🎯ضعف رسانهای در هویتسازی
امروزه رسانهها شکلدهنده افکار عمومی هستند و در شناخت ما از محیط پیرامون و تعامل با آن، حرف اول را میزنند. هویت ازجمله مسائلی است که در تعامل با محیط شکل میگیرد و رسانهها در شکلگیری آن نقش اساسی دارند و در زمره مسائل بنیادین و حساس هستند چرا که باعث تمایز آنها از دیگران میشود. تأثیر رسانهها بر هویت، ابعاد گوناگونی دارد. منصور ساعی پژوهشگر حوزه هویت یکی از مشکلات جامعه امروز ایران را فراهم نشدن زمینه #گفتوگوینسلی میداند و تاکید دارد رسانهها در هويتبخشی به افراد جایگاهی والا دارند:
از متن:
▪️رسانه تبدیل به یکی از نهادهای #جامعهپذیری در هر جامعهای شده است. حتی میتوان گفت که در میان عوامل گوناگون، رسانهها تبدیل به گروه مرجع ارجح شدهاند. ما اکنون در یک دنیای رسانهای شده زندگی میکنیم. دنیای رسانهای شده به این معنی است که رسانهها در زمینههای گوناگون به ایفای نقش میپردازند و توانستهاند جریانهای اصلی شکلدهی به افکار عمومی را در دست بگیرند.
▪️رسانهها واسطه #درک_ما_از_واقعیتها هستند. در حال حاضر، اصطلاحی که برای این قضیه رایج و غالب شده، چیزی به نام «واقعیت رسانهای» است. یعنی رسانهها واقعیات موجود در جهان را به مخاطبان خود عرضه میکنند و آنها از این مسائل درک و شناخت پیدا میکنند. حتی اگر آن واقعیتی که از طریق رسانهها ارائه میشود دروغین باشد، باز این توانایی نزد آنان وجود دارد که آن را به عنوان چیزی که درست است، به افراد بنمایانند. رسانهها تصویر ذهنی ما از موضوعات و پدیدهها را شکل میدهند و درک نسل کنونی از واقعیت مبتنی بر رسانههاست.
▪️رسانهها در #هویتبخشی و #هویتسازی نیز نقشی اساسی دارند. هویت از کیستی و چیستی صحبت میکند و دارای دو بعد فردی و جمعی است. بعد هویت جمعی به طور کامل تحت تأثیر رسانههاست. رسانهها ما را از جهانی که در آن زندگی میکنیم آگاه میکنند و از مسائل اجتماعی در آن برای ما میگویند. هویت نیز در تعامل با محیط شکل میگیرد.
▫️رسانهها که نقش اصلی را در #شناخت افراد از محیط پیرامون ایفا میکنند، در هویتبخشی جمعی به افراد نیز چنین کارکردی دارند. جامعه ایران یک جامعه رسانهای شده است. نتیجهای پژوهشی که ما انجام دادیم این است که برنامههای ماهوارهای نسبت به برنامههای ملی، تأثیر بیشتری بر هویت ملی افراد دارد.
▫️ایرانیها مباحثی مثل ایرانشناسی و مذهب را متأسفانه بیشتر از این برنامهها دریافت میکنند و رسانه ملی ما در این مرحله خنثی عمل کرده است. ما در حوزه رسانههای مکتوب ضعیف عمل کردهایم، در حالی که غرب این طور نبوده است. خیلی از مسائل و موضوعات، سینه به سینه نقل شدهاند و به همین خاطر میبینیم بعضی از روایات، داستانها و نقلهای مربوط به گذشته دچار تحریف شدهاند.
🗞منبع: بخشی از گفتوگویی به نام «مشکل جامعه ما فراهم نشدن زمینه گفتوگوی نسلی است» منتشر شده در شماره 53 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، مهر 1393
ماهنامه مدیریت ارتباطات
✅#عصر_هوشمندی، مجموعه تخصصی سواد رسانهای و اطلاعاتی
@asrehooshmandi
امروزه رسانهها شکلدهنده افکار عمومی هستند و در شناخت ما از محیط پیرامون و تعامل با آن، حرف اول را میزنند. هویت ازجمله مسائلی است که در تعامل با محیط شکل میگیرد و رسانهها در شکلگیری آن نقش اساسی دارند و در زمره مسائل بنیادین و حساس هستند چرا که باعث تمایز آنها از دیگران میشود. تأثیر رسانهها بر هویت، ابعاد گوناگونی دارد. منصور ساعی پژوهشگر حوزه هویت یکی از مشکلات جامعه امروز ایران را فراهم نشدن زمینه #گفتوگوینسلی میداند و تاکید دارد رسانهها در هويتبخشی به افراد جایگاهی والا دارند:
از متن:
▪️رسانه تبدیل به یکی از نهادهای #جامعهپذیری در هر جامعهای شده است. حتی میتوان گفت که در میان عوامل گوناگون، رسانهها تبدیل به گروه مرجع ارجح شدهاند. ما اکنون در یک دنیای رسانهای شده زندگی میکنیم. دنیای رسانهای شده به این معنی است که رسانهها در زمینههای گوناگون به ایفای نقش میپردازند و توانستهاند جریانهای اصلی شکلدهی به افکار عمومی را در دست بگیرند.
▪️رسانهها واسطه #درک_ما_از_واقعیتها هستند. در حال حاضر، اصطلاحی که برای این قضیه رایج و غالب شده، چیزی به نام «واقعیت رسانهای» است. یعنی رسانهها واقعیات موجود در جهان را به مخاطبان خود عرضه میکنند و آنها از این مسائل درک و شناخت پیدا میکنند. حتی اگر آن واقعیتی که از طریق رسانهها ارائه میشود دروغین باشد، باز این توانایی نزد آنان وجود دارد که آن را به عنوان چیزی که درست است، به افراد بنمایانند. رسانهها تصویر ذهنی ما از موضوعات و پدیدهها را شکل میدهند و درک نسل کنونی از واقعیت مبتنی بر رسانههاست.
▪️رسانهها در #هویتبخشی و #هویتسازی نیز نقشی اساسی دارند. هویت از کیستی و چیستی صحبت میکند و دارای دو بعد فردی و جمعی است. بعد هویت جمعی به طور کامل تحت تأثیر رسانههاست. رسانهها ما را از جهانی که در آن زندگی میکنیم آگاه میکنند و از مسائل اجتماعی در آن برای ما میگویند. هویت نیز در تعامل با محیط شکل میگیرد.
▫️رسانهها که نقش اصلی را در #شناخت افراد از محیط پیرامون ایفا میکنند، در هویتبخشی جمعی به افراد نیز چنین کارکردی دارند. جامعه ایران یک جامعه رسانهای شده است. نتیجهای پژوهشی که ما انجام دادیم این است که برنامههای ماهوارهای نسبت به برنامههای ملی، تأثیر بیشتری بر هویت ملی افراد دارد.
▫️ایرانیها مباحثی مثل ایرانشناسی و مذهب را متأسفانه بیشتر از این برنامهها دریافت میکنند و رسانه ملی ما در این مرحله خنثی عمل کرده است. ما در حوزه رسانههای مکتوب ضعیف عمل کردهایم، در حالی که غرب این طور نبوده است. خیلی از مسائل و موضوعات، سینه به سینه نقل شدهاند و به همین خاطر میبینیم بعضی از روایات، داستانها و نقلهای مربوط به گذشته دچار تحریف شدهاند.
🗞منبع: بخشی از گفتوگویی به نام «مشکل جامعه ما فراهم نشدن زمینه گفتوگوی نسلی است» منتشر شده در شماره 53 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، مهر 1393
ماهنامه مدیریت ارتباطات
✅#عصر_هوشمندی، مجموعه تخصصی سواد رسانهای و اطلاعاتی
@asrehooshmandi
◾️چرا بحث کردن در فضای مجازی احمقانه است
✍️الویا گولدهیل
▪️واقعیاتِ بینهایت غلط و استدلالهای ساختگی، ویژگیهای اجتنابناپذیر شبکههای اجتماعیاند. با این حال، صرفنظر از اینکه یک نفر چقدر آزاردهنده در اشتباه است یا شما چقدر شواهد متقابل در اختیار دارید، آغاز بحث در فضای مجازی بهندرت باعث تغییر عقیدۀ کسی میشود.
▪️تقریباً یکقرنونیم پیش، جان استوارت میل، فیلسوف بریتانیایی، در چند سطرِ صریح توضیح داده است که چرا برخی از استدلالها ره به جایی نمیبرند. تحلیل استوارت میل خیلی جالب در مورد مباحثات داغ و عبثِ اینترنتی مصداق مییابد.
▪️او در سال 1869، دلیل این را که چرا هرگز نمیتوانید در بحث در فضای مجازی پیروز باشید، اینگونه توضیح میدهد:
▪️«تا زمانی که تفکری عمیقاً در احساسات ریشه داشته باشد، بهواسطۀ سنگینی کفۀ استدلال علیه آن، عوضِ اینکه متزلزل شود، پایداری بیشتری پیدا میکند.»
▪️استوارت میل تأکید دارد این واقعیت اغلب نادیده گرفته میشود که بسیاری از افکار و عقاید اساساً نه مبتنی بر واقعیت بلکه بر پایۀ احساس هستند. به این ترتیب، اطلاعات نقیض در استدلالهایی که ریشه در احساسات دارند، تغییر ایجاد نمیکنند، بلکه صرفاً باعث میشوند که افراد برای حفظ آن دیدگاهها شدیداً به احساسات چنگ بزنند.
▪️به صرافت میتوان دریافت که بیشتر آدمها میدانند که احساسات باعث برانگیختن افکار و عقاید میشوند و بر اساس آن رفتار میکنند.
▪️ما برای متقاعد ساختن دیگران نسبت به دیدگاههای خود، از ترفندهای بلاغی مانند اغراق کردن، تظاهر، تصنع و خودنمایی بهره میگیریم؛ و برای نمونه میدانیم که شواهد نشان میدهد واکنشهای عصبی به این گزاره که مثلاً «رفتار کودکان با والدین با گرایشهای خاص جنسی درست مانند کودکانِ با والدین معمولی است»، بیشتر از آنکه ریشه در تمایل عمیق به واقعیتها داشته باشد از تعصب عاطفی سرچشمه میگیرد.
▪️در فضای مجازی، وقتی نمیتوانیم صورت دیگران را ببینیم یا خُلق آنها را نمیفهمیم، نادیده گرفتن غرایز احساسی کاری بس راحت میشود.
▪️عوض در نظر گرفتن و احترام به احساسات دیگر، این تمایل در ما به وجود میآید که مخالفان دیدگاههای خود را با «واقعیات» بمباران کنیم، اما حتی اطلاعات آشکارا مستدل، مانند جدول تناوبی، اغلب مبتنی بر دیدگاههایی ذهنیاند؛
▪️شاید امید چندانی وجود نداشته باشد که در فضای مجازی بتوان دیگران را برای تغییر عقیده مجاب ساخت، اما میل درباره نحوۀ پرداختن به استدلالها در فضای مجازی توصیههایی هم دارد:
▪️جستوجوی ایدههایی متفاوت با ایدههای خود و طلبِ حقیقت در ایدههایی که شاید از آنها غافل شدهایم.
▪️بهجای آنکه درصدد متقاعد ساختن دیگران برآییم، میتوانیم مستعد و آمادۀ تغییر عقاید و افکار خود باشیم و دنبال اطلاعاتی بگردیم که در تناقض با دیدگاه استوار و تزلزلناپذیر ما قرار دارند.
▪️شاید دست بر قضا معلوم شود کسانی که با شما مخالفت میکنند، بهواقع درکی مستدل از حقایق دارند. این احتمال، هرچند ناچیز، وجود دارد که شاید این شما هستید که در اشتباه به سر میبرید.
🗞منبع: گزیدهای از مقالهای با نام «چرا استدلال فلسفی یا حتی استدلال درست در اینترنت بیمعناست؟» منتشر شده در شماره 114 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، آبان 1398
#مدیریت_ارتباطات
@asrehooshmandi
✍️الویا گولدهیل
▪️واقعیاتِ بینهایت غلط و استدلالهای ساختگی، ویژگیهای اجتنابناپذیر شبکههای اجتماعیاند. با این حال، صرفنظر از اینکه یک نفر چقدر آزاردهنده در اشتباه است یا شما چقدر شواهد متقابل در اختیار دارید، آغاز بحث در فضای مجازی بهندرت باعث تغییر عقیدۀ کسی میشود.
▪️تقریباً یکقرنونیم پیش، جان استوارت میل، فیلسوف بریتانیایی، در چند سطرِ صریح توضیح داده است که چرا برخی از استدلالها ره به جایی نمیبرند. تحلیل استوارت میل خیلی جالب در مورد مباحثات داغ و عبثِ اینترنتی مصداق مییابد.
▪️او در سال 1869، دلیل این را که چرا هرگز نمیتوانید در بحث در فضای مجازی پیروز باشید، اینگونه توضیح میدهد:
▪️«تا زمانی که تفکری عمیقاً در احساسات ریشه داشته باشد، بهواسطۀ سنگینی کفۀ استدلال علیه آن، عوضِ اینکه متزلزل شود، پایداری بیشتری پیدا میکند.»
▪️استوارت میل تأکید دارد این واقعیت اغلب نادیده گرفته میشود که بسیاری از افکار و عقاید اساساً نه مبتنی بر واقعیت بلکه بر پایۀ احساس هستند. به این ترتیب، اطلاعات نقیض در استدلالهایی که ریشه در احساسات دارند، تغییر ایجاد نمیکنند، بلکه صرفاً باعث میشوند که افراد برای حفظ آن دیدگاهها شدیداً به احساسات چنگ بزنند.
▪️به صرافت میتوان دریافت که بیشتر آدمها میدانند که احساسات باعث برانگیختن افکار و عقاید میشوند و بر اساس آن رفتار میکنند.
▪️ما برای متقاعد ساختن دیگران نسبت به دیدگاههای خود، از ترفندهای بلاغی مانند اغراق کردن، تظاهر، تصنع و خودنمایی بهره میگیریم؛ و برای نمونه میدانیم که شواهد نشان میدهد واکنشهای عصبی به این گزاره که مثلاً «رفتار کودکان با والدین با گرایشهای خاص جنسی درست مانند کودکانِ با والدین معمولی است»، بیشتر از آنکه ریشه در تمایل عمیق به واقعیتها داشته باشد از تعصب عاطفی سرچشمه میگیرد.
▪️در فضای مجازی، وقتی نمیتوانیم صورت دیگران را ببینیم یا خُلق آنها را نمیفهمیم، نادیده گرفتن غرایز احساسی کاری بس راحت میشود.
▪️عوض در نظر گرفتن و احترام به احساسات دیگر، این تمایل در ما به وجود میآید که مخالفان دیدگاههای خود را با «واقعیات» بمباران کنیم، اما حتی اطلاعات آشکارا مستدل، مانند جدول تناوبی، اغلب مبتنی بر دیدگاههایی ذهنیاند؛
▪️شاید امید چندانی وجود نداشته باشد که در فضای مجازی بتوان دیگران را برای تغییر عقیده مجاب ساخت، اما میل درباره نحوۀ پرداختن به استدلالها در فضای مجازی توصیههایی هم دارد:
▪️جستوجوی ایدههایی متفاوت با ایدههای خود و طلبِ حقیقت در ایدههایی که شاید از آنها غافل شدهایم.
▪️بهجای آنکه درصدد متقاعد ساختن دیگران برآییم، میتوانیم مستعد و آمادۀ تغییر عقاید و افکار خود باشیم و دنبال اطلاعاتی بگردیم که در تناقض با دیدگاه استوار و تزلزلناپذیر ما قرار دارند.
▪️شاید دست بر قضا معلوم شود کسانی که با شما مخالفت میکنند، بهواقع درکی مستدل از حقایق دارند. این احتمال، هرچند ناچیز، وجود دارد که شاید این شما هستید که در اشتباه به سر میبرید.
🗞منبع: گزیدهای از مقالهای با نام «چرا استدلال فلسفی یا حتی استدلال درست در اینترنت بیمعناست؟» منتشر شده در شماره 114 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، آبان 1398
#مدیریت_ارتباطات
@asrehooshmandi
💢حقایق وارونه امپراتوریهای رسانهای
▪️دیکتاتوری غلیظ و شدید و بیرحمانهای توسط رسانهها و گروههای پنهان سیاسی در جوامع غربی برقرار است. این نظام خشن و بیرحم که از حدود و منافع خود - یعنی سرمایهداری کلان - تا قتلعام انسانها دفاع میکند، خود را با زیور دقیق و ظریفی از شعارهای دموکراسی و لیبرالیسم و آزادی بیان آراسته است.
▪️مردم آزادند که از دولت و سیاستمداران انتقاد کنند، حتی فحش بدهند و خود را خالی کنند. این فقط ظاهر ماجراست.
▪️صاحبان رسانهها و سرمایهها برای تشفی خاطر تودهها این اجازه را دادهاند. اما تشکیک در اخبار و تبلیغات دروغین آنها مجازاتهای قانونی و آشکار و پیامدهای پنهانی و شدید و عمیقی دارد.
▪️در حقیقت غذا، انرژی و اطلاعرسانی سه حوزهای هستند که در دست کسانی قرار گرفتهاند که مصمم هستند تمامی بشریت را به زانو درآورند و کل جهان را زیر سلطه بکشند.
▪️در چند دهۀ اخیر حوزۀ رسانه و ارتباطات اهمیتی بیش از آن دوی دیگر پیدا کرد و نخبگان سلطهجو، آن را بهمثابه ابزاری برای تحقق هدف خود به بهترین شکل ممکن به کار گرفتهاند.
▪️برای مردم عامی امریکا تلویزیون چیزی بیش از یک وسیلۀ سرگرمی است. تلویزیون مرجع و مقتدا و منبع خبری و راهنما و رهبرشان است. بهترین ساعات یک امریکایی جلوی تلویزیون میگذرد. آنها بهسادگی و بهراحتی آنچه را در تلویزیون میبینند و میشنوند باور و به آن عقیده پیدا میکنند.
▪️اعمال سانسور نیز قواعد خاص خود را دارد. نرم و بیسروصداست؛ یعنی بهجای آنکه روزنامه یا رسانهای که صدای حقیقتجویان را میرساند توقیف کنند، آن را زیر خروارها خبر دروغ و تهمت و جنگ روانی خفه میکنند.
▪️دستورالعمل در تمامی این رسانهها، اعم از مجازی و روزنامه و تلویزیون یکی است؛ نباید صدای حقیقت به گوش مردم دنیا برسد. باید جادوی دروغپردازی هالیوودی و رسانهای غربی برقرار بماند و مردم نباید از تأثیر این جادو رها شوند؛ خلسه باید ادامه پیدا کند.
▪️تحقیق درباره نقش مخرب صنعت گوشت در محیطزیست جهانی، آلودن آبها و افزایش گازهای گلخانهای و گرمایش زمین در ایالات متحده با سانسور شدید و البته مخفیانهای مواجه است.
▪️این دیکتاتوری رسانهای که خفقانی واقعی و جانکاه را به جامعۀ جهانی تحمیل کرده، چهل سال است که پروژۀ ضدایرانی را نیز در دستور کار خود دارد.
▪️این یک حقیقت است که امپراتوری رسانهای فراگیر جهانی سالیان درازی است که حقایق را وارونه جلوه میدهد.
🗞منبع: بخشی از مقالهای به نام «آزادی بیان دروغین، دیکتاتوری حقیقی»، منتشر شده در شماره 116 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، دی 1398
مدیریت ارتباطات
@asrehooshmandi
▪️دیکتاتوری غلیظ و شدید و بیرحمانهای توسط رسانهها و گروههای پنهان سیاسی در جوامع غربی برقرار است. این نظام خشن و بیرحم که از حدود و منافع خود - یعنی سرمایهداری کلان - تا قتلعام انسانها دفاع میکند، خود را با زیور دقیق و ظریفی از شعارهای دموکراسی و لیبرالیسم و آزادی بیان آراسته است.
▪️مردم آزادند که از دولت و سیاستمداران انتقاد کنند، حتی فحش بدهند و خود را خالی کنند. این فقط ظاهر ماجراست.
▪️صاحبان رسانهها و سرمایهها برای تشفی خاطر تودهها این اجازه را دادهاند. اما تشکیک در اخبار و تبلیغات دروغین آنها مجازاتهای قانونی و آشکار و پیامدهای پنهانی و شدید و عمیقی دارد.
▪️در حقیقت غذا، انرژی و اطلاعرسانی سه حوزهای هستند که در دست کسانی قرار گرفتهاند که مصمم هستند تمامی بشریت را به زانو درآورند و کل جهان را زیر سلطه بکشند.
▪️در چند دهۀ اخیر حوزۀ رسانه و ارتباطات اهمیتی بیش از آن دوی دیگر پیدا کرد و نخبگان سلطهجو، آن را بهمثابه ابزاری برای تحقق هدف خود به بهترین شکل ممکن به کار گرفتهاند.
▪️برای مردم عامی امریکا تلویزیون چیزی بیش از یک وسیلۀ سرگرمی است. تلویزیون مرجع و مقتدا و منبع خبری و راهنما و رهبرشان است. بهترین ساعات یک امریکایی جلوی تلویزیون میگذرد. آنها بهسادگی و بهراحتی آنچه را در تلویزیون میبینند و میشنوند باور و به آن عقیده پیدا میکنند.
▪️اعمال سانسور نیز قواعد خاص خود را دارد. نرم و بیسروصداست؛ یعنی بهجای آنکه روزنامه یا رسانهای که صدای حقیقتجویان را میرساند توقیف کنند، آن را زیر خروارها خبر دروغ و تهمت و جنگ روانی خفه میکنند.
▪️دستورالعمل در تمامی این رسانهها، اعم از مجازی و روزنامه و تلویزیون یکی است؛ نباید صدای حقیقت به گوش مردم دنیا برسد. باید جادوی دروغپردازی هالیوودی و رسانهای غربی برقرار بماند و مردم نباید از تأثیر این جادو رها شوند؛ خلسه باید ادامه پیدا کند.
▪️تحقیق درباره نقش مخرب صنعت گوشت در محیطزیست جهانی، آلودن آبها و افزایش گازهای گلخانهای و گرمایش زمین در ایالات متحده با سانسور شدید و البته مخفیانهای مواجه است.
▪️این دیکتاتوری رسانهای که خفقانی واقعی و جانکاه را به جامعۀ جهانی تحمیل کرده، چهل سال است که پروژۀ ضدایرانی را نیز در دستور کار خود دارد.
▪️این یک حقیقت است که امپراتوری رسانهای فراگیر جهانی سالیان درازی است که حقایق را وارونه جلوه میدهد.
🗞منبع: بخشی از مقالهای به نام «آزادی بیان دروغین، دیکتاتوری حقیقی»، منتشر شده در شماره 116 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، دی 1398
مدیریت ارتباطات
@asrehooshmandi
رشد #شبکههای_اجتماعی_عکسمحور مثل «اینستاگرام»، حاصل اهمیت پیدا کردن فرد و «خود» است. وقتی «خود» مهم میشود روایت بصری از خود نیز اهمیت پیدا میکند.
در گرفتن عکس از پدیدههای اطراف و ادیت آن با کمک فیلترهای ایسنتاگرام، «#روایت_خود» اهمیت پیدا میکند. ما با کمک گوشیهای هوشمند توانستهایم روایت بصری خود از اطراف را ارائه کنیم و همین است که جهان را برای ما خوشایندتر میکند.
اوج این مسئله در جایی است که به چگونگی تفسیر موج «سلفی» فکر میکنیم. «#سلفی» به یک معنا یعنی آنقدر «من» اهمیت دارم که حتی حاضر نیستم برای گرفتن یک عکس با کیفیتتر از تصویر حذف شوم. در فضای غریبگی اکثر شبکههای اجتماعی، نمایش خود و سادهترین راه آن یعنی نمایش تن، راهی برای شناساندن خود به دیگران هم هست
🗞منبع: گزیدهای از گزارشی به نام «وقتی فرد و روایت اهمیت دارند»، شماره 52 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، شهریور 1393
@asrehooshmandi
در گرفتن عکس از پدیدههای اطراف و ادیت آن با کمک فیلترهای ایسنتاگرام، «#روایت_خود» اهمیت پیدا میکند. ما با کمک گوشیهای هوشمند توانستهایم روایت بصری خود از اطراف را ارائه کنیم و همین است که جهان را برای ما خوشایندتر میکند.
اوج این مسئله در جایی است که به چگونگی تفسیر موج «سلفی» فکر میکنیم. «#سلفی» به یک معنا یعنی آنقدر «من» اهمیت دارم که حتی حاضر نیستم برای گرفتن یک عکس با کیفیتتر از تصویر حذف شوم. در فضای غریبگی اکثر شبکههای اجتماعی، نمایش خود و سادهترین راه آن یعنی نمایش تن، راهی برای شناساندن خود به دیگران هم هست
🗞منبع: گزیدهای از گزارشی به نام «وقتی فرد و روایت اهمیت دارند»، شماره 52 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، شهریور 1393
@asrehooshmandi