✍️#باور_هایی که #رسانه_ها برای ما می سازند
♨️امروزه در جهانی رسانه ای شده، بسر می بریم. جهانی که ما بخش اعظمی از آنچه می دانیم را از رسانه ها کسب کردیم و در واقع از دید رسانه ها به مسائل نگریسته ایم. نکته ای که مطرح می شود این است که آیا #جهان_رسانه_ای شده، همان جهان واقعی است؟ در پاسخ به این سوال باید گفت که جهان رسانه ای شده در بسیاری از مواقع ممکن است جهان واقعی نباشد! چرا که جهان رسانه ای شده، جهانی است که در آن اطلاعات را از رسانه ها دریافت می کنیم و اطلاعاتی که رسانه ها در اختیار ما می گذارند، با قضاوت همراه شده اند.
♨️مثلا شناختی که ما از افراد در سایر فرهنگ ها داریم، اغلب اوقات حاصل اطلاعات رسانه ای شده است. هر چند ممکن است برخی از ما، خود با یک فرد آمریکایی ملاقات کرده باشیم؛ اما در غیر این صورت، هر تصوری که ما از یک فرد آمریکایی خواهیم داشت، محصول ارتباطات رسانه ای خواهد بود. ارتباطی که همان طور که بیان شد، در آن قضاوت هایی صورت گرفته است. در واقع آنچه ما از یک فرد آمریکایی در ذهن داریم، بیش از هر چیز از کلیشه ها به دست آمده است.
♨️در جهان رسانه ای شده، ما با کلیشه های فراوانی روبرو هستیم. #کلیشه یعنی هرگونه تصوری که آن را براساس تجربه شخصی به دست نیاورده ایم. کلیشه ها تحت تاثیر مسائل فرهنگی، انگیزه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی قرار می گیرند.
♨️مثلا یکی از رایج ترین کلیشه ها #خود_و_دیگری است. کلیشه ای که سعی در القای باور "#من_خوبم، #تو_بدی" دارد. برای مثال می توان به کلیشه هایی که در رابطه با ایرانیان و مسلمانان، در رسانه های غربی وجود دارد، اشاره کرد. کلیشه هایی که در اغلب آن ها مسلمان و عرب، هویت یکسان پیدا کرده و این طور به نظر می رسد که همه مسلمانان به نحوی عرب هستند یا همه عرب ها مسلمانند. همچنین در این کلیشه ها همه اعراب و مسلمانان، بدون استثنا، آدم های بد و تروریست معرفی می شوند. یا همه آمریکایی ها بزه کار و ایتالیایی ها اعضای باند مافیا و .....
♨️در جهان رسانه ای شده، ما اغلب اطلاعاتمان را از کلیشه ها به دست می آوریم. کلیشه هایی که واقعیت را دست کاری کرده و با تفسیر های شخصی همراه شده اند. در حال حاضر، برخلاف گذشته، ما با استفاده از رسانه ها، حتی می توانیم از ساکنان جزایر دور افتاده نیز اطلاعاتی را به دست آوریم. اما اینکه این اطلاعات چقدر با واقعیت زندگی آن ها، مطابقت داشته باشد، مشخص نیست. در حقیقت در دورانی که اطلاعات ما از جهان پیرامون مان، به واسطه رسانه ها، بسیار بیشتر از گذشته است، واقعیت بسیاری از آن چه را که گمان می کنیم، می دانیم، نمی دانیم.
#معصومه_نصیری
#آموزش_عمومی_سواد_رسانه
@asrehooshmandi
♨️امروزه در جهانی رسانه ای شده، بسر می بریم. جهانی که ما بخش اعظمی از آنچه می دانیم را از رسانه ها کسب کردیم و در واقع از دید رسانه ها به مسائل نگریسته ایم. نکته ای که مطرح می شود این است که آیا #جهان_رسانه_ای شده، همان جهان واقعی است؟ در پاسخ به این سوال باید گفت که جهان رسانه ای شده در بسیاری از مواقع ممکن است جهان واقعی نباشد! چرا که جهان رسانه ای شده، جهانی است که در آن اطلاعات را از رسانه ها دریافت می کنیم و اطلاعاتی که رسانه ها در اختیار ما می گذارند، با قضاوت همراه شده اند.
♨️مثلا شناختی که ما از افراد در سایر فرهنگ ها داریم، اغلب اوقات حاصل اطلاعات رسانه ای شده است. هر چند ممکن است برخی از ما، خود با یک فرد آمریکایی ملاقات کرده باشیم؛ اما در غیر این صورت، هر تصوری که ما از یک فرد آمریکایی خواهیم داشت، محصول ارتباطات رسانه ای خواهد بود. ارتباطی که همان طور که بیان شد، در آن قضاوت هایی صورت گرفته است. در واقع آنچه ما از یک فرد آمریکایی در ذهن داریم، بیش از هر چیز از کلیشه ها به دست آمده است.
♨️در جهان رسانه ای شده، ما با کلیشه های فراوانی روبرو هستیم. #کلیشه یعنی هرگونه تصوری که آن را براساس تجربه شخصی به دست نیاورده ایم. کلیشه ها تحت تاثیر مسائل فرهنگی، انگیزه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی قرار می گیرند.
♨️مثلا یکی از رایج ترین کلیشه ها #خود_و_دیگری است. کلیشه ای که سعی در القای باور "#من_خوبم، #تو_بدی" دارد. برای مثال می توان به کلیشه هایی که در رابطه با ایرانیان و مسلمانان، در رسانه های غربی وجود دارد، اشاره کرد. کلیشه هایی که در اغلب آن ها مسلمان و عرب، هویت یکسان پیدا کرده و این طور به نظر می رسد که همه مسلمانان به نحوی عرب هستند یا همه عرب ها مسلمانند. همچنین در این کلیشه ها همه اعراب و مسلمانان، بدون استثنا، آدم های بد و تروریست معرفی می شوند. یا همه آمریکایی ها بزه کار و ایتالیایی ها اعضای باند مافیا و .....
♨️در جهان رسانه ای شده، ما اغلب اطلاعاتمان را از کلیشه ها به دست می آوریم. کلیشه هایی که واقعیت را دست کاری کرده و با تفسیر های شخصی همراه شده اند. در حال حاضر، برخلاف گذشته، ما با استفاده از رسانه ها، حتی می توانیم از ساکنان جزایر دور افتاده نیز اطلاعاتی را به دست آوریم. اما اینکه این اطلاعات چقدر با واقعیت زندگی آن ها، مطابقت داشته باشد، مشخص نیست. در حقیقت در دورانی که اطلاعات ما از جهان پیرامون مان، به واسطه رسانه ها، بسیار بیشتر از گذشته است، واقعیت بسیاری از آن چه را که گمان می کنیم، می دانیم، نمی دانیم.
#معصومه_نصیری
#آموزش_عمومی_سواد_رسانه
@asrehooshmandi
#افسانه_های_تلگرامی برای چهره های مشهور
نوشتهاند نامه شهریار به انیشتین باعث شده این دانشمند آلمانی از ساخت بمب اتم پشیمان شود. گفته میشود بعد از حمله اتمی آمریکا به ژاپن عدهای در ایران از شهریار خواستند شعری بگوید و برای انیشتین بفرستد تا او را از اختراع مهیبش آگاه کند. این ماجرا به این شکل آورده شده: «عدهای به سرپرستی دخترش (خانم مریم یا شهرزاد بهجت) مامور میشوند که شعر را به انیشتین برسانند. از مدیر دفترش در اقامتگاهش وقت میگیرند. روز موعود فرامیرسد.
ترجمه فصیح انگلیسی شعر را در اقامتگاه انیشتین برایش میخوانند. طوری که حاضران نقل کردهاند، آن بزرگمرد عالم دانش دو بار از جای خود برمیخیزد. دو دستش را بر صورتش مینهد و میفشارد. قطرات اشک بر شیشه عینکش نمایان میشود. با چهرهای اندوهگین یکباره با صدایی بلند فریاد میزند: «به دادم برسید!» بعد سکوت میکند و صورتش را در میان دو دستش میگیرد و غرق در بحر تفکر میگردد. سکوت غمانگیزی فضای اقامتگاهش را پر میکند. دقایقی بعد میخواهد که شعر بار دیگر خوانده شود. این بار پس از شنیدن آن به خارج از اتاقش میرود و با وضعیتی مغموم در باغش قدم میزند. گویا تا آخر عمر هم همیشه غمگین بوده است! گفته میشود بعد از این نامه انیشتین به مبارزی علیه سلاحهای اتمی تبدیل میشود.»
اما اصل ماجرا چیست؟
داستان خودش آنقدر طنز است که نیازی به اصل نیست اما ذکر این موارد خالی از لطف نیست. انیشتین نقشی در ساخت بمب اتم نداشت. پدر بمب اتمی «رابرت اپنهایمر» است، نه انیشتین. انیشتین برای درک خطر بمب اتم به نامه شهریار نیازی نداشت. یک سال پیش از جنگ، او و «نیلز بور» نسبت به این خطر هشدار داده بودند. انیشتین، یک سال پیش از ارسال چنین نامهای، در روزنامه نیویورکتایمز حمله اتمی آمریکا به ژاپن را محکوم کرده بود!
هر داستانی را #باور_نکنید.
@asrehooshmandi
نوشتهاند نامه شهریار به انیشتین باعث شده این دانشمند آلمانی از ساخت بمب اتم پشیمان شود. گفته میشود بعد از حمله اتمی آمریکا به ژاپن عدهای در ایران از شهریار خواستند شعری بگوید و برای انیشتین بفرستد تا او را از اختراع مهیبش آگاه کند. این ماجرا به این شکل آورده شده: «عدهای به سرپرستی دخترش (خانم مریم یا شهرزاد بهجت) مامور میشوند که شعر را به انیشتین برسانند. از مدیر دفترش در اقامتگاهش وقت میگیرند. روز موعود فرامیرسد.
ترجمه فصیح انگلیسی شعر را در اقامتگاه انیشتین برایش میخوانند. طوری که حاضران نقل کردهاند، آن بزرگمرد عالم دانش دو بار از جای خود برمیخیزد. دو دستش را بر صورتش مینهد و میفشارد. قطرات اشک بر شیشه عینکش نمایان میشود. با چهرهای اندوهگین یکباره با صدایی بلند فریاد میزند: «به دادم برسید!» بعد سکوت میکند و صورتش را در میان دو دستش میگیرد و غرق در بحر تفکر میگردد. سکوت غمانگیزی فضای اقامتگاهش را پر میکند. دقایقی بعد میخواهد که شعر بار دیگر خوانده شود. این بار پس از شنیدن آن به خارج از اتاقش میرود و با وضعیتی مغموم در باغش قدم میزند. گویا تا آخر عمر هم همیشه غمگین بوده است! گفته میشود بعد از این نامه انیشتین به مبارزی علیه سلاحهای اتمی تبدیل میشود.»
اما اصل ماجرا چیست؟
داستان خودش آنقدر طنز است که نیازی به اصل نیست اما ذکر این موارد خالی از لطف نیست. انیشتین نقشی در ساخت بمب اتم نداشت. پدر بمب اتمی «رابرت اپنهایمر» است، نه انیشتین. انیشتین برای درک خطر بمب اتم به نامه شهریار نیازی نداشت. یک سال پیش از جنگ، او و «نیلز بور» نسبت به این خطر هشدار داده بودند. انیشتین، یک سال پیش از ارسال چنین نامهای، در روزنامه نیویورکتایمز حمله اتمی آمریکا به ژاپن را محکوم کرده بود!
هر داستانی را #باور_نکنید.
@asrehooshmandi
📍واکنش کاربران توئیتر به خبرساختگی ممنوعیت خوردن بستنی توسط زنان
اخیرا درتوئیتر#خبر_جعلی درمورد ممنوعیت مصرف بستنی توسط بانوان دراماکن عمومی منتشر شد.
۱۱ هزار و۹۵۴ نفر این خبرجعلی را #باور و لایک کردند و تنها۴ هزار و۲۵ نفر آن را #ساختگی دانسته و باورنکردند.
شاید بیراه نباشد اگر گفته شود در خیابانهای توییتر حقیقت مثل یک ماشین قراضه است و اخبارجعلی شبیه ماشینی آخرین مدل. طبیعی است که ماشینهای آخرین مدل سریعتر از«ماشین قراضه»خیابانهای توییتر را بالاوپایین کرده وتوجه بیشتری جلب میکنند. طبق یافتههای علمی دروغ ۶برابر سریعتر از حقیقت درتوییتر بازنشر میشود.
رسانههای حرفهای در دنیا برای اینکه متهم به دروغپراکنی و گزارش غیردقیق نشوند، تیمهای تخصصی Fact Check یا به زبان خودمان «سنجش اعتبار»دارند که هر چیزی را از بیرون تحریریه،منابع خبری یا شهروندان عادی به دستشان رسید،براساس اصول سنجش اعتبار محک میزنند.
اخبارجعلی این روزها معضل جدی برای دنیا محسوب میشود و ارتقای سواد رسانهای میتواند یاری گر مخاطبان درمواجهه با این اخبار باشد.
#معصومه_نصیری
#قائم_مقام_انجمن_سوادرسانهای_ایران
@asrehooshmandi
اخیرا درتوئیتر#خبر_جعلی درمورد ممنوعیت مصرف بستنی توسط بانوان دراماکن عمومی منتشر شد.
۱۱ هزار و۹۵۴ نفر این خبرجعلی را #باور و لایک کردند و تنها۴ هزار و۲۵ نفر آن را #ساختگی دانسته و باورنکردند.
شاید بیراه نباشد اگر گفته شود در خیابانهای توییتر حقیقت مثل یک ماشین قراضه است و اخبارجعلی شبیه ماشینی آخرین مدل. طبیعی است که ماشینهای آخرین مدل سریعتر از«ماشین قراضه»خیابانهای توییتر را بالاوپایین کرده وتوجه بیشتری جلب میکنند. طبق یافتههای علمی دروغ ۶برابر سریعتر از حقیقت درتوییتر بازنشر میشود.
رسانههای حرفهای در دنیا برای اینکه متهم به دروغپراکنی و گزارش غیردقیق نشوند، تیمهای تخصصی Fact Check یا به زبان خودمان «سنجش اعتبار»دارند که هر چیزی را از بیرون تحریریه،منابع خبری یا شهروندان عادی به دستشان رسید،براساس اصول سنجش اعتبار محک میزنند.
اخبارجعلی این روزها معضل جدی برای دنیا محسوب میشود و ارتقای سواد رسانهای میتواند یاری گر مخاطبان درمواجهه با این اخبار باشد.
#معصومه_نصیری
#قائم_مقام_انجمن_سوادرسانهای_ایران
@asrehooshmandi
Forwarded from خـانواده و رسـانه
چه عاملی باعث می شود مردم هر آنچه می خوانند را #باور کنند؟
بر اساس یافته های گیلبرت، نتیجه این است که قبل از اینکه به مرحله رد کردن #پیام برسیم مرحله درک پیام متوقف می شود.
این باعث می شود افرادی که در چنین شرایطی قرار دارند، استدلال ضعیف دیگران یا دروغ های آنان را باور کنند.
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:👇
https://www.shara.ir/view/40104/
مترجم: حنانه باقریان
#زودباوری
@resane_khanevade
بر اساس یافته های گیلبرت، نتیجه این است که قبل از اینکه به مرحله رد کردن #پیام برسیم مرحله درک پیام متوقف می شود.
این باعث می شود افرادی که در چنین شرایطی قرار دارند، استدلال ضعیف دیگران یا دروغ های آنان را باور کنند.
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:👇
https://www.shara.ir/view/40104/
مترجم: حنانه باقریان
#زودباوری
@resane_khanevade
🔹بیایید تغییر رویه دهیم
✍️معصومه نصیری
▫️این روزها در لابهلای اخبار و محتواهای رسانهای سکه ارزش خبری «#تضاد_و_درگیری» پررونقتر از سایر ارزشهای خبری است. تضاد و درگیری یعنی خبرهای قتل، کودتا، تظاهرات، اولتیماتومها، دعواها سیاسی و غیرسیاسی و ... این اخبار ضمن اینکه بههرحال بخشی از اتفاقات دنیا را تشکیل میدهند، قابلیت جلبتوجه مخاطب و کسب کلیک بیشتر را هم دارند.
▫️اما اثرات ثانویه این دست از اخبار بر افکار عمومی دنیا چیزی جز تنشآفرینی، القای حس ناامنی، بدبینی، ترس و ناامیدی از آینده نیست. بشر از این حجم از اخبار بد و نگرانکننده که سایه سنگین تباهی را با خود حمل کرده و ابرهای سیاه نابسامانی را بارورتر میکنند، دلزده شده است و شاید گرایش به مدلهای سطحی سرگرمی و گذران اوقات فراغت برای فرار از این حجم از بیچارگی باشد.
▫️اما اگر بهطور ویژه به اخبار ایران عزیزمان نگاهی بیندازیم این پمپاژ تأسفبار اخبار تلخ بدون محاسبه اثرات روانی آن بر مخاطب، مسئله مهمی است که بهسادگی نمیتوان از آن گذشت. سؤال اینجاست که آیا در این کشور هیچ اتفاق خوب یا دستاورد قابلارائهای رخ نمیدهد که رسانهها بخواهند به آن بپردازند؟ قطعاً دستاوردهای علمی، پژوهشی، عمرانی، پزشکی و .... در این کشور رخ میدهد اما در بین اخبار با سویه بد گم میشوند. الحق که درست گفتهاند امروز دیگر #سانسور با گرفتن گلوگاه ارائه اطلاعات رخ نمیدهد بلکه با نشر گسترده اطلاعات رخ میدهد و این انبوهی اطلاعات به مخاطبان و حتی خود رسانهها مجال تمرکز بر برخی محتواها را نمیدهد.
▫️نکته اینجاست که افکار عمومی اگر به آینده امیدی نداشته باشد بخشی به عملکرد مسئولان مربوط و بخشی به بازنمایی و انعکاس رسانهای شرایط بازمیگردد. میزان و ضریب پرداخت به اخبار نکتهای است که نباید از آن غافل شویم. روح حاکم بر بیانیه گام دوم امید به آینده و رسیدن به ایرانی مقتدر و سربلند است. آیا با این مدل از خبررسانی به مردمی که در عصر اشباع رسانهای و محتوایی قرار دارند و خبرخوان شدهاند، میتوانیم روح جمعی خواهان پیشرفت، آبادانی و ساخت ایران قوی را انتظار داشته باشیم. البته که پرواضح است که بخشی از تصویر ذهنی مردم متأثر از جریان سازی رسانههای خارج از ایران است اما در میانهی جنگ رسانهای ما باید خنثیکننده این اثرات باشیم نه تکمیلکننده آن.
▫️نباید فراموش کنیم تکرار بهعنوان یکی از روشهای رسانهای میتواند در یک ملت احساس و #باور_عزتمندی_ملی ایجاد کرده یا برعکس، آن را از بین ببرد. برچسبزنی، جهتدهی به کلمات، تصاویر، بزرگنماییها، سوژه پردازیها و ... همه و همه باید ضمن توجه بهضرورت شفافیت و اطلاعرسانی به هنگام به افکار عمومی، بر داشتهها و دستاوردها نیز تأکید داشته باشد.
▫️اخبار «خوب»، «مفید» و «امیدبخش» سه مؤلفه اساسی برای حوزه اطلاعرسانی است. این تصور که خبر خوب، خبر بد است نیاز به بازنگری دارد. اگر احساس عزت ملی از کشوری گرفته شود احساس همبستگی و مشارکت نیز از آن گرفته میشود و این یعنی میزان آسیبپذیری آن سرزمین بالاتر میرود.
@asrehooshmandi
✍️معصومه نصیری
▫️این روزها در لابهلای اخبار و محتواهای رسانهای سکه ارزش خبری «#تضاد_و_درگیری» پررونقتر از سایر ارزشهای خبری است. تضاد و درگیری یعنی خبرهای قتل، کودتا، تظاهرات، اولتیماتومها، دعواها سیاسی و غیرسیاسی و ... این اخبار ضمن اینکه بههرحال بخشی از اتفاقات دنیا را تشکیل میدهند، قابلیت جلبتوجه مخاطب و کسب کلیک بیشتر را هم دارند.
▫️اما اثرات ثانویه این دست از اخبار بر افکار عمومی دنیا چیزی جز تنشآفرینی، القای حس ناامنی، بدبینی، ترس و ناامیدی از آینده نیست. بشر از این حجم از اخبار بد و نگرانکننده که سایه سنگین تباهی را با خود حمل کرده و ابرهای سیاه نابسامانی را بارورتر میکنند، دلزده شده است و شاید گرایش به مدلهای سطحی سرگرمی و گذران اوقات فراغت برای فرار از این حجم از بیچارگی باشد.
▫️اما اگر بهطور ویژه به اخبار ایران عزیزمان نگاهی بیندازیم این پمپاژ تأسفبار اخبار تلخ بدون محاسبه اثرات روانی آن بر مخاطب، مسئله مهمی است که بهسادگی نمیتوان از آن گذشت. سؤال اینجاست که آیا در این کشور هیچ اتفاق خوب یا دستاورد قابلارائهای رخ نمیدهد که رسانهها بخواهند به آن بپردازند؟ قطعاً دستاوردهای علمی، پژوهشی، عمرانی، پزشکی و .... در این کشور رخ میدهد اما در بین اخبار با سویه بد گم میشوند. الحق که درست گفتهاند امروز دیگر #سانسور با گرفتن گلوگاه ارائه اطلاعات رخ نمیدهد بلکه با نشر گسترده اطلاعات رخ میدهد و این انبوهی اطلاعات به مخاطبان و حتی خود رسانهها مجال تمرکز بر برخی محتواها را نمیدهد.
▫️نکته اینجاست که افکار عمومی اگر به آینده امیدی نداشته باشد بخشی به عملکرد مسئولان مربوط و بخشی به بازنمایی و انعکاس رسانهای شرایط بازمیگردد. میزان و ضریب پرداخت به اخبار نکتهای است که نباید از آن غافل شویم. روح حاکم بر بیانیه گام دوم امید به آینده و رسیدن به ایرانی مقتدر و سربلند است. آیا با این مدل از خبررسانی به مردمی که در عصر اشباع رسانهای و محتوایی قرار دارند و خبرخوان شدهاند، میتوانیم روح جمعی خواهان پیشرفت، آبادانی و ساخت ایران قوی را انتظار داشته باشیم. البته که پرواضح است که بخشی از تصویر ذهنی مردم متأثر از جریان سازی رسانههای خارج از ایران است اما در میانهی جنگ رسانهای ما باید خنثیکننده این اثرات باشیم نه تکمیلکننده آن.
▫️نباید فراموش کنیم تکرار بهعنوان یکی از روشهای رسانهای میتواند در یک ملت احساس و #باور_عزتمندی_ملی ایجاد کرده یا برعکس، آن را از بین ببرد. برچسبزنی، جهتدهی به کلمات، تصاویر، بزرگنماییها، سوژه پردازیها و ... همه و همه باید ضمن توجه بهضرورت شفافیت و اطلاعرسانی به هنگام به افکار عمومی، بر داشتهها و دستاوردها نیز تأکید داشته باشد.
▫️اخبار «خوب»، «مفید» و «امیدبخش» سه مؤلفه اساسی برای حوزه اطلاعرسانی است. این تصور که خبر خوب، خبر بد است نیاز به بازنگری دارد. اگر احساس عزت ملی از کشوری گرفته شود احساس همبستگی و مشارکت نیز از آن گرفته میشود و این یعنی میزان آسیبپذیری آن سرزمین بالاتر میرود.
@asrehooshmandi
⭕️ پنجگانه تحقق «تولید، پشتیبانیها، مانع زداییها»
#نقشه_راه را شعاری نکنیم
✍معصومه نصیری_کارشناس رسانه
🔹۱۴۰۰ را با امید و ایمان مضاعف آغاز کرده ایم، آغازی که به رسم هر سال با ترسیم نقشه راه برای یکسال پیش رو توسط سکاندار کشور، همراه شده است.
🔹نکته مهم در فهم این نامگذاری ها، درک تفاوت میان ترسیم افقِ مبتنی بر شناسایی مسأله اصلی کشور و اعلام آن، و تقلیل نقشه راه به شعار، است.
🔹امسال و در شرایط کنونی کشور، به نظر می رسد توجه به چند نکته در تحقق این نقشه راه دارای اهمیت است و باید مصداق این مصرع شعر شویم که ز عمل کار برآید:
۱: نهادها، سازمان ها و دستگاهها به جای چاپ بنر، نصب بیلبورد و برگزاری همایش و توجه نمادین به این مقوله، برنامه اجرایی خود را برای تحقق «تولید، پشتیبانی و مانع زدایی» با همان سرعتِ چاپ بنر و برگزاری همایش، ارائه دهند.
۲: نهادهای ناظر بر تحقق برنامه ها و قوانین نظارت داشته باشند. برخی از موانع در نبود ناظران ایجاد می شوند و مجال ریشه دار شدن پیدا میکنند.
۳: رسانه ها بیش از همیشه بازوی تحقق این نقشه راه هستند. رسانه در بعد تولید باید در برآیندِ فعالیت، امید به رونق و امنیت در این بخش را تقویت کرده و ضمن ایفای نقش پشتیبانی از برنامه ها نزد افکار عمومی و با پیوست دقیق، موانع را تشریح، مانع تراشان را معرفی و تسهیل کنندگان را تشویق کنند. در عصر حاضر هیچ برنامه و نقشه راهی بدون پیوست رسانهایِ مبتنی بر مطالبه گری و شفافیت در اطلاع رسانی، قابلیت موفقیت در تحقق را ندارد. این پیوست، باید با محوریت مطالبه گری جدی با رویکرد حفظ منافع ملی و نفع رسانی به مردم همراه باشد.
۴: تحقق نقشه راه ۱۴۰۰ به مدیرانی نیاز دارد که مقطعی، حزبی، جریانی و محدود به مسائل ننگرند و نگاهی افق گشا داشته باشند؛ مدیرانی که قوانین پشتیبانی کننده از تولید وضع کرده، موانع را برطرف کنند و مجریانی که با نگاه و #باور_توان_داخلی، تمام عزم خود را برای تحقق این مهم به کار گیرند.
۵: نقش مردم در این مسیر بسیار دارای اهمیت است. مردم امروز از دو منظر می توانند در تحقق این نقشه راه ایفای نقش کنند. شرایط مطالبه و نظارت بر تحقق وعده ها با استفاده از ابزارهای نوین امروز بیش از هر زمانی فراهم است. در گام مهمتر، توجه به تولید داخل میتواند ضمن حمایت و پشتیبانی از تولید، در نهایت منجر به رفع موانع نیز شود که تجربه نشان داده، نقص ها از این مسیر رفع شده است.
✅این پنجگانه اولیات و بدیهیات تحقق یک نقشه راه در گام نخست هستند که در گام های بعد، با پیوند نظرات نخبگانی، به یکسال محدود نشده و به عنوان قطعه مهمی از پازل #پیشرفت و تحقق #ایران_قوی همواره مورد توجه قرار گرفته و به #فرهنگ تبدیل خواهد شد.
@asrehooshamandi
#نقشه_راه را شعاری نکنیم
✍معصومه نصیری_کارشناس رسانه
🔹۱۴۰۰ را با امید و ایمان مضاعف آغاز کرده ایم، آغازی که به رسم هر سال با ترسیم نقشه راه برای یکسال پیش رو توسط سکاندار کشور، همراه شده است.
🔹نکته مهم در فهم این نامگذاری ها، درک تفاوت میان ترسیم افقِ مبتنی بر شناسایی مسأله اصلی کشور و اعلام آن، و تقلیل نقشه راه به شعار، است.
🔹امسال و در شرایط کنونی کشور، به نظر می رسد توجه به چند نکته در تحقق این نقشه راه دارای اهمیت است و باید مصداق این مصرع شعر شویم که ز عمل کار برآید:
۱: نهادها، سازمان ها و دستگاهها به جای چاپ بنر، نصب بیلبورد و برگزاری همایش و توجه نمادین به این مقوله، برنامه اجرایی خود را برای تحقق «تولید، پشتیبانی و مانع زدایی» با همان سرعتِ چاپ بنر و برگزاری همایش، ارائه دهند.
۲: نهادهای ناظر بر تحقق برنامه ها و قوانین نظارت داشته باشند. برخی از موانع در نبود ناظران ایجاد می شوند و مجال ریشه دار شدن پیدا میکنند.
۳: رسانه ها بیش از همیشه بازوی تحقق این نقشه راه هستند. رسانه در بعد تولید باید در برآیندِ فعالیت، امید به رونق و امنیت در این بخش را تقویت کرده و ضمن ایفای نقش پشتیبانی از برنامه ها نزد افکار عمومی و با پیوست دقیق، موانع را تشریح، مانع تراشان را معرفی و تسهیل کنندگان را تشویق کنند. در عصر حاضر هیچ برنامه و نقشه راهی بدون پیوست رسانهایِ مبتنی بر مطالبه گری و شفافیت در اطلاع رسانی، قابلیت موفقیت در تحقق را ندارد. این پیوست، باید با محوریت مطالبه گری جدی با رویکرد حفظ منافع ملی و نفع رسانی به مردم همراه باشد.
۴: تحقق نقشه راه ۱۴۰۰ به مدیرانی نیاز دارد که مقطعی، حزبی، جریانی و محدود به مسائل ننگرند و نگاهی افق گشا داشته باشند؛ مدیرانی که قوانین پشتیبانی کننده از تولید وضع کرده، موانع را برطرف کنند و مجریانی که با نگاه و #باور_توان_داخلی، تمام عزم خود را برای تحقق این مهم به کار گیرند.
۵: نقش مردم در این مسیر بسیار دارای اهمیت است. مردم امروز از دو منظر می توانند در تحقق این نقشه راه ایفای نقش کنند. شرایط مطالبه و نظارت بر تحقق وعده ها با استفاده از ابزارهای نوین امروز بیش از هر زمانی فراهم است. در گام مهمتر، توجه به تولید داخل میتواند ضمن حمایت و پشتیبانی از تولید، در نهایت منجر به رفع موانع نیز شود که تجربه نشان داده، نقص ها از این مسیر رفع شده است.
✅این پنجگانه اولیات و بدیهیات تحقق یک نقشه راه در گام نخست هستند که در گام های بعد، با پیوند نظرات نخبگانی، به یکسال محدود نشده و به عنوان قطعه مهمی از پازل #پیشرفت و تحقق #ایران_قوی همواره مورد توجه قرار گرفته و به #فرهنگ تبدیل خواهد شد.
@asrehooshamandi