل همین نابسامانی، همواره «کولبران» سوژههای مناسبی برای برخی رسانهها آن هم نه جهت پیگیری حل مشکلاتشان بلکه تنها در سطح اطلاعرسانی وقوع یک رویداد بوده است. کولبری جان میدهد برای اینکه سوژه شود و مخاطب منطقهای و ملی را با خود همراه کند.
🗓اواسط شهریورماه خبر مصدومیت مانی هاشمی در سطح داخلی و خارجی با روایتهای مختلفی رسانهای شد. از اینکه او برای خرید گوشی هوشمند برای دریافت آموزش مجازی تن به کولبری داده است تا اینکه ماموران او را تعقیب و تهدید کردند و ...، اما روایت اینکه این خانواده مجوز رسمی و قانونی برای کولبری داشته است و اساسا اگر با مجوز قانونی کولبری انجام شود، نیاز به ترس و تلاش برای گریختن فاقد معناست آن هم برای چندکیلو لوبیا! و اینکه آیا در منطقهای که کولبری صورت گرفته امکان عبور و مرور ماشین برای تعقیب و گریز وجود داشته است یا خیر؟ و اینکه این کودک به گفته مادر ۳۹ سالهاش دو سالی بوده که همراه او برای کولبری میرفته و اینگونه نبوده که فقط برای تامین پول گوشی موبایل تن به این کار داده باشد و اینکه او در این مدت با مادرش همراهی می کرده و در روز حادثه تنها نبوده و ... سوالاتی است که ذیل روایت رسانهای جذاب و احساسات برانگیز « کولبری مانی برای خرید موبایل جهت حاضر شدن سر کلاس درس» ناپدید شد. هیچکس این جمله مادر مانی با همشهری آنلاین را نشنید که نشان میدهد ماموران برای آنها ایجاد دردسر نکرده اند: «خوشبختانه شکر خدا منطقه ما، منطقهی پاکی است. چه از مامورها گرفته چه اهالی و باقی مردها.»
⬅️ اساس کولبری محل اشکال است چه رسد به اینکه یک خانم انجام دهد و اصل اینکه عدالت آموزشی اگر برقرار بود و زیرساختها و امکانات به شکل برابر در کشور در اختیار همه اقشار و دانش آموزان بود بدیهی و مبرهن است، بحث حال حاضر بررسی دادهها و اطلاعات و زنجیره خبر و جریانات رسانهای پیرامون این درد اجتماعی است.
📈با ذکر این نکته که هشتگهای توئیتری حول محور کولبرها در بازههای زمانی مختلف مورد توجه قرار گرفته، طبق #رصد_دیتاک، مساله مانی هاشمی که از روز ۱۶ شهریور ماه آغاز شد، ۹٫۹ هزار پست توئیتری با روند ارسال ۳۹ پست در ساعت داشته که در بازه ۲۵ و ۲۶ شهریور همزمان با انتشار خبر انتقال و عمل جراحی مانی، به اوج خود رسیده است.
🔹هشتگهای #مانی_هاشمی، #کولبری، #کولبر، # کولبر_نکشید و #مانی پنج هشتگ مورد توجه کاربران در توئیتر بود که البته در میان هشتگهای پرکابرد دیگر دو هشتگ # اعدام و #آبان_خونین سعی در ایجاد پیوند بین دو موضوع مورد اشاره با حادثه رخ داده برای مانی هاشمی را داشتند که از سوی مخاطبان مورد توجه و اقبال قرار نگرفتند.
📊این موج در تلگرام با انتشار ۲۹۰۰ پست پیگیری شد که در این بستر، بازه زمانی ۲۴ الی ۲۶ شهریور اوج به کارگیری هشتگهایی با موضوع مانی هاشمی و کولبری بوده و هشتگ #کولبر بالاترین فراوانی را به خود اختصاص داده است.
البته در کنار فضای مجازی پیوست رسانههای جریان اصلی داخلی و خارجی نیز به روند افزایشی استفاده از برخی هشتگها کمک کرده است.
🔹روایتهای رسانهای ذکر شده در سطرهای فوق با محوریت درگیر کردن احساسات و بردن ذهن مخاطب به سوی دیگر ماجرا با توسل به برجسته سازی برخی واژگان و خفیفسازی برخی دیگر پیگیری شده است. به عنوان مثال #رادیو_فردا با انتخاب تیتر: «خانواده کولبر ۱۴ ساله مجروح توان مالی درمان او را ندارد»، #ایران_اینترنشنال با تیتر: «یک دانشآموز کرمانشاهی هنگام کولبری برای تامین مخارج سامانه «شاد» از کوه سقوط کرد» و #بی_بی_سی با تیتر: «سقوط نوجوان کولبر ایرانی به هنگام فرار از دست ماموران» با اطلاع رسانی درباره این موضوع پرداختند. موضوعاتی که هرکدام از سوی مسوولان استانی، مادر مانی و پلیس پاسخهای روشنی داشتهاند اما در متن این اخبار مورد بیتوجهی قرار گرفتهاند.
✅نکته پایانی اینکه گفته میشود هر عکس معادل یک خبر هزار کاراکتری محسوب میشود و البته گاهی بسیار فراتر از این؛ اما در موج هشتگی مانی هاشمی استفاده از تصاویر بسیار مورد توجه قرار گرفته است چراکه موجب قوت و موفقیت روایت رسانهای مدنظر میشده است.
✔️ آسیبهای اجتماعی همواره نقطه اتکا برای تضادآفرینی، تردیدآفرینی و هدایت افکار عمومی به سمت و سوی روایتهای مورد توجه رسانه است.
✍🏻به قلم #معصومه_نصیری، کارشناس و مدرس سواد رسانهای
@asrehooshmandi