This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ببینید نتایج تکنیک رسانه ای #کلیشه_سازی چه می کند...
همه ما نیاز به بازبینی انگاره های ذهنیمان داریم، شاید اشتباه باشند.
@asrehooshmandi
همه ما نیاز به بازبینی انگاره های ذهنیمان داریم، شاید اشتباه باشند.
@asrehooshmandi
مارپیچ سکوت و #موجی که ما را برده است!!
این روزها و در فضای غلبه رسانه ها، دو مساله فراموش شده است؛ نخست اینکه براساس استدلال، مطالعه و نتیجه گیری خودمان تحلیل کنیم و در واقع صاحب #تحلیل باشیم و نکته دیگر اینکه #کار_درست را انجام دهیم حتی اگر غالب جامعه یا براساس تعارف یا برای ترس از تنها ماندن و ... راه دیگری را بروند.
نکته دیگر اینکه رسانه ها قدرت زيادي دارند تا آنجاكه مي توانند شما را جادو كنند و سررشته افكارتان را در دست بگيرند. اما اگر به آنها علاقه اي نداشته باشيد، اگر نتوانند شما را جادو كنند و اگر نتوانند در عقايدتان تغييري ايجاد كنند، بازهم مي توانند دست و پايتان را ببندند و به سكوت وادارتان كنند.
نظريه #مارپيچ_سكوت چنين ادعايي دارد و مي گويد حاكمان رسانه ها با حذف تدريجي مخالفان خود، مي توانند هر روز تعداد بيشتري را به خاموشان جامعه اضافه كنند. خاموشانی که به دلایلی مثل طرد شدن، تنهایی، غلبه اکثریت و .... عطای «خود بودن» را بر لقایش می بخشند.
در این سیطره رسانه ای، فرهنگ ها تغییر می کنند، ارزش ها به ضد ارزش تبدیل می شوند و برعکس و درنهایت و در اکثر مواقع جامعه ای تهی از صداقت و دانش و سرشار از آنچه رسانه ها تزریق کردند، باقی خواهد ماند.
رسانه به ما می گوید ایران عصبانی ترین کشور دنیاست و همه متاثر از آن، باور می کنند اما همین رسانه به ما نمی گوید مثلا در صد روز گذشته 52 نفر در لندن با چاقو کشته شده اند. چرا؟ چون تصمیم بر این است ما خودمان را عصبی ترین مردم دنیا بدانیم و خارج همیشه برای ما خارج باشد؛ جایی که مهد خوشبختی و آرامش و ... است.
این سطرها را نوشتم تا بگویم اول اینکه رسانه ها با #تکرار و #تداعی_معانی و #کلیشه_سازی و #بزرگنمایی و جدیدا با #محونمایی، فرصت تامل روی مسائل را ار ما می گیرند. در واقع ما در معرض بمباران خبری و اطلاعاتی هستیم و اساسا فرصتی برای تفکر درباره آنچه رخ می دهد، نداریم.
حواسمان باشد نکند موج رسانه ما را با خود ببرد. نکند در مارپیچ سکوت صدایمان خاموش شود. نکند تسلیم سرعت اخبار شویم و فکر کردن به زوایای مختلف آن را فراموش کنیم. نکند به مخاطبانی که هر چه گفتند را باور می کنند، تبدیل شویم. قصد رسانه هراسی نیست؛ هدف تاکید بر مهمترین ویژگی انسان یعنی «تفکر» است. از رسانه نترسید چون ترس ممکن است باعث تسلیم شود، در برابر رسانه قوی ظاهر شوید. اگر او برای مدیریت کردن شما برنامه ریزی می کند، شما هم دروازه بانی خوبی در برابر محتواها داشته باشید. رسانه بدون شما هیچ است. پس قدرت خودتان را دو دستی تقدیم آن نکنید. قدرت شما «تفکر» شماست.
#معصومه_نصیری
#مدرس_رسانه
@asrehooshmandi
این روزها و در فضای غلبه رسانه ها، دو مساله فراموش شده است؛ نخست اینکه براساس استدلال، مطالعه و نتیجه گیری خودمان تحلیل کنیم و در واقع صاحب #تحلیل باشیم و نکته دیگر اینکه #کار_درست را انجام دهیم حتی اگر غالب جامعه یا براساس تعارف یا برای ترس از تنها ماندن و ... راه دیگری را بروند.
نکته دیگر اینکه رسانه ها قدرت زيادي دارند تا آنجاكه مي توانند شما را جادو كنند و سررشته افكارتان را در دست بگيرند. اما اگر به آنها علاقه اي نداشته باشيد، اگر نتوانند شما را جادو كنند و اگر نتوانند در عقايدتان تغييري ايجاد كنند، بازهم مي توانند دست و پايتان را ببندند و به سكوت وادارتان كنند.
نظريه #مارپيچ_سكوت چنين ادعايي دارد و مي گويد حاكمان رسانه ها با حذف تدريجي مخالفان خود، مي توانند هر روز تعداد بيشتري را به خاموشان جامعه اضافه كنند. خاموشانی که به دلایلی مثل طرد شدن، تنهایی، غلبه اکثریت و .... عطای «خود بودن» را بر لقایش می بخشند.
در این سیطره رسانه ای، فرهنگ ها تغییر می کنند، ارزش ها به ضد ارزش تبدیل می شوند و برعکس و درنهایت و در اکثر مواقع جامعه ای تهی از صداقت و دانش و سرشار از آنچه رسانه ها تزریق کردند، باقی خواهد ماند.
رسانه به ما می گوید ایران عصبانی ترین کشور دنیاست و همه متاثر از آن، باور می کنند اما همین رسانه به ما نمی گوید مثلا در صد روز گذشته 52 نفر در لندن با چاقو کشته شده اند. چرا؟ چون تصمیم بر این است ما خودمان را عصبی ترین مردم دنیا بدانیم و خارج همیشه برای ما خارج باشد؛ جایی که مهد خوشبختی و آرامش و ... است.
این سطرها را نوشتم تا بگویم اول اینکه رسانه ها با #تکرار و #تداعی_معانی و #کلیشه_سازی و #بزرگنمایی و جدیدا با #محونمایی، فرصت تامل روی مسائل را ار ما می گیرند. در واقع ما در معرض بمباران خبری و اطلاعاتی هستیم و اساسا فرصتی برای تفکر درباره آنچه رخ می دهد، نداریم.
حواسمان باشد نکند موج رسانه ما را با خود ببرد. نکند در مارپیچ سکوت صدایمان خاموش شود. نکند تسلیم سرعت اخبار شویم و فکر کردن به زوایای مختلف آن را فراموش کنیم. نکند به مخاطبانی که هر چه گفتند را باور می کنند، تبدیل شویم. قصد رسانه هراسی نیست؛ هدف تاکید بر مهمترین ویژگی انسان یعنی «تفکر» است. از رسانه نترسید چون ترس ممکن است باعث تسلیم شود، در برابر رسانه قوی ظاهر شوید. اگر او برای مدیریت کردن شما برنامه ریزی می کند، شما هم دروازه بانی خوبی در برابر محتواها داشته باشید. رسانه بدون شما هیچ است. پس قدرت خودتان را دو دستی تقدیم آن نکنید. قدرت شما «تفکر» شماست.
#معصومه_نصیری
#مدرس_رسانه
@asrehooshmandi
❌❌لطفا دقیق بخوانید
🎞 «ایران» در سینمای ایران
⭕️ مرکز بررسیهای استراتژیک
ریاستجمهوری همزمان با برگزاری سی و ششمین جشنواره فیلم فجر به تحلیل و ارزیابی فیلمهای بخش مسابقه جشنواره با محوریت موضوع «تصویر ایران در سینمای ایران» پرداخت.
⭕️ پس از مشاهده و تحلیل ۲۲ فیلم داستانی جشنواره فیلم فجر توسط گروه پژوهشی مرکز، جمعبندی 《تصویر ارائه شده از ایران》 در این آثار در قالب ۱۳ عنوان زیر بهصورت خلاصه منتشر میشود:
🔶 جامعه
تصویر «جامعه ایران» در مجموع فیلمهای جشنواره فجر ۹۶، تصویرِ جامعهای «درهم»، «بینظم»، «در آستانه اضمحلال» است و در آن «تضاد طبقاتی» به بیانی سطحی ارائه شدهاست؛جامعهای که هیچ نشانهای از «گذشته افتخارآمیز» ندارد، «زمان حال» در آن به حالت تعلیق درآمده است و «آتیه روشنی» از خلال فیلمها برای آن ترسیم نمیشود.
🔶 خانواده
مسئله خانواده با «غیابها» معنا مییابد. بدون اغراق، در هیچ فیلمی «خانوادهای کامل» و «بهسامان» تصویر نمیشود. این نکته به معنای «اجبار به» تصویرکردن شعاری خانوادههای آرمانی و کامل نیست.
🔶 زنان
تصویر زنان در عموم فیلمهای جشنواره سی و ششم، تصویر افرادی پرخاشگر و عصبانی است. دختران نیز در چارچوبهای مردسالارانه، قربانیِ «غرور، تعصب، کامیابی و جبران ناکامی مردان» تصویر شدهاند. به لحاظ پذیرش نقش، مفهوم «مادری» در زنان تصویر شده بسیار کمرنگ است.
🔶 انسان
منظور از انسان، شخصیتهایی هستند که مولفههای قهرمان را ندارند. عموم شخصیتها، «ناتوان در تعریف وضع موجود»، «ناتوان در پیدا کردن راه حل معقول» و «ناتوان در برقراری ارتباط سالم با خود و جامعه» هستند و به همین دلیل دائماً به پرخاشگری و بویژه پرخاشگری کلامی روی میآورند.
🔶 آینده، امید و رویا
«بیآیندگی»، «ناامیدی» و «دنیای بدون فانتزی و رویا»، بر فیلمهای مشاهده شده در جشنواره ۹۶ چیره است. در این فیلمها اغلب شاهد آسیبها و مسائل اجتماعی هستیم که در سبک و سیاقی عریان و در قالب نوعی «رئالیسم بسیار تلخ، کور و بیانتها» ارائه شدهاند.
🔶 اخلاق و دین
دین پشتوانه اخلاق اجتماعی نیست و در استدلالها، نظامهای گفتمانی و... اساسا حضور دین دیده نمیشود. «اغتشاش ارزشی» موجود در فیلمها به نحوی است که «ارزش مشخصی» برای «داوری» نداریم و تنها شاهد نوعی «عقل متوسط رایج/Common Sense» به عنوان یک نظام اخلاقی تصویب شده در سینما هستیم.
🔶 گسست نسلی
گسست نسلی محدود به «تعارض پدر و مادرها» به عنوان «نسل گذشته» با «فرزندان» به عنوان «نسل آینده» بازنمایی میشوند. شاهد تمایزی میان «گسست نسلی» و «تفاوت نسلی» نیستیم و «تغییرات فرانسلی» نیز نادیده انگاشته میشود.
🔶 قانون
«قانون» در فیلمهای جشنواره سی و ششم، نه به عنوان «متن»، بلکه به عنوان موضوعی اغلب «در حاشیه» نمایش داده میشود. قانون، «گرهگشا و حلال مشکلات» شخصیتهای فیلمها نیست.
🔶 عقلانیت و پیشرفت
«پیشرفت» یکی از شعارهای اصلی دولت دوازدهم است. در مجموع در فیلمهای بخش مسابقه جشنواره فجر ۹۶، غیاب رویا به غیاب الگوهایی «از» و «برای» پیشرفت بدل شدهاست. این امر اساسا بیش از هر چیزی برآمده از «بیمساله»بودن فیلمهای جشنواره فیلم فجر ۹۶ در مواجهه با اقتصاد سیاسی ایران معاصر است.
🔶 امنیت و آزادی
مفهوم آزادی بیش از هر چیزی به «آزادی اجتماعی» محدود شده است. تقریباً در هیچ فیلمی موضوع «آزادی سیاسی» مطرح نمیشود. همچنین چون مفهومی به نام آرامش در فضای فیلمها قابل مشاهده نیست و ناامنی تبدیل به مسئلهای بنیادین شدهاست، مطالبه امنیت در حوزههای مختلف برجسته میشود.
🔶 ما/هویت ملی
تصویر روشن و مشخصی از نوعی هویت متحد -البته نه به عنوان امری ایدهآل و نه به عنوان امر فعلیتیافته در زندگی اکنون و روزمره شخصیتهای اصلی فیلمها- قابل مشاهده نیست. بنابراین تفاهمی درباره وضع موجود ارائه نمیشود. دقیقا بر همین اساس است که «فرار» در اشکال گوناگون آن (سفر، سیگار، مهاجرت، پناهندگی، و خشونت) به عنوان راه حل توسط شخصیتها انتخاب میشود.
🔶 آسیبهای اجتماعی
سینمای جشنواره سیوششم، سینمای «جامعه آسیبزده» است. آسیبهای اجتماعی بیش از هر چیزی در مرکز روایتها قرار دارند.آسیبها و مسائل اجتماعی بیش از هر چیزی به «اعتیاد» و «فقر و فحشاء» فرو کاسته شده است و عموما این طبقات اقتصادی پائین هستند که مبتلا به چنین آسیبهایی تصویر میشوند.
#سینما
#بازنمایی
#کلیشه_سازی
@asrehooshmandi
🎞 «ایران» در سینمای ایران
⭕️ مرکز بررسیهای استراتژیک
ریاستجمهوری همزمان با برگزاری سی و ششمین جشنواره فیلم فجر به تحلیل و ارزیابی فیلمهای بخش مسابقه جشنواره با محوریت موضوع «تصویر ایران در سینمای ایران» پرداخت.
⭕️ پس از مشاهده و تحلیل ۲۲ فیلم داستانی جشنواره فیلم فجر توسط گروه پژوهشی مرکز، جمعبندی 《تصویر ارائه شده از ایران》 در این آثار در قالب ۱۳ عنوان زیر بهصورت خلاصه منتشر میشود:
🔶 جامعه
تصویر «جامعه ایران» در مجموع فیلمهای جشنواره فجر ۹۶، تصویرِ جامعهای «درهم»، «بینظم»، «در آستانه اضمحلال» است و در آن «تضاد طبقاتی» به بیانی سطحی ارائه شدهاست؛جامعهای که هیچ نشانهای از «گذشته افتخارآمیز» ندارد، «زمان حال» در آن به حالت تعلیق درآمده است و «آتیه روشنی» از خلال فیلمها برای آن ترسیم نمیشود.
🔶 خانواده
مسئله خانواده با «غیابها» معنا مییابد. بدون اغراق، در هیچ فیلمی «خانوادهای کامل» و «بهسامان» تصویر نمیشود. این نکته به معنای «اجبار به» تصویرکردن شعاری خانوادههای آرمانی و کامل نیست.
🔶 زنان
تصویر زنان در عموم فیلمهای جشنواره سی و ششم، تصویر افرادی پرخاشگر و عصبانی است. دختران نیز در چارچوبهای مردسالارانه، قربانیِ «غرور، تعصب، کامیابی و جبران ناکامی مردان» تصویر شدهاند. به لحاظ پذیرش نقش، مفهوم «مادری» در زنان تصویر شده بسیار کمرنگ است.
🔶 انسان
منظور از انسان، شخصیتهایی هستند که مولفههای قهرمان را ندارند. عموم شخصیتها، «ناتوان در تعریف وضع موجود»، «ناتوان در پیدا کردن راه حل معقول» و «ناتوان در برقراری ارتباط سالم با خود و جامعه» هستند و به همین دلیل دائماً به پرخاشگری و بویژه پرخاشگری کلامی روی میآورند.
🔶 آینده، امید و رویا
«بیآیندگی»، «ناامیدی» و «دنیای بدون فانتزی و رویا»، بر فیلمهای مشاهده شده در جشنواره ۹۶ چیره است. در این فیلمها اغلب شاهد آسیبها و مسائل اجتماعی هستیم که در سبک و سیاقی عریان و در قالب نوعی «رئالیسم بسیار تلخ، کور و بیانتها» ارائه شدهاند.
🔶 اخلاق و دین
دین پشتوانه اخلاق اجتماعی نیست و در استدلالها، نظامهای گفتمانی و... اساسا حضور دین دیده نمیشود. «اغتشاش ارزشی» موجود در فیلمها به نحوی است که «ارزش مشخصی» برای «داوری» نداریم و تنها شاهد نوعی «عقل متوسط رایج/Common Sense» به عنوان یک نظام اخلاقی تصویب شده در سینما هستیم.
🔶 گسست نسلی
گسست نسلی محدود به «تعارض پدر و مادرها» به عنوان «نسل گذشته» با «فرزندان» به عنوان «نسل آینده» بازنمایی میشوند. شاهد تمایزی میان «گسست نسلی» و «تفاوت نسلی» نیستیم و «تغییرات فرانسلی» نیز نادیده انگاشته میشود.
🔶 قانون
«قانون» در فیلمهای جشنواره سی و ششم، نه به عنوان «متن»، بلکه به عنوان موضوعی اغلب «در حاشیه» نمایش داده میشود. قانون، «گرهگشا و حلال مشکلات» شخصیتهای فیلمها نیست.
🔶 عقلانیت و پیشرفت
«پیشرفت» یکی از شعارهای اصلی دولت دوازدهم است. در مجموع در فیلمهای بخش مسابقه جشنواره فجر ۹۶، غیاب رویا به غیاب الگوهایی «از» و «برای» پیشرفت بدل شدهاست. این امر اساسا بیش از هر چیزی برآمده از «بیمساله»بودن فیلمهای جشنواره فیلم فجر ۹۶ در مواجهه با اقتصاد سیاسی ایران معاصر است.
🔶 امنیت و آزادی
مفهوم آزادی بیش از هر چیزی به «آزادی اجتماعی» محدود شده است. تقریباً در هیچ فیلمی موضوع «آزادی سیاسی» مطرح نمیشود. همچنین چون مفهومی به نام آرامش در فضای فیلمها قابل مشاهده نیست و ناامنی تبدیل به مسئلهای بنیادین شدهاست، مطالبه امنیت در حوزههای مختلف برجسته میشود.
🔶 ما/هویت ملی
تصویر روشن و مشخصی از نوعی هویت متحد -البته نه به عنوان امری ایدهآل و نه به عنوان امر فعلیتیافته در زندگی اکنون و روزمره شخصیتهای اصلی فیلمها- قابل مشاهده نیست. بنابراین تفاهمی درباره وضع موجود ارائه نمیشود. دقیقا بر همین اساس است که «فرار» در اشکال گوناگون آن (سفر، سیگار، مهاجرت، پناهندگی، و خشونت) به عنوان راه حل توسط شخصیتها انتخاب میشود.
🔶 آسیبهای اجتماعی
سینمای جشنواره سیوششم، سینمای «جامعه آسیبزده» است. آسیبهای اجتماعی بیش از هر چیزی در مرکز روایتها قرار دارند.آسیبها و مسائل اجتماعی بیش از هر چیزی به «اعتیاد» و «فقر و فحشاء» فرو کاسته شده است و عموما این طبقات اقتصادی پائین هستند که مبتلا به چنین آسیبهایی تصویر میشوند.
#سینما
#بازنمایی
#کلیشه_سازی
@asrehooshmandi
❌❌لطفا دقیق بخوانید
🎞 «ایران» در سینمای ایران
⭕️ مرکز بررسیهای استراتژیک
ریاستجمهوری همزمان با برگزاری سی و ششمین جشنواره فیلم فجر به تحلیل و ارزیابی فیلمهای بخش مسابقه جشنواره با محوریت موضوع «تصویر ایران در سینمای ایران» پرداخت.
⭕️ پس از مشاهده و تحلیل ۲۲ فیلم داستانی جشنواره فیلم فجر توسط گروه پژوهشی مرکز، جمعبندی 《تصویر ارائه شده از ایران》 در این آثار در قالب ۱۳ عنوان زیر بهصورت خلاصه منتشر میشود:
🔶 جامعه
تصویر «جامعه ایران» در مجموع فیلمهای جشنواره فجر ۹۶، تصویرِ جامعهای «درهم»، «بینظم»، «در آستانه اضمحلال» است و در آن «تضاد طبقاتی» به بیانی سطحی ارائه شدهاست؛جامعهای که هیچ نشانهای از «گذشته افتخارآمیز» ندارد، «زمان حال» در آن به حالت تعلیق درآمده است و «آتیه روشنی» از خلال فیلمها برای آن ترسیم نمیشود.
🔶 خانواده
مسئله خانواده با «غیابها» معنا مییابد. بدون اغراق، در هیچ فیلمی «خانوادهای کامل» و «بهسامان» تصویر نمیشود. این نکته به معنای «اجبار به» تصویرکردن شعاری خانوادههای آرمانی و کامل نیست.
🔶 زنان
تصویر زنان در عموم فیلمهای جشنواره سی و ششم، تصویر افرادی پرخاشگر و عصبانی است. دختران نیز در چارچوبهای مردسالارانه، قربانیِ «غرور، تعصب، کامیابی و جبران ناکامی مردان» تصویر شدهاند. به لحاظ پذیرش نقش، مفهوم «مادری» در زنان تصویر شده بسیار کمرنگ است.
🔶 انسان
منظور از انسان، شخصیتهایی هستند که مولفههای قهرمان را ندارند. عموم شخصیتها، «ناتوان در تعریف وضع موجود»، «ناتوان در پیدا کردن راه حل معقول» و «ناتوان در برقراری ارتباط سالم با خود و جامعه» هستند و به همین دلیل دائماً به پرخاشگری و بویژه پرخاشگری کلامی روی میآورند.
🔶 آینده، امید و رویا
«بیآیندگی»، «ناامیدی» و «دنیای بدون فانتزی و رویا»، بر فیلمهای مشاهده شده در جشنواره ۹۶ چیره است. در این فیلمها اغلب شاهد آسیبها و مسائل اجتماعی هستیم که در سبک و سیاقی عریان و در قالب نوعی «رئالیسم بسیار تلخ، کور و بیانتها» ارائه شدهاند.
🔶 اخلاق و دین
دین پشتوانه اخلاق اجتماعی نیست و در استدلالها، نظامهای گفتمانی و... اساسا حضور دین دیده نمیشود. «اغتشاش ارزشی» موجود در فیلمها به نحوی است که «ارزش مشخصی» برای «داوری» نداریم و تنها شاهد نوعی «عقل متوسط رایج/Common Sense» به عنوان یک نظام اخلاقی تصویب شده در سینما هستیم.
🔶 گسست نسلی
گسست نسلی محدود به «تعارض پدر و مادرها» به عنوان «نسل گذشته» با «فرزندان» به عنوان «نسل آینده» بازنمایی میشوند. شاهد تمایزی میان «گسست نسلی» و «تفاوت نسلی» نیستیم و «تغییرات فرانسلی» نیز نادیده انگاشته میشود.
🔶 قانون
«قانون» در فیلمهای جشنواره سی و ششم، نه به عنوان «متن»، بلکه به عنوان موضوعی اغلب «در حاشیه» نمایش داده میشود. قانون، «گرهگشا و حلال مشکلات» شخصیتهای فیلمها نیست.
🔶 عقلانیت و پیشرفت
«پیشرفت» یکی از شعارهای اصلی دولت دوازدهم است. در مجموع در فیلمهای بخش مسابقه جشنواره فجر ۹۶، غیاب رویا به غیاب الگوهایی «از» و «برای» پیشرفت بدل شدهاست. این امر اساسا بیش از هر چیزی برآمده از «بیمساله»بودن فیلمهای جشنواره فیلم فجر ۹۶ در مواجهه با اقتصاد سیاسی ایران معاصر است.
🔶 امنیت و آزادی
مفهوم آزادی بیش از هر چیزی به «آزادی اجتماعی» محدود شده است. تقریباً در هیچ فیلمی موضوع «آزادی سیاسی» مطرح نمیشود. همچنین چون مفهومی به نام آرامش در فضای فیلمها قابل مشاهده نیست و ناامنی تبدیل به مسئلهای بنیادین شدهاست، مطالبه امنیت در حوزههای مختلف برجسته میشود.
🔶 ما/هویت ملی
تصویر روشن و مشخصی از نوعی هویت متحد -البته نه به عنوان امری ایدهآل و نه به عنوان امر فعلیتیافته در زندگی اکنون و روزمره شخصیتهای اصلی فیلمها- قابل مشاهده نیست. بنابراین تفاهمی درباره وضع موجود ارائه نمیشود. دقیقا بر همین اساس است که «فرار» در اشکال گوناگون آن (سفر، سیگار، مهاجرت، پناهندگی، و خشونت) به عنوان راه حل توسط شخصیتها انتخاب میشود.
🔶 آسیبهای اجتماعی
سینمای جشنواره سیوششم، سینمای «جامعه آسیبزده» است. آسیبهای اجتماعی بیش از هر چیزی در مرکز روایتها قرار دارند.آسیبها و مسائل اجتماعی بیش از هر چیزی به «اعتیاد» و «فقر و فحشاء» فرو کاسته شده است و عموما این طبقات اقتصادی پائین هستند که مبتلا به چنین آسیبهایی تصویر میشوند.
#سینما
#بازنمایی
#کلیشه_سازی
@asrehooshmandi
🎞 «ایران» در سینمای ایران
⭕️ مرکز بررسیهای استراتژیک
ریاستجمهوری همزمان با برگزاری سی و ششمین جشنواره فیلم فجر به تحلیل و ارزیابی فیلمهای بخش مسابقه جشنواره با محوریت موضوع «تصویر ایران در سینمای ایران» پرداخت.
⭕️ پس از مشاهده و تحلیل ۲۲ فیلم داستانی جشنواره فیلم فجر توسط گروه پژوهشی مرکز، جمعبندی 《تصویر ارائه شده از ایران》 در این آثار در قالب ۱۳ عنوان زیر بهصورت خلاصه منتشر میشود:
🔶 جامعه
تصویر «جامعه ایران» در مجموع فیلمهای جشنواره فجر ۹۶، تصویرِ جامعهای «درهم»، «بینظم»، «در آستانه اضمحلال» است و در آن «تضاد طبقاتی» به بیانی سطحی ارائه شدهاست؛جامعهای که هیچ نشانهای از «گذشته افتخارآمیز» ندارد، «زمان حال» در آن به حالت تعلیق درآمده است و «آتیه روشنی» از خلال فیلمها برای آن ترسیم نمیشود.
🔶 خانواده
مسئله خانواده با «غیابها» معنا مییابد. بدون اغراق، در هیچ فیلمی «خانوادهای کامل» و «بهسامان» تصویر نمیشود. این نکته به معنای «اجبار به» تصویرکردن شعاری خانوادههای آرمانی و کامل نیست.
🔶 زنان
تصویر زنان در عموم فیلمهای جشنواره سی و ششم، تصویر افرادی پرخاشگر و عصبانی است. دختران نیز در چارچوبهای مردسالارانه، قربانیِ «غرور، تعصب، کامیابی و جبران ناکامی مردان» تصویر شدهاند. به لحاظ پذیرش نقش، مفهوم «مادری» در زنان تصویر شده بسیار کمرنگ است.
🔶 انسان
منظور از انسان، شخصیتهایی هستند که مولفههای قهرمان را ندارند. عموم شخصیتها، «ناتوان در تعریف وضع موجود»، «ناتوان در پیدا کردن راه حل معقول» و «ناتوان در برقراری ارتباط سالم با خود و جامعه» هستند و به همین دلیل دائماً به پرخاشگری و بویژه پرخاشگری کلامی روی میآورند.
🔶 آینده، امید و رویا
«بیآیندگی»، «ناامیدی» و «دنیای بدون فانتزی و رویا»، بر فیلمهای مشاهده شده در جشنواره ۹۶ چیره است. در این فیلمها اغلب شاهد آسیبها و مسائل اجتماعی هستیم که در سبک و سیاقی عریان و در قالب نوعی «رئالیسم بسیار تلخ، کور و بیانتها» ارائه شدهاند.
🔶 اخلاق و دین
دین پشتوانه اخلاق اجتماعی نیست و در استدلالها، نظامهای گفتمانی و... اساسا حضور دین دیده نمیشود. «اغتشاش ارزشی» موجود در فیلمها به نحوی است که «ارزش مشخصی» برای «داوری» نداریم و تنها شاهد نوعی «عقل متوسط رایج/Common Sense» به عنوان یک نظام اخلاقی تصویب شده در سینما هستیم.
🔶 گسست نسلی
گسست نسلی محدود به «تعارض پدر و مادرها» به عنوان «نسل گذشته» با «فرزندان» به عنوان «نسل آینده» بازنمایی میشوند. شاهد تمایزی میان «گسست نسلی» و «تفاوت نسلی» نیستیم و «تغییرات فرانسلی» نیز نادیده انگاشته میشود.
🔶 قانون
«قانون» در فیلمهای جشنواره سی و ششم، نه به عنوان «متن»، بلکه به عنوان موضوعی اغلب «در حاشیه» نمایش داده میشود. قانون، «گرهگشا و حلال مشکلات» شخصیتهای فیلمها نیست.
🔶 عقلانیت و پیشرفت
«پیشرفت» یکی از شعارهای اصلی دولت دوازدهم است. در مجموع در فیلمهای بخش مسابقه جشنواره فجر ۹۶، غیاب رویا به غیاب الگوهایی «از» و «برای» پیشرفت بدل شدهاست. این امر اساسا بیش از هر چیزی برآمده از «بیمساله»بودن فیلمهای جشنواره فیلم فجر ۹۶ در مواجهه با اقتصاد سیاسی ایران معاصر است.
🔶 امنیت و آزادی
مفهوم آزادی بیش از هر چیزی به «آزادی اجتماعی» محدود شده است. تقریباً در هیچ فیلمی موضوع «آزادی سیاسی» مطرح نمیشود. همچنین چون مفهومی به نام آرامش در فضای فیلمها قابل مشاهده نیست و ناامنی تبدیل به مسئلهای بنیادین شدهاست، مطالبه امنیت در حوزههای مختلف برجسته میشود.
🔶 ما/هویت ملی
تصویر روشن و مشخصی از نوعی هویت متحد -البته نه به عنوان امری ایدهآل و نه به عنوان امر فعلیتیافته در زندگی اکنون و روزمره شخصیتهای اصلی فیلمها- قابل مشاهده نیست. بنابراین تفاهمی درباره وضع موجود ارائه نمیشود. دقیقا بر همین اساس است که «فرار» در اشکال گوناگون آن (سفر، سیگار، مهاجرت، پناهندگی، و خشونت) به عنوان راه حل توسط شخصیتها انتخاب میشود.
🔶 آسیبهای اجتماعی
سینمای جشنواره سیوششم، سینمای «جامعه آسیبزده» است. آسیبهای اجتماعی بیش از هر چیزی در مرکز روایتها قرار دارند.آسیبها و مسائل اجتماعی بیش از هر چیزی به «اعتیاد» و «فقر و فحشاء» فرو کاسته شده است و عموما این طبقات اقتصادی پائین هستند که مبتلا به چنین آسیبهایی تصویر میشوند.
#سینما
#بازنمایی
#کلیشه_سازی
@asrehooshmandi
❌❌لطفا دقیق بخوانید
🎞 «ایران» در سینمای ایران
⭕️ مرکز بررسیهای استراتژیک
ریاستجمهوری همزمان با برگزاری سی و ششمین جشنواره فیلم فجر به تحلیل و ارزیابی فیلمهای بخش مسابقه جشنواره با محوریت موضوع «تصویر ایران در سینمای ایران» پرداخت.
⭕️ پس از مشاهده و تحلیل ۲۲ فیلم داستانی جشنواره فیلم فجر توسط گروه پژوهشی مرکز، جمعبندی 《تصویر ارائه شده از ایران》 در این آثار در قالب ۱۳ عنوان زیر بهصورت خلاصه منتشر میشود:
🔶 جامعه
تصویر «جامعه ایران» در مجموع فیلمهای جشنواره فجر ۹۶، تصویرِ جامعهای «درهم»، «بینظم»، «در آستانه اضمحلال» است و در آن «تضاد طبقاتی» به بیانی سطحی ارائه شدهاست؛جامعهای که هیچ نشانهای از «گذشته افتخارآمیز» ندارد، «زمان حال» در آن به حالت تعلیق درآمده است و «آتیه روشنی» از خلال فیلمها برای آن ترسیم نمیشود.
🔶 خانواده
مسئله خانواده با «غیابها» معنا مییابد. بدون اغراق، در هیچ فیلمی «خانوادهای کامل» و «بهسامان» تصویر نمیشود. این نکته به معنای «اجبار به» تصویرکردن شعاری خانوادههای آرمانی و کامل نیست.
🔶 زنان
تصویر زنان در عموم فیلمهای جشنواره سی و ششم، تصویر افرادی پرخاشگر و عصبانی است. دختران نیز در چارچوبهای مردسالارانه، قربانیِ «غرور، تعصب، کامیابی و جبران ناکامی مردان» تصویر شدهاند. به لحاظ پذیرش نقش، مفهوم «مادری» در زنان تصویر شده بسیار کمرنگ است.
🔶 انسان
منظور از انسان، شخصیتهایی هستند که مولفههای قهرمان را ندارند. عموم شخصیتها، «ناتوان در تعریف وضع موجود»، «ناتوان در پیدا کردن راه حل معقول» و «ناتوان در برقراری ارتباط سالم با خود و جامعه» هستند و به همین دلیل دائماً به پرخاشگری و بویژه پرخاشگری کلامی روی میآورند.
🔶 آینده، امید و رویا
«بیآیندگی»، «ناامیدی» و «دنیای بدون فانتزی و رویا»، بر فیلمهای مشاهده شده در جشنواره ۹۶ چیره است. در این فیلمها اغلب شاهد آسیبها و مسائل اجتماعی هستیم که در سبک و سیاقی عریان و در قالب نوعی «رئالیسم بسیار تلخ، کور و بیانتها» ارائه شدهاند.
🔶 اخلاق و دین
دین پشتوانه اخلاق اجتماعی نیست و در استدلالها، نظامهای گفتمانی و... اساسا حضور دین دیده نمیشود. «اغتشاش ارزشی» موجود در فیلمها به نحوی است که «ارزش مشخصی» برای «داوری» نداریم و تنها شاهد نوعی «عقل متوسط رایج/Common Sense» به عنوان یک نظام اخلاقی تصویب شده در سینما هستیم.
🔶 گسست نسلی
گسست نسلی محدود به «تعارض پدر و مادرها» به عنوان «نسل گذشته» با «فرزندان» به عنوان «نسل آینده» بازنمایی میشوند. شاهد تمایزی میان «گسست نسلی» و «تفاوت نسلی» نیستیم و «تغییرات فرانسلی» نیز نادیده انگاشته میشود.
🔶 قانون
«قانون» در فیلمهای جشنواره سی و ششم، نه به عنوان «متن»، بلکه به عنوان موضوعی اغلب «در حاشیه» نمایش داده میشود. قانون، «گرهگشا و حلال مشکلات» شخصیتهای فیلمها نیست.
🔶 عقلانیت و پیشرفت
«پیشرفت» یکی از شعارهای اصلی دولت دوازدهم است. در مجموع در فیلمهای بخش مسابقه جشنواره فجر ۹۶، غیاب رویا به غیاب الگوهایی «از» و «برای» پیشرفت بدل شدهاست. این امر اساسا بیش از هر چیزی برآمده از «بیمساله»بودن فیلمهای جشنواره فیلم فجر ۹۶ در مواجهه با اقتصاد سیاسی ایران معاصر است.
🔶 امنیت و آزادی
مفهوم آزادی بیش از هر چیزی به «آزادی اجتماعی» محدود شده است. تقریباً در هیچ فیلمی موضوع «آزادی سیاسی» مطرح نمیشود. همچنین چون مفهومی به نام آرامش در فضای فیلمها قابل مشاهده نیست و ناامنی تبدیل به مسئلهای بنیادین شدهاست، مطالبه امنیت در حوزههای مختلف برجسته میشود.
🔶 ما/هویت ملی
تصویر روشن و مشخصی از نوعی هویت متحد -البته نه به عنوان امری ایدهآل و نه به عنوان امر فعلیتیافته در زندگی اکنون و روزمره شخصیتهای اصلی فیلمها- قابل مشاهده نیست. بنابراین تفاهمی درباره وضع موجود ارائه نمیشود. دقیقا بر همین اساس است که «فرار» در اشکال گوناگون آن (سفر، سیگار، مهاجرت، پناهندگی، و خشونت) به عنوان راه حل توسط شخصیتها انتخاب میشود.
🔶 آسیبهای اجتماعی
سینمای جشنواره سیوششم، سینمای «جامعه آسیبزده» است. آسیبهای اجتماعی بیش از هر چیزی در مرکز روایتها قرار دارند.آسیبها و مسائل اجتماعی بیش از هر چیزی به «اعتیاد» و «فقر و فحشاء» فرو کاسته شده است و عموما این طبقات اقتصادی پائین هستند که مبتلا به چنین آسیبهایی تصویر میشوند.
#سینما
#بازنمایی
#کلیشه_سازی
@asrehooshmandi
🎞 «ایران» در سینمای ایران
⭕️ مرکز بررسیهای استراتژیک
ریاستجمهوری همزمان با برگزاری سی و ششمین جشنواره فیلم فجر به تحلیل و ارزیابی فیلمهای بخش مسابقه جشنواره با محوریت موضوع «تصویر ایران در سینمای ایران» پرداخت.
⭕️ پس از مشاهده و تحلیل ۲۲ فیلم داستانی جشنواره فیلم فجر توسط گروه پژوهشی مرکز، جمعبندی 《تصویر ارائه شده از ایران》 در این آثار در قالب ۱۳ عنوان زیر بهصورت خلاصه منتشر میشود:
🔶 جامعه
تصویر «جامعه ایران» در مجموع فیلمهای جشنواره فجر ۹۶، تصویرِ جامعهای «درهم»، «بینظم»، «در آستانه اضمحلال» است و در آن «تضاد طبقاتی» به بیانی سطحی ارائه شدهاست؛جامعهای که هیچ نشانهای از «گذشته افتخارآمیز» ندارد، «زمان حال» در آن به حالت تعلیق درآمده است و «آتیه روشنی» از خلال فیلمها برای آن ترسیم نمیشود.
🔶 خانواده
مسئله خانواده با «غیابها» معنا مییابد. بدون اغراق، در هیچ فیلمی «خانوادهای کامل» و «بهسامان» تصویر نمیشود. این نکته به معنای «اجبار به» تصویرکردن شعاری خانوادههای آرمانی و کامل نیست.
🔶 زنان
تصویر زنان در عموم فیلمهای جشنواره سی و ششم، تصویر افرادی پرخاشگر و عصبانی است. دختران نیز در چارچوبهای مردسالارانه، قربانیِ «غرور، تعصب، کامیابی و جبران ناکامی مردان» تصویر شدهاند. به لحاظ پذیرش نقش، مفهوم «مادری» در زنان تصویر شده بسیار کمرنگ است.
🔶 انسان
منظور از انسان، شخصیتهایی هستند که مولفههای قهرمان را ندارند. عموم شخصیتها، «ناتوان در تعریف وضع موجود»، «ناتوان در پیدا کردن راه حل معقول» و «ناتوان در برقراری ارتباط سالم با خود و جامعه» هستند و به همین دلیل دائماً به پرخاشگری و بویژه پرخاشگری کلامی روی میآورند.
🔶 آینده، امید و رویا
«بیآیندگی»، «ناامیدی» و «دنیای بدون فانتزی و رویا»، بر فیلمهای مشاهده شده در جشنواره ۹۶ چیره است. در این فیلمها اغلب شاهد آسیبها و مسائل اجتماعی هستیم که در سبک و سیاقی عریان و در قالب نوعی «رئالیسم بسیار تلخ، کور و بیانتها» ارائه شدهاند.
🔶 اخلاق و دین
دین پشتوانه اخلاق اجتماعی نیست و در استدلالها، نظامهای گفتمانی و... اساسا حضور دین دیده نمیشود. «اغتشاش ارزشی» موجود در فیلمها به نحوی است که «ارزش مشخصی» برای «داوری» نداریم و تنها شاهد نوعی «عقل متوسط رایج/Common Sense» به عنوان یک نظام اخلاقی تصویب شده در سینما هستیم.
🔶 گسست نسلی
گسست نسلی محدود به «تعارض پدر و مادرها» به عنوان «نسل گذشته» با «فرزندان» به عنوان «نسل آینده» بازنمایی میشوند. شاهد تمایزی میان «گسست نسلی» و «تفاوت نسلی» نیستیم و «تغییرات فرانسلی» نیز نادیده انگاشته میشود.
🔶 قانون
«قانون» در فیلمهای جشنواره سی و ششم، نه به عنوان «متن»، بلکه به عنوان موضوعی اغلب «در حاشیه» نمایش داده میشود. قانون، «گرهگشا و حلال مشکلات» شخصیتهای فیلمها نیست.
🔶 عقلانیت و پیشرفت
«پیشرفت» یکی از شعارهای اصلی دولت دوازدهم است. در مجموع در فیلمهای بخش مسابقه جشنواره فجر ۹۶، غیاب رویا به غیاب الگوهایی «از» و «برای» پیشرفت بدل شدهاست. این امر اساسا بیش از هر چیزی برآمده از «بیمساله»بودن فیلمهای جشنواره فیلم فجر ۹۶ در مواجهه با اقتصاد سیاسی ایران معاصر است.
🔶 امنیت و آزادی
مفهوم آزادی بیش از هر چیزی به «آزادی اجتماعی» محدود شده است. تقریباً در هیچ فیلمی موضوع «آزادی سیاسی» مطرح نمیشود. همچنین چون مفهومی به نام آرامش در فضای فیلمها قابل مشاهده نیست و ناامنی تبدیل به مسئلهای بنیادین شدهاست، مطالبه امنیت در حوزههای مختلف برجسته میشود.
🔶 ما/هویت ملی
تصویر روشن و مشخصی از نوعی هویت متحد -البته نه به عنوان امری ایدهآل و نه به عنوان امر فعلیتیافته در زندگی اکنون و روزمره شخصیتهای اصلی فیلمها- قابل مشاهده نیست. بنابراین تفاهمی درباره وضع موجود ارائه نمیشود. دقیقا بر همین اساس است که «فرار» در اشکال گوناگون آن (سفر، سیگار، مهاجرت، پناهندگی، و خشونت) به عنوان راه حل توسط شخصیتها انتخاب میشود.
🔶 آسیبهای اجتماعی
سینمای جشنواره سیوششم، سینمای «جامعه آسیبزده» است. آسیبهای اجتماعی بیش از هر چیزی در مرکز روایتها قرار دارند.آسیبها و مسائل اجتماعی بیش از هر چیزی به «اعتیاد» و «فقر و فحشاء» فرو کاسته شده است و عموما این طبقات اقتصادی پائین هستند که مبتلا به چنین آسیبهایی تصویر میشوند.
#سینما
#بازنمایی
#کلیشه_سازی
@asrehooshmandi
روز گذشته در حاشیه هشتمین هماندیشی #سینما_انقلاب، پس از تماشای فیلم روزهای نارنجی کارگاهی با موضوع «سینما و سواد رسانه ای» برگزار شد.
در این کارگاه علاوه بر بررسی فیلم نمایش داده شده از منظر سواد رسانه ای، درباره #کلیشه_سازی، #بازنمایی، #روایت و نقش آفرینی اقتصاد در تولیدات سینمایی بحث و گفت و گو شد.
سوم اسفند اختتامیه رسمی هم اندیشی #سینما_انقلاب برگزار خواهد شد.
#معصومه_نصیری
@asrehooshmandi
در این کارگاه علاوه بر بررسی فیلم نمایش داده شده از منظر سواد رسانه ای، درباره #کلیشه_سازی، #بازنمایی، #روایت و نقش آفرینی اقتصاد در تولیدات سینمایی بحث و گفت و گو شد.
سوم اسفند اختتامیه رسمی هم اندیشی #سینما_انقلاب برگزار خواهد شد.
#معصومه_نصیری
@asrehooshmandi
Forwarded from انجمن سواد رسانه ای ایران
♨️«#کلیشه_سازی_رسانهای» و جفاهایی که ناخواسته مرتکب میشویم
💢سیستان و بلوچستان؛ آنچه فکر میکنیم و آنچه هست
کلیشه سازی بهعنوان یکی از فنون خلق پیام رسانهای است که بر اساس آن اگر رسانه یا رسانهها در بازنمایی واقعیت به شکل خاص اصرار بورزند، در طول زمان و به کلیشه تبدیل خواهد شد.
تعریف کلی کلیشه در رسانههای خبری؛ بازنمایی ناقص، نادرست یا منفی از موضوع خاصی، باهدف غایی، دستکاری در افکار عمومی و سمتوسو دادن به آن است. بهبیاندیگر رسانه راههای مجسم کردن گروه، طیف، قومیت، نژاد یا مذهب و.... را به ما میآموزد. کلیشه سازی نوعی بازنمایی است که در آن هر بار به یاد فرد یا گروه و... میافتیم بلافاصله کلیشه ساختهشده توسط رسانهها در ذهنمان تداعی میشود.
البته کلیشه سازی، فرایندی دائمی و ضروری در ذهن انسان است. زیرا جهان پیرامون ما بزرگتر و پیچیدهتر از آن است که بتوانیم بهتنهایی نسبت بهتمامی مسائل، اتفاقات و شگفتیهایش اطلاعات کسب کنیم. همهی ما بهطور روزانه با حجم زیادی از اطلاعات طبقهبندیشده مواجه میشویم که حاصل دیدهها و شنیدههای دیگران است.
نکته قابلتوجه در شکلگیری کلیشه، عنصر «#تکرار» است. تکرار باعث میشود گیرنده پیام بهطور ناخودآگاه دست به تعمیم بزند. «تعمیم در ذهن مخاطب، هدف اصلی رسانه در کلیشه سازی است». رسانهها با تکرار و ایجاد تعمیم در ذهن مخاطب، همه اعضای یک جمع را به یکگونه در ذهن گیرندگان پیام، قالب میزنند.
اریک ژیویان روانپزشک و مدیر پروژههای ارتباطی دانشگاه هاروارد معتقد است، همهی انسانها نیاز دارند در ذهن خود طرحوارهها و تصاویری را نسبت به اشیاء، افراد و حتی موقعیتهای جغرافیایی گوناگون ترسیم کنند، این کار کمک میکند تا افراد احساس کنند در زمینههای مختلف قابلیت سخنرانی و نظر دهی دارند و جهان اطراف خود را بهخوبی میشناسند. با توجه به آنکه عمده اطلاعات لازم برای خلق این طرحها و تصاویر در هر فرد از طریق رسانهها به دست میآید، بنابراین طبیعی است که ذهن ما مرتب در دام کلیشههای رسانهها بیفتد. (پاکسرشت 1393)
البته کلیشههای رسانهای مثبت و منفی هستند. کلیشههای مثبت همچون احترام به افراد، وطنپرستی و .... و کلیشههای منفی رسانهای همچون تروریست بودن مسلمانان یا بیفرهنگ خواندن یک ملت و ..... اما نکته دارای اهمیت مواجهه انتقادی با کلیشهها و پرسشگری از صحت و دقت آنها است.
آنچه باعث شد به کلیشه و اقسام آن بپردازم سفر اخیرم به استان سیستان و بلوچستان و معاشرت با مردمی بود که از کلیشه ساختهشده توسط رسانهها درباره استان، لباس و جغرافیای خود گله داشتند. واقعیت این است ذهنیت بسیاری از مردم درباره قومیتها و مناطق جغرافیایی ایران و جهان ردی از #بازنمایی آنها در رسانهها دارد.
کلیشه ساختهشده از بلوچها در آثار سینمایی و تلویزیونی ما چگونه است؟ سهم استان سیستان و بلوچستان در اخبار سراسر و برنامههای مستند و آموزشی چه میزان و به چه ترتیب است؟ آیا رسانه ملی و اساساً رسانههای کشور جز اخبار انجام عملیات انتحاری و تروریستی، گروگانگیری سربازان و مرزبانان و .... تصویر دیگری از این استان به افکار عمومی مخابره کرده است؟ آیا کلیشه ناز بخشی از جغرافیای ایران در رسانههای جریان اصلی تبعیضآمیز نبوده است؟ چقدر این کلیشه موجب کاهش گردشگری و تعامل سازنده با مردم این منطقه شده است؟
واقعیت این است همه رسانهها در ساختن کلیشه ناامنی، فقر، ترس و.... از استان سیستان و بلوچستان نقش داشتهاند. شاید وقت آن باشد که با تغییر در رویکرد و استراتژی رسانهای، به ارائه تصویری دقیق و حسابشدهتری از سیستان و بلوچستان پرداخته شود. لازم است رسانهها تنها بر ارزش خبری «تضاد و درگیری» تمرکز نکرده و در تولیدات رسانهای خود به زیباییهای طبیعی ویژه این استان، صنایعدستی زیبا، غذاها و سبک زندگی متفاوت، جایگاه ویژه ادبیات در بین مردم این منطقه و .... بپردازند.
سیستان و بلوچستان را همهجانبه ببینیم و منعکس کنیم. کلیشهای که از این منطقه در افکار عمومی ساختهایم جفا در حق فرهنگ و سنن فاخر این منطقه و مردمان مهربانش است.
معصومه نصیری ـ قائممقام انجمن سواد رسانهای ایران
https://mliteracy.ir/کلیشه-سازی-رسانه%e2%80%8cای-و-جفاهایی-که-نا/
@MLiteracy
💢سیستان و بلوچستان؛ آنچه فکر میکنیم و آنچه هست
کلیشه سازی بهعنوان یکی از فنون خلق پیام رسانهای است که بر اساس آن اگر رسانه یا رسانهها در بازنمایی واقعیت به شکل خاص اصرار بورزند، در طول زمان و به کلیشه تبدیل خواهد شد.
تعریف کلی کلیشه در رسانههای خبری؛ بازنمایی ناقص، نادرست یا منفی از موضوع خاصی، باهدف غایی، دستکاری در افکار عمومی و سمتوسو دادن به آن است. بهبیاندیگر رسانه راههای مجسم کردن گروه، طیف، قومیت، نژاد یا مذهب و.... را به ما میآموزد. کلیشه سازی نوعی بازنمایی است که در آن هر بار به یاد فرد یا گروه و... میافتیم بلافاصله کلیشه ساختهشده توسط رسانهها در ذهنمان تداعی میشود.
البته کلیشه سازی، فرایندی دائمی و ضروری در ذهن انسان است. زیرا جهان پیرامون ما بزرگتر و پیچیدهتر از آن است که بتوانیم بهتنهایی نسبت بهتمامی مسائل، اتفاقات و شگفتیهایش اطلاعات کسب کنیم. همهی ما بهطور روزانه با حجم زیادی از اطلاعات طبقهبندیشده مواجه میشویم که حاصل دیدهها و شنیدههای دیگران است.
نکته قابلتوجه در شکلگیری کلیشه، عنصر «#تکرار» است. تکرار باعث میشود گیرنده پیام بهطور ناخودآگاه دست به تعمیم بزند. «تعمیم در ذهن مخاطب، هدف اصلی رسانه در کلیشه سازی است». رسانهها با تکرار و ایجاد تعمیم در ذهن مخاطب، همه اعضای یک جمع را به یکگونه در ذهن گیرندگان پیام، قالب میزنند.
اریک ژیویان روانپزشک و مدیر پروژههای ارتباطی دانشگاه هاروارد معتقد است، همهی انسانها نیاز دارند در ذهن خود طرحوارهها و تصاویری را نسبت به اشیاء، افراد و حتی موقعیتهای جغرافیایی گوناگون ترسیم کنند، این کار کمک میکند تا افراد احساس کنند در زمینههای مختلف قابلیت سخنرانی و نظر دهی دارند و جهان اطراف خود را بهخوبی میشناسند. با توجه به آنکه عمده اطلاعات لازم برای خلق این طرحها و تصاویر در هر فرد از طریق رسانهها به دست میآید، بنابراین طبیعی است که ذهن ما مرتب در دام کلیشههای رسانهها بیفتد. (پاکسرشت 1393)
البته کلیشههای رسانهای مثبت و منفی هستند. کلیشههای مثبت همچون احترام به افراد، وطنپرستی و .... و کلیشههای منفی رسانهای همچون تروریست بودن مسلمانان یا بیفرهنگ خواندن یک ملت و ..... اما نکته دارای اهمیت مواجهه انتقادی با کلیشهها و پرسشگری از صحت و دقت آنها است.
آنچه باعث شد به کلیشه و اقسام آن بپردازم سفر اخیرم به استان سیستان و بلوچستان و معاشرت با مردمی بود که از کلیشه ساختهشده توسط رسانهها درباره استان، لباس و جغرافیای خود گله داشتند. واقعیت این است ذهنیت بسیاری از مردم درباره قومیتها و مناطق جغرافیایی ایران و جهان ردی از #بازنمایی آنها در رسانهها دارد.
کلیشه ساختهشده از بلوچها در آثار سینمایی و تلویزیونی ما چگونه است؟ سهم استان سیستان و بلوچستان در اخبار سراسر و برنامههای مستند و آموزشی چه میزان و به چه ترتیب است؟ آیا رسانه ملی و اساساً رسانههای کشور جز اخبار انجام عملیات انتحاری و تروریستی، گروگانگیری سربازان و مرزبانان و .... تصویر دیگری از این استان به افکار عمومی مخابره کرده است؟ آیا کلیشه ناز بخشی از جغرافیای ایران در رسانههای جریان اصلی تبعیضآمیز نبوده است؟ چقدر این کلیشه موجب کاهش گردشگری و تعامل سازنده با مردم این منطقه شده است؟
واقعیت این است همه رسانهها در ساختن کلیشه ناامنی، فقر، ترس و.... از استان سیستان و بلوچستان نقش داشتهاند. شاید وقت آن باشد که با تغییر در رویکرد و استراتژی رسانهای، به ارائه تصویری دقیق و حسابشدهتری از سیستان و بلوچستان پرداخته شود. لازم است رسانهها تنها بر ارزش خبری «تضاد و درگیری» تمرکز نکرده و در تولیدات رسانهای خود به زیباییهای طبیعی ویژه این استان، صنایعدستی زیبا، غذاها و سبک زندگی متفاوت، جایگاه ویژه ادبیات در بین مردم این منطقه و .... بپردازند.
سیستان و بلوچستان را همهجانبه ببینیم و منعکس کنیم. کلیشهای که از این منطقه در افکار عمومی ساختهایم جفا در حق فرهنگ و سنن فاخر این منطقه و مردمان مهربانش است.
معصومه نصیری ـ قائممقام انجمن سواد رسانهای ایران
https://mliteracy.ir/کلیشه-سازی-رسانه%e2%80%8cای-و-جفاهایی-که-نا/
@MLiteracy
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥روی دیگری از #لس_آنجلس که تابهحال ندیدهاید
📌#بازنمایی یکی از تکنیکهای رایج و مهم رسانههاست. بازنمایی نوعی تصویر #دستکاریشده از واقعیت است.
بازنمایی یادآوری میکند که سیاستِ نمایشدهنده رسانهها تعیین میکند که تصاویر و شیوههای تصویر کردن گروههای خاص چگونه به انجام برسد. بنابراین بازنمایی میتواند بر چگونگی شکلگیری تجارب گروهها در جهان و چگونگی فهمیده شدن آنها تأثیرات ملموس و واقعی داشته باشد.
این امر تاحدی به اهمیت رسانههای جمعی در داشتن #قدرت_بازنمایی برمیگردد،چراکه از این طریق بعضی از تصاویر و فرضها و گمانها را بیشتر بازنمایی میکند و برخی را به حاشیه میبرد و بنابراین چون دیده نمی شوند، نمیشود با آنها تعاملی برقرار کرد.
📌در این میان، #کلیشه_سازی موضوعی کلیدی است.
کلیشهای که از غرب، آزادی،خوشبختی، خانواده، رفاه و.... در ذهن تمامی ما قرار دارد، کلیشهای است متأثر از بازنماییهای رسانهای. مثلاً آفریقادر ذهن هر یک از ما چه تعریفی دارد؟ سیاهپوستان گرسنه و کشوری فقیر؟ آیا ما بر اساس مشاهداتمان این تصور را داریم یارسانهها این تصویر را برای ما ساختهاند؟
#سواد_رسانهای
@asrehooshmandi
📌#بازنمایی یکی از تکنیکهای رایج و مهم رسانههاست. بازنمایی نوعی تصویر #دستکاریشده از واقعیت است.
بازنمایی یادآوری میکند که سیاستِ نمایشدهنده رسانهها تعیین میکند که تصاویر و شیوههای تصویر کردن گروههای خاص چگونه به انجام برسد. بنابراین بازنمایی میتواند بر چگونگی شکلگیری تجارب گروهها در جهان و چگونگی فهمیده شدن آنها تأثیرات ملموس و واقعی داشته باشد.
این امر تاحدی به اهمیت رسانههای جمعی در داشتن #قدرت_بازنمایی برمیگردد،چراکه از این طریق بعضی از تصاویر و فرضها و گمانها را بیشتر بازنمایی میکند و برخی را به حاشیه میبرد و بنابراین چون دیده نمی شوند، نمیشود با آنها تعاملی برقرار کرد.
📌در این میان، #کلیشه_سازی موضوعی کلیدی است.
کلیشهای که از غرب، آزادی،خوشبختی، خانواده، رفاه و.... در ذهن تمامی ما قرار دارد، کلیشهای است متأثر از بازنماییهای رسانهای. مثلاً آفریقادر ذهن هر یک از ما چه تعریفی دارد؟ سیاهپوستان گرسنه و کشوری فقیر؟ آیا ما بر اساس مشاهداتمان این تصور را داریم یارسانهها این تصویر را برای ما ساختهاند؟
#سواد_رسانهای
@asrehooshmandi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ببینید نتایج تکنیک رسانه ای #کلیشه_سازی چه می کند...
همه ما نیاز به بازبینی انگاره های ذهنیمان داریم، شاید اشتباه باشند.
@asrehooshmandi
همه ما نیاز به بازبینی انگاره های ذهنیمان داریم، شاید اشتباه باشند.
@asrehooshmandi
♨️یک تکنیک مهم رسانهای
🔅#عقاید_اکثریت
این تکنیک مشابه تکنیک «همراهی با جماعت» کار میکند. فرضیه اصلی این روش این است که اگر اکثریت مردم کاری را انجام میدهند یا به چیزی اعتقاد دارند، آن کار یا عقیده حتماً درست است. ما اغلب بهطور ناخودآگاه تحت تأثیر این موضوع قرار داریم.
استفاده از نظرسنجیها در پیامهای رسانهای هم دقیقا به همین منظور صورت میگیرد. سازندگان پیامهای رسانهای میخواهند نشان دهند که اکثر مردم نظر خاصی را دنبال میکنند، پس شما همچنین باشید.
این روش یکی از روشهای رایج برای #تغییر_سبک_ زندگی است. همه اینطور لباس میپوشند، همه اینطور حرف میزنند، همه اینطور رفتار میکنند و ......
🌀مراقب این روش باشید؛ "همه اینطور هستند" ها را هم باور نکنید. گاهی همه اینطور هستندها #ساختگیاند برای اینکه شما در اقلیت قرار گرفته و مجبور به تبعیت از همه شوید.
❇️❇️و حالا مارپیچ سکوت و #موجی که ما را برده است!
این روزها و در فضای غلبه رسانهها، دو مسئله فراموش شده است؛ نخست اینکه براساس استدلال، مطالعه و نتیجهگیری خودمان تحلیل کنیم و درواقع صاحب #تحلیل باشیم و نکته دیگر اینکه #کار_درست را انجام دهیم حتی اگر غالب جامعه یا براساس تعارف یا برای ترس از تنها ماندن و ... راه دیگری را بروند.
.
نکته دیگر اینکه رسانهها قدرت زيادي دارند تا آنجاكه میتوانند شما را جادو كنند و سررشته افكارتان را در دست بگيرند. اما اگر به آنها علاقهای نداشته باشيد، اگر نتوانند شما را جادو كنند و اگر نتوانند در عقايدتان تغييري ايجاد كنند، بازهم میتوانند دستوپایتان را ببندند و به سكوت وادارتان كنند.
🌀نظريه #مارپيچ_سكوت چنين ادعايي دارد و میگوید حاكمان رسانهها با حذف تدريجي مخالفان خود، میتوانند هر روز تعداد بيشتري را به خاموشان جامعه اضافه كنند. خاموشانی که به دلایلی مثل طرد شدن، تنهایی، غلبه اکثریت و .... عطای «خود بودن» را بر لقایش میبخشند.
در این سیطره رسانهای، فرهنگها تغییر میکنند، ارزشها به ضد ارزش تبدیل میشوند و برعکس و درنهایت و در اکثر مواقع جامعهای تهی از صداقت و دانش و سرشار ازآنچه رسانهها تزریق کردند، باقی خواهد ماند.
رسانه به ما میگوید ایران عصبانیترین کشور دنیاست و همه متأثر از آن، باور میکنند اما همین رسانه به ما نمیگوید مثلاً در صد روز گذشته 52 نفر در لندن با چاقو کشته شدهاند. چرا؟ چون تصمیم بر این است ما خودمان را عصبیترین مردم دنیا بدانیم و خارج همیشه برای ما خارج باشد؛ جایی که مهد خوشبختی و آرامش و ... است.
این سطرها را نوشتم تا بگویم اول اینکه رسانهها با #تکرار و #تداعی_معانی و #کلیشه_سازی و #بزرگنمایی و جدیداً با #محونمایی، فرصت تأمل روی مسائل را از ما میگیرند. درواقع ما در معرض بمباران خبری و اطلاعاتی هستیم و اساساً فرصتی برای تفکر درباره آنچه رخ میدهد، نداریم.
✅حواسمان باشد نکند موج رسانه ما را با خود ببرد. نکند در مارپیچ سکوت صدایمان خاموش شود. نکند تسلیم سرعت اخبار شویم و فکر کردن به زوایای مختلف آن را فراموش کنیم. نکند به مخاطبانی که هر چه گفتند را باور میکنند، تبدیل شویم. قصد رسانه هراسی نیست؛ هدف تأکید بر مهمترین ویژگی انسان یعنی «تفکر» است. از رسانه نترسید چون ترس ممکن است باعث تسلیم شود، در برابر رسانه قوی ظاهر شوید. اگر او برای مدیریت کردن شما برنامهریزی میکند، شما هم دروازهبانی خوبی در برابر محتواها داشته باشید. رسانه بدون شما هیچ است. پس قدرت خودتان را دودستی تقدیم آن نکنید. قدرت شما «تفکر» شماست.
#معصومه_نصیری
#قائم_مقام_انجمن_سواد_سواد_رسانهای_ایران
@asrehooshmandi
🔅#عقاید_اکثریت
این تکنیک مشابه تکنیک «همراهی با جماعت» کار میکند. فرضیه اصلی این روش این است که اگر اکثریت مردم کاری را انجام میدهند یا به چیزی اعتقاد دارند، آن کار یا عقیده حتماً درست است. ما اغلب بهطور ناخودآگاه تحت تأثیر این موضوع قرار داریم.
استفاده از نظرسنجیها در پیامهای رسانهای هم دقیقا به همین منظور صورت میگیرد. سازندگان پیامهای رسانهای میخواهند نشان دهند که اکثر مردم نظر خاصی را دنبال میکنند، پس شما همچنین باشید.
این روش یکی از روشهای رایج برای #تغییر_سبک_ زندگی است. همه اینطور لباس میپوشند، همه اینطور حرف میزنند، همه اینطور رفتار میکنند و ......
🌀مراقب این روش باشید؛ "همه اینطور هستند" ها را هم باور نکنید. گاهی همه اینطور هستندها #ساختگیاند برای اینکه شما در اقلیت قرار گرفته و مجبور به تبعیت از همه شوید.
❇️❇️و حالا مارپیچ سکوت و #موجی که ما را برده است!
این روزها و در فضای غلبه رسانهها، دو مسئله فراموش شده است؛ نخست اینکه براساس استدلال، مطالعه و نتیجهگیری خودمان تحلیل کنیم و درواقع صاحب #تحلیل باشیم و نکته دیگر اینکه #کار_درست را انجام دهیم حتی اگر غالب جامعه یا براساس تعارف یا برای ترس از تنها ماندن و ... راه دیگری را بروند.
.
نکته دیگر اینکه رسانهها قدرت زيادي دارند تا آنجاكه میتوانند شما را جادو كنند و سررشته افكارتان را در دست بگيرند. اما اگر به آنها علاقهای نداشته باشيد، اگر نتوانند شما را جادو كنند و اگر نتوانند در عقايدتان تغييري ايجاد كنند، بازهم میتوانند دستوپایتان را ببندند و به سكوت وادارتان كنند.
🌀نظريه #مارپيچ_سكوت چنين ادعايي دارد و میگوید حاكمان رسانهها با حذف تدريجي مخالفان خود، میتوانند هر روز تعداد بيشتري را به خاموشان جامعه اضافه كنند. خاموشانی که به دلایلی مثل طرد شدن، تنهایی، غلبه اکثریت و .... عطای «خود بودن» را بر لقایش میبخشند.
در این سیطره رسانهای، فرهنگها تغییر میکنند، ارزشها به ضد ارزش تبدیل میشوند و برعکس و درنهایت و در اکثر مواقع جامعهای تهی از صداقت و دانش و سرشار ازآنچه رسانهها تزریق کردند، باقی خواهد ماند.
رسانه به ما میگوید ایران عصبانیترین کشور دنیاست و همه متأثر از آن، باور میکنند اما همین رسانه به ما نمیگوید مثلاً در صد روز گذشته 52 نفر در لندن با چاقو کشته شدهاند. چرا؟ چون تصمیم بر این است ما خودمان را عصبیترین مردم دنیا بدانیم و خارج همیشه برای ما خارج باشد؛ جایی که مهد خوشبختی و آرامش و ... است.
این سطرها را نوشتم تا بگویم اول اینکه رسانهها با #تکرار و #تداعی_معانی و #کلیشه_سازی و #بزرگنمایی و جدیداً با #محونمایی، فرصت تأمل روی مسائل را از ما میگیرند. درواقع ما در معرض بمباران خبری و اطلاعاتی هستیم و اساساً فرصتی برای تفکر درباره آنچه رخ میدهد، نداریم.
✅حواسمان باشد نکند موج رسانه ما را با خود ببرد. نکند در مارپیچ سکوت صدایمان خاموش شود. نکند تسلیم سرعت اخبار شویم و فکر کردن به زوایای مختلف آن را فراموش کنیم. نکند به مخاطبانی که هر چه گفتند را باور میکنند، تبدیل شویم. قصد رسانه هراسی نیست؛ هدف تأکید بر مهمترین ویژگی انسان یعنی «تفکر» است. از رسانه نترسید چون ترس ممکن است باعث تسلیم شود، در برابر رسانه قوی ظاهر شوید. اگر او برای مدیریت کردن شما برنامهریزی میکند، شما هم دروازهبانی خوبی در برابر محتواها داشته باشید. رسانه بدون شما هیچ است. پس قدرت خودتان را دودستی تقدیم آن نکنید. قدرت شما «تفکر» شماست.
#معصومه_نصیری
#قائم_مقام_انجمن_سواد_سواد_رسانهای_ایران
@asrehooshmandi
💠نگاهی به #بازنمایی_زن در رسانه با تاکید بر هویتهای جدید
🔹معصومه نصیری، کارشناس و مدرس رسانه در گفت و گو با رسا گفت: امروز میزان فراوانی و اصرار بر بازنمایی از واقعیتها و مفاهیم در رسانهها بهقدری بالا رفته که گاهی یک امر بدیهی تلقی میشود و ما بهسادگی از کنارش عبور میکنیم. غافل از اینکه بازنمایی نهتنها واقعیتهای موجود را دستخوش تغییر قرار میدهد، بلکه میتواند با تکرار زیاد به #خلق_واقعیات_جدید نیز منتهی شود.
🔹بیشتر این بازنماییها و دستکاری و مهندسی افکار عمومی در حوزه زنان در #حوزههای_سرگرمی رخ میدهد؛ دقیقا در جایی که مخاطب هیچ دروازه بانی ذهنی ندارد. سینما، سریالها، صنعت مد و تبلیغات و شبکههای اجتماعی همچون؛ اینستاگرام عامل بازتعریف متأثر از بازنمایی رسانهای نقش زن هستند. تعریف از زن زیبا، زن مقبول، مادر موفق و همسر نمونه در این تولیدات بهشدت دستخوش تغییر شده است. تعریف اشکال و تعاریف مدرن از هویت زن مهمترین اتفاقی است که در رسانه ها درباره زنان رخ داده است.
🔹در برخی تولیدات رسانهای هویت زن، هویتی رها از تعهد است که هر لحظه بخواهد این اختیار را دارد که روابط اجتماعی، خانوادگی و زناشویی خویش را ترک کند. این موضوع متأسفانه با تأکید بر استقلال زنان به صورت افراطی به افکار عمومی منتقل می شود.
rasanews.ir/002lKR
#بازنمایی
#کلیشه_سازی
@asrehooshmandi
🔹معصومه نصیری، کارشناس و مدرس رسانه در گفت و گو با رسا گفت: امروز میزان فراوانی و اصرار بر بازنمایی از واقعیتها و مفاهیم در رسانهها بهقدری بالا رفته که گاهی یک امر بدیهی تلقی میشود و ما بهسادگی از کنارش عبور میکنیم. غافل از اینکه بازنمایی نهتنها واقعیتهای موجود را دستخوش تغییر قرار میدهد، بلکه میتواند با تکرار زیاد به #خلق_واقعیات_جدید نیز منتهی شود.
🔹بیشتر این بازنماییها و دستکاری و مهندسی افکار عمومی در حوزه زنان در #حوزههای_سرگرمی رخ میدهد؛ دقیقا در جایی که مخاطب هیچ دروازه بانی ذهنی ندارد. سینما، سریالها، صنعت مد و تبلیغات و شبکههای اجتماعی همچون؛ اینستاگرام عامل بازتعریف متأثر از بازنمایی رسانهای نقش زن هستند. تعریف از زن زیبا، زن مقبول، مادر موفق و همسر نمونه در این تولیدات بهشدت دستخوش تغییر شده است. تعریف اشکال و تعاریف مدرن از هویت زن مهمترین اتفاقی است که در رسانه ها درباره زنان رخ داده است.
🔹در برخی تولیدات رسانهای هویت زن، هویتی رها از تعهد است که هر لحظه بخواهد این اختیار را دارد که روابط اجتماعی، خانوادگی و زناشویی خویش را ترک کند. این موضوع متأسفانه با تأکید بر استقلال زنان به صورت افراطی به افکار عمومی منتقل می شود.
rasanews.ir/002lKR
#بازنمایی
#کلیشه_سازی
@asrehooshmandi
Rasa News Agency
نگاهی به بازنمایی زن در رسانه با تاکید بر هویتهای جدید
کارشناس رسانه گفت: در برخی تولیدات رسانهای هویت زن، هویتی رها از تعهد است که هر لحظه بخواهد این اختیار را دارد تا روابط اجتماعی، خانوادگی و زندگی زناشویی خود را ترک کند.
💬رسانه بدون شما هیچ است؛ خودتان را جدی بگیرید
✍️معصومه نصیری ـ مدرس سواد رسانه ای
این روزها و در فضای غلبه رسانه ها، دو مساله فراموش شده است؛ نخست اینکه براساس استدلال، مطالعه و نتیجه گیری خودمان تحلیل کنیم و در واقع صاحب #تحلیل باشیم و نکته دیگر اینکه #کار_درست را انجام دهیم حتی اگر غالب جامعه یا براساس تعارف یا برای ترس از تنها ماندن و ... راه دیگری را بروند.
نکته دیگر اینکه رسانه ها قدرت زيادي دارند تا آنجاكه مي توانند شما را جادو كنند و سررشته افكارتان را در دست بگيرند. اما اگر به آنها علاقه نداشته باشيد، اگر نتوانند شما را جادو كنند و اگر نتوانند در عقايدتان تغييري ايجاد كنند، بازهم مي توانند دست و پايتان را ببندند و به سكوت وادارتان كنند.
نظريه #مارپيچ_سكوت چنين ادعايي دارد و مي گويد حاكمان رسانه ها با حذف تدريجي مخالفان خود، مي توانند هر روز تعداد بيشتري را به خاموشان جامعه اضافه كنند. خاموشانی که به دلایلی مثل طرد شدن، تنهایی، غلبه اکثریت و .... عطای «خود بودن» را بر لقایش می بخشند.
در این سیطره رسانه ای، فرهنگ ها تغییر می کنند، ارزش ها به ضد ارزش تبدیل می شوند و برعکس و درنهایت و در اکثر مواقع جامعه ای تهی از صداقت و دانش و سرشار از آنچه رسانه ها تزریق کردند، باقی خواهد ماند.
اگر برخی محتواهای رسانه ای به ما می گوید ایرانی ها عصبانی ترین مردم دنیا هستند یا خودکشی در ایران در بالاترین رقم جهانی است و... همه متاثر از آن، باور می کنند اما به ما نمی گوید مثلا در صد روز گذشته چند نفر در لندن با چاقو به قتل رسیدند یا میزان خشونت و افسردگی در ایالات متحده چه میزان است، برای این است که ما خودمان را عصبی ترین مردم دنیا بدانیم و خارج همیشه برای ما خارج باشد!
این سطرها را نوشتم تا بگویم اول اینکه رسانه ها با #تکرار و #تداعی_معانی و #کلیشه_سازی و #بزرگنمایی و جدیدا با #محونمایی، فرصت تامل روی مسائل را ار ما می گیرند. در واقع ما در معرض بمباران خبری و اطلاعاتی هستیم و اساسا فرصتی برای تفکر درباره آنچه رخ می دهد، نداریم.
حواسمان باشد نکند موج رسانه ما را با خود ببرد. نکند در مارپیچ سکوت صدایمان خاموش شود. نکند تسلیم سرعت اخبار شویم و فکر کردن به زوایای مختلف آن را فراموش کنیم. نکند به مخاطبانی که هر چه گفتند را باور می کنند، تبدیل شویم. قصد رسانه هراسی نیست؛ هدف تاکید بر مهمترین ویژگی انسان یعنی «تفکر» است. از رسانه نترسید چون ترس ممکن است باعث تسلیم شود، در برابر رسانه قوی ظاهر شوید. اگر او برای مدیریت کردن شما برنامه ریزی می کند، شما هم دروازه بانی خوبی در برابر محتواها داشته باشید. رسانه بدون شما هیچ است. پس قدرت خودتان را دو دستی تقدیم آن نکنید. قدرت شما «تفکر» شماست.
@asrehooshmandi
✍️معصومه نصیری ـ مدرس سواد رسانه ای
این روزها و در فضای غلبه رسانه ها، دو مساله فراموش شده است؛ نخست اینکه براساس استدلال، مطالعه و نتیجه گیری خودمان تحلیل کنیم و در واقع صاحب #تحلیل باشیم و نکته دیگر اینکه #کار_درست را انجام دهیم حتی اگر غالب جامعه یا براساس تعارف یا برای ترس از تنها ماندن و ... راه دیگری را بروند.
نکته دیگر اینکه رسانه ها قدرت زيادي دارند تا آنجاكه مي توانند شما را جادو كنند و سررشته افكارتان را در دست بگيرند. اما اگر به آنها علاقه نداشته باشيد، اگر نتوانند شما را جادو كنند و اگر نتوانند در عقايدتان تغييري ايجاد كنند، بازهم مي توانند دست و پايتان را ببندند و به سكوت وادارتان كنند.
نظريه #مارپيچ_سكوت چنين ادعايي دارد و مي گويد حاكمان رسانه ها با حذف تدريجي مخالفان خود، مي توانند هر روز تعداد بيشتري را به خاموشان جامعه اضافه كنند. خاموشانی که به دلایلی مثل طرد شدن، تنهایی، غلبه اکثریت و .... عطای «خود بودن» را بر لقایش می بخشند.
در این سیطره رسانه ای، فرهنگ ها تغییر می کنند، ارزش ها به ضد ارزش تبدیل می شوند و برعکس و درنهایت و در اکثر مواقع جامعه ای تهی از صداقت و دانش و سرشار از آنچه رسانه ها تزریق کردند، باقی خواهد ماند.
اگر برخی محتواهای رسانه ای به ما می گوید ایرانی ها عصبانی ترین مردم دنیا هستند یا خودکشی در ایران در بالاترین رقم جهانی است و... همه متاثر از آن، باور می کنند اما به ما نمی گوید مثلا در صد روز گذشته چند نفر در لندن با چاقو به قتل رسیدند یا میزان خشونت و افسردگی در ایالات متحده چه میزان است، برای این است که ما خودمان را عصبی ترین مردم دنیا بدانیم و خارج همیشه برای ما خارج باشد!
این سطرها را نوشتم تا بگویم اول اینکه رسانه ها با #تکرار و #تداعی_معانی و #کلیشه_سازی و #بزرگنمایی و جدیدا با #محونمایی، فرصت تامل روی مسائل را ار ما می گیرند. در واقع ما در معرض بمباران خبری و اطلاعاتی هستیم و اساسا فرصتی برای تفکر درباره آنچه رخ می دهد، نداریم.
حواسمان باشد نکند موج رسانه ما را با خود ببرد. نکند در مارپیچ سکوت صدایمان خاموش شود. نکند تسلیم سرعت اخبار شویم و فکر کردن به زوایای مختلف آن را فراموش کنیم. نکند به مخاطبانی که هر چه گفتند را باور می کنند، تبدیل شویم. قصد رسانه هراسی نیست؛ هدف تاکید بر مهمترین ویژگی انسان یعنی «تفکر» است. از رسانه نترسید چون ترس ممکن است باعث تسلیم شود، در برابر رسانه قوی ظاهر شوید. اگر او برای مدیریت کردن شما برنامه ریزی می کند، شما هم دروازه بانی خوبی در برابر محتواها داشته باشید. رسانه بدون شما هیچ است. پس قدرت خودتان را دو دستی تقدیم آن نکنید. قدرت شما «تفکر» شماست.
@asrehooshmandi