🎤همایشی به نام «خبر خوب»
10 روزی هست که می خواهم یادداشتی با عنوان چرا این روزها «#خبر_خوب»، «#خبر_بد» محسوب می شود بنویسم اما هر بار به دلایلی از نگارش دور افتادم. در یک جمله ساده باید گفت: این روزها رسانه و مخاطبان به سمت و سویی رفته اند که خبرهای بد را به دلایل متعدد خوبتر می دانند یا بهتر است بگوییم بیشتر مورد توجه قرار می دهند. برای رسانه کلیک بیشتر و مخاطب مشتاق تر را به ارمغان می آورد و به نوعی فروشش را بالاتر می برد و برای مخاطب هیجان و پاسخ به احساسات لحظه ایش را. سرعت بازنشر اخبار منفی و بد به مراتب بیش از اخبار خوب و امیدبخش است و این در درازمدت آثار روانی متعددی را بر جامعه بار می کند.
چندی قبل خبر برگزاری همایشی با عنوان «خبر خوب» را در رسانه ای خواندم و خوشحال شدم که GOOD NEWS یا به تعبیر استادی wisdom news یا همان خبر خردورزانه برای عده ای دغدغه است و نیازش در شرایط موجود به عنوان یک مساله، احساس شده است.
✅یکی از روزنامه ها امروز مطلبی را منتشر کرده است که حیفم آمد برای شما منتشر نکنم:
«یک ضرب المثل جهانی است که می گوید، " خبرهای بد زودتر به گوش می رسند." این زودتر مخابره شدن خبرهای بد را می توان جزیی از شگردهای مهم غول های رسانه ای به شمار آورد. رسانه ها در این فرآیند به نیمه خالی و تهدیدپذیر شخصیت انسان ها راه می یابند. جایی که در آن ترس از جنگ، فقر، قحطی، بیکاری، تروریسم، بلایای طبیعی، ورشکستگی و توهم توطئه از سوی نیروهای ناشناخته موج می زند. آنها با پرداختن یا حتی بزرگتر جلوه دادن این نوع خبرها می خواهند مخاطب بیشتری برای خودشان پیدا کنند و خودشان را تاثیرگذارتر نشان بدهند. علاوه بر اینکه خبرهای بد برای رسانه ها درآمدزاتر و هیجان انگیزتر است و شاید این یکی از دلایلی باشد که خبرهای بد، عمر و تاثیر طولانی تری نسبت به خبرهای خوب دارند.
اینگونه می شود که میلیون ها انسان در سراسر جهان بلافاصله پس از بیدار شدن، سریع کنترل تلویزیون را دست می گیرند، سایت های اینترنت را چک می کنند یا خودشان را به نزدیک ترین کیوسک روزنامه فروشی می رسانند تا ببینند در این چند ساعتی که خواب بوده اند چه اتفاقی برای دنیایشان افتاده است. بالاخره هر روز، خبر بد خودش را دارد یا آن را می سازد.
معروف است که حتی شخصیت بزرگی مثل #مهاتما_گاندی برای در امان ماندن از انرژی منفی خبرهای بد، حدود چهار سال مطالعه روزنامه ها را کنار گذاشت تا خودسازی درونی را کامل کند. این اما همه ماجرا نیست. سیطره "سخت خبرها " با همه دلهره سازی شان درست در یکجا متوقف می شود. جایی که قرار باشد درباره زندگی صحبت کنیم و بپذیریم خبرهای بد هم در کنار خبرهای خوش، جزیی از همان تجربه زندگی است. شاید اینطور دیگر لازم نباشد تا روزنامه خواندن را به بهانه خودسازی و حفظ آرامش به زمانی دیگر موکول کنیم.
امروز اولین همایش خبر خوب با همکاری برخی نهادهای علمی و رسانه ای برگزار می شود. این اتفاق را باید به فال نیک بگیریم و به این بیاندیشیم که رسانه ها در کشور چگونه می توانند ترکیبی مناسب از خبرهای خوب و بد را به مخاطبان شان برسانند.»
#معصومه_نصیری
#دغدغه_های_رسانه_ای
@asrehooshmandi
10 روزی هست که می خواهم یادداشتی با عنوان چرا این روزها «#خبر_خوب»، «#خبر_بد» محسوب می شود بنویسم اما هر بار به دلایلی از نگارش دور افتادم. در یک جمله ساده باید گفت: این روزها رسانه و مخاطبان به سمت و سویی رفته اند که خبرهای بد را به دلایل متعدد خوبتر می دانند یا بهتر است بگوییم بیشتر مورد توجه قرار می دهند. برای رسانه کلیک بیشتر و مخاطب مشتاق تر را به ارمغان می آورد و به نوعی فروشش را بالاتر می برد و برای مخاطب هیجان و پاسخ به احساسات لحظه ایش را. سرعت بازنشر اخبار منفی و بد به مراتب بیش از اخبار خوب و امیدبخش است و این در درازمدت آثار روانی متعددی را بر جامعه بار می کند.
چندی قبل خبر برگزاری همایشی با عنوان «خبر خوب» را در رسانه ای خواندم و خوشحال شدم که GOOD NEWS یا به تعبیر استادی wisdom news یا همان خبر خردورزانه برای عده ای دغدغه است و نیازش در شرایط موجود به عنوان یک مساله، احساس شده است.
✅یکی از روزنامه ها امروز مطلبی را منتشر کرده است که حیفم آمد برای شما منتشر نکنم:
«یک ضرب المثل جهانی است که می گوید، " خبرهای بد زودتر به گوش می رسند." این زودتر مخابره شدن خبرهای بد را می توان جزیی از شگردهای مهم غول های رسانه ای به شمار آورد. رسانه ها در این فرآیند به نیمه خالی و تهدیدپذیر شخصیت انسان ها راه می یابند. جایی که در آن ترس از جنگ، فقر، قحطی، بیکاری، تروریسم، بلایای طبیعی، ورشکستگی و توهم توطئه از سوی نیروهای ناشناخته موج می زند. آنها با پرداختن یا حتی بزرگتر جلوه دادن این نوع خبرها می خواهند مخاطب بیشتری برای خودشان پیدا کنند و خودشان را تاثیرگذارتر نشان بدهند. علاوه بر اینکه خبرهای بد برای رسانه ها درآمدزاتر و هیجان انگیزتر است و شاید این یکی از دلایلی باشد که خبرهای بد، عمر و تاثیر طولانی تری نسبت به خبرهای خوب دارند.
اینگونه می شود که میلیون ها انسان در سراسر جهان بلافاصله پس از بیدار شدن، سریع کنترل تلویزیون را دست می گیرند، سایت های اینترنت را چک می کنند یا خودشان را به نزدیک ترین کیوسک روزنامه فروشی می رسانند تا ببینند در این چند ساعتی که خواب بوده اند چه اتفاقی برای دنیایشان افتاده است. بالاخره هر روز، خبر بد خودش را دارد یا آن را می سازد.
معروف است که حتی شخصیت بزرگی مثل #مهاتما_گاندی برای در امان ماندن از انرژی منفی خبرهای بد، حدود چهار سال مطالعه روزنامه ها را کنار گذاشت تا خودسازی درونی را کامل کند. این اما همه ماجرا نیست. سیطره "سخت خبرها " با همه دلهره سازی شان درست در یکجا متوقف می شود. جایی که قرار باشد درباره زندگی صحبت کنیم و بپذیریم خبرهای بد هم در کنار خبرهای خوش، جزیی از همان تجربه زندگی است. شاید اینطور دیگر لازم نباشد تا روزنامه خواندن را به بهانه خودسازی و حفظ آرامش به زمانی دیگر موکول کنیم.
امروز اولین همایش خبر خوب با همکاری برخی نهادهای علمی و رسانه ای برگزار می شود. این اتفاق را باید به فال نیک بگیریم و به این بیاندیشیم که رسانه ها در کشور چگونه می توانند ترکیبی مناسب از خبرهای خوب و بد را به مخاطبان شان برسانند.»
#معصومه_نصیری
#دغدغه_های_رسانه_ای
@asrehooshmandi