عصر هوشمندی
1.27K subscribers
1.61K photos
499 videos
75 files
863 links
ارتباط با ادمین:
@mnasiri_rasane

در عصر استیلای رسانه ها، باید هوشمندانه خواند، هوشمندانه گزینش کرد، هوشمندانه پذیرفت. این صفحه و محتوای آن متعلق به دکتر معصومه نصیری است.
Download Telegram
🔹تنهایی جمعی!

🔻امروز میل به کانکت بودن در میان شهروندان ابرشهر فضای مجازی غوغا می‌کند اما امکان دارد همواره در دسترس و در جمع بودن مجازی، نهایتا منجر به ارتباط واقعی و رضایت‌بخش برای ما نشود.

🔻متاسفانه شواهد نشان می‌دهد ما #مراودات_پرتفاهم را از دست داده‌ایم و تحولات عصر ارتباطات به نظر به تعمیق #انبوه_تنها دامن زده باشد؛ انبوهی سرگردان در دالان‌های تودرتوی مجازی که پرسه زنی بی‌هدف، نهایتا خستگی ذهنی و روانی آنها را منجر می‌شود.

🔻فضای مجازی اگر هدفمند مورد بهره‌برداری قرار نگیرد، #احساس_تنهایی را در ما عمق می‌بخشد و حضور در گروه‌های متعدد و متنوع مجازی نیز به کاهش این احساس تنهایی کمکی نمی‌کند.

✍️معصومه نصیری ـ مدرس سواد رسانه‌ای

@asrehooshmandi
Forwarded from كميل خجسته
مکانیسم حباب‌سازی
روزگاری که در رسانه‌های جمهوری اسلامی روی عدد بالا و پایین #سانتریفیوژها و میزان غنی‌سازی بحث می‌شد تا #افکارعمومی برای حفظ دستاوردهای #هسته‌ای همراه بشود؛ امریکایی‌ها برای همراه‌سازی افکار عمومی کار دیگری را انجام دادند. یک نمونۀ آن این بود که ابتدا #راکتورتهران را تحریم کردند. اینجوری واردات اورانیوم برای شیمی‌ درمانی #بیماران_سرطانی به ایران ممنوع شد. با این کار بخشی از جامعۀ ایران که خودشان یا نزدیکانشان درگیر این موضوع بودند با این تصویر روبرو شدند که در حالی‌که آن‌ها #درد می‌کشند؛ علاقمندان به حفظ #استقلال کشور در رسانه روی تعداد سانتریفیوژ بحث می‌کنند. درد را امریکایی‌ها ایجاد کرده بودند اما رسانه جایی رفته بود که امریکایی‌ها می‌خواستند. چرا که مردم در این کارزار رسانه‌ای با این چالش روبرو می‌شدند که چند تکه فلز و... چه ارزشی در مقابل درد نزدیکانشان دارد؟
اما واقعیت این بود که ایران همان زمان با علم و رشادت دانشمندان هسته‌ای پروژۀ راکتور تهران را کلید زد و توانست در زمان کوتاهی به فناوری غنی‌سازی برسد و بتواند مردم خودش را از درد برهاند. هر چند این وسط، یک اتفاق کوچک! افتاد. امریکایی‌ها سرتیم این پروژۀ غنی‌سازی را ترور کردند. نامش را همۀ ما بارها به نیکی شنیده‌ایم: شهید شهریاری. امریکایی‌ها اراده کرده بودند تا این درد در جامعۀ ایرانی بماند و برای آن حتی دانشمند هسته‌ای را هم ترور کردند؛ هر چند موفق نشدند و شاگردان شهریاری داروها را به مردم رساندند.
آن‌ها طراحی رسانه‌ای دو سویه‌ای کرده بودند: از یک‌سو می‌خواستند با #تحریم در جامعه درد ایجاد کنند و از سوی دیگر با تمرکز روی آن درد و بردن بحث #تبلیغاتی روی سانتریفیوژها در افکار عمومی درد را تحریک کنند که این فلزها مهم هستند یا درد ما؟! که واقعیت این بود که همین فلزها روی دیگر #رفع_درد_مردم بود و جمهوری اسلامی برای رفع آن درد حتی شهیدی مثل شهریاری را تقدیم کرد.
در واقع امریکایی‌ها:
1. برای هدفشان بر روی #احساس و درک ایرانی‌ها متمرکز هستند. در دورۀ اوباما و ترامپ نقطۀ کانونی فعالیتشان ایجاد و تحریک درد بود و در دورۀ جدید بر روی سیاه‌دیدن آینده متمرکز هستند. احساس بعد از اقناع است. امریکایی‌ها آنجا را هدف قرار داده‌اند.
2. رسانه برای آن‌ها بازیگر دوم است. ابتدا طراحی عملیاتی متمرکز صورت می‌گیرد. در دورۀ اوباما این موضوع متمرکز در وزارت خزانه‌داری بود و ترامپ میز ایران و برایان هوک را مسئول پروژه بود. برای خنثی‌سازی این جنگِ تبلیغاتی‌-شناختی کانون فرماندهی متمرکز درون دولت ایران نیاز است.