❎#پروپاگاندا، انواع و تاثیراتش
♨️پروپاگاندا نه همیشه به صورت دروغهای بزرگ، بلکه گاهی در لباس فریبهای کوچک رخ مینماید؛ فریبهایی که چون ناخودآگاه انسانها را هدف قرار میدهند، همچون اسب تروا میتوانند با خیالی آسوده راه خود را به قلعهی ذهن ما باز کنند.
فیلیپ تایلر،استاد سابق خبرنگاری در دانشگاه لیدز انگلستان، در سال ۲۰۰۵ و یوهان گالتینگ، کارشناس خبرنگاری جنگ و صلح، در سال ۲۰۱۱ مواضع سختی در مخالفت با پروپاگاندا اتخاذ کردند. به گفته آنها پروپاگاندا سبب #انتقال_معلومات_ساختگی_و_ دروغین میشود و #حقایق را پایمال میکند.
🔆روش های رایج برای موفقیت پروپاگاندا
#برچسب_زدن: برانگیختن وحشت یا تعصب افراد جامعه علیه یک گروه.
#شعار_های_فریبنده: دادن شعارهایی با مفهوم مبهم و کلّی.
#حمله_شخصی: حمله کردن به شخصیت فرد؛ اتهام روابط نامشروع یا خیانت به کشور به جای رد کردن منطقی افکار و سخنان او.
#تکرار: تکرار بی وقفه یک حرف، مخصوصاً اگر یک شعار ساده باشد، باعث می شود که کم کم به عنوان یک حقیقت بدیهی پذیرفته شود.
#توسل به اکثریت: القای این حس که اکثریت مردم پیرو این فرد یا حزب هستند و پیروزی آن قطعی است.
#دروغ_بزرگ: بیان دروغی چنان بزرگ که هیچ کس فکرش را هم نمیکند که کسی آنقدر بی شرم باشد که چنین گستاخانه حقیقت را تحریف کند، در نتیجه همگان آن دروغ را باور خواهند کرد.
🔆قربانیان پروپاگاندا
سازندگان پروپاگاندا موادی را تولید میکنند که مخاطبان یک رسانه را در مورد یک موضوع خاص خوشحال یا غمگین کند. پروپاگاندا غریزه شادی و غم یا خوشی و ناخوشی را هدف قرار میدهد و تلاش میکند تا مخاطبان یک رسانه را بر ضد یک چیز تحریک کند و تصمیمات سیاسی و اجتماعی آنها را وارد یک مسیر جدید بکند.
#رسانهها، #خبرنگاران و #مخاطبان از جمله قربانیان پروپاگاندا هستند که در میان اینها بیشترین زیان متوجه مخاطب میشود. مخاطبان رسانهها معمولا با دو نوع پروپاگاندا روبهرو میشوند.
پروپاگاندای نرم: این نوع پروپاگاندا میتواند یک تابلو نصب شده یک شرکت تجارتی در یک جاده باشد، یا اعلانی تجاری باشد که بر صفحه تلویزیون نقش میبندد، یا یک سخنرانی باشد که ممکن است در چند ثانیه دیدگاه یک شخص یا یک گروه را عوض کند. شرکتهای تجارتی میکوشند تا در مخاطبان رسانهها این حس را ایجاد کنند که اگر آن کالای مشخص را خریداری نکنند تنها میمانند و از دوستان و آشنایان خود عقب میافتند.
پروپاگاندای سیاسی و نظامی: تمرکز بر #برانگختن_احساسات_مخاطب با استفاده از پروپاگاندا برای این ضروری پنداشته میشود که واکنش احساسی بسیار تحریککننده و پرهیجان است. بنابراین سیاستگذاران دولتی و نظامی اکثرا تلاش میکنند تا مطالبی را منتشر کنند که با احساسات رابطه داشته باشد.
سازندگان پروپاگاندا با توجه به اوضاع سعی میکنند #فضاهای_خالی_ذهن مخاطبان را هدف قرار دهند و آن طوری که خود میخواهند پر کنند. به این ترتیب میل به انتخاب در ذهن مخاطب از بین میرود و کنترل به دست مجریان پروپاگاندا میافتد. پروپاگاندا #عبارتها_و_کلمههای مخصوص خود را دارد. مجریان پروپاگاندا سعی میکنند تا با استفاده از این عبارتها و کلمهها ناکامیهای طرف خودی را پنهان کنند و مخاطبان را به مخالفت با گروه مقابل تحریک کنند.
مثلا در شرایط جنگی کاربرد کلمههای ''بیرحمانه'' و ''ظالمانه'' اوج میگیرد. سخنگو تلاش میکند تا با استفاده از این قبیل کلمهها یا عملکرد خود را پنهان کند یا خود را محق جلوه دهد و طرف مقابل را شایسته ملامت معرفی کند.
به کلمات زیر دقت کنید و ببینید که به ظاهر همه آنها یک معنا دارند درحالی که در واقع بار معنایی و روانی هر کدام از کلمات با دیگری تفاوت دارد. همین عنوان سازی باعث می شود ما فردی را شهید اما بی بی سی کشته بخواند. همین روش باعث می شود ما برخی را منتقد اما رسانه هایی آنها را معترض بنامند. در ظاهر برای مخاطب هر دو اینها یکی است اما در عمل با یکدیگر فرق دارند.
✳️رزمنده ـ جنگجو ـ مبارز
✳️دولت ـ نظام ـ رژیم ـحکومت ــ حاکمیت
✳️واکنش ـ تلافي ـ دفاع
✳️عدم احراز صلاحیت ـ رد صلاحيت
✳️سانسورـ تحريف
✳️معترض ـ آشوبگر
✳️فرار ـ عقب نشيني
✳️اعتصاب ـ تحصن ـ تجمع ـ راهپیمایی ـ تظاهرات
✳️هلاکت ـ مرگ ـ وفات ـ شهادت
بنابراین باید بدانیم #واژه_ها در اخبار، بی دلیل انتخاب نمی شوند. هر واژه بر روی مخاطب اثر خاص خود را دارد. به همین ترتیب جملههایی مانند ''کشور ما تحت تهدید قرار دارد''، ''ما چاره دیگر نداشتیم''، ''همین اکنون باید دست بکار شویم''، یا ''ما تحت تهاجم دشمن قرار داریم''. با استفاده از این نوع جملهها است که سخنگو میکوشد به ذهن مخاطبان راه یابد و یا آنها را پشتیبان خود کند و یا علیه گروهی دیگر بشوران یا او را وادار به پذیرش کند که راهی جز تسلیم وجود ندارد.
#معصومه_نصیری _مدرس_سواد_رسانهای
@asrehooshmandi
♨️پروپاگاندا نه همیشه به صورت دروغهای بزرگ، بلکه گاهی در لباس فریبهای کوچک رخ مینماید؛ فریبهایی که چون ناخودآگاه انسانها را هدف قرار میدهند، همچون اسب تروا میتوانند با خیالی آسوده راه خود را به قلعهی ذهن ما باز کنند.
فیلیپ تایلر،استاد سابق خبرنگاری در دانشگاه لیدز انگلستان، در سال ۲۰۰۵ و یوهان گالتینگ، کارشناس خبرنگاری جنگ و صلح، در سال ۲۰۱۱ مواضع سختی در مخالفت با پروپاگاندا اتخاذ کردند. به گفته آنها پروپاگاندا سبب #انتقال_معلومات_ساختگی_و_ دروغین میشود و #حقایق را پایمال میکند.
🔆روش های رایج برای موفقیت پروپاگاندا
#برچسب_زدن: برانگیختن وحشت یا تعصب افراد جامعه علیه یک گروه.
#شعار_های_فریبنده: دادن شعارهایی با مفهوم مبهم و کلّی.
#حمله_شخصی: حمله کردن به شخصیت فرد؛ اتهام روابط نامشروع یا خیانت به کشور به جای رد کردن منطقی افکار و سخنان او.
#تکرار: تکرار بی وقفه یک حرف، مخصوصاً اگر یک شعار ساده باشد، باعث می شود که کم کم به عنوان یک حقیقت بدیهی پذیرفته شود.
#توسل به اکثریت: القای این حس که اکثریت مردم پیرو این فرد یا حزب هستند و پیروزی آن قطعی است.
#دروغ_بزرگ: بیان دروغی چنان بزرگ که هیچ کس فکرش را هم نمیکند که کسی آنقدر بی شرم باشد که چنین گستاخانه حقیقت را تحریف کند، در نتیجه همگان آن دروغ را باور خواهند کرد.
🔆قربانیان پروپاگاندا
سازندگان پروپاگاندا موادی را تولید میکنند که مخاطبان یک رسانه را در مورد یک موضوع خاص خوشحال یا غمگین کند. پروپاگاندا غریزه شادی و غم یا خوشی و ناخوشی را هدف قرار میدهد و تلاش میکند تا مخاطبان یک رسانه را بر ضد یک چیز تحریک کند و تصمیمات سیاسی و اجتماعی آنها را وارد یک مسیر جدید بکند.
#رسانهها، #خبرنگاران و #مخاطبان از جمله قربانیان پروپاگاندا هستند که در میان اینها بیشترین زیان متوجه مخاطب میشود. مخاطبان رسانهها معمولا با دو نوع پروپاگاندا روبهرو میشوند.
پروپاگاندای نرم: این نوع پروپاگاندا میتواند یک تابلو نصب شده یک شرکت تجارتی در یک جاده باشد، یا اعلانی تجاری باشد که بر صفحه تلویزیون نقش میبندد، یا یک سخنرانی باشد که ممکن است در چند ثانیه دیدگاه یک شخص یا یک گروه را عوض کند. شرکتهای تجارتی میکوشند تا در مخاطبان رسانهها این حس را ایجاد کنند که اگر آن کالای مشخص را خریداری نکنند تنها میمانند و از دوستان و آشنایان خود عقب میافتند.
پروپاگاندای سیاسی و نظامی: تمرکز بر #برانگختن_احساسات_مخاطب با استفاده از پروپاگاندا برای این ضروری پنداشته میشود که واکنش احساسی بسیار تحریککننده و پرهیجان است. بنابراین سیاستگذاران دولتی و نظامی اکثرا تلاش میکنند تا مطالبی را منتشر کنند که با احساسات رابطه داشته باشد.
سازندگان پروپاگاندا با توجه به اوضاع سعی میکنند #فضاهای_خالی_ذهن مخاطبان را هدف قرار دهند و آن طوری که خود میخواهند پر کنند. به این ترتیب میل به انتخاب در ذهن مخاطب از بین میرود و کنترل به دست مجریان پروپاگاندا میافتد. پروپاگاندا #عبارتها_و_کلمههای مخصوص خود را دارد. مجریان پروپاگاندا سعی میکنند تا با استفاده از این عبارتها و کلمهها ناکامیهای طرف خودی را پنهان کنند و مخاطبان را به مخالفت با گروه مقابل تحریک کنند.
مثلا در شرایط جنگی کاربرد کلمههای ''بیرحمانه'' و ''ظالمانه'' اوج میگیرد. سخنگو تلاش میکند تا با استفاده از این قبیل کلمهها یا عملکرد خود را پنهان کند یا خود را محق جلوه دهد و طرف مقابل را شایسته ملامت معرفی کند.
به کلمات زیر دقت کنید و ببینید که به ظاهر همه آنها یک معنا دارند درحالی که در واقع بار معنایی و روانی هر کدام از کلمات با دیگری تفاوت دارد. همین عنوان سازی باعث می شود ما فردی را شهید اما بی بی سی کشته بخواند. همین روش باعث می شود ما برخی را منتقد اما رسانه هایی آنها را معترض بنامند. در ظاهر برای مخاطب هر دو اینها یکی است اما در عمل با یکدیگر فرق دارند.
✳️رزمنده ـ جنگجو ـ مبارز
✳️دولت ـ نظام ـ رژیم ـحکومت ــ حاکمیت
✳️واکنش ـ تلافي ـ دفاع
✳️عدم احراز صلاحیت ـ رد صلاحيت
✳️سانسورـ تحريف
✳️معترض ـ آشوبگر
✳️فرار ـ عقب نشيني
✳️اعتصاب ـ تحصن ـ تجمع ـ راهپیمایی ـ تظاهرات
✳️هلاکت ـ مرگ ـ وفات ـ شهادت
بنابراین باید بدانیم #واژه_ها در اخبار، بی دلیل انتخاب نمی شوند. هر واژه بر روی مخاطب اثر خاص خود را دارد. به همین ترتیب جملههایی مانند ''کشور ما تحت تهدید قرار دارد''، ''ما چاره دیگر نداشتیم''، ''همین اکنون باید دست بکار شویم''، یا ''ما تحت تهاجم دشمن قرار داریم''. با استفاده از این نوع جملهها است که سخنگو میکوشد به ذهن مخاطبان راه یابد و یا آنها را پشتیبان خود کند و یا علیه گروهی دیگر بشوران یا او را وادار به پذیرش کند که راهی جز تسلیم وجود ندارد.
#معصومه_نصیری _مدرس_سواد_رسانهای
@asrehooshmandi
Forwarded from عرصههای ارتباطی
🔸جامعه اطلاعاتی (Information Society):
جامعهای را که در آن کیفیت زندگی، گستره دگرگونی اجتماعی، و توسعه اقتصادی بهگونهای روزافزون به اطلاعات و بهرهوری از آن متکی است #جامعه_اطلاعاتی میگویند. در این جامعه، استانداردهای زندگی و الگوهای کار و فراغت، نظام آموزشی، و فعالیتهای اقتصادی و بازرگانی از پیشرفت اطلاعات و دانش فنی تأثیر میپذیرد. نشانه این امر، تولید رو به گسترش کالاها و خدمات مرتبط با #اطلاعات و اشاعه آنها از طریق حلقه گستردهای از #رسانهها، بهویژه فنآوریهای چندرسانهای الکترونیکی، و بهطور کلی غلبه فنآوری اطلاعات در امر #ذخیره، #پردازش، و #انتقال اطلاعات است.
جامعه اطلاعاتی جامعهای وابسته به خدمات اطلاعاتی رسانههای همگانی است و با آهنگی سریعتر از دیگر جوامع و با سلطه بیشتر بر اندوختههای علمی و تجربی پیش میرود. در چنین جامعهای، #ارتباطات عامل واقعی انتقال برای ایجاد تحول در افراد بهمنظور دستیابی به اطلاعات است و ارزشهای اطلاعاتی عامل تعیینکننده در توسعه جامعه محسوب میشود.
انديشههاي مربوط به پيدايي و پيشرفت جامعه اطلاعاتی، براي نخستين بار در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ در آثار علمي چند تن از اقتصاددانان و جامعهشناسان دانشگاههاي آمریکا و پيش از همه در كتابها و مقالههاي #فريتز_مكلوپ و #دانيل_بل مطرح شدند. براساس ديدگاههاي این دو محقق، جامعه اطلاعاتی سه ویژگی برجسته دارد که عبارتند از:
• كارگران اطلاعاتی (Information Workers) که بیشترین تعداد آنها را كارگران صنعتی تشكيل میدهند، به عنوان يك طبقة جديد معرفتی به وسيعترين گروه در حال اشتغال تبديل شدهاند.
• نوعی ساختار فنّاوری فكری در كنار فنّاوری صنعتی به وجود آمده است.
• عنصر اصلي تولیدات و فرآوردهها را اطلاعاتِ بستهبندی شده تشكيل داده است.
@younesshokrkhah
جامعهای را که در آن کیفیت زندگی، گستره دگرگونی اجتماعی، و توسعه اقتصادی بهگونهای روزافزون به اطلاعات و بهرهوری از آن متکی است #جامعه_اطلاعاتی میگویند. در این جامعه، استانداردهای زندگی و الگوهای کار و فراغت، نظام آموزشی، و فعالیتهای اقتصادی و بازرگانی از پیشرفت اطلاعات و دانش فنی تأثیر میپذیرد. نشانه این امر، تولید رو به گسترش کالاها و خدمات مرتبط با #اطلاعات و اشاعه آنها از طریق حلقه گستردهای از #رسانهها، بهویژه فنآوریهای چندرسانهای الکترونیکی، و بهطور کلی غلبه فنآوری اطلاعات در امر #ذخیره، #پردازش، و #انتقال اطلاعات است.
جامعه اطلاعاتی جامعهای وابسته به خدمات اطلاعاتی رسانههای همگانی است و با آهنگی سریعتر از دیگر جوامع و با سلطه بیشتر بر اندوختههای علمی و تجربی پیش میرود. در چنین جامعهای، #ارتباطات عامل واقعی انتقال برای ایجاد تحول در افراد بهمنظور دستیابی به اطلاعات است و ارزشهای اطلاعاتی عامل تعیینکننده در توسعه جامعه محسوب میشود.
انديشههاي مربوط به پيدايي و پيشرفت جامعه اطلاعاتی، براي نخستين بار در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ در آثار علمي چند تن از اقتصاددانان و جامعهشناسان دانشگاههاي آمریکا و پيش از همه در كتابها و مقالههاي #فريتز_مكلوپ و #دانيل_بل مطرح شدند. براساس ديدگاههاي این دو محقق، جامعه اطلاعاتی سه ویژگی برجسته دارد که عبارتند از:
• كارگران اطلاعاتی (Information Workers) که بیشترین تعداد آنها را كارگران صنعتی تشكيل میدهند، به عنوان يك طبقة جديد معرفتی به وسيعترين گروه در حال اشتغال تبديل شدهاند.
• نوعی ساختار فنّاوری فكری در كنار فنّاوری صنعتی به وجود آمده است.
• عنصر اصلي تولیدات و فرآوردهها را اطلاعاتِ بستهبندی شده تشكيل داده است.
@younesshokrkhah
⭕️چگونه واگیری هیجانی منجر به فرمان پذیری از رسانهها میشود؟
◀️همواره یکی از نگرانیها و موضوعات مناقشه برانگیز در بین روانشناسان سوءاستفاده از اصول و فنون روانشناسی در کنترل احساسات و تغییر نگرش و رفتار دیگران و در نتیجه اطاعت بیچون و چرا از مرجع قدرت و منبع کنترل بوده است. شاید این موضوع در نگاه اول اغراق شده به نظر برسد و این سؤال پیش بیایید مگر میشود به این راحتی فردی را با تمام احساسات و نگرشهایش تغییر داد و به کنترل خود درآورد.
◀️یکی از نتایج کنترل ذهن انسان توسط رسانه و ماشینهای تبلیغاتی هستند. یعنی دقیقا همان چیزی که در آلمان نازی اتفاق افتاد. هانا آرنت در کتاب خود چنین نتیجهگیری کرد که بیشتر مردان شرورهیتلر صرفا انسانهای عادی بودند که از دستورات مافوق اطاعت میکردند. یعنی این نتیجهگیری به این معناست که هریک از ما ممکن است وقتی که دستخوش تغییرات در احساسات، نگرش و رفتارمان بهوسیله رسانهها شویم در معرض اطاعت از آنچه به ما ارائه شده، دست به رفتارهای خاصی بزنیم.
◀️قدرت رسانههای همگانی را میتوان به بهترین وجه از طریق پدیده #واگیری_هیجانی نشان داد. بدیهی است که ما در عصر ارتباطجمعی به سر میبریم و درواقع حتی میتوان گفت در دورانی که وجه مشخص آن متقاعدسازی همگانی است. اینجاست که اهمیت اطلاعات ورودی به ما مشخص میشود که وقتی ما تحت شرایطی باشیم که افراد و رسانهها اطلاعات مدنظر خود را به ما تحمیل کنند ممکن است ناخواسته نگرشها، هیجانات، احساسات و در مرحله آخر رفتار ما نیز تغییر کند.
◀️حقیقت نشان میدهند سه ویژگیِ «پیشبینیناپذیری و غیرمنتظره بودن» اخبار، «ارتباط خبر با غرایز» و «مرتبط بودن خبرها با بقا، حفظ حیات و صیانت نفس»، بیش از سایر اخباری که رسانهای میشوند تأثیرگذارند و برانگیختگی عاطفی ایجاد میکنند. زمانی که یک خبر تهییجکننده که آسیبهای جامعه را بازنمایی میکند رسانهای میشود، پدیدهای به نام «واگیری هیجانی» یا «emotional contagion» رخ میدهد.
✅سرایت هیجانی یا واگیری هیجانی به #انتقال_ناخودآگاه_احساس میان افراد اشاره دارد. این بدان معناست که ما با مشاهده هیجانات اطرافیان خود میتوانیم تحت تاثیر حالات هیجانی آنها قرار بگیریم و اگر این موضوع توسط رسانه ها پیگیری شود، ضریب نفوذ بالاتری پیدا می کند. حال این سرایت هیجانی میتواند کارزارهای مهمی همچون #انتخابات را بشدت تحت تاثیر خود قرار دهد. این سرایت هیجانی بازارهای اقتصادی را هم متأثر میکند و افراد را وارد بورس میکند و ...
❇️#عصر_هوشمندی، مجموعه تخصصی سواد رسانهای و اطلاعاتی
@asrehooshmandi
◀️همواره یکی از نگرانیها و موضوعات مناقشه برانگیز در بین روانشناسان سوءاستفاده از اصول و فنون روانشناسی در کنترل احساسات و تغییر نگرش و رفتار دیگران و در نتیجه اطاعت بیچون و چرا از مرجع قدرت و منبع کنترل بوده است. شاید این موضوع در نگاه اول اغراق شده به نظر برسد و این سؤال پیش بیایید مگر میشود به این راحتی فردی را با تمام احساسات و نگرشهایش تغییر داد و به کنترل خود درآورد.
◀️یکی از نتایج کنترل ذهن انسان توسط رسانه و ماشینهای تبلیغاتی هستند. یعنی دقیقا همان چیزی که در آلمان نازی اتفاق افتاد. هانا آرنت در کتاب خود چنین نتیجهگیری کرد که بیشتر مردان شرورهیتلر صرفا انسانهای عادی بودند که از دستورات مافوق اطاعت میکردند. یعنی این نتیجهگیری به این معناست که هریک از ما ممکن است وقتی که دستخوش تغییرات در احساسات، نگرش و رفتارمان بهوسیله رسانهها شویم در معرض اطاعت از آنچه به ما ارائه شده، دست به رفتارهای خاصی بزنیم.
◀️قدرت رسانههای همگانی را میتوان به بهترین وجه از طریق پدیده #واگیری_هیجانی نشان داد. بدیهی است که ما در عصر ارتباطجمعی به سر میبریم و درواقع حتی میتوان گفت در دورانی که وجه مشخص آن متقاعدسازی همگانی است. اینجاست که اهمیت اطلاعات ورودی به ما مشخص میشود که وقتی ما تحت شرایطی باشیم که افراد و رسانهها اطلاعات مدنظر خود را به ما تحمیل کنند ممکن است ناخواسته نگرشها، هیجانات، احساسات و در مرحله آخر رفتار ما نیز تغییر کند.
◀️حقیقت نشان میدهند سه ویژگیِ «پیشبینیناپذیری و غیرمنتظره بودن» اخبار، «ارتباط خبر با غرایز» و «مرتبط بودن خبرها با بقا، حفظ حیات و صیانت نفس»، بیش از سایر اخباری که رسانهای میشوند تأثیرگذارند و برانگیختگی عاطفی ایجاد میکنند. زمانی که یک خبر تهییجکننده که آسیبهای جامعه را بازنمایی میکند رسانهای میشود، پدیدهای به نام «واگیری هیجانی» یا «emotional contagion» رخ میدهد.
✅سرایت هیجانی یا واگیری هیجانی به #انتقال_ناخودآگاه_احساس میان افراد اشاره دارد. این بدان معناست که ما با مشاهده هیجانات اطرافیان خود میتوانیم تحت تاثیر حالات هیجانی آنها قرار بگیریم و اگر این موضوع توسط رسانه ها پیگیری شود، ضریب نفوذ بالاتری پیدا می کند. حال این سرایت هیجانی میتواند کارزارهای مهمی همچون #انتخابات را بشدت تحت تاثیر خود قرار دهد. این سرایت هیجانی بازارهای اقتصادی را هم متأثر میکند و افراد را وارد بورس میکند و ...
❇️#عصر_هوشمندی، مجموعه تخصصی سواد رسانهای و اطلاعاتی
@asrehooshmandi